پاورپوینت کامل نگاه ویژه;سازمانهای غیردولتی، ما و نظام سرمایه داری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاه ویژه;سازمانهای غیردولتی، ما و نظام سرمایه داری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاه ویژه;سازمانهای غیردولتی، ما و نظام سرمایه داری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاه ویژه;سازمانهای غیردولتی، ما و نظام سرمایه داری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳

در شماره گذشته نشریه یک مقاله و دو مصاحبه به موضوع سازمانهای غیر دولتی اختصاص
یافت، توسعه و رواج مطالب منتشره درباره این موضوع، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان را
بر آن داشت که دیدگاه رسمی خود درباره سازمانهای غیر دولتی را در صفحه نگاه ویژه
منعکس کند.

اگر چه معتقدیم باب بحث و گفت و گو همچنان باز است و نقد دیدگاه های خود
را به دیده منت پذیرا هستیم.

مقدمه: چندی است که موضوع «سازمان های غیر دولتی» به
یکی از موضوعات مهم، بحث برانگیز و یا نگران کننده محافل مختلف دولتی و غیر دولتی
تبدیل شده است.

از سازمان ملل و بنیادهای بین المللی گرفته تا نهادهای دولتی و غیر
دولتی و نخبگان، بر اهمیت توجه به این موضوع ـ یا به دلیل ظرفیت ها و آثار منحصر به
فرد آن ها و یا به دلیل مخاطراتی که برای امنیت ملی کشورها و موقعیت فرهنگی،
اجتماعی و سیاسی آنان ایجاد می کنند ـ پای می فشارند.

در کشور ما در برنامه سوم و
چهارم توسعه، به حمایت از این سازمان ها توجه شده است و سالیانه میلیاردها تومان
بطور مستقیم صرف تشکیل و تقویت این سازمان ها می شود.

افزون بر آن، بخشی از
حمایت ها نیز از ردیف هایی دیگر، چون حمایت از IT و حمایت از طرح های پژوهشی نصیب
سازمان های غیر دولتی می شود.

در عین حال، بحث درباره سازمان های غیر دولتی، در چند
ماه گذشته، به یکی از مباحث مهم در بعد امنیت ملی نیز تبدیل شده و نگرانی مسؤولان
سیاسی، امنیتی و حتی فرهنگی کشور را به همراه داشته است.

قرائن از این واقعیت حکایت
دارد که لازم است به برخی از این سازمان ها به چشم گروه هایی ارزشمند، پرتوان و در
خدمت اهداف نظام اسلامی و مصلحت عمومی جامعه نگریست و آن ها را مستحق حمایت دانست،
برخی دیگر را با سیاست هایی، به مسیر سازندگی هدایت کرد و تعدادی را نیز در زمره
پیام آوران فرهنگ الحاوی و ادبیات لیبرالیستی غرب و یا حتی عوامل سیاسی نظام سرمایه
داری دانست.

نبود سیاست های مشخص در جمهوری اسلامی، در برابر سازمان های غیر دولتی،
هم به از دست دادن فرصت های استفاده بهینه از نیروهای مردمی در قالب این تشکل ها
می انجامد و هم به حمایت های بی جا و توجیه ناپذیر از عوامل تحقیر فرهنگ دینی و
ملی.

مقاله پیش رو، در صدد است که با توجه به ظرفیت های این نهادها، نگاه نظام
سرمایه داری به این موضوع، در دهه های اخیر و ارائه گزارشی اجمالی از موقعیت
سازمان های غیر دولتی فمینیستی، مسؤولان نظام اسلامی و نخبگان حوزه و دانشگاه را به
تأملی دوباره در این باره فراخواند.

تعریف «سازمان های غیردولتی» NGO(ها
noitazinagrO latnemrevoG enoN ) به گروه هایی که با اهداف مشخص و آشکار در
زمینه های فرهنگی، علمی، اجتماعی، خیریه و.

، به طور غیرانتفاعی و بدون وابستگی
تشکیلاتی به دولت ها فعالیت می کنند، اطلاق می شود.

غیر سیاسی بودن نیز از
شاخصه های مهم این سازمان ها است.

بنابراین، احزاب سیاسی در زمره چنین سازمان هایی
قرار نمی گیرند.

ظرفیت های ویژه در سازمان های غیردولتی سازمان های غیردولتی،
ویژگی هایی دارند که آن ها را برای انجام دادن فعالیت های مورد نظر ممتاز می سازد؛
از جمله: ۱.

به علت آن که به فعالیت های سیاسی مستقیم نمی پردازند و در معادله قدرت
وارد نمی شوند، حکومت ها به آن ها حساسیت چندانی ندارند و می توانند آزادانه تر به
فعالیت خود ادامه دهند.

۲.به علت عدم وابستگی به دولت، جزر و مدهای ناشی از
تغییرات دولت ها و مسؤولیت ها، برنامه های آن ها را تحت الشعاع قرار نمی دهد و
می توانند برای خود، سیاست ها و برنامه های درازمدت تدوین کنند.

۳.به علت محدودیت
بودجه و امکانات، تورم تشکیلاتی پیدا نمی کنند و می توانند افراد کم تر و کارآمدتر
را جذب کنند.

۴.تشکیلات دولتی معمولاً ملاحظاتی در عملکرد داخلی (مثلاً در برابر
قوه قضائیه، رهبران نظام، مراجع مذهبی و نخبگان) و در عملکرد بین المللی (مثلاً در
برابر اتحادیه اروپایی و سازمان ملل) دارند؛ اما این گونه ملاحظه کاری ها را در
تشکل های غیردولتی کم تر می توان دید و می توانند آزادانه تر برنامه های خود را
اجرا کنند.

۵.به علت کوچک بودن، امکان تکثیرپذیری بیش تری دارند؛ مثلاً با پنج نفر
می توان NGOتأسیس کرد و پس از جذب تعداد بیش تری از افراد، از دل این تشکیلات؛ چند
NGO هماهنگ دیگر تأسیس کرد.

۶.این سازمان ها به علت خود جوش بودن، می توانند افراد
هم سلیقه را گرد هم جمع کنند.

بنابراین، انسجام تشکیلاتی در این مجموعه ها بیش تر و
توان عملکرد آن ها بالاتر از مجموعه های دولتی است.

۷.در صورتی که شبکه ارتباطی
میان این سازمان ها تشکیل شود به مثابه یک گروه عظیم و گاه قدرتمندتر از احزاب
سیاسی درمعادلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وارد می شوند؛ با این تفاوت که آسیب پذیری
آنان در قبال عکس العمل مخالفان، به دلیل تعدد آن ها، کم تر است.

اگر سازمان های
غیردولتی با اهداف درست تأسیس شوند، کارآیی های بسیاری، به ویژه در ایجاد رابطه با
حکومت اسلامی خواهند داشت؛ از جمله: الف) می توانند در تبیین و تبلیغ مفاهیم دینی و
ایجاد جریان های علمی و فرهنگی فعال باشند.

گروه های نخبه و نظریه پرداز، در جریان
تولید دانش، فعال می شوند و گروه های دیگر، در جریان تبدیل مفاهیم به زبان مفاهمه
با مخاطبان مختلف، جریان سازی علمی و توسعه اطلاعات عمومی فعالیت خواهند کرد.

ب)
گروه های غیردولتی با انتخاب موضوعات جزئی و با محدود کردن موضوع فعالیت خود،
می توانند سطح کارشناسی خود را در همان موضوع، به سرعت بالا ببرند و به نهادهای
حکومتی (سیاست گذاران، طراحان و مجریان) در سطوح مختلف، مشاوره کارشناسی دهند.

ج)
با تکثیر بلندگو و ایجاد جریان های فرهنگی و اجتماعی، می توانند زمینه های لازم را
برای تحقق اهداف و برنامه های نظام اسلامی فراهم و مطالبات عمومی را هدایت کنند و
آن گاه که نهادهای دولتی در اجرای وظیفه خود، سهل انگاری می کنند و یا برخلاف اهداف
نظام اسلامی رفتار می کنند، با آگاه سازی مخاطبان و ارائه تحلیل روزآمد، فشار
مطالبات اقشار گوناگون را متوجه نهادهای دولتی سازند.

د) این سازمان ها می توانند
بازوی نظارتی نظام اسلامی باشند و به ویژه بر عملکرد نهادهای دولتی نظارت کنند.

ه)
این نهادها از بهترین حلقه های اتصال میان مردم و مسؤولان هستند و به نظر می رسد که
تکیه بر گروه هایی که بدون انگیزه های قدرت طلبانه، نقش حلقه اتصال را ایفا کنند،
از اتکا بر احزاب سیاسی، که در کنار نظام اسلامی، کانون های قدرت سیاسی تأسیس
می کنند، کارآمدتر باشد.

و) در شرایطی که کشورهای جهان، به سوی جهانی سازی می روند،
NGOها می توانند در حفظ هویت بومی و ملی و ایجاد جریان های منطقه ای و بین المللی
با محوریت دین فعالیت کنند.

هرچند تشکل های غیردولتی، در شکل سنتی آن، در قالب
گروه های خیریه و هیئت های مذهبی، سابقه ای چند صد ساله دارند، اما شرایط جدید
جهانی، منطقه ای و داخلی، ضرورت نگاهی نو، کارآمد و پویا را به این تشکل ها اقتضا
می کند؛ به ویژه پس از آن که با رویکرد جدید نظام سرمایه داری، به سازمان های
غیردولتی و برنامه های در دست اقدام آن ها بیش تر آشنا شویم.

نظام سرمایه داری و
سازمان های غیردولتی در دهه ۱۹۸۰ میلادی نظام سرمایه داری، با ترمیم نقاط
آسیب پذیر خود، به طرحی نو در جهان گردانی سرمایه دست یافت.

در اندیشه نولیبرالیسم،
بر افزایش حمایت از سازمان های غیردولتی تأکید خاصی شد و سازمان ملل نیز تحت نفوذ
قدرت های برتر، همین اندیشه را در پیش گرفت ر.ک: عباس منصوران، «سازمان های غیر
دولتی»، جنس دوم، ش ۹، ص ۱۱۱ .

دفتر عمران سازمان ملل، در سال ۱۹۹۳ ابزار پنج گانه
برای رسیدن به توسعه انسانی را دموکراسی، اقتصاد بازار آزاد، خصوصی سازی،
اطلاع رسانی و سازمان های غیردولتی اعلام کرد.

**ر.ک: «عملکرد سازمان های غیردولتی
زنان در ایران»، روزنامه مردم سالاری، ۳۰/۳/۸۳ ، ص حمایت های معنوی و مادی بنیادهای
بین المللی و سازمان ملل از سازمان های غیردولتی، به اندازه ای است که قرن بیست و
یکم را قرن سازمان های غیردولتی خوانده اند.

کارآمدی این سازمان ها سبب شده است که
نظام سرمایه داری، اهداف زیر را در توسعه آن ها در نظر بگیرد: ۱.

تضعیف دولت ها با
به عهده گرفتن وظایفی که به طور سنتی، از وظایف دولت ها هستند.

پی گیری این هدف،
راه جهانی سازی را به ویژه در خاورمیانه اسلامی، هموارتر می سازد.

سخنان یکی از
استادان دانشگاه، مؤید این ادعا است: «باید دیدگاه حاکم بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ
در کشور ما، به کلی عوض شود؛ یعنی یک جراحی عمیق باید انجام شود؛ چون دیگر، عباراتی
مثل «وطن من»، «فرهنگ بومی»، «اقتصاد ملی» و «سیاست ایرانی» یا «سیاست اسلامی» در
ایران عبور کرده از حاکمیت ملی کاربرد ندارد.

دولت های سنتی، از یک طرف دیگر،
نمی توانند به نیازهای جدید جوامع خود پاسخ گو باشند و از سوی دیگر، در تعامل با
نظام بین الملل، ناکارآمدند.

به همین خاطر، باید یک آلترناتیو (جانشین) معقول به
جای نظام های سنتی برکشورها حکومت کند.

الان دانشمندان علم جدید سیاست و حکومت،
وقتی می خواهند تعریفی برای این آلترناتیو ارائه دهند، یک راست می روند سراغ NGO
ها؛ یعنی بهترین مجموعه هایی که می توانند جانشین نظام های سنتی شوند، سازمان های
غیردولتی هستند؛ چون این سازمان ها بدون جنگ و خونریزی، نظام های سیاسی سنتی را فرو
می پاشند و به تدریج، هر یک از آن ها، بر حسب تخصص شان جای یکی از نهادهای مدیریتی
را می گیرند.

اگر برویم به سراغ ترویج و حاکم کردن NGOها، بدون آن که به
براندازی متهم شویم، کارمان را انجام داده ایم.

رویکردنهایی ما در جایگزین کردن
سازمان های غیردولتی، به جای حکومت سنتی و اصلاح ناپذیر کنونی، از بین بردن مفهوم و
ساختار «حاکمیت ملی» است.

این جا به عبارت شفاف تر، ما دنبال گرفتن نقش در نظام
بین الملل هستیم.

معنی اش این است که بایدها و نبایدها را از چیزی به نام فرهنگ و
اعتقاد و مذهب نمی گیریم، بلکه نظام بین الملل، به رهبری هر قدرتی که می خواهد
باشد، هرچه را که برای زندگی بهتر تعیین کرد و ما را به انجام آن موظف کرد، هر
قدرتی که می خواهد باشد، باید انجام دهیم.

اگر می خواهیم زمینه های سوء استفاده
از ملی گرایی و دین و انقلاب را از بین ببریم، باید به نظم و نظام جهانی شدن تن
بدهیم.

البته این مسیر را باید اولاً، با تبلیغ و نهادینه کردن سازمان های غیردولتی
و در ثانی، با ادبیاتی سلبی، در مواجهه با نظام سنتی و ملی مان طی کنیم؛ یعنی
دائماً باید زیر سؤال ببریم.

منظور زیر سؤال بردن هر چیزی است که لباس ملیت و مذهب
و انقلاب به تن دارد.

» در محفل سعادت آباد چه گذشت»، روزنامه کیهان، ۲۷/۹/۸۱ ، ص
۱۴.

در طرح امریکایی خاورمیانه بزرگ، که با هدف کنترل اصول گرایی اسلامی تدوین شده
است، کشورها به دو دسته تقسیم می شوند.

در کشورهایی که حکومت و بیش تر نخبگان آن،
هم سو با برنامه های جهانی اند، بر استفاده از امکانات دولتی برای اصلاحات تأکید
می شود و در کشورهایی چون ایران، که نخبگان و حکومت، با اهداف و برنامه های جهانی
هم سویی ندارند، شناسایی و تقویت افراد هم سو و ایجاد و تقویت سازمان های غیردولتی
در دستور فعالیت قرار می گیرد.

در این طرح، موضوع زنان، به ویژه محور برابری زن و
مرد (تشابه نقش ها)، یکی از کلیدی ترین موضوعات اصلاحات شمرده و بر آن تأکید شده
است.

مایکل لدین، عضو شورای امنیت ملی آمریکا، که در مؤسسه «اقدام آمریکایی» به
اجرای طرح های مطالعاتی مشغول است، طرح تغییر از درون را تنها راه کار کنونی برای
مقابله با نظام اسلامی ایران می داند.

وی در مصاحبه با شبکه CBN، در ۲۸ آوریل ۲۰۰۴،
در پاسخ به این پرسش که «برای ضربه زن به ملاها در ایران چه طرحی دارید؟» حمایت از
سازمان های غیردولتی داخلی ایران و سازمان های صنفی را از جمله راه کارها
برمی شمارد که به کمک آن ها می توان میلیون ها نفر را در برابر حاکمان ایران قرار
داد.

مؤسسه «گروه بحران های بین المللی» (international crisis group) که سازمانی
چند ملیتی است، معتقد است تنها مبارزه داخلی طولانی و مداوم، به وسیله سازمان های
غیر دولتی، با تأثیرگذاری جامعه بین المللی در حاشیه این مبارزات، می تواند به
تغییر شکل نظام سیاسی ایران بیانجامد.

۲.تعدیل دولت ها با استفاده از ابزارهای
گوناگون، از جمله، اهرم فشار.

دهه ۱۹۶۰ میلادی، دهه ظهور جنبش های تندرو چپ، با
رویکرد مبارزه سیاسی قهرآمیز با دولت ها بود.

این مسأله، عکس العمل شدید دولت ها و
ناکامی بیش تر این جنبش ها را در پی داشت.

پیچیدگی روابط حاکم بر جامعه و نظام
جهانی، ثابت کرد که خلع ید یک باره، غالباً امکان ناپذیر است و باید برای ایجاد
تغییرات و تحولات، اندیشه تغییر دولت در کشورهای جهان سوم را، به خواست تعدیل قدرت
دولتی تبدیل کرد.

بدین ترتیب، هم هزینه مقابله با دولت ها کاهش خواهد یافت و هم
آینده تعدیل قدرت، قابل کنترل، عقب نشینی و کم کردن سرعت است.

کاظم علمداری، «تغییر
دولت یا تعدیل دولت» جنس دوم، ج ۱۰، ص نظام سرمایه داری، با درک این واقعیت، کوشیده
است تا از سازمان های غیردولتی، اهرم اصلاحات و اعمال فشار بر کشورها بسازد.

یکی از
اساتید دانشگاه در همین راستا گفته است: «اگر قدرت مانور اقتصادی را از دولت نگیریم
و مردم را حقوق بگیر NGOها نکنیم، نمی توانیم دموکراسی دلخواه را به ساختار حکومت
تحمیل کنیم.

»**ر.ک: خبرنامه سیاسی فرهنگی اجتماعی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ش
۸۵۴ ، ص سیاست گسترش و تقویت سازمان های غیردولتی، که در برنامه سازمان ملل نیز
گنجانده شده و کشورهای جهان به آن فراخوانده شده اند، به تعدد این نهادها و تکثیر
بلندگو می انجامد و دولت ها و نهادهای دولتی، که پیرامون خود، هزاران سازمان
غیردولتی، در قالب گروه های منتقد، ناظر و مشاور می بینند، احساس می کنند که آن ها
واقعاً نماینده افکار عمومی جامعه اند که نمی توان از کنار آن ها به سادگی گذشت.

در
سالیان گذشته، تعداد سازمان های غیردولتی، در کشورهای اسلامی، بسیار افزایش یافته
است؛ چنان که در کشور مصر، ۱۵۰۰۰، در ترکیه ۸۰۰۰ و در اردن ۴۰۰۰ سازمان غیر دولتی
فعالیت می کنند.

همان، ص ۱۳۴ (آمار مربوط به ۲ سال قبل است).

۳.فرهنگ سازی و
زمینه سازی برای جنبش های اجتماعی.

اگر فرض کنیم که در امروزه جریان تولید مفاهیم و
اطلاعات، جریانی یک سویه (از جهان غرب به کشورهای جهان سوم) است، می توان
سازمان های غیردولتی را از بهترین ابزارهای توزیع مفاهیم لیبرالیستی و ایجاد
باورهای جدید و تغییر قدر متیقن ها دانست.

امروزه بنیادهای بین المللی، سازمان ملل
و اتحادیه اروپایی استانداردهای حقوق بشر و حقوق زنان را تدوین می کنند و
سازمان های غیردولتی هم سو، اقدام به ترویج همین استانداردها و پی گیری شیوه های
دست یابی به آن ها می کنند؛ مثلاً این سازمان ها از پرداختن به مشکلاتی، مانند چون
بالا رفتن سن ازدواج، ازدیاد طلاق، شیوع روابط نامشروع خارج از چارچوب خانواده، به
بهانه آن که از محورهای نگران کننده دوازده گانه سازمان ملل نیست، می پرهیزند.

با
توسعه فرهنگ و مفاهیم مورد نظر، از آن جا که میان باورهای نسل جوان، به ویژه زنان و
واقعیت های موجود اجتماعی، شکافی معنادار ایجاد می شود، زمینه های نارضایتی و ایجاد
جنبش های اجتماعی، که جهت گیری آن ها به سوی اهداف نظام سلطه است، فراهم می شود و
این جنبش ها، گرچه به ظاهر، زمینه های سیاسی ندارند، به نارضایتی عمومی از دولت ها
نیز منجر می شوند.

امروزه ساماندهی قدرت مردم، در برابر قدرت حاکمیت و هماهنگ کردن
قدرت سیاسی اجتماعی و فرهنگی شهروندان، یکی از ویژگی های اصلی سازمان های غیردولتی
دانسته می شود.

در این رابطه ایجاد شبکه ارتباطی میان این سازمان ها از مهم ترین
اقداماتی است که می تواند گروه های کوچک را به قدرت های مؤثری تبدیل نماید که در
تغییر بینش ها و رفتارها نقش تعیین کننده ای دارند.

یکی از فعالان فمینیست
دراین باره می گوید: «گروه های فمینیستی دانشجویی در سراسر کشور به شدت در حال
گسترش است.

سازمان های زنان در ایران با وجود همه اختلافات فکری خود گفت وگو برای
تشکیل شبکه ای سراسری حول محور منافع مشترک را شروع کرده اند.

رابطه میان زنان
ایرانی مقیم ایران و زنان ایرانی مهاجر هر روز گسترده تر می شود و در جامعه، زنان
با تلاش هر روزه خود برای به عقب بردن چارچوب های رسمی حجاب، داشتن یک زندگی مستقل
و حضور در بالاترین سطوح اجتماعی، خود را و حضور خود را بر جامعه ای که بهترین جا
برای زنان را قعر خانه می داند، تحمیل کرده اند.

ممکن است کسی ما را نبیند اما ما
وجود داریم و اثر خود را بر دنیای اطرافمان می گذاریم.

شادی صدر.

«رد پای ما»، نکته
قابل توجه آنست که در شرایطی که زمینه برای تشکیل سازمانهای زنانه فمینیستی به
راحتی فراهم نباشد تشکیل NGOهای زیست محیطی و مددکاری و.

که حساسیت چندانی نسبت
به فعالیت آن ها اعمال نمی شود، زمینه گردهم آیی افرادی را فراهم می آورد که در
فضایی آسوده به مطالعات و مباحث تئوریک بپردازند و در اولین فرصت به عنوان نهادهای
زنانه اعلام موجودیت کنند و یا آن که همان NGOها را در مسیر اهداف تعریف شده قرار
دهند.

پروین پایدار نمایند سازمان ملل در توسعه سازمان های غیردولتی زنان افغانستان
توضیح میدهد که چگونه برای کم کردن حساسیت ها، زنان به نام شرکت در کلاس های خیاطی
و کارهای هنری جذب می شوند و در ضمن آن مباحث جنسیتی به آن ها آموزش داده می شود.

زنان و سازمان های غیردولتی، یاس نو، ۱۲/۱۱/۸۲ ، ضمیمه.

در کشور ما نیز برخی
نهادهای فمینیستی در زمینه هایی از جمله محیط زیست فعالیت می کنند.

افزون بر اهداف
یاد شده، سازمان های غیردولتی می توانند کارآیی های دیگری نیز داشته باشند؛ از
جمله: ۱.

ارایه دادن گزارش به نهادهای بین المللی.

نهادهای وابسته به سازمان ملل،
افزون بر آن که هرچند سال یک بار، گزارشی از آخرین اصلاحات در حوزه های مختلف، از
جمله درباره زنان، از دولت ها دریافت می کنند، از سازمان های غیردولتی هم می خواهند
که گزارشی مستقل از روند پیشرفت وضعیت زنان ارائه کنند.

با مقایسه این گزارش ها با
یکدیگر، صحت و سقم اظهارات دولت ها روشن می شود.

هم چنین گزارش سازمان های غیر
دولتی می تواند حاوی اطلاعاتی باشد که زمینه اقدام سازمان ملل، علیه آن دولت را
فراهم آورد.

اعمال فشار بازرسان سازمان ملل، درباره حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق
اقلیت ها، بیش تر مبتنی بر گزارش غیردولتی هاست.

ر.ک: زهرا رضایی قلعه تکی، «بررسی
عملکرد سازمانهای غیردولتی زنان در ایران»،ریحانه (فصلنامه فرهنگی و پژوهشی مرکز
امور مشارکت زنان)، ش ۵ ، ص ۱۵۰.

۲.اجرای پروژه های دولتی.

در کشورهایی چون ایران،
که نهادهای دولتی، در پی گیری منویات خود، ملاحظاتی مانند رهبران نظام، روحانیت و
مرجعیت و شورای نگهبان دارند، می توانند برخی برنامه های مورد نظر را به کمک
گروه های غیردولتی اجرا کنند؛ مثلاً نهادهای دولتی، که در پی گیری علنی موضوع الحاق
ایران به «کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»، باتوجه به مخالفت صریح مراجع
تقلید، ملاحظاتی داشتند، از برخی سازمان های غیردولتی، به منظور فعالیت در این
زمینه حمایت می کردند.

ملاحظه دو نکته، حساسیت کار سازمان های غیردولتی را آشکارتر
می سازد: اول آن که مقایسه میان سازمانهای غیردولتی، در کشورهای توسعه یافته و در
حال توسعه، نشان می دهد که در کشورهای پیشرفته، سازمان های غیردولتی خیریه و مددکار
اجتماعی، رشد بیش تری دارند؛ اما در کشورهای در حال توسعه، برنامه ریزی ها بیشتر در
مسیر توسعه سازمان های فرهنگی و اجتماعی است.

در کشور ایران، گرچه تا ابتدای سال ۷۶
۱۳ بسیاری از سازمانهای غیردولتی را سازمان های خیریه ای تشکیل می دادند، اما در
چند سال گذشته، رشد سازمان های غیر دولتی فرهنگی و اجتماعی، بسیار بیش تر شده است.

این در حالیست که کم ترین زمینه فعالیت آن ها به موضوعات مذهبی اختصاص دارد.

طبق
آمار وزارت کشور، در سال ۱۳۷۹ دارای ۲۵۰ سازمان غیردولتی زنانه بودیم که برخی ثبت
شده و برخی بدون ثبت فعالیت می کردند و از این تعداد، ۷۰% انجمن های خیریه بودند.

در سال ۱۳۸۰ بیش از ۵۹۰ سازمان وجود داشت که درصد انجمن های خیریه آن، و درصد
سازمان هایی که درباره موضوعات فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کردند، بیش تر شده بود.

در سال ۱۳۸۰ در حدود ۱۴۰ سازمان به این جمله اضافه شدند که ۴۵% فرهنگی، ۲۱% اجتماعی
و ۱۶% خیریه بودند.

تعدادی نیز در زمینه های علمی، مطبوعاتی و بهداشتی فعالیت
داشتند.

**ر.ک: «حضور زنان ازطریق NGO»، حوراء (نشریه داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات
زنان) ش ۶، ص ۳۷.

این مهم را می توان با نگاهی مثبت، ناشی از گرایش قشر تحصیل کرده،
به فعالیت های علمی و فرهنگی دانست و یا رویکردی دیگر، ناشی از تأثیر سیاست های
سازمان ها و بنیادهای بین المللی برشمرد.

دوم آن که رفته رفته ادبیاتی در حال
شکل گیری است که عنوان «سازمان غیردولتی» (NGO) به گروه هایی که در چارچوب ادبیات
دیکته شده بین المللی و محورهای اعلام شده توسط سازمان ملل فعالیت می کنند، اطلاق
شود.

بنابراین، گروه های مردمی، که در زمینه هایی چون ازدواج جوانان، بررسی معضل
طلاق و نقد شاخصه های جهانی در باره حقوق بشر، حقوق زنان و توسعه فعالیت می کنند،
گرچه به عنوان سازمانهای غیردولتی ثبت می شوند، اما اعتبار لازم را به عنوان سازمان
غیر دولتی بدست نمی آورند.

این مسأله، ناشی از سیاست حمایتی سازمان ملل از
سازمان های غیردولتی نیز هست.

این سازمان، گرچه در نوشته ها صرفاً بر نقش مردم و
توانمندسازی سازمان های غیر دولتی تأکید می کند، اما دایره حمایت های خود را به
گروه هایی خاص محدود می سازد.

جمهوری اسلامی و سازمان های غیردولتی فمینیستی موضوع
حمایت دولت از سازمان های غیردولتی، در ماده ۱۵۸ از برنامه سوم توسعه جای داده شد و
در سالیان گذشته، بودجه هایی برای حمایت از این سازمان ها اختصاص داده می شود.

این
کمک ها در قالب کمک هزینه تأسیس سازمان های غیردولتی، هزینه برگزاری سمینار، توزیع
سخت افزار و کمک به طرح های تحقیقی انجام می شود.

هم چنین دوره هایی آموزشی را با
موضوع توانمندسازی سازمان های غیردولتی، برگزار می کنند.

هم اکنون بیش از ۳۷۰۰۰
سازمان غیر دولتی ثبت شده اند، که ۱۷۰۰۰ مورد از نیروی انتظامی، ۲۰۰۰ مورد از
سازمان ملی جوانان، ۱۷۰۰ مورد از مرکز آموزش عالی و صدها مورد نیز از مرکز امور
مشارکت زنان مجوز گرفته اند.

بسیاری از سازمان های غیر دولتی نیز مجوز ندارند.

تعداد سازمان های غیردولتی، به اندازه ای است که برخی دهه گذشته را دوران تأسیس
سازمان های غیردولتی و آینده را مرحله تحکیم و نهادینه سازی این سازمان ها
دانسته اند.

ر.ک: سهراب رزاقی، «ظرفیت سازی و دوران گذار سازمان های غیردولتی»،
وقایع اتفاقیه،۹/۳/۸۳ ، ص ۱۰.

رئیس مرکز امور مشارکت زنان، رشد سازمان های غیردولتی
زنان را در سال های گذشته ۳۱۸% اعلام کرده است.

**ر.ک: کنشگران داوطلب، مرکز مطالعات
و آموزش سازمان های جامعه مدنی ایران، مرداد و شهریور ۸۲ ، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۲۰.

ناگفته
پیدا است که بسیاری از این سازمان ها را گروه های علمی، مذهبی، خیریه و گروه های
عام المنفعه ای تشکیل می دهند که بااهداف اسلامی و انسانی تأسیس شده اند و نظام
اسلامی موظف به حمایت مادی و معنوی از آن ها است؛ اما واقعیت به همین جا ختم
نمی شود.

قراین نشان گر آن است که نظام سرمایه داری، اهداف و برنامه های پیش گفته
را در ایران نیز دنبال می کند.

بالاتر آن که جمهوری اسلامی ایران به علت پیش گامی
در مطرح کردن اندیشه اسلام سیاسی و اصول گرایی اسلامی، مهم ترین گزینه اصلاحات در
طرح امریکایی خاورمیانه بزرگ است.

با تأسف به نظر می رسد که بسیاری از نیروهای خودی
و انقلابی نیز با تحلیل غلط از شرایط تازه، برای تسریع این روند فعالیت می کنند.

به
هر حال، ارائه پاره ای اطلاعات می تواند در ترسیم برخی واقعیت ها راه گشا باشد: ۱.

زمینه های شکل گیری سازمان های غیردولتی زنان.

برخی انجمن های علنی یا نیمه سری
زنان پس از انقلاب مشروطیت، از جمله انجمن مخدرات وطن، انجمن خواتین و کانون بانوان
را سرآغاز تشکیل سازمان های غیردولتی با مختصات مدرن می دانند.

این انجمن ها در
زمان سلطنت پهلوی دوم در قالب سازمان های طرفدار رژیم سلطنتی یا گروه های چپ ادامه
یافت.

پس از انقلاب چندین سازمان غیردولتی شکل گرفتند که چندان فعالیتی در موضوع
زنان نداشتند.

تشکیل گروه های زنانه ایرانی در خارج از کشور مربوط به دهه شصت
می شود.

در آن زمان مخالفان مقیم خارج همراه با تحلیل گران غربی، به این نتیجه
رسیدند که مبارزه با نظام اسلامی تنها از راه های فرهنگی و دراز مدت امکان پذیر
است.

بدین ترتیب موجی از گرایش زنانی که تجربه مأیوس کننده مبارزه سیاسی با نظام
اسلام را چه در قالب گروه های چپ و چه گروه های سلطنت طلب، در پرونده خود داشتند،
به سمت مطالعات زنان آغاز شد.

هم اکنون ده ها زن ایرانی در رشته مطالعات زنان
دانشگاه ها با درجه دکترا و فوق دکترا مشغول تدریس اند و یا از نظریه پردازان
فمینیسم اسلامی، همکاران نهادهای بین المللی در موضوع حقوق زنان و یا نویسندگان
فعال به حساب می آیند که از این میان می توان به مهناز افخمی، وزیر مشاور در امور
زنان در زمان پهلوی و از همکاران سازمان ملل متحد، هایده مغیثی فوق دکترای مطالعات
زنان، پروین پایدار، مسئول سازمان Uniteverm (سازمانی زیر نظر سازمان ملل متحد برای
ساماندهی NGOهای کشورهای پاکستان، ازبکستان، آسیای مرکزی، تاجیکستان و اخیراً
افغانستان ر.ک: زنان و سازمان های غیردولتی تجربه NGOهای زنان در (گفت وگو با دکتر
پروین پایدار)، یاس نو، ۱۲/۱۱/۸۲ ، ضمیمه.

)، نیره توحیدی فوق دکترای دانشگاه
کانادا و دکتر افسانه نجم آبادی از مسئولان فصلنامه ایران نامه چاپ آمریکا نام برد
که دو مورد أخیر از مطرح کنندگان دیدگاه فمینیسم اسلامی اند و مقالات متعددی از
آنان در نشریات داخلی به چاپ رسیده است.

در داخل کشور این حرکت با اندکی تأخیر و
توسط نیروهای سکولار آغاز شد.

«فرصت چند ساله دوری از قدرت پس از انتخابات مجلس
چهارم، به گروهی از سیاستمداران یا مسئولان دولتی چپ گرا فرصت داد تا با استفاده از
بورس های تحصیلی دولتی به دانشگاه های خارج بروند و ادامه تحصیل بدهند و یا این که
در نهادهای تحقیقاتی مشغول به کار شوند.

در همان سال ها گروه های مختلفی از زنان
سکولار نیز با تشکیل گروه های مطالعاتی و جلساتی منظم درون خانه ها، مسائل زنان را
از دید تئوری فمینیستی تحلیل می کردند.

این گروه های مطالعاتی، متون فمینیستی ترجمه
شده یا به زبان های أصلی را می خواندند و در جلسات خود پیرامون آن ها بحث می کردند.

بخشی از این گروه ها بعدها توانستند با راه انداختن مؤسسات انتشاراتی، قسمتی از
مباحث تئوریک فمینیستی را در قالب کتاب منتشر کنند و پس از باز شدن نسبی فضای
اجتماعی ـ سیاسی، گروه پرتعدادتری از آن ها کار در سازمان های غیردولتی را آغاز
کردند و یا در سازمان های کودکان و محیط زیست که از قبل در آن ها فعالیت می کردند،
کار درباره مسائل جنسیتی را پررنگ تر کردند.

این گروه پشتوانه تئوریک محکم تری نسبت
به زنان اصلاح طلب داشت و چون از دوران رکود و نداشتن فعالیت اجتماعی برای خواندن و
فراگیری تئوریک استفاده کرده بود به نظر می رسید می تواند عمل اجتماعی حساب شده تر
و موثرتری نسبت به دیگران داشته باشد.

در عمل، در بسیاری از مقاطع و رویدادها، این
گروه توانستند نقش رهبری یا کلیدی بازی کنند.

» شادی صدر، «آفتاب نشینی» ، گروه های
مذهبی تجددگرا که هم اکنون با عنوان فمینیست های اسلامی شناخته می شوند، با اندکی
تأخیر و البته به شکل محدودتر به فعالیت پرداختند و سعی کردند با ترکیب دیدگاه های
جدیدِ تعدادی از روحانیان، تفسیری نو از متون وحیانی ارایه دهند و با انتقاد از
قوانین داخلی، به ترویج مفاد معاهدات بین الملل بپردازند.

هم اکنون در بسیاری از
پروژه ها گروه های سکولار و تجددگرایان مذهبی، همگام و همراه اند.

۲.طرح های
ظرفیت سازی.

ظرفیت سازی به معنای توسعه مهارت ها، قابلیت ها و توانایی های اصلی و
اساسی سازمانی، مانند رهبری کردن، مدیریت، پول و تأمین منابع مالی، برنامه ریزی و
ارزشیابی، مدیریت منابع انسانی، دریافت خدمات و روابط خارجی و داخلی، به منظور
افزایش تأثیرگذاری و پایداری یک سازمان است.

ظرفیت سازی به ویژه، سازمان ها و
گروه ها را برای تغییرات سازمانی آماده می کند و پایداری آن ها را برای تغییرات به
شکل مناسبی تضمین می کند.

(ر.ک: امید معماریان، فراتر از مرزهای آموزش، کنشگران
داوطلب، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۲۴).

طرح های ظرفیت سازی سازمان های غیردولتی، در چند سال
گذشته، از چند راه پی گیری می شود: اولین طرح ظرفیت سازی، طرحی است که از سال ۱۳۷۶
در یکی از مراکز توانمندسازی آغاز شده است.

این طرح با حمایت مالی شورای جهانی
جمعیت، بنیادفورد (امریکا) بنیادهای فورد، راکفلر و کارنگی از مهم ترین بنیادهای
بین المللی صهیونیستی اند که در زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی فعالیت می کنند (ر.ک:
ادوارد بومن، کنترل فرهنگ (نقش بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی
آمریکا)، ترجمه جمیله الیاسی،).

، برنامه و توسعه هلند هلند مهم ترین مرکز یهودیان
تندرو در اروپا است.

و سازمان کمک های خارجی امریکا اجرا می شود.

دومین طرح را
گروهی از نمایندگان سازمان های غیردولتی و با حمایت مالی دفتر برنامه عمران ملل
متحد اجرا می کنند.

سومین طرح، طرح های ظرفیت سازی است که در چند سال اخیر از سوی
سازمان های دولتی به اجرا درآمده است و سالیانه میلیاردها تومان در این زمینه،
هزینه می شود.

سهراب رزاقی، «ظرفیت سازی و دوران گذرا سازمان های غیردولتی»، وقایع
اتفاقیه، ۹/۳/۸۳ ، ص ۱۰ (با تلخیص).

۳.شخصیت پردازی.اعطای جایزه ملی نوبل، به یک
زن ایرانی، از یک لحاظ، در خور تأمل بود.

این جایزه، در گذشته به شخصیت هایی تعلق
گرفته بود که در فرآیند صلح جهانی یا منطقه ای (گرچه با تفسیر مطلوب جهان غرب)
اقدامات مهمی انجام داده بودند؛ اما گزینه اخیر، هیچ سابقه ای از تلاش در این
زمینه، در پرونده حیات فرهنگی و اجتماعی خود نداشت.

به همین دلیل، اعطا کنندگان
جایزه، با این توضیح که صلح جهانی، بدون رعایت حقوق زنان و کودکان ممکن نیست، تلاش
کردند میان موضوع فعالیت این زن و اعطای جایزه، پلی برقرار کنند؛ اما واقعیت این
است که جهان غرب، در پی ایجاد استوانه هایی در داخل کشور، برای تقویت و انسجام
گروه های غیردولتی و ایجاد جنبش اجتماعی زنان است.

سخنان یکی از مخالفان فمینیست در
ششمین نشست NGOها تأییدی بر این ادعاست: «بعد از اتفاقی که در مورد خانم عبادی رخ
داد طبیعتاً حرکت بیشتری در جنبش زنان شکل گرفت که فعالیت هایشان را به سوی کار
شبکه ای پیش ببرند تا حرکتی اثر بخش تر و صدایی رساتر داشته باشند.

» گزارش ششمین
نشست NGOهای ایران، تریبون فمینیستی ایران.

مشاور وزیر دادگستری بلژیک هم در
مصاحبه ای گفت: «شیرین عبادی تبدیل به سمبل جامعه مدنی و دموکراسی در ایران شد.

به خاطر نزدیکی فرهنگی شما به کشورهای خاورمیانه این رویداد مانند موجی در کشورهای
دیگرنیز تأثیر آفرین است.

» امید معماریان، دوسوی رابطه، شرق، ۲۰/۲/۸۳ ، ص ۱۶.

چند
ماه بعد، برخی از بنیادهای بین المللی نیز، جایزه شجاعت را به خبرنگار ایرانی، که
از قضا از فمینیست های فعال و از مسؤولان سایت زنان ایران است، اعطا کردند و نام وی
و شیرین عبادی را در لیست ۲۱ رهبر زن جهان قرار دادند.

چند ماه پس از اعطای جایزه
صلح نوبل به زن ایرانی، سایت دریچه خبر از تأسیس «مرکز مطالعات زن ایرانی» به
سرپرستی خانم ها زهرا شجاعی (مشاور رئیس جمهوری و رئیس مرکز امور مشارکت زنان)
فخرالسادات محتشمی پور (مشاور وزیر کشور در امور زنان) و شیرین عبادی، با سرمایه یک
میلیارد تومان، داد.

ر.ک: شادی صدر، «رد پای ما»، فعالیت سازمان های غیردولتی خارجی
در ایران.

در نیمه شهریور امسال، طرحی توسط معاون اجتماعی وزیر کشور، در کمیسیون
سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی مطرح و به تصویب رسید که به موجب آن سازمان های
غیردولتی خارجی در ایران، جواز فعالیت خواهند یافت.

توجه به این نکته لازم است که
نهادهایی در عرصه بین الملل فعالیت می کنند که پشتوانه مالی یا اعتباری قوی داشته
باشند.

پشتوانه مالی این مؤسسه ها، نهادها، و بنیادهای بین المللی یا نهادهای
مذهبی اند.

از این رو می توان حدس زد که فعالیت بیش تر این موسسه ها بر خلاف اهداف
نظام اسلامی و حتی فعالیت های منافی با امنیت ملی باشد و یا در کنار فعالیت های
خیریه، به تبلیغات مذهبی بپردازند؛ چنان که یکی از سازمان های غیر دولتی آلمانی
شرکت کننده در بازسازی بم، ساختن بیمارستان در این شهر را مشروط به تصدی گری یکی از
سازمان های غیردولتی و ترجیحاً وابسته به کلیسای مسیحیان کرده بود.

هم چنین برخی از
شرکت های اقتصادی، از جمله شرکت های نفتی، بودجه های بسیاری را به فعالیت فرهنگی،
از جمله در امور زنان اختصاص داده اند که در خور تأمل است.

۵.حمایت های خارجی از
سازمان های غیر دولتی داخلی.

برخی از سازمان های غیردولتی، این امکان را دارند که
با حمایت های مالی و اعتباری سازمان ملل و بنیادهای بین المللی، در کنفرانس های
منطقه ای و جهانی، با عنوان نماینده زن ایرانی شرکت کنند، سمینارها و نشست ها را با
این حمایت ها برگزار کنند و مهم تر آن که با عهده دار شدن برخی فعالیت ها (از سوی
نهادهای بین المللی) کسب اعتبار و موفقیت به دست آورند.

چندی پیش، شش نفر از
نمایندگان سازمان های غیردولتی دارای گرایش فمینیستی، با حمایت همین نهادها، در
اجلاس تایلند شرکت کردند و به انتقاد از قوانین جمهوری اسلامی پرداختند.

مشاور
یونسکو د رامور سازمان های غیردولتی در این باره می گوید: «یونسکو بیش از این که
اهرم مادی داشته باشد ـ که البته دارد ـ به سازمان های غیردولتی اعتبار می دهد؛
مثلاً از یک NGO در همایش دعوت می کند و می گوید: شما این کارها را انجام دهید.

این
درگیر کردن کار با NGO گام بزرگ و موثری است» ر.ک: «حضور زنان از طریق NGO»،
حوراء(نشریه داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، ش ۶، ص ۳۹.

هم چنین نهادهای
بین المللی کوشیده اند تا از راه های گوناگون، به ایجاد جریان های منطقه ای و
بین المللی، به منظور تقویت جریان های زنانه و گسترش ادبیات «لیبرال فمینیستی»،
به ویژه در خاورمیانه بپردازند که در این میان می توان به «تشکیل شبکه زنان فارسی
زبان» با شرکت گروه هایی از ایران، افغانستان و تاجیکستان، با حمایت مالی بانک
جهانی و مرکز امور مشارکت زنان و تشکیل «شبکه زنان عرب زبان»، در خاورمیانه عربی
تشکیل شبکه زنان فارسی زبان»، روزنامه شرق، ۳/۵/۸۳، ص ۱۲.

، تشکیل اجلاس منطقه ای
جامع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.