پاورپوینت کامل روی خط اینترنت;فمینیست در آمریکا؛ بهترین زمان، بدترین زمان ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روی خط اینترنت;فمینیست در آمریکا؛ بهترین زمان، بدترین زمان ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روی خط اینترنت;فمینیست در آمریکا؛ بهترین زمان، بدترین زمان ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روی خط اینترنت;فمینیست در آمریکا؛ بهترین زمان، بدترین زمان ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۸

اشاره: نهم و دهم مارس ۲۰۰۱ میلادی، کنفرانس دو روزه ای با عنوان «جنبش های اجتماعی
جهان در شرایط جهانی سازی» در آتن برگزار گردید. لیدیا سارجنت، نویسنده، بازیگر و
بنیان گذار مجله «z» و عضو مؤسسه ساوث اند پرس، مهمان آمریکایی این کنفرانس بود. وی
که عنوان سخنرانی خود را از کتاب «زنان و سیاست های طبقه» نوشته جوانا برنز گرفته
است، در سخنانش نکات قابل توجهی را درباره وضعیت فمینیسم بیان می کند.

خوانش مجدّد
گفته های وی که در سایت z.net قرار دارد، از آنجا که فمینیسم را از منظری فمینیستی
نقد می کند، جالب خواهد بود. اگر فمینیسم را جنبشی برای پایان دادن به جنبش گرایی و
استثمار جنسی تعریف کنیم، به نظر می رسد این جنبش رو به افول باشد. اگر فمینیسم
انقلابی بر آن است تا آگاهی عموم را درباره جنس گرایی که به وسیله قوانین، فرهنگ،
سلب صفات انسانی، ترس، خشونت، و کنترل بدن های ما از طریق: تولید مثل، سکس،
شیوه های علمی که کمتری ژن و مغز زن را مسلّم فرض می کنند، و تقسیم کار پدر
سالارانه، نژاد گرا و سلسله مراتبی ارتقا دهد، باید گفت که فمینیست در حال اصمخلال
تدریجی است؛ اما آگاهی همگان رشد چشمگیری یافته است. اگر جنبش فمینیست در رؤیای
جامعه ای با نهادها و ساختارهایی است که ارزش های هم بستگی، خود مدیریتی، دموکراسی
مشارکتی، تنوع و برابری را اشاعه دهد، پس این سفر هنوز آغاز نگردیده است. با وجود
این، می توان زمان کنونی را بهترین و بدترین دوره فمینیسم دانست.

بهترین زمان برای
زنان است، زیرا از آخرین دوره فعالیت آنان در دهه شصت و هفتاد میلادی تا کنون، حقوق
بسیاری به دست آورده اند. تعداد بیشتری از زنان ـ نسبت به گذشته ـ برای کسب در آمد
کار می کنند،طرز تلقی و آگاهی درباره نقش های زنان تغییر یافته است، قوانینی علیه
تبعیض آموزشی و شغلی تصویب گردیده، و سازمان هایی برای دفاع از علایق زنان تشکیل
شده است.

بو امروزه کلینیک ها و مراکز مشاوره بهداشتی زنان، کتاب فروشی ها و شرکت های
انتشاراتی زنان، برنامه های مطالعاتی و سازمان های آموزش زنان، انجمن های قانونی
یاری و اصلاح زندانیان زن، سازماندهی ایدز، جنبش های زیست محیطی، سازمان هایی برای
زنان کارگر، گروه های مدافع حقوق جنسی و تشکّل های فعال، در زمینه خشونت علیه زنان
وجود دارد.

اما از جهتی می توان شرایط کنونی را نیز بدترین دوره ها دانست، زیرا
فعالیت و آگاهی فمینیستی به نحو پیوسته ای از نیمه دهه هفتاد به حاشیه رانده شده
است، هیچ تحولی در میان عامه مردم برای بیداری و دگرگونی فیمینست گرا وجود ندارد،
اکثر فعالان و نظریه پردازان رادیکال، در برنامه های آکادمیک یا فعالیت های اصلاح
اجتماعی، غرق شده اند. آنها کارهای ارزشمندی انجام می دهند، اما اغلب وقت خود را
صرف سازگاری با رفتار حرفه ای جریان اصلی می کنند و چالش طلبی نهادهای غالب کنونی
را در اولویت قرار نمی دهند.

سازمان های زنان که قبلاً متعهد به ساختار غیر سلسله
مراتبی بودند، اکنون در موارد بسیاری از مؤسسات سلسله مراتبی موجود کپی برداری
می کنند. اصلاح طلبان برای «حقوق برابر» درون سیستم اقتصادی مبارزه می کنند که
ذاتاً ناعادلانه است و بنابراین موفقیت آنان را محدود می سازد. زنان در شرایطی رو
به تباهی به سر می برند. تسلط مردانه در خانه و بیرون از آن ادامه دارد. خشونت علیه
زنان در حدی است که آنها برای رفت و آمد در جهان، آزاد نیستند. زندگی زنان به اتکای
خودشان و بدون پشتیبانی یک مرد، روز به روز تضعیف می شود. جدا سازی جنسی در محل کار
وجود دارد. زنان به ویژه رنگین پوستان، هنوز هم جایگاه پست تری در هرم شغلی دارند و
در زندگی حرفه ای معلق هستند. امتیازات جنسی در زمینه حقوق جنسی و فعالیت های مثبت
دائماً مورد حمله قرار می گیرد. بهترین زمان و بدترین زمان است، زیرا دستمزد
خانواده برای مردان، به نحوی با حق رقابت زنان جایگزین شده است که این حق به وسیله
تقسیم پدر سالارانه کار، که زنان را در مشاغل خدماتی و پرداخت های پایین قرار
می دهد، محدود می گردد. کسب آزادی بیشتر برای زنان، به عدم امنیت مالی منجر شده
است. استقلال اقتصادی زنان به بهای یک روز مضاعف کاری حاصل می شود. آزادی های فردی
و حقوق جنسی، به آسیب پذیری در استثمار و تجاوز منتهی می گردد.

نتیجه این است:
مادامی که زنان می توانند پیرامون تبعیض یا تعدی از حقوق فردی تجهیز شوند، هیچ رشد
سازمان یافته ای مرتبط با آگاهی انقلابی وجود ندارد. زنان مجبور به گسترش
«شراکت های» خانوادگی بر پایه تقسیمات جنسی کار هستند که در آن، وظیفه ویژه مردان،
کسب در آمد «کمک» در خانه است، و وظیفه مخصوص زنان، خانه داری و کمک به کسب در آمد
است.

بنابراین، زنان اغلب باید آموزش را محدود کنند، وارد موقعیت های کاری کم رقابت
شوند و یا کارهای نیم وقتِ انعطاف پذیر داشته باشند. آنها معمولاً مشارکت خود را در
این نظمِ جنسی جدید، بیش از آنکه فراخوان عملِ جمعی برای تغییر ساختار پدرسالاری و
ستم جنسی در نظر بگیرند، ناشی از ضعف شخصی خود می دانند. بنابراین، زنان درگیر
وظیفه مضاعف و خسته کننده ای می شوند و می کوشند تا مشارکت خود را در انزوا ادامه
داده و زندگی های کاری ارزشمندی پیدا کنند، در حالی که از همه سو زیر بمباران
پیام های جنس گرایانه رسانه ها قرار دارند.

جریان اصلی رسانه ها (از طریق کتاب،
مجلات، آگهی های تلویزیونی و فیلم ها) زنان را با تصاویر تخریب شده، منفعل و
بی تفاوت، درهم می کوبند. زنان جوان تر اظهار می دارند که این مسئله نمی تواند کمکی
به آنها باشد، اما احساس می کنند اهمیّتشان در دنیا بسته به ظاهر و دسترس پذیری
جنسی شان است. زنان مسن تر حس می کنند مثل کارگران خدماتِ خانگی، بدون دستمزد، در
خدمت مردان درون گروه های خانوادگی هستند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.