پاورپوینت کامل هزاره ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هزاره ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هزاره ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هزاره ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از هزاره)
اقوام آسیای میانه
خاستگاه
هزارستان
انشعاب به
دایکندی، دایزنگی، بهسود، شیخعلی، دایچوپان و ارزگانی
مذهب
تشیع، اسماعیلیه، اهلسنت
زمان اسلام آوردن
قرن اول قمری
مکان استقرار
هزارهجات، کابل، هرات، مزارشریف، پاکستان، ایران، آسیای میانه، روسیه، اروپا، استرالیا
ویژگی
اکثریت شیعه
حوادث
کشتار شیعیان هزاره بهدستور عبدالرحمن (دهه ۱۲۷۰ش)، تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان (۱۳۶۸ش)
شخصیتهامراجع تقلید
محقق کابلی، محمداسحاق فیاض
مشاهیر
عبدالعلی مزاری، کاتب هزاره
عالمان
مدرس افغانی، محمدهاشم صالحی (رئیس فعلی شورای علمای شیعه افغانستان)
هَزارَه قومی قدیمی و پرجمعیت در افغانستان که اکثریت شیعیان این کشور را تشکیل میدهند. سرزمین بومی هزارهها، منطقه کوهستانیِ هزارستان است که در مرکز افغانستان قرار دارد. هزارهها در کابل، هرات، مزار شریف و کشورهای ایران، پاکستان، استرالیا و بخشهایی از اروپا و آمریکا حضور دارند. ارتباط هزارهها با مسلمانان در قرن اول قمری رخ داد. اولین بار حضور علویان در هرات و بلخ باعث آشنایی هزارهها با اهلبیت(ع) شد و در زمان غازانخان (حکومت:۶۹۴–۷۰۳ق)، امیر ایلخانی، تشیع بین آنان گسترش یافت.
جمعیت تقریبی هزارهها در دهه ۱۳۶۰ش، چهار میلیون نفر بودهاست. جامعه هزارهها پیش از دهه ۱۲۷۰ش/۱۸۹۰م (۱۳۰۸-۱۳۱۱ق) ساختار اربابرعیتی داشت. در این دهه، حکومت عبدالرحمن، حاکم پشتون کابل، با تهاجم به هزارستان و کشتار، تخریب، غصب اموال و زمینها و به بردگی بردن بخشی از ساکنان آن، باعث فروپاشی زندگی هزارهها شد. او برای غلبه بر هزارههای شیعه، از فتوای تکفیر و اعلام جهاد علیه آنان استفاده کرد.
محرومیت اجتماعی و سرکوب سیاسی هزارهها تا سقوط سلطنت و روی کار آمدن دولت کمونیستی (۱۳۵۷ش) در افغانستان ادامه داشت. برخی آزادیهای دولت کمونیستی در شهرها و نیز کاهش قدرت دولتی در هزارهجات تغییرات و تفاوتهای اجتماعی سریعی میان هزارههای شهری و روستایی بهوجود آورد. احزاب جهادی شیعه هزاره توانستند مناطق خود را از تسلط دولت کمونیستی آزاد کنند و پس از مدتی با ادغام در حزب وحدت اسلامی افغانستان، نیروی عمده سیاسی و نظامی در میان مجاهدین افغانستان به وجود آورند.
طالبان در آخرین روزهای ۱۳۷۳ش، عبدالعلی مزاری، رهبر مشهور حزب وحدت را کشتند و هزارهها دوران سختی را تا سقوط طالبان تجربه کردند. پس از حکومت نخست طالبان(۱۳۷۵ ـ ۱۳۸۰ش) و استقرار نظام جدید سیاسی با کمک امریکا و اروپا، اوضاع هزارهها رو به بهبودی نسبی گذاشت، گرچه سیاستهای حکومت این دوره نیز حاوی تبعیض علیه هزارهها بود و خشونت و حملات تروریستی علیه هزارهها ادامه داشت. با شروع دور جدید تسلط طالبان در افغانستان از شهریور/سنبله ۱۴۰۰ش، هزارهها به حاشیه رانده شده و مورد تبعیض مجدد قرار گرفتند.
برخی از فقیهان مشهور هزاره عبارتند از: محمدعلی مدرس افغانی، قربانعلی محقق کابلی و محمداسحاق فیاض.
اهمیت و جایگاه
هزارهها یکی از چهار گروه قومی بزرگ افغانستان در کنار پشتونها، تاجیکها و ازبیکها، است و در تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی چند دهه اخیر افغانستان نقش پر رنگی را بازی کردهاند. هزارهها در دوره اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی سابق(۱۹۷۹-۱۹۸۹م)، نقش برجستهای در جهاد مردم افغانستان برای آزادسازی کشور شان داشتند و هزارجات یا هزارستان جزء نخستین مناطق آزاد شده افغانستان در سالهای اولیه جهاد به شمار میرود که توسط جنبشها و احزاب جهادی هزاره رقم خورد.[۱] پس از سقوط حکومت مورد حمایت روسیه به رهبری نجیبالله در اوایل دهه ۱۹۹۰م و شروع جنگ داخلی بین مجاهدین، حزب وحدت اسلامی افغانستان به عنوان حزب سیاسی عمده هزارهها یک طرف معادله به شمار میرفت.[۲] در دوره بیست ساله جمهوری اسلامی(۲۰۰۱-۲۰۲۱م) حضور هزارهها در بخشهای مختلف نظام سیاسی از کابینه تا قوای مسلح و پارلمان برجسته و ملموس بود. همواره یکی از معاونان رییس جمهوری یک هزاره بود و در پارلمان و مجلس سنا نیز گاهی تا یک سوم اعضا را هزارهها و شیعیان تشکیل میداند.[۳] در سه انتخابات ریاست جمهوری در سالهای ۲۰۰۴م، ۲۰۰۹م و ۲۰۱۹م محمد محقق،[۴] رمضان بشردوست[۵] و عنایتالله حفیظ سه چهره هزاره بودند که نامزد پست ریاست جمهوری شده بودند.[۶] نقش هزارهها در توسعه فرهنگی، اقتصادی و بروزسازی نظام اداری افغانستان در عصر جمهوری اسلامی بیش از سایر بخشها مشهود بود. دانشگاههای خصوصی مثل دانشگاه کاتب،[۷] دانشگاه ابن سینا،[۸] دانشگاه خاتم النبیین و
دانشگاه گوهرشاد،[۹] کانون تجمع روشنفکران و پرورش نخبگان دانشگاهی بود و بسیاری از مقامات حکومتی مدارج علمی خود را در این دانشگاهها سپری میکردند. همچنین نهادهای آموزشی پیشادانشگاهی هزارهها از جمله در غرب کابل، نقش تعیین کنندهای در سرنوشت و نتایج آزمونهای ورودی سالانه در دانشگاههای دولتی داشت. از این میان لیسه عبدالرحیم شهید،[۱۰] لیسه معرفت، مرکز آموزشی کاج، مرکز آموزشی موعود و مرکز آموزشی کوثر دانش از شهرت بالایی برخوردار بوده و برخی آز آنها آماج حملات تروریستی خونین قرار گرفتند. علاوه بر آن هزارهها در ارتقا و توسعه رسانهها و جنبشهای مدنی افغانستان در دوران جمهوری اسلامی سهم انکار ناپذیری داشتند. مدیریت تلویزیون طلوع نیوز، تلویزیون تمدن، روزنامه هشت صبح، روزنامه جامعه باز و روزنامه اطلاعات روز عمدتا عمدتا به عهده فرهنگیان هزاره بود و جنبشهای مدنی بزرگ مثل جنبش تبسم و جنبش روشنایی را هزارهها رقم زدند. با بازگشت طالبان به قدرت از ۱۵ آگست ۲۰۲۱م یکی از شواهد همه شمول نبودن حکومت طالبان غیبت هزاره ها در ساختار قدرت عنوان میشود. همچنین نویسندگان و فرهنگیان هزاره در نقد رویههای طالبان و ارائه طرحهای بدیل برای ساختار نظام سیاسی آینده افغانستان مطرح هستند.
تبار
درباره نژاد اولیه و منشأ باستانی هزارهها، از بومی بودن آنها در افغانستان تا بازماندگان مغول در لشکرکشی چنگیز گفته شدهاست.[۱۱] سیدعسکر موسوی، پژوهشگر افغانستانی و نویسنده کتاب «هزارههای افغانستان»، آنان را از قدیمیترین ساکنان افغانستان دانسته، که اجدادشان، از اقوام آسیای مرکزی یا تبت، اندکی پیش یا پس از میلاد مسیح، با دیانت بودایی به دامنههای شمالی و جنوبی رشتهکوه هندوکش در مرکز افغانستان آمده و تحت تأثیر ارتباط با پارسی زبانان، مسلمانان و مغولها قرار گرفتهاند.[۱۲]
جغرافیای بومی
محدوده هزارهجات پیش از دهه ۱۲۷۰ش (تهاجم عبدالرحمن)
مقاله اصلی: هزارستان
سرزمین اصلی هزارهها، هزارهجات یا هزارستان در مرکز افغانستان بصورت کوهستانی و نیمه کوهستانی است. این منطقه، غور، غرجستان و زابلستان نیز نامیده شدهاست.[۱۳] هنری والتِر بلیو، افسر و مستشرق بریتانیایی که در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی در افغانستان خدمت میکرد، گستردگی هزاره جات را از مرزهای کابل و غزنی تا هرات و از نزدیکیهای قندهار تا بلخ نوشتهاست.[۱۴] پس از قتلعام هزارهها در دهه ۱۲۷۰ش، بسیاری از زمینهای آنان توسط کوچیهای پشتون تصرف شد.[۱۵]
جمعیت، تیرهها و قبایل
زنان هزاره دایکندی در جشن هرساله گل بادام، شهر نیلی
جمعیت فعلی افغانستان و درصد اقوام آن تا اکنون سرشماری نشده، آمارهای تقریبی و متفاوت درباره درصد جمعیت اقوام از منابع مختلف نقل شدهاست.[یادداشت ۱] فیض محمد، کاتب مشهور افغانستان، در ۱۳۰۶ش جمعیت هزارهها را دو میلیون و ۲۵۰ هزار نفر تخمین زد.[۱۶] حسن پولادی، نویسنده کتاب «هزارهها» جمعیت هزارههای داخل افغانستان را در اوایل دهه ۱۳۵۰ش/۱۹۷۰م سه میلیون نفر[۱۷] و سیدعسگر موسوی تعداد آنان را (با محاسبه مهاجران مقیم ایران و پاکستان) در اواخر دهه ۱۳۶۰ش/۱۹۸۰م حدود چهار میلیون نفر دانستهاست.[۱۸]
در منابع مختلف، برای هزاره قبایل و تیرههای متعددی را ذکر کردهاند که معروفترین آنان دایکندی، دایزنگی، بهسود، دایفولادی، دایچوپان، شیخعلی و ارزگانی است.[۱۹]
ساختار اجتماعی
جامعه هزارهها پیش از تسلط عبدالرحمن حاکم کابل بر هزارستان، ساختار فئودالی داشت. افراد زمیندار و قدرتمند به نام ارباب، بیگ، خان، میر یا ملک خوانده میشد.[۲۰] [یادداشت ۲] ملاها و سیدها نیز در جایگاه دوم داشتند.[۲۱] اقتصاد هزارهها بر تولید کشاورزی و دامپروی بنا بود و یکی از منابع عمده تأمین گوشت مناطق مجاور بشمار میرفت.[۲۲]
تهاجم نیروهای عبدالرحمن به هزارستان، باعث فروپاشی ساختار زندگی در آنجا شد. سرزمینهای هزارهها، پیوسته مورد حمله و اشغال کوچیهای پشتون قرار گرفت. این سیاست، باعث کوچک شدن هزارهجات و نیز مهاجرت هزارهها به مناطق و شهرهای دیگر شد که تولید کشاورزی را بین هزارهها و در کل کشور پایین آورد.[۲۳] گروههای بزرگی از آنان، به مناطق همجوار و کشورهای همسایه پناه بردند. [یادداشت ۳]
در آخرین دهه سلطنت در افغانستان (۱۳۴۰ش/۱۹۶۰م) طبقات مختلف جامعه هزارهها شامل تاجران شهری، کارگر شهری، زارعان طبقه متوسط، دهقانان کم زمین و دهقانان بیزمین بود.[۲۴]
مذهب هزارهها
اکثر هزارهها شیعه هستند و اقلیتی از آنان در گروه پیروان اسماعیلیه یا اهلسنت (حنفیه) جای دارند.[۲۵] در زمان ظهور اسلام، قبایل هزاره پیرو آیین بودا و تحت حکومت کوشانیها بود.[۲۶] تا سال ۱۲۰ق، فرماندهان اُموی در خراسان چندین بار به مناطق کوهستانی غور حمله کردند[۲۷] اما نتوانستند بر آن مسلط شوند و به عمق آن نفوذ کنند.[۲۸] [یادداشت ۴]
درباره زمان و چگونگی رواج تشیع بین هزارهها سه نظریه وجود دارد. منهاج الدین جوزجانی (قرن ۷ق)، تاریخنگار و نویسنده کتاب طبقات ناصری، نوشته که شَنسَب، اولین امیر غوریان در زمان ولایت جعده بن هبیره، خواهرزاده امام علی(ع) بر خراسان، توسط وی نامهای از امام دریافت کرده و بخاطر لحن نامه، ولایت ابنهبیره را پذیرفته و او و اطرافیانش دوستدار علی ابن ابیطالب شدند.[۲۹] همچنین در قرن دوم و سوم قمری، جوزجان و طالقان (شمال منطقه هزارهجات) محل قیام علویان: یحیی بن زید و محمد بن قاسم بود.[۳۰]
تیمور خانف، نویسنده «تاریخ ملی هزارهها» معتقد است هزارهها در زمان غازان خان (۶۹۴–۷۰۳ق)، امیر شیعه ایلخانی، تشیع را انتخاب کردند[۳۱] او اعزام مبلیغین علوی را توسط غازان خان به هرات و غرجستان، از عوامل اصلی گسترش تشیع بین هزارهها دانستهاست.[۳۲] برخی از مستشرقین، ارتباط هزارهها را با شاه عباس صفوی زمانی که در هرات اقامت داشته، دلیل مؤثر در شیعه شدن آنها در زمان این شاه دانستهاند.[۳۳]
هزارههای اسماعیلی
گروههای بزرگ هزارههای پیرو اسماعیلیه در ولایات کابل، پروان، بغلان و بامیان حضور دارند و در ولایات میدان، سمنگان و زابل بصورت دستههای کوچک زندگی میکنند.[۳۴] این هزارهها نیز در حملات دهه ۱۲۷۰ش مورد خشونت و کشتار قرار گرفتند.[۳۵]
هزارههای اهلسنت
هزارههای اهلسنت در ولایات بادغیس، پنجشیر، بامیان، غور، بغلان و کُندُز ساکن هستند.[۳۶]
تاریخ
سقوط ساسانیان، سبب شد سپاه مسلمانان به فرماندهی احنف بن قیس در سالهای ۲۸تا۳۳ق (۶۶۲–۶۴۲م)، همزمان با خلافت عمر و عثمان به خراسان بزرگ (نیمه غربی افغانستان فعلی) رسیده و با حاکمان مرو، هرات و بلخ در برابر گرفتن جزیه به صلح رسیدند.[۳۷] تا حمله مغولها، حاکمانی از طرف بنیعباس، صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان بر قبایل و نواحی هزارهها تسلط داشتند.[۳۸] مقر اولیه حکومت غوریان، منطقه غور، از نامهای قدیمی هزارستان بود.[۳۹]
پس از مغولان
حمله مغولان باعث آشفتگی ساختار زندگی هزارهها شد.[۴۰] این وضعیت در زمان تیموریان ادامه داشت.[۴۱] ظهیرالدین بابر(۹۳۷–۸۸۸ق)، مؤسس سلسله گورکانیان هند، با تصرف کابل، به هزارهجات نیز حمله کرد.[۴۲] شاه عباس صفوی (حکومت:۱۰۳۸–۹۹۶ق) با تصرف هرات، از هزارههای شیعه حمایت کرد.[۴۳] نادر افشار (حکومت:۱۱۶۰–۱۱۴۸ق)، در هنگام رفتن به قصد فتح هند، در قندهار، چند هزار سوار از هزارهها را به خدمت گرفت.[۴۴] از تشکیل حکومت احمدخان ابدالی (حکومت:۱۱۸۶–۱۱۶۰ق) در قندهار تا امارت عبدالرحمن در کابل (حکومت:۱۳۱۹–۱۲۹۸ق)، هزارهها در یک خودمختاری نسبی بسر میبردند و مناطقی از آنان، به حاکمان کابل، مالیات میدادند.[۴۵] در ۱۲۴۸ق، امیر دوستمحمدخان، حاکم کابل، میر یزدانبخش را که مشهورترین میر هزاره و خودمختار بود، بهدار آویخت.[۴۶]
تهاجم عبدالرحمن
مقاله اصلی: کشتار شیعیان هزاره بهدستور عبدالرحمن
در تابستان ۱۲۵۹ش، عبدالرحمن، پس از پذیرش شرایط دولت انگلستان، حکومت را در کابل بدست گرفت.[۴۷] او تا سال ۱۲۶۶ش اداره قندهار، هرات،[۴۸] جلالآباد، غزنی[۴۹] و ترکستان شامل بلخ، تخار و فاریاب و جوزجان را به مرکزیت مزار شریف با خشونت و سرکوب بدست آورد.[۵۰]
عبدالرحمن در ۱۲۶۷ش/۱۸۹۸م متوجه هزارهها شد. او برای هزارهها ۱۶ مالیات وضع کرد و هزارههای شیخعلی را که به این مالیات اعتراض کردند، بشدت سرکوب کرده و زمینهایشان را گرفت.[۵۱] در دو سال بعد، مأموران مالیات و فرماندهان عبدالرحمن به میل خود، هر جریمه و آزاری را بر هزارهها تحمیل کردند.[۵۲] در بهار ۱۲۷۱ش/۱۸۹۲م پس از تجاوز سربازان عبدالرحمن به یک زن هزاره، خانواده او، سربازان را کشته و سلاحهای مصادره شده خود را پس گرفتند.[۵۳] رهبران عمده هزارهها نیز در نشست بزرگان هزاره علیه عبدالرحمن اعلام جنگ کردند.[۵۴]
در اولین نبرد عبدالقدوسخان و شیرمحمدخان، دو فرمانده ارشد عبدالرحمن، شکست خوردند.[۵۵] عبدالرحمن از ملایان مشهور سنی خواست علیه هزارهها، فتوای تکفیر و جهاد بدهد. او زمینها، دارایی، زنان و فرزندان هزارهها را پاداش افرادی اعلام کرد که در این جهاد شرکت کنند.[۵۶] دولت بریتانیا نیز پیشنهاد مستشاران نظامی برای کمک به عبدالرحمن کرد.[۵۷]
به دستور عبدالرحمن، از پنج جهت به هزارهجات نیرو روانه گشت: غزنی، کابل، قندهار، هرات و مزار شریف.[۵۸] جنگ تا اواسط پاییز ۱۲۷۱ش/نوامبر ۱۸۹۲م ادامه داشت.[۵۹] سیدعسکر موسوی، هدف عبدالرحمن را از این جنگ، پراکندن هزارهها و کاهش جمعیت آنان نوشتهاست.[۶۰]
پیامدهای تهاجم
کشته شدن درصد بالایی از مردان هزاره. فیض محمد، کاتب عبدالرحمن، درصد کشتهشدگان را بالای شصت درصد تخمین زده بود.[۶۱]
تمام قلعهها و مساکن مردم هزاره تخریب و مزارعشان پایمال شد.[۶۲]
هزاران مرد و زن و کودک هزاره بعنوان برده در بازارهای کابل و قندهار فروخته شدند.[۶۳]
تمام زمینهای زراعتی و چراگاههایی که از هزارهها گرفته شده، به مالکیت دولت درآمد.[۶۴] بخشی از این زمینها به کوچیهای پشتون داده شد که در حمله شرکت کرده بودند.[۶۵]
عبدالرحمن، میرها، سادات و ملاهای هزاره را به کابل فراخواند. تعدادی را کشت، عدهای را به زندان افکند و گروهی را تبعید کرد.[۶۶] قاضیهای حنفی به هزارستان فرستاده شد.[۶۷]
فرار و مهاجرت بخش بزرگی از ساکنین هزارستان به مناطق بیرونی.[۶۸]
تحمیل مالیات جدید و جریمههای سنگین.[۶۹]
تیمور خانف نتیجه نهایی این اقدامات را تقلیل شدید جمعیت هزارهها و فروپاشی معنوی، اقتصادی و فرهنگی آنان نوشتهاست.[۷۰] میرمحمد غبار، تاریخنگار افغان در این باره نوشت: مظالم امیر در هزارهجات سابقهای در تاریخ کشور نداشت و فقط میتوان آن را در تاریخ هجوم چنگیز مطالعه کرد و بس.[۷۱]
پس از عبدالرحمن
پس از عبدالرحمن، فرزندش حبیبالله، خرید و فروش بردگان هزاره را ممنوع اعلام کرد ولی آنان را آزاد نکرد.[۷۲] هزارهها در جنگ استقلال افغانستان علیه انگلیس (۱۲۹۸ش/۱۹۱۹م) به فرمان امانالله، فرزند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 