پاورپوینت کامل آیتالله آقا مجتبی تهرانی ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیتالله آقا مجتبی تهرانی ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیتالله آقا مجتبی تهرانی ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیتالله آقا مجتبی تهرانی ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :
حاجآقا مجتبی کلهری تهرانی
حاجآقا مجتبی کلهری تهرانی مشهور به آقا مجتبی تهرانی (۱۳۱۶- ۱۳۹۱ش)، از فقهای بزرگ شیعه و از مراجع تقلید و استاد اخلاق حوزه علمیه تهران بود؛ ایشان از شاگردان مبرّز امام خمینی (رحمهاللهعلیه) بود و از این رهگذر در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تلاشهای بسیاری انجام داد. وی پس از پیروزی انقلاب، از قبول مسؤولیتهای اجرایی کنار کشیدند و با حضور در صحن نیروسازی برای انقلاب، همچنان به صورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – نواده شهید مشروطه
۳ – تحصیلات
۴ – اساتید
۵ – هجرت به نجف
۶ – فعالیت سیاسی
۷ – فعالیت علمی بعد از انقلاب
۸ – ماندن و استقامت در تهران
۹ – حاجآقا مجتبیبه روایت اسناد ساواک
۹.۱ – شخصیت سیاسی حاجآقا مجتبی
۹.۲ – مسئول کتابخانه امام خمینی
۹.۳ – نماینده امام خمینی
۹.۴ – مروج امام خمینی
۹.۵ – مقاله روزنامه اطلاعات
۱۰ – وفات
۱۱ – وصیتنامه
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع
۱ – معرفی اجمالی
آقا مجتبی فرزند آقا «میرزا عبدالعلی تهرانی» از علمای بزرگ شیعه بود که به سال ۱۳۱۶ در تهران متولد شد. پدر ایشان مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی، از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، با همراهی و رفاقت مرحوم آیتالله شاهآبادی بزرگ، به اقام جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعدّ و هدایت گمراهان و جاهلان اهتمام ویژه داشت. او در کنار شاگردی پدر عمری را به نشستن در محضر امام خمینی (رحمهاللهعلیه) گذرانده بود و از همین باب بود که بسیاری او را شاگرد شاخص حضرت امام (رحمهاللهعلیه) میدانستند؛ همین الفت و وابستگی بود که باعث شد زمانی که آقا مصطفی خمینی در نجف به شهادت رسید، او اولین کسی باشد که در فضای زنجیر در زنجیر پهلوی دوم برای آقا مصطفی مجلس ختم بگیرد. در این مجلس با اینکه ماموران ساواک در همه کوچههای منتهی به مسجد جامع، دوشادوش یکدیگر ایستاده بودند اما خوشبختانه جمعیت خوبی جمع شد.
۲ – نواده شهید مشروطه
شجاعت و اخلاق ارث مغتنمی بود که به آقا مجتبی رسیده بود؛ جدّ آقا مجتبی تهرانی شهید کلهر از شهدای به نام قیام مشروطه بود که خاطرهاش سالهای سال در سینه مردم مبارز علیه استبداد بازگو میشد؛ پدر بزرگوارش آقا «میرزا عبدالعلی تهرانی» از علمای بزرگی بود که در محضر بزرگانی همچون آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی و آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی شاگردی کرده بود.
برادر بزرگتر آقا مجتبینیز آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی از شاگردان مبرز امام خمینی بود. آقا مرتضی شاگرد بزرگانی همچنون آیهالله العظمی بروجردی و علامه طباطبایی بود؛ او قبل از انقلاب از فعالان و یاران نزدیک امام خمینی محسوب میشد و بعد از تبعید امام خمینی به نجف، به نجف رفت تا جزو معدود کسانی باشد که در درسهای ولایت فقیه امام خمینی در نجف شرکت میکند.
۳ – تحصیلات
حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی، طبق رسم خاندانهای علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز نموده و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوق العادهای داشت. ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود از پنج سالگی به مکتب رفت و در سنّ ۱۰ سالگی بخشی از مقدّمات را در مدرس حاج ابوالفتح تهران گذراند. سپس به همراه پدر خود برای مدّت سه سال به مشهد مقدّس مهاجرت کرده و در سای الطاف حضرت علی بن موسیالرّضا مشغول به گذراندن دروس مقدّمات گردید و به دلیل هوش و استعداد سرشار، به طور خصوصی از محضر ادیب نیشابوری بهره برد. در سال ۱۳۳۴هـ ش در سنّ ۱۸ سالگی به قم مهاجرت کرد تا در حوز نوپای آن دیار، که به تازگی اهل علمِ جهان تشیّع را به سوی خود جذب میکرد، حضور یابد و دروس سطح خود را به اتمام رسانده و از محضر مراجع تقلید بهره برد.
۴ – اساتید
حضرت استاد با جدّیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را به سرعت تمام کرد و به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، آیتالله العظمی گلپایگانی، علّام طباطبایی، آیتالله داماد و آیتالله فرید راه یافت. در جدّیت و پشتکار معظّمله همین نکته کافی است که به فرمود خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه کلّ کتاب «وسائل الشیعه» را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند. ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در سنّ ۲۵ سالگی به درج رفیع اجتهاد رسیده و به زودی توانستند از نزدیکان و خصّیصین حضرت امام قرار گیرند. مقبولیّت علمی ایشان نزد استاد خویش، بهاندازهای بود که حضرت امام به طلب خوشاستعداد و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشتهجات درس بیعشان را جمعآوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر نماید. ایشان در همین ایّام، کتاب مکاسب محرّم حضرت امام، همچنین دو جلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کردند.
با آنکه هنوز مدّت زیادی از استفاد این طلب فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیّع، حضرت آیتالله العظمی بروجردی نگذشته بود، این مرجع کمنظیر رحلت کرد و بار هدایت امّت را به دوش خلف صالح خویش یعنی حضرت امام خمینی نهاد. حال که امر خطیر مرجعیّت متوجّه حضرت امام شده بود و نسخههای نامطلوب و حاوی اغلاط و اشتباه از رسال حضرت امام در دست مردم بود، ایشان شاگرد فاضل خود، یعنی حاجآقا مجتبی تهرانی را مامور به جمعآوری فتاوا و تنظیم صحیحترین نسخه از رساله عملیه و مناسک حجّ خویش گرداند که در سال ۱۳۴۳هـ ش به چاپ رسید و در دسترس مقّلدان امام قرار گرفت. حضرت استاد برای انجام این امر مهم، ضمن بهرهگیری از دست نوشتههای متعدّد استاد خویش، با ایشان همبحث شد و رسالهای دقیق و علمی آماده کرد که بعدها جزو دقیقترین رسالههای منسوب به امام خمینی مطرح گردید.
ایشان علاوه بر یادگیری فقه و اصول در محضر استاد بیبدیل خود، چندین سال نیز از مشرب اخلاقی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربّانی سیراب گردید و با دیدگاههای اجتماعی و سیاسی امام امّت به خوبی آشنا شد. این استضائه از خورشید حیاتبخش امام و دیگر اولیای الهی ادامه داشت تا آنکه جرقّههای بیداری اسلامیِ ملّت ایران زده شد و امام خمینی از کشور تبعید گردید. در این ایّام، حضرت آیتالله تهرانی به همراهی بعضی دیگر از شاگردان معظّمله، کتابخان ایشان را در قم دایر کردند که سه سال بعد توسّط ساواک، غارت و تعطیل شد.
۵ – هجرت به نجف
حضرت استاد، در سال ۱۳۴۷هـ ش به نجف هجرت کرد تا هم سیر معنوی خود را در سای فیوضات امیرالمؤمنین و دیگر ائمه هدی تکمیل نماید و هم از تربیت استاد خویش بیبهره نماند. ایشان در این مدّت سه ساله که در نجف اشرف مشغول به خودسازی در امور معنوی، تدریس کفایه در مدرس آیتالله بروجردی و تحصیل در محضر حضرت امام بودند، در درسهای خارج اصول مرحوم آیتالله العظمی خویی و درس آیتالله العظمی حکیم حاضر میشدند. این سفر پربرکت، زیاد طول نکشید و حضرت امام به ایشان امر کردند که به ایران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ایشان در اواخر سال ۱۳۴۹هـ ش به زادگاه خود بازگشت و به کارهای مهم و بر زمین مانده مشغول گردید.
۶ – فعالیت سیاسی
حضرت استاد از سال ۱۳۵۱هـ ش ضمن اقام جماعت در مسجد جامع بازار، تشکیل جلسات اخلاق و تفسیر برای جوانان در همان سالها، تربیت و هدایت جوانان انقلابی را به دست گرفتند. از جلسات بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعّال گرفته تا جلسات عمومی اخلاق که در برخی مقاطع زمانی به دلیل ممانعت حکومت جور، تعطیل میشد، همچنین حضور در بازار تهران و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار، از اهمّ فعّالیتهای معظّمله پیش از انقلاب بود. حضور عادّی حضرت استاد در تهران و فعالیّتهای مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آن قدر مفید و مؤثّر بود و هنوز هم برکات آن در میان اهالی تهران، باقی و جاری است، که بعد از مدّتها سِرّ تاکیدهای حضرت امام مبنی بر مراجعت ایشان به تهران را روشن ساخت. عنایت ویژ حضرت امام به تهران موجب گردید که حضرت استاد، تا پایان عمر در عاصم جهان تشیّع بماند و نعمتی بیبدیل برای اهل این دیار باشد.
۷ – فعالیت علمی بعد از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز ولایت و زعامت حضرت روحالله، همچنین با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امّت، انتظار میرفت که ایشان یکی از مسؤولین نظام اسلامی شده و گوشهای از بار این انقلاب را به دوش بکشند. امّا بنا به فرمود خودشان، ایشان با دعا به درگاه خدای متعال و توسّل به حضرات معصومین، خود را از قبول مسؤولیتهای اجرایی کنار کشیدند و با حضور در صحن نیروسازی برای انقلاب، همچنان به صورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند.
ایشان دروس خارج خود را در سال ۱۳۵۷هـ ش در منزل خویش و با حضور برخی از فضلای تهران آغاز نموده و در سال ۱۳۶۴هـ ش با قبول کردن تولیت مدرس مروی توسّط آیتالله مهدوی کنی، این دروس را مجدّداً در مدرس مروی آغاز نمودند. جلسات درس خارج ایشان مملوّ از طلّاب سطوح عالی بود که برای انجام وظیفه به تهران آمده بودند و از فضای علمی قم فاصله داشتند. این جلسات آنقدر مفید و کمنظیر بود که بسیاری از فضلا را به خود جذب کرد و حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این جلسات علمی تبدیل نمود.
در قوّت علمی این فقیه متتبّع ذکر همین نکته کافی است که ایشان در طول عمر شریف خویش، توفیق یافت که بیش از سی و دو مرتبه کتب اربع شیعه را مرور کند و اغلب عبارات آن را در ذهن حاضر داشته باشند؛ بدیهی است که درس خارج ایشان پُر از نکات دقیق و بدیعی بود که کمتر نصیب اهل علم و فضلای حوزات علمیه شده است.
از طرفی دیگر، جلسات عمومی اخلاق و معارف اسلامی که قبل از انقلاب نیز برپا بود و از سال ۱۳۵۹هـ ش به طور منظّم و هفتگی دائر میگردید، مأمن بینظیری برای بسیجیان مخلص حضرت روحالله و سکّوی پرشی برای دلدادگان و حیاتیافتگان انقلاب اسلامی بود که تازه از زیر یوق جهالت ستمشاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منوّر گشته بودند و بیصبرانه و مشتاقانه به دنبال معارف عمیق اسلام بودند.
۸ – ماندن و استقامت در تهران
سالهای سال زحمت کشیدند تا تهران شهری شود آنچنان که آنان میخواستند؛ آنها حتی خوشحال بودند که مرکز مبارزه روحانیون و کلاسهای آنان در قم یا نجف برپا شود تا از تهران، پایتخت رویایی آنان دور باشد؛ آنان امیدوار بودند روزی تمام حوزههای تهران به قم برود و هیچ مجتهدی در این شهر نماند، اما تهرانیها؛ یعنی همان برادران مجتهد صاحب رساله خوشنام، تهران را تنها نگذاشتند.
آقا مجتبی تهرانی؛ در تهران ماند و هر چهارشنبه کلی آدم را به خیابان ایران پای منبرش کشاند تا در تهرانی که سالهای سال رژیم پهلوی برای دور کردن آن از معنویت تلاش کرده بود؛ حرفهایی در باب اخلاق بزند؛ مردم را به محبت توصیه کند؛ مسئولان را از شعار و ریا پرهیز دهد و از عواقب بیاخلاقی و مصائب معصیت بگوید.
۹ – حاجآقا مجتبیبه روایت اسناد ساواک
مرکز بررسی اسناد تاریخی با بررسی اسناد منتشر شده ساواک و مراجعه به منابع تاریخی، اقدام به نشر اسنادی از اقدامات انقلابی حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی نموده است که گوشهای از زوایای مخفی و انقلابی معظم له را روشن میسازد. ضمن تشکر از این عزیزان در تهیه این مقاله، متن کامل آن را منتشر میکنیم:
۹.۱ – شخصیت سیاسی حاجآقا مجتبی
گذشته از مراتب علمی حاجآقا مجتبی که این روزها کم و بیش در رسانهها از آن سخن به میان آمده و بسیاری از مردم ایران به ویژه تهرانیها تازه متوجه شدهاند که در شهرشان چه دُرّ گرانبهایی نهفته بود و آنها از آن بیاطلاع و بالطبع بیبهره بودند، نیم نگاهی به اسناد به جا مانده در بایگانی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی ما را با بخشی از فعالیتهای سیاسی این عالم ربانی که از نگاه آنان مخفی نمانده آشنا میسازد. عشق و علاقه حاجآقا مجتبی به امام خمینی (رحمهاللهعلیه) بر هیچ کس پوشیده نیست، او شاگرد مکتب امام (رحمهاللهعلیه) بود و به همین دلیل اولین حرکت سیاسی وی بنابر آنچه در اسناد آمده مربوط به دستگیری و بازداشت حضرت امام خمینی (رحمهاللهعلیه) است.
رژیم شاه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مطابق با ۱۲ محرم ۱۳۸۳ قمری اقدام به دستگیری و بازداشت امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و جمعی از علما و طلاب حوزههای علمیه نمود. این حرکت رژیم که واکنشی فراگیر و همگانی در پی داشت، منجر به قیام خونین ۱۵ خرداد گردید.
جامعه روحانیت و حوزههای علمیه نیز در راه پشتیبانی از امام تمام نیروی خود را که در تاریخ روحانیت شیعه بیسابقه بود به طور چشمگیری به کار گرفت.
در این میان حاجآقا مجتبی تهرانی به همراه جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله کسانی بودند که با ارسال نامهای به هیئت دولت وقت، اعتراض خود را علنی و آشکار ساختند. در بخشی از این نامه که در تاریخ ۸/۷/ ۱۳۴۲ منتشر شده، آمده است: «… متاسفانه با همه سوابق و خدمات نامبرده، دولت ایران، وضع حوزه علمیه قم را متزلزل و پس از چند حمله، بالاخره مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله خمینی ادامالله ظله را به جرم دفاع از دین و آزادی بازداشت نموده و احساسات ملت مسلمان ایران را برانگیخت… حوزه علمیه قم از بازداشت حضرت آیتالله خمینی مدظله سخت ناراحت و چند هزار طلاب در نگرانی شدیدی به سر میبرند و به دولت اخطار میکنند که هر چه زودتر باید رفع مزاحمت از معظمله بشود…»
۹.۲ – مسئول کتابخانه امام خمینی
رژیم شاه با تبعید امام خمینی (رحمهاللهعلیه) به ترکیه و از آنجا به نجف درصدد بود تا مانع از فعالیتها و تحرکات ضد استبدادی و استعماری امام (رحمهاللهعلیه) شود. غافل از آنکه امام (رحمهاللهعلیه) در هر زمان و مکانی از انجام تکلیف و وظیفه الهی خود غافل نبوده، به اشکال مختلف رسالت الهی خود را به انجام میرساند. با تغییر تبعیدگاه امام از ترکیه به نجف، رژیم شاه به برنامهریزی و اجرای توطئههای پی در پی علیه معظمله پرداخت. در ماههای آغازین سال ۱۳۴۶ رژیم اشغالگر قدس به منظور در هم شکستن مقاومت جانانه و استوار جمال عبدالناصر از زمین و هوا و دریا به کشورهای مجاور فلسطین یورش برده و به اشغال سرزمینهای عربی پرداخت. امام خمینی (رحمهاللهعلیه) که هیچگاه از یاد فلسطین اشغالی غافل نبود و همواره ملتهای مسلمان را به مبارزه و نبرد همه جانبه علیه صهیونیسم فرا میخواند، طی اعلامیهای ملتهای مسلمان را به اتحاد و نبرد سرنوشتساز برای ریشهکن ساختن صهیونیسم و آزادی فلسطین فراخواند. این حرکت جدید و توفانزای امام (رحمهاللهعلیه) از تبعیدگاه نجف، شاه را نگران و وحشت زده کرد. از این رو یک سلسله برنامههایی را که در حقیقت جنبه انفعالی و انتقامجویانه داشت به مرحله اجرا درآورد. اشغال و تعطیلی مدارس فیضیه و دارالشفاء توسط عوامل رژیم، ممانعت از برگزاری مراسم روضه و سخنرانی در منزل امام (رحمهاللهعلیه) در قم در ابتدا و در ادامه محاصره و بستن آن، تبعید آیتالله سیدمرتضی پسندیده برادر بزرگ حضرت امام (رحمهاللهعلیه) از قم و در نهایت غارت منزل و کتابخانه امام در قم از جمله این اقدامات بود. نام حاجآقا مجتبی برای اولین بار در اسناد ساواک در این ماجرا به چشم میخورد. با اینکه حضرت امام (رحمهاللهعلیه) چندین سال درگیر مبارزه و مشقّات خاص آن بودند، اما اینها مانع از توجه ایشان به سایر جهات نمیشد. ایشان پیش از تبعید منزلی را که مقابل مدرسه حجتیه، به عنو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 