پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

بدعت

مقالات مرتبط: بدعت (مفردات‌نهج‌البلاغه)، بدعت (دانشنامه‌حج)، بدعت (مقالات مرتبط).

‌بدعت یا همان تشریع، بنیان نهادن عقیده یا عملی از پیش خود به نام دین است. از این عنوان در باب‌هایی مانند طهارت، صلاه، صوم، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت و طلاق سخن رفته است.

فهرست مندرجات

۱ – تعریف
۱.۱ – لغوی
۱.۲ – اصطلاحی
۱.۳ – نسبت بین دو تعریف
۲ – اقسام
۳ – دیدگاه قرآن‌
۴ – از دیدگاه حدیث‌
۵ – تعاریف مختلف بنا بر مبانی
۵.۱ – عدم‌ تقسیم‌
۵.۲ – مبتنی‌ بر تقسیم‌
۵.۲.۱ – تقسیمات‌ دو بخشی‌
۵.۲.۲ – تقسیمات‌ پنج‌ بخشی‌
۶ – بدعت‌ حقیقی‌ و نسبی‌
۷ – مصادیق
۷.۱ – بیان بعضی از مصادیق
۸ – پیشینه
۸.۱ – ریشه‌ها در دوره پیش‌ از اسلام‌
۸.۲ – در عصر نبوی‌
۸.۳ – در عصر صحابه‌ و تابعین
۹ – در حیات‌ فرهنگی‌ جهان‌ اسلام‌
۱۰ – نگاهی‌ به‌ انگیزه‌ها و خاستگاهها
۱۱ – نسبت و رابطه با گستره دایره سنت‌
۱۲ – در حوزه عقاید
۱۳ – در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌
۱۴ – در حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ جهان‌ اسلام‌
۱۵ – شرایط تحقق
۱۶ – حکم
۱۷ – شبهه
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منابع

۱ – تعریف

۱.۱ – لغوی

بدعت‌ از نظر لغوی‌ یعنی‌ چیزی‌ را بدون‌ سابقه‌ و الگوی‌ قبلی‌ ایجاد کردن‌، یا گفتاری‌ را بی‌پیشینه‌ بر زبان‌ آوردن‌ می‌باشد.
از این‌روست‌ که‌ خداوند بدیع‌ِ آسمان ها و زمین‌ است‌ و «بَدیع‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الاْرْض‌ِ…»،

[۱] بقره‌/سوره۲، آیه۱۱۷.

یعنی‌ خداوند آسمان‌ها و زمین‌ را بی‌الگو و مانندی‌ پیشین‌ آفرید.
این‌ آیه‌ نیز در همین‌ معناست‌: «قُل‌ْ ما کُنْت‌ُ بِدْعاً مِن‌َ الرُّسُل‌ِ…»

[۲] احقاف/سوره۴۶، آیه۹.

، یعنی‌ بگو من‌ از میان‌ پیامبران‌ نودرآمدی‌ نبودم‌ و پیش‌ از من‌ فرستادگان‌ بسیاری‌ آمده‌اند.

[۳] محمد ابن‌ درید، جمهره اللغه، ج۱، ص۲۹۸، به‌ کوشش‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۹۸۷م‌.

[۴] محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغه، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱، به‌ کوشش‌ محمدعلی‌ نجار، قاهره‌، الدار المصریه‌.

[۵] حسن ابوهلال‌ عسکری‌، الفروق‌ فی‌ اللغه، ج۱، ص۳۵۳- ۳۵۴، به‌ کوشش‌ محمد علوی‌مقدم‌ و ابراهیم‌ دسوقی‌ شتا، مشهد، ۱۳۶۳ش‌.

۱.۲ – اصطلاحی

بدعت‌ از لحاظ اصطلاحی‌ یعنی‌ امر تازه‌ای‌ که‌ اصلی‌ در کتاب‌ و سنت‌ ندارد،

[۶] فخرالدین طریحی‌، مجمع‌ البحرین‌، ج۱، ص۱۶۴، به‌ کوشش‌ محمود عادل‌، تهران‌، ۱۴۰۸ق‌/ ۱۳۶۷ش‌.

به‌ عبارت‌ دیگر بدعت‌ آن‌ است‌ که‌ کسی‌ گفتاری‌ یا کرداری‌ در دین‌ وارد کند و در گفتار و کردار خویش‌ به‌ صاحب‌ شریعت‌ و نمونه‌های‌ متقدم‌ و اصول‌ محکم‌ دینی‌ استناد نورزد

[۷] حسین راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌، ج۱، ص۳۹، به‌ کوشش‌ محمد سیدکیلانی‌، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

و در یک‌ کلام‌ بدعت‌ یعنی‌ کم‌ و زیاد کردن‌ِ دین‌ و در عین‌ حال‌ این‌ کار را به‌ نام‌ دین‌ انجام‌ دادن‌.

[۸] علی سیدمرتضی‌، «الحدود و الحقائق‌»، الذکری‌ الالفیه للشیخ‌ الطوسی‌، ص۱۵۴، مشهد، ۱۳۹۲ق‌/۱۳۵۱ش‌، ج‌ ۲.

بدعت یک نوع تصرف در، توحید در تقنین است، بدعت گذار می‌خواهد حریم توحید را در قلمرو تقنین و تشریع بشکند و در حقیقت، خود را جای خدا بگذارد و قانون جعل کند و در میان مردم رواج بدهد. در واقع بدعت، عبارت است از نوآوری عقیده یا عملی در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، همچون قرآن و سنت معصومان علیهم السلام که از آن به تشریع در دین نیز تعبیر می‌شود.
مقابل بدعت، « سنّت » قرار دارد که عبارت است از مجموعه عقاید، اخلاقیات و احکام عملی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و امامان علیهم السّلام، پایه‌گذاری کرده‌اند.

[۹] عوائد الایام،ج۱، ص۱۱۳.

۱.۳ – نسبت بین دو تعریف

بدین‌سان‌، می‌توان‌ گفت‌ که‌ بدعت‌ از لحاظ لغوی‌ هر امر تازه‌ و نوینی‌ را شامل‌ می‌شود، خواه‌ آن‌ امر مربوط به‌ مسائل‌ دینی‌ باشد، خواه‌ غیردینی‌؛ ولی‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ که‌ در دین‌ از آن‌ نهی‌ شده‌، معطوف‌ به‌ آن‌ دسته‌ از امور دینی‌ است‌ که‌ تازه‌ باب‌ شده‌، و سابقه‌ای‌ در دین‌ ندارد.
بدین‌ لحاظ، این‌ واژه‌ از نظر لغوی‌ معنایی‌ عام‌تر از کاربرد اصطلاحی‌ آن‌ دارد

[۱۰] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱ ص۲۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

و آنچه‌ در این‌ مقاله‌ بررسی‌ می‌شود، معنای‌ اصطلاحی‌ آن‌ است‌.
معنای‌ اصطلاحی‌ بدعت‌ خالی‌ از هرگونه‌ ابهام‌ و پیچیدگی‌ است‌.
محسن‌ امین‌ گفته‌ است‌: بدعت‌ یعنی‌ در دین‌ وارد کردن‌ِ آنچه‌ به‌ دین‌ مربوط نیست‌ و تحریم‌ بدعت‌ نیاز به‌ دلیل‌ خاصی‌ ندارد، زیرا عقل‌ خود حکم‌ می‌کند که‌ جایز نیست‌ چیزی‌ را بر احکام‌ دین‌ افزودن‌ یا چیزی‌ از آن‌ کاستن‌، چه‌، چنین‌ کاری‌ فقط به‌ خدا و پیامبر (ص‌) اختصاص‌ دارد.

[۱۱] محسن امین‌، کشف‌ الارتیاب‌، ج۱، ص‌۹۸، قم‌، کتابخانه بزرگ‌ اسلامی‌.

۲ – اقسام

در کلمات فقهای شیعه و اهل سنت آمده است که بدعت بر دو قسم است؛ بدعت حسنه و بدعت سیئه.
الف) اگر بدعت را به معنای لغوی بگیرییم، یعنی کار نو و کار بی‌سابقه و به شریعت هم نسبت ندهیم این دو گونه است بدون این که به شرع نسبت دهیم؛ گاهی به ضرر انسان است به آن «بدعت سیئه» می‌گوییم مانند بمب های اتمی، وسایل جنگی کشتار جمعی و گاهی به نفع انسان است که آن را «بدعت حسنه» می‌نامیم مانند دستگاه‌های تهویه که در زمان ما درست کرده‌اند که بشر را تا حدی از گرما حفظ می‌کنند.
ب) اگر بدعت را از نظر شریعت در نظر بگیریم بدعت فقط یک قسم است یعنی بدعت حسنه نداریم، بلکه تمام بدعت‌ها سیئه و گناهان کبیره‌ای هستند که در حد شرک‌اند. مثلاً صلاه تراویح از نظر برخی از خلفاء گفته اند بدعت حسنه است. در حالی که اگر صلاه تراویح را امر شریعت بدانیم که ریشه در دین و سنت دارد، دیگر بدعت نیست بلکه« سنت »است اما اگر صلاه تراویح ، ریشه در شریعت نداشته باشد،بدعت حسنه نیست بلکه بدعث سیئه است.

۳ – دیدگاه قرآن‌

اصطلاح‌ بدعت‌ از جمله‌ مفاهیمی‌ است‌ که‌ مبنایی‌ قرآنی‌ دارد.
در اینجا به‌ چند نمونه‌ از آیات‌ مرتبط با آن‌ اشاره‌ می‌شود: خداوند آیینی‌ به‌ نام‌ رهبانیت‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ رسم‌ دینی‌ برای‌ مسیحیان‌ مقرر نکرد و خود راهبان این‌ رسم‌ را باب‌ کردند و بدعت‌ گذاشتند: «… وَ رَهْبانیَّهً ابْتَدَعوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم‌ْ…».

[۱۲] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

در آیه‌ای‌ دیگر خداوند به‌ منکران‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) می‌گوید: در آیین‌ خدایی‌، رسالت‌ دادن‌ به‌ شخصی‌ چون‌ محمد (ص‌) امری‌ تازه‌ و بدعت‌ نیست‌، بلکه‌ خداوند پیش‌ از آن‌ حضرت‌ هم‌، به‌ کسانی‌ این‌ مقام‌ را واگذارده‌ است‌.

[۱۳] احقاف‌/سوره۴۶، آیه۹.

نمونه دیگری‌ نیز از آیات‌ وجود دارد که‌ با اینکه‌ واژه بدعت‌ یا هم‌ خانواده‌هایش‌ در متن‌ آن‌ها نیست‌، اما محتوای‌ آیات‌ به‌ روشنی‌ گویای‌ این‌ است‌ که‌ بدعت‌گذاری‌ در دین‌ امری‌ ناپسند و نارواست‌؛ از جمله‌ اینکه‌ خداوند به‌ مؤمنان‌ می‌گوید: از خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ ببرند و اگر در امری‌ دینی‌ اختلاف‌ نظر داشتند، به‌ کتاب‌ خدا و (سنت‌) پیامبر (ص‌) باز گردند،

[۱۴] نساء/سوره۴، آیه۵۹.

یا به‌ آنان‌ می‌گوید: هر آنچه‌ پیامبر (ص‌) بر ایشان‌ آورده‌ است‌، بگیرند و از هر آنچه‌ او نهی‌ کرده‌ است‌، دست‌ بکشند

[۱۵] حشر/سوره۵۹، آیه۷.

و پیوسته‌ فرمانبردار پیامبر (ص‌) باشند و از او پیروی‌ کنند

[۱۶] اعراف‌/سوره۷، آیه۱۵۶- ۱۵۸.

[۱۷] آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۳۲.

همچنین‌ می‌گوید: هیچ‌ کس‌ را در کاری‌ که‌ خدا و فرستاده‌اش‌ فرمان‌ دهند، اختیاری‌ نیست‌.

[۱۸] احزاب‌/سوره۳۳، آیه۳۶.

خداوند در نکوهش‌ مشرکان‌ می‌گوید: از روزیی‌ که‌ خدا بر ایشان‌ فرود آورده‌ است‌، چرا بخشی‌ را حرام‌ و بخشی‌ را حلال‌ گردانیده‌اند؛ آیا خدا به‌ آنان‌ چنین‌ اجازه‌ای‌ داده‌ است‌، یا بر خدا دروغ‌ می‌بندند؟.

[۱۹] یونس‌/سوره۱۰، آیه۵۹.

در آیه‌ای‌ دیگر به‌ پیامبر (ص‌) می‌گوید: که‌ به‌ کسانی‌ که‌ از او خواسته‌اند تا دینش‌ را تغییر بدهد، اینگونه‌ پاسخ‌ دهد که‌ مرا نرسد که‌ آن‌ را از پیش‌ خود عوض‌ کنم‌ و از چیزی‌ جز آنچه‌ بر من‌ وحی‌ می‌شود، پیروی‌ نمی‌کنم‌.

[۲۰] یونس‌/سوره۱۰، آیه۱۵.

در جای‌ دیگر خداوند به‌ مسلمانان‌ می‌گوید: شما نباید از پیش‌ خود به‌ دروغ‌ چیزی‌ را حلال‌ و چیزی‌ را حرام‌ کرده‌، به‌ خدا نسبت‌ دهید تا بر خدا دروغ‌ بندید.

[۲۱] نحل‌/سوره۱۶، آیه۱۱۶.

افزون‌ بر این‌ها، خداوند کسانی‌ را که‌ حکم‌هایشان‌ مطابق‌ حکم‌ خدا نیست‌، کافر ظالم‌ و فاسق‌ می‌خواند.

[۲۲] مائده‌/سوره۵، آیه۴۴-۴۷.

در آیه‌ای‌ دیگر خداوند کسانی‌ را که‌ بدون‌ اجازه خداوند دینی‌ را از ناحیه خود بسازند، سخت‌ نکوهش‌ می‌کند.

[۲۳] شوری‌/سوره۴۲، آیه۲۱.

مجموع‌ این‌ آیات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دین‌ خداوند قواعد و احکام‌ مشخص‌ و معینی‌ دارد و هیچ‌ کس‌ حق‌ ندارد که‌ آن‌ را تغییر دهد و کم‌ و زیاد کند، یا چیزی‌ را از نزد خویش‌ حلال‌، یا حرام‌ اعلام‌ نماید و اگر کسی‌ به‌ چنین‌ کاری‌ مبادرت‌ ورزد، گناهی‌ بزرگ‌ و نابخشودنی‌ مرتکب‌ شده‌ است‌.

[۲۴] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۳۳- ۴۵، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

۴ – از دیدگاه حدیث‌

روایات‌ بسیاری‌ در مجموعه‌های‌ حدیثی‌ اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌ بدعت‌ گناهی‌ بزرگ‌ و حرامی‌ آشکار است‌ و مسلمانان‌ جداً باید از این‌ کار پرهیز کنند.
فشرده آنچه‌ در روایات‌ درباره بدعت‌ آمده‌، چنین‌ است‌: از امور تازه‌ درست‌ کردن‌ در دین‌ باید پرهیز کرد، زیرا هر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ گمراهی‌ است‌

[۲۵] محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۱، ص۱۶-۱۷، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۲- ۱۹۵۳م‌.

[۲۶] عبدالله دارمی‌، سنن‌، ج۲، ص۴۵، دمشق‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۲۷] احمد برقی‌، المحاسن‌، ج۱، ص۳۲۸، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.

[۲۸] محمد باقر مجلسی‌، بحارالانوار، ج۲، ص۲۶۳، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

هیچ‌ قومی‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ را درست‌ نکردند، مگر آنکه‌ سنتی‌ از میان‌ رفت‌.

[۲۹] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۴، ص۱۰۵، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۳۰] حسن ابن‌ شعبه‌، تحف‌ العقول‌، ج۱، ص۱۵۱، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۷۶ق‌.

کسی‌ که‌ در دین‌ چیز تازه‌ای‌ بیاورد که‌ از دین‌ نیست‌، مردود است‌.

[۳۱] عبدالله دارمی‌، سنن‌، ج۲، ص۴۵، دمشق‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۳۲] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۲، ص۱۳۴۳، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

اگر کسی‌ در اسلام‌ سنت‌ خوبی‌ را پایه‌گذاری‌ کند، هم‌ اجر این‌ کار را می‌برد و هم‌ اجر کسانی‌ را که‌ به‌ این‌ سنت‌ عمل‌ کرده‌اند؛ و اگر کسی‌ سنت‌ بدی‌ را پی‌ریزی‌ نماید، هم‌ گناه‌ این‌کار به‌ دوش‌ اوست‌ و هم‌ گناه‌ کسانی‌ که‌ به‌ این‌کار عمل‌کرده‌اند.

[۳۳] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۴، ص۳۵۷، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۳۴] شیخ‌ مفید، الامالی‌، ج۱، ص۱۹۱، به‌ کوشش‌ استاد ولی‌ و علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.

بدعت‌ گناهی‌ بسیار هولناک‌ و غیرقابل‌ بخشش‌ است‌

[۳۵] محمد باقر مجلسی‌، بحارالانوار، ج۲، ص۲۹۷، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

[۳۶] احمد برقی‌، المحاسن‌، ج۱، ص۳۲۸، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.

گناهی‌ همدوش‌ با کفر

[۳۷] محمد ابن‌بابویه‌، معانی‌ الاخبار، ج۱، ص۳۹۳، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.

[۳۸] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۷، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

چندان‌ که‌ توبه بدعت‌گذار پذیرفته‌ نیست‌.

[۳۹] محمد ابن‌بابویه‌، ثواب‌ الاعمال‌، ج۱، ص۵۸۶ -۵۸۷، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

بدعت‌ فتنه‌ ها را آغاز می‌کند

[۴۰] احمد برقی‌، المحاسن‌، ج۱، ص۳۳۰، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.

و با توحید هیچ‌ سازگاری‌ ندارد.

[۴۱] محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۶، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.

اگر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ در میان‌ مسلمانان‌ ظهور کند، عالِم‌ باید علم‌ خود را اظهار نماید و اگر عالمی‌ این‌ کار را نکند، لعنت‌ خدا بر او باد.

[۴۲] محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.

[۴۳] محمد ابن‌ ابی‌ جمهور، مجلی‌، ج۱، ص۵۷۹، چ‌ سنگی‌، تهران‌، ۱۳۲۹ق‌.

[۴۴] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۵۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

[۴۵] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۷۲-۹۱، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

روایات بسیاری در نکوهش بدعت وارد شده است. برخی از آن‌ها عبارتند از:
۱)« هر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint گمراهی، و فرجام هر گمراهی‌ای آتش است.»

[۴۶] وسائل الشیعه،ج۸، ص۳۳۵.

۲)« هیچ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نهاده نشده مگر آنکه در کنار آن سنّتی ترک شده است.»

[۴۷] وسائل الشیعه،ج۱۶، ص۱۷۵.

۵ – تعاریف مختلف بنا بر مبانی

صاحب‌نظران‌ تعریف‌های‌ مختلفی‌ از بدعت‌ ارائه‌ کرده‌اند که‌ با یک‌ نظر کلی‌ می‌توان‌ این‌ تعریف‌ها را از هم‌ جدا کرد:

۵.۱ – عدم‌ تقسیم‌

تعریفات‌ مبتنی‌ بر عدم‌ تقسیم‌ بدعت‌:
۱.امر تازه‌ای‌ که‌ در شریعت‌ مبنایی‌ ندارد؛ بر این‌ اساس‌، بر امور تازه‌ای‌ که‌ در شریعت‌ دارای‌ مبنایی‌ هستند، شرعاً نمی‌توان‌ نام‌ بدعت‌ نهاد، هرچند از لحاظ لغوی‌ می‌توان‌ آن‌ها را بدعت‌ نامید.

[۴۸] عبدالرحمان ابن‌ رجب‌، جامع‌ العلوم‌ و الحکم‌، ج۱، ص۲۵۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

۲. امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ هیچ‌ پیشینه‌ای‌ در آن‌ ندارد و در مقابل‌ سنت‌ است‌.

[۴۹] احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۲، ۱۵۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

[۵۰] احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۴، ص۲۱۹، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

۳.امر تازه‌ای‌ در دین‌ که‌ پس‌ از پیامبر (ص‌) باب‌ شده‌، ولی‌ نصی‌ به‌ طور خاص‌ برایش‌ نیامده‌ باشد و در عین‌ حال‌ نتوان‌ آن‌ را مصداق‌ قواعد عام‌ و کلی‌ شریعت‌ دانست‌، یا آنکه‌ اساساً آن‌ کار به‌ طور خاص‌ یا عام‌ مورد نهی‌ واقع‌ شده‌ باشد.
بدین‌قرار، ساختن‌ مدرسه‌ و مانند آن‌ بدعت‌ نیست‌؛ چه‌، قواعد عام‌ شرعی‌ دلالت‌ می‌کنند که‌ باید مؤمنان‌ را جای‌ و مسکن‌ داد.
همین‌طور نوشتن‌ کتاب‌های‌ علمی‌ یا درست‌ کردن‌ لباس‌ها و غذاهایی‌ که‌ در روزگار پیامبر (ص‌) باب‌ نبوده‌ است‌، بدعت‌ نیست‌، زیرا کارهایی‌ از این‌ دست‌، در شریعت‌ مشمول‌ قاعده عام‌ حلال‌ بودن‌ هستند.
از سوی‌ دیگر اگر ما کارهایی‌ را که‌ مشمول‌ احکام‌ عام‌ دین‌ هستند، به‌ صورت‌ خاص‌ به‌ جا بیاوریم‌، بدعت‌ به‌ شمار می‌آید.
مثلاً در شریعت‌، نماز کار ستوده‌ای‌ است‌ و مستحب‌ است‌ که‌ در هر زمانی‌ آن‌ را به‌ جای‌ آوریم‌، اما اگر کسی‌ رکعت‌های‌ خاصی‌ در اوقات‌ خاص‌ تعیین‌ کند، بدعت‌ محسوب‌ می‌گردد و خلاصه‌ بدعت‌ یعنی‌ نو درآوردن‌ امری‌ در شریعت‌ که‌ نصی‌ در مورد آن‌ نیامده‌ باشد، خواه‌ اصل‌ آن‌ کار نوآوری‌ باشد، خواه‌ خصوصیتش‌

[۵۱] محمد باقر مجلسی‌، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۰۲-۲۰۳، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

۴.داخل‌ کردن‌ امری‌ در دین‌ که‌ معلوم‌ باشد که‌ از دین‌ نیست‌ و آن‌ را به‌ امر شارع‌ نسبت‌ دادن‌.

[۵۲] محمد حسن‌، آشتیانی‌، بحر الفوائد، ص۸۰، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.

۵.وارد کردن‌ چیزی‌ در دین‌ که‌ از دین‌ نیست‌؛ مثل‌ مباح‌ ساختن‌ یک‌ حرام‌ ، یا حرام‌ کردن‌ یک‌ مباح‌، یا واجب‌ کردن‌ چیزی‌ که‌ واجب‌ نیست‌ و مانند آن‌.

[۵۳] محسن امین‌، کشف‌ الارتیاب‌، ج۱، ص۱۴۳، قم‌، کتابخانه بزرگ‌ اسلامی‌.

۶.راه‌ و روشی‌ در دین‌ ایجاد کردن‌ که‌ ساختگی‌ و شبیه‌ امور دینی‌ باشد؛ با این‌ آهنگ‌ که‌ در عبادت‌ کردن‌ خدا مبالغه‌ گردد (این‌ تعریف‌ فقط شامل‌ بدعت‌ در امور عبادی‌ می‌شود)، یا راه‌ و روشی‌ در دین‌ ایجاد کردن‌ که‌ ساختگی‌ و شبیه‌ به‌ امور دینی‌ است‌ و با این‌ قید که‌ قصد انجام‌ دادن‌ آن‌ کار همان‌ قصدی‌ باشد که‌ درمورد یک‌ روش‌ شرعی‌ به‌ کار می‌رود.

[۵۴] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۲۲، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

۵.۲ – مبتنی‌ بر تقسیم‌

پیش‌ از ذکر نمونه‌هایی‌ از تعریف‌های‌ دسته دوم‌ که‌ مبتنی‌ بر تقسیم‌ بدعت‌ هستند، گفتن‌ این‌ نکته‌ لازم‌ است‌ که‌ پایه‌ و مایه این‌ تعریف‌ها را یک‌ رویداد تاریخی‌ مربوط به‌ خلیفه دوم‌ تشکیل‌ می‌دهد.
عمر در زمان‌ خلافتش‌ چون‌ دید که‌ مردم‌ در ماه‌ رمضان‌ نمازهای‌ مستحبی‌ را به‌ طور انفرادی‌ می‌خوانند، از این‌ کار خوشش‌ نیامد و دستور داد که‌ این‌ نمازها را به‌ صورت‌ جماعت‌ برگذار کنند (نماز تراویح‌).
آنگاه‌ خلیفه‌ گفت‌: البته‌ به‌ جماعت‌ خواندن‌ این‌ نماز با اینکه‌ بدعت‌ است‌، اما بدعت‌ خوبی‌ است‌.

[۵۵] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۲، ص۲۵۲، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۵۶] مالک‌ بن‌ انس‌، الموطأ، ج۱، ص۱۱۴- ۱۱۵، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۳۷۰ق‌/۱۹۵۱م‌.

بدین‌سان‌، برخی‌ از صاحب‌ نظران‌ کوشیده‌اند که‌ مفهوم‌ بدعت‌ را براساس‌ تقسیم‌بندی‌ تعریف‌ کنند.

۵.۲.۱ – تقسیمات‌ دو بخشی‌

۱.بدعت‌ دو گونه‌ است‌: اگر امر تازه‌ای‌ با کتاب‌ ، سنت‌ یا اجماع‌ مخالف‌ باشد، این‌ کار بدعت‌ گمراه‌ کننده‌ است‌.
اما اگر امر تازه‌ای‌ باشد که‌ موجب‌ خیر شود و هیچ‌ کس‌ با آن‌ امر مخالفت‌ نورزد، این‌ بدعت‌ یک‌ نوآوری‌ تازه‌ای‌ است‌ که‌ نکوهیده‌ نیست‌.

[۵۷] بیهقى‌، احمد، مناقب‌ الشافعى‌، ج۱، ص۴۶۹، به‌ کوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، مکتبه دارالتراث‌.

[۵۸] احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، ج۱۳، ص۲۱۲، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

۲.بدعت‌ در دین‌ همه آن‌ امور تازه‌ای‌ را شامل‌ می‌شود که‌ در قرآن‌ و سنت‌ نیامده‌ باشد، اما خود این‌ امور دو گونه‌ است‌: گاهی‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ است‌ که‌ از رهگذر نیت‌ خیری‌ که‌ بدعت‌گذار داشته‌، او را در معرض‌ اجر خدایی‌ قرار داده‌، و وی‌ معذور است‌.
گاهی‌ هم‌ بدعت‌ نکوهیده‌ است‌ و بدعت‌گذار را معذور نمی‌دارد و این‌ نوع‌ از بدعت‌هایی‌ است‌ که‌ بر فساد آن‌ دلیل‌ وجود دارد.

[۵۹] علی ابن‌ حزم‌، الاحکام‌، ج۱، ص۴۳، قاهره‌، ۱۴۰۴ق‌.

[۶۰] محمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج۲، ص۸۷، بیروت‌، ۱۹۶۵م‌.

۳.هر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ موردنهی‌ قرار نگرفته‌ است‌، بلکه‌ تنها آن‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ موردنهی‌ است‌ که‌ با یک‌ سنت‌ ثابت‌ در تضاد باشد و امری‌ شرعی‌ را از میان‌ بردارد.

[۶۱] محمد غزالی‌، احیاء علوم‌ الدین‌، ج۲، ص۴- ۵، بیروت‌، ۱۴۱۷ق‌/۱۹۹۶م‌.

۴.بدعت‌ دو گونه‌ است‌: بدعت‌ هدایت‌ و بدعت‌ گمراهی‌: بدعت‌ گمراهی‌ آن‌ امور تازه‌ای‌ است‌ که‌ برخلاف‌ دستور خدا و پیامبر (ص‌) بوده‌، و در عین‌ حال‌ موردنکوهش‌ و انکار باشد؛ اما بدعت‌ هدایت‌، آن‌ امور تازه‌ای‌ است‌ که‌ مشمول‌ احکام‌ عمومی‌ مستحبات‌ خدا بوده‌، و موردتشویق‌ خدا و پیامبر (ص‌) باشد و این‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ ستوده‌ است‌.

[۶۲] مبارک ابن‌ اثیر، النهایه، ج۱، ص۱۰۶، به‌ کوشش‌ طاهر احمد زاوی‌ و محمود محمد طناحی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.

۵.باید دانست‌ که‌ هر آنچه‌ پس‌ از پیامبر (ص‌) پدیدار شد، بدعت‌ بود.
آن‌ دسته‌ اموری‌ که‌ با اصول‌ و قواعد سنت‌ آن‌ حضرت‌ موافق‌ است‌، پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ نیکوست‌ و هرآنچه‌ با آن‌ قواعد مخالف‌ است‌، بدعت‌ بد و گمراهی‌ است‌.

[۶۳] جریر بن‌ عطیه‌، دیوان‌، ج۱، ص۱۹۷- ۱۹۸، شرح‌ یوسف‌ عید، بیروت‌، ۱۹۹۱م‌.

[۶۴] محمد اعلی تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، ج۱، ص۱۳۳، به‌ کوشش‌ محمد وجیه‌ و دیگران‌، استانبول‌، ۱۴۰۴ق‌.

۵.۲.۲ – تقسیمات‌ پنج‌ بخشی‌

ظاهراً نخستین‌ کسی‌ که‌ این‌ تقسیم‌ بندی‌ را مطرح‌ کرد، ابن‌ عبدالسلام‌ (ه م‌) بود.
او بر آن‌ است‌ که‌ بدعت‌ را می‌توان‌ براساس‌ احکام‌ خمسه فقهی‌ وجوب‌، استحباب‌، حرمت‌، کراهت‌ و اباحه‌ تقسیم‌بندی‌ کرد: مثلاً خواندن‌ نحو برای‌ فهمیدن‌ کلام‌ خدا پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ واجب‌ است‌.
ساختن‌ مهمانسرا و مدرسه‌ و خواندن‌ نماز تراویح‌ از زمره بدعت‌های‌ مستحب‌ است‌.
پدیدار شدن‌ مذاهبی‌ همچون‌ جبریه‌ و قدریه‌ از بدعت‌های‌ حرام‌ است‌.
آراستن‌ مسجدها از بدعت‌های‌ مکروه‌ ، و مصافحه‌ پس‌ از نماز صبح‌ و عصر از بدعت‌های‌ مباح‌ است‌.

[۶۵] عبدالعزیز ابن‌ عبدالسلام‌، قواعد الاحکام‌، ج۲، ص۲۰۴- ۲۰۵، به‌ کوشش‌ طه‌ عبدالرئوف‌ سعد، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.

[۶۶] محیی‌الدین نووی‌، تهذیب‌ الاسماء و اللغات‌، ج۲، ص۲۲، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌.

[۶۷] احمد قرافی‌، الفروق‌، ج۴، ص۲۰۲- ۲۰۵، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

گفتنی‌ است‌ که‌ شهید اول‌ از فقهای‌ مشهور امامیه‌ نیز معتقد به‌ همین‌ تقسیم‌ بندی‌ درمورد بدعت‌ است‌.

[۶۸] محمد شهید اول‌، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۴۴-۱۴۶، به‌ کوشش‌ عبدالهادی‌ حکیم‌، قم‌، مکتبه المفید.

محمدباقر مجلسی‌ با استناد به‌ یک‌ روایت‌، نظر شهید اول‌ را موردانتقاد قرار می‌دهد و می‌گوید: هر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ بدون‌ استثناء حرام‌ و افترا بر خدا و رسول‌ است‌.

[۶۹] محمد باقر مجلسی‌، مرآه العقول‌، ج۱، ص۱۹۳، به‌ کوشش‌ هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌، تهران‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۳۶۳ش‌.

شاطبی‌ نیز به‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ معترض‌ است‌.
او می‌گوید: کسانی‌ مثل‌ ابن‌ عبدالسلام‌ و قرافی‌ که‌ به‌ چنین‌ تقسیمی‌ قائلند، مبنایشان‌ این‌ است‌ که‌ ادله تحریم‌ بدعت‌ کلی‌ و عام‌ نیست‌ و مختص‌ دارد.
به‌ نظر شاطبی‌ خود این‌ تقسیم‌بندی‌ بدعت‌ است‌ و هیچ‌ دلیل‌ دینی‌ و شرعی‌ بر این‌ تقسیم‌ دلالت‌ نمی‌کند و این‌ تقسیم‌بندی‌ فی‌ نفسه‌ متناقض‌ است‌، زیرا بدعت‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ هیچ‌ دلیل‌ شرعی‌ بر آن‌ دلالت‌ نکند؛ چه‌، اگر چیزی‌ وجود داشته‌ باشد که‌ بر وجوب‌، استحباب‌ یا اباحه آن‌ دلیل‌ شرعی‌ داشته‌ باشیم‌، دیگر آن‌ چیز بدعت‌ به‌ حساب‌ نمی‌آید و آن‌ عمل‌ مصداق‌ قواعد کلی‌ دستورات‌ شرعی‌ یا مباحات‌ می‌شود.
پس‌ جمع‌ کردن‌ میان‌ اینکه‌ این‌ اشیاء را بدعت‌ بدانیم‌ با آنکه‌ این‌ ادله‌ بر وجوب‌، استحباب‌ یا اباحه آن‌ دلالت‌ کند، جمع‌ میان‌ دو امرِ متنافی‌ است‌.

[۷۰] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۱۳۰، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

به‌ هر حال‌، به‌ نظر می‌رسد که‌ صاحب‌نظرانی‌ که‌ طرفدار این‌ تقسیم‌بندی‌ بودند، معنای‌ لغوی‌ بدعت‌ را با معنای‌ اصطلاحی‌ آن‌ خلط کرده‌اند.
بدعت‌ از لحاظ تقسیم‌ تاریخی‌: برخی‌ از سلفی‌ گرایان‌( سلفیه‌ ) با عنایت‌ به‌ اینکه‌ تقسیمات‌ دو بخشی‌ و پنج‌ بخشی‌ را مردود دانسته‌اند، با استناد به‌ حدیثی‌ منسوب‌ به‌ پیامبر (ص‌) که‌ فرموده‌اند: «بهترین‌ مردم‌ میان‌ امت‌ من‌ مردم‌ قرنیند که‌ در آن‌ می‌زیم‌، آنگاه‌ پس‌ از آن‌ و آنگاه‌ پس‌ از آن‌»

[۷۱] احمد ابن‌ حجر عسقلانی‌، فتح‌ الباری‌، باب‌ فضائل‌ اصحاب‌ النبی‌بیروت‌، دارالمعرفه‌.

برآنند که‌ معیار تعریف‌ بدعت‌ و بازشناسی‌ آن‌ از سنت‌ ۳ قرن‌ اول‌ هجری‌ است‌.
آنان‌ معتقدند که‌ هر آنچه‌ در این‌ ۳ قرن‌ رخ‌ داده‌، در زمره سنت‌ است‌ و هر آنچه‌ پس‌ از این‌ ۳ قرن‌ روی‌ داده‌، بدعت‌ است‌.

[۷۲] محسن امین‌، کشف‌ الارتیاب‌، ج۱، ص۱۴۲، قم‌، کتابخانه بزرگ‌ اسلامی‌.

گذشته‌ از تفسیرهای‌ مختلفی‌ که‌ در باب‌ حدیث‌ِ یاد شده‌ وجود دارد، داده‌های‌ روشن‌ تاریخی‌ گویای‌ این‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ در ۳ قرن‌ اول‌ بر یک‌ مشی‌ واحد نبوده‌اند تا بتوان‌ باورها و کردارهای‌ آنان‌ را از مسلمانان‌ قرن‌های‌ بعدی‌ متمایز ساخت‌.
بدین‌سان‌، گذشته‌ از اینکه‌ تناقضات‌ موجود در این‌ روایت‌ صحت‌ آن‌ را خدشه‌دار می‌سازد، نمی‌توان‌ مفهوم‌ «سلف‌» را که‌ برساخته‌ از آن‌ روایت‌ است‌، به‌ صورت‌ یک‌ عنوان‌ مشخص‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ فرقه معینی‌ از مسلمانان‌ را با اندیشه‌ای‌ معین‌ شامل‌ شود.

[۷۳] جعفر سبحانی‌، البدعه و آثارها الموبقه، ج۱، ص۴۶- ۵۵، قم‌، ۱۴۱۵ق‌.

۶ – بدعت‌ حقیقی‌ و نسبی‌

شاطبی‌ در الاعتصام‌ (که‌ یکسره‌ به‌ بحث‌ درباره بدعت‌ اختصاص‌ دارد) بدعت‌ را به‌ حقیقی‌ و نسبی‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌.
بدعت‌ حقیقی‌ آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ دلیل‌ شرعی‌ اعم‌ از کتاب‌، سنت‌، اجماع‌ و استدلال‌ به‌ طور اجمالی‌ یا تفصیلی‌ بر آن‌ دلالت‌ نکند و به‌ همین‌ سبب‌ بدعت‌ نامیده‌ شده‌ که‌ امری‌ تازه‌ و بدون‌ پیشینه‌ است‌ (هر چند شخص‌ بدعت‌گذار خود ادعا می‌کند که‌ آن‌ چیز را از دلایل‌ شرعی‌ برگرفته‌، و از چارچوب‌ شریعت‌ خارج‌ نشده‌ است‌).
اما بدعت‌ نسبی‌ امری‌ دو سویه‌ است‌؛ چه‌، نسبت‌ به‌ یک‌ اعتبار، مستند به‌ ادله شرعی‌ است‌ و از این‌رو، نمی‌توان‌ آن‌ را بدعت‌ شمرد؛ اما نسبت‌ به‌ اعتباری‌ دیگر فاقد هرگونه‌ سند شرعی‌ است‌ و هیچ‌ تفاوتی‌ با بدعت‌ حقیقی‌ ندارد.
از این‌روست‌ که‌ می‌توان‌ آن‌ را بدعت‌ نسبی‌ نامید؛ مثل‌ نماز نافله‌ که‌ فی‌ نفسه‌ مشروع‌ است‌، اما اگر کسی‌ آن‌ را واجب‌ تلقی‌ کند، بدعت‌ می‌شود؛ گرچه‌ بدعت‌ نسبی‌ هم‌ به‌ نوبه خود دو گونه‌ است‌: یک‌ نوعش‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ است‌ که‌ سخت‌ نزدیک‌ به‌ بدعت‌ حقیقی‌ است‌ و نوع‌ دیگرش‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ است‌ که‌ از بدعت‌ حقیقی‌ چندان‌ دور است‌ که‌ سخت‌ شبیه‌ به‌ یک‌ سنت‌ ناب‌ است‌.

[۷۴] ابراهیم شاطبی‌، الاعتصام‌، ج۱، ص۹۷-۲۰۰، به‌ کوشش‌ خالد عبدالفتاح‌ سبل‌ ابوسلمان‌، بیروت‌، ۱۴۱۶ق‌/ ۱۹۹۶م‌.

۷ – مصادیق

این‌ بخش‌ در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ است‌ که‌ چه‌ عملی‌ بدعت‌ است‌؟ و چه‌ کسی‌ بدعت‌گذار؟ تاریخ‌ مسلمانان‌ به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ از قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ بعد فرقه‌ها و مذاهب‌ مختلفی‌ پیدا شدند و هر فرقه‌ باورها و گرایش‌های‌ مخصوص‌ به‌ خود را داشت‌ و هر یک‌ – به‌ استثنای‌ فرقه‌هایی‌ معدود – خود را یکسره‌ بر حق‌ و بر آیین‌ و سنت‌ پیامبر (ص‌) می‌دانست‌ و دیگر فرقه‌ها را به‌ بددینی‌ و بدعت‌ متهم‌ می‌کرد.
ابن‌ رشد می‌گوید: هر فرقه‌ای‌ بر این‌ گمان‌ است‌ که‌ بر شریعت‌ و دین‌ اصیل‌ است‌ و فرقه مخالف‌ او یا بدعت‌گذار است‌، یا کافر .

[۷۵] محمد ابن‌ رشد، مناهج‌ الادله فی‌ عقائد المله، ج۱، ص‌۱۳۳، به‌ کوشش‌ محمود قاسم‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

بر این‌ اساس‌ پاسخ‌ هر فرقه‌ به‌ پرسش‌ بالا با پاسخ‌ دیگر فرقه‌ها متفاوت‌ است‌.
در میان‌، حنابله‌ – و به‌ دنبال‌ آنان‌ وهابیه‌

[۷۶] گلدسیهر، ا، العقیده و الشریعه فی‌ الاسلام‌، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷، ترجمه محمدیوسف‌ موسی‌ و دیگران‌، قاهره‌، دارالکتب‌ الحدیثه‌.

– بیش‌ از همه‌ از اتهام‌ بدعت‌ برای‌ نامشروع‌ قلمداد کردن‌ باورها و آیین‌های‌ دیگر فرقه‌ها استفاده‌ کرده‌اند.
اینان‌ با این‌ مبنا که‌ باید از سلف‌ صالح‌، یعنی‌ صحابه‌ و تابعین‌ و محدثان‌ بزرگ‌ قرن‌ ۱-۳ق‌ پیروی‌ کرد، با هر امر تازه‌ای‌ به‌ ستیزه‌ برمی‌خاستند.
ابن‌ تیمیه‌ (ه م‌) از سردمداران‌ این‌ جریان‌ فکری‌ است‌.
از نظر او همگی‌ متکلمان‌ اعم‌ از شیعه‌ ، معتزله‌ ، جهمیه‌ ، اشاعره‌ و خوارج‌ بدعت‌گذارند و همه فلاسفه‌ از جمله‌ فارابی‌ و ابن‌ سینا نیز در دام‌ بدعت‌ گرفتار آمده‌اند.

[۷۷] احمد ابن‌ تیمیه‌، مجموعه الرسائل‌ و المسائل‌، ج۱، ص۳۶۳، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

[۷۸] احمد ابن‌ تیمیه‌، مجموعه الرسائل‌ و المسائل‌، ج۵، ص۳۷۳، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

[۷۹] احمد ابن‌ تیمیه‌، «العقیده الحمویه الکبری‌»، ج۱، ص۴۲۵- ۴۲۹، مجموعه الرسائل‌ الکبری‌، بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.

[۸۰] احمد ابن‌ تیمیه‌، موافقه صحیح‌ المنقول‌ لصریح‌ المعقول‌، ج۱، ص۳۶۳، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.

[۸۱] احمد ابن‌ تیمیه‌، مجموعه التفسیر،ص۳۶۰، به‌ کوشش‌ عبدالصمد شرف‌الدین‌، بمبئی‌، ۱۳۷۴ق‌/۱۹۵۴م‌.

[۸۲] عبدالحسین امینی‌، الغدیر، ج۳، ص۱۴۸، بیروت‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.

او حتی‌از برگذاری‌ جشن های‌دینی‌ نیز انتقاد می‌کند.

[۸۳] ابن‌ تیمیه‌، احمد، اقتضاء الصراط المستقیم‌، ج۲، ص۵۸۱، به‌ کوشش‌ ناصر ابن‌ عبدالکریم‌ عقل‌، ریاض‌، ۱۴۱۳ق‌/۱۹۹۳م‌؛

[۸۴] جعفر مرتضی عاملی‌، ج۱، ص۵۰، المواسم‌ و المراسم‌، تهران‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۷م‌.

گرایش‌ کهنه اصحاب‌ حدیث‌ هرگونه‌ پرسش‌ و تفکر را در دین‌ بدعت‌ می‌دانست‌و علم‌ کلام‌ و فلسفه‌ را نامشروع‌قلمداد می‌کرد.

[۸۵] محمود ابن‌ ملاحمی‌، المعتمد، ج۱، ص۷۲-۷۶، به‌ کوشش‌ مکدرموت‌ و مادلونگ‌، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.

[۸۶] علی سبکی‌، السیف‌ الصقیل‌، ج۱، ص۱۲۷، قاهره‌، مکتبه زهران‌.

[۸۷] حسین بغوی‌، شرح‌ السنه، ج۱، ص۲۱۷، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارناؤوط و محمدزهیر شاویش‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

بر این‌ مبنا، قرطبی‌ ترجمه کتاب‌های‌ یونانی‌ و آوردن‌ فرهنگ‌ فلسفی‌ را در میان‌ مسلمانان‌ بدعت‌ می‌خواند و مأمون‌ را که‌ سرمنشأ این‌ کار بود، بدعت‌گذار می‌داند

[۸۸] محمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۴، بیروت‌، ۱۹۶۵م‌.

[۸۹] ابن‌ عساکر، على‌، تبیین‌ کذب‌ المفتری‌، ص۳۳۳، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.

پاسخ‌ متکلمان‌ در برابر اصحاب‌ حدیث‌ این‌ بود که‌ بدعت‌ کار ما نیست‌، بلکه‌ کار خود شماست‌!.

[۹۰] علی اشعری‌، «رساله فی‌ استحسان‌ الخوض‌ فی‌ علم‌ الکلام‌»، ج۱، ص۸۷ – ۸۸، همراه‌ اللمع‌، به‌ کوشش‌ ری‌ مکارتی‌، بیروت‌، ۱۹۵۲م‌.

متکلمان‌ به‌ نوبه خود فیلسوفان‌ را بدعت‌گذار می‌دانند و ابن‌ رشد چنین‌ پاسخ‌ می‌دهد که‌ اشاعره‌، معتزله‌، باطنیه‌ و حشویه‌ همگی‌ سخت‌ گرفتار تأویلات‌ بدعت‌ آمیزند.

[۹۱] علی اشعری‌، «رساله فی‌ استحسان‌ الخوض‌ فی‌ علم‌ الکلام‌»، ج۱، ص۸۷ – ۸۸، همراه‌ اللمع‌، به‌ کوشش‌ ری‌ مکارتی‌، بیروت‌، ۱۹۵۲م‌.

اشاعره‌ همه فرقه‌های‌ جز خود – از جمله‌ جبریه‌ ، معتزله‌، شیعه‌ و باطنیه‌ – را اهل‌ بدعت‌ می‌دانند

[۹۲] محمد ملطی‌، التنبیه‌ و الرد علی‌ اهل‌ الاهواء و البدع‌، ج۱، ص۵، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، مکتب‌ نشر الثقافه الاسلامیه‌، ۱۳۶۸ق‌/۱۹۴۹م‌.

[۹۳] ابن‌ عساکر، على‌، تبیین‌ کذب‌ المفتری‌، ص۱۱۳، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.

[۹۴] عبدالله یافعی‌، مرهم‌ العلل‌ المعضله، ص۹۹، به‌ کوشش‌ اد راس‌، کلکته‌، ۱۹۱۰م‌.

[۹۵] محمد غزالی‌، فضائح‌ الباطنیه، ج۱، ص۱۸-۱۹، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۴م‌.

معتزله‌ این‌ اتهام‌ را درمورد مرجئه‌ و اشاعره‌ صادق‌ می‌دانند.

[۹۶] ابن‌ عساکر، على‌، تبیین‌ کذب‌ المفتری‌، ص۱۱۳، ص۱۰۸، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.

[۹۷] شیخ‌ مفید، اوائل‌ المقالات‌، ج۱، ص۴۹، قم‌، ۱۴۱۳ق‌.

اهل‌ سنت‌ همه فرقه‌های‌ جز خود را اهل‌ بدعت‌ می‌شمرند.

[۹۸] فضل‌ بن‌ شاذان‌، الایضاح‌، ج۱، ص۴، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۵۱ش‌.

[۹۹] محمد کراجکی‌، التعجب‌ من‌ اغلاط العامه فی‌ مسأله الامامه، ج۱، ص۱۵۰، به‌ کوشش‌ فارس‌ حسون‌ کریم‌، قم‌، ۱۴۲۱ق‌.

امامیه‌ نیز به‌ نوبه خود اهل‌ سنت‌، غلات‌ ، معتزله‌، خوارج‌ و صوفیه‌ را اهل‌ بدعت‌ می‌دانند.

[۱۰۰] محمد ابن‌بابویه‌، الاعتقادات‌، ج۱، ص۹۷، به‌ کوشش‌ عصام‌ عبدالسید، قم‌، ۱۴۱۳ق‌/۱۳۷۱ش‌.

[۱۰۱] محمد حر عاملی‌، رساله الاثنی‌ عشریه فی‌ الرد علی‌ الصوفیه، ج۱، ص۱۹۰، قم‌، ۱۴۰۸ق‌.

[۱۰۲] محمد علی وحید بهبهانی‌، ج۱، ص۸۴، خیراتیه‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌، ۱۴۱۲ق‌.

[۱۰۳] حسن‌ علامه حلی‌، منهاج‌ الکرامه، ج۱، ص۱۱۱، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ مبارک‌، قم‌، ۱۳۷۹ش‌.

آنان‌ همچنین‌ کارهای‌ برخی‌ از خلفا را بدعت‌ قلمداد کرده‌اند.

[۱۰۴] علی ابوالقاسم‌ کوفی‌، الاستغاثه، ج۱، ص۵، نجف‌، ۱۳۶۸ق‌.

[۱۰۵] حدیقه‌ الشیعه، منسوب‌ به‌ مقدس‌ اردبیلی‌، ص۲۳۲، تهران‌، انتشارات‌ علمیه اسلامیه‌.

۷.۱ – بیان بعضی از مصادیق

بعضی مصادیق روشن بدعت عبارت است از:
۱) اذان دوم یا سوم در روز جمعه

[۱۰۶] جواهر الکلام،ج۹، ص۳۰.

۲) گفتن جمله «الصلاه خیر من النّوم» در اذان صبح

[۱۰۷] جواهرالکلام،ج۹، ص۷۹.

۳) خواندن نوافل شب‌های ماه رمضان (نماز تراویح) به جماعت
۴) تقدّم خطبه‌ها بر نماز در نماز عید فطر و ‌عید قربان

[۱۰۸] جواهر الکلام،ج۱۱، ص۳۹۷.

۴)بنیان نهادن قیاس، استحسان و مصالح مرسله (استصلاح) به عنوان ادلّه استنباط احکام شرعی.

۸ – پیشینه

۸.۱ – ریشه‌ها در دوره پیش‌ از اسلام‌

ویژگی‌های‌ دین‌ جاهلی‌ عرب‌، اقتضای‌ پذیرش‌ وسیعی‌ نسبت‌ به‌ نوآوری‌ در حیطه رسوم‌ خود داشت‌؛ اما در دوره اسلامی‌، با این‌ نوآوری‌ها برخوردی‌ دوگانه‌ شده‌ است‌.
عالمان‌ مسلمان‌ ضمن‌ مقایسه رسوم‌ِ نهاده‌ شده‌ در عصر جاهلی‌ با سنن‌ اسلامی‌ – بسته‌ به‌ تناسب‌ یا تنافر رسوم‌ جاهلی‌ با آن‌ها – نسبت‌ به‌ آنچه‌ در دوره جاهلیت‌ رخ‌ داده‌ بود، ارزیابی‌ متفاوتی‌ داشته‌اند.
به‌ عنوان‌ نمونه‌، در همان‌ حال‌ که‌ رسوم‌ شرک‌آمیزِ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ عمرو بن‌ لُحَی‌ّ ، بدعت‌ تلقی‌ می‌شده‌،

[۱۰۹] عبدالرحمان سهیلی‌، الروض‌ الانف‌، ج۱، ص۱۶۶، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ وکیل‌، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌/ ۱۹۶۷م‌.

[۱۱۰] یاقوت‌، بلدان‌، ج۴، ص۳۳۶.

آیین‌ها و قوانین‌ِ وضع‌ شده‌ از سوی‌ عبدالمطلب‌ بن‌ هاشم‌ با نگاه‌ تحسین‌ آمیز نگریسته‌ شده‌ است‌.

[۱۱۱] محمد ابن‌بابویه‌، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ج۴، ص۳۶۵-۳۶۶، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۳۶۳ش‌.

[۱۱۲] محمد ابن‌بابویه‌، الخصال‌، ص۳۱۲، به‌کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۳۶۲ش‌.

کاربرد دو مورد از مشتقات‌ بدعت‌ در معنایی‌ مرتبط با معنای‌ اصطلاحی‌ در قرآن‌ کریم‌

[۱۱۳] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

[۱۱۴] احقاف/سوره۴۶، آیه۹.

حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ معنای‌ بدعت‌ در عصر نزول‌ قرآن‌ کریم‌، در حال‌ شکل‌ گرفتن‌ بوده‌ است‌.
حکایت‌ مشهور که‌ ابولهب‌ دعوت‌ پیامبر (ص‌) را دعوت‌ به‌ «بدعت‌ و ضلالت‌» می‌خواند،

[۱۱۵] عبدالملک ابن‌ هشام‌، السیره النبویه، ج۲، ص۲۷۰، به‌ کوشش‌ طه‌ عبدالرئوف‌ سعد، بیروت‌، ۱۹۷۵م‌.

[۱۱۶] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۳، ص۴۹۲-۴۹۳، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۱۱۷] طبری‌، تاریخ‌، ج۲، ص۳۴۸-۳۴۹.

حتی‌ از مفهوم‌ شکل‌ گرفته بدعت‌ در اوایل‌ عصر اسلامی‌ فاصله‌ دارد و اعتبار آن‌ باید با تردید نگریسته‌ شود.

۸.۲ – در عصر نبوی‌

در میان‌ تعابیر قرآنی‌، آنچه‌ رابطه‌ای‌ محسوس‌ با مفهوم‌ بدعت‌ دارد، تعبیر «ابتداع‌» در آیه شریفه ۲۷ سوره حدید

[۱۱۸] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

است‌؛ این‌ آیه‌ که‌ با سخن‌ از مهرورزی‌ پیروان‌ دین‌ مسیح‌ (ع‌) آغاز شده‌، به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ که‌ رهبانیت‌ در میان‌ مسیحیان‌، رسمی‌ از سر «ابتداع‌» (برساختگی‌) بوده‌، و امری‌ از جانب‌ خدا نبوده‌ است‌.
در ادامه همان‌ آیه‌، نسبت‌ به‌ این‌ رهبانیت‌ بر ساخته مسیحیان‌ در کلماتی‌ کوتاه‌، موضع‌گیری‌ شده‌ است‌؛ در نگاهی‌ ساده‌ به‌ این‌ موضع‌گیری‌، چنین‌ می‌نماید که‌ قرآن‌ سعی‌ دارد در عین‌ تأکید بر الهی‌ نبودن‌ منشأ رهبانیت‌ و اصلاح‌ نگاه‌ مخاطبان‌ نسبت‌ به‌ روش‌ زندگی‌ معنوی‌، اصل‌ «جست‌ و جوی‌ رضای‌ الهی‌»

[۱۱۹] جامع‌التواریخ‌، به‌کوشش‌ محمدروشن‌ و مصطفی‌ موسوی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ش‌.

در این‌ رسم‌ «ابتداعی‌» را ارج‌ نهد، پای‌بند نبودن‌ برخی‌ به‌ رسوم‌ رهبانیت‌ را به‌ نقد گیرد و بر اجر آنان‌ که‌ از سر اخلاص‌ این‌ راه‌ را در پیش‌ گرفته‌اند، صحه‌ گذارد.
این‌ برداشت‌ در بسیاری‌ از تفاسیر نیز تأیید شده‌ است‌.

[۱۲۰] عبدالرحمان ابن‌ جوزی‌، زاد المسیر، ج۷، ص۳۱۱، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌.

[۱۲۱] سیوطی‌، الدر المنثور، ج۸، ص۶۵ -۶۶، بیروت‌، ۱۹۹۳م‌.

حتی‌ برخی‌ روایات‌ تفسیری‌ حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ اگر امتی‌ به‌ بدعت‌ امری‌ را بر خود لازم‌ گرداند، پایداری‌ و وفای‌ بدان‌ بر او واجب‌ خواهد بود.

[۱۲۲] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌الاوسط، ج۷، ص۲۶۲، به‌ کوشش‌ طارق‌ بن‌عوض‌الله‌ و عبدالمحسن‌ حسینی‌، قاهره‌، ۱۴۱۵ق‌/ ۱۹۹۵م‌.

در زمان‌ حیات‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌)، بدعت‌ کمتر زمینه‌ای‌ برای‌ وقوع‌ داشته‌ است‌، اما چنین‌ می‌نماید که‌ در اواخر عصر نبوی‌، انحرافات‌ دینی‌ مجالی‌ محدود برای‌ بروز یافته‌ بود که‌ بازتاب‌ آن‌ در برخوردهای‌ پیامبر (ص‌) با این‌ جریان‌ها دیده‌ می‌شود؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ باید به‌ اقدام‌ برخی‌ افراد به‌ انتساب‌ سخنانی‌ دروغ‌ به‌ پیامبر (ص‌)،

[۱۲۳] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۱، ص۵۲، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۱۲۴] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۱، ص۴۳۴، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۱۲۵] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۱، ص۱۰، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

روی‌ آوردن‌ کسانی‌ به‌ عبادت‌ورزی‌ و دنیاگریزی‌ افراطی‌

[۱۲۶] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۵، ص۱۹۴۹، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۱۲۷] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۲، ص۱۰۲۰، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

و اقدام‌ گروهی‌ به‌ ایجاد « مسجد ضِرار »

[۱۲۸] عبدالملک ابن‌ هشام‌، السیره النبویه، ج۵، ص۲۱۱، به‌ کوشش‌ طه‌ عبدالرئوف‌ سعد، بیروت‌، ۱۹۷۵م‌.

[۱۲۹] محمد ابن‌ سعد، الطبقات‌ الکبری‌، ج۳، ص۴۶۶، بیروت‌، دارصادر.

اشاره‌ کرد.
چنین‌ اوضاعی‌ برای‌ رخ‌ نمودن‌ پدیده بدعت‌ بی‌زمینه‌ نیست‌ و به‌ نظر می‌رسد که‌ اواخر عصر نبوی‌، دوره‌ای‌ مهم‌ در جریان‌ شکل‌گیری‌ مفهوم‌ بدعت‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ بوده‌ است‌.
روشن‌ترین‌ نمونه‌، خطبه‌ای‌ مربوط به‌ اواخر زندگی‌ پیامبر (ص‌) است‌ که‌ با اسانید متنوع‌ و در منابع‌ گوناگون‌ اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ به‌ نقل‌ از صحابیانی‌ چون‌ جابر بن‌ عبدالله‌ ، ابن‌ مسعود و عِرْباض‌ بن‌ ساریه‌ به‌ ثبت‌ آمده‌، و در دو سده نخستین‌ در بوم‌های‌ گوناگون‌ حجاز و شام‌ و عراق‌ تداول‌ داشته‌ است‌.
با وجود تفاوتی‌ که‌ در ضبط عبارت‌ این‌ خطبه‌ دیده‌ می‌شود، جمله کلیدی‌ «شرّالامور مُحدَثاتها» (بدترین‌امور امور نو برآمده‌ است‌) در گونه‌های‌ مختلف‌ از روایت‌ این‌ خطبه‌ محفوظ مانده‌ است‌.
در اغلب‌ روایت‌های‌ این‌ خطبه‌، پس‌ از جمله یاد شده‌، تعبیر «کل‌ مُحدَثه بدعه و کل‌ بدعه ضلاله» نیز ثبت‌ شده‌ که‌ دارای‌ اهمیت‌ تاریخی‌ بسیاری‌ است‌.
این‌ عبارت‌ در پی‌ آن‌ است‌ تا بدعت‌ را از یک‌ سو با مفهوم‌ شناخته‌ شده‌تر «محدثه‌/حَدَث‌» پیوند دهد و از دیگرسو آن‌ را از مصادیق‌ گمراهی‌ شمارد و بر بار معنایی‌ منفی‌ آن‌ تأکید گذارد.

[۱۳۰] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۲، ص۵۹۲، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

[۱۳۱] سلیمان ابوداوود سجستانی‌، سنن‌، ج۴، ص۲۰۰، به‌ کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، داراحیاء السنه النبویه‌.

[۱۳۲] محمد ترمذی‌، سنن‌، ج۵، ص۴۴، به‌ کوشش‌ احمد محمدشاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌ بب.

[۱۳۳] احمد نسایی‌، سنن‌، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.

[۱۳۴] محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۱، ص۱۵- ۱۸، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۲- ۱۹۵۳م‌.

[۱۳۵] محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۷، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.

[۱۳۶] علی قمی‌، تفسیر، ج۱، ص۲۹۱، نجف‌، ۱۳۸۶-۱۳۸۷ق‌.

[۱۳۷] شیخ‌ مفید، الامالی‌، ج۱، ص۱۸۸، به‌ کوشش‌ استاد ولی‌ و علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.

[۱۳۸] شیخ‌ مفید، الامالی‌، ج۱، ص۲۱۱، به‌ کوشش‌ استاد ولی‌ و علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.

افزون‌ بر این‌ حدیث‌ ، احادیث‌ نبوی‌ متعدد دیگری‌ نیز در منابع‌ ثبت‌ شده‌ که‌ در آن‌ از مفهوم‌ بدعت‌ و ویژگی‌های‌ آن‌ سخن‌ رفته‌ است‌؛ اما هیچ‌یک‌ از آن‌ها از شهرت‌ حدیث‌ پیشین‌ برخوردار نبوده‌اند.

[۱۳۹] محمد ترمذی‌، سنن‌، ج۵، ص۴۵، به‌ کوشش‌ احمد محمدشاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌ بب.

[۱۴۰] محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۱، ص۷۶، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۲- ۱۹۵۳م‌.

[۱۴۱] محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۹۵۶، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۲- ۱۹۵۳م‌.

[۱۴۲] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۱، ص۳۹۹، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۱۴۳] علی دارقطنی‌، سنن‌، ج۴، ص۲۰، به‌ کوشش‌ عبدالله‌ هاشم‌ یمانی‌، بیروت‌، ۱۳۸۶ق‌/۱۹۶۶م‌.

[۱۴۴] احمد برقی‌، المحاسن‌، ص۲۰۷-۲۰۸، به‌ کوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، ۱۳۳۱ش‌.

[۱۴۵] محمد کلینی‌، الاصول‌ من‌ الکافی‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۸۸ق‌.

چند حدیث‌ نبوی‌ درباره پرهیز از همنشینی‌ با بدعت‌گذاران‌ و ضرورت‌ طرد کردن‌ آنان‌ نیز وارد شده‌ که‌ دارای‌ اسانیدی‌ منفرد است‌ و مضمون‌ آن‌ها ممکن‌ است‌ بازتاب‌ اندیشه‌های‌ عصر صحابه‌ یا تابعین‌ بوده‌ باشد.

[۱۴۶] عبدالله حمیری‌، قرب‌ الاسناد، ص۱۰۴، تهران‌، مکتبه نینوی‌ الحدیثه‌.

[۱۴۷] حمزه سهمی‌، تاریخ‌ جرجان‌، ص۲۶۴، به‌ کوشش‌ محمد عبدالمعیدخان‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

گفتنی‌ است‌ که‌ تقابل‌ معنایی‌ بدعت‌ و سنت‌، در شماری‌ از احادیث‌ مشهور نبوی‌ تکرار گشته‌، و این‌ نظریه‌ را قابل‌ تکیه‌ می‌سازد که‌ بدعت‌ به‌ عنوان‌ مفهوم‌ مقابل‌ سنت‌ از عصر نبوی‌ پای‌ گرفته‌ است‌.

۸.۳ – در عصر صحابه‌ و تابعین

پیش‌ از طرح‌ هرگونه‌ بحثی‌ درباره مفهوم‌ بدعت‌ در عصر صحابه‌ و تابعین‌، باید بر این‌ نکته‌ تأکید کرد که‌ از دریچه نگاه‌ یک‌ مورخ‌ به‌ گفت‌ و گوهای‌ برجای‌ مانده‌ از آن‌ عصر، نقشی‌ پر رنگ‌ از مسأله بدعت‌ به‌ چشم‌ می‌آید.
اجمالاً می‌دانیم‌ که‌ برخی‌ از شخصیت‌های‌ پرنفوذ صحابه‌ – به‌ ویژه‌ بعضی‌ از خلفا – خود را مجاز می‌شمرده‌اند که‌ برپایه دریافت‌ عمومی‌ خود از کلیات‌ِ تعالیم‌ اسلام‌، در مواردی‌ رأی‌ شخصی‌ را معمول‌ دارند و افزون‌ بر تصمیمات‌ حکومتی‌ و امور اقتصادی‌، گاه‌ به‌ نهادن‌ سنتی‌ در مسائل‌ حقوق‌ خصوصی‌ و حتی‌ عبادی‌، مبادرت‌ ورزیده‌اند.
برجسته‌ترین‌ نمود این‌ برخورد، ایجاد رسم‌ « نماز تَراویح‌ » از سوی‌ خلیفه دوم‌ است‌.
برپایه آنچه‌ از منابع‌ تاریخی‌ برمی‌آید، در اواخر دوره خلافت‌ عمر، سنت‌ شیخین‌ (دو خلیفه نخستین‌) به‌ عنوان‌ سنتی‌ لازم‌ الاتباع‌ در میان‌ گروهی‌ وسیع‌ از مسلمانان‌ موضوعیت‌ یافته‌ بود، اما با پذیرش‌ چنین‌ گونه‌ای‌ از سنت‌، بدعت‌ چه‌ تعریفی‌ می‌توانست‌ داشته‌ باشد؟ رسمی‌ چون‌ نماز تراویح‌ در مقایسه‌ با سنت‌ نبوی‌ بدعت‌ بود، پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ براساس‌ مشروعیت‌ قائل‌ شدن‌ برای‌ نهادن‌ سنتی‌ مشروع‌ و شایسته اتباع‌ از سوی‌ خلفا؛ و این‌ همان‌ معنای‌ دو سویه‌ است‌ که‌ از زبان‌ خلیفه دوم‌ بیان‌ شده‌ است‌؛ آنجا که‌ درباره نماز تراویح‌ می‌گوید: «بدعت‌ است‌ و چه‌ نیک‌ پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌!».

[۱۴۸] مالک‌ بن‌ انس‌، الموطأ، ج۱، ص۱۱۴، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۳۷۰ق‌/۱۹۵۱م‌.

[۱۴۹] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۲، ص۷۰۷، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۱۵۰] محمد ابن‌ خزیمه‌، صحیح‌، ج۲، ص۱۵۵، به‌ کوشش‌ محمد مصطفی‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌.

[۱۵۱] احمد بیهقی‌، السنن‌ الکبری‌، ج۲، ص۴۹۳، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۵ق‌.

در طی‌ عصر صحابه‌ دو جریان‌ در عرض‌ یکدیگر قابل‌ شناسایی‌ است‌ که‌ تا عصر تابعین‌ دوام‌ یافته‌ است‌: در رأس‌ جریان‌ قوی‌تر شخصیت‌هایی‌ چون‌ امام‌ علی‌ (ع‌)، ابن‌ مسعود ، ابن‌ عباس‌ و عبدالله‌ بن‌ عمر قرار داشتند که‌ از اعتبار بخشیدن‌ به‌ سنتی‌ جز سنت‌ نبوی‌ روی‌گردان‌ بودند و جز آنچه‌ پیامبر (ص‌) نهاده‌ بود، هر رسمی‌ را بدعت‌ می‌شمردند، و جریان‌ موازی‌ از آن‌ِ کسانی‌ بود که‌ بر اعتبار سنت‌ خلفا تأکید داشتند و بدعت‌ را نقطه مقابل‌ سنت‌ پیامبر (ص‌) و خلفای‌ راشدین‌ می‌شمردند.
شاخص‌ جریان‌ دوم‌ عرباض‌ بن‌ ساریه‌ از کهنتران‌ صحابه‌ در شام‌ است‌ که‌ خطبه یاد شده نبوی‌ در نکوهش‌ «محدثات‌» را به‌ روایتی‌ خاص‌ خود نقل‌ می‌کرده‌ است‌ که‌ تأیید سنت‌ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ «خلفای‌ راشدین‌» را در بردارد.

[۱۵۲] عبدالله دارمی‌، سنن‌، ج۱، ص۵۷، دمشق‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۱۵۳] محمد ترمذی‌، سنن‌، ج۵، ص۴۴، به‌ کوشش‌ احمد محمدشاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌ بب.

[۱۵۴] سلیمان ابوداوود سجستانی‌، سنن‌، ج۴، ص۲۰۰، به‌ کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، داراحیاء السنه النبویه‌.

[۱۵۵] محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۱ ص۱۵و ۱۶، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۲- ۱۹۵۳م‌.

[۱۵۶] محمد حاکم‌ نیشابوری‌، المستدرک‌، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۶، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۳۴ق‌.

درباره این‌ جریان‌ باید افزود که‌ برخی‌ از امرای‌ صحابه‌ چون‌ خالد بن‌ ولید و سعد بن‌ ابی‌ وقاص‌ رسومی‌ چون‌ « نماز فتح‌ »، یا تثویب‌ در اذان‌ را برنهادند

[۱۵۷] عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۱، ص۴۷۴، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

[۱۵۸] محمد واقدی‌، فتوح‌ الشام‌، ج۲، ص۲۰۲، بیروت‌، دارالجیل‌.

[۱۵۹] محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌، المبسوط، ج۱، ص۱۳۸، به‌ کوشش‌ ابوالوفا افغانی‌، کراچی‌، اداره القرآن‌ و العلوم‌ الاسلامیه‌.

که‌ نه‌ تنها در طی‌ سده نخستین‌ متّبع‌ بود، بلکه‌ بعدها به‌ کتب‌ فقهی‌ اهل‌ سنت‌ نیز راه‌ یافت‌.
در بازگشت‌ به‌ جریان‌ِ نخست‌ باید گفت‌ که‌ ستیز با بدعت‌ با جدیت‌ خاصی‌ در زندگی‌ آنان‌ دیده‌ می‌شود؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ عبدالله‌ بن‌ عمر برخی‌ از این‌ رسوم‌ِ برنهاده‌ چون‌ « نماز چاشت‌ » (صلاه الضُحی‌) و تثویب‌ در اذان‌ را به‌ عنوان‌ بدعت‌ نکوهش‌ می‌کرد.

[۱۶۰] محمد بخاری‌، صحیح‌، ج۲، ص۶۳۰، به‌ کوشش‌ مصطفی‌ دیب‌ بغا، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۱۶۱] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۲، ص۹۱۷، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌.

[۱۶۲] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۲، ص۱۲۸، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۱۶۳] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۲، ص۱۵۵، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۱۶۴] سلیمان ابوداوود سجستانی‌، سنن‌، ج۱، ص۱۴۸، به‌ کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، داراحیاء السنه النبویه‌.

[۱۶۵] احمد بیهقی‌، السنن‌ الکبری‌، ج۱، ص۴۲۴، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۵ق‌.

[۱۶۶] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌ الکبیر، ج۱۲، ص۴۰۳، به‌ کوشش‌ حمدی‌ عبدالمجید سلفی‌، موصل‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

ابن‌ مسعود نیز از سویی‌ با بدعت‌های‌ امرای‌ دنیاگرای‌ عصر اموی‌ چون‌ ولید مخالفت‌ می‌ورزید و از سویی‌ دیگر شیوه‌هایی‌ چون‌ دنیاگریزی‌ افراطی‌ زاهدان‌ را داخل‌ در تعریف‌ بدعت‌ می‌شمرد.

[۱۶۷] عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۸۰، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

[۱۶۸] عبدالرزاق صنعانی‌، المصنف‌، ج۳، ص۲۲۱-۲۲۲، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

[۱۶۹] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌ الکبیر، ج۹، ص۱۲۵- ۱۲۷، به‌ کوشش‌ حمدی‌ عبدالمجید سلفی‌، موصل‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

وی‌ ضمن‌ تأکید بر آنکه‌ «هر پاورپوینت کامل بدعتی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint‌ ضلالت‌ است‌»

[۱۷۰] سلیمان طبرانى‌،المعجم‌ الکبیر، ج۹، ص۱۵۴، به‌ کوشش‌ حمدی‌ عبدالمجید سلفى‌، موصل‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

[۱۷۱] هبهالله لالکایی‌، اعتقاد اهل‌ السنه، ج۱، ص۸۶، به‌ کوشش‌ احمدسعد حمدان‌، ریاض‌، ۱۴۰۲ق‌.

بر این‌ باور بود که‌ عبادت‌ اندک‌ و منطبق‌ با سنت‌، برتر از کوشش‌ بسیار در عمل‌ به‌ بدعت‌ است‌.

[۱۷۲] عبدالله دارمی‌، سنن‌، ج۱، ص۸۳، دمشق‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۱۷۳] محمد حاکم‌ نیشابوری‌، المستدرک‌، ج۱، ص۱۸۴، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۳۴ق‌.

[۱۷۴] احمد بیهقی‌، السنن‌ الکبری‌، ج۳، ص۱۹، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۵ق‌.

آنچه‌ در دوره کهتران‌ صحابه‌ به‌ چشم‌ می‌آید، این‌ نکته‌ است‌ که‌ گاه‌ برخی‌ از آنان‌ برخی‌ دیگر را به‌ تأیید بدعت‌ متهم‌ ساخته‌اند؛ چنین‌ تنش‌هایی‌ به‌ خصوص‌ میان‌ ابن‌ عباس‌ و ابن‌ زبیر نمونه‌هایی‌ داشته‌ است‌.

[۱۷۵] عبدالله ابن‌ ابی‌ شیبه‌، المصنف‌، ج۳، ص۱۲۸، به‌ کوشش‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، ریاض‌، ۱۴۰۹ق‌.

[۱۷۶] احمد طحاوی‌، شرح‌ معانی‌ الا¸ثار، ج۲، ص۲۶۷، به‌ کوشش‌ محمد زهری‌ نجار، بیروت‌، ۱۳۹۹ق‌.

[۱۷۷] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌الاوسط، ج۴، ص۲۵۵، به‌ کوشش‌ طارق‌ بن‌عوض‌الله‌ و عبدالمحسن‌ حسینی‌، قاهره‌، ۱۴۱۵ق‌/ ۱۹۹۵م‌.

[۱۷۸] محمد عیاشی‌، التفسیر، ج۲، ص۳۸، قم‌، ۱۳۸۰-۱۳۸۱ق‌.

[۱۷۹] احمد بیهقی‌، السنن‌ الکبری‌، ج۴، ص۵۱، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۵ق‌.

آنچه‌ در مجموع‌ از موضع‌گیری‌های‌ صحابه‌ برمی‌آید، نگرانی‌ آنان‌ از رشد روزافزون‌ بدعت‌ها و فراموشی‌ سنتهاست‌

[۱۸۰] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌ الکبیر، ج۱۰، ص۲۶۲، به‌ کوشش‌ حمدی‌ عبدالمجید سلفی‌، موصل‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

[۱۸۱] هبهالله لالکایی‌، اعتقاد اهل‌ السنه، ج۱، ص۹۲، به‌ کوشش‌ احمدسعد حمدان‌، ریاض‌، ۱۴۰۲ق‌.

و قراین‌ نشان‌ می‌دهد که‌ برخی‌ از این‌ بدعت‌ها در میان‌ مردم‌ از چنان‌ رواجی‌ برخوردار بوده‌ که‌ سنت‌ پیشین‌ را پوشیده‌ ساخته‌ بوده‌ است‌.

[۱۸۲] اسحاق‌ بن‌ راهویه‌، مسند، ج۱، ص۴۲۶، به‌ کوشش‌ عبدالغفور بن‌ عبدالحق‌ بلوشی‌، مدینه‌، ۱۴۱۲ق‌/ ۱۹۹۱م‌.

[۱۸۳] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۲، ص۶۱، به‌ کوشش‌ محمدفؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.

[۱۸۴] سلیمان طیالسی‌، مسند، ج۱، ص۱۴۳، بیروت‌، دارالمعرفه‌.

[۱۸۵] سلیمان طبرانی‌، المعجم‌ الکبیر، ج۱۹، ص۱۴۸-۱۴۹، به‌ کوشش‌ حمدی‌ عبدالمجید سلفی‌، موصل‌، ۱۴۰۴ق‌/ ۱۹۸۳م‌.

آنچه‌ در ثلث‌ پایانی‌ سده ۱ق‌، در عصر تابعین‌ به‌ چشم‌ می‌آید، قوام‌ بیشتر مفهومی‌ است‌ که‌ از بدعت‌ در عصر صحابه‌ شکل‌ گرفته‌ است‌.
البته‌ در موضع‌گیری‌های‌ صحابه‌، می‌توان‌ نگرانی‌ بسیار آنان‌ از گسترش‌ بدعت‌ و باور آنان‌ مبنی‌ بر ضرورت‌ برخورد قاطع‌ با بدعت‌گذاران‌ را دریافت‌.
میزان‌ این‌ نگرانی‌ در عصر تابعین‌ و اتباع‌ ایشان‌ به‌ خوبی‌ در روایات‌ پرشماری‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ که‌ در آن‌ بزرگان‌ تابعین‌ مردم‌ را به‌رسوا کردن‌ اهل‌ بدعت‌ و منزوی‌ کردن‌ و طرد آنان‌ از جامعه‌ فرا خوانده‌اند.

[۱۸۶] هبهالله لالکایی‌، اعتقاد اهل‌ السنه، ج۱، ص۱۳۶-۱۴۱، به‌ کوشش‌ احمدسعد حمدان‌، ریاض‌، ۱۴۰۲ق‌.

[۱۸۷] احمد بیهقی‌، شعب‌ الایمان‌، ج۷، ص۶۰ – ۶۱، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌.

[۱۸۸] احمد بیهقی‌، شعب‌ الایمان‌، ج۷، ص۶۳ -۶۴، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌.

[۱۸۹] احمد بیهقی‌، شعب‌ الایمان‌، ج۷، ص۱۱۰، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۱۰ق‌.

[۱۹۰] سیوطی‌، الدر المنثور، ج۷، ص۵۷۷، بیروت‌، ۱۹۹۳م‌.

۹ – در حیات‌ فرهنگی‌ جهان‌ اسلام‌

براساس‌ تعریف‌ شایع‌، بدعت‌ به‌ سادگی‌ عبارت‌ از «وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌، در حیطه دین‌» (ادخال‌ ما لیس‌ من‌الدین‌ فی‌ الدین‌) است‌؛ اما به‌رغم‌ این‌ وضوح‌ آغازین‌، از نظر تاریخی‌، تشخیص‌ جدایی‌های‌ سنت‌ و بدعت‌ همواره‌ از ظریف‌ترین‌ مسائل‌ در جهان‌ اسلام‌ بوده‌، و اختلاف‌های‌ بسیاری‌ را برانگیخته‌ است‌.
از آن‌جا که‌ عمل‌ به‌ «سنت‌» همواره‌ در قالب‌ مصادیق‌ِ زمانی‌ و مکانی‌ امکان‌پذیر است‌، در عمل‌ سنت‌ از مقتضیات‌ تاریخی‌ و بومی‌ قابل‌ تفکیک‌ نیست‌ و بدین‌ترتیب‌، تشخیص‌ اینکه‌ رسم‌ِ تحقق‌ یافته‌ در هر ظرف‌ زمانی‌ و مکانی‌، تا چه‌ حد با سنت‌ منطبق‌ است‌ و تا چه‌ حد بدعت‌ در آن‌ راه‌ یافته‌، به‌ امری‌ نظری‌ مبدل‌ می‌شود.

۱۰ – نگاهی‌ به‌ انگیزه‌ها و خاستگاهها

در جست‌ و جو از انگیزه‌ها و خاستگاه‌های‌ بدعت‌، نخست‌ باید این‌ پرسش‌ را ملحوظ داشت‌ که‌ وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌ در دین‌، چرا و به‌ چه‌ مقصودی‌ می‌تواند انجام‌ گیرد؟ دین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نظام‌ نهادینه‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، یا یک‌ دستگاه‌ فردی‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، همواره‌ در معرض‌ بروز دگرگونیهاست‌.
دین‌ – چه‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ اجتماعی‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ بُعدی‌ از زندگی‌ فردی‌ انسان‌ – در پیوندی‌ ناگسستی‌ با حیات‌ انسانی‌ است‌.
باورها و اعمال‌ دینی‌ در تعامل‌ افراد و جوامع‌ انسانی‌ با محیط پیرامونی‌ از حیث‌ انگیزه‌ بخشی‌، جهت‌دهی‌، هدایت‌ و نظارت‌ نقشی‌ مؤثر ایفا می‌کنند و از همین‌رو، پیوستگی‌ آن‌ها با جهان‌ پیرامون‌، واقعیتی‌ انکارناپذیر است‌.
دین‌ در سطح‌ اجتماعی‌ با دیگر نهادهای‌ جامعه‌، و در سطح‌ فردی‌ با ابعاد گوناگون‌ وجود انسان‌ مرتبط است‌.
از این‌رو، باید در هر دو بعد فردی‌ و اجتماعی‌ – در حیطه نیازهای‌ انسان‌ به‌ دین‌ و انتظارات‌ انسان‌ از دین‌ – مورد تأمل‌ قرار گیرد.
به‌ هر روی‌، این‌ واقعیت‌ را باید همواره‌ در نظر داشت‌ که‌ تجربه‌های‌ دینی‌ در زیست‌ فردی‌ و اجتماعی‌ از یک‌سو، و تحولات‌ِ روی‌ داده‌ در شرایط زندگی‌ از سویی‌ دیگر، دائماً ضرورت‌هایی‌ را برای‌ پاسخگویی‌ دین‌ پدید می‌آورد.
اکنون‌ پرسش‌ نخست‌ را باید به‌ گونه‌ای‌ دیگر مطرح‌ ساخت‌، بدین‌ بیان‌ که‌ نوآوری‌ها در باورها و اعمال‌ و حالات‌ دینی‌، تا چه‌ حد نشأت‌ گرفته‌ از ضرورت‌های‌ فردی‌ یا اجتماعی‌ است‌؟ و اینگونه‌ نوآوری‌ها تا چه‌ اندازه‌ می‌تواند از مشروعیت‌ برخوردار باشد؟ اگر این‌ نوآوری‌ها براساس‌ ضرورت‌های‌ فردی‌ یا اجتماعی‌ صورت‌ پذیرفته‌ باشد، از دریچه نگاه‌ آنان‌ که‌ چنین‌ ضرورتی‌ را حس‌ کرده‌اند، مشروعیتی‌ خودبه‌خودی‌ دارد؛ اما اهمیت‌ پرسش‌ از مشروعیت‌، آن‌ هنگام‌ درک‌ می‌شود که‌ تفاوت‌ میان‌ دین‌ دارای‌ رسمیت‌ در جامعه‌ و دین‌ متحقق‌ در سطح‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ دو نمود مختلف‌ از نهاد اجتماعی‌ دین‌ مورد توجه‌ قرار گیرد و پرسش‌ به‌ طور دقیق‌تر اینگونه‌ طرح‌ شود که‌ تحولات‌ طبیعی‌ِ رخ‌ داده‌ در دین‌ِ متحقق‌ در سطح‌ جامعه‌، تا چه‌ حد از جانب‌ دین‌ رسمی‌ قابل‌ پذیرش‌ و تحمل‌ است‌.
در بیانی‌ خلاصه‌ باید گفت‌: نهاد دین‌ رسمی‌، در برخورد با نیازهای‌ اجتماع‌ برای‌ تحول‌ گونه‌هایی‌ متفاوت‌ از برخورد را در پیش‌ گرفته‌ است‌: پیش‌ از همه‌ باید به‌ نظریه پایداری‌ بر دین‌ِ نخستین‌ یا به‌ تعبیر دیگر «علیکم‌ بالامر الاول‌» اشاره‌ کرد که‌ در نگاه‌ ابتدایی‌ بیشترین‌ مشروعیت‌ را داراست‌.
برپایه این‌ نظریه‌، اساس‌ باید بر گونه دینداری‌ عصر نبوی‌ نهاده‌ شود و هر نوع‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.