پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint

منبع: پاورپوینت کامل تثلیث (لغات‌قرآن) ۶۶ اسلاید در PowerPoint

مقالات مرتبط: تثلیث.

تثلیث:(لاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَهٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ)

[۱] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.

تثلیث و ثَلاثَهٌ‌: «ثلاث» و «ثلاثه» عدد «سه» را گویند. (با معدود مؤنث، مذکّر و با معدود مذکّر، مؤنث است، در جمع: ثلاثات.)

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ص۱۷۵.

[۳] طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۲۳۹.

آیه مورد بحث که در ذیل به آن اشاره شده است و همچنین آیه بعد از آن، به یکى از مهم‌ترین انحرافات جامعه مسیحیت یعنى «مسئله تثلیث و خدایان سه‌گانه» اشاره مى‌کند و با جمله‌هاى کوتاه و مستدل آن‌ها را از این انحراف بزرگ بر حذر مى‌دارد.

فهرست مندرجات

۱ – ترجمه و تفسیر تثلیث
۱.۱ – تثلیث (آیه ۱۰۰ سوره نساء)
۱.۲ – تثلیث در المیزان و مجمع‌ البیان
۱.۳ – تثلیث در تفسیر نمونه
۱.۳.۱ – تثلیث بزرگترین انحراف مسیحیت
۱.۳.۲ – عقیده به تثلیث
۲ – پانویس
۳ – منبع

۱ – ترجمه و تفسیر تثلیث

به موردی از کاربرد تثلیث در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ – تثلیث (آیه ۱۰۰ سوره نساء)

(یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَ لاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَهٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَ مَا فِی الأَرْضِ وَ کَفَى بِاللّهِ وَکِیلًا)

[۴] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.

(اى اهل کتاب! در دین خود، غلّو و زیاده‌روى نکنید؛ و درباره خدا، غیر از حق نگویید. مسیح- عیسی بن مریم- فقط فرستاده خدا، و کلمه و مخلوق اوست؛ که او را به مریم القا نمود؛ و روحى شایسته از طرف او بود. پس به خدا و پیامبران او، ایمان بیاورید؛ و نگویید: « (خداوند سه گانه است.» از این سخن خوددارى کنید که براى شما بهتر است. خدا، تنها معبود یگانه است؛ او منزّه است که فرزندى داشته باشد؛ بلکه از آن اوست آنچه در آسمان‌ها و زمین است؛ و براى تدبیر و سرپرستى آنها، خداوند کافى است.)

[۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۵.

۱.۲ – تثلیث در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ظاهر این خطاب، البته به قرینه این‌که در این خطاب در باره مسیح (ع) سخن گفته شده این است که مورد خطاب خصوص نصارا باشد نه عموم اهل کتاب و اگر نصارا را به عنوان اهل کتاب که عنوانى است مشترک بین یهود و نصارا) مورد خطاب قرار داد، براى اشاره به این حقیقت است که نصارا بدان جهت که اهل کتابند باید از حدودى که خداى تعالى نازل کرده و در کتب آسمانیش بیان فرموده تجاوز نکنند و یکى از آن حدود همین مساله مورد بحث است و آن اینکه در باره خداى تعالى به جز حق چیزى نگویند.
البته این امکان نیز هست که بگوییم: خطاب متوجه یهود و نصارا هر دو است، براى این‌که یهودیان نیز مانند نصارا در دین خود غلو کردند و در باره خداى تعالى سخنان غیر حقى گفتند، هم چنان که قرآن یکى از سخنان یهود را حکایت کرده مى‌فرماید: (وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ)

[۶] توبه/سوره۹، آیه۳۰.

[۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۴۳.

[۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۴۹.

(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:

[۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۶۱.

[۱۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۲۲.

)

۱.۳ – تثلیث در تفسیر نمونه

نخست به آنان اخطار مى‌کند که در دین خود راه «غلو» را نپویند و جز حق درباره خدا نگویند. سپس به چند نکته که هرکدام در حکم دلیلى بر ابطال تثلیث و الوهیت مسیح (علیه‌السلام) است اشاره مى‌کند:
۱) عیسى (علیه‌السلام) فقط فرزند مریم (علیهاالسلام) بود (إِنَّمَا اَلْمَسِیحُ عِیسَى اِبْنُ مَرْیَمَ‌) این تعبیر (ذکر نام مادر عیسى در کنار نام او) که در شانزده مورد از قرآن مجید آمده است، خاطرنشان مى‌سازد که مسیح (علیه‌السلام) همچون سایر افراد انسان در رحم مادر قرار داشت و دوران جنینى را گذراند و همانند سایر افراد بشر متولد شد، شیر خورد و در آغوش مادر پرورش یافت، یعنى تمام صفات بشرى در او بود چگونه ممکن است چنین کسى که مشمول و محکوم قوانین طبیعت و تغییرات جهان ماده است خداوندى ازلى و ابدى باشد! – مخصوصا کلم «انّما» که در آیه مورد بحث آمده است به این توهم نیز پاسخ مى‌گوید که اگر عیسى (علیه‌السلام) پدر نداشت مفهومش این نیست که فرزند خدا بود، بلکه فقط فرزند مریم بود!.
۲) عیسى (علیه‌السلام) فرستاد خدا بود (رَسُولُ اللّهِ) این موقعیت نیز تناسبى با الوهیت ندارد، قابل توجه این که سخنان مختلف مسیح (علیه‌السلام) که در اناجیل کنونى نیز قسمتى از آن موجود است همگى حاکى از نبوت و رسالت او براى هدایت انسان‌هاست، نه الوهیت و خدایى او.
۳) عیسى (علیه‌السلام) «کلم» خدا بود که به مریم القا شد (کَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ) در چند آیه قرآن از عیسى (علیه‌السلام) تعبیر به «کلمه» شده است و این تعبیر به خاطر آن است که اشاره به مخلوق بودن مسیح (علیه‌السلام) کند، همان‌طور که کلمات مخلوق ماست، موجودات عالم آفرینش هم مخلوق خدا هستند و نیز همان‌طور که کلمات، اسرار درون ما را بیان مى‌کند و نشانه‌اى از صفات و روحیات ماست، مخلوقات این عالم نیز روشنگر صفات جمال و جلال خدایند، به‌ همین‌ جهت در چند مورد از آیات قرآن به تمام مخلوقات اطلاق «کلمه» شده است. (مانند آیات: (قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا)

[۱۱] کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۹.

و (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَ یُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ)

[۱۲] لقمان/سوره۳۱، آیه۲۹.

منتها این کلمات با هم تفاوت دارند بعضى بسیار برجسته و بعضى نسبت ساده و کوچکند، و عیسى (علیه‌السلام) مخصوصا از نظر آفرینش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگى خاصى داشت، زیرا بدون پدر آفریده شد.
۴) عیسى (علیه‌السلام) روحى است که از طرف خدا آفریده شد (وَ رُوحٌ مِّنْهُ) این تعبیر که در مورد آفرینش آدم و به یک معنى آفرینش تمام بشر نیز در قرآن آمده است اشاره به عظمت آن روحى است که خدا آفرید و در وجود انسان‌ها عموما و مسیح و پیامبران خصوصا قرار داد.
گرچه بعضى خواسته‌اند از این تعبیر سوءاستفاده کنند که عیسى (علیه‌السلام) جزیى از خداوند بود و تعبیر «منه» را گواه بر این پنداشته‌اند، ولى مى‌دانیم که «من» در این گونه موارد براى تبعیض نیست، بلکه به اصطلاح «من» نشویه است که بیان سرچشمه و منشأ پیدایش چیزى مى‌باشد.
جالب توجه این که در تواریخ مى‌خوانیم: «هارون الرشید» طبیبى نصرانى داشت که روزى با «علی بن حسین واقدی» که از دانشمندان اسلام بود مناظره کرد و گفت: در کتاب آسمانى شما آیه‌اى وجود دارد که مسیح (علیه‌السلام) را جزئى از خداوند معرفى کرده است، سپس آی فوق را تلاوت کرد، «واقدی» بلافاصله در پاسخ او این آیه را تلاوت نمود: (وَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ …)

[۱۳] جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۳.

«آن‌چه در آسمان‌ها و آن‌چه در زمین است مسخر شما کرده و همه از ناحی اوست» و اضافه کرد که اگر کلمه «من» جزئیت را برساند باید تمام موجودات زمین و آسمان طبق این آیه، جزیى از خدا باشند، طبیب نصرانى با شنیدن این سخن مسلمان شد. هارون الرشید از این جریان خوشحال گشت و به «واقدى» جایز قابل ملاحظه‌اى داد.

[۱۴] رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۶۹.

به علاوه شگفت‌انگیز است که مسیحیان تولد عیسى (علیه‌السلام) را از مادر بدون وجود پدر دلیلى بر الوهیت او مى‌گیرند در حالى که فراموش کرده‌اند که آدم (علیه‌السلام) بدون پدر و مادر وجود یافت و این خلقت خاص را هیچ‌کس دلیل بر الوهیت او نمى‌داند! سپس قرآن به دنبال این بیان مى‌گوید: (فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَهٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ) «اکنون که چنین است به خداى یگانه و پیامبران او ایمان بیاورید و نگویید خدایان سه‌گانه‌اند و اگر از این سخن بپرهیزید، به سود شماست».
بار دیگر تأکید مى‌کند که تنها خداوند، معبود یگانه است. (إِنَّمَا اَللّهُ إِلهٌ واحِدٌ) یعنى شما قبول دارید که در عین تثلیث خدا یگانه است در حالى که اگر فرزندى داشته باشد شبیه او خواهد بود و با این حال یگانگى معنى ندارد. (سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ) به علاوه او مالک آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است مى‌باشد، همگى مخلوق اویند و او خالق آن‌هاست و مسیح نیز یکى از مخلوقات اوست، چگونه مى‌توان یک حالت استثنائى براى او قائل شد، آیا مملوک و مخلوق مى‌تواند فرزند مالک و خالق خود باشد! خداوند نه تنها خالق و مالک آنهاست، بلکه مدبر و حافظ و رازق و سرپرست آنها نیز مى‌باشد، (وَ کَفى بِاللّهِ وَکِیلاً).

[۱۵] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۴، ص۲۲۰- ۲۲۴.

۱.۳.۱ – تثلیث بزرگترین انحراف مسیحیت

در میان انحرافاتى که جهان مسیحیت به آن گرفتار شده هیچ‌یک بدتر از انحراف تثلیث نیست، زیرا آن‌ها با صراحت مى‌گویند: خداوند سه‌گانه است و نیز با صراحت مى‌گویند در عین حال یگانه است!، یعنى هم وحدت را حقیقى مى‌دانند و هم سه‌گانگى را واقعى مى‌شمرند و این موضوع، مشکل بزرگى براى پژوهشگران مسیحى به وجود آورده است.
اگر حاضر بودند خدا را «مجازى» بدانند و تثلیث را «حقیقى» مطلبى بود، و اگر حاضر بودند تثلیث را «مجازى» و توحید را «حقیقى» بدانند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.