پاورپوینت کامل فرش ترکمن و تاملی بر نقوش فرش ترکمن ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فرش ترکمن و تاملی بر نقوش فرش ترکمن ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرش ترکمن و تاملی بر نقوش فرش ترکمن ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فرش ترکمن و تاملی بر نقوش فرش ترکمن ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
چکیده
مقدمه
فصل اول :
سوابق تاریخی
ساختار
طرحهای رایج
رنگبندی
رنگرزی
فصل دوم :
تاملی بر نقوش فرش ترکمن
برخی مفاهیم در فرشهای ترکمن
مصاحبه با برخی صاحبنظران و تجار
چگونه در نقوش فرش ترکمن نوآوری کنیم
نتیجه گیری
پاورپوینت کامل فرش ترکمن و تاملی بر نقوش فرش ترکمن ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
فهرست منابع و مأخذ
عکسها
چکیده
فرش آئینه ای زنده از فرهنگ ترکمنها در طول تاریخ و از جمله نشانه های فرهنگ و تمدن عمیق و تنومندی است که نه تنها در مقابل هجوم بیگانگان و اقوام مختلف داخلی و خارجی سخت و مقاومت کرده بلکه به گونه ای رفتار نموده، فرهنگ تحمیلی بیگانه را در خود حل کرده است و به آن سیمای ترکمنی بخشیده تا آنجا که تاریخ یاد می کند، ترکمن با فرش و فرش با ترکمن شهرت داشته است. فرش همچون درختی است که ریشه در ژرفای خاک صحرا و شاخه ای در بلندای کوههای البرز و سایه بر سر مردمی وارد می کند که قرنهاست از نسلی به نسل دیگر انتقال داده و به همراه خود حمل کرده و با آن زندگی می کنند و با آن انس و محبت دارند.
فرش ترکمن با وجود گسترش صنایع ماشینی همچون فرش کاشان یا اصفهان که بستر دلپذیر انسانی را مورد هجوم و یورش قرار داده، جایگاه طولانی و خاص خود را در کانون خانواده حفظ کرده، چرا که کیفیت استثنائی این کالای نفیس و لوکس موجب گذر آن از مرزهای تاریخ به زمان حال شده و به آینده نیز امتداد خواهد داشت. در این بررسی سعی می کنیم چالشهای فرش دستباف ترکمن را به تصویر بکشیم و جنبه های مختلف آن را از دیدگاه هنر مورد ارزیابی قرار دهیم؛ سپس راه حلهای رشد و توسعه آن پیشنهاد می دهیم بدان امید که مورد استفاده دست اندرکاران این هنر صنعت گهربار قرار گیرد.
مقدمه
از موارد بسیار مهمی که همواره در شکل گیری هنر جوامع گوناگون نقش غیر قابل انکاری داشته فرهنگ است. یکی از معانی فرهنگ را می توان مجموعه باورها و سنت های مشترک جامعه دانست. بر این اساس هنگامی که صحبت از هنر به میان می آید نمی توان فرهنگ را نادیده گرفت. در واقع ابتدا باید بنیان های اصلی و خاستگاه های واقعی هنر را شناسایی کرد و شاید بتوان گفت فرهنگ مهم ترین آنهاست.
ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین تمدن های شناخته شده جهانی دارای فرهنگی غنی و سرشار است. این فرهنگ برگرفته از اسطوره ها، باورها و سنت های کهن این سرزمین است که به عنوان چشمه ای زاینده، همواره جاری بوده و خواهد بود.
هنرهای گوناگونی که در تاریخ چند هزار ساله این کشور به وجود آمده و به شکل زبانی برای بیان و انتقال مفاهیم پیچیده به مخاطب به کار رفته است از بطن چنین فرهنگی پدید آمده اند. بارزترین نمونه این هنرها را می توان هنر قالی و نقش قالی دانست که صدها سال موجب شگتفی هنر دوستان سراسر دنیا بوده است.
ترکمن های ایران در منطقه ترکمن صحرا واقع در مرز شمالی ایران و جمهوری ترکمنستان و همچنین در قسمت شمال شرقی خراسان زندگی می کنند. اغلب ترکمنهای ایران را طوایف یموت، گوکلان، سالیر و همچنین ساریق و تکه تشکیل می دهند.
مردم ترکمن اگر چه اصالت خود را حفظ کرده اند، سنتهای فراوانی را چه در جنگهای قبیله یی، چه در جنگ با همسایگان و چه تحت تأثیر فرهنگ های مسلط همسایگان از دست داده اند، به طوری که پیگیری تاریخ آنان کار آسانی نیست.
این قوم بیش از هر کالایی به فرش های خود علاقمند بوده و آنها را به شکل ها و اندازه های گوناگون می بافته اند تا نیازهای متنوع زندگی کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری کند و مایه ی شادی زندگی کوچ نشینی باشد.
بنیاد اقتصادی زندگی اغلب ترکمن ها، مثل همه ی عشایر، دامداری است. با وجود این، اوضاع جغرافیایی و سیاسی گاه امکانات بهتری مثل کشاورزی را فراهم می آورد.
زنان عشایر و از جمله ترکمن ها در انواع بافته ها چنان کاردان و مسلط بودند که با ساده ترین ابزارها مجموعه ی متنوع و شگفت انگیزی را ایجاد می کردند که گاه، به ویژه هنگام عروسی، بر روی شتر و اسب به نمایش گذاشته می شد. در عین حال، همین فرش ها، هر اندازه با دقت و زیبا بافته شده بود، زیر دست و پا و در زندگی گذرا و ناپایدار و در عین حال پر غرور و حادثه ی ترکمن ها از بین می رفت. به همین دلیل، تنها نمونه هایی باقی مانده است که یا پیشامد یا دست بیگانه یی که با اعجاب و تحسین به سوی آنها رفته، انواع قابل توجهی را از گزند روزگار نگه داشته است. کهنه ترین این نمونه ها از قرن دوازدهم هجری (هیجدهم میلادی) عقب تر نمی رود، و به همین دلیل، تاریخ قالی ترکمن اساساً روشن نیست.
از میان قبایل مختلفی که قالیبافی در آنها رواج داشته است (در قرون گذشته) فقط نام سه قبیله کهنه به جای مانده که از قالیبافی آن سختن رفته است: سالور، چدر (جولدر، دولدر) و ایمدلی (ایمور، المور).
کهنه ترین و عمده ترین قالیهای ترکمن از قرن نوزدهم میلادی، باقی مانده است. در عین حال که بافت قالی در بین برخی از قبایل ترکمن تأیید نشده است، چندین قبیله که قدیمتر، بزرگتر و نیرومند تر از همه هستند قالی می بافته اند.
ایلهای بزرگی چون سالور، تکه (که منشعب از ایل سالور است) ساریک، یموت و ارساری و چدر از قدیمترین ایلاتی بوده اند که قالیبافی در آنها رواج داشته است و هر کدام از آنها نقوش مربوط به قبیله خود (توتم) داشته اند.
تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم است. همچنان که در مورد تاریخ هیچ قبیله یی نمی توان با اطمینان سخن گفت، بیان تاریخ قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا به صورت نقش های تکراری باقی مانده است.
این نقش ها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شده اند. از آنجا که کهن ترین قالی به دست آمده ی جهان نیز دارای نقش های تکراری است، باید پذیرفت که نقش های ترکمنی در یک مرحله ی ابتدایی باقی مانده اند.
تار و پود قالیهای ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرشهایی استفاده می کنند. قالی ترکمن را زنان بر روی دار افقی و در درون چادر می افند، در نتیجه بافت قطعات کوچکتر، رواج دارد. علاوه بر قالی، انواع دیگری از بافته های فرش و گلیم گونه نیز که عمدتاً کاربرد ویژه ای دارند در مناطق ترکمن نشین تولید می گردد که از آن جمله می توان به خورجین، آلمالیق و اجاق باشی اشاره کرد.
امروزه ترکمنها، بیشتر به بافت پشتی قارچین مشغولند و تقریباً انواع دیگر بافته ها را به فراموشی سپرده اند و اغلب به بافت یک نوع قالیچه مشغولند. گاهی برخی بافنده ها از سر تفنن کیفهایی هم برای خانمها می بافند. امروزه پلاس یا گلیم خیلی کم بافته شده و اجاق باشی یا آلمالیق دیگر بافته نمی شود.
بهترین بافته های قالی ترکمن مربوط به “ایل تکه” است. تعداد بافته های ایل تکه کمتر از بافته های دو طایفه یموت است، آتابای در کیفیت بافندگی سپس از تکه قرار دارد و بیشترین حجم قالی را تولید می کند. جعفربای سپس از آتابای قرار دارد و تولید آنهم کمتر است.
نوع گره قالیهای ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده می کند ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده میشود.
شیرازه متصل در قالیهای ترکمنی به کار می رود و گلیم بافی فرشهای آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالیهای ترکمن از نوع درشت باف هستند ولی در ایل تکه که بیشتر از ابریشم استفاده می کنند، ریز بافی تا حد رجشمار ۴۰ و ۵۰ دیده می شود. مهمترین ویژگی فنی بافت قالی آنها تک پوده بودن قالی آنها است (تک پود نازک) که به همراه قالیچه های بلوچ از بارزترین نمونه های این شیوه در این زمان هستند.
به طور کلی می توان گفت فرش های ترکمن تخت باف هستند.
نقشه های ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل می گیرند. “جان تامپسن” ویژگی نقوش قالی ترکمن را اینگونه توصیف می کند:
ویژگی بافت ترکمن “گل” است. هر کسی روزگاری عملاً دراین اندیشه رفته است که این نقش های دقیق چه معنایی دارد. اغلب نظریه ها می گویند که نقش های قالی ترکمن نشانه چیزی است، از جمله نظام آبیاری و مزارع، چادرهای یک اردو، و انواع گل. اندیشه ی دیگر این است که نقش های ترکمن از طرح های در هم رفته و رایج دوره ی تیموری گرفته شده است. این نظریه مبتنی بر شباهت گل های ترکمنی است با نقش های قالی هایی که در مینیاتورها تصویر شده است. متاسفانه شباهت فقط سطحی است …
نقش های تمرکز یافته از جمله نیلوفر آبی، شقایق، ابر، موج و نمونه های دیگر رایج هنری از شرق به هنر آسیای مرکزی راه یافته اند. آنها را از قرن نهم هجری (پانزدهم میلادی) در قالی ترکمن واز قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) در قالی های ایرانی می توان دنبال کرد….
به عقیده او ترکمنها نقشها را متمرکز (درهم فشرده) می کرده اند. انزوای فرهنگی آنان را در حفظ طرحهای کهنه کمک کرده است. اگر نقشی در قالی قدیم ترک (عثمانی قدیم و ترکیه امروز) پیدا شود کلید کار است.
طبیعی است که تا همین حد اشکالات فراوانی بر این نظریه وارداست، به طوریکه می دانیم، “نیلوفر آبی” یا لوتوس از کهن ترین زمانها در هنر ایرانی رایج بوده است و در آثار پس از اسلام نیز همیشه دیده است.
به عقیده “جان تامپسن” حلقه ابر نماد هر گونه حلقه، روزنه و امثال آن است. و رواج این نقش در قالی های ترک (آسیای صغیر) را به شکل گیری گل ترکمنی مربوط می داند. این حلقه ابر شناخته در ایران “میله بندی و در میان ترکمنها تمیر چین” (آهن چین) است و در نقش قالی بر مینیاتورهای قرن هشتم هجری دیده می شود.
جان تامپسن ترنج هشت گوشه قالی ترک در قرن دوازدهم هجری را منشأ گلهای ترکمنی می داند در حالی که تنها بخشی از ظاهر آنها به هم شباهت دارد. و نموداری نیز در این مورد ارائه داده است. (نمودار در صفحه بعد) مهمترین مسأله در این است که محققانی نظیر تامپس هیچ گاه به نام اصلی این گلها توجه نمی کنند.
در صورتی که گلی از حلقه ابر یا هر چیز دیگر گرفته شده باشد باید نشانی هر قدر هم کوچک وناچیز از آن سرچشمه در این گلها باشد، در حالی که حتی یک نمونه نمی توان یافت که آنرا بتوان به هنر چین یا آسیای مرکزی پیوند داد.
ترکمنها گلهای اصلی قالی خود را نامهایی داده اند که صورت مهمترین آنها و معنی نام آنها مسائل بسیاری را روشن می کند.
“و چه زیبا گفته است بوگولیوبرف محقق نامی فرش ترکمن”
در فرش ترکمنی، ما به یک منبع زیباشناختی از کار و تلاش گروهی بر می خوریم که طی نسلهای متوالی گرد آمده است. بهترین و زیباترین آنها حفظ شده و اگر خطری در کمین این باز مانده های گرانبهای زمانهای دور دست و کهنه باشد همانا، شرایط تمدن و تاراجگری زندگی کنونی ماست.
مهم ترین گلهای قالی ترکمن چنین است:
همانگونه که قبلاً ذکر شد، اکثر نقوش قالیهای ترکمنی از آنجائیکه بر گرفته از اشیاء کاربردی خاص و یا نمونه های طبیعی مشخص هستند لذا در اکثر موارد به همان نام، موسوم شده اند. که برای نمونه موارد زیر را ذکر می نمائیم:
آدینه که به معنی اذین (زیور) است و به شکل یک زیور زرین هم هست؛ آینا؛ آینه؛ آیناقوچک (ترکیبی از آینه و قوچک)؛ اتنک، آذین )آذینک)؛ آلا و ترکیب های بسیاری با آن (سرخ، چند رنگ)؛ آق سرای (سرای سپید)، آلتی بازار (شش بازار، تقلید از چهار بازار، چهار سوق فارسی)؛ آلماباغی (باغ سیب)؛ اره گل (ترنجی که حاشیه ی دندانه دار، مثل اره دارد)؛
بادام؛ برکرک (رگبرگ)؛ بستان (بوستان)؛ بغلک (بغلک ستون، اصطلاح معماری)؛ بوتا (بوته، بته)؛ بورک (سه گوشه، سیستانی: بورک)؛ پارسی گل؛ پچ (پیچ)؛ پنجه گیره (دستگیره، پنجه گیره)؛ تاواقچا (طبقچه)؛ ترس حلقه (حلقه ی بر عکس)؛ تکبنت (ترک بند)؛ تمیر چین گل (ترنج آهنین، ترنج دارای میله بندی)؛ تومار (طومار)؛ تویه تاپان (پای شتر، سیستانی: چپات اشتر؛ این اصطلاح ترکمنی، ترجمه است).
سکر گل (شکر گل، گلشر)؛ سکر گیشیک (آب نبات)؛ تلبرگ (رگبرگ)؛ جودور (چاودار، جودانه)؛ جوز (juz، جوز، گردو)؛ چتنک (چیده، شطرنجی، سیستانی: چیتانک)؛ چرخ پلک (چرخ فلک)؛ چمچه (چمچه)؛ چووال گل(ترنج جوال)؛ قارچین گل (ترنج خورجین)؛ خمتز (خمتاز، قیقاج)؛ خوناوا (خونابه، لکه ی سرخ)؛ هراتی (شبیه ماهی درهم)؛ دالموچ (دالموش)؛ دغا (دعا، بازوبند)؛ دغدن (داغدان)؛ رگمه (رگه، ردیف)؛ زولفی زر(زلف زر، رشته ی زرین)؛ زنجیر لیک (زنجیره)؛ ساری گیره (گیره ی زرد؟)؛ ساندیق (صندوق، نوعی ترنج، مقایسه کنید با کلاردشت: صندوقی به معنی ترنجدار)؛ سگداغ گول(گل سگداغ، داغ سگ)؛ سیمک؛ شخک (شاخک)؛ شهی نوز(شهنواز)؛
شیر پنجه (پنجه ی شیر)؛ غازایاق (پای غاز، پنجه ی غاز)؛ قچک (قوچک، سر قوچ)؛ کاساکلکن (کاسه ی گلکن، کاسه ی گلین که از خود نقش دارد)؛ کرمک (نقش ریز)؛ کمر (کمر)؛ کله (کله)؛ کویر گه (دنده، ترجمه ی غلطی از دندانه)؛ گلین بارماق (انگشت عروس، ترجمه از فارسی؛ در فارسی انگشت عروس، ابروی عروس و … نام چند نقش است)؛ گول (gül، گل)؛ گولی گل (گل گلدار، ترنج گلدار)؛ قورباغا (قورباغه)؛ گولپر (گلپر)؛ گومبذ (گنبد)؛ گیجک (کجک، زلفین)؛ گیره (گیره)؛ گیلیم (گلیم، نقش گلیم)؛ مشتی (مشهدی)؛ مورغن (مرغان)؛ میحراب (محراب، مهراب)؛ نقشی گشت (نقش گشت، شطرنجی)؛ نلداغ (نعلدان، داغ حاصل از نعل) و تعدادی دیگر …
همانگونه که می بینیم اکثر نقشمایه ها نام ترکی دارند ولی ممکن است در میدان هر قوم دیگری دیده شوند.
مثلاً داراق (شانه) از منتهی الیه شمال قفقاز تا میان لرها قشقایی ها و بلوچ ها؛ سو (آب)، آق سو (آب روشن) حاشیه باریکی است که در تمام ایران آب یا راه نامیده می شود، آل منجیک (منجوق سرخ) حاشیه ای از دامنه های ریز است که در ایران منجوق مروارید وامثال آن نامیده می شود. بعضی از نقشمایه های آنان هم به اعتقادات قبل از اسلام بر می گردد مثل القم (نوعی نشان)، بش آی (پنج ماه) و گرنه انواع گل (gl) یا آبگیر (برابر ترنج یا حوض فارسی)، جولبارس تاپان (پای پلنگ)؛ دیرناق (ناخن)، اریک گول (گل زرد آلو)؛ ایاق (پا) و … نامهای عادی برای نقشهای معروف است.
در آثار مردم شناسی به برخی از نشانه های کهن ترکمنها نیز بر می خوریم، نقشهایی مثل نر و ماده (از نقشهای اصیل قوم کوچ نشین) طلسم و امثال آن، دیده می شود.
می توانیم بگوییم که اصولاً عشایر به حسب فرهنگ و نوع زندگی خود نمی توانند نقشمایه هایی پیچیده داشته باشند و اگر اتفاقاً مورد پیچیده ای پیش آید نشان ذوق آزمایی است و بهترین نمونه آن در میان قشقاییها است.
دسته یی از گل های ترکمن به نام ایل معروفند و معمولاً با نام ایل به کار می روند، مثل سالور گل، تکه گل و .. از قدیم ترین نمونه های قالی ترکمن تاکنون، اینها مهم ترین نقش مایه های قالی این قومند و در واقع بیش از هر نماد یا نشان دیگری، دلیل وابستگی بافته به ایل ویژه یی هستند.
دقت در این گل ها چیزی از علائم قومی، مثل نشان یا توتم را کشف نمی کند. این گل ها اساساً هشت ضلعی هستند اما گاه تغییراتی می کنند. در این تغییرها زائده ها یا تزیین هایی به قالب اصلی اضافه می شود. تغییراتی بیرون هشت ضلعی ها، اضافه شدن قطعات ذوزنقه شکل است که در همه ی اضلاع صورت می گیرد ولی هیچوقت بیش از نیمی از طول ضلع را نمی گیرد. در دو ضلع جانبی کنگره ی بزرگی هم افزوده می شود که ذوزنقه را در بر می گیرد.
شکل اصلی معمولاً دارای دو محور است و این محورها فقط در پهلو ها تا منتهی الیه کنگره ها ادامه می یابد و به این ترتیب معمولاً تمام گل به وسیله ی این دو محور به چهار قسمت متقارن تقسیم می شود.
در درون هشت ضلعی ممکن است هشت ضلعی دیگری، یک تا سه چهار ضلعی تودرتو یا شکل هایی با اضلاع موج دار پدید آیند. در فاصله ی این شکلها تزیین های اضافه تری مثل گل (شبدر، گشنیز یا جعفری)، مرغ، میله بندی، خاج، ضربدر و … قرار می گیرد و به این ترتیب مجموعه ی گل به صورت یک نقش پیچیده ی اسرار آمیز جلوه می کند. در تصویر دیگر ملاحظه می کنیم. در تصویر سمت چپ شکل زیر، چهار نوع از تزیین های داخلی گل ها را می بینیم.
یکی از نقش مایه ها که اکنون در قالی ترکمن دارای بیش از بیست شکل مختلف و به ویژه نوع خاصی در هر ایل، طایفه یا حتی تیره است، همان چیزی است که در میان همه ی ترک زبانان هم به گول (gül) معروف است و در میان عشایر و روستاییان فارسی زبان حوض نامیده می شود. گل ترکمنی همان ترنج ایرانی است و در نقشه ی قالی های ترکمنی تکرار می شود.
این نوع نقشه، یعنی نقشه ی با گل های تکراری (ترنج ترنج) تا پیش از دوره ی تیموری در قالی های گرانبها و درباری ایران رایج بوده است و در مینیاتورهای قرن های هشتم و نهم و اوایل قرن دهم هجری دیده می شود. اکنون گل های ترکمن دو دسته اند.
دسته یی بسیار شبیه به هم، به طوری که اگر آنها را با هم مقایسه کنیم، می توانیم به این نتیجه برسیم که احتمالاً سرچشمه ی همه ی آنها یکی بوده و در ذوق آزمایی های قومی از هم فاصله گرفته اند. از جمله:
دسته ی دیگر گل هایی که شباهتی به گل های دیگر ندارند و احتمالاً هر یک سرچشمه ی جداگانه یی داشته اند، از جمله:
ساندوق
(صندوق) را هم باید از انواع حوض شمرد؛ دسته ی دیگری از نقش مایه های ترکمنی مانند قچک؛ بوینوز یا موینوز (شاخ)؛ آلتی ایپ (شش بند)؛ دورلی قچک؛ قوچکر؛ همه ی انواع قوچکرک؛ موئیز (شاخ)؛ عمده یی از انواع پودک؛ سینک؛ زنجیر لیک؛ شخک؛ سکیز کله (هشت کله) و حتی او شورمه همه دارای یک سرچشمه هستند و می توان آنها را با هم مقایسه کرد.
چخماق :
نقشهای خان قمچی؛ ایت قویروق؛ زر حلقه (در متن: سر حلقه)؛ ساری ایچان؛ ترس حلقه (در متن: ترس خلقه)؛ القم؛ باقیشتاچکسی (در متن: bgitaakasi)؛ چخماق (در متن: akmak)؛ تویه میون؛ رگمه وانواعی از لجک دارای سرچشمه ی مشترکند.
خمتاز :
عده یی از نقش مایه های معروف به خمتاز (در متن: chamtos)؛ لیوف (lyuf) و مارک (در متن: morak) یکی هستند.
تعویذ :
سرباز از نوع دعا و القم است؛ خیزابی یا سگ زنجیری ترکمن (آلمانی laufender hund) که عقرب زرد (ساری ایچان)، شمرده شده است و انواعی از سیرغا (گوشواره) یکی هستند و همه از انواع تعویذ (دعای بازوبندی برای دفع چشم زخم) و امثال آن گرفته شده اند و القم و دعا را به خاطر می آورند.
ارگنگ قشته، ارکشیک، انواعی از آلتی ایپ، گیره، ایرمک قشنه، پیچاق اوجی و تکوزجیپ یک هستند.
همانگونه که می بینیم ترکمنها قومی کم آمیزش و محدود بوده اند و به همین دلیل تعداد کمی نقش پذیرفته اند، اغلب نقشهای قالی آنان تکراری بوده و گاه در بعضی قالیها بیست نقش به کار می رود. نقشهای اقوام مختلف با هم فرق دارند و تفاوتهایی از همدیگر قابل تشخیص اند.
مار گل، نماد قوم ترکمن
کاروان شتر
نقش عقاب (طغر) متعلق به طایفه ی جعفربای
طرح آینه گل، متعلق به طایفه جعفر بای، ساکن شرق دریای مازندران
نقش عقرب، متعلق به طایفه ی تکه
قابسه گل، متعلق به طایفه ی جعفر بای، این نقش لانه ی پرنده یی است که در سواحل دریای مازنداران، در میان چارپایان تخم می گذارد و مورد احترام آنهاست.
گرمج یا حصار. نقشی متعلق به طایفه ی تکه. وسیله یی است که در اطراف جای چار پایان کشیده می شود که در اینجا با فرش بافته شده است.
گرمج یا حصار
درناق گل، متعلق به طایفه ی جعفر بای
طرح درناق گل، کار استاد نیازی با الهام از کتاب مشکووا
فرش ترکمن، در دورانهای گذشته، تنها از رنگهای گیاهی و سنتی بهره می گرفته است، اما در فاصله ی دو جنگ بین الملل، رنگ های طبیعی که معروف ترین آنها روناس و قرمز دانه بود از بین رفت و رنگ های شیمیایی جای آنها را گرفت. از ره آورد این جنگها، از بین رفتن رنگ سرخ تیره ی (فلفلی) قدیم بود که به جای آن قرمز روناسی (آنیلین)، استفاده می شود.
رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگ آمیزی فرشهای دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد در فرش ترکمنهای ایران به کار می رفت ولی هم اکنون با تلاش افرادی همچون نیاز جان نیازی این رنگها به عدد دوازده رسیده است تا فرش ترکمنی ایران بتواند گاهی در راه پیشرفت بگذارد. رنگهایی که او افزوده عبارتنداز: طوسی، دارچینی، عبایی، قهوه اییروشن، قهوه یی تیره، طلایی، نخودی و آبی آسمانی، زیتونی، سرمه یی، سبز، مشکی، لاکی
ترکمنها رنگها را از گیاهان مختلفی همچون روناس، برگ مو، پوست انار، پوست گردو، اسپرک به دست آورده و برای رنگ قرمز از قرمز دانه استفاده می کنند، رنگ سرمه ای نیز از نیل بدست می آید.
امروزه، اگر بافنده ای بخواهد اصالت فرش ترکمنی را حفظ کند، از رنگرزی گیاهی استفاده می کند ولی با اینهمه در برخی رنگها، ناگزیر برخی مواد شیمیایی به کار می برد که جز این هم چاره ای نیست.
“نقشهای قالی ترکمن با رنگرزی ثابت بافته نمی شوند بلکه تنوع محدودی دارند و این تنوع بیشتر تاریخی است تا جغرافیایی، مثلاً در بافته های قرن سیزدهم هجری ترکمنها، رنگ آبی ویژه یی (نیلی، کبود) به کار می رفته که در قرن چهاردهم متروک شده ولی هم اکنون به یاری هنرمندان از نو زنده شده است.”
تأملی بر نقوش فرش ترکمن
شیوه زندگی هرملت وقومی آکنده ازآداب رسوم،عقاید،ایده ها و وقایع تلخ وشیرین می باشد.هرقومی به تناسب نوع زندگی وکار خویش ونحوه ارتباط اجتماعی باسایر اقوام وجوامع دارای نگرش خاص خود نسبت به شیوه زیست می باشد.دروادی فرهنگ باید گفت هرملتی برای خود حماسه واسطوره هایی دارد که برای آن ملت مقدس وقابل احترام است.حماسه دردل ملت جای دارد ونماد،آرزوهای فروخفته، دست نایافته وسرکوب شده آن ملت است وقهرمان اسطوره ها روح وجسم انسانهای تابع آن ملت بشمار می روند.
ازاعتقاد باطل به خدایان متعدد دریونان باستان گرفته تاادعای خدایی فرعون درمصر،خورشید وستاره پرستی وطبیعت گرایی دربین جوامع بدوی همگی وجهی ازوجوه اسطوره واسطوره پرستی به شمار می روند.هیچ حماسه راستینی بی آنکه درقلب مردم نفوذکند نمی تواند علاقه مردم رابرانگیزاند وآنها را وادرا به حفظ وانتقال سینه به سینه این اساطیر نماید.هنرحماسی عبارت ازکشف جنبه های مهم وحیاتی عمل اجتماعی انسانهاست. بااین مقدمه باید گفت که ترکمنها نیز همانند سایراقوام وجوامع بشریدارای سمبلهای خاص خودهستندکه این سمبلها تنها ویژه ترکمنها نیسیت بلکه به نسبتی درکل جهان می توان آنرا به اقوام مختلف تعمیم داد.بسیاری راعقیده برآنست که ترکمنها قبل ازظهوراسلام توتم پرست بوده اندوعده ای نیز آنها راطبیعت گرا وطبیعت پرست می دانندکه حاکی ازعمق ارتباط این افراد باطبیعت حکایت دارد.
بعضی نیز معتقدند”اغوزها(ترکمن های اولیه)قبل ازاسلام پیرو آیین شمینیسم(بودایی) بوده اندوبه خالق خود«اولوغ بایات»(خدای بزرگ) می گفته اند.آنان عناصر طبیعت مانندآفتاب،روشنایی،آب ودرخت را مقدس می شمرده اند.
ترکمن ها آفتاب راسمبل پاکی،طهارت وسرزندگی می دانسته اند.قوچ دربین ترکمن ها سمبل قدرت وجنگندگی بوده است.ستاره قطبی نیز برای ترکمن ها محترم بوده است وآنرا بعنوان دمیرقازیق”(Demir azi(ستایش می کرده اند.”دمیر قازیق”بمعنای میخ بزرگ آهنی میباشد.سمبل استواری واستقامت!چون درسرزمین ترکمنها وزش باد شمالی همیشه شدیدتر بوده وعامل فروریختن آلاچیق ایشان می شده،آنها میخ بزرگ آلاچیق را همیشه دقیقا روبه شمال (رو به ستاره قطبی) می گرفته اند.
ترکمن ها پرنده هارا نماد عروج می دانند،عقرب زرد(ساری اوچیان/Sari uçyan)را نماد بدیمنی می دانند ومعتقدند اگر عنکبوتی ازارتفاع بالا رود بدیمن است وچون پایین بیاید خوش یمن!
همینطور آنها به پرندگان شکاری علاقه خاصی داشته اندوچون معمولا قدرت وشوکت دربین هر قوم وقبیله ای ستودنی ست آنان به این پرندگان به دیده احترام می نگریسته اند بطوری که اکثر “تمغاها”(نشانه های قبایل ۲۴گانه اغوز)الهام گرفته ازبازهای شکاری بوده است.
ونیز ترکمن ها به اسب به عنوان یک حیوان مقدس می نگرند وهیچگاه تازیانه بر اسب نمی زنند.فیل راسمبل موضع برتر می داند و«فئل پای»((Fil payرا نمادی ازعظمت وبزرگی فیل می دانند.آنان به شتر به عنوان یک حیوان صبوروبردبارونیز به عنوان یک حیوان مبارک وخوش یمن احترام خاصی قائلند.و«آق کوشه ک»(A kek/شتر سپید) درفرهنگ فولکلور آنان نماد عروسی وسپید بختی می باشد.این سمبل ها همگی درفرش ترکمن بصورت نماد وسمبل آمال و ارزوهای جامعه ترکمنی وبصورت استیلیزه شده،ظهور وبروز یافته وجاودانه مانده اند.شکل وقالب فرش ترکمن و فرش های سایر ملل شرقی ،معمولا ازدو محدوده اصلی تشکیل می شود:۱.متن یا زمینه ۲. حاشیه
درشکل گیری ،ترکیب واتصال نقوش قالیچه ترکمن جز خط راست خط دیگری وجود ندارد.درقالی های ترکمن «موتیف»هایی وجود دارند فرم هندسی آنها بشکل بیضی(نمادزمین)یا دایره(نماد ماه بدر یا خورشید)است وبمنظور اجتناب ازترسیم خطوط منحنی،این گونه موتیف ها به صورت کثیرالاضلاع های منتظم نزدیک به فرم بیضی یا دایره درنقوش فرش ترکمن جای می گیرند.اندازه طرح «گؤل»Gl)/نقش)از علائم ممیزه اصلی فرش های قبایل گوناگون ترکمن می باشد.
نقش «ساق داق»(Sa daq)(ترکیبی ازستاره هشت پربه همراه شعاعهای نور منشعب شده ازآن )یکی ازنقوش استعاری فرش ترکمن می باشدکه درحواشی پهن قالی به کار می رود.ستاره نشانه ی کورسوی امید بهنگام تیره روزیها وشکستهای پی درپی می باشد.رنگ ستاره وشعاعهای نوری منشعب ازآنها طوری انتخاب می شوندکه نمایانگر پرتو نور خورشید باشند(تبدیل کورسوی امید به منبع فیض،سعد وسعادت)
موش درفرهنگ ترکمن نماد دشمن زبون وخوارشده آن ملت است که درپی شکست ازترکمن ها راه فرار رادرپیش گرفته است ونقش «سئچان ایزی»( Ciçan izi/ ردپای موش) درواقع نمادی ازاین دشمنان شکست خورده می باشد که فرار کرده وتنها ردپایی ازخود بجا گذاشته اند.«سئچان ایزی»از کهن ترین نمادهای فرش ترکمن است وچه بسا از آغاز اولین جنگهای تاریخی ترکمنها با آنان بوده است!
نقش«قییچاق»(yçak)فرم هندسی تغییر یافته نیزه می باشد که به اوساط چهار ضلع «یانقاق» (Yanak/ گونه انسان) که کمی بطرف خارج برجستگی داردمتصل می شودوعمود بر آن قرار می گیرد.طول «قییچاق» درجهت طول افقی بلندترودرجهت عمودی کوتاه تر است.این نقش ازنمادهای جنگ است وسمبلی برای تهییج احساسات ترکمن برای شرکت درنبرد برای حفظ خاک به شمار می رود.آثار شبیه به این نقوش را می توان درمیان قبایل سرخپوست آمریکا ونیز قبایل ازتک درآمریکای لاتین مشاهده نمود. نیزه دراین نقش به وسط گونه انسان خورده است واین به این معناست که می توان باافزارجنگ،دشمن رامغلوب کردو خاک وطن را ازهجوم دشمن حفظ نمود.
منجوق(mnji)ازدیگر نقوش کهن ترکمنی می باشد که ازرواج اعتقاد به طلسم وجادو برای دفع ارواح خبیثه دربین اقوام ترکمن درعهدقدیم حکایت می کند.
هنرمند ترکمن درتقسیم بندی نقوش،هرخطی راسمبل بخشی ازبدن جانوریا قسمتی ازگیاه گرفته است.درخت درنظرترکمن سمبل رشدوبالندگی وزسیدن به کمال است.نقش کبوترمظهرپرواز ورسیدن به اوج است ونیز ازدیگر شاخصه های فرش ترکمن استفاده ازدوایر پیچ درپیچ به شکل هندسی بسیارزیبا می باشد واین نقوش برتارک فرش ترکمن فراوان می نشینند.
اگرچه بافنده ترکمن به لحاظ تئوری آگاهیی نسبت به علم هندسه ندارد اما خود هندسه دان ماهری است که چگونگی بکارگیری زوایا، مناظر، خطوط ونقاط رانیک می داند وبه پیچیده ترین شکلی هندسه را درک میکند!نقوش هندسی غیر ازدستبافته ها، درزیورآلات،قاب دعا، گل یقه ها وحتی سنگ مزارها ودرآرایش احشام ترکمن ها نیز به چشم می خورند.بایدگفت ترکمن اهل نقش است، « نقشبند» است وشیفته نقوش هندسی ، و ” ناقئش”(گؤل)درکلام ترکمن هنر نقش اندازی براساس نگاره های کهن، جادویی، اسطوره ای وحماسی می باشد.
صدای حرکت ایل(صدای سمّ اسبان وحشی دردشتهای هزارتو، سبز وبیکران،هی هی مردان، همهمه گوسفندان)صدای آب وباد و وطوفان، صدای نفس های صیادان ونمد مالان، خنده ها وگریه های کودکان ومناجات مردان وزنان؛ دربرخورد با احساسات، تمنّیات، آرزوها وذهنیات یک بافنده به شکل نقشمایه های فرش متجلّی می گردد ودرواقع « نقش» چیزی جز ورود یک ذهن پرسشگربه تاریکترین واسرارآمیزترین هزارتوهای زندگی بیش نیست وحدیث مکاشفه بافنده زن فرش ترکمن دررابطه با ایل وطبیعت نیز درهمین نکته متجلی می گردد.
ثروت وفقر، سلامت وبیماری، غم وشادی، بیم وامید، جنگ وصلح، هستی ونیستی دربین اقوام ترکمن به یکدیگر پیوسته اند وبراساس این مبلارزه وجدال دائمی انسان ومحیط برای هستن وبودن است که حماسه ها جان می گیرند، افسانه ها وداستانها ازدل انسان ها زائیده می شوندونمادها،نشانه ها وسمبل ها به وجود می آیند وبه این ترتیب باورها وبرداشتها بر خانه دل وتارک ذهن می نشینند وعصاره فرهنگ،هنر واعتقادات مردم ترکمن بصورت نقشمایه های جان درتاروپود قالی جان می گیرد وجاودانه می شود.
درباره “معماری ذهنی”بافندگان زن ترکمن بایدگفت ترکمن ها – بنابه شرایط محیط ونحوه زیست قبیله ای- دارای ذهنیت ساده ودرک بی واسطه ای اززندگی هستند ولی این سادگی ذهن رادرقالب پیچیده ترین طرحها بازتاب داده اند.
زن ترکمن کنش عقلمند ساده وبی پیرایه ای دارد ولی این کنشها به غامض ترین اشکال ورمزآلودترین نوع در نقوش فرشها بازنمایی می شوند.وی براساس “معماری ذهن” خود ساده ترین شکلهای طبیعی را به صورتی پیچیده به نقش می کشد وبه باوری، وی ساده می اندیشد وپیچیده می آفریند.
پیچیده ترین اشکال درفرش ترکمن، اشکال زیستی است ودرعین حال رؤیایی ترین نقوش ترکمنی نیز به شمار می رود.این نقوش آرمان ها وایده آل های قوم ترکمن رابرای زیستن درسرزمینی وسیع باچشم اندازی طبیعی درداخل خانه هایی بامعماری دایره وار( آلاچیق) که سمبل نامتناهی بودن است به نمایش می گذارند.
آلاچیق مأمن امنی برای ترکمن هاست که معماری آن براساس نیازهای طبیعی وسازگار بامحیط اطراف وی ساخته شده است. موادسازنده آلاچیق چوب ونمد است که هردوی این ابزاررا ترکمن ها ازطبیعت اطراف می گیرند. چوب ازجنگلهای اطراف آنها تأمین می شود ونمد نیز حاصل تلاش زنان است که ازپشم گوسفند حاصل می آید.
نقش آلاچیق درقالی ترکمن هیچگاه بصورت مشخص وویژه جلوه نکرده است امّا دوایرمتعدد ونیزاشکال ونقوش شبیه به آلاچیق درفرشهای ترکمن مؤید برداشت وطرزتلقی متفاوت زنان ترکمن از زیست- بوم اطرافشان می باشد.
درنهایت باید افزود که تمامی هنرهای مردم ترکمن ارتباط مستقیمی با طبیعت اطراف دارند ومحیط وطبیعت مادر، منشأ وسرچشه زایش هنر درمیان مردم ترکمن می باشند.بازنمایاندن نقوش فرش ترکمن نیز چیزی جز بررسی رابطه بین سمبل های طبیعی وجاری بین این ملت ونیز تدقیق درارتباط بین “معماری ذهنی”زنان ترکمن باطبیعت پیرامون نیست واین امر میتواند درحالت کلی تر یک قاعده برای مطالعات بیشتر روی فرش ترکمن باشد.
آینه قاپ : جلد یا پوشش آینه آیات لیق : فرشی برای مراسم تدفین آیاق لیق : فرش عبادت و نملز آق سو : فرش چادرنشینان ترکستان شرقی آراب ( عرب ) : نشان فرش ترکمنی برای فرشهای بلوچ اُسمولدوق یا آسمالدیق: فرش زینتی پنج ضلعی برای شتر عروس درمراسم ازدواج (یمود)اوقوچی : پوشش بافته شده برای نگهداری چوب یا میله چادر (یورت ) ترکمنی اُنِقون :Oneghun. توتم و نشان ترکمنی ( آسیای مرکزی )
اُجاق باشی : به شکل حرف لاتین U بِل یوپ : نوار و تسمه چادر بو : Bou : بند زینتی چادر یا یورت ترکمنی طرح شکل T : طرح تزیینی در فرش نشانه حاشیه فرشهای ترکستانی و چینی همچنین درشکل دو تاT توتاش : Tutash. برای دستگیره ( وسیله آشپزخانه ) بکار میرود.توربا : Torba :کیف یا کیسه کوچک در یورت ترکمن (مانند، تکه توربا ) تایناق چا : پوششی برای اسب . چالیق : در جشن عروسی ترکمنی برروی سینه شتر زینت میشود. چِرلیک : پوشش کمیاب زین اسب.
چوول : کیسه یا کیف یورت ( چادر) ترکمن ها . واژه ای است ترکمنی. سالاچاق: بمثابه ننو برای کودکان به کار می رود. سواستیقا : طرح خاج تزیینی ، اغلب درفرش های ترکمن قوشمن : Ghoshmen : واژه ترکمنی برای نمد ترکمنی، چینی و تبت استگوًل : Gl : علامت و نشان قبیله ای ترکمن و عنصر طرح عمده فرش ترکمن . گوُل : Gül : واژه فارسی گُل. گوُلایدی : Gülaidi . طرح ونقش کوچک ترکمنی باکاراکتری جادویی. هاچ ( خاج ): ضمیمه طرح درشکل خاج در فرش ترکمن .
هاچ لی ( خاج لی ): فرشی با موتیف خاج برای پرده در ورودی یورت ( چادر ) به کار می رود . هالی : واژه ای ترکی که به فرش گفته می شود. کیبیتاک :Kibitak : بند زینتی یورت ترکمنی. یولامی : Yolami. واژه ترکمنی. برای نوار و تسمه یورت (چادر) بکار میرود. مترادف ، بو Bou ، کیبیتکه Kibitke (کیبیتاک) و یوپ Yup است .مملوک : خاندان ترک – چرکز در قاهره .۱۵۱۷- ۱۲۵۰ .
مصاحبه با برخی صاحبنظران و تجار
آقای عباس محمودی تاجر فرش در مشهد
طرحهای رایج امروز بازار طرح ماری گل آخال گل، بازوبندی، درناق گل، شانه ای، قارچین گل یا (گل جوان)، آینه گل، گل ساروق یا (قرق قوچاق)
نقشه های قدیمی که با کمی تغییرات و ترکیبات جدید و بیشتر در ابعاد قالیچه و در برخی موارد نقشه گلیم را برای بافت امروزه استفاده می کنند.
در این بیشترین طرح همان ماری گل است ولی برای صادرات طرحهای متنوع تر را می پسندند و بیشتر اندازه قالیچه و اندازه های ۱ ۱ ، ۲ ۲ و خرک ۲ ۸
در پشتی ترکمن، بیشتر طرحهای ماری گل، قارچین گل و آینه گل و بیشتر در رنگ لاکی و گاهاً سفید، مشکی و نیز طرح گل زرد هم خیلی کم دیده می شود.
قالیچه های طرح ماری گل لاکی، رنگ روناس، سیاه و سفید قهوه ای و سابقاً بصورت رنگهای طبیعی استفاده می شده ولی متأسفانه امروزه رنگهای شیمیایی خیلی زیاد در فرش ترکمن وارد شده از نظر تار و پود بیشتر شیمی اما در منطقه آق قلاوبند ترکمن چله پنبه یا ابریشم نامرغوب رایج است در منطقه جرگلان طرح گوز (همان ماری گل در حالتی دیگر) و طرح نقشه افغان بصورت چله ابریشم بیشتر و در رنگ لاکی بافته می شود که از نظر صادرات بازار خوبی دارد.
خانم جمشیدی مدرس فرش
در بیرجند سابقاً بیشتر پشتی ترکمن استفاده می شده و در سالهای اخیر اولاً به دلیل وارد شدن پشتی های ماشینی و در رنگهای متنوع و دوماً به دلیل قیمت بالای پشتی ترکمن و بزرگتر شدن اندازه آن متأسفانه استقبال از پشتی ترکمن کم شده.
خانم بوشادی هنر آموز فرش
مصرف فرش ترکمن در بیرجند کم و پشتی هم که سابقاً استفاده بیشتری داشته امروزه به دلیل وارد شدن پشتی های ماشینی به بازار کم شده و معتقدند که در رنگ بندی رنگهای سفید و کرم و لاکی و نقش مادی گل در فرشهای ترکمن زیبایی و اصالت خاص خود را دارند.
آقای مودی تاجر فرش در مشهد
طرحهایی که جهاد جدیداً وارد بازار کرده مورد استقبال قرار نگرفت.
در منطقه یا موت بجنورد طرح بازوبندی بیشتر یافته می شود. مرغوبترین رنگ مورد استفاده کرم و چون لاکی مدتی کمتر شده بود مجدداً درخواست آن در بازار به جریان افتاده.
اندازه های ذرع و نیم – شش متری، ۹ متری و ۱۲ متری (که خیلی کم است) مخصوص منطقه جرگلان و تار و پود ابریشم در بازار درخواست فراوان دارد.
طرح آخال احتمالاً مخصوص منطقه قفقاز بسیار با کیفیت و بسیار گران قیمت است ولی متأسفانه بسیار کمیاب دیده می شود ولی بسیار اصیل است.
در بازار جهانی به دلیل تشابه زیاد با طرحهای کشورهای دیگر حین فرش مرغوب ترکمن (شمال ایران) به خوبی شناسایی نمی شود.
خانم مهنیا هنر آموز فرش
مهم این است که طرح و رنگ یکنواخت قالی ترکمن تکراری شده و خسته کننده بهتر است طرحهای قدیمی استخراج شوند تا در آنها نوآوری شود و رنگها و طرحهای متنوع تر و همچنین اندازه های متنوع تر به بازار عرضه شود.
چگونه در نقوش فرش ترکمن نوآوری کنیم؟
۱- تغییرات جزئی در نقوش ترکمن:
الف) این تغییر باید به گونه ای باشد که نماد اولیه را تداعی سازد و بتوان بین نقش جدید با سرچشمه مشابهت آشکاری یافت همچون انواع نقش قورباغا که از قورباغه سرچشمه گرفته شده (شکل ۱)
یا نقش قوچک که کله قوچ را تداعی می کند (شکلهای ۲ تا ۴)
یا چینارگول که از گل چنار الهام گرفته شده (شکلهای ۴ و ۲)
www.Rugart.org
ب) در گل هایی که از قالی اقوام دیگر الهام گرفته شده تغییرات باید به شکل هشت ضلعی های منتظم یا چند ضلعی های منظم با اضلاع بیشتر محاط در داخل هم باشد که بین این چند ضعلی ها با نمادهایی مثل پای پرنده پر می شود.
۲) راه دوم با شناخت قوم ترکمن و محیط زندگیش ممکن می گردد تا بتوان از نمادها و تصاویر محیط ترکمنها اشکال تازه ای به نقوش ترکمن اضافه نمود. همچنین با شناخت دیگر اقوام قالیباف می توان نقوش هندسی تازه ای را از آنها به جمع نقوش ترکمن با رعایت اصول هشت ضلعی ها افزود.
۳) با شناخت نقوش اصیل ترکمن که در قسمت وسط فرشها بکار میرود می توان ترکیبات جدیدی به تعداد عده گلهای اصلی ضربدر تعداد گلهای متمم ایجاد کرد.
پس از نوآوری در نقوش ترکمن باید آنها را روی کاغذ شطرنجی که خانه هایش مستطیل شکل است و طول آن دو برابر عرض آن است رسم کرد تا در موقع بافت نقوش به اصطلاح روی هم تا نخورد و جلوه خود را از دست ندهد.
ساسان سیادتی، دکتر حسین یاوری، سعید گل محمد
اگرچه قالی های ترکمن مانند کهن ترین قالی موجود در جهان دارای نقشه های تکراری است، اما نقشهای آنها در مرحله ای ابتدایی و در حد بافته های ایرانی قبل از دوره صفوی باقی مانده اند و تنها در رنگ مطابق روز عمل کرده اند. این نقوش را که با اسامی ترکی می شناسیم. می توان در میان لرها، قشقایی ها و بلوچها نیز یافت.
متأسفانه فرشهای زیبای ترکمن با گل های تکراری و رنگهای سرمه ای، شیری (سرخ و سفید) و شتری رو به زوال است و نقوش ترکمنی چنان فراموش شده اند که اگر آنها را به ترکمن ها نشان دهیم، باور نمی کنند که این نقش مربوط به ترکمن ها بوده است. www.Rugart.org
نقوش ترکمن گرچه نقش مایه اصلی یکسانی ندارند، اما به مرور به هم شبیه شده اند، به گونه که می توان آنها را دسته بندی کرد.
بعید نیست نقوش هندسی ترکمن چون خط هیروگلیف مصر باستان باشد.
همچنین گل ترکمن با بیست شکل مختلف که گول (gul) تلفظ می شود، همان ترنج ایرانی است که در قالی های ترکمن تکرار می شود. این نقش با گل های تکراری (ترنج ترنج) تا قبل از دوره تیموری در قالی های گرانبها و درباری ایران رایج بوده. در این میان همچنین می توان ترنج هشت گوشه قالی ترک در قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) را منشأ گل های ترکمن دانست. بعضی گل ها بسیار شبیه هم هستند. از این رو می توان گفت سرچشمه اصلی شان یکی بوده و بعضی آنچنان متفاوت هستند که سرچشمه ای جداگانه داشته اند.
گل های ترکمن را می توان به گل های هشت ضلعی یا هشت کله (سکیز کله)، گل های هشت پر (سکیز قاپی)، گل های هشت پر (سکیز قاپی)، گل های کهن الگو، گل های گرد، چمچمه گول (قاشق گود) و کجبه (کجاوه) تقسیم کرد. در این زمینه باید گفت گل های گرد نیز انواع مختلفی دارد که شامل فیلی پی گول (نقش پای فیل)، گولی گول (گل گل دار با گل های ریز)، آت ایاقی (پای اسب) دغا (طلسم)، چرخ پلک (چرخ و فلک)، آدینا گل (نقش آینه) است.
گفتنی است تیره و طایفه هایی که نقوش آنها ارزش هنری بیشتری دارد عبارتند از:
آخال، اساری، بشیر، جعفربای، چدر، ساریک، سالور، یموت. همچنین بهترین جنس پشم گوسفندی به نام خارچین از نژاد ایرانی و متعلق به قبیله تکه است و رنگ های مورد استفاده در فرش های ترکمن نیز شامل روناس، نیل، قرمزدانه، زردچوبه است.
www.Rugart.org
در ایران دو طایفه آتابای با کمیت برتر در گنبد، جعفربای در آق قلعه و گرگان از طایفه یموت و بخشی از ایل تکه در مراوه تپه با «بهترین کیفیت» قالی می بافند.
زنان، بافندگان فرش های ترکمن هستند. دختران ترکمن از کودکی بافتن فرش را آغاز می کنند تا جهیزیه ای برای خود فراهم کنند و تحت راهنمایی مادران خود فن بافندگی و نقوش سنتی را فرا می گیرند.
www.Rugart.org
قالیچه عمده ترین محصول ترکمن است. بافته های دیگری نیز دارند که به شکل پالاس (پلاس)، قالی بدون پرزه، فرشهای گره دار مخملی و ماهوتی، نوارهای منقوش شبیه کناره با پرز و بدون پرز برای بستن نمد و قالیچه های کوچک برای مدخل چادر و جانمازی (نمازلیک) است.
کلام آخر اینکه، بنظر می رسد با عرضه طرحهای از یاد رفته تغییر طرحهای قدیمی و استخراج طرحی متفاوت و ایجاد ترکیبهای جدید از گل های اصیل ترکمن می توان به تنوع در فرش ترکمن رسید.
www.Rugart.org
۱- ترکمنهای جهان، “مراددوردیف، شهرات قادیرف” ترجمه “امانگلدی ضمیر”، انتشارات درخت بلورین، تهران چاپ اول ۷۹
۲- فرشهای ترکمنی، بوگولیوبوف، ترجمه ناز دیبا خزیمه علم، تهران موزه فرش ایران ۱۳۵۶
۳- نقشهای قالی ترکمن و اقوام همسایه ، علی حصوری، انتشارات فرهنگان، چاپ اول ۱۳۷۱
۴- نیاز جان و فرش ترکمن، ذبیح الله بداغی، انتشارات فرهنگان، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱
۵- مجله قالی ایران شماره ۲ و ۴۲.
۶- قالی ترکمن ، علی حصوری
۷- مصاحبه با تعدادی از مدرسین، هنرآموزان و تجار فرش
۸- اغوزها (ترکمنها)، پروفسور فاروق سؤمر، استانبول،۱۹۷۲
۹- بوطیقای ساختارگرا،تزوتان تئودوروف،ترجمه محمد نبوی، تهران: آگاه، ۱۳۷۹
۱۰- ترکمن های ایران،بی بی رابعه لوگاشوا، ترجمه سیروس ایزدی، تهران: شباهنگ،۱۳۵۸
۱۱- ترکمنهای ایران،محمد رضا بیگدلی،تهران:انتشارات پاسارگاد، ۱۳۶۹
۱۲- ترکستان درتاریخ،ارازمحمد سارلی، تهران:امیرکبیر،۱۳۶۴
۱۳- فرش ترکمن،بوگولیبف،نازدیبا(خزیمه علم)،تهران:موزه فرش ایران، ۱۳۵۶
۱۴- نقش های قالی ترکمن واقوام همسایه،علی حصوری، تهران: فرهنگان، ۱۳۷۱
۱۵- نیازجان وفرش ترکمن،ذبیح الله بداغی،تهران: فرهنگان، نوشته: احمد خاتمی نیا /دانشکده میراث فرهنگ
WWW.RugArt.org
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 