فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word :
موضوع : فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
قرآن زن و مرد را یک سرشتى مىداند
قرآن تنها مجموعه قوانین نیست.محتویات قرآن صرفا یک سلسله مقررات و قوانین خشک بدون تفسیر نیست.در قرآن،هم قانون است و هم تاریخ و هم موعظه و هم تفسیر خلقت و هم هزاران مطلب دیگر.قرآن همان طورى که در مواردى به شکل بیان قانون دستور العمل معین مىکند و در جاى دیگر وجود و هستى را تفسیر مىکند،راز خلقت زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان و راز موتها و حیاتها،عزتها و ذلتها،ترقیها و انحطاطها،ثروتها و فقرها را بیان مىکند.
قرآن کتاب فلسفه نیست،اما نظر خود را درباره جهان و انسان و اجتماع-که سه موضوع اساسى فلسفه است-به طور قاطع بیان کرده است.قرآن به پیروان خود تنها قانون تعلیم نمىدهد و صرفا به موعظه و پند و اندرز نمىپردازد بلکه با تفسیر خلقتبه پیروان خود طرز تفکر و جهان بینى مخصوص مىدهد.زیر بناى مقررات اسلامى در باره امور اجتماعى از قبیل مالکیت،حکومت،حقوق خانوادگى و غیره همانا تفسیرى است که از خلقت و اشیاء مىکند.
از جمله مسائلى که در قرآن کریم تفسیر شده موضوع خلقت زن و مرد است.قرآن در این زمینه سکوت نکرده و به یاوه گویان مجال نداده است که از پیش خود براى مقررات مربوط به زن و مرد فلسفه بتراشند و مبناى این مقررات را نظر تحقیر آمیز اسلام نسبتبه زن معرفى کنند.اسلام،پیشاپیش نظر خود را درباره زن بیان کرده است.
اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست،لازم استبه مساله سرشت زن و مرد-که در سایر کتب مذهبى نیز مطرح است-توجه کنیم.قرآن نیز در این موضوع سکوت نکرده است.باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک سرشتى مىداند یا دو سرشتى;یعنى آیا زن و مرد داراى یک طینت و سرشت مىباشند و یا داراى دو طینت و سرشت؟قرآن با کمال صراحت در آیات متعددى مىفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظیر سرشت مردان آفریدهایم.قرآن درباره آدم اول مىگوید:«همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم»(سوره نساء آیه ۱).درباره همه آدمیان مىگوید:«خداوند از جنس خود شما براى شما همسر آفرید»(سوره نساء و سوره نحل و سوره روم).
در قرآن از آنچه در بعضى از کتب مذهبى هست که زن از مایهاى پستتر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلى و چپى دادهاند و گرفتهاند که همسر آدم اول از عضوى از اعضاى طرف چپ او آفریده شده،اثر و خبرى نیست.علیهذا در اسلام نظریه تحقیر آمیزى نسبتبه زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.
مقام والاى مادر در قرآن
نوع دستورهایى که اسلام به زن ومرد مىدهد، در عین حال که یک راه مشترکى براى هر دو قائل است ولى راه مخصوص را هم از نظر دور نمىدارد، وقتى احترام به پدر ومادر را بازگو مىکند، براى گرامى داشت مقام زن، نام مادر را جداگانه وبالاستقلال طرح مىکند. قرآن کریم مىفرماید:
اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما (۱)
اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى «اوف» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.
ودر بخشى دیگر مىفرماید: ما سفارش کردیم به انسان که احسان را نسبتبه پدر و مادر فراموش نکند:
و وصینا الانسان بوالدیه احسانا (۲)
وانسان را نسبتبه پدر ومادرش به احسان سفارش کردیم.
و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (۳)
پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید وبه پدر ومادر خود احسان کنید. ودر جاى دیگر احسان به پدر ومادر را در کنار عبادت حق یاد مىکند:
ان اشکر لی و لوالدیک (۴)
شکر گزار من وپدر ومادرت باش.
اما با همه این تجلیلهاى مشترک، وقتى مىخواهد از زحمات پدر ومادر یاد کند، از زحمت مادر سخن مىگوید، نه از زحمت پدر، آنجا که مىفرماید:
و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا (۵)
زحمات سى ماهه مادر را مىشمارد، که: دوران باردارى، زایمان، ودوران شیرخوراگى براى مادر دشوار است. وهمه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر مىکند. قرآن کریم به هنگام یادآورى زحمات حتى اشارهاى هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است.
بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسى از والدین آمده استبر دو قسم است: یک قسم حق شناسى مشترک پدر ومادر را بیان مىکند وقسم دیگر، آیاتى است که مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصى بیان مىکند فقط براى بیان وظیفه است، نظیر:
و على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف (۶)
خوراک وپوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است.
ولیکن هنگامى که سخن از تجلیل وبیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر مىکند.
پىنوشتها:
۱. اسراء، ۲۳.
۲. احقاف، ۱۵.
۳. اسراء، ۲۳.
۴. لقمان، ۱۴.
۵. احقاف، ۱۵.
۶. بقره، ۲۳۳.
عدم تاثیر ذکورت و انوثت در خطابات الهى
قرآن از نظر محتوا، مىفرماید: کمالات انسانى، در مبدا شناسى، معاد شناسى، و وحى ورسالتشناسى است، یعنى کمال، در داشتن جهان بینىالهى است، به این معنا که: جهان، آغازى دارد به نام «خدا واسماء حسناى او» وانجامى دارد به نام «معاد» وقیامت ودوزخ وبهشت و… وبین این آغاز وانجام، «صراط مستقیمى» است. که مساله وحى ونبوت در این صراط مستقیم است.
چون در متن جهان بیش از مبدا ومعاد ورابطه بین مبدا ومعاد چیزى نیست، لذا اصول دین هم بیش از سه اصل نیست، اول، مبدا شناسى; دوم، معادشناسى; سوم، پیامبرشناسى، واین جمله که از امیرالمؤمنین… نقل شده است:
«رحم الله امرء عرف من این و فى این و الى این»
خداى رحمت کند کسى را که بداند از کجا ودر کجا وبه کجاست.
گفتهاند ناظر به این سه اصل دینى است، ودر فهمیدن این سه اصل ذکورت وانوثتشرط نیست، یعنى نه مذکر بودن شرط است ونه مؤنثبودن مانع. انبیا هم که انسانها را به این سه اصل دعوت نمودهاند نه دعوتنامهاى براى خصوص مردها فرستادهاند ونه زنها را از شرکت در این مراسم محروم داشتهاند.
وقتى قرآن کریم از زبان پیامبر اکرم صلى الله علیه واله فرماید:
ادعو الى الله على بصیره انا و من اتبعنی (۱)
من وهر که از من پیروى کرد دعوت مىکنیم به سوى خدا واز روى بصیرت.
این دعوت، شامل همه انسانهاست، واگر پیامبرى دعوتنامه براى یک مرد به عنوان زمامدار یک کشور مىنویسد، پیامبر دیگرى هم دعوتنامه براى یک زن به عنوان زمامدار یک کشور مىنویسد. اگر رسول خداصلى الله علیه و اله زمامداران مرد را به اسلام دعوت کرد، سلیمانسلام الله علیه هم زمامدار زن را به اسلام فراخواند، هم دعوتها عاماند وهم مدعوها، وهیچ اختصاصى در بین نیست.
لسان قرآن، لسان فرهنگ محاوره
گرچه ذات اقدس اله درباره کیفر اعمال، مىفرماید:
کل امرء بما کسب رهین (۲)
هرکس در گرو کسب وکار خود است.
اما این «امرء» در مقابل «امرئه» نیست، بلکه فرهنگ محاوره این است که از انسان به عنوان «مردم» یاد شود، نه به عنوان مرد در مقابل زن. وقتى زن ومرد در صحنه انقلاب حضور پیدا کردند، مىگویند: مردم ایران، انقلاب کردند ویا اگر زن ومرد نسبتبه یک مطلبى سؤال دارند گفته مىشود «مردم» چنین مىگویند، این مردم یعنى «توده ناس» نه این که مرد در مقابل زن باشد. بنابراین، در این آیه که مىفرماید:
کل امرء بما کسب رهین یعنى، هر مردى در برابر کسب خود مرهون است ودرگرو کار خود است، منظور مرد در مقابل زن نیست، چه این که همین معنا را در آیهاى دیگر با تعبیر «نفس» بیان مىکند ومىفرماید:
کل نفس بما کسبت رهینه (۳)
هر نفسى گروگان کارى است که انجام داده است.
یعنى، هر جانى خواه مرد و خواه زن در برابر کسبش مرهون است. و گاهى تعبیر به «انسان» دارد و مىفرماید:
لیس للانسان الا ما سعى و ان سعیه سوف یرى ثم یجزیه الجزاء الاوفى (۴)
نیستبراى انسان جز آنچه تلاش نموده است، ونتیجه تلاش خود را به زودى مىبیند، سپس هرچه تمامتر پاداش داده مىشود.
بنابراین، مساله جزا وجریان معاد اختصاص به گروه خاص ندارد، وچون معاد بازگشتبه همان مبدا است، لذا هر انسانى در برابر کار خود مسؤول است ودر اینجا زن ومرد دخیل نیست، در مبدا شناسى وتقرب به مبدا هم همچنین. اینها تعبیرات معنوى قرآن کریم است.
پىنوشتها:
۱. یوسف، ۱۰۸.
۲. طور، ۲۱.
۳. مدثر، ۳۸.
۴. نجم، ۴۰ -۳۹.
علت تصریح به ذکورت وانوثت در قرآن
علت این که در مواردى قرآن کریم با صراحت نام زن ومرد را مى برد، آن است که مىخواهد افکار جاهلى وقبل از اسلام را تخطئه کند، آنها چون بین زن ومرد فرق مىگذاشتند وعبادات وفضائل را براى مردها منحصر مىدانستند، لذا قرآن کریم با تحلیل عقلى مىفرماید: آن که باید کامل شود روح است وروح نه مذکر است ونه مؤنث.
قبل از اسلام به زن هیچ بهایى داده نمىشد، وهمیشه به زن با چشم خشم مىنگریستند. در محیطهایى هم که صنعت پیشرفت نموده است زن هیچ بهایى ندارد جز براى ارضاى شهوت مردان، که هر دو تحقیر مقام والاى زن است. اما ذات اقدس اله در قرآن مىفرماید: من عهدهدار تربیت دل وروح انسانها هستم، وروح ودل انسانها نه مذکر است، نه مؤنث، لذا قرآن موضوع زن ومرد را نفى مىکند تا جایى براى بیان تساوى یا تفاوت بین این دو باقى نماند، اگر در سراسر قرآن کریم وهمچنین در سراسر سخنان عترت طاهره… جستجو شود، موردى به چشم نمىخورد که قرآن کمالى از کمالات معنوى را مشروط به ذکورت بداند یا ممنوع به انوثتبشمارد.
بنابراین، آیات قرآن کریم به چند بخش دسته بندى مىشوند:
بخش اول: آیاتى هستند که اختصاص به صنف مخصوصى ندارند، مانند: آیاتى که در آن سخن از ناس یا انسان است، ویا با لفظ «من» ذکر شده است.
بخش دوم: آیاتى است که سخن از مرد دارد، مانند آیاتى که در آن ضمیر جمع مذکر سالم به کار برده است، وآیاتى که از لفظ «مردم» استفاده شده است، و…، مثل این که مىفرماید: «یعلمکم، یعلمهم…».
در اینجا باید گفت که این گونه کاربرد بر اساس فرهنگ محاوره است وقتى مىخواهند سخن بگویند، مىگویند مردم چنین مىگویند، مردم انتظار دارند، مردم در صحنهاند، مردم راى مىدهند. این «مردم» در مقابل زنان نیستند، بلکه مردم یعنى «توده ناس».
پس نباید از نحوه تعبیرى که در فرهنگ محاوره وادب رایج است، چنین برداشت کرد که قرآن فرهنگ مذکر گرایى دارد.
فایل ورد کامل جایگاه زن در قرآن ۳۷ صفحه در word
فهرست مطالبعنوان:
قرآن زن ومرد را یک سرشتی می داند
مقام والای مادر در قرآن
علت تصریح به ذکورت وانوثت درقرآن
حضرت فاطمه(ع)
زنان الگواز نظر قرآن
منابع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 