فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word دارای ۶۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

لطفا نگران مطالب داخل فایل نباشید، مطالب داخل صفحات بسیار عالی و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word :

بخشی از فهرست مطالب فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word

فصل اول:    
تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و اقسام زندان در اسلام    
۱-۱- تعاریف بازداشت موقت    
۱-۲- تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام    
۱-۳- اقسام زندان در اسلام    
فصل دوم:    
بررسی فقهی بازداشت موقت    
۲-۱- کرامت انسانی و بازداشت موقت در شرع    
۲-۲- دلائل مشروعیت بازداشت موقت    
۲-۲-۱ قرآن    
۲-۲-۲ سنت    
۲-۲-۳ اجماع    
۲-۲-۴ عقل    
۲-۳- انگیزه و هدف شارع از تعیین بازداشت موقت    
۲-۴- موارد ذکر شده از بازداشت موقت در فقه    
۲-۴-۱ بازداشت موقت متهم به قتل    
۲-۴-۲ بازداشت موقت تروریست    
۲-۴-۳ بازداشت موقت جانی، تا زمان تکمیل شروط از سوی اولیای دم    
۲-۴-۴ بازداشت موقت متهم  به دزدی    
۲-۴-۵ بازداشت موقت برای اقامه حد    
۲-۴-۶ بازداشت کفیل    
۲-۴-۷ بازداشت شهود تا وقت نماز عصر    
۲-۵- حقوق بازداشت شدگان در فقه    
۲-۵-۱ حق بازداشتی در صورت تبرئه    
۲-۵-۲ حق بازداشتی برای حضور در مراسم مذهبی    
۲-۵-۳ حق ملاقات با نزدیکان    
۲-۵-۴ حق رفاه    
۲-۵-۵ حق تعجیل در محاکمه    
۲-۵-۶ حق خلوت کردن بازداشتی با همسرش    
۲-۵-۷ حق مداوای بازداشتی و پرداخت مخارج معالجه    
۲-۶- احکام بازداشتگاه    
۲-۶-۱ جداسازی بازداشتگاه زنان و مردان    
۲-۶-۲ جداسازی بازداشتگاه افراد بزرگسال و اطفال و مسلمانان از غیر مسلمانان    
۲-۶-۳ تحریم شکنجه بازداشت شدگان برای گرفتن اقرار    
منابع و مآخذ    
فهرست منابع فارسی    
فهرست منابع عربی    

بخشی از منابع و مراجع فایل ورد کامل تحقیق تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و بررسی فقهی بازداشت موقت ۶۰ صفحه در word

آخوندی، محمود. (۱۳۸۴). آیین دادرسی کیفری. تهران: سازمان چاپ و انتشارات

آخوندی، محمود. (۱۳۸۸). آیین دادرسی کیفری. تهران: سازمان چاپ و انتشارات

آخوندی، محمود. (۱۳۹۰). قرار بازداشت موقت درکتاب علوم جنایی. تهران: انتشارات سمت

منتظری، حسینعلی. (۱۴۰۹). مبانی فقهی حکومت اسلامی. ترجمه ی محمودصلواتی. تهران: نشر تفکر

طبسی، نجم الدین. (۱۳۸۱). حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام. قم: بوستان کتاب

گودرزی بروجردی، محمدرضا. و مقدادی، لیلا. ۱۳۸۶ تاریخ تحولات زندان. تهران: نشر میزان

صدوق، محمّدبن علی بن بابویه. (۱۴۰۹). من لایحضره الفقیه. ترجمه­ی علی اکبر غفاری. تهران: نشر صدوق

طبسی، نجم الدین. (۱۳۸۰). زندان و تبعید در اسلام. ترجمه ی سیدمحمدرضا حسینی، و مصطفی شفیعی. قم: انتشارات صفحه‌نگار

فخار طوسی، جواد. (۱۳۹۱). حقوق متهمان(بررسی فقهی- حقوقی). قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

فلاح، اسماعیل. (۱۳۹۰). بازداشت پیش از محاکمه. قم: انتشارات مُثل

  راغب اصفهانی، حسین. (۱۴۱۲). مفردات ألفاظ القرآن. بیروت: دارالعلم

قرشی،سیدعلی اکبر. (۱۴۱۲). قاموس قرآن. تهران: دار الکتب الإسلامیه

مقریزی،احمدبن علی. (بی تا). خطط مقریزی. بیروت: مکتبه احیاء العلوم

کتانی، عبدالحی بن عبدالکبیر. (بی تا). التراتیب الاداریّه. بیروت: دار الکتب العربی

کلینی، محمدبن یعقوب. (۱۴۰۷). الکافی. تهران: دارالکتب الإسلامیه

فصل اول:تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام و اقسام زندان در اسلام

۱-۱- تعاریف بازداشت موقت

بازداشت در لغت به معنای منع ,ممانعت,جلوگیری,توقیف و حبس آمده (معین ۱۳۷۵,۴۵۴:(۹، در اصطلاح بازداشت به معنی سلب موقت آزادی تن یا مال اشخاص به دلایل قانونی و به دستور مقام صلاحیتدار است بازداشت به معنی حبس نیست چون حبس شخص به صورت قانونی و در زمان مشخص و به حکم نهایی و قطعی دادگاه به عمل می آید (ایمانی۱۳۸۲,۸۷)

بازداشت در نظام حقوقی ایران به این شرح آمده است در توقیف نگاه داشتن متهم در تمام یا قسمتی از جریان تحقیقات مقدماتی است که امکان دارد تا خاتمه دادرسی و صدور حکم نهایی و شروع به اجرای آن ادامه یابد (آخوندی ۱۵۴,۱۳۸۴)

۱-۲- تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در اسلام

برای اینکه نظر اسلام و تاریخچه شکل گیری بازداشت موقت در فقه و اسلام را بررسی نمود باید به تاریخچه شکل گیری زندان در دین مبین اسلام رجوع نمود زیرا همانطور که در مباحث آتی بیان خواهد شد، فقها بازداشت موقت را یکی از انواع زندان ها می دانند. پس ابتدا نگاهی به تاریخچه زندان خواهیم نمود

لازم به ذکر است که زندان در اسلام، به عنوان مجازاتی اصلی مطرح نیست؛ موارد مجازات زندان در نظام کیفری اسلام به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد و نگاهی گذرا به دیدگاه‌های عالمان اسلامی، بیانگر آن است که آنان به مجازات‌هایی که در سیستم‌های عدالت کیفری به عنوان «مجازات‌های سالب آزادی» مطرحند، به دید منفی می‌نگرند و آن را نادرست می‌دانند. آنان امروزه علاوه بر معایب متعدد این مجازات‌ها برای جامعه و‌شخصیت بزهکار، از زندان به عنوان «دانشگاه جرم» نام می‌برند. توجه به دیدگاه علما در این زمینه مبیّن این موضوع است که غالب قریب به اتفاق این موارد، تنها به عنوان بازداشت‌های احتیاطی و به ویژه بازداشت موقت تا تکمیل تحقیقات مطرح است به عبارت دیگر مواردی که در شارع مقدس بعنوان بازداشت موقت و بازداشت احتیاطی ذکر گردیده است را فقها بعنوان زندان و حبس از آن یاد نموده اند

برخی فقها بیان نموده اند در قوانین جزایی اسلام، مسلما مجازاتی به عنوان حبس- اعم از تأدیبی و احتیاطی- وجود دارد و کسی که بر فقه اسلامی اشراف داشته باشد، به این مطلب اذعان می‌کند. اسناد تاریخی، گویای اعمال مجازات زندان نسبت به برخی مجرمان و متهم ان در زمان رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السّلام و خلفا می‌باشد؛ هرچند در زمان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مکان خاصی به نام زندان وجود نداشت و مجرم یا متهم در مسجد یا خانه‌های نزدیک آن، زندانی می‌شد. امام علی علیه السّلام نخستین کسی بود که مکانی را به عنوان زندان ساخت و خلفای پیش از او، مجرم را در دهلیزها و چاه‌های کم‌عمق زندانی می‌کردند (طبسی ۱۳۸۰، ۲۸)

در زبان عربی واژه‌های زیاد و گوناگونی به معنی و مفهوم «زندان» دلالت دارند. مانند واژه‌های سجن، حبس، وقف، و ایقاف، حصر، اثبات، اقرار، امساک، و مانند اینها، لکن مشهورترین آنها همان دو واژ نخستین یعنی «سجن» و «حبس» می‌باشند، روی همین جهت است اینک برخی از سخنان دانشمندان دانش لغت‌شناسی را دربار مفهوم این دو واژه نقل می‌کنیم

راغب در کتاب مفردات بیان نموده است:«السّجن: در زندان نگه داشتن. واژ سجن به همین معنی در این آیه هم با فتحه و هم با کسر سین خوانده شده است: «رب السّجن أحبّ إلیّ ;»‌پروردگارا زندان برای من دوست‌داشتنی‌تر از آن چیزی است که مرا به آن فرا می‌خوانند. واژ سجن به همان معنی در این دو آیه نیز بکار رفته است: «لَیَسْجُنُنَّهُ حَتّی حینٍ»، «وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیان» (راغب اصفهانی ۱۴۱۲، ۲۱۶)

در جایی دیگر گفته شده است: «الحبس: مانع شدن از آمد و شد، چنانکه خداوند متعال فرموده:«تَحْبسُونَهُما منْ بَعْد الصَّلاه ;» یعنی بعد از نماز از آمد و شد آن دو نفر وصی و شاهد مانع شوید تا سوگند یاد کنند که ;و نیز حبس به معنای محلی که آب را در خود نگه می‌دارد، یعنی آب انبار هم گفته شده است» (راغب اصفهانی ۱۴۱۲، ۲۱۶)

صاحب صحاح اللّغه بیان نموده است که سجن با کسر سین: زندان، السّجن با فتح سین مصدر و بمعنای زندانی کردن می‌باشد. سجنه نیز بمعنای حبسه است. یعنی او را بازداشت کرد.».در جایی دیگر بیان شده است «حبس: ضد تخلیه و گشودگی است. حبس و احتباس هر دو به یک معنی هستند و احتبس بمعنی خود را حبس نمود این واژه هم متعدی استعمال می‌شود و هم غیر متعدی.تحبّس علی کذا، یعنی خود را به آن امر مقید و پای‌بند ساخت» (جوهری۱۴۱۰، ۲۱۳۳)

صاحب  کتاب قاموس اظهار داشته است که «سجنه: او را حبس کرد، سجن الهمّ: اندوه خود را پنهان نمود. سجن با کسر سین: محبس و زندان، صاحب و مسئول آن را نیز سجّان- زندان‌بان- گویند، چنانکه سجین [بر وزن جنین] شخص زندانی را گویند.» در ادامه بیان نموده است: «حبس: بازداشت کردن. محبس محل بازداشت و بازداشتگاه گفته می‌شود: حبسه، یحبسه: او را بازداشت کرد، او را بازداشت می‌کند» (قرشی۱۴۱۲، ۸۲۴)

نویسنده کتاب لسان العرب بیان داشته است: «السّجن: زندان. السّجن با فتح سین مصدر است به معنای زندانی کردن.سجنه: او را زندانی کرد. سجّان: صاحب و مسئول زندان، زندانبان. سجین:شخص زندانی، (در سجین مؤنث و مذکر فرقی ندارند، هم به مرد زندانی سجین گفته می‌شود و هم به زن زندانی، و در آخر آن هاء تأنیث آورده نمی‌شود.» در ادامه بیان  داشته است که :«حبس، احتبس و حبسه، همه بمعنای جلوگیری کردن و بازداشتن هستند.حبس ضد تخلیه و گشودگی است. احتبسه: او را بازداشت نمود، احتبس بنفسه: خود را مقید و پای‌بند گردانید، این واژه هم متعدی و هم غیر متعدّی استعمال می‌شود;. حبس، محبسه، محبس: اسم مکان و محل هستند و معنای بازداشتگاه می‌دهند» (ابن منظور ۱۴۱۴، ۴۴)

از مجموع آنچه که گفته شد چنین بدست می‌آید که مفاد و مفهوم دو واژ سجن و حبس عبارتست از: محدود ساختن کسی و منع او از آمد و شد آزاد و تصرفات آزادانه. بنابراین در مکان آن ویژگی خاصی شرط نمی‌باشد و وجود برخی امکانات و یا عدم آن تأثیری در تحقق این نامگذاری ندارد، شرط عمده اینست که شخص زندانی از آمد و شد آزاد ممنوع و مقید باشد

در کتاب خطط مقریزی بیان شده است: زندان از نظر شرع، محبوس کردن در یک مکان تنگ نمی‌باشد، بلکه‌ عبارتست از اینکه شخص بازداشت شود و از تصرف‌های خودخواه و آزادانه ممنوع گردد، این بازداشت چه در خانه‌ای باشد و چه در مسجدی، و چه از این طریق که شخص مورد نظر را زیر سرپرستی اجباری خود درآورد، و یا اینکه وکیل و مأموری را بر او بگمارند که در همه جا با او باشد و از او جدا نشود. به همین سبب است که رسول خدا (ص) زندانی را اسیر نامیده است. چنانکه ابو داود و ابن ماجه از هرماس بن حبیب، و او از پدرش، روایت کرده‌اند، که پدر هرماس گفت:شخصی را که به من بدهکار بود نزد رسول خدا (ص) بردم «و از او شکایت کردم»، پیامبر به من فرمود: او را به همراه خود نگه‌دار و از او جدا نشو! سپس آن حضرت افزود: ای برادر تمیمی تصمیم داری با اسیرت چه‌کار کنی؟و در کتاب سنن ابن ماجه چنین آمده است که رسول خدا(ص) بعد از آنکه به من دستور داد که بدهکارم را با خود بازداشت کنم، در پایان روز بر من گذر کرده و فرمود: اسیرت چه‌کار کرد، ای برادر تمیمی؟ (مقریزی بی تا، ۹۹)

در عصر پیامبر اسلام این را زندان می‌نامیدند، در زمان ابو بکر نیز چنین بود، در آن زمان محبس معیّنی برای زندانی کردن مجرم آماده نشده بود. لکن در زمان حکومت عمر کشور گسترش یافت و ملّت افزون شدند، از اینروی عمر در مکه خانه‌ای را از صفوان بن امیه به مبلغ چهار هزار درهم خریداری و آن را زندان قرار داد، و مجرمان را در آنجا حبس می‌کرد.با توجه به این مسائل است که علماء در اینکه آیا باید جای بخصوصی به عنوان زندان وجود داشته باشد یا نه، اختلاف نظر پیدا کرده‌اند و دو دسته شده‌اند. آن دسته که به عدم لزوم آن قائلند به این مسأله احتجاج و استناد می‌کنند که چنین چیزی نه در عصر رسول خدا (ص) وجود داشته و نه در زمان خلیف بعد از او.در آن زمان زندانی را در جای خاصی زندانی نمی‌کردند، بلکه او را بازداشت نموده و در هر جا که شد نگه می‌داشتند، و یا بر او مأمور و نگهبان می‌گماشتند که این کار «ترسیم» نامیده می‌شد، و یا اینکه شخص طلبکار غلام خود را بر او می‌گماشت که از او جدا نشود. اما آن دسته که به لزوم ایجاد زندان معیّن قائلند، آنان نیز به روش عمر بن‌خطاب استناد کرده‌اند. در زمان شخص رسول خدا (ص)، ابوبکر، عمر، عثمان و علی (ع)، سنت و شیوه بر این استوار بود، که کسی را برای دین و قرض زندانی نمی‌کردند، طلبکار را بر او می‌گماشتند. نخستین کسی که برای دین زندانی کرد، شریح قاضی بود (منتظری ۱۴۰۹، ۳۰: ۴)

در کتاب تراتیب الإداریّه آمده است که «امام ابو عبد اللّه فرزند فرج، مولای ابن طلّاع در کتاب أقضیه (قضاوتها) گفته: دانشمندان اختلاف دارند در اینکه آیا رسول خدا (ص) و ابو بکر هیچ‌گاه کسی را زندانی کردند یا نه؟ برخی از آنان گفته‌اند رسول خدا (ص) زندان نداشت و هیچ‌گاه کسی را زندان نکرد، اما برخی دیگر گفته‌اند در مدینه متهم ی را به زندان انداخت. این مطلب را عبد الرّزاق و نسائی در کتاب­هایشان از «بهز بن حکیم» از پدرش و از جدش، روایت کرده‌اند. ابو داود نیز در کتاب خود از بهز بن حکیم این را نقل کرده است که جدش گفته: رسول خدا (ص) گروهی از خویشان مرا در رابطه با یک اتهام خون، حبس کرد ; در کتاب بدائع السلک قاضی ابن ازرق به نقل از ابن فرحون و او از ابن قیم جوزیه، آورده است: حبس شرعی این نیست که آدم را در یک جای تنگ زندانی کنند، بلکه بازداشت شخص و منع او از تصرف می‌باشد، چه در یک خانه باشد و چه در مسجد، و چه آنکه بستانکار را بر او بگمارند، و به همین جهت بود که پیامبر اسلام (ص) این نوع زندانی را اسیر نامید» (کتانی بی تا، ۲۹۵)‌

درخصوص تاریخچه شکل گیری اول زندان در اسلام اقوال مختلفی وجود دارد . در مسند زید روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده است که زندانی ساخت و نام آن را «نافع» گذاشت سپس زندان دیگری ساخت و اسم آن را «مخیّس» گذاشت. در کتاب غارات از سابق بربری مثل همین روایت نقل شده و گفته است خود، آن زندان را دیده و شنیده است که حضرت علی (ع) تکرار می‌کرده است: پس از نافع، مخیّس را ساختم. چنان که اهل لغت مانند ابن اثیر در نهایه، ابن منظور در لسان العرب، فیروزآبادی در قاموس اللغه، زمخشری در فائق و دیگران در ماد «خیس» بدین مطلب پرداخته‌اند.سیوطی در کتاب الوسائل الی مسامره الاوائل ساختن زندان را در اسلام به حضرت علی (ع) نسبت داده است، چنان که در کتاب تراتیب الاداریه این مطلب از احمد بن شلبی در اتحاف الرواه بمسلسل القضاه نقل شده است. خفاجی نیز در شفاء الغلیل گفته است در زمان حضرت رسول و ابوبکر و عثمان زندان نبود و در اسلام، علی (ع) اوّلین کسی بود که زندان ساخت و ابن همام در شرح فتح القدیر و عطیه مصطفی در نظم الحکم بمصر به همین صورت نقل کرده‌اند، چنان که ابن حزم در محلّی گفته است: خلافی نیست در این که در زمان پیامبر زندان وجود نداشته است. ولی از بعضی دیگر مانند رضوان شافعی در الجنایات المتحده و شوکانی در نیل الاوطار برمی‌آید که وجود داشته است (طبسی ۱۳۸۱، ۶۱۳)

در روایات آمده است که از علی (ع) روایت شده: آن حضرت زندانی ساخت و آن را «نافع» نامید.سپس تصمیم گرفت آن را خراب کند و زندان دیگری بسازدو آن را مخیّس نامید. آن حضرت رجز می‌خواند و می‌گفت: آیا مرا زیرک و هوشیار نمی‌دانی- که پس از نافع، مخیّس را ساختم. در حدیثی دیگر از سابق بربری آمده است که گفت: ; زندان را من دیدم. آن زندان از نی بود، مردم آن را سوراخ می‌کردند و بیرون می‌آمدند. از این رو، علی (ع) آن را از گچ و آجر ساخت.سابق گوید: شنیدم که آن حضرت می‌گفت: آیا مرا زیرک و هوشیار نمی‌دانی که به جای نافع، مخیّس را ساختم (مجلسی ۱۴۱۰، ۴۲۰: ۳۴)

ابن اثیر گوید در حدیث علی(ع) آمده است: آن حضرت زندانی ساخت و نام آن را «مخیّس» گذاشت و گفت: پس از «نافع»، «مخیّس» را ساختم، خانه‌ای محکم و امینی زیرک. نافع، اسم زندانی بوده که حضرت آن را از نی ساخته بوده است. بعضی از زندانیان از آن فرار می‌کردند پس حضرت این زندان را از گل‌ولای می‌سازد و «مخیّس» نام می‌گذارد .«مخیّس» را می‌شود مفتوح و یا مکسور خواند. گفته می‌شود: «خاس الشی‌ء» یعنی فاسد شد و تغییر کرد و «تخییس» یعنی به خواری افکندن و انسان در زندان به خواری می‌افتد؛ یعنی ذلیل و پست می‌شود. اگر مخیّس به فتح «یا» خوانده شود اسم مکان است؛ یعنی جای خوار کردن و اگر به کسر یا خوانده شود اسم فاعل باب تفعیل است و راجع به معاویه است که به حسین بن علی نوشت: «إنّی لم أکسک و لم أخسک؛ من تو را ذلیل نکردم یا با تو خلف وعده نکردم». (طوسی  ۱۴۰۰، ۹۲: ۲)

یکی از نویسندگان مصر در خصوص زندان و بازداشتگاه در صدر اسلام بیان می دارد که زندان به گونه‌ای که اکنون می‌بینی، یعنی متهم در جای تنگی نگهداری شود، نبوده است. در زمان پیامبر و ابو بکر چنین چیزی نبوده، بلکه بدین صورت بوده که جلوی شخص را می‌گرفتند که نتواند کاری انجام دهد و یا با دیگران اختلاط داشته باشد. شاکی یا وکیل او، متهم  را در خانه یا مسجدی نگه می‌داشتند و او را رها نمی‌کردند که اسم این کار «ترسیم» است و پیامبر دستور داد که طلبکار ملازم بدهکار باشد و او را رها نکند ; امّا اسیران در حظیر مسجد جامع زندانی می‌شدند. وقتی در زمان عمر، رعیت فزونی یافت زندان به وجود آمد که مجرم در آن زندانی شود و عمر خانه‌ای در مکه از صفوان به مبلغ چهار هزار درهم خرید و آن را زندان قرار داد و مجرمان را در آن زندانی کرد (منتظری ۱۴۰۹، ۳۰ :۴)

هرچند که برخی روایات واقوال بیان شده در خصوص زندان بود ولی بانگاهی به این روایات و سخنان      می توان فهمید که در گذشته زندان هم برای زندانیان ساخته شده است و هم برای متهم ین به عبارت دیگر ساختمان زندان و بازداشتگاه یکی بوده است و به صورت امروزی که محل بازداشتگاه متهمین و زندان محکومین از هم مجزاست نبوده است

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.