پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب;حدود پوشش و نگاه در اسلام ۵۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب;حدود پوشش و نگاه در اسلام ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب;حدود پوشش و نگاه در اسلام ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب;حدود پوشش و نگاه در اسلام ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

نفی تفاوت میان دو جنس

کتاب حدود پوشش و نگاه در اسلام اثر مرحوم شیخ محمد مهدی شمس الدین که توسط محسن
عابدی به فارسی ترجمه شده است، از جمله مهم ترین و مفصل ترین کتاب هایی است که در
سال های اخیر به مسئله پوشش و احکام نگاه از منظر اسلام می پردازد. نفی تفاوت میان
دو جنس این کتاب از دو قسمت تشکیل شده است که قسمت اوّل آن در واقع در حکم مدخل و
مقدمه برای قسمت دوم آن است در قسمت اول دو بحث کلی و عمده طرح می شود، بحث اول
مربوط به جایگاه زن در اسلام است و بحث دوم را نگاهی به شخصیت زنان الگوی در قرآن
کریم در برمی گیرد.

در بحث جایگاه زن در اسلام مولف به استفاده از آیات قرآن تلاش
می کند موضوعاتی از قبیل وحدت (زن و مرد) در ماهیت وحدت در آفرینش، وحدت نقش و
وظیفه، تفاوت صنفی و تنوع وظیفه خاص، را به بحث بگذارد.

هدف مولف در این فصول آن
است که با محوریت عبودیت به عنوان هدف زندگی، هرگونه تفاوت و تمایز را میان دو جنس
در راه رسیدن به این هدف نفی کند. امّا این بدان معنا نیست که تنوع وظایف خاص و در
قبال آن حقوق و تکالیف خاص برای هر یک از زوجین سبب برتری یکی و فرودستی دیگری
باشد.کوشش مولف بر آن است تا ریشه و منشأ تنوع وظایف خاص زوجین را به طبیعت و
نقش های طبیعی و متفاوت زن و مرد در امر توالد و حمل برگرداند، این نوع وظایف خاص
نظام حقوقی خاصی را نیز طلب می کند تا به زن و مرد امکان دهد «تا با انجام مأموریت
خاص خود زمینه انجام مأموریت عمومی انسان را در روی زمین، فراهم سازند.»

توجه به
این نکته که در زمینه قوانین عام که به وظایف مشترک انسانی مربوط می شود، هیچ
تفاوتی میان زن و مرد، به چشم نمی خورد از یک سو و از سوی دیگر این که باتوجه به
اختلاف مأموریت زن و مرد نمی توان برای هر دو قوانینی کاملاً مشابه در نظر گرفت، به
عنوان شالوده و اساس باید در روش شناسی استنباط احکام مربوط به زن و خانواده مورد
نظر قرار گیرد. مولف با ذکر دو مثال این نکته را گوشزد می نماید که عدم توجه به این
اصل مهم در روش استنباط احکام ماهیت استنباط دچار اختلال می شود و در موارد شان و
حرمت واقعی زنان پاس داشته نمی شود «صفحه ۱۸» پس باید در نظر داشت که نصوص موجود در
سنت اسلامی که به زن و امور آن می پردازد بر دو قسم است.

«الف ـ نصوصی که دارای سند
ضعیف، مرسل و یا موضوع هستند که در هر صورت برای بیان حکم شرعی نمی توان بدانها،
استدلال کرد.

ب ـ نصوصی که صحیح، موثق و یا حسن هستند و از نظر شرع، معتبر شمرده
می شوند. اینگونه نصوص درصورتی می توانند، دلیل بر حکم شرع گرفته شوند که واقعاً
برای بیان حکم شرعی و الهی صادر شده باشند امّا اگر به عنوان تدبیری برای یک حالت
فوق العاده یا رهنمودی خاص برای فردی معین در حالتی مشخص باشند، باز هم برای
استنباط حکم شرعی، قابل استدلال نخواهند بود»

برخی از نصوص وارده شده درباره زنان
تحت تأثیر عرف خاص و فوق العادی، وارد شده است و از همین جاست که نمی توان این گونه
نصوص را بیانگر حکم شرعی و الهی شمرد، این گونه نصوص بیان گر یک حالت اجتماعی و
فرهنگی ناپدیدار است که باید به اقتضای شرایط با آن سازگار باشد، پس باید این نصوص
را براساس احوال و شرایط زمان و مکان آن فهمید و از مطلق انگاری و حذف عنصر زمان و
مکان پرهیز کرد، البته به شرطی که این نصوص در گام اوّل شرایط حجیت از قبیل صحّت
سند و عدم مخالفت با قرآن را دارا باشند.

رسیدن به مرتبه الگوی قرآنی

در بحث دوم از
بخش اول که اختصاص به الگوهای تاریخی زن در قرآن دارد، مولف در ابتدا تا استثنایی
بودن این چهره ها را نفی کند تا بتواند امکان رسیدن زنان دیگر به مرتبه زنان الگوی
قرآنی را طرح کند. البته الگو بودن چهره های قرآنی منحصراً در عبادیات نیست و بلقیس
پادشاه سبا از منظری دیگر می تواند الگو باشد و آن تحقق خردمندی ملوکانه از سوی یک
زن که در مسند پادشاهی جلوس کرده است و رفتار و جایگاه او مورد نفی یا مذمت قرآن
کریم قرار نگرفته است. این نکته از آن رو قابل توجه است که بدانیم «مثال ها و
نمونه های قرآنی، صرفاً جنبه اطلاع رسانی ندارد بلکه به خاطر آن است که مردم، مطابق
آن ها عمل کنند؛ و از آن جایی که معقول به نظر نمی رسد این گونه تعابیر و تعالیم
قرآن دچار نسخ شده باشد، می توان گفت این داستان ها، بیان گر اصول ثابتی در شریعت
اسلامی هستند که فقیه می تواند هنگام جست وجو برای حکم شرع و استدلال آن، در مقام
اجتهاد و استنباط، از آن ها استفاده کند.» در ادامه این بحث به نقش عرف در استنباط
احکام اشاره می شود و با تاکید بر این مطلب که فقها بر مرجعیت عرف در استنباط احکام
اتفاق دارند، توضیح داده می شود که مراد از عرف همان عرف حاکم در زمان فقیه است.

حدود پوشش و نگاه

اما قسمت دوم به بحث اصلی این کتاب یعنی پوشش و نگاه می پردازد.
به اقتضای عنوان بخش دو مساله محوری در این بخش مورد بحث قرار می گیرد. حدود پوشش
زن در مواجهه با مرد بیگانه و حدود نگاه مرد به زن نامحرم. برخی ادعا کرده اند که
میان دو مساله ملازمه وجود دارد یعنی در مواردی که پوشش آن ها توسط زن واجب نیست،
نگاه مرد نیز به آن موارد اشکالی ندارد و برعکس نگاه مرد به مواضعی که زن مکلّف به
پوشاندن آنهاست حرام است و مولف محترم این ملازمه را محل بحث تأمل می داند. قسمت
دوم کتاب از دو بخش که یک بخش اختصاص به احکام پوشش دارد و بخش دوم که اختصاص به
احکام نگاه دارد، تشکیل شده است. در بخش اوّل ابتدا به بحث تاریخی زن و پوشش قبل از
اسلام و بعد از اسلام پرداخته می شود و با تاکید بر این که در بحث حجاب موضوع بحث
زنانی هستند که آزاد و بالغ بوده و پیر و از کار افتاده نباشند، سئوال اصلی اختصاص
پیدا می کند به پوشش چهره، دست و پای زن در مقابل نامحرم و این که آیا پوشش این
مواضع واجب است یا نه؟

در ادامه با توضیح این که برای روشن کردن حکم این مساله سه
منبع کتاب (قرآن) سنّت و اجماع مطرح است (زیرا مساله از اموری تعبدی است که عقل هیچ
بهره ای در تعیین حدود آن ندارد) بحث اصلی این بخش در قالب پنج فصل پی گرفته
می شود.

در فصل اول به اصل عملی حاکم در پوشش وجه و کفین پرداخته می شود، اصول
عملیه در فرض عدم دلیل و حجت بر حکم شرعی به عنوان حجت و دلیل معتبر شمرده می شوند،
مولف محترم ضمن طرح برخی مباحث فنی نتیجه می گیرند که «مقتضای اصل عملی ـ استحباب و
برائت ـ همانا مشروعیت باز گذاشتن چهره، دست و پاست، البته این در صورتی است که
دلیلی اجتهادی از کتاب و سنت و اجماع، بر وجوب پوشاندن اعضای مذکور، دلالت نکند.»
در فصل دوم به ادله قرآنی در بحث حجاب پرداخته می شود مولف ضمن بیان آیات حجاب، به
مفهوم شناسی واژه زینت در قرآن می پردازد و با تفکیک میان زینت ظاهر و خفی نتیجه
می گیرد که پوشش زینت خفی را قرآن واجب می داند «ولایبدین زینتهُنَّ الا لبعولتهن»
و نسبت به پوشش زینت ظاهر (صورت و دست) رخصت در ترک پوشش داده است «الا ما ظهر
منها». صرف نظر از دلالت لفظی آیات شریفه مولف مصلحت جواز رخصت در ترک پوشش صورت را
چنین توضیح می دهد:

«شاید برای پوشاندن صورت مصالحی تصور شود، امّا بی تردید مصالحی
که اقتضاء می کند صورت زن باز باشد به مراتب بیشتر و مهم تر است زیرا پوشش حجاب
کامل و کنار گذاشتن زن از جامعه، سبب می شود تا زن از اقدام به هرگونه فعالیت
اجتماعی و فردی، ناتوان گردد و زیان مفسده کنار گذاشتن زن از فعالیت در اجتماع و
فلج ساختن فعالیت های او، بسیار بیشتر از آن است که چهره او باز باشد.» مولف در
ادامه توضیح می دهد که: «بنابر نظریه مشهور میان مفسران که بسیاری از فقیهان نیز آن
را پذیرفته اند و بلکه شاید همین نظر در میان فقیهان مشهور باشد ـ مقصود از «زینت
مستثنی»، صورت، دست و پا است.» در فصل سوم به بحث حدود حجاب در سنت و روایات
پرداخته می شود. این بحث در دو قالب پی گیری می شود. اوّل: روایاتی که در تفسیر
آیات حجاب هستند دوم روایاتی که ذیل توضیح آیات دیگر آمده اند و به ملازمه حکم پوشش
زن از آن ها فهمیده می شود و یا روایاتی که مستقیماً به بیان حکم پوشش زن
پرداخته اند. به مناسبت چند بحث اصولی نیز درباره حجیت امارات و خبر واحد مطرح شده
است و مو