فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word دارای ۱۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

لطفا نگران مطالب داخل فایل نباشید، مطالب داخل صفحات بسیار عالی و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

فایل ورد فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word :

بخشی از فهرست مطالب فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word

مقدمه    
فصل اول:بحثی درباره‌ی خانقاه    
۲-۱- خانقاه    
۲-۲-اشکال گوناگون کلمه‌ی خانقاه    
۲-۳- اجزای ترکیبی خانقاه    
۲-۴-تأسیس اوّلین خانقاه و سیر تاریخی آن    
۲-۵- محّل بنّای خانقاه    
۲-۶- متصوّفه‌ی ایران و استقلال خانقاه‌های ایرانی    
۲-۷-کانون‌هایی که قبل از احداث خانقاه، اعمال خانقاهی در آن ها اجرا می‌شد    
۲-۷-۱- مسجد    
۲-۷-۲- مدرسه    
۲-۷-۳- دویره    
۲-۷-۴-صومعه    
۲-۷-۵- رباط    
۲-۷-۶- آرامگاه    
۲-۸-موارد استفاده از خانقاه    
۲-۹-ساختار خانقاه    
۲-۱۰-گله از خانقاه و خانقاه داری    
۲-۱۱- خانقاه و علم و فرهنگ    
۲-۱۱-۱- ایجاد کتابخانه    
۲-۱۱-۲- وعظ و خانقاه    
۲-۱۱-۳-تدریس علوم اسلامی در خانقاه    
۲-۱۱-۴-تفسیر قرآن در خانقاه    
فصل دوم:ادبیات خانقاهی    
۳-۱- رواج تصوّف و ادبیات    
۳-۲-وضع اوّلیه‌ی شعر عرفانی در قرن ششم    
۳-۳-اشعار اخلاقی پیش زمینه شعر عرفانی    
۳-۴-شعر آغازین عرفانی با مضامین موعظه و تنبیه    
۳-۵-شعرمبتنی بر شرع    
۳-۶-ادبیات خانقاهی    
۳-۷-تنوّع در ادبیات صوفیانه‌ی خانقاهی    
۳-۸-نثر صوفیانه    
۳-۹-شعر صوفیانه    
۳-۱۰-مثنوی قالب رایج ادبیات خانقاهی    
۳-۱۱-شاعران خانقاهی    
۳-۱۱-۱-سنایی    
۳-۱۱-۲-عطار    
۳-۱۱-۴-مولوی    
فصل سوم:نمونه ای از آیین، آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم    
۴-۱- سماع و آداب آن    
۴-۱-۱-آداب نشستن قبل از شروع سماع    
۴-۱-۲-اوقات سماع    
۴-۱-۳-سماع به دور از چشم نامحرّمان    
۴-۱-۴-پرهیز از طعام و سفره در سماع    
۴-۱-۵-اهلیّت داشتن محفل سماع    
۴-۱-۶-شرایط حضور در محفل سماع    
۴-۱-۷-به جای آوردن نماز استخاره قبل از حضور در محفل سماع    
۴-۱-۸-مکان سماع    
۴-۱-۹-حکم عدم تمایل صوفی به سماع    
۴-۱-۱۰-شرایط تشکیل محفل سماع    
۴-۱-۱۱-پرهیز از دعوی غلبه‌ی حال در سماع    
۴-۱-۱۲-خودداری کردن از حرکت در سماع در حضور پیر    
۴-۱-۱۳-احکام کمک خواستن و کمک کردن در سماع    
۴-۱-۱۴-ممانعت از  حضورجوانان بی ریش در سماع    
۴-۱-۱۵-سماع با دف و نای و رقص    
۴-۱-۱۶-اجتناب از تبسّم و لهو در سماع    
۴-۱-۱۷-سماع با اذن و حضور شیخ    
۴-۱-۱۸-حضور اخوان در محفل سماع    
۴-۱-۱۹-روی در پای شیخ مالیدن در سماع    
۴-۱-۲۰-احتراز از تکلّف در سماع    
۴-۱-۲۱-اجتناب از سماع در حضور زنان و مردان جوان    
۴-۱-۲۲-ذکر به جای سماع    
۴-۱-۲۳-قوّال مجلس سماع    
۴-۱-۲۴- قوّال از جنس سالکان    
۴-۱-۲۵-ضرورت قوّال ریش دار    
۴-۱-۲۶-احتراز از دخالت در کار قوّال    
۴-۱-۲۷-اجتناب از مدح و ذم قوّال    
۴-۱-۲۸-پاداش قوّال    
۴-۱-۲۹-خرقه دری مجلس سماع    
۴-۱-۳۰-القا وتخریق خرقه در سماع فقط در صورت غلبه‌ی حال    
۴-۱-۳۱-چه نوع خرقه ای شایستگی پاره کردن در محفل سماع را داشت؟    
۴-۱-۳۲-انواع خرقه‌های القا شده در سماع    
۴-۱-۳۳-حکم خرقه‌ی صحیحه در سماع    
۴-۱-۳۴-خرقه‌ی صحیح را به تبع خرقه‌ی پاره،  پاره کردن    
۴-۱-۳۵-خرقه صحیحه از آن جماعت    
۴-۱-۳۶-سهیم شدن از خرقه بدون حضور در حلقه‌ی سماع    
۴-۱-۳۷-احکام خرقه‌ی القا شده از سر غلبه‌ی حال    
۴-۱-۳۸-خرقه القا شده از آن درویش    
۴-۱-۳۹-گرفتن خرقه از قوّال با ایثار کردن چیزی هم ارزش با آن    
۴-۱-۴۰-هدیه کردن خرقه به قوّال در صورتی که با میل خود آمده بود    
۴-۱-۴۱-آوردن فدایی در میان، جهت گرفته خرقه    
۴-۱-۴۲-قریب العهد بودن خرقه به حقّ متعال    
۴-۱-۴۳-خرقه و عمامه انداختن شیخ و جوانان    
۴-۱-۴۴-حکم خرقه و دستار افکنده شده    
۴-۱-۴۵-خرقه‌ی القا شده ازآن جماعت    
۴-۱-۴۶-پاره کردن خرقه به متابعت شیخ و متقدم    
۴-۱-۴۷-حکم خرقه ای که به متا بعت خرقه‌ی شیخ القا می‌شد    
۴-۱-۴۸-فرستادن خرقه‌های پاره شده به  سایرخانقاه ها    
۴-۱-۴۹-سهیم کردن مریدان ساکن شهر از خرقه‌های پاره شده در سماع    
۴-۱-۵۰-حکم پاره‌های خرقه که به درویشان و مریدان می‌رسید    
۴-۱-۵۱-امساک شیخ در مورد خرقه‌ی القا شده‌ی خود و وظیفه‌ی مریدان در برابر او    
۴-۱-۵۲-حکم خرقه‌ی درویشی که در سماع خود را برهنه می‌کرد    
۴-۱-۵۳-بی نصیب بودن قوّال از خرقه    
۴-۱-۵۴-حکم خرقه ای که با مطایبه القامی شد    
۴-۲-آداب لباس پوشیدن صوفیان    
۴-۲-۱-تهیّه‌ی لباس از وجهی جلال    
۴-۲-۲-اقسام پوشندگان لباس    
۴-۲-۳-تهیّه‌ی لباس از تکه‌های دور انداخته    
۴-۲-۴-پوشیدن لباس کم قیمت    
۴-۲-۵-پوشیدن لباس‌های دون دراقتدا به انبیاء    
۴-۲-۶-پوشش بنابر متقضای رفق و یاری نفس    
۴-۲-۷-پوشش جهت اخفای حال    
۴-۲-۸-پوشیدن لباس فتوحی از نوع نرم و خشن    
۴-۲-۹-خرقه پوشی و گونه های آن    
۴-۲-۱۰-تعریف خرقه    
۴-۲-۱۱-خرقه پوششی به تقلید اهل صفّه    
۴-۲-۱۲-فواید خرقه    
۴-۲-۱۳-اجزای ترکیبی خرقه    
۴-۲-۱۴-خرقه نشان شایستگی درویش    
۴-۲-۱۵-امتحان ورودی برای دریافت خرقه    
۴-۲-۱۶-خرقه ی ارادت، خرقه‌ی تبرّک وخرقه‌ی ولایت    
۴-۲-۱۷-محدودیت در خرقه دادن    
۴-۲-۱۸-خرقه پوششی نشان سر سپردگی برابر مراد و پیر    
۴-۲-۱۹-خرقه‌ی دوتایی صوفیان    
۴-۲-۲۰-خرقه‌ی آستین کوتاه    
۴-۲-۲۱-خرقه‌ی هزار میخی    
۴-۲-۲۲-دلق صوفیان    
۴-۲-۲۳-اقسام دلق    
۴-۲-۲۴-دلق ملمع    
۴-۲-۲۵-شیوه‌ی پوشیدن خرقه    
۴-۲-۲۶-اوصاف پوشاننده‌ی خرقه    
۴-۲-۲۷-اوصاف درویش خرقه گیرنده    
۴-۲-۲۸-اختیار رنگ خرقه بر حسب سیرت و باطن    
۴-۲-۲۹-اختیار خرقه‌ی کبود    
۴-۲-۳۰- انتخاب جنس و رنگ خرقه به صلا حدید شیخ    
۴-۲-۳۱-احتراز از فروختن خرقه    
۴-۳-درآمد خانقاه ها    
۴-۳-۱-توکّل سالکان    
۴-۳-۲-مسئله‌ی فقر صوفیان    
۴-۳-۳-در یوزه وگدایی کردن    
۴-۳-۴-درآمد صوفیان شاغل    
۴-۳-۵-وام گیری    
۴-۳-۶-فتوح    
۴-۳-۷-کمک رجال سیاسی    
۴-۳-۸-بهره وری از ثروت اعضای توانگر    
۴-۳-۹-نذور    
۴-۳-۱۰-مخالفان کمک پذیری صوفیان    
۴-۴-آداب مریدپذیری    
۴-۴-۱-مرید پذیری قراردادی    
۴-۴-۲-آداب تلقین ذکر به مرید قراردادی    
۴-۴-۳-مسامحت در پذیرش مرید    
۴-۴-۴-سخت‌گیری در پذیرش مرید    
۴-۵-تجرّد و تأهل صوفیان    
۴-۵-۱-آفت تجرّد صوفیان    
۴-۵-۲-آداب سالکان مجرّد    
۴-۵-۳-ادب سالک متأهل    
۴-۵-۴-توجّه به وقت جهت ادای فرایض و هم نشینی با سایر اخوان    
۴-۶-آیین سرتراشی مریدان نوپا    
۴-۷-شیوه‌ی بیعت با شیخ    
فهرست منابع    

بخشی از منابع و مراجع فایل ورد کامل تحقیق خانقاه و ادبیات خانقاهی و نمونه ای از آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم ۱۱۶ صفحه در word

قرآن مجید

محمدبن منوّر.(۱۳۷۸).اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ابوالخیر. به اهتمام ذبیح اله صفا. تهران: فردوس: عطار

محمودبن عثمان.(۱۳۸۵). فردوس المرشدیه فی الاسرار الصمدیه. به کوشش ایرج افشار. تهران: انتشارات انجمن آثار ملّی

نظامی گنجه ای. حکیم.(۱۳۸۵). مخزن الاسرار. به تصحیح و حواشی حسن وحیدی دستگردی و به کوشش سعید حمیدیان. نشر قطره

حلبی.علی اصغر.(۱۳۷۶). مبانی عرفان و احوال عارفان . تهران: انتشارات اساطیر

خاقانی.افضل‌الدین بدیل.(۱۳۸۸). دیوان خاقانی. جلد اول. به تصحیح و توضیح میر جلال الدین کزازی. تهران: نشر مرکز

غزالی.محمد. (۱۳۶۹). احیاء العلوم الدین. قم چاپ محمدیه

غزالی. محمد.(۱۳۸۸). کیمیای سعادت. به تصحیح احمد آرام. تهران: انتشارت گنجینه

رمانی. اوحدالدین.(۱۳۷۸).مناقب اوحدالدین. به اهتمام بدیع الزمان فروزانفر. نشر کتاب

کاشانی.عزالدین محمود.(۱۳۸۸). مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه. به تصحیح و توضیح عفت کرباسی و محمد رضا برزگر خالقی. تهران: زوّار

خاقانی . افضل‌الدین بدیل. (۱۳۸۸). دیوان خاقانی: جلد دوم. به تصحیح و توضیح میر جلال الدین کزازی تهران: نشر مرکز

باخرزی. ابومفاخر یحیی.(۱۳۸۳). اورادالأحباب و فصوص الآداب. به اهتمام ایرج افشار. چاپ دانشگاه تهران

سعدی شیرازی. مصلح بن عبداله.(۱۳۸۴). گلستان. به تصحیح و توضیح غلام حسین یوسفی. تهران: انتشارات خوارزمی

سعدی شیرازی. مصلح بن عبداله.(۱۳۸۴). بوستان. به تصحیح و توضیح غلام حسین یوسفی. تهران: انتشارات خوارزمی

 مقدمه

موضوع عرفان و تصوف اسلامی که از زمان پیدایش و تحوّلات مربوط به آن بیش از دوازده قرن می‌گذرد از مسائل مهّم فرهنگ و تمدّن اسلامی می‌باشد. توجّه به موضوع عرفان و تصوف در کشورهای اسلامی توسط محققان شرقی و غربی از مدّت ها قبل آغاز و پیگیری شده است. از آنجا که بخش مهّمی از فرهنگ دینی و اجتماعی مسلمانان در بطن مسائل عرفانی قرار گرفته و شناخت فرهنگ اسلام بدون شناخت موضوع عرفان و تصوف آن ممکن نیست. پس این مهّم، پژوهش در مقوله‌ی عرفان و تصوف را ایجاب کرده است. از سویی هم به دلیل این که قسمتی از تاریخ ادبی و دینی سرزمین ایرانیان تحت قلمرو مسائل عرفانی قرار دارد، لازم است برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ وتمدّن این سرزمین تحقیق و بررسی کافی به انجام رسد

مسلک تصوف تقریباً از نیمه‌ی دوّم قرن دوّم با ظهور مشاهیری از صوفیان هم چون: ابراهیم ادهم ۱۶۰ هـ .ق و فضیل عیاض ۱۸۷هـ.ق و شقیق بلخی۱۹۶هـ .ق پایه گذاری شده و در قرن سوّم بوده که توانسته خود را به عنوان مسلکی معروف و مشخص و مستقل معرفی کند.بعد از آن آیین تصوف در طول عمر خود مراحل مختلفی را تجربه کرده و در عین پای بندی به مذهب اسلام توانسته تا حدودی موجب تولّد و پیدایش فرهنگ عرفانی ایران و هند و مسیحی گردد. تا قرن هفتم وهشتم این سیر تکاملی چه در ایران و چه در دیگر نواحی اسلامی به حیات خود ادامه داده و بعد از آن هم تا در دوران معاصر، اکثر سخنان صوفیان پیشین تکرار و تشریح گردیده است

می‌توان اذعان کرد که برای تصوف تعریفی جامع و مانع وجود ندارد چرا که هرعارف و محققی از زاویه‌ی دید خود به این مقوله نگریسته و از آن تعبیری به دست داده است. چنان که می‌توان گفت هر فرد صوفی بیانگر نوعی تصوف است. گروهی اصل لغت تصوف وصوفی را عربی و مشتق از صفا و صوفیه و منسوب به اهل صفّه دانسته‌اند. برخی از روایت‌ ‌ها در مورد طایفه‌ی صوفیه به قرار ذیل است

۱-«انتساب به صفّه که گروهی از اصحاب رسول اکرم(ص) در صفّه‌ی مسجد پیغمبر سکونت داشتند، که در نهایت فقر زندگی می‌کردند. » ( همایی، مقدمه‌ی مصباح الهدایه، ۱۳۸۲: ۶۷)۲-«اشتقاق از کلمه‌‌ی صفا به مناسبت آن که صوفیان در اثر ریاضت به صفا و روشنی درون دست یافته و آیینه‌ی دلشان بر اثر مکاشفات و مشاهدات روشن و صافی می‌گردد. » (بختیاری، ۱۳۸۲: ۱۵)در هر حال منشأ کلمه‌ی صوفی هر چه که بوده باشد محصول این نحله‌ی فکری یعنی عرفان و تصوّف بوده است که این مقوله خود متضمن دو بخش عمده‌ می‌باشد: یکی موضوع جهان بینی و مکاشفات عارفان و سالکان است. دیگری در بردارنده‌ی برنامه های عملی و مراسم و نظامات مربوط به کانون‌های خانقاهی است. چنان که همین سلسله برنامه ها و حرکت عارفان و مریدان در رأس آنها منجر به پیدایش مراکز خانقاهی شده اند .  دراین کانون ها علاوه بر استفاده از برنامه های مربوط به سیر و سلوک هم چون: عبادت، چلّه نشینی، ذکر، سماع و دیگر فعالیّت‌های مربوط به مسلک تصوف مانند: مجالس وعظ و ارشاد عمومی نیز در آنجا دایر بوده است. هم چنین برخی از خانقاه ها با وجود داشتن تشکیلاتی وسیع و منابع اقتصادی به صورت مسافر خانه های رایگان مورد استفاده‌ی صوفیان مقیم و مسافر و گاه مسافران معمولی و غیر صوفی قرار می‌گرفت

این نوشتار در سه فصل تنظیم شده است. بخش نخست مبحثی است کلی در مورد خانقاه (لغوی، تاریخی، و;) بخش دوّم در مورد ادبیات خانقاهی بحث می‌کند. بخش سوم به چند مورد از آیین، آداب و رسوم خانقاه را بیان می کند

 فصل اول:بحثی درباره‌ی خانقاه

۲-۱- خانقاه

 خانقاه در زمان‌های آغازین تأسیس خود، محّلی بوده برای اقامت و تغذیه‌ی درویشان مقیم این محّل و هم‌چنین صوفیان و درویشان مسافر. چنان که می‌توان گفت: این بنّا تحت عنوان مسافر خانه‌ای رایگان بود که تغذیه و پناهگاه مجّانی در اختیار مسافران و صوفیان غریب قرار می‌داد و در آنجا از آنان پذیرایی می‌شد. سهروردی به این مسئله‌ی تغذیه‌ی درویشان اشاره کرده: «اجتماع در هنگام طعام مستحبّ است و صوفیان در رباط‌ها و مراکز دیگر دارای چنین روشی هستند. » (سهروردی :۱۳۸۴: ۳۴۷) امّا با گذشت زمان این مراکز اقامت و تغذیه‌ی صوفیان به صورت مراکزی همه جانبه و فعّال‌تر به حیات خود ادامه دادند. به طوری که می‌توان گفت: در این مکان علاوه بر سکونت و تغذیه، به آموزش و تربیت مریدان و هم چنین به اعمالی مانند: انواع ریاضت و مراقبت و چلّه نشینی و اجرای محافل سماع صوفیانه و; پرداخته می‌شد. زرین کوب در مورد این مهّم می‌نویسد: «در خانقاه‌ ها اوراد و اذکار و ریاضت و چلّه نشینی ها رایج بود که غالباً اشتغال به آنها بیشتر اوقات سالکان طریق را مستغرق می‌داشت. » (زرین کوب،۱۳۸۷: ۷۷) سیّد جعفر سجّادی نیز در فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی خود نوشته: « اساس بنای خانگاه بر این بوده است که درویشان بی مسکن، خاصه فقرای صوفیه به هر شهری وارد می‌‌شوند، جای منزل و خوراکی داشته باشند. مصرف عمده‌ی موقوفات خانقاه ها که نمونه‌های مخروبه‌ای از آنها در بلاد اسلامی دیده می‌شود این آیه را که در حکم شعار اصلی خا‌نقاه ها است کتیبه کرده اند: و‌یطمعون الطعام علی حبه مسکیناً و‌یتیماً و اسیراً انما نطمعکم لوجه الله، لا نرید منکم جزاء و لا شکورا. » (سجادی، ۱۳۸۶: ۳۳۹-۳۳۸) کیانی نیز بیان داشته: «در این کانون ‌ها علاوه بر استفاده از برنامه‌های مختلف سیر وسلوک، مانند عبادت، چلّه نشینی، ذکر، سماع و دیگر فعالیّت‌های مربوط به مسلک تصوّف، مجلس وعظ و ارشاد عمومی هم به پا می‌شده است. هم چنین در عهد رونق و رواج این تصوّف نیز، از خانقاه ها با داشتن تشکیلات وسیع و منابع اقتصادی، به صورت مسافر خانه‌ی رایگانی، مورد استفاده‌ی صوفیان مقیم و مسافر و بعضاً مسافران معمولی نیز قرار می‌گرفت و آنان می‌توانستند در آنجا به سر برده و از غذای آماده آن استفاده کنند. » (کیانی، ۱۳۶۹: ۱۷۹)

۲-۲-اشکال گوناگون کلمه‌ی خانقاه

کلمه‌ی خانقاه در کتاب‌های متعدّد دارای صورت‌های مختلفی بوده از جمله: مولوی آورده

«لوت خوردند و سماع آغاز کرد

خانقه تا سقف شد پر دود و گرد»

(مولوی،۱۳۸۵: ۲۲۵)

عنصر المعالی نیز در قابوس نامه آورده است: «تنها به سفر نشود و به خانگه تنها در نرود، که آفت از تنهایی خیزد. » (عنصر المعالی،۱۳۸۴: ۲۵۴) در لغت نامه‌ی المعجم البلدان، جلد دوم چنین آمده: «حسین بن جعفر، شیخ صوفیه بود و در خانجاه مدفون شد. » (المعجم البلدان، ذیل خانقاه) «خانگه، خانگاه، خورد نگاه، خرنقاه، خونقاه، خورنقاه، کلمه‌ی خوانق جمع کلمه‌ی خانق بوده و کلمه‌‌‌‌ی خانق هم تصحیف شده ای است از کلمه‌ی خانک فارسی. » (کیانی،۱۳۶۹ : ۵۶) در مورد اصطلاح خوانق نفیسی این جمع را نوعی جمع جعلی دانسته و نوشته: «خانقاه در زبان تاری حتماً معرب خانگاه فارسی است. و این که آن را «خوانق» جمع بسته‌‌اند جمع جعلی است. » (نفیسی،۱۳۸۸ : ۱۰۴) بسیاری از نویسندگان بر این عقیده اند که خانقاه معرّب خانگاه می‌باشد. «خانقاه: (به فتح نون) معرب خانگاه، محل اجتماع درویشان، جایی که مشایخ و درویشان به سر ببرند و عبادت کنند، خانقه نیز گویند. » (بهشتی،۱۳۹:۱۳۷۰)

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.