پاورپوینت کامل آیت‌الله محمدتقی ستوده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت‌الله محمدتقی ستوده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت‌الله محمدتقی ستوده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت‌الله محمدتقی ستوده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

محمدتقی ستوده اراکی

آیه‌الله‌العظمی محمدتقی ستوده، فرزند شیخ رحمت‌اللّه ستوده، معروف به قاضی عراقی، از مدرسین نمونه حوزه علمیه قم که چهل سال علوم حوزوی را تدریس و شاگردان زیادی تربیت کرد بسیاری از روحانیانی که در جمهوری اسلامی مسئولیت‌های حکومتی بر عهده گرفتند از شاگردان وی بودند. او ممتحن حوزه علمیه قم از طرف آیت‌الله بروجردی بود.

فهرست مندرجات

۱ – اراک شهر عالم‌پرور
۲ – پدر و مادر ستوده
۳ – ولادت و نشو و نما
۴ – تحصیلات
۵ – ورود به حوزه علمیه قم‌
۶ – بر کرسی تدریس
۷ – شاگردان‌
۸ – استاد و مدرّس نمونه
۹ – تالیفات و تحقیقات
۱۰ – فضایل و ملکات اخلاقی‌
۱۱ – وظیفه‌شناسی‌
۱۲ – توحید و اخلاص‌
۱۳ – همّت و نظم و وقت‌شناسی
۱۴ – شیدای ولایت‌
۱۵ – شوخ طبعی و اخلاق نیک‌
۱۶ – عبرت‌پذیری
۱۷ – زهد و پارسایی
۱۸ – اقامه نماز جماعت و آثار اجتماعی‌
۱۹ – ارتباط با امام خمینی و انقلاب اسلامی
۲۰ – سایر ویژگی‌ها و ارزش‌های اخلاقی‌
۲۱ – از نگاه بزرگان‌
۲۲ – نصایح ملکوتی
۲۳ – حکایت رحلت و تشییع
۲۴ – فرزندان آیت‌اللّه ستوده‌
۲۵ – پانویس
۲۶ – منبع

۱ – اراک شهر عالم‌پرور

قبلاً سرزمین اراک را «عراق» می‌گفتند؛ در سال‌های ۱۲۲۷ – ۱۲۳۱ ق. در عصر فتحعلی شاه قاجار، یوسف‌خان سپهدار گرجی، فرمانده پادگان محل – که یکی از حکمرانان او در عراق بود – آن را تجدید بنا کرد، از آن پس نام عراق به «قلعه سلطان‌آباد» تغییر یافت. منظور از سلطان در این‌جا فتحعلی شاه (م ۱۲۵۰ ق) است. این نام حدود ۱۲۷ سال نام رسمی این شهر بود. تا این که در سال ۱۳۱۶ ش. در عصر سلطنت رضاخان، نام سلطان‌آباد به اراک تغییر یافت.

[۱] استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیه‌اللّه العظمی اراکی، ص۱۳ – ۱۵.

در همین سال‌های ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ ق. سپهدار گرجی، نخستین مدرسه علمیه را تاسیس کرد. (این مدرسه که امروز به نام مدرسه امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) معروف است، قبلاً به نام مدرسه سپهدار بود. چون امام، قبل از ورود به قم، مدتی در این مدرسه حجره داشت و درس می‌خواند، به نام او نام‌گذاری شد.) پس از گذشتن حدود نود سال، یعنی در سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ ق. مدرسه و مسجد حاج محمدابراهیم خوانساری (م ۱۳۲۲ ق)، در محله عباس‌آباد ساخته شد. و در سال‌های ۱۳۱۸ – ۱۳۲۰ ق. سومین مدرسه علمیه و در کنارش مسجدی به دست مرحوم حاج‌حسین ملک‌التّجّار تبریزی (از بازرگانان معروف اراک، م ۱۳۲۲ ق) ساخته شد. و چون آقا ضیاء‌الدّین، فرزند سیدمحمدباقر، امام جماعت مسجد این مدرسه بود، این مدرسه و مسجد به نام مدرسه و مسجد آقا ضیاء، معروف گردید؛ یا شاید بانی نام برده، این مدرسه و مسجد را به نام آقا ضیاء ساخته بود.

[۲] استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیه‌اللّه العظمی اراکی، ص۲۲-۲۳، (به طور اقتباس).

بنابراین در حدود سال ۱۲۲۷ ق. در اراک، حوزه علمیه وجود داشته است؛ وجود علما و فضلایی که از این سال به بعد از شهر عالم‌پرور اراک بر خاسته‌اند، این موضوع را تایید می‌کند. همان‌گونه که یکی از پژوهشگران، نام چهل نفر از علمای برجسته اراک را که یکی از آنها آیه‌اللّه شیخ رحمت‌اللّه قاضی عراقی، پدر آیت‌اللّه ستوده است برمی‌شمرد که قبل از ورود آیه‌اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (رحمه‌الله‌علیه) به اراک، از اراک برخاسته‌اند.

[۳] استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیه‌اللّه العظمی اراکی، ص۳۲ – ۴۶.

۲ – پدر و مادر ستوده

پدر ارجمند استاد ستوده، عالم عامل حضرت حجه‌الاسلام و المسلمین شیخ رحمت‌اللّه ستوده، معروف به قاضی عراقی، از شاگردان آیه‌اللّه‌العظمی میرزا محمدتقی شیرازی (م ۱۳۳۸ ق) و آیه‌اللّه میرزا جهانگیرخان قشقایی (م ۱۳۲۸ ق) بود. او شخصی آزاد مرد، راسخ، غیور، و در احکام اسلامی و نهی از منکر، بسیار جدّی بود و در برابر بدعت‌گزاران و منحرفین موضع‌گیری شدید و پر صلابت داشت؛ به طوری‌که درباره‌اش می‌گفتند: «اگر کوه‌ها بلرزد، او متزلزل نمی‌شود.» شیخ رحمت‌اللّه در اصفهان با آیه‌اللّه بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) ارتباط داشت؛ و در اراک بین ایشان و آیه‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری (رحمه‌الله‌علیه) کمال دوستی و صمیمیت برقرار بود؛ به طوری که مرحوم آیه‌اللّه‌العظمی شیخ محمدعلی اراکی (رحمه‌الله‌علیه) می‌فرمود: «آیه‌اللّه حائری مردم را در حلّ و فصل امور به ایشان ارجاع می‌دادند. او به گونه‌ای مدبّرانه و هوشمندانه به حل مشکلات مردم می‌پرداخت که مورد رضایت و خوشنودی آقای حائری می‌شد.»
استاد ستوده در مصاحبه‌ای در این زمینه می‌فرمود: «آیه‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری زیاد به خانه ما می‌آمد، با پدرم رفت و آمد بسیار داشت، با همشیره‌ام صیغه محرمیّت خوانده بود تا مادرم با او محرم شود، تا رفت و آمدش به منزل ما در اراک خودمانی گردد.»
از گفتنی‌ها این‌که، آیه‌اللّه حاج شیخ محمد سلطان‌العلمای اراکی (۱۲۹۶ – ۱۳۸۲ ق) عالم بزرگ و صاحب حاشیه به کفایه‌الاصول، در نجف اشرف بود، پدرش از اراک به نجف اشرف سفر کرد. در آن‌جا از هرکس سراغ پسرش را می‌گرفت، کسی او را نشناخت، تا این‌که سراغ شیخ رحمت‌اللّه قاضی عراقی (پدر آیهاللّه ستوده) را گرفت، زود او را شناختند و به او معرّفی کردند، پدر سلطان‌العلما به آقای قاضی گفت: «چرا پسرم را نشناختند و تو را شناختند؟» آقای قاضی پاسخ داد: «چون من اهل مزاح و شوخ‌طبع هستم، همه‌جا معروف می‌باشم؛ اما پسر شما مردی ملّا و باسواد است، من کجا و او کجا؟»

[۴] استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیه‌اللّه العظمی اراکی، ص۳۲ – ۴۶.

[۵] مصاحبه با مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

آری آقای قاضی، پدر آقای ستوده، بدین سبب به مکارم اخلاقی و فضایل انسانی معروف بود که خود را کوچک، و دیگران را تکریم و احترام می‌کرد.
آیهاللّه ستوده در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید: در مسجد امام قم پس از درس، چشمم به آیهاللّه العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی (رحمه‌الله‌علیه) خورد که برای تشییع جنازه یکی از علما به آن جا آمده بود و به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بود. به محضرش رفتم؛ مرا با این‌که چند سال در منزلش پای درسش می‌نشستم، نشناخت. تا این‌که آیه‌اللّه صافی که در آن جا بود، مرا به آقا معرّفی کرد و فرمود: «این آقا، پسر آقای قاضی عراقی است.» آن‌گاه آقای گلپایگانی، که پدرم را خوب می‌شناخت، مرا شناخت.
پدرم بسیار اهل وِلاء و محبّ خاندان رسالت (علیه‌السّلام) بود. هنگام شنیدن ذکر مصیبت اباعبداللّه الحسین (علیه‌السّلام) بسیار گریه می‌کرد و‌های‌های ناله می‌نمود که یکی از شعرا در اشعاری از او چنین تعبیر کرد: «این حسین‌اللّهی است.» او شب شام غریبان غذا نمی‌خورد، چراغ روشن نمی‌کرد و به یاد مصائب کربلا اشک می‌ریخت.
گاهی که با آیه‌اللّه العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی، خلوت می‌نمودم و یا همراه او حرکت می‌کردم، از پدرم و از فضائل او یاد می‌کرد؛ از جمله می‌فرمود: در عصر رضاخان وقتی که به فرمان او کشف حجاب شد و عمامه بر سر نهادن ممنوع گردید، پدرت از کشف حجاب آن‌قدر ناراحت نشد که از ممنوعیّت عمامه ناراحت گردید. علت را از او پرسیدند، فرمود: «اگر عمامه بماند، حجاب را برمی‌گرداند.»
ظاهراً علت این‌که یکی از بزرگان وی را به نام قاضی ملقّب کرد، آن است که حوائج مردم را به اصطلاح روا می‌کرد؛ زیرا یکی از معانی قاضی، «روا کننده» است. سرانجام این مرد خدمتگزار و محبوب در سال ۱۳۵۳ ق. از دنیا رفت. قبرش در اراک در صحن مقبره آیه‌اللّه العظمی سیدنورالدین حسینی عراقی (رحمه‌الله‌علیه) قرار دارد.
سلسله نسب استاد ستوده از ناحیه مادر به دو عالم بزرگ و وارسته، مرحوم مولی مهدی نراقی (م ۱۲۰۹ ق) و مولی احمد نراقی (م ۱۲۴۵ ق) می‌رسد. این بانو بسیار بافضیلت بود. مرحوم استاد ستوده از مادرشان به عنوان زنی فوق‌العاده و دارای سجایا و مکارم اخلاقی یاد می‌کرد؛ از جمله می‌فرمود: «او یک بانوی پارسا و وارسته بود، از زرق و برق و تجمّلات دنیا پرهیز می‌کرد؛ وقتی که از دنیا رفت، حتی یک انگشتر طلا از او باقی نماند. او دارای استعداد و حافظه قوی بود. استعداد و حافظه من پس از الطاف الهی، از ناحیه مادرم به ارث رسیده است. و یکی از عوامل موفقیت بنده، خدمت به مادر و مراقبت از او در سال‌های بیماری‌اش، و دعای خیر او در حقّ من بود.»
این مادر وارسته و ارجمند در سال ۱۳۵۸ ق. در اراک به رحمت الهی پیوست. بنابراین استاد ستوده، در سیزده سالگی پدر را، و در هیجده سالگی مادر را از دست داد. پس وقتی برای ادامه تحصیل به قم آمد، پدر و مادر نداشت.

[۶] مصاحبه با مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

[۷] مجله فقه اهل البیت، ص۲، (سال ۶، شماره ۲۳).

۳ – ولادت و نشو و نما

حضرت آیه‌اللّه حاج شیخ محمدتقی ستوده، در ۱۴ ذیحجه سال ۱۳۴۰ ق. مطابق با سال ۱۳۰۰ ش. در خانواده‌ای روحانی در اراک – که آن وقت سلطان‌آباد نام داشت – از بیت علم و فضیلت، دیده به جهان گشود و در یک خانواده‌ای مذهبی زیر سایه پدری فاضل، عالم و با فضیلت، رشد و نمو کرد، تا به سنین نوجوانی رسید. و با توجه به این‌که در سیزده سالگی پدرش از دنیا رفت، برای تامین مایحتاج زندگی حدود دو سال در نزد یکی از بستگان در بازار، مشغول خرید و فروش شد؛ ولی علاقه به ادامه تحصیل او را بر آن داشت که سر انجام بازار را رها کند و به تحصیل علوم حوزوی بپردازد.

۴ – تحصیلات

مراحل تحصیلات حضرت آیه‌اللّه ستوده (رحمه‌الله‌علیه) از زبان خودش چنین آمده: «من در سنین نوجوانی چند سالی در بازار بودم. در این ایام شب‌ها در اراک به خدمت آقای شیخ علی غفاری و آقای شیخ ابوالقاسم موچانی به تحصیل دروس ادبیات عرب مشغول شدم و روزها به بازار می‌رفتم. سرانجام به سبب علاقه شدیدی که به تحصیلات علوم دینی و حوزوی داشتم، بازار را رها کرده، و در سال ۱۳۲۰ شمسی (در سن ۲۰ سالگی) به مدرسه علمیه حاج محمدابراهیم وارد شدم. تا ابتدای سال ۱۳۲۶ در همین مدرسه به تحصیل و مباحثه ادامه دادم. اساتید بنده در این مدرسه عبارت بودند از آقایان: حاج شیخ فضل‌اللّه نصیر الاسلامی، حاج سیدمحمدباقر شهیدی گلپایگانی و حاج شیخ محمد امامی خوانساری؛ در خدمت ایشان مقداری شرح لمعه، قوانین و قسمتی از کفایه را خواندم. و همچنین در حضور آقای حاج علی‌جان واعظی کَرَهْرودی، شرح لمعه را آموختم. در ضمن کتاب مطوّل و قسمتی از شرح لمعه را در نزد حاج آقا علی میریحیایی آموختم.»

۵ – ورود به حوزه علمیه قم‌

آیه‌اللّه ستوده در ادامه سخن می‌فرماید: در آغاز سال ۱۳۲۶ ش. به قم مشرف شده و وارد حوزه علمیه قم گشتم. قسمت دیگر از دروس سطح را که باقی مانده بود، در محضر آقایان:
۱. حاج شیخ مرتضی حائری (م ۱۴۰۶ ق)، آمیرزا محمد مجاهدی تبریزی، آقا شیخ محمود علمی اراکی، آقا شیخ محمود عرب اراکی و حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی به پایان رساندم. پس از آن در دروس خارج فقه و اصول اساتید ذیل شرکت نمودم:
درس خارج فقه آیه‌اللّه العظمی حاج‌آقا حسین بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) (م سال ۱۳۸۰ ق). به مدت سیزده سال که عمدتاً بحث صلوه بود و مدتی هم بحث خمس و قضاء و شهادات و مقداری از اصول فقه را در نزد ایشان آموختم.
۲. مدّتی در درس خارج فقه مرحوم آیه‌اللّه حاج سیداحمد خوانساری (م ۱۴۰۵ ق) در بحث قضاوت و شهادات شرکت نمودم. و در ضمن چند سال در ایّام تعطیلی، کتاب شرح تجرید علّامه، و کتاب شوارق را در محضر درس ایشان آموختم.
۳. مدت هفت سال در درس خارج فقه حضرت آیه‌اللّه آقای حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی (م ۱۴۱۲ ق) که در محور بحث مکاسب محرّمه، نکاح و حج بود، در منزل ایشان شرکت نمودم.
۴. به مدت هفت سال، یک دوره درس اصول فقه را در محضر درس آیه‌اللّه حاج سیدمحمد محقّق داماد (م ۱۳۸۸ ق) خواندم.
۵. به مدت هفت سال نیز درس خارج اصول فقه آیه‌اللّه شیخ محمدعلی اراکی (م ۱۴۱۳ ق) نمودم.
با توجه به این که این سال‌های درسی غالباً در عرض هم بود؛ مثلاً در یک سال به درس آیات عظام: بروجردی، گلپایگانی و محقق داماد می‌رفتم.

[۸] مصاحبه با مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

[۹] مجله فقه اهل البیت، ص۲، (سال ۶، شماره ۲۳).

۶ – بر کرسی تدریس


از مهم‌ترین امتیازات و توفیقات استاد ستوده، که او را در این جهت نمونه و ممتاز و به تعبیر بعضی بی‌نظیر کرده، مسئله تدریس و شاگرد پروری او در طول بیش از چهل سال است. و به تعبیر برخی، او نیم قرن بر کرسی تدریس نشست و به تربیت شاگرد پرداخت و با بیانی روان و شیوا و نشاط بخش، توانست شاگردان زبده و برجسته‌ای پرورش دهد.
او خود در این‌باره می‌گوید: در همان سال‌هایی که در اراک درس می‌خواندم، کتاب‌های سیوطی و مطوّل را تدریس می‌کردم. و از سال ۱۳۲۶ ش که وارد قم شدم تا سال ۱۳۶۹ (۴۳ سال) به تدریس و تعلیم کتب زیر اشتغال داشتم:
. ۱ سه دوره معالم الاصول؛
. ۲ پنج دوره شرح لمعه؛
. ۳ بخش عمده‌ای از قوانین الاصول؛
. ۴ هفت دوره مکاسب مرحوم شیخ انصاری (رحمه‌الله‌علیه) (از ابتدای بیع تا آخر خیارات) و همچنین رساله تقیّه و عدالت؛
. ۵ سیزده دوره کفایه الاصول مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی؛
. ۶ شب‌ها و در ایّام تعطیلات، شرح باب حادی‌عشر علّامه و شرح تجرید – که در علم عقائد و کلام است – نیز تدریس می‌نمودم؛
. ۷ در بعضی از شب‌ها در مسجدی که نماز جماعت اقامه می‌کردم، درس اخلاق و تفسیر قرآن می‌گفتم.
عجیب این‌که ایشان چند سال از بامداد تا ظهر، سه درس، تدریس می‌کرد و در سال‌های آخر دو درس می‌گفت و در درس گفتن هیچ‌گونه احساس خستگی نمی‌کرد.

۷ – شاگردان‌

صدها بلکه هزارها شاگرد فرهیخته از محضر درس او کمال استفاده را بردند. و به راستی در شاگردپروری و تدریس، بلکه در استادپروری، نمونه و کم‌نظیر و شاید بی‌نظیر بود.

[۱۰] مصاحبه با مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

[۱۱] مجله فقه اهل البیت، ص۲، (سال ۶، شماره ۲۳).

محقّق گرامی آقای رضا استادی در این‌باره می‌نویسد: «ایشان (آقای ستوده) کتاب‌های شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را حدود چهل سال در حوزه علمیه قم تدریس نموده و از مدرّسان بنام حوزه بودند؛ که صدها بلکه هزارها نفر از فضلا و طلاب از درس‌های ایشان بهره برده‌اند.»

[۱۲] استادی، رضا، شرح احوال حضرت آیه‌اللّه العظمی اراکی، ص۱۸۶.

در میان شاگردان، شخصیت‌های برجسته‌ای دیده می‌شوند که هر کدام خوشه چین باغستان تدریس او بوده‌اند و خود به آن افتخار می‌ کنند؛ افرادی مانند آیات عظام و حجج اسلام:
۱ شیخ یوسف صانعی؛ ۲ سید محمدعلی علوی گرگانی؛ ۳ محمدمهدی ربّانی املشی؛ ۴ محمد مؤمن؛ ۵ علی گرامی؛ ۶‌ هاشمی رفسنجانی؛ ۷ سیدعلی محقّق داماد؛ ۸ سیدمصطفی محقّق داماد؛ ۹ سیدجعفر شبیری زنجانی. ۱۰ ابوالحسن مصلحی اراکی؛ ۱۱ علی مصلحی؛ ۱۲ سیدجواد گلپایگانی؛ ۱۳ سیدباقر گلپایگانی؛ ۱۴ سیدمهدی گلپایگانی؛ ۱۵ شیخ مجتبی تهرانی؛ ۱۶ محمدعلی شرعی؛ ۱۷ سیدابراهیم زنجانی؛ ۱۸ سیدمحسن خرّازی؛ ۱۹ رضا استادی؛ ۲۰ غ لامرضا رضوانی خمینی؛ ۲۱ سیدحسن طاهری خرّم‌آبادی؛ ۲۲ علی‌اکبر ناطق نوری؛ ۲۳ سیدعلی‌اکبر محتشمی؛ ۲۴ حسن صانعی؛ ۲۵ دکتر احمد احمدی؛ ۲۶ علی‌اکبر مسعودی خمینی؛ ۲۷ جلالی خمینی؛ ۲۸ مهدی کرّوبی؛ ۲۹ حسین محمدی گلپایگانی؛ ۳۰ محمدمحمدی ری شهری؛ ۳۱ حسن معزّی؛ ۳۲‌ هادی معزّی؛ ۳۳ عبدالعلی معزّی؛ ۳۴ عبدالحسین معزّی؛ ۳۵ قربان‌علی درّی نجف‌آبادی؛ ۳۶ سیدعبدالواحد موسوی لاری؛ ۳۷ سیدکاظم نورمفیدی؛ ۳۸ عبدالعلی قرهی؛ ۳۹ محسن قرائتی؛ ۴۰ حسین ایرانی قمی؛ ۴۱ شهید حاج شیخ غلامرضا سلطانی اشتهاردی؛ ۴۲ حسین واعظی و….

۸ – استاد و مدرّس نمونه


بر همین اساس وقتی که شورای مدیریت حوزه علمیه قم در سال ۱۳۷۶ ش (۱۴۱۹ ق)، برای اولین بار خواستند مدرّس نمونه حوزه علمیه قم را معرفی کنند و لوح تقدیر به نام او بنویسند، در میان صدها مدرّس عالی مقام، آیه‌اللّه ستوده را برگزیدند. حجه‌الاسلام و المسلمین آقای حسینی بوشهری، مدیر اجرایی حوزه، می‌گفت: «در مورد استاد نمونه، از هرکس پرسیدیم، آیه‌اللّه ستوده را پیشنهاد نمود.» تا آن‌جا که مرجع معروف، حضرت آیه‌اللّه‌العظمی وحید خراسانی در مورد آیه‌اللّه ستوده فرمود: «ایشان بر گردن حوزه خیلی حق دارد و اکثر آقایانی که در قم تحصیل کرده‌اند، از متخرّجین (فارغ‌التحصیلان) درس ایشان هستند. او انسان نمونه‌ای بود.»
لوح تقدیری که از طرف شورای مدیریّت حوزه علمیه قم خطاب به ایشان به عنوان «استاد نمونه» صادر شده، چنین است: محضر مبارک حضرت آیت‌اللّه حاج شیخ محمدتقی ستوده (دامت برکاته)!
در آستانه فرخنده سالگشت آغازین تلالؤ شمس مهدویّت در سماء هدایت و به مناسبت برگزاری اولین اجلاسیه بزرگ اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم در ششم شعبان المعظّم ۱۴۱۹ ه. ق، مدیریّت حوزه علمیّه قم به نمایندگی مراجع عظام، مدرّسین، علما، فضلا و طلّاب حوزه، بر خود لازم می‌بیند که بدین‌وسیله از نیم قرن زحمات خالصانه استاد وارسته و فقیه فرزانه، حضرت آیه‌اللّه حاج شیخ محمدتقی ستوده (دامت برکاته) کمال امتنان و تقدیر را ابراز نماید. بزرگ استادی که به حق می‌توان او را از استاد پروران بنام حوزه و ستودگان علمی و اخلاقی این پایگاه اصلی شیعه و از افتخارات کم‌نظیر این خیزشگاه علمی و معنوی معاصر دانست؛ مدرّسی که اول خود را از چشمه زلال تزکیه و تعلیم سیراب نموده و آن‌گاه زکات این هدیه نوریِ برگرفته از کوثر انوار آل محمّد (علیه‌السّلام) را در جام علم و اخلاق به باریافتگان محضرش تقدیم نمود.
امید آن که نسل نو در جایگاه منیع تدریس با تاسّی به سلف صالح خود، آن‌چنان که باید، وارثان امینی برای آن صالحان و بزرگان باشند.
نظره کریمه الهیّه، و عنایت خاصّه مهدویّه را برای آن حضرت تمنّا دارد.
مدیریت حوزه علمیه قم‌
سیّد‌هاشم حسینی بوشهری‌
شایان ذکر است، گرچه استاد بزرگ حضرت آیه‌اللّه ستوده (رحمه‌الله‌علیه) بیش از دو سال است که از میان رفته و به ملکوت اعلی پیوسته است، اما نوارهای درس‌های او در نوارخانه‌های سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات اسلامی و… همواره در دسترس صدها و هزارها طلبه و دانش پژوه شهرهای مختلف ایران قرار دارد و دانش دوستان و فرهیختگان علوم حوزوی در خانه‌ها و حجره‌ها و مدارس، شب و روز در کنار سفره علم و اخلاق آن بزرگ مرد نشسته‌اند و عطش علمی خود را از این چشمه‌های زلال و شیرین سیراب می‌کنند؛ حتی در خارج کشور نیز، مانند سوریه از نوارهای درسی او استفاده می‌شود. در پایان، این قسمت را با سخن مرجع عالیقدر آیه‌اللّه فاضل لنکرانی (دامت برکاته) بیاراییم که درباره آقای ستوده فرمود:
«ایشان کسی بود که خودش را وقف تدریس کرده بود و در این زمینه من از ایشان به عنوان یک مَثَل (نمونه) یاد می‌کنم. و ایشان کاری می‌کرد که شاید ما نمی‌توانستیم انجام دهیم؛ یعنی از ساعت ۸ صبح، که روی منبر تدریس می‌رفتند، تا ساعت ۱۱، سه درس پشت سر هم می‌گفتند که ما این چنین قدرتی نداشتیم.»

[۱۳] یادداشت‌های حجه‌الاسلام حاج شیخ مهدی ستوده، فرزند آیه‌اللّه ستوده (رحمه‌الله‌علیه).

[۱۴] مصاحبه‌های مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

۹ – تالیفات و تحقیقات


در مورد آثار قلمی و تحقیقات علمی او می‌توان به آثار زیر اشاره کرد:
. ۱ تقریرات درس فقه و اصول آیه‌اللّه العظمی حاج آقا حسین بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) که اخیراً بخشی از این تقریرات، که پیرامون مساله قبله است، با تحقیق و تصحیح فرزندش حضرت حجه‌الاسلام و المسلمین آقای شیخ مهدی ستوده، در مجلّه فقه اهل البیت (سال ۶، ش ۲۳) در ۷۳ صفحه چاپ و منتشر شد. آیه‌اللّه العظمی بروجردی این تقریرات را در تاریخ ۱۹ ذیقعده سال ۱۳۶۹ ه. ق تا ۲۴ ربیع‌الاول ۱۳۷۰ ه. ق. تدریس کرده است.
. ۲ تقریرات درس اصول آیه‌اللّه محقق داماد (رحمه‌الله‌علیه).
. ۳ شرکت در تدوین کتاب مهم «جامع احادیث الشیعه» تحت نظر آیه‌اللّه العظمی بروجردی (رحمه‌الله‌علیه). او خود پیرامون مباحثات و تحقیقات علمی خویش در مصاحبه‌ای می‌گوید: «همراه چند نفر جلسه مباحثه فقه استدلالی داشتیم. افراد آن جلسه عبارت بودند از آقایان: حاج میرزا علی مشکینی، حاج شیخ اسداللّه امراللّهی، حاج محمدباقر موسوی همدانی، سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی و خودم.» نیز می‌فرمود: «از سال ۱۳۳۴ ه. ش. که حضرت آیه‌اللّه العظمی بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) مجلس خصوصی، جهت تنظیم و اصلاح کتاب وسائل الشّیعه تشکیل دادند، چندین سال به این کار اشتغال داشتم، این کتاب اکنون به نام «جامع احادیث الشّیعه» چاپ شده است. مدت دو یا سه سال در ضمن کار تدریس، به کار مقابله و تصحیح چند کتاب، که مربوط به یکی از اساتیدم، مرحوم آقای امامی اراکی بود، اشتغال داشتم. دو جلد از کتب فوق مربوط به حاشیه‌های ایشان بر مکاسب بود و کتاب دیگری از ایشان به نام «منهاج الاحرام» که درباره مسائل و احکام حج می‌باشد.»
استاد ستوده تقریرات درس آیه‌اللّه العظمی بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) را به قدری دقیق و جامع نوشته بود که خود در مصاحبه‌ای می‌فرمود: «آقای سیدجواد مدرّسی جزوه‌ای از این تقریرات را از من گرفت و برد تا مطالعه و استفاده کند. پس از مدتی آورد و گفت: «این جزوه به قدری جامع است که حتی شما یک واو درس آقای بروجردی را نینداخته‌اید!»
نیز می‌ فرمود: «هم مباحثه‌های من عبارت بودند از آقایان: شیخ محمدحسین مسجدجامعی، سیدمهدی یثربی (امام جمعه فعلی کاشان)، حاج‌آقا مهدی حائری و حاج شیخ غلامرضا صلواتی، و بیشتر با آقای صلواتی مباحثه می‌کردیم.»

[۱۵] یادداشت‌های حجه‌الاسلام حاج شیخ مهدی ستوده، فرزند آیه‌اللّه ستوده (رحمه‌الله‌علیه).

[۱۶] مصاحبه‌های مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

۱۰ – فضایل و ملکات اخلاقی‌

شخصیّت انسان بستگی به درجات معنوی و ملکات اخلاقی او دارد. علم و دانش هنگامی ثمربخش و موجب نورانیّت است که همراه فضایل و ارزش‌ها و آمیخته با تهذیب و رشد معنوی و اخلاقی باشد و گرنه حجاب خواهد شد. حضرت آیه‌اللّه ستوده از نظر تقوا و عمل، از انسان‌های ممتاز به شمار می‌آمد. پارسایی و وارستگی و مقیّد بودن به آداب اسلامی و انجام وظیفه، اصول نخستین و همیشگی زندگی او را تشکیل می‌داد؛ به طوری که شخصیّت‌های بزرگ، او را به این عنوان می‌شناختند؛ آن‌گونه که این جمله به زبان‌ها افتاد و معروف شد: «ستوده به راستی ستوده است.»
آقای ستوده حدود بیست سال قبل فرمود: «جسمم در این دنیا است؛ ولی روحم در جای دیگر است.» و یک‌بار در درس فرمود: «در همه عمرم دروغ نگفته‌ام.»
در این‌جا چند نمونه از فضایل و ملکات این فقیه وارسته را می‌آوریم:

۱۱ – وظیفه‌شناسی‌

آیه‌اللّه ستوده به دور از هیاهوی روزگار، تنها به انجام وظیفه می‌اندیشید. تحت تاثیر عوام‌زدگی و جوسازی قرار نمی‌گرفت. او با توجه به توانایی‌هایش، مهم‌ترین وظیفه و تکلیف خود را در تدریس و درس و بحث فقه و اصول آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دانست و در انجام آن دریغ و کوتاهی نمی‌کرد. با توجه به این‌که تدریس علمی او آمیخته با تدریس اخلاق و تقوا بود، کردار و گفتارش، درس عملی خودسازی برای تربیت شاگردان محسوب می‌شد. همیشه رضای خداوند را در نظر می‌گرفت. اخلاص ممتازی داشت و تقوا و اخلاص را با تعهد و قداست آمیخته بود.
مرحوم عالم ربّانی آیه‌اللّه حاج شیخ مرتضی حائری (م ۱۴۰۶ ق) به ایشان اصرار داشت که درس خارج شروع کند؛ اما ایشان قبول نمی‌کرد؛ می‌گفت: «وظیفه‌ام همین درس و بحث سطوح است که انجام می‌دهم.» و می‌فرمود: «آنچه را به حسب ظاهر، وظیفه و تکلیف تشخیص داده‌ام، عمل کرده‌ام و اگر این درس‌ها به طور عمیق خوانده شود، پایه‌های درس خارج استوار خواهد شد.» علّت این‌که ایشان درس خارج نگفت، ممکن است به علل زیر باشد:
. ۱ تدریس سطوح عالی را لازم‌تر می‌دانست.
. ۲ با وجود تدریس اساتیدشان، به عنوان احترام به آن‌ها، نمی‌خواست به درس خارج بپردازد.
. ۳ نظر به این که تدریس درس خارج، مقدمه مرجعیت بود، او نمی‌خواست وارد این مرحله شود، با این‌که شایستگی آن را داشت.

۱۲ – توحید و اخلاص‌

بسیاری از شاگردانش معتقدند: «آنچه استاد ستوده را با همه مقامات علمی، از نظر ما بزرگ جلوه می‌داد، اخلاص و بندگی او در درگاه پروردگار و ارادات او به اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود.» ایشان همیشه می‌فرمود: «توکل به خدا و ذکر را فراموش نکنید.» ایشان تمام اعضا و جوارحش، خوابش، بیداری‌اش، نگاهش و همه اعمالش برای خدا بود.
به طلبه‌ها نصیحت می‌فرمود: «به دنبال دنیا راه نیفتید. با توکل به خدا و رعایت اخلاص، انجام وظیفه کنید تا دنیا به دنبال شما بیاید. بدانید که هرگاه وقتش فرا رسید، مواهب دنیا به شما می‌رسد. این‌جانب در خانه‌ای مستاجر بودم، صاحب خانه روزی آمد و گفت: مدت اجاره به سر آمده، خانه را خالی کنید. من به سراغ خانه دیگر رفتم و اجاره کردم و به آن جا منتقل شدم. بعد از یک ماه همان صاحب خانه اول به منزل ما آمد و در را زد، رفتم در را باز کردم. او گفت: حاج آقا! من می‌خواستم خانه را تعمیر کنم، تعمیر کردم. بیا این کلید آن خانه است، این خانه را به شما واگذار کردم مال خودتان باشد.»
مورد دیگر این که: «یکی از تجّار متدیّن (مرحوم آقای حاج یداللّه رجبیان) مسجدی عظیم در کنار مدینه‌العلم قم به نام مسجد امام حسن (علیه‌السّلام) ساخت و برای آن خیلی خرج کرد. روزی نزد من آمد و گفت: حاج آقا! این مسجد را می‌بینی، من ساخته‌ام. گفته‌ام نصف ثواب آن مال شما باشد. در حالی که من هیچ کاری در مورد این مسجد انجام نداده‌ام.»
بنابراین اگر کارها از روی اخلاص باشد و ما به سوی معنویات برویم، دنیایمان نیز خوب خواهد شد.

۱۳ – همّت و نظم و وقت‌شناسی


خصوصیت آشکاری که در استاد ستوده وجود داشت، همّت بلند و پی‌گیر، نظم و برنامه‌ریزی و احترام به وقت خود و دیگران بود. او همه اوقات شبانه روزی خود را به طور منظم و خداپسندانه و سازنده، با برنامه‌ریزی دقیق، تنظیم کرده بود و با استقامت و مجاهدت و ریاضت، اجرا می‌کرد. نماز شب و تهجّد، نماز جماعت، اقامه جماعت در مساجد متعدد، درس‌های پی‌درپی برای طلاب، رسیدگی به امور خانه و بیرون خانه و… همه را موبه‌مو بر اساس برنامه‌ریزی و نظم صحیح، انجام می‌داد؛ کاهلی و سستی در قاموس وجود او نبود. تا سر حدّ توان مرد کار و تلاش بود.
یکی از شاگردان او می‌نویسد: استاد ستوده، در مَدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه، تدریس می‌فرمود. یک روز‌اندکی دیرتر به مجلس درس آمد. معلوم شد در آن روز دختر کوچکش از دنیا رفته است. از شاگردان در مورد دیر آمدنش معذرت خواست و فرمود: «فرزندم از دنیا رفته است و در حالی که جنازه‌اش در وسط اطاق خانه قرار دارد، خودم را برای درس و بحث رساندم…»
او برای اوقات طلاب ارزش فراوان قائل بود و از تعطیلی درس پرهیز می‌کرد. یکی از شاگردانش می‌گوید: روزی برف سنگینی باریده بود و هوا بسیار سرد بود. به یکی از دوستان گفتم: «شاید امروز درس استاد ستوده تعطیل باشد.» دوستم گفت: «خیر، اگر سنگ هم ببارد، استاد ستوده درس را تعطیل نمی‌کند.» با هم به درس رفتیم، دیدیم استاد برای تدریس آمده است. و حتّی ایشان در روز درگذشت همسرش نیز درس را تعطیل نکرد.
تدریس او با مطالعه درس‌ها، روزی هشت ساعت کار می‌بُرد. او تدریس را به همین منوال ادامه داد تا چند سال قبل از فوتش، که بر اثر عارضه شدید چشم و کهولت سن دیگر نتوانست تدریس کند.
استاد ستوده این پشتکار در تدریس را از استاد بزرگش آیه‌اللّه‌العظمی بروجردی (رحمه‌الله‌علیه) آموخته بود. وقتی که در مصاحبه‌ای از او خواستند تا خاطره‌ای از آقای بروجردی بیان کند، فرمود: «در یک هوای سرد زمستانی شخصی به محضر آیه‌اللّه بروجردی رفت و عرض کرد: چون هوا سرد است به درس نروید و اگر هم می‌ روید، پوستین بپوشید. آقا فرمودند: «می‌روم و عبای تابستانی هم می‌پوشم.» ایشان آن روز به درس آمدند، در حالی که عبای تابستانی پوشیده بودند.

[۱۷] یادداشت‌های حجه‌الاسلام حاج شیخ مهدی ستوده، فرزند آیه‌اللّه ستوده (رحمه‌الله‌علیه).

[۱۸] مصاحبه‌های مرحوم آیه‌اللّه ستوده.

۱۴ – شیدای ولایت‌

استاد ستوده ارادت خاصّ و رابطه تنگاتنگ با خاندان رسالت داشت. گاهی قبل از اذان صبح در کنار مرقد منوّر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) دیده می‌شد که با عشق و علاقه خاصی زیارت‌نامه می‌خواند. او توسّل مخصوص به آن بی بی دو عالم داشت. برای ترسیم این معنی، نظر شما را به خاطرات زیر جلب می‌کنیم: او گاهی که از پدرش یاد می‌کرد، می‌فرمود: «خیلی به اهل بیت پیامبر علاقه داشت و شیفته آنان بود.» (چنان‌که قبلاً ذکر شد) و با اظهار این مطلب، شیفتگی خود به اهل بیت (علیه‌السّلام) را نیز ابراز می‌نمود.
ایشان حافظه بسیار قوی داشت. در تدریس خود حتّی مسائل جزیی را، که معمولاً اساتید از آن غافل هستند، از حفظ مطرح می‌کرد. یکی از شاگردانش می‌گوید: پس از پایان درس در مسجد امام قم، ایشان به سوی مسجد رضائیه برای اقامه نماز جماعت حرکت کرد. در طول مسیر همراه او بودم. تا به سر پل رسیدیم که از آن‌جا گنبد و بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) پیدا است. به ایشان عرض کردم: «حاج آقا! شما این ذهن و حافظه را از کجا کسب کرده‌اید؟» ایشان در پاسخ فرمود: «نصف آن را از مادرم، و نصف دیگر را (در حالی که رو به سوی حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) نمود و اشاره می‌کرد) از ایشان؛ یعنی از حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها).»
استاد ستوده وقتی که حدیث پیامبر و امامان (علیه‌السّلام) را می‌خواند، با تواضع و ادب خاص می‌خواند و معنی می‌کرد و اشک در چشمانش حلقه می‌زد. گاه دیده می‌شد که آن‌چنان منقلب شده که قطرات اشک از دیدگانش سرازیر است.
شاگرد دیگری می‌گفت: «روزی به حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) رفتم؛ ولی آن روز مانند همیشه نبود که فقط به قصد زیارت باشد، بلکه علاوه بر زیارت، نیاز مبرمی به پول داشتم و از آن بی بی دو عالم، پناه بی‌پناهان، می‌خواستم که نیازم را برطرف سازد. عرض کردم: «من پناهی جز شما ندارم، شما ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.