پاورپوینت کامل بحران خانواده در بررسی مسائل حقوقی در گفت و گو با حسین مرادی هرندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بحران خانواده در بررسی مسائل حقوقی در گفت و گو با حسین مرادی هرندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بحران خانواده در بررسی مسائل حقوقی در گفت و گو با حسین مرادی هرندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بحران خانواده در بررسی مسائل حقوقی در گفت و گو با حسین مرادی هرندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

در اسفند ماه سال جاری از سوی چند نهاد حوزوی و تحقیقاتی قم و با همکاری بعضی از
دانشگاه های تهران، همایشی با عنوان آسیب شناسی خانواده برگزار می شود، با این پیش
فرض که وضعیت خانواده در جامعه ما تا حدودی متزلزل شده و در این میان پیشگیری و یا
حداقل فکر کردن در مورد آن ضروری به نظرمی رسد. با چنین پیش فرضی، از کارشناسان
مختلف نظرخواهی کردیم تا هر کس از منظر خود این موضوع را مورد بحث قرار دهد به طور
مثال یک جامعه شناس، از نظر جامعه شناسی یا یک حقوق دان، از منظر حقوقی و… در
ابتدا سئوال این است که شما به عنوان قاضی دادگاه خانواده با توجه به موقعیتی که
دارید و با پرونده هایی که سرو کار دارید فکر می کنید چرا خانواده ای دچار مشکل و
ناهنجاری می شود و نیز بخشی از آسیب های خانوادگی را که در پرونده ها می بینید
بیان کنید.

شکی نیست که اوضاع خانواده ها نسبت به سابق متزلزل تر شده و پایه های زندگی
خانوادگی به عنوان کوچک ترین واحد یک جامعه، نسبت به قبل سست تر شده. اما عوامل آن
متعدد است. موضوع اول این است که دیدگاهمان به زندگی چیست؟ چگونه به زندگی و به
تفکرات و فرهنگ نگاه می کنیم؟ این باعث می شود که ساختار خانواده را بسازیم.
خانواده از بدو تأسیس در صدها سال قبل مبتنی بر فرهنگ دینی و ایرانی بود، یعنی از
طرفی فرهنگ ایرانی و از طرف دیگر دیدگاه های دینی، با هم تلفیق شدند که این هنر
ایرانی بوده است که توانسته فرهنگ خود را با دیدگاه های دینی تطبیق دهد. فرهنگ
بسیار مستحکمی که با آن شرافتمندانه زندگی کردند و ادامه دادند، البته برخی از
بخش ها، نگرش برخی از جوامع، به خصوص جوامع شهری و به صورت عمده شهرهای بزرگ، با
فرهنگ وارداتی این دیدگاه تلفیق شد. یعنی فرهنگ ایرانی-دینی را با فرهنگ وارداتی
غرب تلفیق کردند(در بعضی اقشار)و چون نتوانستند این دو را به دلیل تضادشان ترکیب
کنند، وآن هم به دلیل اینکه فرهنگ غرب و نگاه غرب به زندگی، یک نگاه سکولار است،
تعارضی بین این دو فرهنگ ایجاد شد.- یعنی فرهنگ ایرانی-دینی با فرهنگ غربی که به
وسیله ارتباطات جمعی متفاوتی وارد جامعه ما شد-

البته وقتی این فرهنگ وارد شد، بسیاری از افراد، فرهنگ غیر دینی را طرد کردند. اما
برخی از اقشار، بخصوص درشهرهای بزرگ نتوانستند این تعارض را حل کنند وناخودآگاه جذب
فرهنگ غرب شدند و این باعث شد ریشه ها و پایه های زندگی در خانواده متزلزل شود واین
تزلزل آثار متفاوتی را به دنبال داشت. یکی از آثار این بود که دیدگاه فرد نسبت به
خانواده تفاوت یافت. طبیعی است که طلاق دادن و طلاق گرفتن در این دیدگاه قبیح نیست.
بلکه به عنوان راهی برای برطرف ساختن موانع و در جهت رسیدن به اهدف قلمداد
می شود.ولی در فرهنگ دینی عقیده داریم که درجامعه ما بدترین چیز طلاق است. شنیده ام
که در استان اصفهان در خود شهر اصفهان، روزی یک طلاق وجود نداشت و طلاق به ندرت
اتفاق می افتاد و مشابه آن در شهرهای مختلف. اما امروزه آمار نشان می دهد که دیدگاه
بخشی از جوامع شهری ما، نسبت به خانواده سست شده که این پیامدها و آثار متفاوتی از
جمله طلاق وآسیب های اجتماعی و .. را در پی خواهد داشت.

شما اولین اشکال را ورود فرهنگ غربی می دانید که باعث تغییر نگرش ها شده است، البته
غرب نسبت به خانواده نگرشی دارد که با فرهنگ ما نمی سازد. غیر از طلاق چه معضلاتی
ناشی از ورود فرهنگ غرب بوده است؟

ما در خانواده سه رابطه اساسی داریم. رابطه زن با شوهر، رابطه شوهر با زن و رابطه
والدین با فرزندان، که ممکن است شقوق دیگری نیز داشته باشد اما این سه رابطه،
رابطه های اساسی هستند. فرهنگ غرب این رابطه ها را تحت الشعاع قرار می دهد. به طور
مثال فرزندان در رابطه شان با والدین، آن نگرش همراه با احترام را که در فرهنگ
اسلامی-ایرانی به آن تأکید شده، ندارند. یا زن برای بیرون رفتن از خانه نیازی به
هماهنگی با شوهرش احساس نمی کند. برخلاف دیدگاه سنتی که می گوید همه چیز با هماهنگی
یکدیگر صورت گیرد، یعنی حتی مرد هم باید در کارهایش با همسرش هماهنگی داشته باشد.
(نگرش های اجتماعی در فعالیت های اقتصادی و…) در غیر این صورت تنش ایجاد می شود.
بنابراین تغییر دیدگاه، باعث متزلزل شدن روابط دیگر نیز خواهد شد که در جامعه هم
آثار دیگری دارد.

با توجه به اینکه شما هر روز با پرونده های مختلف سروکار دارید صرف نظر از نگرش ها،
بعضی از مشکلاتی که در خانواده وجود دارد، چیست؟ به نظر شما با توجه به مراجعات،
کدام یک از مشکلات در خانواده ها جدی تر هستند؟

این هم به همان دیدگاه برمی گردد. وقتی فردی دیدگاهش تغییر کرد و قید و بندهای دین
را از دست داد، راحت تر و آزادتر فعالیت می کند. فرد به دنبال خوش گذرانی، اعتیاد و
هوی و هوس نیز می رود و مشکلاتی از قبیل طلاق، فقر و .. وجود دارد که به طور غالب
به دنبال همان تغییر نگرش ها به وجود می آیند. در بحث مشکلات، عوامل مختلفی وجود
دارند. آنچه در درجه اول اهمیت است و باعث طلاق و تزلزل در خانواده می شود، فقر
اقتصادی است و فقر هم ناشی از عوامل مختلف است، از آن جمله بیکاری و درآمدهای
پایین. وقتی بخشی از جامعه نتوانست خانواده اش را از نظر اقتصادی تأمین کند گرایش
به طلاق بیشتر می شود.

عامل دوم، بی بندوباری مردان و زنان است. این بی قیدی به فرهنگ اصیل خودی، باعث
می شود فرد به لذت های درون خانواده اکتفا نکند (مثل اعتیاد، روابط غیر متعارف
جنسی). اگر زن و مرد نتوانند در داخل خانواده غرایز خود را تأمین کنند یا تقیدات
دینی نداشته باشند، گرایش به خارج از خانه پیدا می کنند.

به نظر شما آیا بحران در خانواده است و بعد به اجتماع متنقل می شود یا اینکه ممکن
است فرد در درون خانواده مشکلی نداشته باشد. بعضی معتقدند، درصد بالایی از طلاق ها
ناشی از این است که فرد در درون خانواده روابط جنسی راضی کننده ای ندارد و به همین
دلیل به بیرون از خانه متمایل می شود. اما گاهی فرد از روی هوسرانی در روابط
نامشروع خود در خارج از خانواده به حدی پیش می رود که دیگر در درون خانواده
نمی تواند فضای عاطفی مناسبی را ایجاد نماید، کدام یک، بیشتر وجود دارند؟

هر دوی اینها هست. گرایش ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی بخشی از جامعه. تحت تأثیر
انحرافات جامعه قرار می گیرند و منحرف می شوند، وقتی فضای جامعه، سالم نباشد،
تأثیراتش روی فرد بیشتر از خانواده است. اگر جامعه، جامعه منحرفی باشد، فرد هر قدر
هم مقید باشد، بالاخره تحت تأثیر قرار می گیرد. اگر وسایل اعتیاد درجامعه مهیا و
فراوان باشد، فرد به راحتی، آلوده می شود.

علاوه بر این زمانی که دیدگاه ها فرق می کند، توقعات و نیازها هم فرق می کند
وگرایشات اقتصادی و تجملات زیاد می شود. زمانی که این خواسته ها برآورده نشود باعث
تنش در درون خانواده می شود.

اگر فرد نتواند جایگاه خود را بشناسد بین موقعیت خود و دیگران مقایسه می کند و این
مقایسه باعث می شود فرد احساس فقر کند در صورتی که ممکن است فقیر هم نباشد.

یکی از آسیب های خانواده این است که ما حقوق مدنی مناسبی برای تحکیم خانواده
نداریم. عمده حقوق مدنی ما برای اختلافات است. اما برای تحکیم خانواده باید قبل از
اینکه کار به دادگاه بکشد، کاری کرد. چگونه می توان بین مشکلات حقوقی و تحکیم
خانواده رابطه ایجاد کرد و این نگرش را تصحیح کرد؟

همه مشکلات اجتماعی را نمی توان با حقوق مدنی حل کرد. بسیاری از مشکلات باید با
تغییر دیدگاه ها و نگرش ها حل شوند. اگر دیدگاه ما به زندگی و نحوه معاشرت تغییر
کند خیلی از مشکلات هم پیش نمی آید.

قوانین مدنی زمانی وارد می شود که دعوایی به وجود آمده باشد. اما ابتدا باید
دیدگاه ها نسبت به جامعه تصحیح شود، فقر ریشه کن شود، ریشه های آسیب های اجتماعی
شناسایی شود، دیدگاه ها تغییر یابند سپس می بینیم تنش ها بسیار کم می شود و در
مرحله بعد حقوق مدنی وارد می شود.بعضی نسبت به حقوق مدنی در بعد خانواده انتقاداتی
دارند بدین نحو که معتقدند حقوق مدنی ما نمی تواند در مواقع بروز مشکل بین زن و
مرد، حق را آنگونه که سزاوار است در جایگاه خویش قرار دهد.

آیا حقوق مدنی توانایی احقاق حق و ایجاد بستر برای تشکیل خانواده های بعدی (بعد از
طلاق) را داراست یا نه؟ به طور مثال تسهیل طلاق برای خانمی که ۲۰ سال است با مرد
معتادی زندگی کرده و اگر طلاق بگیرد می تواند خانواده بهتری را تشکیل دهد، یا خانمی
که به خاطر حضانت بچه ها از قید طلاق می گذرد، یا خانمی که بنیه اقتصادی مناسبی
ندارد وبه همیت علت از طلاق می گذرد و…ادعاهایی هستند که خانم ها به طور معمول
بیشتر متضرر می شوند. نظر شما چیست؟

حقوق خانواده در قسمت مدنی از مبانی فقهی ماست. قانون مدنی که منطبق بر فقه امامی
است بر اساس فتاوای مشهور است. به این معنا که فقهای بارز و برجسته ای که نزدیک به
زمان غیبت معصومین بودند مثل شیخ صدوق، شیخ طوسی و … دیدگاه های این فقها و فقهای
بعدی در قانون مدنی دخیل بوده است.

در بحث طلاق، درست است که در اختیار مردان است اما در قانون به حدی دایره آن تنگ
شده و تبصره و لایحه به آن اضافه شده که تقریبا کارآیی خود را از دست داده است. بر
اساس آمار، از هر ۱۰ طلاق کمتر از ۱۰ درصد به درخواست مردهاست و بیش از ۹۰ در صد از
جانب خانم هاست که در خواست و اجرا می شود.

آیا با توجه به این آمار که بیشتر طلاق ها مربوط به زنان است آیا این بدان معناست
که عمده آسیب ها متوجه زنان است؟

در توضیح صحبت قبلی، حق طلاق برای مرد در صورتی است که این حق برای اومحرز باشد.

اما در پاسخ به سئوال آخر، این آمارها نشان دهنده آسیب زنان و ناسازگاری مردان نیست
بلکه موقعیت مرد به عنوان سرپرست خانواده ومسئولیت او به عنوان تأمین نیازهای
اقتصادی و از طرفی هم با توجه به مسئولیت هایی که قانون و شرع بر عهده مردان قرار
داده مثل پرداخت مهریه، اگر هم مردی از زندگی و همسر خود راضی نباشد به دلیل این
محدودیت ها، نمی تواند اقدام کند. پس این آمارها به این معنا نیست که به طور غالب
زنان تحت ستم باشند و مردان ناسازگار.باید این تبیین شود که ناسازگاری ازناحیه یک
نفر نیست؛ یا مرد بی مسئولیت است ی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.