پاورپوینت کامل جنبش غربی فمنیسم و تلاش های جهانی سازی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنبش غربی فمنیسم و تلاش های جهانی سازی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنبش غربی فمنیسم و تلاش های جهانی سازی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنبش غربی فمنیسم و تلاش های جهانی سازی ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

مرحله جدید جنبش غربی فمنیسم:

جنبش فمنیسم جنبشی غربی است که پیش از این به جنبش آزادی سازی زن شهرت یافته بود و
سپس با تهاجم نظامی و فرهنگی به جوامع عربی و اسلامی وارد شد و از چندین دهه پیش،
امت اسلام را گرفتار کرد و هنوز نیز این افکار پیاپی و با توجه به تحولات فکری آن
در سرزمین اصلی خود وارد جوامع ما می شود.

پیروان فمنیسم آن را این چنین تعریف کرده اند: فلسفه ای است منکر اختصاص توانایی ها
و مهارت های انسان به مهارتهای مرد و ارایه فلسفه و تصوری در مورد اشیا از دیدگاه
زن.

متخصصان، بین فمنیسم (زن سالاری) و زنانگی تفاوت قایلند؛ زنانگی در حقیقت
فعالیت هایی است که زنان بدون توجه به بعد فکری و فلسفی به آن می پردازند و فقط به
صرف این که فعالیت هایی هستند که زنان به آن ها همت می گمارند، ولی فمنیسم بنابر
تعریف فوق عبارت از مضمون فلسفی و فکری خاصی می باشد.

دلایل شکل گیری این مکتب در غرب، چهره زن در منابع فرهنگی و دینی غرب یعنی میراث
یهود و مسیح می باشد. با در نظر گرفتن این نکته که این حرکت نتیجه جامعه و فرهنگ
خود آن ها است و نه جوامع دیگر – خواه اسلامی و یا غیر اسلامی – و این تفکر از همین
جامعه برخاست و رشد و نمو پیدا کرد و از مهم ترین دلایل وجود آن می توان به تصویر
زن در میراث یهودی و مسیحی اشاره کرد. زن در این میراث، سرچشمه خطا است، چرا که او
آدم را فریفت تا از آن درخت بخورد و این چیزی است که در کتاب های دینی تحریف شده
آنان اشاره شده است. هنگامی که حوا این عمل را انجام داد خداوند در نهایت حکم به
برتری مرد بر وی داد و پس از آن احکام و اوصاف دیگری بر زن بار شد مانند این که زن
شیطان و ملعون است و این که او روح ندارد تا به وسیله آن به بهشت راه یابد بلکه
بیشتر وارد جهنم می شود و نیز هیچ فضیلتی ندارد که به واسطه آن وارد بهشت شود. این
یکی از دلایل وجود این جنبش و اسباب انتشار این افکار می باشد.

دلیل دیگر این جنبش افراطی، موضع گیری بسیاری از متفکران و فلاسفه غربی در برابر زن

می باشد. از «افلاطون» فیلسوف مشهور یونانی گرفته که در تعدادی از کتاب ها و
گفت وگوهایش زن را با بندگان و بدان و بی خردان و بیماران به تصویر کشیده تا فلاسفه
معاصر مانند «دکارت» که در جریان فلسفه دوسویه اش که بر عقل و ماده تکیه می کند،
عقل را به مرد و ماده را به زن مربوط می داند.

«کانت» یکی از پدران فلسفه غرب، زن را در تمامی زمینه ها و قدرت های عقلی ضعیف
می پندارند، همچنین فیلسوف انقلاب فرانسه (ژان ژاک روسو) می گوید: زن تنها برای
مسایل جنسی و تولید مثل آفریده شد. فروید یهودی پیشگام مکتب تحلیل روان شناسانه نیز
دیدگاه مشهوری در مورد زن دارد و در آن از زن به عنوان جنس ناقص یاد می کند که
نمی تواند به پایه مرد برسد یا حتی به او نزدیک شود.

این موضع گیری سنتی دینی که از تحریف عهد قدیم و جدید برخاسته بود و نیز
موضع گیری این متفکران و فلاسفه، دو عامل اصلی این جنبش به شمار می روند.

داعیان فمنیسم،این افکار را زمینه ای برای گسترش فرهنگ ضد زن دانستند که مفاهیم،
ارزشها و مبانی حرکت فمنیسم غربی را تشکیل داد سپس تلاش کردند این حرکت را جهانی
کنند.

از نظر فمنیست ها نتایجی که موضعگیری سنتی دینی و موضع فکری – فلسفی به جای گذاشت
چه بود؟

آن ها می گویند: منزوی کردن زن و سیطره مرد بر او سبب شکل گیری جمعیت های مرد سالار
تندرو شد که به زن هیچ فرصتی برای اثبات وجود خود نمی داد و این جا سرچشمه تبعیض بر
اساس جنس یعنی تبعیض علیه زن شد. از این رو جنبش فمنیسم غربی راه حل را در رها کردن
این نظریه که همان عقاید و افکار دینی و قوانین آسمانی باشد یافت از این رو که
وضعیت امروز زن پیامد همان نظریات دینی است.

سپس ایده نزاع بین زن و مرد بروز یافت تا زن حقوقی را که مرد از او سلب کرده، باز
پس گیرد. یعنی رابطه زن و مرد یک نبرد حقوقی شد. از این رو یکی از مهمترین
راه کارهایی که فمنیسم غربی مطرح کرد،رها کردن عقاید و دین بود،زیرا مکتب فمنیسم
بر پایه تفکر سکولاریسم محض استوار است و باید بپذیریم که بیشتر جوامع اسلامی نیز
از آن تأثیر پذیرفته اند.

در خلال روند این تفکر دو جریان درون مکتب فمنیسم در جوامع غربی شکل گرفت:

جریان اول: جریان لیبرالی فمنیسم معروف به جنبش آزادی زن که یک قرن و نیم پیش در
جهان غرب آغاز شد و بر دو پایه اساسی تساوی و آزادی استوار است. تساوی بین زن و مرد
و آزادی تقریبا بی حد وحصر که بر پایه آن دو مدرنیسم در غرب پدید آمد. چگونگی تشکیل
آندو پایه داستان فلسفی طولانی دارد که نیازی به درنگ در آن نیست ولی با نگاهی به
نتایج آن در می یابیم که مکتب فمنیسم به عنوان یکی از دستاوردهای تمدن غرب بر آندو
پایه استوار است و تحکیم این مکتب در این چند مرحله انجام شد:

۱. دو انقلاب در غرب این دو پایه را رشد دادند؛ انقلاب ۱۷۷۹م آمریکا و انقلاب ۱۷۸۹م
فرانسه و مبانی این دو انقلاب در قوانین اساسی دولتهای امریکا و فرانسه جای داده شد
سپس در ژرفای تفکر معاصر غرب خود را جای داد.

۲. نظام بین المللی معاصر بر این مبانی پایه ریزی شده است و هنگامی که اصول سازمان
ملل متحد در سال ۱۹۴۵م بنیان گذاشته شد، در سند آن رد تبعیض بر اساس جنس و تحقق
مساوات مطلق گنجانده شده بود. رد تبعیض و مساوات به معنای غربی که بر پایه تفکر
نزاع بین زن و مرد بر سر حقوقی که مرد بر آن مستولی است، بنا نهاده شده است.

۳. اساس نامه ها و پیمان های بین المللی بر مبنای این اصول پایه گذاری شده و
مهمترین پیمانها در این زمینه،این دو سند است:

أ. بیانیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸م که بر وجوب التزام به این اصول تصریح و بر عدم
تبعیض جنسی و تحقق مساوات یکسان بین زن و مرد و به ویژه بر آزادی ازدواج در ماده
هفت و شانزده خود تاکید می کند.

ب. سند دوم که در بین این پروتکل ها از اهمیت بیشتری برخوردار است، قطعنامه (سیداو
Cedaw) یا «کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» است که تفاهم نامه ای متشکل
از ۳۰ ماده است. شانزده ماده اول آن بر عدم تبعیض علیه زن، تحقق مساوات بین زن و
مرد، تشویق اختلاط بین دو جنس و مساوات در ازدواج و طلاق اشاره دارد.

۴. مرحله جهانی سازی این تفکر از راه اسناد و پیمان های بین المللی و گسترش آن به
وسیله کنفرانسهایی زیر نظر سازمان ملل متحد که هر از گاهی در مسایل اجتماعی برگزار
می شود، مانند کنفرانس جمعیت در قاهره ۱۹۹۴م و کنفرانس زن در پکن ۱۹۹۵م که کنفرانس
پکن از دیگر کنفرانس ها مهمتر است زیرا سند آن در مصاف با پیمان (سیداو) از لحاظ
اهمیت و پیگیری، حکم مرجع پیدا کرده است.با وجود این که اسناد این کنفرانس ها
توصیه ای است و نه پیمان بین المللی، اما تلاش شدید برای پیگیری عملی کردن مقررات
این قطعنامه (سند پکن) نشان از مرجع بودن آن دارد. در سال ۲۰۰۰م در نیویورک نشستی
بین المللی موسوم به پکن + ۵، بر پا شد که هدف آن دنبال کردن اجرای این سند بود و
در فوریه سال ۲۰۰۵م کنفرانس پکن + ۱۰ در نیویورک و با هدف پیگیری اجرای توصیه های
همین سند برگزار شد و در تمامی این نشست ها ا از دولت ها ا خواسته شد تا گزارش هایی
بیانگر میزان پیشرفت اجرای این توصیه ها ارایه دهند و موانع اجرایی نشدن بعضی مواد
را بیان کنند.

دومین جریانی که جنبش فمنیسم غربی به دنبال داشت،عبارت از جریان تندرو فمنیسم بود
که خواستار تغییر ساختار اجتماعی، فرهنگی، علمی، زبانی و تاریخی است؛ زیرا این
مبانی، متعصبانه به مرد می نگرد و درون این جریان شاخه هایی شکل گرفت که دعوت به
دین جدید (زن پرستی) می کنند.

Femal Paganism یا دین جدید زن بر مبنای الهه قرار دادن زن در مقابل ادیان مردگرا
که در آن خدا مرد است به وجود آمد. پس زن باید در دین جدید الهه باشد.

مهمترین اصول این جریان:

– دست کشیدن از افکار مقدس که متون وحی و میراث دینی آن را بیان می کند و این جا
نقطه برخورد این دو جریان است. نبرد با ادیان نقطه مشترک این دو جریان است.

– دست کشیدن از زنانگی، زیرا زن بودن سبب ضعف زن و استیلای مرد بر اوست، زنانگی به
ازدواج، ازدواج به مادری و مادر بودن به تشکیل خانواده منجر می شود که در همه این
مراحل، زن طرف ضعیف و مرد طرف چیره است.

چگونگی دست کشیدن از زنانگی در تفکر این جریان:

این امر با برخی اقدامات محقق می شود:

الف. تغییر این نظام خانوادگی که مرد سالارانه بوده و زن در آن مقهور است، با نابود
کردن این مفهوم از خانواده و جایگزینی خانواده دموکراتیک به جای آن.

ب. حق آزادی زن در سقط جنین بنابر خواسته وی و تسهیل این راه.

ج. هم جنس بازی که به زن این آزادی را می دهد تا بی نیاز از مرد در مسایل جنسی،
تمایلات خویش را ارضا کند.

د. تدوین یک نظریه فمنیستی برای تحقق مساوات بین دو جنس با جدا کردن روانشناسی و
جامعه شناسی سنتی بین زن و مرد و جایگزین کردن مفهومی بدیل آن به نام (Gender) – یک
گونه اجتماعی – که بدل اصطلاح جنسیت (Sex) است.

مفهوم Gender چیست؟

این مفهوم بر تغییر هویت بیولوژیک و روانشناختی کامل زن مبتنی است و مرزهای
روان شناسی، بیولوژیک و عقلی بین دو جنس و نیز هویت اجتماعی را که نقش متفاوتی در
زندگی هر یک از دو جنس دارد، می زداید.

بنابر تفسیر این جریان تندروی فمنیسم، دلیل تبعیض و اختلاف بین زن و مرد، رشد
اجتماعی و خانوادگی در جامعه ای مرد سالار می باشد، یعنی سازماندهی مرد گراست؛
خدایان مرد هستند و حتی عقیده تثلیث مسیحیت مردگراست و پدر، پسر و روح القدس همگی
مذکر هستند و ضمیر مذکر (He) برای آن ها ا به کار برده می شود، نه ضمیر مونث
(She).

این تربیت و رشد اجتماعی، خانوادگی و زیست محیطی که مرد در آن بر زن حکمرانی
می کند، نقش زن را در اجتماع مشخص می نماید و سرچشمه تبعیض جنسی است. بنابراین زن
در اثر تربیت اجتماعی، زیست محیطی و اصطلاحات زبانی که بین زن و مرد تفاوت
می گذارد، ویژگی های زنانه را به دست می آورد در حالی که ذات یکی است و بنابر
قوانین اجتماعی رایج می تواند مذکر یا مونث باشد و هیچ ذاتی در جوهرش مذکر یا مونث
نیست.

این اعتقاد به ایده Gender یعنی گونه اجتماعی رهنمون می شود زیرا اگر صفت جنسیت
(مذکر و مونث) باقی بماند، با همه تلاش ها، تحقق مساوات امکان پذیر نخواهد بود. پس
برای رسیدن به مساوات یا حداقل، کم کردن تبعیض باید صفت زنانگی از بین برود یا دست
کم کم رنگ شود و بنابراین جامعه، زندگی و روابط اجتماعی بر اساس جنسیت و مرد و زن
بودن تقسیم نمی شود و فقط نوع بشر حاکم می شود. در این صورت این دوگانگی اجتماعی
متشکل از زن و مرد از میان برداشته می شود.

به فرض این که خانواده سنتی سدی در برابر تحقق تساوی کامل به شمار می رود، ساخت
خانواده دموکراتیک و پی ریزی مفهوم جدید خانواده که هم گام و همسو با اصول این
جریان باشد، چگونه ممکن خواهد بود؟

این مسأله با برخی اقدامات به نتیجه می رسد و در نهایت ویژگی های خانواده دموکراتیک
را محقق می کند. مهمترین این اقدامات:

– لغو کانون ازدواج؛ زیرا این کانون مانع اساسی در راه تحقق مساوات، محسوب و در
نهایت منجر به شکاف طبقاتی بین زوج ها و پی ریزی حاکمیت مرد بر زن می شود.

– آزادی زن در بارداری، سقط جنین، زایمان و لقاح مصنوعی. چرا که حاملگی و زایمان دو
کار ظالمانه در حق زن است که باید زن از آن دو آزاد شود.

– لغو نقش زن در تربیت فرزندان و انجام امور منزل و بر پایی مراکز تربیتی کودکان در
جامعه و نه در منزل.

این اصول نزد برخی طرفداران این جریان سبب شکل گیری دین جدید بت پرستانه ای به نام
دین جدید زن یا زن پرستی (Female Paganism) شد و بنابر آخرین آمار به دست آمده در
دهه هفتاد میلادی، بیش از دویست هزار زن به این دین جدید گرویده اند و انتظار

می رود این میزان در مرحله پست مدرنیسم افزایش یابد. زیرا اصول این جریان مطابق با
مبانی و افکار پست مدرنیسم است مانند نسبی گرایی و رد ثوابت. از عجایب اندیشه این
جریان تندرو (زن پرستی) این که آنان علم مادی طبیعی را متهم می کنند که موجب
بیگانگی انسان از خود و از ایمان روحی می شود. از این رو این جنبش یکی از اهداف خود
را بازگرداندن روح به انسان از طریق الهه قرار دادن طبیعت می داند که به بازگشت
رابطه انسان و طبیعت کمک می کند، پس از این که که مرد مستبد با ساخت ابزارهای
ویران گر آن را نابود کرده است. پس باید دوباره روابط انسان و طبیعت به واسطه زن از
سر گرفته شود چرا که رابطه مستقیمی بین زن و طبیعت وجود دارد. طبیعت، زیبایی، طراوت
و رشد و نوید صلح و آرامش را در خود دارد و این همان صفات زن است.

پس زن هم گام با طبیعت است و اگر طبیعت الهه شود، زن الهه می شود و رابطه مقدسی بین
آن دو شکل می گیرد و طبیعت پژواک زن و زن بازتاب طبیعت می شود و بنابراین افکار
مکتبی درون این حرکت در جوامع غربی به وجود آمد به نام مکتب فمنیسم زیست محیطی (Eco
feminism) که در آن پروردگار، زن است و برایش مجسمه هایی با سینه های بر آمده درست
کردند و به جای الهه مرد (God)، نام الهه زن (Godess) را بر وی نهادند و تاریخ بت
پرستی قدیم را که در جوامع آسیایی و آفریقایی رواج داشت و زن را الهه قرار
می دادند، زنده کردند.

کوتاه سخن این که این مکتب بر اساس از بین بردن ادیان استوار است، زیرا ادیان بنابر
مبنای مرد سالاری بنا نهاده شده اند، از خدا گرفته تا نظام های سیاسی و جامعه و
مردی که حاکم بر جامعه است و این محیط مردسالارانه بر ضد زن است و این مکتب برای از
بین بردن اصول مبتنی بر مردسالاری و نادیده انگاشتن قالب های ثابت و افکار خشک
دینی کمر همت بسته است و پس از آن به ساخت تفکر فمنیستی که در زن پرستی (Female
Paganism) یا دین جدید زن ظهور می یابد، می اندیشد که بر پایه مفهوم جنسیت (Gender)
و خانواده دموکراتیک استوار است.

جهانی سازی تفکر فمنیسم غربی و موضع گیریهای داخلی در برابر آن:

در برخی از کشورهای عربی و اسلامی حرکت های پرحرارتی در این زمینه صورت گرفته است.
به عنوان مثال می توان به مغرب و مصر اشاره کرد؛ در مغرب جنبش شدیدی تحت عنوان
گنجاندن زن در توسعه به غارت باقیمانده احکام اسلام حتی در جنبه های شخصی

می پردازد. در مصر نیز قوانین جدیدی در قوانین شخصی شکل و کشمکش بزرگی پیرامون اصول
فمنیسم صورت گرفته است.

به دلیل شمار بالای گروههای فمنیستی در مصر، بعضی نویسندگان به آن ها دکان های
فمنیسم می گویند که بالغ بر چند صد گروه است و برخی از آن ها ها از سوی بیگانگان
حمایت مالی

می شوند تا به فعالیت های مشکوکی بپردازند. بیش از پنجاه موسسه سرمایه گذاری در مصر
فعالیت می کنند که در درجه اول آمریکایی سپس کانادایی، اروپایی و استرالیایی هستند
و نیز موسسات تابع سازمان ملل و برخی موسسات رسمی یا نیمه رسمی و نیز موسسات خودجوش
محلی که هیچ ارتباطی به دولت ها ندارند.

از بارزترین طرح هایی که بعضی از موسسات غربی سرمایه گذاری در مصر از آن حمایت
کرده اند، طرح های پیگیری اجرای مقررات سند پکن در مصر است، به گونه ای که چند
موسسه در این راستا از گروههای مختلف حمایت می کنند.

اما در سطح سازمان های رسمی چند مجلس و هیأت عالی برنامه ریزی و اجرایی در امور
بانوان فعالیت دارند که قوانینی مطابق با قطعنامه سیداو (کنوانسیون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.