پاورپوینت کامل ماهیت مطالبات و رهنمودها ;سخنرانی حجت الاسلام زیبایی نژاد در نشست رمضان دفتر مطالعات و تحقیقات زنان پیرامون فرمایشات رهبر معظم انقلاب در روز زن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماهیت مطالبات و رهنمودها ;سخنرانی حجت الاسلام زیبایی نژاد در نشست رمضان دفتر مطالعات و تحقیقات زنان پیرامون فرمایشات رهبر معظم انقلاب در روز زن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماهیت مطالبات و رهنمودها ;سخنرانی حجت الاسلام زیبایی نژاد در نشست رمضان دفتر مطالعات و تحقیقات زنان پیرامون فرمایشات رهبر معظم انقلاب در روز زن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ماهیت مطالبات و رهنمودها ;سخنرانی حجت الاسلام زیبایی نژاد در نشست رمضان دفتر مطالعات و تحقیقات زنان پیرامون فرمایشات رهبر معظم انقلاب در روز زن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۵۰

طبق روال همه ساله دفتر مطالعات و تحقیقات زنان در ماه مبارک رمضان، امسال نیز نشستی با حضور مسئولین و کارشناسان مسایل زنان در تهران برگزار گردید. در این نشست که مسئولین نهادهای متولی امور زنان، مدیران دستگاه های اجرایی مربوط به امور زنان، اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب و دانشجویان حضور داشتند، حجت الاسلام زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان درباره فرمایشات رهبر معظم انقلاب در روز زن به ایراد سخنرانی پرداخت.

از آن جهت که بررسی ماهیت مطالبات و رهنمودهای فرمایشات رهبر معظم انقلاب ضروری است و با وجود گذشت چند ماه از آن کمتر به آن پرداخته شده لذا در این شماره از نشریه حوراء متن کامل سخنرانی حجت الاسلام زیبایی نژاد تقدیم حضورتان می گردد.

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف از برگزاری این جلسه آغاز مباحثاتی پیرامون فرمایشات مقام معظم رهبری و پیگیری آنهاست تا بتوانیم هم وظیفه مأمومیت خود را نسبت به ایشان انجام داده باشیم و هم شرط حضور در عرصه کارشناسی و پژوهشگری را، که پیگیری کارشناسانه مباحث است، رعایت کرده باشیم.

در ابتدا نکاتی را به عنوان مقدمه عرض می کنم. در گام نخست لازم است که از که هر کدام از نهادهای مختلف خودشان را تعریف کنند. یکی از مشکلات حوزه مباحثات جنسیتی، تعریف ناشدگی نهادها و شرح وظایف آنها، چه برای خود این نهادها و چه برای مخاطبان آن ها است. مثلاً بخشی از پیگیری ها، پژوهشی بوده و در جریان تولید فکر و علم قرار می گیرد و نهادهای پژوهشی باید این کارها را پیگیری کنند. بخشی از امور، پیگیری های تبلیغی و ترویجی است، و باید به جنبه تبیین گری و روشنگری آنها توجه نمود و بخشی هم، پیگیری های اجرایی است، یعنی جریان سازی فرهنگی و اجتماعی. در این مباحث، که سه مقوله جدا از هم هستند، اگر خودمان را تعریف کنیم هم بر شرح وظیفه مان تمرکز خواهیم داشت و هم، حد انتظارات دیگران را از خود تعدیل خواهیم کرد.

نکته دوم این است که به هماهنگی های بین نهادی نیاز داریم، یعنی حوزه ی تولید، توزیع و مصرف باید با هم هماهنگ باشند. در غیر اینصورت محصولات حوزه تولید بایگانی می شود و یا تبیین هایی که انجام می شود گستره ای نامتوازن با تولید خواهد داشت و به سطحی گرایی منجر خواهد شد.

نکته سوم اینکه حجم و تنوع فعالیت به ایجاد گفتمان مسلط کمک می کند. اگر حوزه ی علمی را به حوزه ی اقتصادی تشبیه کنم، مطلب را قابل فهم تر خواهد کرد. غربی ها می گویند اگر هزار دلار داری، نهصد دلار آن را برای تبلیغ هزینه کن و فقط صد دلار آن را در کار اقتصادی صرف کن. مثلاً با وجود اینکه بحث حقوق بشر از چالشی ترین مباحث در دنیای غرب بوده و هست، اما هیچ کس در مجامع بین المللی جرأت ایجاد تردید در آن را ندارد و همه حکومت ها هم آن را به عنوان امر یقینی می پذیرند. این اقتدار گفتمانی در غرب منشأ علمی ندارد بلکه منشأ سیاسی داشته و تحکم غرب در آن دخیل می باشد. به بیان روشن تر ناشی از حجم بالای فعالیت تبلیغی در این زمینه است و آن را به یک گفتمان حاکم تبدیل کرده. اینکه فکر کنیم فقط بالندگی علمی، شرط لازم و کافی آن است، حرف صحیحی نیست و اگر بخواهیم سیطره گفتمانی داشته باشیم باید بتوانیم فضا را از لحاظ جریان سازی در دست بگیریم.

موضوع اصلی جلسه بررسی ماهیت مطالبات و رهنمودهای مقام معظم رهبری است.

محور اول در طلیعه سخنان مقام معظم رهبری این بود که ما در موضوع زنان طلبکار جهان غرب هستیم. باید دید این طلبکاری در کجاهاست، یعنی کجا ما می توانیم برگ برنده خود را رو و غرب را نقد کنیم؟ به نظر می رسد در مورد غرب چند چیز وجود دارد که می توان مطرح کرد. بحث استفاده ابزاری از زن؛ یعنی تبدیل شدن زن به ابژه جنسی. با نگاه به فضای فیلم های سینمایی، که در غرب به نمایش درمی آید، می توان دید که اگر در فیلمی نگاه جنسی به زن وجود نداشته باشد، فیلم خلاف انتظار مخاطب است این نگاه به قدری نهادینه شده، که دیگر کسی از اینکه چنین تصویری از زن نمایش داده می شود احساس درد و رنج نمی کند. شما این امر را با عکس العمل هایی که بعد از پخش فیلم شوکران در میان پرستاران اتفاق افتاد، مقایسه کنید. درست است که روابط جنسی، آنچنان که در غرب وجود دارد در این فیلم ها نیست؛ اما به سبک دیگری وجود دارد، اما کسی اعتراض نمی کند، یعنی به تدریج این فرهنگ به عنوان جزیی از زندگی می شود و این نگاهی است که از جامعه غرب وارد جامعه ما شده است و البته قابل نقد هم هست.

محور دومی که غربی ها در آن دارای ضعف هستند و ما می توانیم همان را مورد نقد قرار دهیم، موضوع خشونت علیه زنان است. با وجود اینکه از چند دهه گذشته، قوانین سنگینی بر ضد خشونت وضع شده است، اما خشونت های اساسی در غرب، قابل مقایسه با شرق نیست؛ اگر چه در کشورهای شرقی هم خشونت علیه زنان وجود دارد اما عمق خشونت ها در غرب بیشتر از شرق است.

نکته دیگر خشونت های پنهان و سلطه پنهان است. یعنی استانداردهایی در غرب ساخته می شود که زن ها را از نظر روانی، تحت فشار قرار می دهد. مثلاً استاندارد تناسب اندام که در غرب به عنوان ارزش محسوب می شود، اثر خود را بر رژیم غذایی زنان بر جای می گذارد. اگر زوایای پنهان این بررسی شود، مصادیق بسیاری را می توان برشمرد.

مورد دیگر در نقد فرهنگ غرب بحث هویت اجتماعی زن است اگر به یک سده گذشته برگردیم، می بینیم زن ها از عوامل کنترل مصرف در جوامع گذشته بوده اند، اما فرهنگ مسلط سرمایه داری، جایگاه زن را تغییر داده تا در خانه و اجتماع تبدیل به مهم ترین عامل مصرف زدگی بشود. به گونه ای که در کتب مربوط به مطالعات فرهنگی، به این مسئله اشاره می شود که دنیای زن، دنیای مصرف لوازم آرایشی و لباس است. کشورهای جهان سوم هم گرفتار تبعات این فرهنگ هستند. مثلاً کشور ما دومین کشور مصرف کننده جواهرآلات در دنیاست یا میزان جراحی های زیبایی و … در کشور بسیار زیاد است.

نقد دیگری که می توان به غرب وارد کرد و از صحبت های مقام معظم رهبری نیز برداشت می شود، استفاده از تراث غربی ها علیه جریان حاکم موجود است. یعنی می توان ادبیات قرن ۱۸ و ۱۹ را در مقابل ادبیات قرن ۲۰ و ۲۱ نهاد و نشان داد که جهان غرب چگونه در حال انحطاط فرهنگی و اخلاقی در موضوع زن است. محور دیگر بحث مستندسازی است. یعنی بتوانیم گروه های فنی و علمی مستندساز را به این کشورها اعزام کنیم و واقعیت وضعیت زن و خانواده را به وضوح نمایش دهیم و آنها را به رخ مردم جهان بکشیم.

در مورد اینکه چگونه می توان نقاط ضعف نگاه غربی به زن را روشن کرد، چند پیشنهاد مطرح است:

اول اینکه در فعالیت های بین المللی لازم است سیاست های جنسیتی نظام به عنوان پیش نیاز، ترسیم شوند یعنی هم اکنون در دنیا چه نگاهی نسبت به مقوله جنسیت مطرح است و ما چه نگاهی را باید ترویج کنیم به این نحو که از یک سو سنت های جاهلی و از سوی دیگر جریان مدرن را نقد کنیم تا بتوانیم در این میان جریان سومی را تبیین و ترویج کنیم. سیاست های نظام هنوز منقح نشده لهذا فعالیت های ما در عرصه ی بین المللی زیبنده نظام نیست. بنابراین باید هم سیاست ها را روشن کرد و هم متناسب با این سیاست های بین المللی، نیروهای مناسب پرورش یابند.

مشکلی که وجود دارد این است که دولت ها حساب می کردند که عمر ما چهار سال است. سال اول که با دغدغه های تثبیت همراه است، سال آخر هم که سال دلهره ماندن یا رفتن است. بنابراین عمر مفید هر دولت دو سال و نیم بوده است و تصمیم گیری های کوتاه مدت اخذ می شده است در حالیکه ما در عرصه بین الملل نیازمند نیروهایی هستیم که برایشان سرمایه گذاری بیشتری شده باشد. یعنی کسانی باشند که به زبان بین المللی مسلط باشند که بتواند مستقیم ارتباط بگیرند. چند سال از تحلیل ها اشراب شده باشند، سیر مطالعاتی داشته باشند، پتانسیل ها، ظرفیت ها و محدودیت های عرصه بین المللی را بشناسند تا در فعالیت ها، ضریب خطا کم شود و بتوانند از طریق اقتدار گفتمانی با دنیا طرح بحث کنند.

نکته سوم این است که به نظر می رسد که در میان مردم دنیا حوصله شنیدن مباحث نظری کم شده، البته در محدوده نخبگان خاصی این مسئله شکل می گیرد اما آنجا که قرار است جریان سازی صورت گیرد، باید سعی بر این باشد که پیش از طرح مباحث نظری الگوهای موفق ارایه شود یعنی زنانی معرفی شوند که توانسته اند در عرصه خانواده، اجتماع و در عرصه نیازهای فردی خود گام بردارند و توانسته اند طبق الگویی خاص میان این سه حوزه تعادل برقرار کنند. اگر ما بتوانیم چنین الگوهایی را معرفی کنیم بعد از آن می توانیم دیدگاه های نظری خود را هم بیان کنیم. یا خانواده ها و زوج های موفق را بتوانیم در عرصه های مختلف معرفی کنیم. یعنی یک بحث، بحث نظریه پردازی است و بحث دیگر، بحث ارایه الگوهای عینی و موفق است. نمونه هایی که تاریخی نباشند یعنی بحث کردن بر سر اینکه خانواده حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) چه ویژگی هایی داشتند، کافی نیست. باید بتوانیم خانواده امروزین را، یعنی خانواده ای که امروزه تحت این فضای سیاسی، اجتماعی و این شرایط بین المللی تنفس می کنند، روزآمد و کارآمد ترسیم کنیم. البته این مصداق «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» است یعنی باید بتوانیم حجیت و کارآمدی را با هم ترکیب کنیم تا بتوانیم منشأ اثر باشیم.

نقد دیگری که می توان به غرب وارد کرد این است که از صحبت های رهبر معظم انقلاب برداشت می شد، استفاده از تراث غربی ها برعلیه جریان حاکم خودشان است. یعنی می توان ادبیات قرن ۱۸ و ۱۹ را در مقابل ادبیات قرن ۲۰ و ۲۱ قرار دهیم و نشان دهیم که جهان غرب چطور در حال انحطاط فرهنگی و اخلاقی در موضوع زن است. محور دیگر بحث مستند سازی است که باید انجام شود؛ یعنی بتوانیم گروه های فنی و علمی مستندساز را به این کشورها اعزام کنیم و واقعیت وضعیت زن و خانواده را به وضوح نمایش دهیم و این واقعیت ها را به رخ مردم جهان بکشیم.

بحث دیگری که از اهمیت زیادی برخوردار است و ما در آن مشکل داریم و در سفرهای خارجی که مبلغان ما می روند این مشکلات بیشتر خود را نشان می دهد خلأ ترجمه است. در سفری که به لبنان داشتیم و دیداری با مسئول فرهنگی حزب الله لبنان، ایشان هر محوری را که برای تحقیق پیشنهاد می کرد ما می گفتیم که در این محورها کار شده است. ایشان می گفتند که ایران، قلعه ای مستحکم است که حصاری به دور خود کشیده و رابطه ای با جهان اسلام ندارد؛ بنابراین باید نهضت ترجمه به زبان عربی، انگلیسی، اردو و… زبان هایی که می تواند صدها میلیون مخاطب را به ما جذب کند ایجاد کنیم تا بتوانیم تأثیر گذار باشیم. البته در مواردی که بحث ها ساده و ژورنالیستی است می توان از مترجمینی که از کشورهای دیگر آمده اند استفاده کرد اما در زمینه کارهای تخصصی باید به گونه ای باشد که مترجم خود تحصیلاتی حداقل در حد فوق لیسانس آن رشته داشته باشد.

بحث دیگر بحث گسترش و شبکه سازی بین پایگاه های اطلاع رسانی است که می توان از پتانسیل های زنانه در فضاهای مجازی استفاده کرد؛ خصوصاً زنانی که حضور در فضای خانه برایشان ارجحیت دارد می توانند از محیط خانه هم در این فضا و در عرصه جهانی تأثیرگذار باشند. باید سیاستی در نهادهای حکومتی باشد که زمینه ی حضور پژوهشگران و محققان در ایجاد فضاها و ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی و توانمندسازی و شبکه سازی این افراد با یکدیگر را فراهم کند تا بتوانند با انجام فعالیت های مکمل در عرصه های مختلف و تریبون های متعدد که یک حرف را به شکل ها و زبان های مختلف انعکاس بدهند فعال عمل کنند و این امر برای ما بسیار حائز اهمیت است.

بحث دیگر، بحث استفاده از منتقدینی که خود در کشورهای غربی فعالیت می کند، و انعکاس دیدگاه های آن ها در کشور خودمان و در کشورهای دیگر است؛ زیرا امروز جریان های منتقد غربی هم هستند که فضای غربی را به خوبی نقد می کنند و این نقدها تا حدودی می تواند به ما هم کمک کنند. کتاب های «جنگ علیه خانواده» و «لیبرالیسم در سراشیبی سقوط به سوی گومورا» از جمله کتاب هایی هستند که توسط منتقدین غربی نگاشته شده که برخی از زوایایی که ممکن است از نگاه ما مخفی باشد، در این کتاب ها می توان یافت و همچنین می توان از حضور این افراد در مجامع علمی، برای طرح مباحثشان استفاده کرد.

محور دیگری که در فرمایشات رهبر معظم انقلاب به صراحت از نهادهای فرهنگی، حوزه، دانشگاه و دستگاه های کارشناسی خواسته شد، جریان نقد فمینیسم است که البته در ذیل این محور به چند نکته باید توجه شود.

نقد معمولاً از چند زاویه انجام می شود. اول نقد تحلیل ها یعنی نگاه آنان نسبت به وضعیت زنان نقد می شود. معمولاً فمینیست ها در پاسخ به این سئوال که وضعیت زنان را چگونه تحلیل می کنید؟ به فرودستی و ظلم تاریخی نسبت به زن، نابرابری جنسی، ستمگری جنسی اشاره می کنند و ما می توانیم نگاه آن ها را مورد نقد قرار دهیم.

جریان مدرن با خود ارزش هایی را آورد که این ارزش ها جنسیتی نبود. شاید از نقاط ضعف گفتمان مدرن این باشد که نسبت به جنسیت، حساسیت لازم را ندارد.اگر روح مسلط بر مدرنیته را سرمایه داری بدانیم، ارزش های مورد نظر این مدرنیته، اقتدار منصبی و بحث تولید ثروت است. زمانی که این دو به عنوان عامل ارزش مورد پذیرش قرار می گیرد، و خود زن ها می پذیرند که ارزشمندی به اقتدار و ثروت است، در این فضاست که جرقه بحث فرودستی شکل می گیرد که حتماً زن در طول تاریخ فرو دست بوده است زیرا زنان در طول تاریخ اقتدار منصبی داشته اند و علی رغم اینکه زنان بیشتر از مردان کار می کرده اند اما ثروت در دستان مردان بوده است. این نگاه غلبه پیدا کرده است وما باید تحلیل های فمینیستی را نقد کنیم.

متأسفانه خود ما نیز به عنوان قدر متیقن، بحث فرودستی زنان را پذیرفته ایم؛ در حالیکه ممکن است این بحث قابل نقد باشد. ما با چه نگاهی به فرودستی زنان در طول تاریخ حکم می کنیم؟ آیا ابزار ما هم در تحلیل، باید همان ابزار آن ها(فمینیست ها) باشد یا باید از ابزار دیگری برای تحلیل استفاده کنیم؟

محور دیگر که قابل نقد است، نقد آرمان های فمینیستی است. مثلاً فمینیست های لیبرال معتقدند که جامعه آرمانی ما، جامعه ای دو جنسی است یعنی جامعه ای است که ویژگی های خاص یک جنس را انعکاس ندهد و زن در این جامعه، احساس زن بودن نداشته باشد بلکه احساس انسان بودن داشته باشد. این آرمان های فمینیستی هم قابل نقد است.

محور بعد نقد سیاست ها و راهبردهای فمینیستی است که برنامه گذار آن ها از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب چیست؟ که گفتمان رادیکال فمینیستی، دیدگاه تخاصم را مطرح می کند. لیبرال های فمینیست هم دیدگاه استقلال زن را مطرح می کنند که ما در مقابل هر دوی این گفتمان ها را می توانیم نقد کرده و دیدگاه بدیل خود را که دیدگاه مکملیت زن ومرد برای یکدیگر هست را مطرح کنیم.

محور نقد دیگر، نقد درونی نظریه فمینیستی است که نشان دهیم که صدر و ذیل دیدگاه فمینیست ها با هم نمی سازد و مثلاً با وجود اینکه شعار برابری می دهند اما راهکارهایشان به برابری ختم نمی شود بلکه نگاه مردانه را بر فضای فرهنگی مسلط می کنند.

محور آخری که قابل نقد است، موفقیت فمینیسم در به دست آوردن دستاوردهای مورد نظر خود است. آیا جریان فمینیستی در ارتقای وضعیت زنان به جایگاه مورد نظرش، موفق و کامیاب بوده است یا خیر؟ که در این زمینه خود غربی ها هم دیدگاه های انتقادی مطرح کرده اند و این زمینه را برای نقدهای ما هم فراهم می کند.

از حیث نحوه ی پیگیری، به نظر می رسد که نقدهایی که ما در این زمینه داشته باشیم، نقدهای نظری خشک است که برای فضای کارشناسی مطلوب است و ما نیازمند نقدهای ترویجی هم هستیم که در قالب های مختلف از قبیل: مقاله، کتاب، فیلم و سریال، رمان ها و جزوات و سی دی ها و مجلات می توان برای اقشار مختلف آماده کرد. باید دقت داشته باشیم که جریان ساده کردن بحث به سطحی کردن بحث منجر نشود.

مشکل ما در این زمینه این است که نهادهایی را لازم داریم که همت آنها فقط انجام کارهای ترویجی باشد که بتوانند حلقه واسطه ای بین نهادهای تولیدی و مخاطبان باشند یعنی بتوانند حرف را گرفته و به زبان های مختلف تبدیل کنند. هر مجموعه به تنهایی استعداد انجام همه کارها را ندارد و از ابزارهای لازم بهره مند نیستیم تا ب توانیم حرف های قوی خود را در قالب هایی چون رمان مطرح کنیم. رمان، وسیله بسیار خوبی است که بسیار هم تأثیرگذار است. بنابراین ما باید نسبت به کارهای ترویجی اهتمام بیشتری داشته باشیم و نهادهای حکومتی، سیستم حمایتی را به گونه ای تنظیم کنند که این نهادها بتوانند شکل بگیرند، روی پای خودشان بایستند و ترویج گران و مبلغان خوبی برای بحث های علمی باشند. ما به یک گروه تبدیل کننده ی ویژه هم نیاز داریم که بتوانند حرف های علمی را به سوژه های رسانه ای تبدیل کنند. ما با تماسی که با سازمان صدا و سیما داشتیم، به ما گفتند که برنامه ساز منتظر سوژه است، خودش ذهنیت علمی ندارد حوصله این مسایل را هم ندارد. ما می توانیم با تعیین محورهای مختلفی که روی آن کار شده، برنامه سازان را به لحاظ تأمین سوژه و محورهایی که بتواند زن، مرد و خانواده را در این محورها و سوژه ها نمایش دهد نشان دهیم و به مخاطب عرضه کنیم. خود برنامه سازان اگر جهت داشته باشند، سوژه را پروش می دهند. با جلب اعتماد برنامه سازان از جایی که بتواند برای آنان سوژه هایی را آماده کند، و حمایت از آنان، در مرحله بعد یک ضابطه قانونی را برای آنان تعریف کنیم. اما اگر سیستم حمایتی موجود نباشد و این ها با ضابطه قانونی هم محدود شوند، آنان سعی می کنند که خواسته های خود را دنبال کنند و به اصطلاح، ضابطه ها را دور بزنند.

بحث دیگر در مورد نقد فمینیسم این است که ما نیاز داریم که در کشورهای غربی، از نزدیک، جاهایی که فمینیسم منشأ آثار، در اصلاح قوانین، در اصلاح رویه ها و فرهنگ ها است بتوانیم پیامدهای دیدگاهشان را بررسی کنیم. صدا و سیما در این زمینه کارهایی کرده است که من تشکر می کنم اما در این موارد باید روی جهت کارشناسی، بیشتر کار شود. یعنی پرسش ها مشخص باشند و ما بدانیم که دنبال چه گمشده ای هستیم. تهیه رپرتاژ و گزارش به اهمیت تعیین پرسش های اساسی در این زمینه نیست.

در زمینه نقد فمینیسم، کارهایی در کشورهای غربی انجام شده که گرچه زیاد نیست و خیلی هم جدی گرفته نمی شود و خوب هم انعکاس داده نمی شود؛ اما می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

نکته دیگر این است که جریان نقد فمینیسم، زیاد هم جدی گرفته نمی شود زیرا نگاهی که در کشور ما در مورد نقد فمینیسم وجود دارد با نگاهی که درغرب، در این زمینه وجود دارد، متفاوت است. به نظر ما فمینیسم، فرزند مشروع مدرنیته است؛ لهذا نقد فمینیسم برای ما با نقد جهان مدرن توأم است. ما مفاهیم مهمی چون برابری، فردگرایی، آزادی و نسبی گرایی را نقد می کنیم اما جریان های غربی منتقد فمینیسم با و با حفظ مبانی مدرنیته مواردی را از جریان فمینیسم مورد نقد قرار می دهند که بسیار افراطی است اما مباحث فمینیستی که در بستر جریان زن مدرن بوجود آمده، مورد انتقاد قرار نمی گیرد. مثلاً جریان مدرن به این نحو نقد می شود که آنها برابری می گویند اما برابری عمل نمی کنند یعنی معمولاً با مفهوم برابری مشکلی ندارند؛ اما با اینکه جریان های برابری واقعاً طرفدار برابری نیستند، بنابراین باید مراقب بود که اگر از منتقدان غربی برای نقد جریان فمینیسم استفاده می کنیم، ادبیات مدرن برای ما قدر متیقن نسازند و ما صرفاً در آن بستر نقد نکنیم. ما نباید به نقد دیگران بسنده کنیم.

محور دیگری که رهبر معظم انقلاب در صحبت های خود مطرح کردند، بحث تبیین حقوق اسلامی بود که ما در زمینه تبیین حقوق اسلامی، کار چندانی انجام نداده ایم و در زمینه دفاع عقلانی از حقوق زن زیاد دفاع نکرده ایم. در این زمینه هم چند نکته به نظر می رسد. تبیین های حقوقی، دو قسم هستند؛ گاهی تبیین خاص است مثلاً چرا تفاوت ارث، دیه، حکم حجاب و… میان زنان و مردان وجود دارد؟ گاهی هم تبیین ها عام هستند؛ یعنی به جای اینکه تک گزاره های دینی را تبیین کرده، دفاع حقوقی از آن ها کنیم، یک نظام حقوقی ترسیم کنیم و از این نظام حقوقی دفاع عقلانی کنیم. یعنی تبیین کنیم که در نگاه اسلام بحث برابری زن و مرد در انسانیت و در منزلت اخلاقی و ارزشی از یک سو و تفاوت های طبیعی و تفاوت در نقش ها و انتظارات از سوی دیگر وجود دارد. مجموعه این موارد و این نگاه ها، وقتی که به هم ضمیمه می شوند، نگاه ما را نسبت به زن و مرد و تفاوت های حقوقی ترسیم می کند. یعنی تفاوت های حقوقی در اندیشه دینی، تفاوت هایی است که در حمایت از تفاوت نقش ها در نظر گرفته می شود و باید در راستای تثبیت کارآمدی های خاص زن و مرد، در دفاع از ارزشمندی مشترک زن و مرد باشد. سعی شود که در تبیین های حقوقی، علاوه بر تبیین های خاص، تبیین های عام هم لحاظ شود بلکه اگر تبیین های عام به خوبی دفاع عقلانی شوند، بسیاری از شبهات خاص حل خواهد شد.

نکته بعد این است که بالاخره ما در تبیین های عمومی به یک سری بن بست هایی می رسیم که قابل دفاع عقلانی به آن معنا نیست. مثلاً ، در بحث تفاوت های زن و مرد در بحث دیه، ممکن است بتوان تفاوت ها را تبیین کرد اما در برخی موارد، ممکن است نتوان تبیین عقلانی برای موضوعی آورد لهذا باید روی عقلانی کردن بحث تعبد هم کار صورت گیرد.

در مواردی که تبیین حقوقی صورت می گیرد، چند مسئله باید مد نظر باشد. یک نکته این است که برای هر مسئله ای نرخ گذاری کنیم که یک مسئله را بزرگ جلوه ندهند بنابراین هر مسئله باید به میزان اهمیتی که دارد، مورد بررسی قرار گیرد.

در طرح مباحث حقوقی باید سعی شود مصلحت نوعی از مصلحت شخصیه تفکیک شود. زیرا خیلی وقت ها باید مصالح نوعیه بر مصالح شخصیه غلبه پیدا کنند. در بسیاری از موارد برخی اصلاحات قانونی به قیمت از هم پاشیدگی بعضی از خانواده ها تمام می شود اما در کلان نگری، گاه مصلحت کوچک تری فدای مصلحت بزرگ تر می شود. روایت است که در جلسه ای با حضور امام صادق(ع)، ایشان از ابوحنیفه سئوال کردند: عاقل از نظر شما کیست؟ ابوحنیفه جواب داد: ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.