پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
منبع: مقتل جامع سیدالشهداء
مقالات مرتبط: پیشگوییهای شهادت امام حسین.
پاورپوینت کامل پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، از مباحث مرتبط به پیشگوییهای شهادت امام حسین (علیهالسّلام) است. انبیای الهی و اهل بیت (علیهمالسّلام) و برخی از اصحاب خاص آنان، در روایات فراوانی از امور غیبی و حوادث آینده خبر دادهاند. اخبار از شهادت امام حسین (علیهالسلام) نیز از این مقوله است؛ زیرا روایات فراوانی از پیامبران و ائمه (علیهمالسّلام) نقل شده که از شهادت امام حسین (علیهالسلام) خبر میدهد. در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی وجود دارد که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در لحظات و موقعیتهای مختلف از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – پیشگویی شهادت هنگام تولد
۲.۱ – لعن قاتلان
۲.۲ – قاتلانی از بنی امیه
۲.۳ – گروه متجاوزان
۳ – پیشگویی شهادت در کودکی
۳.۱ – پیشگویی در یک سالگی
۳.۲ – پیشگویی در دو سالگی
۳.۳ – پیشگویی نزدیک وفات
۴ – پیشگویی زمان شهادت
۴.۱ – شصت سالگی
۴.۲ – سپیدی محاسن
۵ – پیشگویی مکان شهادت
۵.۱ – سرزمین کربلا
۵.۲ – سرزمین طَف
۵.۳ – سرزمین عراق
۵.۴ – سرزمین بابِل
۵.۵ – کناره فرات
۶ – پیشگویی چگونگی شهادت
۶.۱ – کشته مذبوح
۶.۲ – خضاب خون
۶.۳ – گریه آسمان و زمین
۷ – پیشگویی زیارت مزار امام حسین
۷.۱ – روایت الارشاد
۷.۲ – روایت امالی
۷.۳ – روایت کامل الزیارات
۸ – پیشگویی درباره قاتل امام حسین
۸.۱ – بدترین فرد امّت
۸.۲ – بینسب فرزند بینسب
۸.۳ – ضربه زننده به دین
۸.۴ – یزید نامی از بنی امیّه
۸.۵ – یزید بی برکت
۸.۶ – انتقام خدا از قاتل حسین
۸.۷ – وای بر قاتل او
۸.۸ – معذب در دوزخ
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
۱ – مقدمه
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جمعی از اهل بیت و یاران ایشان، مکررا شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را پیشگویی کردهاند. در این پیشگوییها، علاوه بر شهادت امام، جزئیّات مربوط به برخی حوادث و شرایط آن، مانند: زمان و مکان شهادت، شرکتکنندگان در قتل و سران آنها، و کسانی که از یاری وی امتناع میورزند، نیز دیده میشود. تعداد روایات و احادیث مربوط به پیشگویی واقعه کربلا به حدی است که هر پژوهشگر بیطرفی به صدور آنها از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل بیت (علیهالسّلام) اطمینان میکند، هرچند در مورد برخی جزئیات یقین حاصل نشود. به علاوه این احادیث هرگونه تردیدی را مبنی بر اینکه امام (علیهالسّلام) با علم و آگاهی مسیر شهادت را انتخاب کرده، از بین میبرد. در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی وجود دارد که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در لحظات و موقعیتهای مختلف از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند.
این روایات از لحاظ قوت سند و روشنی دلالت و مفهوم، یکسان نیستند. برخی از آنها (که با بقیه روایات اشتراک مضمونی دارند) از لحاظ سند، صحیح، و برخی دیگر، موثق هستند؛ اما در مجموع، روایات پیشگویی شهادت امام حسین (علیهالسلام) ازنظر کثرت، تواتر معنوی دارند و از گذشته، علمای اسلام آنها را پذیرفتهاند. البته این موضوع یکی از مسائل مشهور و مسلم در تاریخ زندگانی امام حسین (علیهالسلام) است؛ چنان که در توقیع حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) که برای وکیل خود قاسم بن علاء درباره تعلیم دعای روز سوم شعبان (سالروز ولادت آن بزرگوار)، چنین آمده است:
«… اللَّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِحَقِّ المَولودِ فی هذَا الیَومِ ، المَوعودِ بِشَهادَتِهِ قَبلَ استِهلالِهِ ووِلادَتِهِ…»؛
[۱] طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ص۸۲۶.
«… خداوندا از تو درخواست میکنم به حق مولودی که در این روز متولد شده و قبل از تولد و ورودش (به این دنیا) وعده شهادتش داده شده است…».
۲ – پیشگویی شهادت هنگام تولد
در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی وجود دارد که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از همان لحظات ابتدایی تولد امام حسین (علیهالسّلام)، از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایات متعددی، قاتلان امام حسین (علیهالسّلام) را لعنت کرده و آنان را را از بنی امیه و گروهی متجاوز و ستمگر معرفی کردهاند.
۲.۱ – لعن قاتلان
بر اساس روایات متعدد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اخبار از شهادت امام حسین (علیهالسّلام)، قاتلان ایشان را لعنت کردهاند:
«عن صفیّه بنت عبدالمطّلب: لَمّا سَقَطَ الحُسَینُ (علیهالسّلام) مِن بَطنِ اُمِّهِ، فَدَفَعتُهُ الَی النَّبِیِ صلی الله علیه و آله، فَوَضَعَ النَّبِیُّ لِسانَهُ فی فیهِ، واقبَلَ الحُسَینُ (علیهالسّلام) عَلی لِسانِ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَمُصُّهُ، فَما کُنتُ احسَبُ رَسولَ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَغذوهُ الّا لَبَنا او عَسَلاً. قالَت: فَبالَ الحُسَینُ علیه السلام، فَقَبَّلَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بَینَ عَینَیهِ، ثُمَّ دَفَعَهُ الَیَّ وهُوَ یَبکی، ویَقولُ: لَعَنَ اللّه ُ قَوما هُم قاتِلوکَ یا بُنَیَّ. یَقولُها ثَلاثا. قالَت: فَقُلتُ: فِداکَ ابی واُمّی، ومَن یَقتُلُهُ؟ قالَ: بَقِیَّهُ الفِئَهِ الباغِیَهِ مِن بَنی اُمَیَّهَ، لَعَنَهُمُ اللّه!»
[۲] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۶.
[۳] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۴۳.
[۴] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ج۱، ص۱۵۵.
[۵] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۹۸.
در کتاب امالی شیخ صدوق به نقل از صفیّه دختر عبد المطّلب روایت شده است: هنگامی که حسین (علیهالسّلام) از شکم مادرش زاده شد، او را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دادم و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زبانش را در دهان او نهاد و حسین (علیهالسّلام) زبان پیامبر خدا را مکید و من گمان میکردم که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جز شیر یا عسل به او نخوراند. حسین (علیهالسّلام) بول کرد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میان چشمانش را بوسید. سپس او را به من داد و در حالی که میگریست، فرمود: «ای پسرکم! خدا کسانی را که کشنده تو هستند، بکشد!» و سه بار، این را فرمود. گفتم: پدر و مادرم به فدایت! چه کسی او را میکشد؟ فرمود: «بازماندگان دسته متجاوز، از بنی امیّه. خدا آنان را لعنت کند!».
[۶] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۷.
«عن علیّ بن الحسین لَمّا وَلَدَت فاطِمَهُ علیهاالسلام الحُسَینَ (علیهالسّلام) نَفِستُها بِهِ، فَجاءَنِی النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقالَ: هَلُمِّی ابنی یا اسماءُ، فَدَفَعتُهُ الَیهِ فی خِرقَهٍ بَیضاءَ، فَفَعَلَ بِهِ کَما فَعَلَ بِالحَسَنِ علیه السلام. قالَت: وبَکی رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله، ثُمَّ قالَ: انَّهُ سَیَکونُ لَکَ حَدیثٌ، اللّهُمَّ العَن قاتِلَهُ! لا تُعلِمی فاطِمَهَ بِذلِکِ.»
[۷] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۰.
[۸] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۶۷.
[۹] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۵۰.
در کتاب امالی شیخ طوسی به سندش، از امام زین العابدین (علیهالسلام) روایت شده است که اسماء میگوید: هنگامی که فاطمه (علیهاالسلام) حسین (علیهالسّلام) را به دنیا آورد، او را از وی گرفتم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد من آمد و فرمود: «ای اسماء! پسرم را به من بده». او را در پارچه سفیدی به ایشان دادم و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با او همان کرد که با حسن (علیهالسّلام) کرده بود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریست و سپس فرمود: «تو ماجرایی خواهی داشت. خدایا! قاتل او (حسین) را لعنت کن! این را به فاطمه مگو».
[۱۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۱.
۲.۲ – قاتلانی از بنی امیه
در برخی روایات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اخبار از شهادت امام حسین (علیهالسّلام)، هویت قاتلان وی را از بنی امیه معرفی مینمایند:
«عن ابن عبّاس: لَمّا کانَ مَولِدُ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَیهِما، وکانَت قابِلَتَهُ صَفِیَّهُ بِنتُ عَبدِ المُطَّلِبِ، فَدَخَلَ عَلَیهَا النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقالَ: یا عَمَّهُ، ناوِلِینی وَلَدی. قالَت: فِداکَ الآباءُ وَالاُمَّهاتُ، کَیفَ اُناوِلُکَهُ ولَم اُطَهِّرهُ بَعدُ؟ قالَ: وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ، لَقَد طَهَّرَهُ اللّه ُ مِن عَلا عَرشِهِ، فَمَدَّ بِیَدِهِ وکَفَّیهِ، فَناوَلَتهُ ایّاهُ، فَطَاطَاَ عَلَیهِ بِرَاسِهِ یُقَبِّلُ مُقلَتَیهِ وخَدَّیهِ، ویَمُجُّ لِسانَهُ کَاَنَّما یَمُجُّ عَسَلاً او لَبَنا، ثُمَّ بَکی طَویلاً صلی الله علیه و آله، فَلَمّا افاقَ قالَ: قَتَلَ اللّه ُ قَوما یَقتُلونَکَ! قالَت صَفِیَّهُ: فَقُلتُ: حَبیبی مُحَمَّدُ، مَن یَقتُلُ عِترَهَ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله؟ قالَ: یا عَمَّهُ، تَقتُلُهُ الفِئَهُ الباغِیَهُ مِن بَنی اُمَیَّهَ.»
[۱۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۶.
در روایت دیگری به نقل از ابن عباس آمده است: هنگامی که حسین بن علی ـ که درودهای خدا بر آن دو باد ـ متولّد شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر قابله او، صفیّه دختر عبدالمطّلب، وارد شد و فرمود: «ای عمّه! فرزندم را به من بده». صفیّه گفت: پدران و مادران ما فدایت! چگونه او را به تو بدهم، در حالی که هنوز او را پاکیزه نکردهام؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «سوگند به آن که جان محمّد به دست اوست، خداوند، او را از بالای عرشش پاکیزه کرده است» و سپس کفِ دستانش را پیش آورد و من، حسین (علیهالسّلام) را به او دادم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با سر بر روی او خم شد و کره چشمها و گونههایش را بوسید و زبانش را مکید، گویی که عسل یا شیر میمکد. سپس مدّتی طولانی گریست و چون به حال طبیعی باز گشت، فرمود: «خدا بکُشد کسانی را که تو را میکشند!». صفیّه گفت: حبیب من، محمّد! چه کسی خاندان پیامبر خدا را میکشد؟ فرمود: «ای عمّه! گروه متجاوز از بنی امیّه، او را میکشند».
[۱۲] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۷.
۲.۳ – گروه متجاوزان
در برخی روایات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اخبار از شهادت امام حسین (علیهالسّلام)، هویت قاتلان وی را گروهی متجاوز و ستمگر معرفی کردهاند:
«عن علیّ بن… فَلَمّا کانَ بَعدَ حَولٍ وُلِدَ الحُسَینُ علیه السلام، وجاءَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله، فَقالَ: یا اسماءُ، هَلُمِّی ابنی، فَدَفَعتُهُ الَیهِ فی خِرقَهٍ بَیضاءَ، فَاَذَّنَ فی اُذُنِهِ الیُمنی، واقامَ فِی الیُسری، ووَضَعَهُ فی حِجرِهِ، فَبَکی. فَقالَت اسماءُ: بِاَبی انت واُمّی، مِمَّ بُکاؤُکَ؟ قالَ: عَلَی ابنی هذا. قُلتُ: انَّهُ وُلِدَ السّاعَهَ یا رَسولَ اللّه ِ! فَقالَ: تَقتُلُهُ الفِئَهُ الباغِیَهُ مِن بَعدی لا انالَهُمُ اللّه ُ شَفاعَتی، ثُمَّ قالَ: یا اسماءُ، لا تُخبِری فاطِمَهَ بِهذا؛ فَاِنَّها قَریبَهُ عَهدٍ بِوِلادَتِهِ.»
[۱۳] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۸.
[۱۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۱۱.
[۱۵] ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۹.
[۱۶] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ج۱، ص۱۵۴.
[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۲۷.
[۱۸] محب الدین طبری، احمد ابن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ص۱۱۹.
در کتاب عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام) از امام زین العابدین (علیهالسّلام)، روایت شده است: … یک سال از تولّد حسن (علیهالسّلام) گذشته بود که حسین (علیهالسّلام) به دنیا آمد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و فرمود: «ای اسماء! پسرم را بیاور». من او را در پارچه سفیدی به ایشان دادم و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را در دامانش نهاد و گریست. گفتم: پدر و مادرم فدایت باد! چرا میگریی؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «بر این پسرم میگریم». گفتم: ای پیامبر خدا! او که تازه به دنیا آمده است! فرمود: «گروه متجاوزان، او را پس از من میکشند. خدا، شفاعت مرا نصیبشان نکند! » و سپس فرمود: «ای اسماء! این را به فاطمه مگو که تازه او را زاده است».
[۱۹] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۷۹.
۳ – پیشگویی شهادت در کودکی
در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی وجود دارد که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ابتدای کودکی امام حسین (علیهالسّلام) در زمان یک سالگی و دو سالگی و حتی در بستر بیماری از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند.
۳.۱ – پیشگویی در یک سالگی
در برخی احادیث پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان یک سالگی امام حسین (علیهالسّلام) از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند:
«لَمّا اتَت عَلَی الحُسَینِ (علیهالسّلام) مِن مَولِدِهِ سَنَهٌ کامِلَهٌ هَبَطَ عَلی رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اثنا عَشَرَ مَلَکا… مُحمَرَّهً وُجوهُهُم، باکِیَهً عُیونُهُم، قَد نَشَروا اجنِحَتَهُم وهُم یَقولونَ، یا مُحَمَّدُ سَیَنزِلُ بِوَلَدِکَ الحُسَینِ بنِ فاطِمَهَ ما نَزَلَ بِهابیلَ مِن قابیلَ، وسَیُعطی مِثلَ اجرِهابیلَ، ویُحمَلُ عَلی قاتِلِهِ مِثلُ وِزرِ قابیلَ. ولَم یَبقَ فِی السَّماواتِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ الّا ونَزَلَ الَی النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کُلٌّ یُقرِئُهُ السَّلامَ، ویُعَزّیهِ فِی الحُسَینِ (علیهالسلام)، ویُخبِرُهُ بِثَوابِ ما یُعطی، ویَعرِضُ عَلَیهِ تُربَتَهُ، وَالنَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَقولُ: اللّهُمَّ اخذُل مَن خَذَلَهُ، وَاقتُل مَن قَتَلَهُ، ولا تُمَتِّعهُ بِما طَلَبَهُ!»
[۲۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۰.
[۲۱] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۴۷.
[۲۲] ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۹۲.
[۲۳] ابن نما حلی، محمد بن جعفر، مثیر الاحزان، ص۱۷.
[۲۴] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۷.
[۲۵] ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۲۴.
در کتاب الملهوف آمده است: هنگامی که امام حسین (علیهالسّلام) یک سالش تمام شد، دوازده فرشته بر پیامبر خدا فرود آمدند… که صورتشان برافروخته و قرمز و چشمانشان گریان بود و بالهای خود را گسترده بودند و میگفتند: ای محمّد! به زودی بر سر حسین، فرزند فاطمه، آن خواهد آمد که قابیل بر سر هابیل آورد و پاداش هابیل را به او خواهند داد و مانند گناه و مجازات قابیل بر سر قاتل او خواهد آمد. و در آسمانها، فرشته مقرّبی نمیمانَد، جز آن که همگی بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرود میآیند و به او سلام میکنند و عزای حسین (علیهالسّلام) را به او تسلیت میگویند و پاداش اِعطایی به حسین (علیهالسّلام) را به او خبر میدهند و تربت او را به وی عرضه میکنند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «خدایا! هر کس او را وا گذاشت، وا بگذارش و هر کس او را کشت، بکُشش و از آنچه میطلبد، بی بهره اش بگذار».
[۲۶] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۱.
۳.۲ – پیشگویی در دو سالگی
بر اساس برخی احادیث پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان دو سالگی امام حسین (علیهالسّلام) از شهادت مظلومانه ایشان در آینده خبر دادهاند:
«عن المسور بن مخرمه: لَمّا اتَت عَلَی الحُسَینِ (علیهالسّلام) مِن مَولِدِهِ سَنَتانِ کامِلَتانِ، خَرَجَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی سَفَرٍ لَهُ، فَلَمّا کانَ فی بَعضِ الطَّریقِ وَقَفَ، فَاستَرجَعَ ودَمَعَت عَیناهُ، فَسُئِلَ عَن ذلِکَ، فَقالَ: هذا جَبرَئیلُ (علیهالسّلام) یُخبِرُنی عَن ارضٍ بِشاطِیِ الفُراتِ، یُقالُ لَها کَربَلاءُ، یُقتَلُ بِها وَلَدِیَ الحُسَینُ ابنُ فاطِمَهَ. فَقیلَ: مَن یَقتُلُهُ ـ یا رَسولَ اللّه ِ ـ؟ فَقالَ: رَجُلٌ یُقالُ لَهُ: یَزیدُ، لا بارَکَ اللّه ُ لَهُ فی نَفسِهِ! وکَاَنّی انظُرُ الی مَصرَعِهِ ومَدفَنِهِ بِها، وقَد اُهدِیَ بِرَاسِهِ، و وَاللّه ِ، ما یَنظُرُ احَدٌ الی رَاسِ وَلَدِیَ الحُسَینِ فَیَفرَحُ، الّا خالَفَ اللّه ُ بَینَ قَلبِهِ ولِسانِهِ. قالَ: ثُمَّ رَجَعَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مِن سَفَرِهِ ذلِکَ مَغموما، ثُمَّ صَعِدَ المِنبَرَ، فَخَطَبَ ووَعَظَ، وَالحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) بَینَ یَدَیهِ مَعَ الحَسَنِ (علیهالسلام). قالَ: فَلَمّا فَرَغَ مِن خُطبَتِهِ، وَضَعَ یَدَهُ الیُمنی عَلی رَاسِ الحَسَنِ (علیهالسلام)، وَالیُسری عَلی رَاسِ الحُسَینِ (علیهالسلام)، ثُمَّ رَفَعَ رَاسَهُ الَی السَّماءِ، فَقالَ: اللّهُمَّ انّی مُحَمَّدٌ عَبدُکَ ونَبِیُّکَ، وهذانِ اطایِبُ عِترَتی، وخِیارُ ذُرِّیَّتی وارومَتی، ومَن اُخَلِّفُهُم فی اُمَّتی، اللّهُمَّ وقَد اخبَرَنی جِبریلُ بِاَنَّ وَلَدی هذا مَقتولٌ مَخذولٌ، اللّهُمَّ فَبارِک لَهُ فی قَتلِهِ، وَاجعَلهُ مِن ساداتِ الشُّهَداءِ، انَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ، اللّهُمَّ ولا تُبارِک فی قاتِلِهِ وخاذِلِهِ! قالَ: وضَجَّ النّاسُ فِی المَسجِدِ بِالبُکاءِ. فَقالَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): اتَبکونَ ولا تَنصُرونَهُ؟ اللّهُمَّ فَکُن انتَ لَهُ وَلِیّا وناصِرا. قالَ ابنُ عَبّاسٍ: ثُمَّ رَجَعَ وهُوَ مُتَغَیِّرُ اللَّونِ، مُحمَرُّ الوَجهِ، فَخَطَبَ خُطبَهً بَلیغَهً موجَزَهً وعَیناهُ یَهمِلانِ دُموعا. ثُمَّ قالَ: ایُّهَا النّاسُ! انّی قَد خَلَّفتُ فیکُمُ الثَّقَلَینِ؛ کِتابَ اللّه ِ وعِترَتی وارومَتی، ومَراحَ مَماتی وثَمَرَتی، ولَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ. الا و انّی لا اساَلُکُم فی ذلِکَ الّا ما امَرَنی رَبّی ان اساَلَکُمُ المَوَدَّهَ فِی القُربی، فَانظُروا ان لا تَلقَونی غَدا عَلَی الحَوضِ وقَد ابغَضتُم عِترَتی وظَلَمتُموهُم، الا وانَّهُ سَیَرِدُ عَلَیَّ فِی القِیامَهِ ثَلاثُ رایاتٍ مِن هذِهِ الاُمَّهِ: رایَهٌ سَوداءُ مُظلِمَهٌ، قَد فَزِعَت لَهَا المَلائِکَهُ، فَتَقِفُ عَلَیَّ، فَاَقولُ: مَن انتُم؟ فَیَنسَونَ ذِکری، ویَقولونَ: نَحنُ اهلُ التَّوحیدِ مِنَ العَرَبِ. فَاَقولُ: انَا احمَدُ نَبِیُّ العَرَبِ وَالعَجَمِ، فَیَقولونَ: نَحنُ مِن اُمَّتِکَ یا احمَدُ. فَاَقولُ لَهُم: کَیفَ خَلَفتُمونی مِن بَعدی فی اهلی وعِترَتی وکِتابِ رَبّی؟ فَیَقولونَ: امَّا الکِتابُ فَضَیَّعنا ومَزَّقنا، وامّا عِترَتُکَ فَحَرَصنا عَلی ان نُبیدَهُم مِن جَدیدِ الاَرضِ؛ فَاُوَلّی عَنهُم وَجهی، فَیَصدُرونَ ظِماءَ عُطاشی، مُسوَدَّهً وُجوهُهُم….»
[۲۷] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۲.
[۲۸] ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۹۳.
[۲۹] ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۲۵.
[۳۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۸.
[۳۱] ابن نما حلی، محمد بن جعفر، مثیر الاحزان، ص۱۸.
[۳۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۴۸.
در کتاب الفتوح به نقل از مِسوَر بن مَخرَمه روایت شده است: هنگامی که حسین (علیهالسّلام) دو سالش کامل شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عازم یکی از سفرهایش شد و در جایی از راه ایستاد و کلمه استرجاع (انّا للّه و انّا الیه راجعون) بر زبان راند و چشمانش اشکبار شد و چون علّت را پرسیدند، فرمود: «این، جبرئیل است که از سرزمین کنار فرات به نام کربلا برایم خبر آورده که فرزندم حسین، پسر فاطمه، در آن جا کشته میشود». گفته شد: ای پیامبر خدا! چه کسی او را میکشد؟ فرمود: «مردی به نام یزید، که خدا به عمرش برکت ندهد! گویی جایگاه به خاک افتادن و به خاک سپردنش را و سرش را که به هدیه آوردهاند، میبینم. به خدا سوگند، هیچ کس به سر فرزندم حسین نمینگرد و شادی نمیکند، جز آن که خداوند، دل و زبانش را دوگونه میکند». پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آن سفر، اندوهناک باز گشت و سپس از منبر، بالا رفت و خطبه خواند و اندرز داد، در حالی که حسین (علیهالسّلام) و حسن (علیهالسلام)، پیش رویش بودند. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از خطبهاش فارغ شد، دست راستش را بر سر حسن (علیهالسّلام) و دست چپش را بر سر حسین (علیهالسّلام) نهاد و آن گاه سرش را به سوی آسمان بالا برد و گفت: «خدایا! من، محمّد، بنده و پیامبرت هستم و این دو، پاکان خاندانم و برگزیدگان نسل و تبارماند و کسانی هستند که به جای خود در میان امّتم مینهم. خدایا! جبرئیل به من خبر داده که این فرزندم، کشته و وانهاده میشود. خدایا! به خاطر کشته شدنش، برکتش بده و او را از سَروران شهیدان قرار ده، که تو بر هر کاری توانایی. خدایا! کشنده و واگذارنده او را برکت نده!». مردم در مسجد، صدا به گریه بلند کردند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «آیا میگریید و او را یاری نمیدهید؟! خدایا! تو خود، ولی و یاور او باش». ابن عباس میگوید: سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با رنگی دگرگون و سرخ و برافروخته باز گشت و در حالی که از چشمانش اشک میریخت، خطبهای رسا و کوتاه خواند و سپس فرمود: «ای مردم! من دو چیز گران سنگ در میان شما بر جای مینهم: کتاب خدا و خاندان و تبارم و موجب آرامشم پس از مرگ و میوهام (میوه دلم) را. این دو، هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من در آیند. هان که من در این باره چیزی از شما نمیخواهم، جز این که خدایم امر کرده که دوستی ورزیدن با خویشانم را از شما بخواهم. پس بنگرید که فردا مرا بر کناره حوض، با دشمنی خاندانم و ستم به ایشان نبینید! هان که روز قیامت، از این امّت، سه گروه با پرچم بر من در میآیند: پرچمی سیاه و تاریک ـ که فرشتگان از آن، بی تاب میشوند ـ و نزد من میایستند و من میگویم: شما چه کسانی هستید؟ آنان مرا فراموش میکنند و میگویند: ما یکتاپرستان از عرب هستیم. من میگویم: من، احمد، پیامبر عرب و عجم هستم. و آنان میگویند: ما از امّت تو هستیم، ای احمد! من به آنان میگویم: پس از من، با خانواده و خاندان و کتاب خدایم چگونه رفتار کردید؟ آنان میگویند: کتاب را که تباه و پاره پاره کردیم و در باره خاندانت کوشیدیم تا آنان را از روی زمین، محو کنیم. من از آنان روی میگردانم و آب ننوشیده و تشنه و سیاه روی، از حوض، بیرون میروند…».
[۳۳] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۳.
۳.۳ – پیشگویی نزدیک وفات
بنابر گزارش برخی احادیث، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان وفات و هنگامی که در بستر بیماری بودند، از شهادت مظلومانه امام حسین (علیهالسّلام) در آینده خبر دادهاند:
«عن ابن عبّاس: خَرَجَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قَبلَ مَوتِهِ بِاَیّامٍ یَسیرَهٍ الی سَفَرٍ لَهُ، ثُمَّ رَجَعَ وهُوَ مُتَغَیِّرُ اللَّونِ، مُحمَرُّ الوَجهِ، فَخَطَبَ خُطبَهً بَلیغَهً موجَزَهً، وعَیناهُ تَهمِلانِ دُموعا. قالَ فیها: ایُّهَا النّاسُ! انّی خَلَّفتُ فیکُمُ الثَّقَلَینِ: کِتابَ اللّه ِ وعِترَتی… الا وانَّ جَبرَئیلَ قَد اخبَرَنی بِاَنَّ اُمَّتی تَقتُلُ وَلَدِیَ الحُسَینَ بِاَرضِ کَربٍ وبَلاءٍ، الا فَلَعنَهُ اللّه ِ عَلی قاتِلِهِ وخاذِلِهِ آخِرَ الدَّهرِ. قالَ: ثُمَّ نَزَلَ عَنِ المِنبَرِ، ولَم یَبقَ احَدٌ مِنَ المُهاجِرینَ وَالاَنصارِ الّا وتَیَقَّنَ بِاَنَّ الحُسَینَ (علیهالسّلام) مَقتولٌ.»
[۳۴] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۶.
[۳۵] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۴۰.
[۳۶] ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۲۶.
در کتاب مقتل الحسین (علیهالسلام)، خوارزمی به نقل از ابن عباس روایت شده است: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چند روز پیش از وفاتش به سفر رفت و چون باز گشت، رنگش دگرگون و صورتش سرخ بود و با چشمانی اشکبار، خطبهای رسا و کوتاه خواند و در آن فرمود: «ای مردم! من دو چیز گران سنگ، میان شما بر جای مینهم: کتاب خدا و خاندانم…. هان که جبرئیل به من خبر داد که امّتم، فرزندم حسین را در سرزمین کرب و بلا میکشند! هان! لعنت ابدی خدا بر قاتل و واگذارندهاش!». پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سپس از منبر فرود آمد و هیچ یک از مهاجران و انصار باقی نماند، جز آن که یقین کرد که حسین (علیهالسّلام) کشته میشود.
[۳۷] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۷.
«عن ابن عبّاس: لَمَّا اشتَدَّ بِرَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مَرَضُهُ الَّذی ماتَ فیهِ، وقَد ضَمَّ الحُسَینَ (علیهالسّلام) الی صَدرِهِ، یَسیلُ مِن عَرَقِهِ عَلَیهِ وهُو یَجودُ بِنَفسِهِ، ویَقولُ: ما لی ولِیَزیدَ؟ لا بارَکَ اللّه ُ فیهِ! اللّهُمَّ العَن یَزیدَ! ثُمَّ غُشِیَ عَلَیهِ طَویلاً وافاقَ، وجَعَلَ یُقَبِّلُ الحُسَینَ (علیهالسّلام) وعَیناهُ تَذرِفانِ. ویَقولُ: اما انَّ لی ولِقاتِلِکَ مَقاما بَینَ یَدَیِ اللّه ِ عز و جل.»
[۳۸] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۶.
[۳۹] ابن نما حلی، محمد بن جعفر، مثیر الاحزان، ص۲۲.
[۴۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
در کتاب مثیر الاحزان به نقل از ابن عبّاس روایت شده است: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگامی که بیماری منجر به وفاتش شدّت گرفت، حسین (علیهالسّلام) را به سینه اش چسباند و در همان حال که عرق احتضارش بر حسین (علیهالسّلام) میچکید، فرمود: «مرا با یزید، چه کار؟ خدا، برکتش ندهد! خدایا! یزید را لعنت کن!». سپس مدّتی طولانی از هوش رفت و به هوش آمد و با چشمانی اشکبار، حسین (علیهالسّلام) را میبوسید و میفرمود: «هان! برای من و قاتل تو، پیش خدای عز و جل، ایستادنی برای دادخواهی است!».
[۴۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۷.
«عن ابن عبّاس: انّی حَضَرتُ رَسولَ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وهُوَ فِی السِّیاقِ، وقَد ضَمَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) الی صَدرِهِ، وهُوَ یَقولُ: هذا مِن اطائِبِ ارومَتی، وانوارِ عِترَتی، وخِیارِ ذُرِّیَّتی، لا بارَکَ اللّه ُ فیمَن لا یَحفَظُهُ بَعدی. قالَ ابنُ عَبّاسٍ: ثُمَّ اُغمِیَ عَلَی النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ساعَهً، ثُمَّ افاقَ، وقالَ: یا حُسَینُ، انَّ لی ولِقاتِلِکَ یَومَ القِیامَهِ مَقاما بَینَ یَدَی رَبّی، وخُصومَهً، وقَد طابَت نَفسی؛ اذ جَعَلَنِیَ اللّه ُ خَصیما لِمَن قَتَلَکَ یَومَ القِیامَهِ.»
[۴۲] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۶.
[۴۳] ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۵۰.
در کتاب الفتوح به نقل از ابن عبّاس روایت شده است: نزد پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ـ که در حال احتضار بود ـ حاضر شدم. حسین بن علی (علیهالسّلام) را به سینه اش چسبانده بود و میفرمود: «این، از پاکان تبار من و نورهای خاندان و برگزیدگان نسل من است. خدا به کسی که او را پس از من محافظت نمیکند، برکت ندهد!». سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لختی بیهوش شد و به هوش آمد و فرمود: «ای حسین! روز قیامت، میان من و قاتل تو در پیشگاه خدا، ایستادن و طرح دعوایی است و من خشنودم که خداوند، مرا مدّعی قاتل تو در روز قیامت قرار داده است».
[۴۴] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۷.
«عن ابن عبّاس: انَّ رَسولَ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی ذلِکَ المَرَضِ کانَ یَقولُ: اُدعوا لی حَبیبی، فَجَعَلَ یُدعی لَهُ رَجُلٌ بَعدَ رَجُلٍ، فَیَعرِضُ عَنهُ، فَقیلَ لِفاطِمَهَ علیهاالسلام: اِمضی الی عَلِیٍّ (علیهالسلام)، فَما نَری رَسولَ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یُریدُ غَیرَ عَلِیٍّ (علیهالسلام)، فَبَعَثَت فاطِمَهُ علیهاالسلامالی عَلِیٍّ (علیهالسلام)، فَلَمّا دَخَلَ فَتَحَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عَینَیهِ، وتَهَلَّلَ وَجهُهُ. ثُمَّ قالَ: الَیَّ یا عَلِیُّ، الَیَّ یا عَلِیُّ، فَما زالَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یُدنیهِ حَتّی اخَذَهُ بِیَدِهِ، واجلَسَهُ عِندَ رَاسِهِ، ثُمَّ اُغمِیَ عَلَیهِ، فَجاءَ الحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهماالسلام یَصیحانِ ویَبکِیانِ، حَتّی وَقَعا عَلی رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَاَرادَ عَلِیٌّ (علیهالسّلام) ان یُنَحِّیَهُما عَنهُ، فَاَفاقَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). ثُمَّ قالَ: یا عَلِیُّ، دَعنی اشُمُّهُما ویَشُمّانّی، واتَزَوَّدُ مِنهُما ویَتَزَوَّدانِ مِنّی، اما انَّهُما سَیُظلَمانِ بَعدی، ویُقتَلانِ ظُلما، فَلَعنَهُ اللّه ِ عَلی مَن یَظلِمُهُما، یَقولُ ذلِکَ ثَلاثا.»
[۴۵] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۸.
[۴۶] صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۷۳۶.
[۴۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۲، ص۵۲۱.
[۴۸] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ج۱، ص۷۵.
[۴۹] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۱، ص۲۳۷.
در کتاب امالی شیخ صدوق به نقل از ابن عبّاس روایت شده است: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن بیماری منجر به فوتش میفرمود: «محبوبم را برایم بیاورید» و مردان را یک به یک برایش فرا میخواندند؛ امّا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آنها روی میگرداند. به فاطمه علیهاالسلام گفتند: کسی را به سوی علی روانه کن که به نظر ما مقصودش کسی غیر از علی نیست. فاطمه علیهاالسلام به سوی علی (علیهالسّلام) فرستاد و چون علی (علیهالسّلام) آمد، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چشمانش را گشود و صورتش خوش حالی شکفته شد. سپس فرمود: «علی! نزدیک بیا. علی! نزدیک بیا» و پیوسته او را نزدیک کرد تا دستش را گرفت و بر بالینش نشاند و سپس از هوش رفت. حسن و حسین علیهماالسلام صیحه زنان و گریان آمدند و خود را بر روی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انداختند و علی (علیهالسّلام) خواست آنان را دور کند که پیامبر خدا به هوش آمد و فرمود: «ای علی! بگذار من آنها را ببویم و آنها نیز مرا ببویند و من از آنها توشه بگیرم و آنان نیز از من توشه بگیرند. بدان که پس از من، به این دو، ستم میشود و به ستم، کشته میشوند. لعنت خدا بر ستمکار به ایشان! » و سه بار این را فرمود.
[۵۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۹.
«زید عن زید بن علیّ عن ابیه عن جدّه علیّ علی لَمّا ثَقُلَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی مَرَضِهِ، وَالبَیتُ غاصٌّ بِمَن فیهِ، قالَ: اُدعو لِیَ الحَسَنَ وَالحُسَینَ، فَدَعَوتُهُما، فَجَعَلَ یَلثِمُهُما حَتّی اُغمِیَ عَلَیهِ، قالَ: فَجَعَلَ عَلِیٌّ (علیهالسّلام) یَرفَعُهُما عَن وَجهِ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، قالَ: فَفَتَحَ عَینَیهِ، فَقالَ: دَعهُما یَتَمَتَّعانِ مِنّی واتَمَتَّعُ مِنهُما؛ فَاِنَّهُ سَیُصیبُهُما بَعدی اثَرَهٌ.»
[۵۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۸.
[۵۲] زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۴۰۴.
[۵۳] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۶۹.
در کتاب مسند زید به نقل از زید بن علی، از پدرش، از جدّش روایت شده است: هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیماریاش سنگین شد و از بستر برنخاست، خانه اش از جمعیت، پر شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «حسن و حسین را برایم بیاورید». علی (علیهالسّلام) گفت: آن دو را فرا خواندم و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن دو را بوسید تا از هوش رفت. علی (علیهالسّلام) خواست آن دو را از روی صورت پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بردارد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چشمانش را گشود و فرمود: «آن دو را وا گذار تا از من بهره ببرند و من نیز از آنان بهره ببرم که پس از من، به آن دو، ستم و بی مهری میشود».
[۵۴] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۸۹.
«انَّ رَسولَ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لَمَّا احتُضِرَ، دَعا بِالحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهماالسلامفَوَضَعَهُما عَلی وَجهِهِ، وجَعَلَ یُقَبِّلُهُما حَتّی اُغمِیَ عَلَیهِ، فَاَخَذَهُما عَلِیٌّ (علیهالسّلام) عَن وَجهِهِ، فَفَتَحَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عَینَیهِ، وقالَ لِعَلِیٍّ (علیهالسّلام): دَعهُما یَستَمتِعانِ مِنّی واستَمتِعُ مِنهُما، فَاِنَّهُ سَیُصیبُهُما بَعدی اثَرَهٌ ـ ارادَ بِالاَثَرَهِ مَا استَاثَرَ بِهِ اهلُ التَّغَلُّبِ مِن حَقِّهِما، فَاَخَذوهُ لِاَنفُسِهِم، فَاَثَروهُ بِهِ عَلَیهِما اثَرَهً بِغَیرِ حَقٍّ.»
[۵۵] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۰.
[۵۶] ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج۳، ص۱۰۰.
در کتاب شرح الاخبار روایت شده است: هنگامی که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حال احتضار فرو رفت، حسن و حسین (علیهماالسلام) را خواست و آن دو را بر صورتش نهاد تا آن که از هوش رفت. امام علی (علیهالسّلام) خواست تا آن دو را از روی صورت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بردارد که او چشمانش را گشود و به علی (علیهالسّلام) فرمود: «آن دو را بگذار تا از من بهرهمند شوند و من نیز از آن دو، بهرهمند گردم که پس از من، به ستم، گرفتار میشوند». مقصود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ستم، ربوده شدن حقّشان از سوی زورگویانی بود که حکومت را از آنِ خود نمودند و بدون آن که حقّی داشته باشند، خود را بر آنان مقدّم کردند.
[۵۷] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۱.
۴ – پیشگویی زمان شهادت
در منابع حدیثی روایات متعددی نقل شده که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را پیشگویی کردهاند. در برخی از این روایات، سن شهادت امام حسین (علیهالسّلام) در شصت سالگی ذکر شده و در برخی دیگر به سفیدی محاسن امام حسین (علیهالسّلام) در زمان شهادت اشاره شده است.
۴.۱ – شصت سالگی
«عن اُمّ سلمه عن رسول اللّه صلی الل یُقتَلُ حُسَینُ بنُ عَلِیٍّ عَلی رَاسِ سِتّینَ مِن مُهاجَرَتی.»
[۵۸] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۶.
[۵۹] ابوالقاسم طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۵.
در روایتی به نقل از ام سلمه آمده است: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «حسین بن علی، شصت سال پس از هجرت من، کشته میشود».
[۶۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۷.
«عن ابی جعفر الباقر یُقتَلُ حُسَینٌ عَلی رَاسِ سِتّینَ مِن مُهاجَری.»
[۶۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۸.
[۶۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۱، ص۲۳۵.
در گزارش دیگری به نقل از سعد بن طریف، از امام باقر (علیهالسلام) آمده است: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «حسین، شصت سال پس از هجرت من، کشته میشود».
[۶۳] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۹.
«عن سعد بن طریف عن ابی جعفر محمّد بن دَخَلَ الحُسَینُ (علیهالسّلام) عَلی رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وهُوَ غُلامٌ صَغیرٌ، فَوَضَعَهُ عَلی بَطنِهِ، فَاَتاهُ جَبرَئیلُ علیه السلام، فَقالَ: یا مُحَمَّدُ، انَّ ابنَکَ هذا تَقتُلُهُ اُمَّتُکَ عَلی رَاسِ سِتّینَ سَنَهً مِن هِجرَتِکَ. ثُمَّ اراهُ التُّربَهَ الَّتی یُقتَلُ عَلَیها.»
[۶۴] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۸.
[۶۵] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار، ج۳، ص۱۳۵.
در کتاب شرح الاخبار نیز روایت شده است که: حسین (علیهالسّلام) که پسری کوچک بود، بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آمد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را بر روی شکم خویش نهاد. جبرئیل آمد و گفت: «ای محمّد! امّت تو، این پسرت را شصت سال پس از هجرتت میکشند» و آن گاه خاکی را که حسین (علیهالسّلام) بر آن کشته میشود، به او نشان داد.
[۶۶] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۹.
۴.۲ – سپیدی محاسن
«عن سعد بن طریف عن ابی جعفر الباقر یُقتَلُ الحُسَینُ حینَ یَعلوهُ القَتیرُ.»
[۶۷] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۸.
[۶۸] ابوالقاسم طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۵.
در روایت دیگری از امام باقر (علیهالسلام) آمده است: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «حسین کشته میشود، هنگامی که محاسنش را سپیدی میگیرد».
[۶۹] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۹.
۵ – پیشگویی مکان شهادت
در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی وجود دارد که در آنها پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مکان شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را پیشگویی کردهاند. این روایات مکان شهادت را به صورتهای مختلف بیان میکنند، از جمله: سرزمین کربلا، سرزمین طَف، سرزمین عراق، سرزمین بابِل و کناره فرات.
۵.۱ – سرزمین کربلا
«عن ابی بصیر عن ابی عبد اللّه [الص بَینَا الحُسَینُ (علیهالسّلام) عِندَ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اذ اتاهُ جَبرَئیلُ (علیهالسّلام) فَقالَ: یا مُحَمَّدُ، اتُحِبُّهُ؟ قالَ: نَعَم. قالَ: اما انَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُهُ، فَحَزِنَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لِذلِکَ حُزنا شَدیدا. فَقالَ جَبرَئیلُ (علیهالسّلام): ایَسُرُّکَ ان اُرِیَکَ التُّربَهَ الَّتی یُقتَلُ فیها؟ قالَ: نَعَم. قالَ: فَخَسَفَ جَبرَئیلُ (علیهالسّلام) ما بَینَ مَجلِسِ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الی کَربَلاءَ حَتَّی التَقَتِ القِطعَتانِ هکَذا ـ وجَمَعَ بَینَ السَّبّابَتَینِ ـ فَتَناوَلَ بِجَناحَیهِ مِنَ التُّربَهِ، فَناوَلَها لِرَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ثُمَّ دَحَا الاَرضَ اسرَعَ مِن طَرفِ العَینِ. فَقالَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): طوبی لَکِ مِن تُربَهٍ، وطوبی لِمَن یُقتَلُ فیکِ.»
[۷۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۸.
[۷۱] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۱۴.
[۷۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۸.
[۷۳] ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۵۹.
در کتاب امالی شیخ طوسی به نقل از ابو بصیر، از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده است: هنگامی که حسین (علیهالسّلام) نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، جبرئیل آمد و گفت: ای محمّد! آیا او را دوست میداری؟ فرمود: «آری». جبرئیل گفت: هان که امّتت او را به زودی میکشند! پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این خبر، به شدّت، غمگین شد. جبرئیل گفت: آیا دوست داری خاکی را که بر روی آن کشته میشود، به تو نشان دهم؟ فرمود: «آری». جبرئیل، زمینِ میان مجلس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و کربلا را فرو برد تا آن دو، مانند این ـ و دو انگشت اشاره خود را کنار هم نهاد ـ به هم چسبیدند و با دو بال خود، از خاک آن جا برداشت و به پیامبر خدا داد. سپس زمین را در کمتر از یک پلک زدن گستراند و به حالت نخست باز گرداند. پیامبر (علیهالسّلام) فرمود: «خوشا به سعادت تو ـای خاک ـ و خوشا به حال کسی که بر روی تو کشته میشود!».
[۷۴] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۱۹۹.
«عن ابی خدیجه سالم بن مکرم الجمّال لَمّا وَلَدَت فاطِمَهُ الحُسَینَ (علیهالسّلام)، جاءَ جَبرَئیلُ (علیهالسّلام) الی رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَقالَ لَهُ: انَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ الحُسَینَ (علیهالسّلام) مِن بَعدِکَ، ثُمَّ قالَ: الا اُریکَ مِن تُربَتِهِ، فَضَرَبَ بِجَناحِهِ، فَاَخرَجَ مِن تُربَهِ کَربَلاءَ واراها ایّاهُ، ثُمَّ قالَ: هذِهِ التُّربَهُ الَّتی یُقتَلُ عَلَیها.»
[۷۵] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۰.
[۷۶] ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۵۹.
[۷۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۳۶.
در کامل الزیارات به نقل از ابو خدیجه سالم بن مکرم جمال، روایت شده است: هنگامی که فاطمه (علیهاالسلام)، حسین (علیهالسّلام) را به دنیا آورد، جبرئیل نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و به او گفت: «امّت تو، حسین را پس از تو میکشند» و سپس گفت: «آیا خاک او را به تو نشان ندهم؟» و بال خود را بر زمین کربلا زد و مقداری خاک از آن جا بیرون کشید و به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشان داد و آن گاه گفت: «این، خاکی است که او بر روی آن کشته میشود».
[۷۸] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۱.
«عن اُمّ سلمه: بَینَما حُسَینٌ (علیهالسّلام) عِندَ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فِی البَیتِ، وقَد خَرَجتُ لِاَقضِیَ حاجَهً، ثُمَّ دَخَلتُ البَیتَ، فَاِذا رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قَد اخَذَ حُسَینا (علیهالسّلام) فَاَضجَعَهُ عَلی بَطنِهِ، فَاِذا رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَمسَحُ عَینَیهِ مِنَ الدَّمعِ، فَقُلتُ: یا رَسولَ اللّه ِ، ما بُکاؤُکَ؟ قالَ: رَحمَهُ هذَا المِسکینِ، اخبَرَنی جِبریلُ (علیهالسّلام) انَّهُ سَیُقتَلُ بِکَربَلاءَ، قالَ: دونَ العِراقِ، وهذِهِ تُربَتُها قَد اتانی بِها جِبریلُ (علیهالسّلام).»
[۷۹] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۰.
در کتاب الامالی شجری به نقل از ام سلمه روایت شده است: حسین (علیهالسّلام) نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خانه بود. من برای کاری بیرون رفتم و چون باز گشتم، دیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حسین (علیهالسّلام) را گرفته و بر روی شکم خود، خوابانده است و اشکِ چشمان خود را پاک میکند. گفتم: ای پیامبر! گریهات برای چیست؟ فرمود: «از سر دلسوزی بر این بینوا! جبرئیل به من خبر داد که به زودی در کربلا کشته میشود و گفت: پایین عراق است و این، خاک آن جاست که جبرئیل برایم آورده است».
[۸۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۱.
«عن اُمّ سلمه: کانَ جِبریلُ (علیهالسّلام) عِندَ النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَالحُسَینُ (علیهالسّلام) مَعی، فَبَکی فَتَرَکتُهُ، فَدَنا مِنَ النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَقالَ جِبریلُ: اتُحِبُّهُ یا مُحَمَّدُ؟ فَقالَ: نَعَم، فَقالَ: انَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُهُ، وان شِئتَ ارَیتُکَ مِن تُربَهِ الاَرضِ الَّتی یُقتَلُ بِها، فَاَراهُ ایّاهُ، فَاِذَا الاَرضُ یُقالُ لَها: کَربَلاءُ. »
[۸۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۰.
[۸۲] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۹۳.
[۸۳] محب الدین طبری، احمد ابن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج۱، ص۱۴۷.
[۸۴] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۲۷۲.
در فضائل الصحابه ابن حنبل نیز به نقل از اُمّ سلمه روایت شده است: جبرئیل نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و حسین (علیهالسّلام) نیز با من بود که گریست و من رهایش کردم تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزدیک شد. جبرئیل گفت: ای محمّد! آیا او را دوست میداری؟ فرمود: «آری». گفت: امّت تو، به زودی، او را میکشند و اگر بخواهی، خاک سرزمینی را که در آن کشته میشود، به تو نشان میدهم. و به او نشان داد. سرزمینی بود به نام کربلا.
[۸۵] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۱.
«عن جمهان: انَّ جِبریلَ (علیهالسّلام) اتَی النَّبِیَّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِتُرابٍ مِن تُربَهِ القَریَهِ الَّتی قُتِلَ فیهَا الحُسَینُ (علیهالسّلام)، وقیلَ: اِسمُها کَربَلاءُ، فَقالَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): کَربٌ و بَلاءٌ. »
[۸۶] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۲.
[۸۷] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النّبلاء، ج۴، ص۳۵۴.
[۸۸] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۹۷.
در روایت دیگری به نقل از جُمهان گزارش شده است: جبرئیل، خاکی از خاکهای سرزمینی را که حسین (علیهالسّلام) در آن کشته شد، برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آورد. گفته شد که نام آن، کربلاست. پس پیامبر فرمود: کَربٌ و بَلاءٌ.
[۸۹] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۳.
«عن اُمّ سلمه: کانَ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جالِسا ذاتَ یَومٍ فی بَیتی، فَقالَ: لا یَدخُل عَلَیَّ احَدٌ، فَانتَظَرتُ، فَدَخَلَ الحُسَینُ (علیهالسّلام)، فَسَمِعتُ نَشیجَ رَسولِ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَبکی، فَاطَّلَعتُ فَاِذا حُسَینٌ (علیهالسّلام) فی حِجرِهِ، وَالنَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَمسَحُ جَبینَهُ، وهُوَ یَبکی، فَقُلتُ: وَاللّه ِ، ما عَلِمتُ حینَ دَخَلَ! فَقالَ: انَّ جِبریلَ (علیهالسّلام) کانَ مَعَنا فِی البَیتِ، فَقالَ: تُحِبُّهُ؟ قُلتُ: امّا مِنَ الدُّنیا فَنَعَم. قالَ: انَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُ هذا بِاَرضٍ یُقالُ لَها: کَربَلاءُ، فَتَناوَلَ جِبریلُ (علیهالسّلام) مِن تُربَتِها، فَاَراهَا النَّبِیَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَلَمّا اُحیطَ بِحُسَینٍ (علیهالسّلام) حینَ قُتِلَ قالَ: مَا اسمُ هذِهِ الاَرضِ؟ قالوا: کَربَلاءُ، قالَ: صَدَقَ اللّه ُ ورَسولُهُ، ارضُ کَربٍ وبَلاءٍ.»
[۹۰] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۲.
در المعجم الکبیر به نقل از اُمّ سلمه روایت شده است: روزی پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خانهام نشسته بود که فرمود: «کسی بر من وارد نشود». من درنگ کردم، که حسین (علیهالسّلام) وارد شد و صدای گریه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را شنیدم. سرک کشیدم. دیدم حسین (علیهالسّلام) در دامان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریه کنان، دست بر پیشانی خود میکشد. گفتم: به خدا سوگند، نفهمیدم کِی داخل شد! پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «جبرئیل با ما در اتاق بود و گفت: او (حسین) را دوست داری؟ گفتم: از همه دنیا، او را دوست دارم. جبرئیل گفت: بی تردید، امّتت او را به زودی در سرزمینی به نام کربلا میکشند». سپس جبرئیل از خاک آن جا برگرفت و به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشان داد و حسین (علیهالسّلام) سالها بعد، هنگامی که او را برای کشتنْ محاصره کردند، پرسید: «نام این سرزمین چیست؟». گفتند: کربلا. فرمود: «خدا و پیامبرش راست گفتند؛ سرزمین کَرب و بلا».
[۹۱] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۳.
۵.۲ – سرزمین طَف
«عن عائشه عن رسول اللّه صلی الله عل اخبَرَنی جِبریلُ (علیهالسّلام) انَّ ابنِیَ الحُسَینَ یُقتَلُ بَعدی بِاَرضِ الطَّفِّ، وجاءَنی بِهذِهِ التُّربَهِ، واخبَرَنی انَّ فیها مَضجَعَهُ.»
[۹۲] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۲.
[۹۳] راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۶۸.
[۹۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۱۳.
[۹۵] ابوالحسن ماوردی، علی بن محمد، اعلام النبوّه، ص۱۳۷.
در کتاب المعجم الکبیر به نقل از عایشه از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است: جبرئیل به من خبر داد که پسرم حسین، پس از من در سرزمین طف، کشته میشود و این خاک را برایم آورد و به من خبر داد که آرامگاه او، در آن جاست.
[۹۶] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۰۳.
«عن اب کانَت لَنا مَشرَبَهٌ، فَکانَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اذا ارادَ لُقْیا جِبریلَ (علیهالسّلام) لَقِیَهُ فیها، فَلَقِیَهُ رَسولُ اللّه ِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مَرَّهً مِن ذلِکَ فیها، وامَرَ عائِشَهَ الّا یَصعَدَ الَیهِ احَدٌ. فَدَخَلَ حُسَینُ بنُ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) ولَم تَعلَم حَتّی غَشِیَها، فَقالَ جِبریلُ (علیهالسّلام): مَن هذا؟ فَق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 