پاورپوینت کامل ببخشید حاج آقا یک سؤال؟قسمت آخر ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ببخشید حاج آقا یک سؤال؟قسمت آخر ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ببخشید حاج آقا یک سؤال؟قسمت آخر ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ببخشید حاج آقا یک سؤال؟قسمت آخر ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۹

خانمی آمده بود و کتابی را به نام سیره و اخلاق پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله
میخواست. در نمایشگاه قابل تهیه نبود. خیلی جالب بود. نحوه روسری سر کردن یا شاید
هم نکردن، اخلاق خوب و لبخند بر لب و نحوه گفتوگویش با یک حاج آقا و ادبش. گفت: حاج
آقا یک چیزی از معراج برایم بگو. از نصیحتهای پیامبر. گفتم : مثلا چه؟ گفت: هر چه
به زبانتان آمد. مطمئنم آنچه را شما بگویید همانی است که خدا به زبانتان آورده و من
باید بشنوم. و من …! بیچاره من!

دختر خانمی آمد و گفت از دانشگاه شهید بهشتی است. گفت: سؤالات دینی بسیاری داریم.
صندوقی درست کردهایم برای این کار و دانشجویان سؤالات خود را درون آن میاندازند.
فرم ارسال سؤال را دادم. گفت: میتوانم هزار نسخه!! کپی بگیرم. از کیسه خلیفه مایه
گذاشتم و گفتم اشکالی ندارد.

خانمی آمده بود، مسألهای شرعی پرسید که به گمانم خمس بود. اما در پاسخ از او پرسیدم
از چه کسی تقلید میکنید. اصلاً در جریان نبود تقلید چیست. پرسید از چه کسی تقلید
کنم؟ گفتم خودم از مقام معظم رهبری تقلید میکنم و گفتم میتواند از دیگران نیز
بپرسد. گفت: من نمیتوانم از ایشان تقلید کنم. گفتم: چرا؟ گفت: آخر مگر اینگونه نیست
که اگر پشت سر امامجماعتی بدگویی کنی، دیگر حق نداری پشت سر او نماز بخوانی؟ و من
دو بار پشت سر ایشان بدگویی کردهام. البته توبه کردهام. ناگهان حس کردم دو شاخ بزرگ
بر سرم در حال روییدن است!! گفتم: به حق حرفهای نشنیده! چه کسی چنین مطلب بیاساسی
را گفته؟ و اصلاً این چه ربطی به تقلید دارد؟ گفت: همه میگویند. خلاصه به او پاسخ
دادم که این شایعهای بیش نیست که بین دختر خانمهای قدیمی رایج است.

جوان برومندی مراجعه کرد که مدت چهارده سال ساکن ژاپن بوده است. کارهای خوبی در
آنجا انجام داده بود. سه نفر را شیعه کرده بود. هیئتی در خانهاش راه انداخته بود و
میگفت رفقا به خانه من میگویند: حسینیه اومایا.

دختر خانم جوانی مراجعه کرد با هیئت تازه مسلمانان اروپایی. ولی فرزندی از همین نسل
جدید شیعه بود که در زیر سایه ماهواره و در همین بالای شهر رشد کرده بود. اکنون در
۲۳ سالگی، با اسلام آشنا شده بود. حجابی جالب ساخته بود و آمده بود بپرسد: ایا آدم
خوبی هست یا نه؟ چون شنیده بود خداوند تمام خواستههای هر کسی را که دوست ندارد،
برآورده میکند. تمام خواستههای این دختر هم برآورده شده بود. برای همین به خوب بودن
خودش شک کرده بود. جوابش را دادم. شاد شد. سؤالات بسیاری را پرسید. از روش
دوستیابی. از اینکه چگونه میتواند به جمع خوبها راه پیدا کند؟ این که مغرور است؟
اینکه چگونه عصبانی نباشد؟ چگونه صدقه بدهد؟ این که دیگران

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.