پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر محمودیان، در «موضوع کنترل جمعیت و تنظیم خانواده» ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر محمودیان، در «موضوع کنترل جمعیت و تنظیم خانواده» ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر محمودیان، در «موضوع کنترل جمعیت و تنظیم خانواده» ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر محمودیان، در «موضوع کنترل جمعیت و تنظیم خانواده» ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۲
چه شرایطی در برخی کشورها به ویژه کشورهای اروپایی به وجود آمد که بحث کنترل جمعیت مطرح و چه برنامه هایی تدوین شد؛ یا به عبارت دیگر چه سیاستی از سوی کشورهای غربی درپیش گرفته شد تا برنامه کنترل جمعیت به کشورهای دیگر به ویژه آسیایی کشیده شود وتا کنون با نحوه اجرای این برنامه ها چه اتفاقی درکشورهای جهان سوم افتاده است؟
جمعیت جهان در ۲۰۰ سال اخیر رشد بالایی داشته که ازسال ۱۸۸۰ میلادی به این طرف، با آغاز صنعتی شدن و کاهش مرگ و میر، شروع شد. این رشد جمعیت ابتدا در کشور های صنعتی شروع شد و با حدود ۱۵۰ سال تأخیر به کشور ما و به کشورهای در حال توسعه رسید. اینجا هم طبق همان روال، مرگ و میر کاهش یافت و به دنبال آن باروری هم کاهش پیدا کرد. اتفاقی که به لحاظ ماهیتی در این دو دسته کشور افتاد، با هم متفاوت است. در کشورهای صنعتی، صنعتی شدن در بطن جامعه اتفاق افتاد و همه چیزصنعتی و نوسازی شد، مرگ و میر کاهش پیدا کرد و به تبع آن زندگی روستایی به صنعتی تبدیل شد، مشارکت زنان درجامعه و بیرون از خانه بیشتر شد و به تبع اینها و به صورت غیر کنترل شده- غیر ارادی، غیرحاکمیتی – ناخواسته باروری کاهش پیدا کرد؛ اما در اینجا مرگ و میر به تبع استفاده ای که از«توسعه» شد و ورود دارو و پزشکی کاهش یافت و باروری طبق آن سیستم عمل نشد، چون «توسعه » کشور ما وارداتی بود و به صورت «مصرف تکنولوژی» ایجاد شد. مرگ و میر کاهش پیدا کرده؛ اما اقتصاد هنوز اقتصاد کشاورزی بود و زنان هنوز در خانه ها بودند و در نتیجه ماندگاری رشد بالا هم طولانی تر شد، چنانچه هنوز هم هست. انتقال جمعیتی به گونه ای است که ما از رشد کم شروع می کنیم و دوباره می رسیم به رشد کم. اروپا چنین وضعی را تجربه کرده که البته بعضی از کشور ها به پایین وضعیت رشد کم، هم رسیده اند مثل آلمان که حتی به مرحله سقوط جمعیتی رسیده است. در کشور ما هم کاهش جمعیتی وجود داشته؛ اما نه به خاطر توسعه و نوسازی. توسعه در این حد دخیل بوده که داروهای جلوگیری از بارداری در دسترس قرار گرفته و مؤثر واقع شده و در نهایت فرهنگ پذیری دنیای جدید و ایران. در بین کشورهای منطقه و در جهان در دو دهه اخیر ایران بیشترین کاهش رشد باروری را داشته است. باروری در دوره قبل از انقلاب کاهش پیدا کرد. در اوایل انقلاب اندکی افزایش پیدا کرد و از سال ۶۳ یا ۶۴ به این طرف دوباره کاهش پیدا کرده است. این کاهش باروری به کاهش رشد در ایران انجامیده و هنوز نمی توانیم بگوییم که یک کشور توسعه یافته مثل کشورهای اروپایی است و میانگین باروری کل – که شاخصی در جمعیت شناسی است- در ایران طبق آمار سال ۸۰ و برآوردهای سال های بعد ۲ است یعنی یک زن در طول عمرش می تواند دو بچه داشته باشد که همین باروری کل در سال ۶۵ بالای ۶ است که با توجه به آن آمار، ما کاهش زیادی داشته ایم که علتش به طور کلی توسعه یافتگی کشور نبوده و اکنون با این که مشارکت زنان در جامعه ۱۰ درصد است؛ اما باروری به شدت کاهش پیدا کرده است. و علت افزایش جمعیت در دنیا این بود که در کشورهای توسعه نیافته، نوسازی شد و جمعیت زیاد شد، نسبت امکانات با جمعیت به هم خورد و به همین دلیل فکر کنترل جمعیت به ذهن دولتمردان و سیاستمداران افتاد. حتی کشورهای غربی از این سیاست که جمعیت کشورهای جهان سوم باید کاهش پیدا کند، حمایت کردند و در نهایت کل دنیا باید جمعیتش متعادل می شد. در نتیجه سیاست های جمعیتی اتخاذ شد. در ابتدا سیاست های جمعیتی، کنترل بود، دولت ها سهیم بودند، یعنی یک نگرش دولتی بر این روند وجود داشت؛ مثلاً دولت ایران بعد از سرشماری سال ۷۵ اعلام کرده بود که مثلاً به بچه های سوم به بعد دفترچه نمی دهیم، کوپن نمی دهیم و…. اما بعدها رویه عوض شد و به این نتیجه رسیدیم که کنترل جمعیت از راه تهدید دولتی روش مناسبی نیست، چون یکی از عوامل افزایش جمعیت در اوایل انقلاب، مخالفت مردم با دولت پهلوی بود. بعدها که مسئله«تنظیم خانواده» مطرح شد روش بهتری بود که هم کاهش و هم افزایش جمعیت و هم به ثبات جمعیت کمک می کند و بین جمعیت و امکانات خانواده در سطح خرد و کلان و امکانات جامعه هماهنگی ایجاد می کند. دو بار این تفکر عوض شد و رسیدیم به بهداشت باروری و اینکه با رعایت بهداشت مادر و کودک، هم جمعیت کنترل می شود و هم کیفیت جمعیت افزایش پیدا می کند و رعایت این موارد در کشورهای جهان سوم، منجر به کاهش جمعیت می شود.
در مورد اینکه اگر کنترل جمعیت داشته یا نداشته باشیم، چه اتفاقی می افتد، باید گفت، اکثر کشورها به ویژه کشورهای جهان سوم در سال های اخیر به دنبال کاهش جمعیت هستند و یک زمزمه هایی در کشور ما و کشورهای جهان سوم افتاده که نشئت گرفته از اتفاقاتی است که در اروپا افتاده و برخی اتفاقات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی نیز در خود این کشورها حادث شده است. اروپایی معتقدند که اگر باروری کل ۲ باشد، جمعیت حفظ می شود و اگر کمتر از ۲ باشد، خطرناک است و امکان دارد جمعیت کاهش پیدا کند که در اروپا همین اتفاق افتاده است و در بعضی کشورها باروری کل ۲/۱ درصد است. در کشور ما باروری ۲ است اما هنوز رشدمان ۲/۱ درصد است و ما باید به رشد صفر برسیم تا جمعیتمان حفظ بشود وگرنه تا آن زمان ما افزایش جمعیت خواهیم داشت. در نهایت علتی که باعث افزایش جمعیت می شود، ساختار سنی جمعیت است که این مسئله در اروپا رفع شده و جمعیتشان دارد کم می شود، اما در کشور ما رفع نشده است. با این فرض که باروری در سطح پایین بماند و باروری کم را نتیجه بدهد، اما اگر باروری کمتر نشود و حتی اگر کمی افزایش پیدا کند، در مورد جمعیت و افزایش آن نگرانی وجود ندارد که ما به دنبال کاهش جمعیت باشیم. علت دیگر در ایران و کشورهای عربی تقابل با آدم های دیگر است، تقابل شیعه و سنی، تقابل فلسطینی ها و اسرائیلی ها، تقابل آسیایی و اروپایی که این مسئله بیشتر در اذهان مبناست و در واقعیت خیلی قابل اهمیت نیست. شرایط دیگری هم در این قضیه دخیل است که با معادلات علمی قابل پیش بینی نیستند. در ایران باروری کم شده؛ اما رشد همچنان بالاست و این رشد بالا قطعاً تا ۲۰ سال آینده ادامه خواهد داشت.
تناسب میان توسعه و جمعیت چگونه است؟ کدام منجر به دیگری می شود؟
توسعه و جمعیت رابطه ای خطی و شفاف نیست، چون به طور مثال انگلیس به لحاظ جمعیتی شبیه ما است؛ اما به لحاظ توسعه یافتگی از ما برتر است. رشد جمعیت در اروپا، اوایل منجر به توسعه یافتگی شد، چون افزایش جمعیت باعث توسعه شد و آن جمعیت افزون به امکانات نیاز داشت، بعدها خود توسعه منجر به کاهش جمعیت شد. از آنجا که مرگ و میر تابع توسعه است، کنترل جمعیت در ابتدا با توسعه شروع می شود. توسعه با عملکردی متفاوت به باروری هم کمک کرد به این صورت که نظام اقتصادی از کشاورزی به صنعتی تبدیل شد، اقتصاد از خانه ها بیرون رفت، زنان می توانستند بیرون از خانه کار کنند، تحصیل فرزندان گران شد وهمه این موارد باعث شد تا خانواده ها در مورد فرزند آوری، بیشتر فکر کنند؛ زیرا داشتن فرزند به هزینه های زیادی نیاز داشت حتی با وجود اینکه یک سری امکانات مثل بیمه و باز نشستگی فراهم شد. توسعه هم مرگ و میر را کاهش داد و هم جمعیت را کاهش پیدا کرد. به واسطه این تأثیر، جمعیت کنترل شد. هرم طبیعی جمعیت وقتی رو به کاهش می رود که در پایین هرم رشد، کاهش پیدا کند. ما در حال حاضر به افزایش جمعیت جوان رسیده ایم که به این می گویند «جایزه جمعیتی». جمعیت کودکان ما کم است و این مفید است، چون به امکانات کم تری نیازمندیم. جمعیت سالمندان هم جمعیت کمی است، در نتیجه جمعیت جوان و میانسال ما بالاست که این به عنوان نیروی کار انسانی مفید است. حالا اگر اقتصادی قوی داشته باشیم این افزونی جمعیت جوان در توسعه جامعه در آینده به ما کمک خواهد کرد و این بستگی به اقتصاد ما دارد و این یک رابطه اثبات شده نیست که هر افزایش جمعیت جوانی منجر به توسعه بشود.
طرف دیگر قضیه هم که معمولاً همه معتقدند که هر افزایش جمعیتی هزینه بر هست صادق نیست و رابطه ای اثبات شده نیست؟
کیفیت و کمیت جمعیت همیشه مهم است. جمعیت زیاد اگر کیفیت داشته باشد منجر به توسعه می شود؛ اما در جامعه ای مثل ما که اقتصاد ضعیف و بیمار است، نمی توانیم از نیروی جوان استفاده کنیم و مثلاً برایشان شغل ایجاد کنیم، در نتیجه بهره وری و کارآیی آنها پایین می آید و بیکاری نیروی جوان زیاد می شود و آن ها سربار خانواده و بعد هم سربار جامعه می شوند، ضمن اینکه همین جمعیتی که در حال حاضر جوان هستند و ما نتوانسته ایم برایشان کاری انجام بدهیم ۲۰ سال دیگر به جمعیت میانسال جامعه تبدیل می شوند. پس جایزه بودن این جمعیت وقتی تأ مین می شود که از آن به نحو درست استفاده بشود مثل مالزی، کره، چین که از این جایزه خوب استفاده کردند و بعد از این، شما می رسید به یک هرم ستونی ثبات جمعیت. در نتیجه جمعیت زیاد همیشه توسعه یافتگی وجمعیت کم توسعه نیافتگی را به دنبال ندارد.
باتوجه به آنچه در بحث اقلیت ها فرمودید مبنی بر اینکه بعضی از آن ها می خواهند با افزایش جمعیت شان از اقلیت خارج شوند به طور کلی، کارکرد جمعیت در علم جمعیت شناسی چیست و آیا با توجه به آن، اقلیت ها می توانند از آن کارکردها استفاده کنند؟
افزایش جمعیت اقلیت ها وقتی می تواند سودمند باشد که افزایش کیفیت را به همراه داشته باشد. در مورد جمعیت استان ها، باید گفت برتری جمعیت استان ها یعنی هر استانی نسبت به دیگری وقتی مفید است که همراه با کیفیت باشد؛ اما اینجا یک نکته وجود دارد و آن هم اینکه جمعیت برخی اقلیت ها درکشور ما رو به افزایش است اما شما نمی توانید پیش بینی کنید که در ۲۰ سال آینده هم برنامه شان همین باشد، چون آن ها هم سطح سواد و آگاهی شان بالا می رود و ممکن است پیش خودشان فکر کنند که چرا ما باید افزایش جمعیت و تعداد بالای فرزندآوری را داشته باشیم؟ بنده تصور می کنم آنچه باعث افزایش باروری در آن ها با قصد استفاده از کارکردهای آن مثل خروج از اقلیت و دست یافتن به امکانات جدیدتر- مثل قدرت- شده، عدم توسعه یافتگی است. چون اگر توسعه برابر باشد اکثریت و اقلیت در شرایط یکسان قرار خواهند گرفت.
آیا قدرت هنوز از کارکردهای جمعیت محسوب می شود و با توجه به شیوه دموکراسی حکومت ها و مسئله انتخابات آیا جمعیت هنوز از ابزارهای قدرت است؟
جمعیت در دموکراسی مؤثر است، چون افزایش جمعیت جوان، افزایش رأی را به دنبال دارد. یکی از دلایلی که در کشورهایی مثل ما همیشه انقلاب و اعتراض زیاد است، همین جوان بودن جمعیت است که همیشه شور و هیجان انجام چنین کارهایی را دارد، اما در اروپا که جمعیت سالمند بیشتر است، افراد محافظه کار هستند و معمولاً محافظه کارها زودتر رأی می آورند. پس تراکم و ترکیب جمعیت در دموکراسی مؤثر است. یعنی اینکه چه کسی، چه کاری می تواند انجام بدهد. من فکر می کنم پیش بینی این وضعیت برای آینده مشکل است؛ چون عوامل اجتماعی و فرهنگی ثابت نمی کنند.
طرحی که در کشور ما برنامه ریزی شده، به شرایط سیاسی و استراتژیکی توجه نکرده و برنامه ای غیر بومی است. تقسیم بندی که در برنامه ریزی ها وجود داشته کنترل جمعیت شهری و روستایی بوده و توجهی به جنبه سیاسی و جنبه های دیگر نداشته. حالا اینکه این توازن و تناسب به هم بخورد و اقلیت بخواهد به اکثریت تبدیل بشود، آیا برای تناسب جمعیتی اکثریت و اقلیت خطری دارد؟
اگر در مورد افزایش جمعیت تشویق وجود داشته باشد، خطر دارد و ممکن است در طولانی مدت جمعیت اقلیت نسبت به اکثریت بیشتر شود؛ اما من این پیش بینی را قبول ندارم. چون معتقدم آنچه باعث افزایش جمعیت در ایران شد، به هم خوردن هماهنگی و تناسب میان امکانات و جمعیت بود و این عدم برابری در استان های کم توسعه تر بیشتر است. بنابراین اگر برابری توسعه را انجام دهیم موفق تر هستیم و شرایط در همه استان ها یکسان می شود. آنچه برای کاهش جمعیت مؤثر بوده؛ وسایل و آموزش راه های جلوگیری از بارداری نه حتی قوانین تصویب شده، مثل ندادن بعضی امکانات به فرزند چهارم به بعد است؛ زیرا این قوانین کوتاه مدت هستند و من مهم ترین علت ها را در به هم خوردن تناسب میان امکانات و جمعیت توسعه نیافتگی و تغییرات اجتماعی، اقتصادی در خانواده ها می بینم. آنچه درحال حاضر اهمیت دارد و مشکل ساز است «علاقه نداشتن به تشکیل خانواده» است و اگر مثلاً در تهران باروری کم است به خاطر خانواده ها و استفاده از روش های جلوگیری از بارداری مناسب است چون بسیاری از این روش ها و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 