پاورپوینت کامل ماجرای غصب خلافت ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماجرای غصب خلافت ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماجرای غصب خلافت ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ماجرای غصب خلافت ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

مقاله غصب خلافت با مقالات

: خلافت و حکومت امام علی(ع)

ارتباط دارد.

اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات و صفات فعل

فروع

توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه

عدل الهی

حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین

نبوت

عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه • اصالت قرآن

امامتباورها

عصمت امامان • ولایت تکوینی • علم غیب • خلیفه‌الله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور • رجعت • امامت تنصیصی

امامان

امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی

معاد

برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان

مسائل برجسته

اهل‌بیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره


غصب خلافت از مهم‌ترین باورهای شیعیان و به این معناست که خلافت و حکومت بر جامعه، حق امام علی(ع) و امامان معصوم است، ولی دیگران به ناحق آن را تصرف کرده‌اند. این باور در ادبیات امامان شیعه در خطبه شقشقیه،‌ خطبه فدکیه، نامه امام حسین به اهالی بصره و برخی احادیث دیگر بیان شده است. شیعیان معتقدند پیامبر(ص) در روزهای پایانی زندگی‌اش با اعلام ولایت علی در غدیر، تکرار حدیث ثقلین و فرستادن برخی صحابه با سپاه اسامه به خارج از مدینه، زمینه‌ را برای جانشینی علی(ع) آماده کرد. شیعیان غصب خلافت را زمینه‌ساز انحرافات بعدی در جامعه اسلامی و شهادت فاطمه دختر پیامبر و واقعه کربلا می‌دانند.

بنابر تحلیل عالمان شیعه، فرایند غصب خلافت توسط تعدادی از اصحاب، پیش از رحلت پیامبر(ص) آغاز شد. شیعیان نشانه‌های این تحلیل را در تخلّف از شرکت در سپاه اسامه، جلوگیری از نگارش وصیت‌ پیامبر و انکار اوّلیه درگذشت پیامبر و ماجرای صحیفه ملعونه جستجو می‌کنند. ماجرای سقیفه بنی‌ساعده، خودداری برخی اصحاب از بیعت با ابوبکر، حمله به خانه علی و فاطمه از سوی کارگزاران ابوبکر و مواضع امام علی در شورای شش نفره خلافت نیز از دیگر دلایل شیعیان برای باور به غصب خلافت است.

غصب خلافت به‌جز دوران کوتاهی در زمان حکومت امام علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) در همه دوران حضور ائمه جریان داشته و خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس هر یک به شیوه‌‌ای خلافت را از اهل‌بیت گرفتند.

باور به غصب خلافت در اندیشه سیاسی فقیهان شیعه نیز تأثیر گذاشته است و آنها هر حاکمی به‌جز اهل‌بیت یا کسی که از سوی اهل‌بیت باشد را نامشروع و حاکم جور دانسته و همکاری با چنین حاکمی را نیز تحریم کرده و یا فقط در برخی شرایط جایز می‌دانند.

جایگاه مسئله غصب خلافت

غصب خلافت از ارکان باورهای شیعیان[۱] به‌ویژه شیعیان دوازده‌امامی است.[۲] شیعیان معتقدند پیامبر از سوی خداوند علی بن ابی‌طالب را به عنوان جانشین خود نصب کرده بود[۳] و به‌جز علی و برخی فرزندانش برای کسی حق خلافت الهی قائل نیستند.[۴] شیعه‌ی اصطلاحی بر اساس همین ویژگی تعریف شده است.[۵] ولی اهل‌سنت می‌گویند پیامبر کسی را تعیین نکرده بود و صحابه به ابتکار خودشان با هم مشورت کردند و ابوبکر را به خلافت نشاندند.[۶] هرچند مرتضی عسکری پژوهش‌گر مباحث امامت معتقد است خلافت همانند نبوت منصبی الهی است و کسی‌ نمی‌تواند آن را غصب کند، و به جای غصب خلافت باید از تعبیر غصب حکومت استفاده شود.[۷]

در باور امامیه به‌جز در دورانی محدود در مورد امام علی و امام حسن، خلافت غصب شده و هرگز پذیرشی برای مشروعیت حکومت خلفای آن دوره مطرح نشده بود.[۸] در گفتگوی مسلم بن عقیل با ابن‌زیاد نیز مسلم تصریح کرد که معاویه خلافت را با حیله از وصی پیامبر غصب کرده است.[۹]
از امام جعفر بن محمدِ صادق امام ششم شیعه نیز نقل شده است که خلافت را حق خود می‌دانست که دیگران آن را غصب کرده‌اند.[۱۰] به باور شیعیان، غصب خلافت، انحراف از مسیر پیامبر و زمینه‌ساز حوادث بعدی از جمله شهادت حضرت فاطمه[۱۱] و نیز واقعه کربلا[۱۲] به شمار می‌آید.

در منابع مختلف تعدادی از صحابه پیامبر اسلام نام برده شده‌اند که در گام نخست با خلیفه ابوبکر بیعت نکردند و معتقد بودند که علی باید خلیفه باشد.[۱۳] جعفری شیعه‌پژوه پاکستانی نام ۱۳ تن از صحابه معروف‌ که اکثر منابع تاریخی ثبت شده‌اند را گردآوری کرده است.[۱۴] چنان‌که بر اساس نقلی از زُهْری محدث اهل سنت گزارش شده که فاطمه دختر پیامبر نیز خلافت ابوبکر را نپذیرفت.[۱۵] اعتقاد به غصب خلافت به‌عنوان یکی از باورهای زید بن علی رهبر حرکت زیدیه در قرن دوم هجری نیز گزارش شده است.[۱۶]

رشید رضا(درگذشت: ۱۳۵۴ق) مفسر اهل سنت نیز در تفسیر المنار تصریح می‌کند که اهل‌بیت خود را برای خلافت شایسته‌تر می‌‌دانستند و صرفا به خاطر حفظ مصالح مسلمین با زمامداران حاکم همراهی کردند.[۱۷] هر چند اکثر عالمان اهل سنت چنین تحلیلی ندارند.[۱۸] محمود اسماعیل تاریخ‌پژوه مصری در کتاب «الحرکات السریّه فى الاسلام» معتزله را دشمن بنى امیّه معرفی ‌می‌کند زیرا آنان را جبّارانى مى‌شمردند که خلافت را غصب، و حکومت خود را با زور شمشیر بر مردم تحمیل کرده‌اند، و حکومت خود را ناشى از اراده و قضاى الهى معرفی می‌کنند.[۱۹]

غصب خلافت در ادبیات شیعه

بسیاری از تاریخ‌نگاران شیعه در کتاب‌های خود به غصب خلافت توجه کرده و آن‌را گزارش، بررسی و تحلیل کرده‌اند.[۲۰] یکی از قدیمی‌ترین متون شیعی که به ماجرای غصب خلافت اشاره کرده است را خطبه شقشقیه دانسته‌اند[۲۱] که علی بن ابی‌طالب(ع) در آن هر سه خلیفه اول را مذمت کرده و خود را شایسته‌تر معرفی می‌کند و تصریح می‌کند که آن‌ها میراث او را غارت کردند. پیش از آن حضرت فاطمه(س) در سخنرانی خود در مسجد مدینه معروف به خطبه فدکیه به ماجرای غصب خلافت اشاره کرده بود.[۲۲] در نامه امام حسین به اهالی بصره نیز به موضوع غصب خلافت اشاره شده است.[۲۳]

گروهی از شیعیان همچنین به کتاب سلیم بن قیس استناد می‌کنند که آنرا متنی قدیمی و مربوط به قرن اول هجری می‌دانند.[۲۴] در این کتاب نقل‌های متعددی درباره ماجرای سقیفه و سرنوشت خلافت گردآوری شده است[۲۵] که از قدیمی‌ترین رویدادهای مربوط به غصب خلافت دانسته شده است.[۲۶] علامه مجلسی محدث قرن یازدهم قمری بخشی از کتاب بحار الانوار را با نام کتاب الفتن تنظیم کرده و غصب خلافت و ماجراهای مرتبط را در آن جای داده است.[۲۷]

برخی شیعیان طراحی غصب خلافت را به پیش از زمان درگذشت پیامبر اسلام ارجاع می‌دهند[۲۸] و به نقل‌هایی استناد می‌کنند که به پیمان گروهی از صحابه برای غصب خلافت اشاره می‌کند. چنان‌که علامه مجلسی نیز در جلد ۲۸ بحار الانوار بابی با عنوان «بابُ تَمهیدِ غَصبِ الخِلافهِ و الصحیفهِ الملعونهِ» باز کرده و در آن ۷ حدیث طولانی درباره زمینه‌سازی غصب خلافت و صحیفه ملعونه گرد آورده است.[۲۹] در این زمینه حتی سخنی از مأمون خلیفه عباسی نیز نقل شده است.[۳۰] محققان غیرمسلمان مثل لامنس و پس از او مادلونگ نیز به این نکته اشاره کرده‌اند.[۳۱] کایتانی، شرق‌شناس ایتالیایی نظریه لامنس را تایید کرده و معتقد است عمر می‌توانست رحلت پیامبر(ص) را پیش‌بینی کند و برای جانشینی برنامه‌ریزی کند.[۳۲] به باور مادلونگ برنامه‌ریز اصلی غصب خلافت، عمر بود ولی با توجه به جایگاه ابوبکر، او را برای خلافت جلو انداخت.[۳۳]

پیامبر و زمینه‌چینی برای خلافت علی(ع)

به باور شیعیان، پیامبر در روزهای پایانی عمرش تلاش فراوانی کرد تا زمینه‌ را برای خلافت و حکومت علی بن ابی‌طالب آماده کند.[۳۴] به‌دلیل اهمیت فراوان مسئله جانشینی پیامبر[۳۵] رخدادهای دوران درگذشت پیامبر اسلام را از حساس‌ترین وقایع و آکنده از سیاست پنهان‌کاری و پیچیدگی‌هایی توصیف کرده‌اند،[۳۶] که در رفتار پیامبر اسلام(ص) از یک سو و در رفتار برخی صحابه از سوی دیگر خود را نشان می‌دهد.[۳۷]

بر اساس گزارش منابع تاریخی پیامبر می‌دانست زمان مرگش نزدیک است و در آخرین سفر حج خود و نیز پس از بازگشت به مدینه چند بار از نزدیک‌شدن زمان مرگ خود خبر داده بود.[۳۸] از سوی دیگر بنابر برخی منابع شیعی از هم‌پیمانی گروهی از صحابه برای ممانعت از خلافت علی خبردار شده بود[۳۹] و حتی در خطبه غدیرخم نیز به آن اشاره کرده بود.[۴۰]

آماده‌سازی سپاه اسامه

مقاله اصلی: سپاه اسامه

آماده‌سازی سپاه اُسامه از رویدادهای مهم روزهای پایان عمر پیامبر قلمداد شده است. به گزارش منابع، پیامبر(ص) پس از بازگشت از حَجّه الوداع به مدینه، دستور داد سپاهی به فرماندهی اسامه بن زید برای جنگ با امپراطوری روم آماده شود[۴۱] و بزرگان انصار و مهاجر را هم مأمور به حضور در این سپاه کرد.[۴۲] به گفته شیخ مفید اعزام این سپاه در واپسین روزهای زندگی پیامبر(ص) می‌توانست اهداف دیگری همچون خالی‌شدن مدینه از اصحابی که به خلافت طمع داشتند نیز داشته باشد.[۴۳] ولی عده‌ای به بهانه سن کم اسامه[۴۴] به مخالفت و اعتراض برخاستند.[۴۵] شیخ مفید، سرپیچی برخی مثل ابوبکر بن ابوقحافه و عمر بن خطاب و توبیخ آنان از سوی پیامبر(ص) را نقل کرده است.[۴۶] علی‌رغم تأکید پیامبر، این سپاه تا بعد از وفات او به سوی شام حرکت نکرد.[۴۷]

تلاش برای نگارش وصیت‌نامه

مقاله اصلی: ماجرای دوات و قلم

مطابق نقل صحیح بخاری از مهم‌ترین کتاب‌های اهل‌سنت، در آخرین روزهای حیات رسول خدا(ص)، در حالی‌که جمعی از صحابه به عیادت ایشان رفته بودند فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به برکت آن هرگز گمراه نشوید. یکی از حاضران گفت: بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده و هذیان می‌گوید و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است.[۴۸] در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی می‌گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آنرا می‌گفتند، رسول خدا(ص) فرمود: برخیزید و از نزد من بروید.[۴۹]
در صحیح مسلم از دیگر منابع روایی اهل‌سنت، فردی که با سخن پیامبر مخالفت کرد عمر بن خطاب معرفی شده است.[۵۰] در این‌دو کتاب آمده است که ابن‌عباس پیوسته بر این ماجرا افسوس می‌خورد و آنرا مصیبتی بزرگ می‌شمرد.[۵۱]

بازگویی حدیث ثقلین

مقاله اصلی: حدیث ثقلین

شیخ مفید در کتاب اَمالی نقل کرده که پیامبر در ایام بیماری با سختیِ زیاد خود را به مسجد رساند و در آخرین خطبه قبل از رحلتش حدیث ثقلین را تکرار کرد: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْن… ‏» من میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم … یکی قرآن و دیگری اهل‌بیتم است.[۵۲] ابن‌حجر هیثمی از عالمان اهل‌سنت، نیز این حدیث را به شکلی دیگر نقل کرده است.[۵۳]

حدیث ثقلین در موارد متعددی از پیامبر(ص) نقل شده است.[۵۴] سید عبدالحسین شرف‌الدین پنج جا را برای بیان این حدیث نام برده است: روز عرفه، غدیر خم، هنگام بازگشت از طائف، در مدینه بر بالای منبر، و در حجره پیامبر هنگام بیماری.[۵۵]

تعیین وصیّ

یکی از کارهای پیامبر در روزهای بیماری آخر عمرش تعیین یک وصیّ برای خود بود. بنابر نقل کتاب إرشاد پس از ماجرای دوات و قلم وقتی اصحاب از خانه پیامبر خارج شدند، پیامبر به علی گفت: ای برادر! آیا وصیت مرا می‌پذیری و وعده‌هایم را وفا کرده و دَینم را ادا می‌کنی؟ علی پذیرفت. پیامبر او را به بغل گرفت و انگشتر، شمشیر و زره خویش را به وی داد.[۵۶] فردای آن روز نیز پیامبر گفت: برادر و یار مرا پیش من آرید. عایشه و حفصه پدران خودشان را صدا زدند ولی پیامبر دوباره درخواست خود را تکرار کرد تا این‌که به پیشنهاد ام‌سلمه علی را خبر کردند. پیامبر مدتی با علی نجوا کرد، و وقتی از علی پرسیدند، پیامبر(ص) چه گفت؟ در پاسخ گفت: به من هزار بابِ علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من وصیت کرد که انجام خواهم داد.[۵۷] ذهبی و ابن‌کثیر از تاریخ‌نگاران اهل‌سنت نیز این گزارش را با تفاوت‌هایی، نقل کرده‌اند.[۵۸]

قطع‌کردن نماز جماعت ابوبکر

در یکی از روزهای بیماری پیامبر، به علت شدت بیماری، ایشان در نماز جماعت حاضر نشد و ابوبکر شروع به اقامه جماعت کرد. پیامبر بعد آگاهی از این اتفاق، خودش از حجره‌ بیرون آمد و نماز را خواند. رسول جعفریان این نماز را بدون اجازه پیامبر توصیف کرده است.[۵۹] برخی از منابع اهل سنت بر اساس روایاتی این نماز را به توصیه رسول خدا دانسته‌اند[۶۰] و گروهی از ایشان این نماز را نشانه‌ای از رضایت پیامبر بر جانشینی ابوبکر قلمداد کرده‌اند.[۶۱] ولی شیعیان دخالت و ممانعت پیامبر از این نماز را نشانه‌ای روشن بر عدم رضایت پیامبر از این کار دانسته‌اند.

در همین روزها نقل دیگری است که عمر بن خطاب نیز به جای پیامبر نماز جماعت اقامه کرده است.[۶۲] و بنابر تحلیل مادلونگ از آنجا که اقامه نماز جماعت از نظر پیامبر دلیلی برای خلافت نبود[۶۳] از اقامه جماعت کسی ممانعت نمی‌کرد ولی عایشه چون گمان می‌کرد که برپاکردن جماعت به جای پیامبر می‌تواند نشانه خلافت بعدی باشد حدیثی ساخت که بگوید پیامبر به نماز خواندن عمر راضی نبوده است.[۶۴]

فرایند غصب خلافت

برخی شیعیان طراحی غصب خلافت را به پیش از زمان درگذشت پیامبر اسلام ارجاع می‌دهند.[۶۵] بنابر تحلیل نویسندگان شیعی این برنامه با هم‌پیمانی گروهی از اصحاب پیش و بعد از غدیر، سرپیچی از مشارکت در سپاه اسامه، ممانعت از نوشتن وصیت‌نامه پیامبر، انکار ابتدایی درگذشت پیامبر، تشکیل سقیفه و بیعت با ابوبکر،[۶۶] سرکوب مخالفان و حمله به خانه علی و فاطمه و گرفتن فدک به سرانجام رسیده است.[۶۷]

محققان غیرمسلمان مثل لامنس و پس از او مادلونگ نیز به این طراحی اشاره کرده‌اند.[۶۸] کایتانی، شرق‌شناس ایتالیایی نظریه لامنس درباره مثلث قدرت(ابوبکر، عمر، ابوعبیده) را تایید کرده و معتقد است عمر می‌توانست رحلت پیامبر(ص) را پیش‌بینی کند و برای جانشینی برنامه‌ریزی کند.[۶۹] به باور مادلونگ برنامه‌ریز اصلی غصب خلافت، عمر بود ولی با توجه به جایگاه ابوبکر، او را برای خلافت جلو انداخت.[۷۰] عبدالمقصود تاریخ‌پژوه مصری نیز معتقد است که با مطالعه دقیق تاریخ، نشانه‌های این برنامه‌ریزی یافت می‌شود.[۷۱]

صحیفه ملعونه

صحیفه ملعونه یا هم‌پیمانی عده‌ای از صحابه در زمان حیات رسول‌خدا(ص) با هدف تعیین تکلیف جانشینی پیامبر از ماجراهایی است که در برخی منابع شیعی مثل کتاب سلیم بن قیس،[۷۲] سَفینهُ البِحار[۷۳] و ارشاد القلوب،[۷۴] گزارش شده است. چنان‌که علامه مجلسی نیز در جلد ۲۸ بحار الانوار بابی با عنوان «بابُ تَمهیدِ غَصبِ الخِلافهِ و الصحیفهِ الملعونهِ» باز کرده و در آن ۷ حدیث طولانی درباره زمینه‌سازی غصب خلافت و صحیفه ملعونه گرد آورده است.[۷۵] در این زمینه حتی سخنی از مأمون خلیفه عباسی نیز نقل شده است.[۷۶]

به گفته برخی محققان، این هم‌پیمانی یک‌بار پیش از واقعه غدیر در مکه[۷۷] و یک‌بار هم پس از آن در مدینه اتفاق افتاده است.[۷۸] اعضای این صحیفه در کنار کعبه با هم‌ عهد بستند که نگذارند خلافت پس از پیامبر، به خاندانش برسد و خود، خلافت را بر عهده بگیرند.[۷۹] ابوبکر، عمر، معاذ بن جبل و سالم مولی ابی‌حذیفه،[۸۰] و نیز مغیره بن شعبه و عبدالرحمن بن عوف[۸۱] از اصحاب صحیفه ملعونه شمرده شده‌اند. در مدینه نیز گروهی ۳۴ نفره[۸۲] در خانه ابوبکر جمع شدند[۸۳] و چنان‌که در برخی منابع آمده، بر خلافت ابوبکر، عمر، ابوعبیده و سالم مولی ابی‌حذیفه بعد از رسول خدا پیمان بستند.[۸۴]

انکار رحلت پیامبر(ص)

انکار درگذشت پیامبر از سوی عمر بن خطاب نخستین رویداد مورد توجه پس از درگذشت پیامبر اسلام است. بنابر گزارش منابع تاریخی در نخستین لحظات اعلام خبر درگذشت پیامبر(ص)، عمر بن خطاب قسَم می‌خورد که پیامبر نمُرده و به سوی پروردگار رفته و همان‌گونه که موسی از کوه طور بازگشت، پیامبر(ص) هم باز می‌گردد.[۸۵] عمَر حتی مخالفان سخنش را تهدید به قتل کرد.[۸۶] به گفته ابن‌کثیر، ابن‌ام‌مکتوم در پاسخ عمر آیه ۱۴۴ سوره آل‌عمران را خواند که در آن به مرگ پیامبر تصریح شده است. عباس عموی پیامبر نیز از عمَر پرسید، آیا در این‌باره چیزی از پیامبر شنیده‌ای؟ او پاسخ داد: خیر. عباس گفت، به خدا سوگند پیامبر از دنیا رفته است.[۸۷] با این حال عمر بر نظر خود پافشاری می‌کرد، تا اینکه ابوبکر -که خارج از مدینه بود- از راه رسید، عمر را به سکوت دعوت کرد و همان آیه سوره آل‌عمران را خواند. عمر ساکت شد و گفت: گویا این آیه را تاکنون نشنیده بودم![۸۸]

از نویسندگان اهل‌سنت عبدالفتاح عبدالمقصود(درگذشت: ۱۹۹۳م) در تحلیلی طولانی تلاش کرده است اصل ماجرا را ساختگی بداند.[۸۹] ابن‌ابی‌الحدید، متکلم متعزلی اهل سنت سخنان عمر را دروغ مصلحتی و برای جلوگیری از نزاع بر سر جانشینی و وقوع فتنه دانسته‌ است.[۹۰] در همین راستا محمدباقر صدر، اندیشمند شیعی این اقدام عمر را نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده و برای به قدرت رساندن ابوبکر تحلیل کرده است؛[۹۱] زیرا با اینکه دیگران آیه سوره آل‌عمران را برای عمر خواندند او ساکت نشد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.