پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint :

۳

مقدمه

[۱]از جمله آفات رو به رشد ونگران کننده موجود در جامعه ی ما و بلکه در سطح کلان به
وسعت دنیا، آفت قداست گریزی، قداست زدایی، قداست ستیزی و مبارزه با ارزشهای والای
دینی و مذهبی است. که ضربات سخت و سنگینی را بر پیکر امنیت، آسایش و آرامش اجتماعی
فرود می آورد، و ثبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را تهدید می کند.

یگ نگاه زودگذر به فهرستی از ناهنجاری های اخلاقی اجتماعی (از قبیل آدم ربایی، قتل
عمد، سرقت، قاچاق مواد مخدر، روابط نامشروع، کلاه برداری، درگیریها، و ترویج فساد و
بی بند و باری) معضلات اداری سیاسی و اعتقادی (همانند بازیچه قرار دادن دین، دهن
کجی به ارزشهای اسلامی، ارتداد، ترویج باطل و مبارزه با باورهای دینی و مکتبی) و
بالاخره پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint مذهبی و صدها کج روی های رنج آور دیگر، نمایشی است از
هجران و جدایی آدمیان از ارزشهای دینی وحرکت به سمت و سوی مادی گری.

در دنیای متمدن و پیچیده ی امروزی، اساسی ترین نیاز بشر، ایجاد امنیت و آسایش در پرتو عدالت بر محور حق گرایی، و راه یافتن در جهت تحکیم ارزشهای دینی و گام نهادن
در مسیر خدا جویی، خداشناسی و خداپرستی است. تحقق این نیاز دیرینه ی بشر، به
اندازه ای مهم و در خور توجه است که اسلام، آنرا به عنوان یکی از مهمترین اهداف
پیام آوران بزرگ اللهی مطرح کرده است:

(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ
وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ
بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ
وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ)[۲]

و همگان را به ایجاد و قوام پایه های قسط و عدل، فرامی خواند.

همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس

که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

احترام به انسان یکی از اصول مسلم تربیت، و نشان رشد و شکوفایی فرهنگی و لازمه ی
ایجاد روحیه ی بشرخواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایه های صلح و دوستی است. و
از سوی دیگر، عدم رعایت این صفت نیک، موجب اختلافات، کدورتها، دشمنی ها و احیاناً
جنگهای کوچک و بزرگ، قتل عام ها و کشتارهای دسته جمعی گردیده و هزینه های سخت و
سنگینی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد.

احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، اصلی است که همواره آموزه های
دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین بر آن تاکید داشته اند و تکیه برباورهای
مشترک ادیان را طریق گردهمایی و همبستگی اجتماعات بشری، قلمداد نموده اند. «قل
تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم..»[۳]

امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر می نویسد: مالک! قلبت بایستی مال آمال از
عشق به مردم باشد، همگان را دوست بدار، مبادا چونان حیوان شکاری خوردن آنان را
غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دسته اند، دسته ی برادر دینی تو، و دسته ی دیگر همانند تو
در آفرینش می باشند.[۴]

منظور از احترام گزاردن، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است
و افراد بدان تعلق دارند، آن امور ممکن است که حیثیت و موقعیت اجتماعی، اموال،
سلامتی جسمی و روحی افراد و از همه بالاتر باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که
نزد انسانها عزیزترین و پربهاترین چیز است، بطوریکه اغلب، برای حفاظت و مواظبت از
این آرمانهای مقدس از بذل مال و جان دریغ نمی کنند.

احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، اصلی است که همواره آموزه های
دینی و آموزگاران بزرگ بشر، و پیشوایان دین بر آن تاکید داشته اند و تکیه برباورهای
مشترک ادیان را طریق گردهمایی و همبستگی اجتماعات بشری، قلمداد نموده اند.

پیشینه تاریخی

حمایت از حیثیت، شرف و کرامت انسانی و معنوی بشر از دیرزمانی است که مورد توجه
ادیان الهی و قوانین موضوعه ی بشری قرار گرفته و هرگونه ستیز و تعرض به حیثیت،
شرافت و مقام روحانی انسان تحت عناوینی همچون: افتراء، قذف، توهین اشخاص و نظایر آن
قابل تعقیب کیفری و مستحق جزاء و عقوبت اخروی یا مجازات دنیوی شناخته شده است. در
مجمع القوانین حمورابی[۵] که به عنوان کهن ترین قانون موضوعه ی بشر قلمداد شده
است[۶] در قانون یونان و روم قدیم افتراء و بهتان، جرم تلقی گردیده و مجازات مفتری
در پاره ی اوقات مرگ بوده است. در قوانین زرتشت که بر سه پایه ی گفتار نیک، کردار
نیک و پندار نیک، استوار بوده است. و در ایران باستان و ساسانیان دروغ گوئی،
سخن چینی و دشنام از اعمال مذموم و ناپسند معرفی گردیده است. در آموزه های دینی
اسلام، بداندیشی، سوءنیت، کج اندیشی، غیبت[۷]، بهتان، سخن چینی[۸] و… از جمله
گناهان کبیره و مخالف شرافت و کرامت انسانی یاد شده و در زشتی غیبت و برچسب عیبی که
در دیگری نیست به عنوان خوردن گوشت برادر قلمداد گردیده که هر انسانی ازآن نفرت
دارد.[۹] از نسبت دادن کار خلاف عفت و اخلاق و انتساب ناروای زنا و لواط به دیگری
تحت عنوان «قذف» به شدت منع نموده و آنرا جرم دانسته است و نسبت دهنده مستحق هشتاد
تازیانه می باشد.[۱۰]

از همه بالاتر اینکه در این کیفر و عقاب، آگاهی مقذوف از درک معنایی که به او نسبت
داده شده است، شرط نیست. [۱۱]

مفاهیم مشابه

از آنجائی که جرم اهانت و توهین با جرائمی همچون، افترا، قذف، دشنام، غیبت و سب
از جهاتی اشتراک و پیوند دارد. ابتدا به تعریف و تبیین هر یک از آنها می پردازیم.

الف- افتراء

افتراء درلغت به معنی دروغ بستن، چیزی را به دروغ گفتن و بهتان زدن است .

درفرهنگ قرآن نیز به همین معناست

(أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَهٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ
اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ)[۱۲]

از نظر اخلاقی ، هرگاه کسی معایب و نقایص شخص دیگری را در غیاب او در نزد اشخاص
ثالث بازگو نماید، غیبت است. که در قران به شدت منع، و به منزله ی خوردن گوشت
برادر، تقبیح شده است (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا ….)[۱۳]
افتراء در اصطلاح حقوقی نسبت دادن جرم به کسی (یک یا چند نفر) به یکی از طرق مزبور
در قانون است، مشروط بر اینکه صحت امور نسبت داده شده در مرجع صلاحیت دار قضائی
ثابت نشود و برای این عمل مجازات در نظر گرفته شده است.[۱۴]

به طور مثال: نسبت دادن زنا و لواط (افتراء خاص) هشتاد ضربه شلاق دارد و نسبت دادن
جرائم غیر قذف، از یک ماه تا یک سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق یا یکی از آنها را حسب
مورد موجب خواهد شد.[۱۵] (ماده ۶۹۷ و ۱۴۰ قانون مجازات اسلامی)

ب- قذف

قذف در لغت به معنی افکندن و انداختن است و در اصطلاح فقهی، قذف بعنوان یکی از
جرائم حدی، عبارت است از «متهم ساختن دیگری به زنا و لواط». قذف در نظام کیفری
اسلام هم به همین معنا یعنی نسبت دادن زنا و لواط به دیگری می باشد. (و هو الرمی
بالزنا او اللواط)[۱۶]. در کتاب فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام بیان می دارد: «قذف آنست
که انسان دیگری را نسبت زنا و لواط دهد، مرد باشد و یا زن، قذف، به هر لغتی قابل
تحقق است البته منوط بر اینکه نسبت دادن، صریح باشد، و نسبت دهنده، درک و فهمی از
معنا داشته باشد، در این میان، معرفت مقذوف، شرط نیست. بنابراین، اگر عربی به شخص
فارسی بگوید: یا زانی، یا لوطی، قذف، باتحقق دیگر شرایط، محقق است هر چند مقذوف قذف
را نفهمد.»[۱۷]

فرق افتراء با قذف در این است که افتراء جنبه ی خصوصی دارد.

در افتراء با تقاضای طرف افتراء بعد از عجز مفتری از اثبات افتراء، به استناد
حاکمیت امر مختوم قضایی (اعتبار امر مختومه و قضاوت شده) از دادگاه که حکم

برائت را صادر نموده است در خواست تعقیب کیفری می شود. ولی قذف جنبه ی عمومی دارد
در قذف همینکه برای دادگاه ثابت گردد که استناد خلاف واقع است به محض خلاف واقع
بودن، دادگاه مکلف می باشد بصدور حکم به محکومیت قاذف،و نیازی به شکایت مجدد از سوی
مقذوف علیه برای رسیدگی و صدور حکم، نیست.

این تفاوت ریشه ی قرآنی دارد:

(وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ
فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهً أَبَدًا
وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ).[۱۸]

ج – سب

سب، در لغت، به معنی دشنام، فحش دادن و ناسزا گفتن است. اما در اصطلاح روائی، فقهی
و حقوقی، سب، معنای ویژه ای دارد و به ناسزا گوئی خاصی اطلاق می گردد سب در روایات،
منابع فقهی و حقوقی، عبارت از این است که: کسی پیامبراعظم علیه السلام یا یکی از ائمه
مهدی(علیهم السلام) و همچنین حضرت فاطمه زهرا را ناسزا بگوید[۱۹]. در این صورت،
دشنام دهنده محکوم به قتل است و هر کسی بشنود کشتن دشنام دهنده، بر او واجب است. در
شرایع الاسلام، جواز کشتن، نظر داده شده است «من سب نبیا جاز لسامعه قتله ما لم یخف
الضرر علی نفسه او ماله او غیر من الایمان وکذا من سب احد الائمه(» [۲۰] و کشتن او
منوط به اجازه امام و حاکم شرع نیست البته بشرطی که مستلزم فتنه و خوف تلف نفس و
مال خود و مؤمنین نباشد.[۲۱]

مسئله از مسلمات و اجماع فریقین در مورد پیامبر اکرم۲ و در منظر فقه شیعه، ائمه
اثنی عشری و فاطمه زهراء نیز همین حکم را دارند.[۲۲]

در کتاب شریف وسائل (کتاب حدود) ازمحمد ابن مسلم روایت شده است: «قال: قلت لابی
جعفر(ع) ارایت لو ان رجلا سب النبی۶ ایقتل؟ قال : ان لم تخف علی نفسک فاقتله.

حکایت کننده می گوید: به حضرت باقر علیه السلام عرض کردم هر گاه مردی را دیدی که به پیامبر۶
دشنام می دهد آیا کشتن وی جایز است؟ حضرت فرمود: اگراز نفس خودت نمی ترسی که به خطر
افتد او را بکش.

عبدالله ابن مسلم العامری از امام صادق علیه السلام روایت می کند: قال : قلت لابی عبدالله
علیه السلام ای
شیئ تقول فی رجل سمعته یشم علیا و یبراء منه؟ فقال : لی هو والله حلال الدم و ما
الف بینهم برجل منکم دعه. به حضرت امام صادق علیه السلام عرض کردم چه می فرمایید در حق مردیکه
به علی علیه السلام دشنام دهد و از وی اظهار برائت نماید؟ حضرت فرمود قسم به خداوند عالم خون
او حلال است و خداوند عالم بین آنان و شما دوستی قرارنداده و وقتی نتوانستی او را
بکشی او را ترک کرده و از وی دوری نما.

زراره از امام باقر علیه السلام روایت می نماید: اگر کسی در مجلسی بنشیند که در آن به یکی از
ائمه هدی علیهم السلام دشنام داده شود، و آنکس قدرت و توانائی داشته باشد تا مجلس
را به هم بزند و جماعتش را متفرق سازد ولی خودداری کند خداوند احدیت، به جهت انجام
ندادن آن، در دنیا برای او لباس ذلت و خواری پوشانیده و در آخرت هم او را عذاب
خواهد کرد.[۲۳]

سایر انبیاء نیز در حکم پیامبر اعظم علیه السلام هستند زیرا تکریم و تعظیم تمام انبیاء از
ضروریات دین و دشنام دادن به آنها مستلزم ارتداد و خارج شدن از دین است.[۲۴] در
روایت از پیامبر بزرگوار اسلام است که: «من سب نبیا قتل»

د- توهین

توهین از یک سو ساده ترین، کم اهمیت ترین جرائم و از سوی دیگر پر ما جرا ترین و یکی
از فراوان ترین جرائم ممکن بشمار می رود، بار ها دیده شده که یک توهین ایجاد تحریک
و احساسات نموده و طرف را وادار به ضرب و جرح و حتی قتل نموده است.

توهین در لغت، سست گردانیدن است (الاهانه الاستخفاف)[۲۵] و توهین کردن و در اصطلاح
قضایی، نسبت دادن هر فعل و ترک فعلی است که عرفا مخالف حیثیت و احترام طرف تلقی
گردد. عنوان توهین یک عنوان کلی است و فحاشی یکی از مصادیق آن است.

فحش در اصطلاح، به هر کلام زشت و مستهجن و قبیحی گفته می شود که باعث اذیت و
آزارشنونده گردد، فحش و ناسزا گفتن در لغت به معنی خارج شدن از حد اعتدال در گفتار
است. و در اصطلاح، فحاشی به هر کلامی زشتی اطلاق می گردد که برای تحقیر، توهین و
کسرشأن طرف، بکار برده شودک همچنین توهین شامل افتراء نیز می شود.

فرق توهین و افتراء

آنچه توهین و افتراء را به هم پیوند و اشتراک می دهد هتک حیثیت طرف جرم است. مع
الوصف این دو از جهاتی از هم جدا هستند:

۱ – توهین غالبا بوسیله الفاظ و گفتار و کردار و حرکات رکیک واقع می شود و این قبیل
اعمال تمثیلی است و تشخیص آن با عرف است در حالیکه افتراء با استفاده از دلائل
مخصوص اوراق چاپی یا خطی تشریفات و امثال آن که در قانون عمل مجرمانه تصریح شده
است.

۲– توهین بویژه فحاشی از جرائم صرفا مادی است و تحقق آن موکول به اثبات قصد مجرمانه
است، چه اینکه در توهین و فحاشی قصد مجرمانه همواره مفروض و مفروغ عنه است و
نیازمند اثبات نیست بلکه نوعی الفاظ و اعمال کاشف از وجود قصدمجرمانه است لیکن در
افتراء تحقق قصد مجرمانه، شرط اصلی و قوع جرم است.

۳ – توهین عملا بصورت حضوری است و موارد غیابی آن نادر است در حالیکه افتراء غالبا
بدون حضور طرف است.

پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint

الف) چیستی مقدسات

قانون گذار از مقدسات تعریفی ارائه نداده است و در منابع فقهی و حقوقی نیز غیر از
ذکر مصادیق، تعریفی روشن بیان نگردیده است. در کتب لغت نیز تعریف مقدسات در هاله ی
از ابهام است و فقط به تعریف از مفرد آن اکتفاء شده است.

در لغت نامه ی دهخدا آمده است: مقدس :پاک کرده، پاکیزه شده، به پاکی یاد شده.

در لغت نامه های دیگر نیز همین معنا به چشم می خورد و در ادبیات ما هم، همین گونه
است.[۲۶]

و گرنه دل چه دریغ است از کسی که بود.

هزار جان مقدس فدای جور و جفاش[۲۷]

در قرآن مجید نیز همین مفهوم قابل دریافت است:

(إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ
طُوًی)[۲۸]

(إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی)[۲۹]

پاورپوینت کامل توهین به مقدسات ۹۸ اسلاید در PowerPoint دینی بیش از هرجای دیگر در مطبوعات مورد دارد، در قانون مصوب سال
۱۳۷۵، در ماده (۵۱۳) این قانون آمده است:

«هرکس به مقدسات اسلام ویا هریک از انبیاء عظام یا ائمه ی طاهرین(ع) یاحضرت صدیقه ی
طاهره اهانت نماید، اگر مشمول حکم سب النبی باشد، اعدام می شود، ودر غیر این صورت،
به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهدشد.»

منظور از ائمه ی طاهرین( دوازده امام و پیشوای شیعیان است. مقصود از صدیقه طاهره
بزرگ بانوی اسلام، فاطمه ی زهرا است. و مقصود ازانبیاء عظام پیامبران الهی است
وتوهین به هر یک از ۱۲۴ هزار پیامبر بزرگ خداوند در دایره ی ماده فوق، قرار
می گیرند، و فرقی از این جهت بین حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی ومحمد
صلی الله علیه و آله نیست.
واژه ی «عظام» صفت برای انبیاء است و نباید پنداشت که هدف از آن، پیامبران
اولوالعزم اند. چه اینکه همه ی آنان عظیم و بزرگوارند و ماده قانونی از این حیث عام
و شامل همه ی پیام آوران خداوند از آدم تا خاتم می باشد.

ب) مقدسات اسلام

نخستین چیزی که از مقدسات اسلام در ذهن می اید «اشخاص و مفاهیمی است که بایستی
محترم شمرده شده و از گزند استهزاء و اهانت در امان و مصون باشند» بدون شک ذات باری
تعالی اولین مصداق روشنی است که پاکتر و منزه تر از او در آموزهای دینی وجود ندارد
«سبحان الله عما یصفون» پیامبران و پیشوایان دین و دیانت و سمبل های بشری نیز در
زمره ی مقدسات دینی قرار می گیرند که باید از هرگونه تحقیر و توهین در امان باشند.
هم چنین مقدسات، شامل اماکن نیز می گردد همانند کعبه، مزار امامانک قرآن، نهج
البلاغه و شخصیت های مورد احترام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.