پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ملک افضلی درباره برنامه کنترل جمعیت در کشور ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ملک افضلی درباره برنامه کنترل جمعیت در کشور ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ملک افضلی درباره برنامه کنترل جمعیت در کشور ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ملک افضلی درباره برنامه کنترل جمعیت در کشور ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۲۶
دکتر حسین ملک افضلی، متولد ۱۳۱۸ و فارغ التحصیل رشته پزشکی با تخصص آمار حیاتی از دانشگاه تهران است که تحصیلاتش را در آمریکا ادامه داده است او از سال ۱۳۶۳ وارد وزارت بهداشت شد و مدتی رئیس دانشکده بهداشت بود و از سال ۷۸ معاون پژوهش وزارت بهداشت است. از دکتر ملک افضلی تاکنون ۱۶۰ مقاله داخلی و بین المللی و ۱۵ کتاب منتشر شده است. وی عضو کمیته مشاوران پژوهش در سازمان جهانی بهداشت، کمیته گواهی ریشه کنی فلج اطفال در قاهره، رئیس انجمن تنظیم خانواده و … است.
نگرش کنترل جمعیت در جمهوری اسلامی ایران به طور مستند از چه سالی شروع شد. از مراکز بین المللی، داخلی، مدیران، مردم و اسنادی که وجود داشته و دارد اطلاعاتی بدهید؟
قبل از شروع بحث، عرض کنم که ما هم از این بحث ها استقبال می کنیم؛ زیرا به یک سری نکات می رسیم که باید شفاف گفته شود و راهکار آن را از حوزه علمیه بخواهیم تا بتوانیم مسئله را خوب و به دور از ابهام تبیین کنیم.
در دهه ۱۹۷۰ به دلیل بالا رفتن سطح بهداشت و کاهش مرگ و میر، یک نگرانی درسراسر جهان به وجود آمد و آن رشد بالای جمعیت جهان بود. چون در گذشته طبیعت، تعادلی ایجاد کرده بود، مرگ و میر بالا بود، موالید هم زیاد بود، بسیاری از بچه ها قبلاً زیر یک سالگی می مردند وهمین عاملی بود تا تعادلی بین مرگ و میر و زاد و ولد وجود داشته باشد. بعد از توسعه بهداشت و کشف واکسیناسیون و آنتی بیوتیک ها، تعداد مرگ و میر کودکان که در سال اول سیصد در هزار تولد زنده بود به بیست، سی و در حال حاضر در بعضی کشورها به چهار و پنج در هزار تولد زنده رسیده است. با جلوگیری از بیماری هایی مثل وبا، طاعون و افزایش بهداشت، مرگ و میر کاهش پیدا کرد اما در رفتار باروری خیلی تأثیری ایجاد نشد، چون تغییر رفتار باروری سخت است، در نتیجه در دهه ۱۹۷۰ و در کشور خودمان ۱۳۵۰، دنیا به افزایش جمعیت جهان پی برد. چه در شرق و چه در غرب.
اقتصاد دان ها، جامعه شناسان و متخصصان، متذکر شدند که اگر رشد بالای جمعیت ادامه پیدا کند، دنیا دچار مشکل خواهد شد و بحث کنترل جمعیت از همین جا آغاز شد. البته این بحث بیشتر متوجه کشورهایی مثل اندونزی، چین و هندوستان که درآن موقع جمعیت شان زیاد بود، شد. ایران در آن زمان، جمعیتی نزدیک به ۳۰ میلیون نفر داشت و خیلی درگیر این مسئله نبود. اما متخصصان علوم اجتماعی کشورمان، مخصوصاً از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مرحوم دکتر امانی در کنگره ها ، نشست ها و سمینارها و کنفرانس هایی که در کشورهای دیگر برگزار می شد، دعوت می شدند و شرکت می کردند و با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی افزایش جمعیت آشنا شده بودند و به همین دلایل یک بحث ضروری در تمام کشورها مطرح شد و در بعضی کشورها، مثل اندونزی وزارتی برای این مسئله طراحی شد و در هندوستان یا چین هم سیاست های کاهش جمعیتی بسیاری اعمال شد وحتی تشویق ها و تبلیغات زیادی صورت گرفت و نگاه به کاهش کمّی جمعیت بود. در ایران هم با اینکه تعداد جمعیتش کم بود اینگونه بحث ها، در دانشگاه ها بسیار صورت می گرفت، «معاونت تنظیم خانواده» در زمان رژیم پهلوی زیر نظر هویدا تأسیس شد. بعد از آن بود که در واحدهای بهداشتی آن زمان کشور وسایل ضدبارداری که عمده آن قرص های ضد بارداری و به میزان خیلی کم کاندوم بود، توزیع شد. اما مردم خیلی استقبال نکردند که این عدم استقبال دلایل مختلفی داشت از جمله اینکه شرایط اقتصادی زندگی آن زمان مردم با افزایش جمعیت سازگارتر بود. مثلاً پسری بعد از سن هفت- هشت سالگی در یک روستا به مزرعه می رفت و به اقتصاد خانواده کمک می کرد یا دخترها بعد از سن نه- ده سالگی پشت دار قالی می نشستند و فرزند ابزاری اقتصادی محسوب می شدند. ضمن اینکه مسایل مذهبی هم تأثیر داشت، بنابراین برنامه شان خیلی موفق نبود. مرگ و میر در آن زمان ۱۲ در هزار بود که عمده اش بچه ها بودند، موالید هم حدود ۴۲ در هزار بود یعنی رشد جمعیت حدود سه درصد بود. در سال های اول انقلاب بحث کنترل جمعیت یک بار دیگر مطرح شد. نگاه وزارت بهداشت در آن سال ها بسیار سلامت نگر بود وخیلی به کمیت جمعیت کار نداشت، در نتیجه، وزارت بهداشت شواهد و مستنداتی از کل جهان آورد، مبنی بر اینکه مثلاً بارداری قبل از سن ۱۸ و بعد از سن ۳۵ سال برای مادر و کودک خطرناک است و اگر فاصله بین بارداری ها کمتر از سه سال باشد برای مادر خطرناک است. از آن طرف هم با توجه به وجوب صیانت ذات، که در اسلام مطرح است، ما ارتقاء سلامت خانواده را جدی گرفتیم. مثلاً درسلامت خانواده باید به بچه واکسن بزنیم، باید از مادر در دوران بارداری مراقبت کنیم، باید فاصله مناسب بین تولد فرزندان مراعات شود و نباید زن قبل از ۱۸ سالگی فرزندی به دنیا بیاورد و … از جمله برنامه های موفق بود. علت اینکه هیئت وزیران در سال ۱۳۶۸ به این برنامه رأی داد به خاطر رویکرد سلامت نگری بود که به برنامه داشت که البته در اسلام اصلی اساسی است.
در سال ۱۹۹۴، یعنی پنج سال بعد جلسه ای در قاهره برگزار شد و در آنجا مطرح شد که ما باید به مسئله کنترل جمعیت به جای نگرش کمیتی، نگرشی کیفیتی داشته باشیم و کیفیت زندگی خانواده را مورد توجه قرار دهیم. در همان جلسه که متخصصانی از بیشتر کشورهای دنیا حضور داشتند، بحث کنترل جمعیت، با بحث توسعه گره خورد و گفتند توسعه یعنی افزایش کیفیت زندگی، بنابراین با این دیدگاه برنامه کنترل جمعیت در کنار برنامه های مراقبت از سلامت خانواده قرار گرفت و بدین ترتیب مثلاً بحث نازایی در کنار برنامه های مراقبت از سلامت خانواده و بهداشت باروری قرار گرفت. پیرو این برنامه، بحث عدم تبعیض در شیردهی به فرزند دختر و پسرمطرح شد. چون اگر دختران به اندازه کافی از شیر مادر تغذیه نکنند بعدها در باروری دچار مشکل خواهند شد یا سوادآموزی و آموزش دختران، آموزش جنسی به نوجوانان و آزادی انتخاب همسر توسط دختران همه این مسایل تحت پوشش بهداشت و سلامت باروری قرار گرفت که برنامه ای کیفی بود. در راستای تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد خانواده.. ما با این دیدگاه و نگرش در کنفرانس قاهره شرکت و اعلام کردیم که مسئله کنترل جمعیت را با نگاه سلامت نگر پنج سال قبل از کنفرانس قاهره، با تعالیم اسلام حل کرده ایم. در این زمینه در کشور امکاناتی فراهم شد که خانم ها به خانم ها و آقایان به آقایان مراجعه کنند و وسایل ضدبارداری هم طوری بود که شخص را برای همیشه عقیم نکند. همه اینها در جهت سلامت خانواده عمل می کند نه صرفاً به معنای کم یا زیاد فرزندآوری؛ چون هر دو ممکن است در شرایطی سلامت خانواده را تهدید کند. بنابر این باید در هر زمان و با توجه به شرایط، نرمی را طراحی کنیم – آن هم با توجه به هر خانواده متفاوت است- تا سلامت در خانواده حفظ بشود که محور کار هم همین است. در همین راستا باید مراکز ناباروی تأسیس کنیم و زوج هایی که فرزند ندارند باید بچه دار شوند، کما اینکه در حال حاضر این کار را در کشور با روش های مختلف انجام می دهیم، چون ۱۵ درصد زوج های ما نابارور هستند. این دیدگاه از نظر ما نگاهی منطقی و شرعی است. این نگاه کمک می کند که ما خانواده هایی با نشاط و سالم داشته باشیم. اما اگر یک دیدگاه کمیتی داشته باشیم، جوان باید دیر ازدواج کند تا دوره زایش او کم باشد، اما در نگاه کیفیتی جوان باید به موقع ازدواج کند و رفتارهای صحیح جنسی داشته باشد تا دچار مشکلات باروری نشود و سلامت خانواده حفظ شود، بر خلاف آنچه جمعیت شناسان قبلاً توصیه می کردند. بنابراین با این دیدگاه مسئله کنترل جمعیت راهکار مناسبی خواهد داشت.
– آیا این نگرش از سال ۶۸ به این طرف در همه دولت ها، ثابت مانده و نگرش واحدی نسبت به این مسئله وجود داشته؟
از آنجا که وظیفه وزارت بهداشت، حفظ و ارتقای سلامت آحاد جامعه است و مسئول بهداشت باروری وزارت بهداشت است، همیشه وزارت بهداشت بوده که این برنامه را هدایت می کرده است. این برنامه در واحدهای بهداشتی وزارت بهداشت تعریف شد همان جا که یک خانم بارداری اش را اعلام می کرده یا یک خانم شرایط شیردهی را سئوال می کرده؛ اما در کشورهای دیگر از آنجا که نگاه به مسئله کنترل جمعیت، کمیتی بود یک خانم در یک جا بارداری اش را اعلام می کرد و در جای دیگری از تنظیم خانواده استفاده می کرد یا تشویق برای بستن لوله می شد. در کشور ما، تنظیم خانواده و سلامت خانواده از طریق وزارت بهداشت، صورت گرفت و اگر وزارت خانه های دیگر دخالت و همکاری کردند، علتش این بود که سلامت خانواده مسئله ای همه گیر و مهم بود.
– با توجه به اینکه شما گفتید ما هدف های کنترل جمعیت را در برنامه سلامت باروری در خانواده ها زودتر از کشورهای دیگر پیاده کردیم، آیا سیاست های جمعیتی که در برنامه دوم توسعه پیش گرفتیم، بومی یا همان طور که عملاً می بینیم متناسب با استانداردهای بین المللی بوده است؟
ما وقتی قرار است یک برنامه بهداشتی برای جامعه تعریف کنیم، ناگزیریم شاخص های بین المللی قابل قبول را در آن برنامه رعایت کنیم تا بتوانیم طبق آن شاخص ها، موفقیت یا عدم موفقیت و میزان ارزشمندی طرحمان را مشخص کنیم. مثلاً یکی ازشاخص های بحث باروری و سلامت باروری، تعداد فرزندهایی است که یک خانم در دوره باروری اش به دنیا می آورد یا شاخص دیگر این است که زایمان چند درصد از خانم ها زیر نظر یک فرد آموزش دیده انجام می شود؟ این شاخص ها، برای این است که ما بتوانیم درعرصه بین المللی گزارش بدهیم و اظهار وج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 