پاورپوینت کامل در حاشیه یک نقد ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در حاشیه یک نقد ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در حاشیه یک نقد ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در حاشیه یک نقد ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

در شماره هفتم ماهنامه حوراء، در صفحه «نقد اندیشه» مقاله ای از سرکار خانم
مولاوردی، تلخیص و منتشر شد. همان گونه که خوانندگان این صفحه اطلاع دارند هدف اصلی
این صفحه، نوعی اطلاع رسانی راجع به مقالات و دیدگاه های قابل تأمل است که در طول
یک ماه منتشر می شوند و در مواردی تلاش می شود که نکاتی هر چند اجمالی و گذرا به
عنوان نقد و تأمل در حاشیه مقاله ذکر شود. پس از درج مقاله «خانم مولاوردی» و نقد
آن، جوابیه ای از طرف ایشان به دفتر نشریه ارسال شد که متأسفانه با تأخیر واصل
گردید.

برخی از نکاتی که ایشان به عنوان دیدگاه های خود بیان کرده اند، در شماره
بعدی نشریه مورد تأکید دفتر قرار گرفته است. نوشته ایشان با وجود طولانی بودن، به
اطلاع خوانندگان محترم می رسد. مدیر مسئول محترم ماهنامه حوراء با سلام و احترام
بازگشت به مطالب مندرج در هفتمین شماره آن نشریه در خصوص نقد یکی از مقالات اینجانب
تحت عنوان «زنان شاغل، چالش های پیش رو» در صفحه «نقد اندیشه»، توضیحات ذیل ضروری
به نظر می رسد که امید است جهت تنویر افکار عمومی در شماره آتی آن نشریه منعکس
گردد:

۱. مقاله «زنان شاغل، چالش های پیش رو» یکی از سلسله مقالاتی است که اینجانب
از سال ۱۳۷۳ مبادرت به نگارش آن کرده ام و بیشتر حول محور مشکلات و فشارهای زنان
شاغل دور می زند، از مقاله «تسهیلات و محدودیت های اشتغال زنان در ایران» (مجله زن
روز ـ ۱۳۷۳) گرفته تا مقالات «تعادل و توازن میان نقش های متفاوت زنان شاغل در خانه
و اجتماع ضرورتی است انکارناپذیر» (۱۳۷۹)، «تأکید مجدد بر ضرورت هماهنگی میان
نقش های متفاوت زنان» (۱۳۷۹)، «زنان شاغل، فشار مضاعف» (۱۳۸۱)، «حقوق انسانی زنان و
کار» (۱۳۸۱، و بالاخره «زنان شاغل، چالش های پیش رو» (۱۳۸۳) که همگی در مجله حقوق
زنان به چاپ رسیده اند و در تمامی آنها سعی نگارنده بر این بوده است که راه حل هایی
برای رفع تناقضات و تعارضات موجود میان نقش های چندگانه زنان شاغل ارائه گردد. لذا
برای قضاوت عادلانه در مورد موضوع ما نحن فیه مراجعه به پیشینه آن و در کنار هم
قرار دادن مجموعه راه حل ها ضروری به نظر می رسد و باید راه حل ارائه شده در مقاله
مذکور را یکی از راه هایی به حساب آورد که در نهایت اهداف مورد نظر جامعه اسلامی را
محقق می کند. هرچند قصد اطاله کلام ندارم اما از ذکر مختصری از پیشنهادات ارائه شده
در سایر مقالات گریزی نیست و پیش از ورود به آن بحث ذکر مقدمه ای کوتاه ضروری
می نماید: امروز هم به دلیل نیازهای اجتماعی و ملی کشورها و هم به دلیل نیازهای
فردی و خانوادگی زنان، روز به روز بر تعداد زنانی که خواهان حضور در عرصه های
اجتماعی و بازار کار هستند افزوده می شود و به واسطه تحولات و دگرگونی های بنیادین
در وضعیت زندگی بشری، زنان بیش از پیش به حوزه ها، عرصه ها و سپهرهایی که پیش از
این مردانه تلقی می شدند و در سلطه مردان بودند، وارد شده اند. حال بنا به نظر ناقد
محترم اسم این تحول را «نزاع و رقابت بر سر برخورداری و تلذذ بیشتر از دنیا» و
«زنان و مردان را پیکارگران این عرصه نزاع» بنامیم یا نه؟ واقعیتی است که وجود دارد
و نمی توان منکر آن شد. واقعیت دیگر آن است که در دوران گذار از سنت به مدرنیسم، هر
چند توقع ایفای نقش های متعدد به صورت همزمان از زنان می رود اما نه تنها از
مسئولیتهای زنان کاسته نشده است بلکه اشتغال آنان فشار مضاعفی را بر زنان وارد کرده
است و از زنان انتظار می رود که همچون یک «ابر زن» در آن واحد ایفاگر نقش های
همسری، مادری، کدبانوگری، (خانه داری) و کارمندی ـ کارگری باشند. این در حالی است
که دوران گذار نقش جدیدی را برای مردان به ارمغان نیاورده است و در مواردی هم از
نقش های سنتی آنان کاسته شده است و پدر و شوهر خوب بودن در همان نقش «نان آوری»
تعریف می شود که هیچ تناقضی با شغل مردان ندارد و بار روانی و عاطفی مضاعفی را بر
آنان تحمیل نمی کند. لذا برای حل پاراداکس حضور اجتماعی زنان و مسئولیت های
خانوادگی باید تدابیری ویژه اندیشیده شود که اهم آنها به قرار زیر پیشنهاده شده
است:

(لازم به ذکر است که اکثر کشورهای غربی که نیمی از ادعاهای ما را هم در زمینه
استحکام بنیان های خانواده ندارند گام های بنیادی در این رابطه برداشته اند.)

۱ ـ ۱
ـ تقلیل ساعت کار زنان شاغل و قائل شدن تبعیض مثبت در این رابطه برای زنان(بدون
داشتن نتیجه منفی بر مقوله استخدام و اشتغال زنان و یا میزان پرداخت به آنان و بدون
داشتن محدودیت های مربوط به اجرای قانون خدمت نیمه وقت بانوان که امنیت شغلی و
اقتصادی زنان شاغل را به خطر می اندازد (بگذریم از اینکه زمان ارائه این پیشنهاد
نیز اینجانب به متحجر بودن و غرض داشتن در ممانعت از اشتغال زنان و مهار کردن نقش
اجتماعی آنان متهم شدم!) این کمترین هزینه ای است که حکومتی دینی که ادعای تحکیم و
بقای کیان خانواده را دارد و مدعی ارائه الگوی نوینی از مشارکت اجتماعی زنان است و
این ادعا گوش فلک را کر کرده است، می پردازد. زنی که در عین خانه محور بودن جامعه
مدار هم هست. بدیهی است که اشتغال تمام وقت و غرق شدن در کارهای اجرایی خود مانعی
بزرگ بر سر راه تحقق مفاد بند ۳ اصل ۴۳ قانون اساسی است که دولت را موظف کرده است:
«برنامه اقتصادی کشور را به صورتی تنظیم نماید که شکل و محتوا و ساعات کار چنان
باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی سیاسی و
اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار را داشته باشد» اگر
ارزش افزوده کار خانگی را در نظر آوریم، این ساعات صرف استراحت زنان نخواهد شد و از
سوی دیگر با دقت، پشتکار و کارآیی زنان (به اعتراف صاحبنظران و کارشناسان) ساعات
تقلیل یافته جبران نیز خواهد شد.

۲ ـ ۱ ـ در نظر گرفتن ساعات کار متغیر، شناور و
قابل انعطاف برای زنان

۳ ـ ۱ ـ افزایش مرخصی های استحقاقی و برخورداری از مزایای
بازنشستگی با سنوات کمتر

۴ ـ ۱ ـ توسعه و ترویج مشاغلی که امکان انجام آن در منزل
وجود دارد

۵ ـ ۱ ـ در نظر گرفتن مرخصی والدین شدن برای مادران و پدران شاغلی که
صاحب فرزند می شوند. (نه فقط مرخصی زایمان برای مادران)

۶ ـ ۱ ـ افزایش زمان مرخصی
زایمان تا ۳ سال (با حقوق و مزایا)

۷ ـ ۱ ـ و بالاخره سهیم شدن مردان در
مسئولیت های مربوط به اداره منزل و تربیت فرزند از طریق تبدیل مناسبات
اقتدارگرایانه و ستم آلود درون خانواده به مناسباتی دموکراتیک و مشارکتی که ضمن
افزایش مشارکت زنان و سایر اعضای خانواده در تصمیم گیری ها، افزایش مشارکت مردان و
کمک به زنان در انجام هر چه بهتر امور خانه و نهایتاً افزایش احترام و درک متقابل
بین زوجین را به دنبال خواهد داشت. در واقع با ایجاد توازن در نقش های زنان و مردان
در خانه به ایجاد توازن در نقش های اجتماعی و خانگی زنان خواهیم رسید و تعادلی ظریف
بین نقش های چند گانه برقرار خواهیم کرد و این همان توصیه ای است که در ماده ۱۱۰۴
قانون مدنی (البته بدون هیچگونه ضمانت اجرایی لازم)، ارائه شده است: «زوجین باید در
تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد با یکدیگر معاضدت کنند»

۲. به یاد داشته باشیم
که وقتی سخن از تغییر نقش ها به میان می آید، منظور رفتارهای جنسیتی ناشی از
الزامات تاریخی و اجتماعی است نه الزامات زیستی که خصیصه های تغییرناپذیر هستند،
هیچ کس در دنیا مدافع انتقال نقش زادآوری و مادر شدن زنان به مردان و قائل شدن به
نقش مشابه برای آنان در این حوزه نیست. باید بین نقش های جنسی و نقش های جنسیتی
تفکیک قائل شد نقش های جنسیتی نقش هایی هستند که فرهنگ و باور جامعه به دو جنس
متفاوت محول می کند. هدف تغییر نقش هایی است که بر اساس تقسیم سنتی و ناعادلانه کار
میان زن و مرد شکل گرفته اند و سنت ها نیز از تداوم نقش های دو جنس به شکل تفکیک
شده قبلی به شدت دفاع می کنند. در حالی که عبور از مرزهای جنسیتی در برخی از
فعالیت ها و امور مسیر است در واقع امروزه کار بیرون از خانه نیست که زنان را خسته
و فرسوده و درمانده و سرگردان کرده است، آنچه که جسم و روح و روان زنان شاغل را
می آزارد عدم برخورداری از هرگونه حمایت و نیز عدم درک کامل از جانب همسرانی است که
هرگونه کمک در امور خانه را کسر شأن خود تلقی می کنند. بستر سازی فرهنگی لازم در
راستای اصلاح نقش های اعضای خانواده و ترویج فرهنگ مشارکت آنان می تواند در سالم
سازی روابط خانوادگی و اجتماعی و در نتیجه حفظ بنیان خانواده مؤثر باشد و این ضرورت
زندگی شهری ـ صنعتی است. پر واضح است که مادران رشد یافته (که هم رشد اجتماعی مد
نظر است و هم رشد فردی و در عین حال رشد یک فرآیند اجتماعی است) و پدران و مادران
هماهنگ با یکدیگر، فرزندانی متعادل تربیت خواهند کرد که در نهایت نسل های سالم
جامعه ای سالم را پی ریزی خواهند کرد.

۳. چه کسی می تواند ادعا کند که صرفاً «زنان
باید با حضور عاطفی و فیزیکی خود در خانه زمینه های رشد و تعالی همسران و به ویژه
فرزندان را فراهم کنند و آنان را از محبت و عواطف خود سیراب نمایند»؟! آیا نیاز زن
و فرزند به حضور عاطفی و فیزیکی مرد در خانه کمتر از نیاز مرد است؟ آیا می توان
صرفاً با قائل شدن نقش نان آوری برای م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.