فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word دارای ۶۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word :
دانلود پروژه آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن
این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه میباشد
توضیحات:
فایل ورد کامل آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۶۳ صفحه در word
فهرست:
فصل اول:آشنایی با مولفه های ادبیات داستانی پست مدرن ۱
تفاوت داستان کلاسیک و پست مدرن ۲
تفاوت داستان مدرن با داستان پست مدرن ۴
تکنیک های ادبیات داستانی پست مدرن ۶
ساختار داستان کوتاه پست مدرنیستی ۱۳
ویژگی های داستان های کوتاه پست مدرنیستی ۱۴
بنیادهای پنهان در ادبیات داستان کوتاه پسا مدرن ۱۷
شخصیت در ادبیات داستان کوتاه پسامدرن ۱۸
رخداد در ادبیات داستان کوتاه پست مدرن ۱۹
اصول کلی ادبیات داستانی پسا مدرن ۲۰
داستان کوتاه پستمدرن به تعبیر دیوید لاج ۲۲
داستان کوتاه پستمدرن به تعبیر ایهاب حسن ۲۲
فصل دوم:پسامدرنیسم در آثار داستان کوتا ه نویسان معاصر ایران ۲۵
مقدمه ۲۵
۱-۱.مدرنیسم ۲۶
۱-۲-پسامدرنیسم ۲۹
۱.بینظمی زمانی در روایت رویدادها ۲۹
۳-۱.داستان کوتاه ۳۱
۱-۲.بررسی داستاننویسی و تحوّلات آن در دو دههء پس از انقلاب ایران ۳۴
۱-۱-۲.تغییر نوع رفتار با زبان ۳۵
۲-۱-۲.تنوّع سبک رویکرد و طلب آگاهانهء فرم ۳۸
۱-۲-۱-۲.رئالیسم جادویی و سوررئالیسم ۳۹
۲-۲-۱-۲.آشناییزدایی ۴۰
۳-۲-۱-۲.شگردهای متفاوت برای تشدید حسّ تقلیق ۴۱
۴-۲-۱-۲.آگاهی بر خطی نبودن ذهن و دگرگونی مفهوم«زمان» در داستان ۴۲
۲-۱-۲-۵ . راویان ناسزاوار اعتماد ۴۵
۲-۱-۲-۶. استفاده از صور خیال، استعاره و اسطوره ها در پرداخت شخصیتها و موقعیتها ۴۵
۲-۱-۲-۷. حضور نویسنده در داستان: فراداستان ۴۷
۲-۱-۲-۸ . تأکید خاص بر شیء شدن بی واسطه کلمات ۴۸
۲-۱-۳. بدبینانه نگاه ۴۹
۲-۱-۳-۱. پارانویا و شخصیت های روان پریش ۵۰
۲-۱-۳-۲. مضمـون تنهایـی در آثار مدرنیسـت و پسامدرنیسـت ایرانی ۵۱
فصل سوم:نتیجه گیری ۵۲
منابع: ۵۳
مقدمه:
داستان کوتاه پست مدرن چیست؟ چه گونه بدانیم یک داستان کوتاه پست مدرن است؟ ویژگی های یک داستان کوتاه پست مدرن چیست؟ تفاوت ادبیات کلاسیک و مدرن با پست مدرن چیست؟ این پرسش ها که ذهن مخاطبان داستان و حتی نویسندگان آن را به خود معطوف می کند از جمله پرسش هایی است که منابع بسیار محدودی در زمینه ی آن ها وجود دارد و همین اندک منابع هم پراکنده و غیر منسجم به آن ها پرداخته اند. از این رو من بر آن شدم تا مولفه هایی که در ارتباط با ادبیات پست مدرن در منابع پراکنده وجود دارد را به صورت منسجم گرد آوری کنم. البته این ویژگی ها تنها بخشی از ساختارهای پیچیده ی ادبیات پست مدرن است، در واقع هر لحظه امکان خلق ویژگی تازه ای برای ادبیات فرا معاصر(!) وجود دارد.
تفاوت داستان کلاسیک و پست مدرن
داستان های کوتاه پستمدرن از بسیاری جهات با داستان های مدرن و کلاسیک متفاوتاند و توجه به مؤلفههای این نوع داستان به خواننده کمک می کند تا آن ها را به تر درک کند و بستر و فضای فرهنگی و اجتماعیای را که این آثار در آن ها شکل گرفته، به تر بشناسد. به لحاظ تبارشناسی داستان، سه دورهی مهم را میتوان در این چهار سده ی گذشته به طور کلی از هم متمایز کرد: دوران داستان های کلاسیک، دوران داستان مدرن، دوران داستان های پسامدرن.
در دورهی داستان های کلاسیک که از اوایل سده ی هفدهم آغاز میشود و تا اوایل سده ی بیستم ادامه دارد، از نظر طرح ما با یک طرح کلاسیک رو به رو هستیم، یعنی گرهگشایی، گره افکنی، زاویه ی دید، تعلیق و جز آن در داستان های کلاسیک به به ترین شکل بیان میشود و زمان خطی رویدادها یکی پس از دیگری اتفاق میافتند و شخصیتپردازی آن ها، در همان بستر رخ میدهد. بر خلاف داستان های کلاسیک، در داستان های مدرن ما با چنین طرحی رو به رو نیستیم. در داستان های مدرن با طرحی کاملن فشرده و کوتاه مواجهایم. در این نوع داستان ها تکیهی داستان بر پرداخت صحنه در موقعیتی است که داستان در آن روی میدهد. در داستان های پستمدرن اساسا ما با طرحی رو به رو نیستیم و گویی نوعی فروپاشی و ویرانگری در طرح داستان روی داده است به طوری که ظاهرن هیچ انسجام و نظم کلاسیک و حتا مدرنی در طرح دیده نمیشود. به لحاظ شخصیتپردازی هم این سه نوع داستان با هم تفاوتهای بنیادی دارند.
در داستان های کلاسیک ما غالبن با یک شخصیت مرکزی رو به رو هستیم که به صورت فعال (Active) در داستان حضور دارد و بر رویدادها و افراد پیرامون خود تأثیر میگذارد در حالی که در داستان های مدرن ما با چند شخصیت رو به روایم که نه تنها هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد (چون همهی شخصیتها به نوعی در یک سطح قرار دارند) بلکه به شدت شخصیتهای کنشپذیر و منفعلی (Passive) هستند. در داستان پستمدرنیستی ولی اساسن شخصیت به مفهوم کلاسیک و مدرنیستی اش نداریم و شخصیتها به صورتی کاریکاتورگونه در روایت حضور دارند.
به لحاظ پایانبندی هم در داستان های کلاسیک پایانبندیها عمومن بسته است و با پایان داستان، خواننده اقناع میشود که داستان پایان یافته است زیرا ناپایداری نحستین داستان به پایداری منتهی شده است. در داستان های مدرن پایان ها باز هستند و با پایان فیزیکی داستان، گویی داستان در ذهن خواننده آغاز می شود و این خواننده است که میتواند تفسیرهای گوناگونی برای پایان داستان تاویل کند. در واقع در این نوع روایت نویسنده قرار نیست داستان را در یک نقطه ببندد و همهی، رویدادها را به سرانجام برساند. بدین گونه او به خوانندهاش اجازه میدهد تا تفسیرهای بسیاری از داستان داشته باشد. ولی در داستان های پست مدرنیستی اساسن پایانی وجود ندارد و شما میتوانید اجزای داستان را جا به جا کنید بیآنکه در ساختار داستان تغییر کلی رخ دهد.
علت این که ما در داستان های پستمدرنیستی با یک طرح منسجم و نظم روایی مواجه نیستیم این است که عنصر سببیت در اینجا غایب است، عنصری که اجزای طرح را در داستان به طریقهی علت و معلولی به هم پیوند می دهد. در داستان های پستمدرنیستی چون سببیت غایب است زنجیرهی رخدادها هم وجود ندارد. به همین دلیل است که در داستان های پسامدرن رئالیسم و ناتورالیسم به عمد کنار گذاشته میشوند، زیرا نفی سببیت با جوهر این دو سبک مخالف است. در حقیقت به لحاظ فلسفی پستمدرنیستها معتقدند تجربههای انسان امروز نمیتواند در ساختار و طرحهای داستان کلاسیک و مدرن بازتاب یابد. به تعبیری دیگر در باور پستمدرنیستها جهان بدون معنا، نظم، انسجام و یکپارچگی است از این رو برای طرح چنین جهانی باید به شیوه های متناسب با آن روی آورد. به طور کلی داستان های پسامدرن چه در ساخت و چه در زبان، مولفههای ویژهای دارند. نخست این که عنصر هجو ( Parody) در آن ها زیاد است و گویی به کمک این ویژگی میکوشد تا چیزی را که پیش از آن در دوران کلاسیک و مدرن شکل گرفته، هجو و سپس نقض کند. عنصر زبانی دیگر آثار پست مدرن طنز (Satire) است. طنز هم ابزار مؤثری است در دست پستمدرنها برای به سخره گرفتن روابط و پیوندهای شکلگرفته در جهان واقعی و داستانی دوران کلاسیک و مدرن. همچنین است عنصر طعنه (Irony) که کارکردی مشابه با طنز و هجو دارد. این سه ویژگی به ویژه در آثار براتیگان به عنوان نویسنده شاخص پستمدرن دیده می شود.ویژگی دیگر آثار پست مدرن در نوع روایت آن ها است. در واقع در داستان های پست مدرنیستی نوعی گسست وجود دارد و روایت آن ها تکه تکه و پاره پاره است. رمان ها با تکه تکه کردن روایت در پی نفی نظم و انسجامی هستند که داستان های کلاسیک و مدرن داشتند، نظمی که کاشف وحدت زمان و مکان بود. از سوی دیگر داستان های پستمدرنیستی همواره در لایهای از ابهام روایت میشوند تا به خواننده اجازه دهند برداشتهای چندی از جهان داستان داشته باشد. عدم وضوحی که در این نوع آثار دیده میشود نوعی تاویل پذیری مفرط و نسبیانگاری را بازتاب می دهند.
تفاوت داستان مدرن با داستان پست مدرن
۱) در داستان پست مدرنیستی، برخلاف داستان مدرنیتسی که شخصیت، جهان را به خود و دیگری تقسیم می کند، شخصیت از همان آغاز به تقسیم بدنی خود و دیگری اعتقادی ندارد. دنیای واحد و سخت عقلانی، به عنوان تنها دنیای ممکن کنار می رود، دنیاهای متعدد تجربه می شوند. روایت های کبیر حذف می شوند؛ زیرا در پی یکسان سازی هستند تا بتوانند جهان را در یک نظام معین جای دهند و بشناسند. پس ادبیات پست مدرنیستی در برابر روایت های کبیر موضع گیری می کند.
۲) “دیگرها” در ادبیات پست مدرن به مرکز پرتاب می شوند و “دیگر مکان ها” حضور می یابند. دیگرمکان سازی بوتیقای ادبیات پست مدرن است و هرگونه آرزو برای شبیه سازی متن با جهان واقع را از میان می برد. متن با جهان واقع هیچ نسبت آینه گونی ندارد. وجود خالق اثر انکار می شود تا متن بتواند به خود بازگردد. این ادبیات با مفهوم بازنمایی به صورتی دیگر برخورد می کند.
۳) سَبُکی، تندی (هم در مفهوم کاربست ابزار و هم سرعت در جریان روایت) ، دقت (هم در فرمان و هم در بیان لفظی )، روایت پذیری (هم در جزییات شگفت آور و هم در حدود خیال ابداعی حتا در شکل فانتزی) چند گانگی (هم در ترکیب هنری و هم در نمایش تقاطع بی پایان چیزها)
۴) در یک داستان پست مدرن ممکن است خود نویسنده چه به عنوان راوی و چه غیر راوی حضور پیدا کند. حتا ممکن است از شگردهای داستان نویسی خود حرف بزند و چه بسا به موارد کم اهمیت تر اشاره کند . مثلن بگوید ـ الان که دارم جنگل سرد و تاریک و پر از جانوران درنده را برای شما می نویسم، خودم در اتاقی گرم و راحت و امن پشت میز کارم نشسته ام. چنین متنی با زندگی نامه یا سرگذشت نامه فرق دارد.
۵) در داستان مدرنیستی ما با متن هایی سرو کار داریم که به نوعی ناتمامند، یعنی پایان ندارند و متن ها به شکلی نا کاملند. شخصیت ها به شناخت خود از جهان پیرامون تردید دارند و همواره در پی آنند که دامنه و حدود آگاهی شان را مشخص کنند. شخصیت به دنبال آن است که هویت واقعی خویش را دریابند ، از این رو به تفسیر جهان مشغول می شود. به همین دلیل می توان گفت که منطق داستان مدرنیستی، همان منطق داستان پلیسی است. همیشه ترس از افشای راز هم وجود دارد. به عبارتی، داستان مدرنیستی، روایت حرکت از بحران هویت به آگاهی است. بنابراین، این پرسش ها مطرح اند : چه چیزهایی را باید شناخت؟ چه گونه می توان به شناخت رسید و چه قدر می توان به درستی این شناخت یقین پیدا کرد ؟ حدود شناخت و آگاهی ممکن کجاست ؟ و چه گونه می توان جهانی را تفسیر کرد که من هم جزیی از آن هستم. این پرسش های معرفت شناسانه موضوعهایی را نظیر ولیدگی انسان برای تحصیل آگاهی، ساختارهای متفاوت دانش و مسأله شناساییناپذیری محدودههای آگاهی را شامل میشود.
۶) در مدرنیسم انسان با نام سوژه به شناسایی ابژه میپردازد. به اعتباری، جهان به خود و دیگری تقسیم شده است و در هر حوزه ای، “غیر سازی” انجام می شود و انسان می تواند با این عمل برای خود هویتی بسازد. ولی در ساختار گرایی ، تضاد میان خود و دیگری ذاتی نیست و جایگاه برتر خود نسبت به دیگری تمایزی است که از نظر معرفت شناختی، اثبات ناپذیر و صرفن انتخابی اخلاقی است. در ادبیات کلاسیک، داستان بازسازی زندگی واقعی نیست، بلکه آینه تمام نمای زندگی (بازنمایی زندگی) است ، ولی در ادبیات پست مدرنیستی ما رابطه ای با واقعیت نداریم .
تکنیک های ادبیات داستانی پست مدرن
قبل از ورود به بحث تکنیک های ادبیات داستانی پست مدرن به تر است با معروف ترین تکنیک های موجود داستانی به نام ” جریان سیال ذهن” آشنا شویم. البته باید گفت که “جریان سیال ذهن” یکی از تکنیک های مشترک میان داستان مدرن و پسا مدرن است. در ساختارگرایی، قصه (Story) ترتیبی است که اگر تجربههای معمولی و رویدادهای واقعی بودند، به همان صورت اتفاق میافتاد. این قصه میتواند هم به صورت داستان معمولی در آید (میترا و نادر عاشق میشوند، ازدواج میکنند، میترا از زندگی در ایران دلزده میشود، پیش از شوهرش به خارج میرود تا بعدن نادر به او بپیوندد، ولی با نوشتن یک نامه از او جدا میشود.) ممکن است این قصه بهصورت گفتمان (Discourse) درآید، مانند مثال بالا که “فلاشبک” کلی از طریق جریان سیال ذهن نادر، موضوع را به ما میگوید و «باید بگوید»؛ چون بههر حال فلاشبک یکی از عناصر کهن گفتمان است – که البته در این جا گفتمان همان روایتی است که موقع خواندن ما «گشوده» میشود.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 