پاورپوینت کامل رویکرد دوباره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رویکرد دوباره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکرد دوباره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکرد دوباره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
اشاره
نوشتار پیش رو با توجه به اقبال اخیر غرب به سیاست جداسازی زن و مرد در مجامع عمومی، به ویژه در محیط های آموزشی تهیه شده است. این گزارش ناظر به رویکرد دو باره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش با نگاهی به آنچه در غرب (اروپا و به ویژه آمریکا) و حتی شرق دور می گذرد، انجام پذیرفته است. آنچه در این یادداشت می گنجد عمدتاً بازگشت به فضاهای تک جنسیتی، برای مثال در مدارس را، پس از طرد آن ها به دنبال انقلاب فمینیستی(از حدود دهه ۱۹۷۰) مورد توجه قرار خواهد داد. اگر چه هنوز نیز مخالفانی در این عرصه وجود دارند، لیکن استدلالات موافقین این حرکت (که به خاطر سیطره اندیشه های فمینیستی احتیاط را دستور کار خود قرار داده اند) جالب توجه است تا آنجا که منجر به اهمیت یافتن و گسترش تدریجی آن شده است. امروزه علاقه روز افزون عمومی به فضاهای آموزشی تک جنسیتی انکار ناشدنی است. تحقیقات متعددی نیز سودمندی اتخاذ چنین سیاستی را لااقل به صورت انتخابی و برای برخی از افراد نشان داده اند.
ابتدا پس از ذکر مقدمه ای درباره موضوع، نگاهی کلی به وضعیت آموزش تک جنسیتی در جوامع مورد بحث خواهیم داشت. آن گاه با تمرکز بیشتر بر مدارس و یا کلاس های درس کاملاً دخترانه، مزایای حضور در این مدارس را مبتنی بر تحقیقات صورت گرفته مورد بررسی قرار می دهیم. سپس به تأثیر این مدارس بر آینده شغلی دانش آموزان و دانش آموختگان اشاره می کنیم. در ادامه به توصیف وضعیت نمونه ای از مدارس تک جنسیتی در آمریکا و نمونه ای در شرق دور می پردازیم. قسمت بعد به پژوهش هایی اختصاص خواهد داشت که رابطه فیزیولوژی مغز و جنسیت را مورد موشکافی دقیق تری قرار داده اند و نتایج قابل توجهی در زمینه های مورد بحث ما دارند. سپس به مطالبی از مخالفان و قانع شدن آن ها برای وجود این شیوه آموزشی لااقل به صورت انتخابی و برای آزمایش، خواهیم پرداخت. در نهایت ویژگی هایی را که موافقان برای مدارس دخترانه بر می شمرند، به عنوان چکیده ای از نظرات ایشان ذکر می نماییم.
سپس به صورت دقیق تری به چرایی وجود مدارس تک جنسیتی به ویژه دخترانه و ویژگی های توام آموزشی برای دختران خواهیم پرداخت. پس از یک مرور تاریخی، بروندادهای این مدارس را بررسی می کنیم و نقش توجه به این بروندادها را درگسترش تمایل به حضور در این مدارس مورد کنکاش قرار می دهیم. آن گاه نقش تلاش مشترک فعالان این حوزه در این امر و تأثیر بسزای اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا را به عنوان یکی از مؤثرترین نهادها در این زمینه بررسی خواهیم نمود. قسمت بعدی به گزارش های منتشره درباره آموزش تک جنسیتی و پیامدهای آن در ایجاد تغییر در نگرش های موجود درباره این شیوه آموزشی اختصاص دارد. در ادامه به آنچه دانش آموختگان این مدارس به عنوان شواهد زنده سودمندی محیط های آموزشی تک جنسیتی می گویند، می پردازیم. در انتها نیز آینده تحولات در این عرصه را مورد توجه قرار خواهیم داد.
مقدمه
پس از سپری شدن دوران حاکمیت کامل اندیشه های فمینیستی و دیدگاه های مشابه آن در حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی در جامعه غرب، اکنون این فضا اندکی معتدل تر شده و موقعیتی برای بررسی عالمانه تر موضوعات طرح شده گفتمان فمینیستی فراهم گشته است. البته باید توجه داشت سیطره پنهان و پیدای این گونه اندیشه ها در رسانه ها و حتی مراکز روشنفکری غرب، هنوز هم حضور و ظهوری مؤثر دارد.
در حوزه آموزش نیز بازگشت به مدارس خصوصی، تنوع شیوه های آموزشی و گسترش آموزش خانگی مؤید چنین رویکردی می باشد. این اتفاقات فضای لازم برای احیا و بازگشت آموزش تک جنسیتی به مدارس غرب و به ویژه آمریکا را فراهم نموده است. در عمل حساسیت به میزان کارآمدی اندیشه های رایج به ویژه برای دختران موجب آن گشته است که رویکرد به روش های جایگزین در همه جا جایگاه یابد. در مدارس نیز کلاس های درس تک جنسیتی و یا مدارس به طور کلی تک جنسیتی به خصوص مدارس کاملاً دخترانه مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. علاوه بر پژوهشگران بی طرف و متولیان آموزشی کارکردگرا، سنت گرایان و طرفداران اخلاق و همچنین جمعیت های دینی به گسترش این اقبال کمک شایان توجهی کرده اند.
اخیراً پژوهشگران، نگرانی تازه ای پیدا کرده اند و آن وضعیت پسران در مدارس مختلط به ویژه در مقطع دبیرستان می باشد. این در حالی است که در گذشته و حتی تا کنون، بیشتر دغدغه ها متوجه وضعیت دختران در مدارس مختلط بود. هم اینک مطالعاتی در حال انجام است که مزایای خاص مدارس کاملا پسرانه را برای پسران نو جوان مورد بررسی قرارمی دهند. این امر نیز به گسترش هر چه بیشتر آموزش تک جنسیتی و موج فزاینده علاقه مندی به آن کمک خواهد نمود.
نگاهی کلی به وضعیت فعلی آموزش تک جنسیتی در آمریکا
– پس از ایجاد اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا در سال ۱۹۹۱، بیش از ۳۵ مدرسه تک جنسیتی جدید در ایالات متحده تأسیس شده است.
– ثبت نام در مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا پس از ایجاد آن در سال ۱۹۹۱، ۲۳درصد افزایش پیدا کرده است.
– در ایالات متحده بیش از ۴۴۰۰۰ نفر از دختران در مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا تحصیل می نمایند.
– تخصص دانش آموختگان این اتحادیه در ریاضی و علوم (۱۳درصد) بیش از میزان آن در سراسر کشور، هم برای زنان (۲درصد) و هم برای مردان (۱۰درصد) است.
– پژوهش های روز افزون درباره مغز انسان نشان می دهد که تفاوت های محسوسی بین روشی که مغز مردان و زنان به پردازش اطلاعات می پردازد، وجود دارد و شواهدی علمی در تأیید آموزش تک جنسیتی ارائه می نماید.
– اکنون ۱۲ مدرسه عمومی تک جنسیتی (کاملاً دخترانه و کاملاً پسرانه) در ایالات متحده وجود دارند که پنج مدرسه از اعضای اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا هستند؛ آکادمی رهبری جفرسون (لانگ بیچ، کالیفرنیا)، دبیرستان دخترانه فیلادلفیا، دبیرستان وسترن (بالتیمور)، مدرسه رهبری زنان جوان (نیویورک سیتی)، مدرسه چارتر رهبری زنان جوان (شیکاگو).
– به نظر می رسد سند سال ۲۰۰۰ با عنوان « نباید هیچ کودکی از آموزش محروم بماند»، بارقه آنچه برخی «انفجار» مدارس عمومی جدید تک جنسیتی در ایالات متحده می نامند، را ایجاد نمود. ما هر روزه در کلاس های درس مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا (اعم از خصوصی و عمومی) شاهد آن هستیم که محیط های یادگیری تک جنسیتی تا چه حد می توانند مفید باشند. بنابراین جای شگفتی نیست که هر روز بر علاقه مندی به این گزینه آموزشی افزوده می شود.
اجماعی فزاینده
در سال ۱۹۸۲ کارول گیلیگان (Carol Gilligan) پژوهشگر دانشگاه هاروارد کتابی منتشر ساخت که موجب تحولی در عرصه آموزش شد. دکتر گیلیگان در کتاب «صدایی متفاوت: نظریه روانشناختی و تکامل زنان» اعلام داشت که دختران در اندیشیدن، تعامل، رهبری کردن و تصمیم گیری از نظر روانشناختی و تکاملی، شیوه ای ویژه خود دارند. طبق یافته های او، الگوی آموزشی مرد محور به آسانی با شیوه ای که دختران می آموزند، تطبیق پیدا نمی کند. [ ۲ ]
نتیجه گیری های دکتر گیلیگان همراه با آگاهی روز افزون از تفاوت عملکرد دختران و پسران در دانشگاه، منجر به بررسی دقیق تر آنچه واقعاً در یک کلاس مختلط رخ می دهد، گردید. انجمن زنان دانشگاهی آمریکا (AAUW) در «فریب دادن دختران: فریب دادن آمریکا»، یافته خود مبنی بر دست کم گرفتن دختران به طور معمول را اعلام نمود. [ ۳ ] پروفسور میرا سدکر (Myra Sadker و پروفسور دیوید سدکر (David Sadker) در کتاب «کوتاهی در انصاف: چگونه مدارس آمریکا دختران را فریب می هند؟» که نتیجه ده سال تحقیق آن ها در دانشگاه امریکن می باشد، نیز این یافته ها را منعکس کرده اند. [ ۴ ]
از آن زمان آموزش تک جنسیتی موضوع مورد علاقه فزاینده پژوهشگران بوده و گزارش های متعددی، شیوه های مفید بودن آموزش کاملاً دخترانه را به تفصیل مورد بررسی قرار داده اند. در سال ۲۰۰۰ گروه پژوهشی گودمن از کمبریج ماساچوست به سفارش اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا برای بررسی پیامدهای مدارس تک جنسیتی برای دختران، ۴۲۴۷ دانش آموخته مدارس دخترانه را مورد مطالعه قرار داد. پاسخ های به دست آمده از بررسی دانش آموختگان مدارس دخترانه عمدتاً مثبت بودند:
– ۹۱درصد آماده شدن برای کالج و یا رقابت دانشگاهی را بسیار خوب و یا عالی توصیف نمودند.
– ۸۸درصد در صورت باز گشت به گذشته، تجربه شرکت جستن در مدرسه دخترانه را تکرار می کردند.
– ۸۳درصد خود را در مقایسه با رقبای دختری که در دبیرستان های مختلط درس خوانده بودند، برای رفتن به کالج آماده تر می دانستند.
– ۹۳درصد موافق آن بودند که مدارس دخترانه در مقایسه با مدارس مختلط فرصت بیشتری برای رهبری فراهم می سازند؛ به علاوه ۸۰درصد پس از فارغ التحصیلی در مناصب مدیریتی مشغول به کار بودند.
– ۱۳درصد قصد داشتند در رشته های ریاضی و یا علوم ادامه تحصیل بدهند. این آمار به طور چشمگیری بیش از میزان میانگین رویکرد به این رشته ها در میان زنان و مردان کل کشور است. (آمار دقیق آن ها به ترتیب ۲درصد و ۱۰درصد می باشد.)
بسیاری از شرکت نندگان در این تحقیق به طور داوطلبانه توضیحاتی در تکمیل پرسش های نظر سنجی صورت گرفته، ارائه داده بودند. برای مثال:
– در مدرسه دخترانه ای که من در آن حضور داشتم، مسائل دانشگاهی و زرنگ بودن، تمرکز اصلی اغلب دانش آموزان بود.
– من مدام به چالش طلبیده شدم، بر انگیخته شدم، در معرض ایده های نو قرار گرفتم، تشویق و حمایت شدم.
– مدرسه دخترانه ام، موجب شد اعتماد به نفسم را تقویت کنم و اطمینان لازم برای گرفتن تصمیمات بزرگ در زندگی ام را کسب نمایم. [ ۵ ]
کورنلیوس ریوردان (Cornelius Riordan ) پژوهشگر و نویسنده «دختران و پسران در مدرسه: با هم یا جدا از یکدیگر؟»، سال های متمادی به بررسی بروندادهای مدارس با ترکیب های مختلف پرداخته است. اخیراً او چکیده ای از نتایج یافته هایش را در سر مقاله نشریه بوستون گلوب این گونه بیان کرده است:
«من با هدایت تحقیقاتی روی مدارس تک جنسیتی و مختلط در دو دهه گذشته، به این نتیجه رسیده ام که مدارس تک جنسیتی کمک می کنند که دستاوردهای دانش آموز بهبود یابد. نتیجه گیری های من مبتنی بر داده های ملی با کیفیت خوب جمع آوری شده توسط مرکز ملی آمار آموزشی و همچنین تحقیقات صورت گرفته در سرتا سر جهان می باشد.» [۶]
در بسیاری از کشور های این سوی آب ها دانش آموزان زیادی در مدارس تک جنسیتی شرکت می کنند و آمار مفصلی را برای مقایسه فراهم ساخته اند. در بریتانیای کبیر بنیاد ملی تحقیقات آموزشی، داده های عملکرد دانش آموزان ۹۷۹ مدرسه ابتدایی و ۲۹۵۴ مدرسه راهنمایی را بررسی نموده است . یکی از اهداف این مطالعه ، بررسی صحت این ادعا است که آموزش تک جنسیتی می تواند برای دختران و پسران به طور مشابه مفید باشد . نتایج بررسی نشان می دهد:
– مدارس دخترانه به مقابله با انتخاب جنسیتی کلیشه ای موضوعات درسی مورد علاقه کمک می کنند.
– عملکرد دختران در مدارس تک جنسیتی صرف نظر از وضعیت اجتماعی – اقتصادی و سطح توانایی هایشان ، از عملکرد آن ها در مدارس مختلط بهتر است.
– اگر چه وضعیت درسی پیش از دانشگاه پسران کمی ضعیف تر است ، آن ها در مدارس پسرانه نمرات نهایی بهتری از مدارس مختلط کسب می نمایند .
– نمرات دستور زبان پسرانی که در مدارس تک جنسیتی تحصیل می کنند، بهتر از نمرات دستور زبان پسرانی است که در مدارس مختلط درس می خوانند. [ ۷ ]
نتایج مشابهی نیز از تحقیقات صورت گرفته در استرالیا حاصل می شود. این امر در مطالب منتشره دکتر کن رو (Ken Rowe) عضو اصلی پژوهشی انجمن تحقیقات آموزشی استرالیا که نتایج حاصل از مطالعات متعدد بر روی حدود ۲۷۰۰۰۰ دانش آموز را جمع بندی نموده ، مشهود است. دکتر رو نتیجه مطالعاتش را در دومین کنفرانس ملی آموزش مختلط در استرالیا در آوریل سال۲۰۰۰ ارائه داد. وی خطاب به شرکت کنندگان گفت:
«ظرفیت آموزش به شیوه مختلط به وفق دادن آهنگ بسیار متفاوت رشد شناختی، اجتماعی و تکاملی دختران و پسران ۱۲ ساله تا ۱۶ ساله محدود شده است. در عوض … شواهد نشان می دهند در این سنین کلیدی نوجوانی، شیوه تک جنسیتی با نیازهای تکاملی دانش آموزان بهتر تطبیق پیدا می کند.» [ ۸ ]
دکتر رزماری سی سالومون (Rosemary C. Salomone) استاد گروه حقوق دانشگاه سنت جان نیز چنین بررسی را هدایت نموده است. دکتر سالومون در کتابش با عنوان «مشابه، متفاوت، برابر: تفکری دو باره در باره مدارس تک جنسیتی» چنین می نویسد:
« به نظر می رسد شیوه کاملاً دخترانه، سطح معینی از آرامش خاطر را برای دختران فراهم می سازد که در پرتو آن اعتماد به نفسشان را بهتر پرورش دهند و بر گستره علائقشان بیفزایند. این امر در آستانه نوجوانی نیز بهتر خود را نشان می دهد. مطالعه نشان داد که مدارس و کلاس های تک جنسیتی نسبت به برخی موضوعات درسی – ریاضی و علوم در مورد دختران و هنرهای زبانی و زبان های خارجی در مورد پسران – نگرش های جنسیتی کمتری را ایجاد می کنند.
برای نسل ها مدارس دخترانه برای دانش آموزانی با توانایی ها، علائق، استعدادها و پیش زمینه های متفاوت به کار گرفته شده اند. آنچه این مدارس را به هم می پیوندد الزام دراز مدت آن ها مبنی بر مقدم داشتن دختران در امر آموزش است. آنچه آن ها را از دیگر شیوه های آموزش متمایز می سازد درک عمیقشان از چگونگی یاد گیری دختران و موفقیت ایشان می باشد.» [ ۹ ]
برچ فورد(Burch Ford) رئیس مدرسه دوشیزه پورتر و رئیس سابق هیئت امنای اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا می گوید:
« این مهم است که دختران زمانی که هنوز در حال رشد فیزیکی، عاطفی، اجتماعی، فکری و روحی هستند، در محیطی قرار گیرند که آن ها را به شکوفایی – هر چند خام و آزمایشی – ترغیب کرده و از آن حمایت نماید. آن ها نیاز دارند به راحتی و نه با تلاشی طاقت فرسا، فرصت بیابند خود را در جایگاه اندیشمندان، قهرمانان ورزشی، هنرمندان و رهبران بیازمایند تا در این رقابت ها نه تنها جرأ عرضه کردن خود را بیابند بلکه هنگام چالش با پسران و مردها، با آسودگی از منظر خود دفاع نمایند . این رقابت و اعتماد تنها از دیدگاه و درک صحیح ناشی نمی شود، بلکه فقط با بهره جستن از الگوهای بزرگسال و تمرین ها و تجربه های شخصی حاصل می گردد.» [ ۱۰ ]
در مدارس اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا، دختران نه تنها از فرصت های برابر لذت می برند بلکه از هر فرصتی بهره مند می شوند. همه گویندگان، بازیکنان، نویسندگان ، خواننده ها، قهرمانان ورزشی، انجام دهندگان کارها و رهبران، از میان دختران هستند. یافتن مربی و الگوی نقش مورد نظر کار مشکلی نیست. از جو سرد کلاس درس که نیاز به تحمل آن باشد و یا عضو درجه دو بودن دیگر خبری نیست.
پروفسور میرا سدکر و پروفسور دیوید سدکر پژوهشگران دانشگاه امریکن که پیش تر به آن ها اشاره شد، این امر را این گونه بیان می نمایند:
«وقتی دختران به مدارس تک جنسیتی می روند دیگر تنها تماشاگر نیستند، بلکه خود بازیگر می شوند.» [ ۱۱ ]
همچنین این امر موجب می شود که دانش آموختگان مدارس دخترانه وقتی وارد کالج می شوند، در رقابت ها جایگاه بهتری بیابند. دکتر رابین رابرتسون (Robin Robertson) مدیر سابق مدرسه ای دخترانه که بعدها به تدریس در دانشگاه پرداخت، خطاب به جمعی از دانش آموختگان این مدارس می گوید:
«من به عنوان یک استاد دانشگاه با دقت ۹۰درصد در اولین جلسه کلاس می توانم دانش آموزانی که به مدارس دخترانه تعلق دارند را تشخیص دهم. آن ها زنان جوانی هستند که دستانشان را بالا می برند، از دفاع از جایگاهشان هراسی ندارند و فرض می کنند که من به دیدگاهشان علاقه مند هستم.» [ ۱۲ ]
امروزه در ایالات متحده، آموزش تک جنسیتی اندک اندک جایگاه بهتری پیدا می کند. دکتر دیوید ریسمن (David Riesman) پژوهشگر دانشگاه هاروارد می گوید:
« مدارس دخترانه محیطی را فراهم می سازند که نه تنها خود خوب است بلکه به باز تعریف رقابت و همکاری، استقلال و وابستگی می پردازد که مطلوب است دیگر مدارس از آن تقلید نمایند.» [ ۱۳ ]
مدارس اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا، نسل های متمادی است که از راهبران عرصه آموزش و نه پیروان گرایش های موجود می باشند. آن ها مراکز رشد نو آوری هستند. در این اماکن بهترین عملکردها در آموزش دختران به کار گرفته می شود. این روش ها مبتنی بر سنت چندین دهه و در عین حال پذیرای چالش ها و آماده بهره گیری از فرصت های قرن ۲۱ می باشند.
مدارس دخترانه می دانند که دانش آموزانی که بیشترین انتظار از آن ها می رود باید به بهترین منابع دسترسی داشته باشند و درک کنند که آموزشی جدی برای آن ها تدارک دیده شده است. این دانش آموزان بازگشت به عقب نخواهند داشت. این دقیقاً همان فرهنگ یک مدرسه دخترانه است و زمانی که در آن سپری می شود، موجب تحول دختران می شود. این یک سرمایه گذاری استوار برای زندگی است.
نوع مدرسه و انتظارات شغلی
کری ام واتسون (Cary M. Watson) پژوهشگر دانشگاه استنفورد، انتظارات شغلی دختران نوجوان را بر حسب میزان توانایی ها، کلاس و محیط مدرسه تک جنسیتی مورد بررسی قرار داده است. وی نتیجه می گیرد:
«دختران در همه سطوح توانایی در مدارس تک جنسیتی … از این محیط بهره مند می گردند و انتظارات شغلیشان افزایش می یابد. این تأثیر در میان تمام بخش های دیگر تحقیق ما بی نظیر بود.» [ ۱۴ ]
نمونه ای از آمریکا؛ مدرسه دخترانه سنت مارگارت
« والدین – و دخترانشان – تشخیص داده اند که در بسیاری از کلاس های درس مختلط، دختران در مقایسه با پسران دست کم گرفته می شوند و نتایج این دو گروه با هم فاصله فاحشی دارد. اینک آن ها بیش از همیشه به آنچه مدارس دخترانه عرضه می دارند، نظر کرده اند و آنچه را مشاهده می کنند، دوست دارند.»
مگ میلن مولتون (Meg Milne Moulton)، اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا [ ۱۵ ]
آن ها می گویند که ما در مدرسه سنت مارگارت اعتقاد داریم که هر دختری استحقاق آن را دارد که فرصتی برایش فراهم شود تا ظرفیت های خود را تشخیص دهد. مدارس دخترانه نسل ها است که راهبردها و رویکردهای تدریس متناسب با دختران را درک کرده اند و آن ها را در عمل نیز به کار گرفته اند. در این مدارس هرگز تردیدی وجود نداشته که بهترین نتایج مورد انتظار است.
هم اکنون بیش از ۴۰۰۰۰ دختر مزایای شرکت جستن در مدارس تک جنسیتی را تشخیص داده اند. آن ها برای جذب هر دختری به مدرسه شان با مخاطب ساختن او به بر شمردن مزایای محیط آموزشی خود می پردازند. برای نمونه وعده های زیر را مشاهده نمایید:
شما نیز با ثبت نام در مدرسه سنت مارگارت خواهید دید که؛
– در کلاس درس مطمئن تر شرکت می نمایید.
– برای تحصیل در کالج آماده تر می شوید.
– هنوز هم زندگی اجتماعی پویایی خواهید داشت.
– فرصت های بیشتری برای تجربه های رهبری و ورزشی پیدا می کنید.
– الگو های نقش جالبی شما را تحت تأثیر قرار می دهند.
– کشف می کنید که واقعاً چه کسی هستید.
– به جریانی می پیوندید که مردم تمایل روز افزونی بدان ابراز می دارند.
– در مرز های ریاضی، علوم و فناوری قرار خواهید گرفت.
– دوستانی خوب برای همه طول زندگی پیدا می کنید.
– جدی گرفته می شوید. [ ۱۶ ]
وضعیت در آن سوی دنیا؛ چین
در چین مدارس کاملاً دخترانه پس از نهضت آزادی زنان در میانه و پایان قرن بیستم تقریباً از میان رفتند. اکنون این مدارس با غلبه بر ستیزه عمومی سابق، در پکن پایتخت کشور باز گشتی مردمی دارند.
زمانی که دبیرستان دخترانه غیر دولتی اکسپریمنتال پکن در سال ۲۰۰۰ شروع به کار کرد، با استقبال گرم دختران نوجوان و والدین آن ها رو به رو شد. در روز اول ثبت نام بیش از ۹۰۰ متقاضی بی واهمه از شهریه سالانه ۷۰۰۰ یوان (۸۴۳ دلار آمریکا)- هفت برابر مدارس عمومی- به مسئولان مدرسه مراجعه نمودند. آن ها مجبور شدند برای انتخاب ۹۰ دانش آموز مورد نظرشان امتحانات ورودی مشکلی را بر گزار نمایند. دو مدرسه دخترانه دیگر پکن- کالج زنان چینی و دبیرستان دخترانه هواگزیا – نیز از زمان آغاز به کارشان در ابتدا و میانه دهه ۱۹۹۰ تا کنون به سرعت گسترش پیدا کرده اند.
اغلب والدین دختران احساس می کنند که مدرسه دخترانه مکانی ایده آل برای تمرکز دخترانشان بر درس و پرورش ذهنشان – فارغ از حواس پرتی ناشی از عشق های خام و دیگر مشکلات دوران نوجوانی- می باشد.
اخیراً مطالعه ای نشان داده است که دختران و پسران در شهرهای بزرگ برای آزرده خاطر ساختن والدین و معلمانشان در سنین حساس ۱۴ تا ۱۶ سالگی با هم قرار می گذارند.
پدری به نام وانگ لیشنگ (Wang Lisheng) می گوید: «من می توانم آسوده خاطر از نگرانی درباره مواجهه دخترم با مشکلاتی که اغلب دختران هم سن و سال او با آن رو به رو می شوند، استراحت کنم.»
ژنگ زینرونگ ( Zheng Xinrong ) استاد آموزش دانشگاه نرمال پکن می گوید: «رقابت شدید برای دست یابی به ظرفیت محدود کالج و فشار بالایی که بر دانش آموزان و والدین آن ها وارد می نمایند، از دلایل اصلی محبوبیت مدارس دخترانه می باشند.»
علاوه بر محیطی سالم تر و آرام تر، تمامی مدیران مدارس معتقدند آن ها آموزشی را به دختران نوجوان عرضه می کنند که با نیازهای آن ها تناسب بیشتری دارد.
لی ییرو ( Li Yiru ) رئیس دبیرستان دخترانه هواگزیا می گوید: «برای شروع، ما تصمیم گرفتیم به دختران جوان کمک کنیم تا دیدگاهی حساس و زنانه نسبت به جهان پیدا کنند.»
بیشتر مدارس دخترانه، خانه داری و ایکبانا را در برنامه های تحصیلی خود گنجانده اند. همچنین مراسمی را برای کمک به دختران برای حفاظت از خود و آماده شدن برای رقابت آتیشان با هماوردان مذکرشان ترتیب می دهند.
این مدارس همچنین اعتماد به نفس دختران جوان در علوم – رشته ای که انتظار می رود پسران در آن موفق تر از دختران باشند – را نیز افزایش می دهند.
وانگ ژوان ( Wang Juan ) یکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه اکسپریمنتال پکن می گوید:«در مدارس معمولی بیشتر دختران در کلاس های علوم، خود را پشت پسران پنهان می کنند. اکنون ما فعال تر هستیم و لازم نیست نگران ریختن آبرویمان در مقابل پسران باشیم.»
بیشتر معلمان از حضور در کلاس ها اظهار رضایت می کنند و معتقدند دختران در درس بسیار خوب مشارکت می نمایند اگر چه اغلب ساکت تر از پسران هستند.
معلمان این مدارس شاهد حساسیت بیشتر این دختران نسبت به حقوق زنان در مقایسه با همتایانشان در مدارس عمومی بوده اند.
یکی از معلمان کالج زنان چینی که موسسه ای غیر دولتی است و تحصیلات تکمیلی را فقط برای دختران فارغ التحصیل دبیرستان فراهم می سازد، می گوید:«هر گاه دانش آموختگان ما می شنوند که سازمانی، زنان را استخدام نمی کند، به بحث با او می پردازند در حالی که دیگر دختران متقاضی کار بی هیچ سخن به دنبال کار دیگری می روند.»
به هر حال برخی استدلال می کنند که ممکن است جدا ساختن دختران از پسران سرانجام به شخصیت آن ها صدمه وارد کند و آن ها نتوانند در چالش های طولانی با پسران رقابت نمایند.
حتی برخی کارشناسان، مدارس دخترانه را به خاطر«تنزل اجتماعی» که با بی اعتنایی به برابری زنان و مردان حاصل شده است، مورد انتقاد قرار می دهند.
زمانی این گونه مباحث میان متخصصان آموزش و دست اندر کاران مدارس دخترانه در روز نامه های بزرگ و برنامه های تلویزیونی پکن معمول گشت، اما در مجموع چندان سودمند واقع نشد.
لیو فوچنگ (Liu Fucheng) معاون دبیرستان دخترانه اکسپریمنتال پکن می گوید اصلاً انتظار متداول گشتن مدارس دخترانه در چین امروز را ندارد. وی می گوید:«روی هم رفته آنچه ما مشغول انجام آن هستیم تنها یکی از روش های آزمایشی فراوان موجود در آموزش نوجوانان است.»
ژنگ زینرونگ کارشناس آموزش معتقد است چنین آزمایشی لازم است ولی نظارت دولت برای جلو گیری از تضییع حقوق زنان ضروری است. وی می گوید:«ما باید اطمینان یابیم که آموزش جداگانه با تأکید بیش از اندازه بر تفاوت های زنان و مردان، دختران را از حقوق و فرصت های قانونیشان محروم نمی سازد.» [ ۱۷ ]
جنسیت و تفاوت هایی در جزئیات فیزیولوژی مغز
جو آن دیک (JoAnn Deak)روانشناس و نویسنده کتاب«دختران دختر خواهند بود: پرورش دخترانی شجاع و مطمئن» می گوید تحقیقات نشان می دهند که وقتی توجه خود را به شیوه های یادگیری مان معطوف می نماییم، مغزهایمان بر حسب جنسیت متفاوت می باشند. مطابق نظر دکتر دیک اگر چه مطمئناً استثنائات و ابهام هایی وجود دارند، اما در حالت کلی به نظر می رسد:
– مغز زنان آمادگی دارد تا عملکرد بهتری در زمینه زبان، مهارت های شنیداری، مهارت های موتورهای ظریف و توجه به جزئیات از خود نشان دهد.
– عملکرد مغز زنان نامتمرکزتر می باشد. مغز آن ها برای کاری معین، از بخش های گوناگون و قسمت های مختلف خود استفاده می نماید.
– مغز زنان یکپارچگی بیشتری دارد. بدین ترتیب دو نیمکره مغز آن ها با بهره گیری از جسم پینه ای تکامل یافته تر مغزشان با هم بهتر کار می کنند. جسم پینه ای پل ارتباطی میان نیمکره راست و چپ مغز می باشد.
– در مغز زنان اندیشه ها و احساسات پیچیده تر، یکپارچه تر و در هم تنیده تر از مغز مردان می باشند. [ ۱۸ ]
دانشمندان از زمان های بسیار دور می دانستند که هورمون ها نقش مهمی در چگونگی رشد مغز کودکان تا رسیدن به سن بلوغ دارند. مقادیر مختلف هورمون های مردانه و زنانه مشخص کننده اندازه و ساختار برخی از بخش های مغز، همچون جسم پینه ای- همان گونه که پیش تر بدان اشاره شد- می باشند. در سال های اخیر با پیدایش تصویر برداری تشدید مغناطیسی (MRI) پژوهشگران این امکان را یافته اند که این گونه تفاوت ها در عملکرد مغز موجودات زنده را با اسکن کردن مستقیم مغز آن ها مشاهده نمایند. برخی از یافته های ایشان عبارتند از:
– دکتر سالی شیویتز (Sally Shaywitz) پژوهشگر دانشگاه ییل نشان داد که وقتی مردان به صحبت دیگری گوش می دهند، از نیمکره چپ مغزشان استفاده می کنند. از سوی دیگر زنان هر دو نیمکره مغزشان را برای این امر به کار می گیرند و در نتیجه به گونه ای دیگر این داده ها را پردازش می نمایند. [ ۱۹ ]
– دکتر جوزف تی لوریتو (Joseph T. Lurito) از مرکز تحقیقات پزشکی ایندیانا نیز هدایت آزمایش مشابهی را بر عهده داشت. نتایج به دست آمده در این مطالعه نیز در اساس همچون تحقیق پیشین بودند. [ ۲۰ ]
– دکتر روبن گور (Ruben Gur) و دکتر راکوئل گور (Raquel Gur) از دانشگاه پنسیلوانیا در یافته اند که مغز زنان به طور میانگین تعداد نورون های کمتری از مغز مردان دارد. اما این نورون ها در مغز زنان به طور مؤثرتری«به هم متصل شده و با هم ارتباط دارند». تفاوت های ساختاری که امروز قابل مشاهده گشته اند به ما کمک می کنند تا توضیح دهیم که چرا زنان به مهارت های زبانی تمایل بیشتری دارند، در حالی که مردان در فعالیت های فیزیکی ماهر تر هستند. [ ۲۱ ]
– یکی دیگر از یافته های پژوهش های گور نشان می دهد که در مغز زنان بافت های بیشتری برای متصل ساختن نیمکره چپ و راست مغز وجود دارند و بنا براین آن ها با استفاده از«تمام مغز» تفکر می کنند. ولی مغز مردان هنگام اندیشیدن بر حسب آن که نوع کار چیست و این نکته که کار قبلی اش چه بوده یکی از نیمکره ها را بر دیگری ترجیح می دهد. [ ۲۲ ]
– دکتر آر جی میلر (R.J. Miller) از دانشگاه ایالتی واشنگتن به بررسی صحت اعتقاد عمومی به توانمندی بیشتر پسران در فعالیت های فیزیکی پرداخته است. او می نویسد: «به هر حال این امکان وجود دارد که اختلاف اساسی میان زنان و مردان در تفاوت های واقعی مهارت های فیزیکی خود را نشان نداده باشد، بلکه مقدار وابستگی برخی مهارت های فیزیکی خاص به این امر متفاوت باشند … شواهدی وجود دارند که نشان می دهند این تفاوت های راهبردی بر اثر تفاوت های جنسی در قسمت هایی از مغز که برای انجام این چنین اموری به کار گرفته می شوند، به وجود آمده اند.» [ ۲۳ ]
بر این اساس این پرسش معمول که آیا سر نوشت ما با ساختار خاص مغزمان رقم خورده است یا نه ، طرح می شود و پاسخ این است: نه، به هیچ وجه.
مسئولیت متولیان آموزش نیز تشویق افراد به آنچه دکتر دیک یادگیری «نا مطبوع» می نامد، است. ما باید اطمینان بیابیم که دختران به اندازه کافی زمان برای انجام فعالیت هایی که به طور معمول دلخواهشان نیست، صرف می مایند. این امر شامل حوزه های می شود همچون؛ کار های موتوری مانند بالا رفتن از بلندی، کارهای فیزیکی مانند ساخت پازل ها و ساختمان ها، کارهای راهبردی مانند بازی های فکری و بازی شطرنج و خطرکردن های مناسب مانند هر کار، بازی و یا ورزشی که در آن لازم باشد یک دختر تمام شجاعتش را به کار گیرد و بدین ترتیب حدود و مرز های این حس را در خود گسترش دهد.
مدارس تک جنسیتی؛ لااقل گزینه ای انتخابی در آموزش عمومی
حتی مخالفان نیز این واقعیت را پذیرفته اند که مدارس تک جنسیتی می بایست به عنوان یک شیوه آموزش عمومی در مراکز آموزشی تحت حمایت مالی دولت نیز به کار گرفته شود.
آن ها معتقدند که مطالعه ها در باره آموزش تک جنسیتی به فراوانی در دسترس هستند، در حالی که هیچ کس واقعاً نمی داند که این شیوه آموزش تا چه حد مفید می باشد. با این حال هنوز هم تصمیمی که به مدارس عمومی آزادی های بیشتری برای ارائه برنامه های آموزشی کاملاً پسرانه و کاملاً دخترانه می دهد، درست می باشد. علت این امر یک واقعیت یقینی است. آن نیز عدم کار آمدی مدارس سنتی برای بسیاری از کودکان است.
آموزش تک جنسیتی به دنبال واقعه قابل توجه تصویب قانون شماره ۴ سال ۱۹۷۲، به طور گسترده ای از مدارس عمومی رخت بر بست. این مصوبه تبعیض جنسیتی را در برنامه های آموزشی که تحت حمایت مالی دولت فدرال قرار دارند، ممنوع می نماید. برنامه های تک جنسیتی عمدتاً به سالن ورزش و کلاس های آموزش جنسی محدود شدند. مدارسی برای یک جنس زمانی مجاز بودند که مدارس مشابهی برای جنس دیگر نیز وجود داشته باشند. چندی پیش بخشنامه ای اعلام شد که مطابق آن وزارت آموزش میدان را باز تر نموده و به مدارس اجازه داده آموزش تک جنسیتی را با این شرط به دانش آموزان ارائه نمایند که ثبت نام اختیاری باشد و برای جنس حذف شده، فرصت « واقعاً برابری» برای بهره مندی از آموزش مختلط فراهم باشد. گروه های حقوق مدنی و مدافعان حقوق زنان حق دارند که درباره سوء استفاده های احتمالی از تفسیرهای مختلف فرصت های «واقعاً برابر»- اصطلاحی که در عمل ابهام را با خود همراه دارد – نگران باشند. گذشته مملو از نمونه هایی است که جدا از یکدیگر می باشند، ولی برابر نیستند. با این همه با در نظر گرفتن ضمانت های لازم و اندکی تساهل، جوامع باید به روش هایی با در خواست فزاینده برای آموزش تک جنسیتی مواجه گردند. والدین باید بتوانند بدون آن که همیشه مجبور به پرداخت هزینه های سنگین مدارس خصوصی باشند، مدرسه مناسب برای فرزندانشان را بیابند.
بی تردید مدارس یک جنسیتی برای همه افراد نیستند و تنها پس از بررسی دقیق شرایط باید به دانش آموزان پیشنهاد شوند. برای مثال هنوز بحث های جدی درباره این که این مدارس برای چه کسانی بیش از همه مناسب هستند، وجود دارد. برخی معتقدند که دختران در مدارس سنتی شرایط نامساعدی دارند و هنگامی که تنها در کنار دیگر دختران هستند، عملکرد بهتری خواهند داشت. دیگران مدعی هستند که باید به کودکان خانواده های کم درآمد یاری رسانده شود. گروه دیگری استدلال می کنند که پسران دبیرستانی هنگامی که از دختران جدا می شوند، نتایج تحصیلی بهتری کسب می کنند. این عدم قطعیت ها حکایت از آن دارد که هنوز هم لازم است تحقیقات بیشتری انجام گیرد.
مدارس محلی مناطق مختلف که علاقه مند هستند این شیوه آموزشی را به کار گرفته و مورد آزمایش قرار دهند، می بایست تشویق شوند تا با تنظیم دستور العمل پژوهشی دقیقی، پس از مدتی نشان دهند که این شیوه مؤثر بوده است یا نه. آن گاه بحثی جدی می تواند آغاز گردد. [ ۲۴ ]
ویژگی های منحصر به فرد مدارس دخترانه
موافقان نیز بر خصوصیات مثبت و موفقیت های مشهود مدارس دخترانه تاکید می ورزند. در مجموع آنچه از صحبت های متنوع آن ها بر می آید، حاکی از این است که؛
مدارس دخترانه که امروز اندک اندک به عنوان راهبران آموزش دختران شناخته می شوند، دارای ویژگی های زیر هستند:
– فرصت های لازم برای خطر کردن مناسب آموزشی را فراهم می سازند.
– با خنثی کردن تأثیرات رسانه ای عمومی، به دختران فرصت می دهند که خود تصمیم بگیرند چه کسی هستند.
– طرز فکر «من می توانم» را تقویت می کنند.
– اطمینان می دهند که یادگیری کانون توجه مدرسه است و زندگی اجتماعی برای زمانی که دانش آموزان خارج از کلاس درس هستند، کنارگذاشته می شود.
– مهارت های همکارانه را نیز همچون مهارت های رقابتی به دانش آموزان می آموزند.
– تضمین می نمایند که ریاضی، علوم و فناوری به طور کامل در برنامه تحصیلی گنجانده شوند.
– دانش آموزان را ترغیب به شرکت در رقابت های ورزشی می کنند تا هم رهبری و هم کار گروهی را بیاموزند.
– مهارت های زبانی – نوشتاری دختران در یادگیری را به بیشترین مقدار خود می رسانند.
– الگو های قوی نقش جنسی زنانه را عرضه می نمایند.
– به مهارت های «زندگی واقعی» مانند سواد مالی، رهبری و خدمت به اجتماع اهمیت می دهند. [ ۲۵ ]
تفاوت آموزش دختر محور
وقتی به مدارس دخترانه نظر می کنیم، مشاهده می کنیم که حتی در طی زمان هم همچنان خصوصیات مشترکی را می توان به آن ها نسبت داد. این خصوصیات شیوه آموزش در این مراکز را از محیط های آموزشی دیگر متفاوت ساخته است. بسیاری از بحث ها و استدلال های پژوهشگران این حوزه نیز مبتنی بر همین وجوه تمایز موجود بین این روش آموزشی و دیگر روش های ممکن می باشند. حتی برخی از این خصوصیات مشترک که سازنده هویتی ویژه هستند ، در کلاس های درس دخترانه نیز قابل مشاهده می باشند.
برای درک این هویت و ویژگی های آن، همچنین بر همکنشی آن با دیگر عناصر نظام آموزشی بررسی سیر تاریخی تطورات آن مفید است. به علاوه شناخت عوامل و نهاد های مؤثر در این تحولات نیز لازم است. برای قبول استدلالات مبتنی بر مزایای این روش، دست یابی به داده های مستند و حتی الامکان کمی، سودمند می باشد. این گونه داده ها با مراجعه به دانش آموختگان این مدارس به بهترین صورت فراهم می گردند. دانستن زمینه نظری پیدایش وضعیت جدید و دیدگاه های مختلف در این باره هم خالی از فایده نمی باشد. بدین ترتیب می توان نیم نگاهی به وضعیت مدارس دخترانه و آموزش تک جنسیتی در آینده نیز داشت. [ ۲۷ ]
نگاهی تاریخی
دهه گذشته شاهد پیدایش دوباره و چشمگیر علاقه مندی به آموزش کاملاً دخترانه بود. [ ۲۸ ] از سال ۱۹۹۱ ثبت نام در مدارس متعلق به اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا، ۲۹درصد افزایش یافت. در همین زمان در خواست ها برای ثبت نام در این مدارس ۴۰درصد افزایش را نشان دادند و بیش از ۳۰ مدرسه دخترانه جدید تأسیس گردید. [ ۲۹ ] پیشرفت های اخیر نشان دادند که تا حدود زیادی آنچه در دهه ۱۹۸۰ رقم خورد، دیگر به پایان رسیده و ورق بر گشته است. به دنبال مصوبه شماره ۴ سال ۱۹۷۲ [ ۳۰ ]، عدالت آموزشی، ویژگی بارز دهه ۱۹۸۰ گشت و تعهد گسترده ای نیز برای به کار بستن آن ایجاد گردید. [ ۳۱ ] التهاب آن دوره به تشکیک گسترده ای در چرایی و سود مندی مدارس دخترانه منجر شد. [ ۳۲ ] مدارس تک جنسیتی میدان را به مؤسسات آموزشی مختلط که اکثریت قاطع افراد آن ها را هنجار طبیعی تشخیص می دادند، وا گذار کردند.
مصوبه شماره ۴ دسترسی و رفتار برابر در آینده پیش رو را طرح کرد. [ ۳۳ ] در تفسیر این قانون هرگونه جداسازی دو جنس، رفتار نابرابر تلقی گردید. به دنبال آن مدارس و کالج های کاملاً مردانه خیلی سریع اقدام به پذیرش زنان کردند. [ ۳۴ ] این حرکت به همان اندازه که به خاطر اجماع آموزشی برای دسترسی برابر انجام پذیرفت، تحت تأثیر واقعیت های جمعیتی و اقتصادی نیز بود. به هر حال به همراه پیدایش این مؤسسات آموزشی مختلط جدید، در تلقی افراد از مدارس دخترانه نیز تحولی ایجاد شد. به طور تاریخی مدارس دخترانه برای آن به وجود آمده بودند که آموزشی با کیفیت مناسب را برای زنان جوان که از تحصیلشان در کنار مردان جلوگیری می شد، فراهم سازند. بنابراین با افزایش امکان بهره مندی از آموزش مختلط، به نظر می رسید ضرورت مورد اشاره از میان رفته است. در واقع آموزش تک جنسیتی امری بی مورد، متعلق به زمان های گذشته و دور از «دنیای واقعی» دانسته شد. [ ۳۵ ]
پس چه توضیحی برای تجدید حیات چشمگیر این مدارس، آن هم تنها پس از گذشت یک دهه وجود دارد؟ چه چیزی منجر به علاقه مندی دو باره به مدارس دخترانه شده است؟ چه تفاوتی میان آموزش کاملاً دخترانه و آموزش مختلط وجود دارد؟ پاسخ این پرسش ها در مجموعه ای از پیشرفت های مرتبط در نظریه های آموزشی، پژوهش های جنسیتی و ارتباط میان عملکرد مغز و فرایند یادگیری نهفته است.
به هر حال این پیشرفت ها به تنهایی عامل بازگشت مدارس دخترانه نبوده اند . در اواخر دهه ۱۹۸۰ دو تن از متولیان آموزش یعنی راشل بلاش (Rachel Belash) رئیس مدرسه دوشیزه پورتر (کانکتیکات) و آرلن گیبسون (Arlene Gibson) رئیس مدرسه کنت پلیس (نیوجرسی) بیانیه ای را برای اجرا در دیگر مدارس دخترانه همکارشان منتشر نمودند. این دو زن رؤیا پرداز در ارزش و سودمندی آموزش تک جنسیتی هیچ تردیدی نداشتند و هدفشان آن بود که به شکلی نظام مند این مزیت ها را مستند ساخته و این اطلاعات را به طور گسترده ای در اختیار عموم قرار دهند.
بروندادهای مدارس دخترانه
تجربه های حرفه ای متولیان آموزش در مدارس دخترانه از صحت خدمت رسانی مطلوب آن ها به دانش آموزانی با توانایی ها و پیش زمینه های مختلف در طی نسل های متمادی خبر می دهد. وجه مشترک این مدارس الزام دراز مدت آن ها مبنی بر تشکیل محیط یادگیری ای بود که دختران را مقدم بدارد و مورد توجه ویژه قرار دهد. [ ۳۶ ] آنچه آن ها را از دیگر مدارس متمایز می سازد درک عمیقشان از چگونگی یادگیری دختران و موفقیت ایشان می باشد.
دانش آموزان مدارس دخترانه نه تنها از فرصت های برابر لذت می برند بلکه از هر فرصتی بهره مند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 