پاورپوینت کامل گفت و گو; دکتر محمدتقی کرمی ; سبک های زندگی مؤثرترین عامل بر افزایش روابط دختر و پسر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گو; دکتر محمدتقی کرمی ; سبک های زندگی مؤثرترین عامل بر افزایش روابط دختر و پسر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو; دکتر محمدتقی کرمی ; سبک های زندگی مؤثرترین عامل بر افزایش روابط دختر و پسر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو; دکتر محمدتقی کرمی ; سبک های زندگی مؤثرترین عامل بر افزایش روابط دختر و پسر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

روابط دختر و پسر را چگونه تحلیل می کنید؟ در بحث از روابط دختر و پسر، هنوز موضوع اصلی بحث معلوم نیست. آیا منظور از روابط دختر و پسر، روابط محرم و نامحرم است؟ پاسخ این مسئله در فقه مطرح می شود. درباره این موضوع، آیا دختر و پسر بودن مهم است یا رابطه مرد متأهل با زن متأهل هم، قابل بررسی است؟

گاهی می بینیم برداشت جامعه و جوانان از بحث روابط دختر و پسر، با برداشت کارشناسان تفاوت دارد؛ برای مثال جوانان می پرسند آیا روابط دختر و پسر اشکال دارد؟ در پاسخ گفته می شود اگر این روابط در حد ضرورت باشد اشکال ندارد؛ اما منظور جوان از طرح این پرسش، تنها ارتباط در حد ضرورت نیست.

در فقه گفته می شود که زن در مواجهه با مرد نامحرم و یا در صحنه اجتماع، خوب است به ضرورت ها بسنده کند. برخی کارشناسان هم معتقدند روابط دختر و پسر تابع ضرورت ها ست؛ اما آنچه دختر و پسر جوان از رابطه دختر و پسر در نظر دارند، این نیست. در جامعه جوان ما مسائلی وجود دارد که جامعه کارشناسی از آن غافل است. شاید بهتر باشد که بپرسیم در خصوص رابطه دختر و پسر، چه چیز باید موضوع بحث قرار گیرد.

نخست باید در این باره بحث کنیم که در موضوع روابط دختر و پسر یک اتفاق جدید در حال وقوع است؛ که این اتفاق، رویدادی جامعه شناختی است که ما از آن غفلت می کنیم. آنچه امروز در مورد رابطه دختر و پسر مطرح است، با رابطه دختر و پسر، در سال ۵۵ تفاوت دارد. ابتدا باید این مسئله را تعریف، سپس تحلیل کنیم. در تعریف مطلب باید گفت روابط دختر و پسر، نوعی از رابطه است که در آن نفس رابطه اهمیت دارد، نه رابطه برای گرفتن جزوه، تدریس و مسائل ضروری. در روابط دختر و پسر، بحث بر سر این نیست که به طور مثال در شیفت شب بیمارستان، در قسمت مردانه، یک پرستار زن وجود دارد و آیا این امر اشکال دارد یا نه. موضوع بحث در این جا، نفس رابطه میان دختر و پسر است که در آن جنسیت هر یک از طرفین موضوعیت دارد؛ و در نهایت اینکه در اینگونه روابط، در شکل بسیار متعادلش، عاطفه رد و بدل می شود و در اشکال شدید آن، روابط رادیکال جنسی.

این تعریف در عرف کاملاً مشخص است و دختر و پسر هم وقتی از روابط سخن می گویند، همین منظور را دارند. این رابطه در زبان انگلیسی با لفظ (boy friend و girl friend) به کار می رود. میان دوست پسر یا دوست دختر بودن، با دوست بودن تفاوت وجود دارد، اما برخی کارشناسان به این مسئله واقف نیستند.

از طرف دیگر، صرف نظر از نگاه کارشناسی، با یک مشکل مواجه هستیم. مشکل این است که در مسئله شناسی اجتماعی نیز چنین رابطه ای جدی گرفته نمی شود. سازمان ملی جوانان یکی دو پژوهش جدی انجام داده است که آن هم با برچسب محرمانه و یا غیر قابل انتشار در اختیار پژوهشگران نیست. به هر حال در این موضوع کار چندانی صورت نگرفته است. به نظر من این پدیده چنان مبهم و پیچیده نیست که نتوان ابعاد آن را بررسی کرد.

این پدیده به شکل درستی بررسی نمی شود و به همین دلیل عوامل تأثیرگذار و تشدید کننده آن نیز مورد توجه قرار نمی گیرند، و بنابراین نمی توان برای بازدارندگی از آن به طور جدی اقدام کرد؛ برای مثال نمی توان گفت آینده روابط دختر و پسر در ایران چگونه خواهد بود.

چرا باید روابط دختر و پسر را به عنوان مسئله ای اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم؟

امروزه روابط دختر و پسر به سمتی پیش می رود که اگر مهار نشود، این روابط جایگزین نهاد خانواده خواهد شد. بحران جدی تر از آن است که یک حکم شرعی زیر پا گذاشته شود. برخی جوانان تا زمان تشکیل خانواده دوره گذاری را برای خود ترسیم می کنند که در آن به روابطی خارج از چارچوب خانواده، در قالب روابط دختر و پسر روی می آورند. این مسئله در دراز مدت، ابعاد وجودی خانواده را کوچک تر خواهد کرد؛ یعنی ممکن است روابط دختر و پسر در سن ۲۵ سالگی تمام شود و ممکن است تا ده سال بعد، یعنی۳۵ سالگی امتداد داشته، و یا مانند مدل های غربی تا چهل سالگی و آستانه پیری ادامه یابد و بعد از آن ازدواج کنند.

چه عواملی، اعم از عوامل بیرونی یا درونی به این مسئله دامن زده است؟

برخی از این عوامل، عام و جهان شمولند و برخی عوامل نیز درونی هستند. در عوامل بیرونی می توان به نفوذ مدرنیته و تبعات آن اشاره کرد. از میان عوامل درونی نیز ساختارها نقش مهمی در پدید آمدن این وضعیت دارند. در جامعه ما معنای جوانی و دانشجویی به هم گره خورده است؛ گویی کسی که وارد دانشگاه نمی شود، هویت طرد شده ای دارد و کسانی که وارد دانشگاه نمی شوند جوان نیستند! تعداد زیادی از برنامه ریزی برخی نهادهای مسئول، برای جوانانی که وارد دانشگاه نمی شوند، تعریف شده نیست! آن ها دوره جوانی را از هجده تا ۲۹ سالگی تعریف می کنند؛ یعنی درست سن و سال دانشجویی. اگر دختر یا پسری وارد دانشگاه نشود، برنامه ای برای او نداریم. این مسئله اشکالی است که بر یک نوع تفکر خاص وارد می شود و به نهاد خاصی مربوط نیست. امروز ساختارهایی در روابط دختر و پسر وجود دارد که در گذشته نبوده است. می بینیم اکثر دانشجویان غیر بومی هستند ـ البته سیاست هایی وجود دارد که دانشجوی بومی در شهر خود درس بخواند ـ محیط دانشگاه، ارتباط را تسهیل کرده به آن دامن می زند و حتی جهت می دهد. حضور بیرون از خانه در میان جوانان در حال نهادینه شدن است و این حضور، تک جنسیتی نیست. در خوابگاه ها و سوئیت های دانشجویی، از یک طرف نظارت خانواده وجود ندارد و از طرف دیگر جمع شدن جوانان در کنار یکدیگر، به برخی شیطنت ها ی دوران جوانی دامن می زند.

ترکیب جنسیتی اشتغال نیز دیگر تک جنسیتی نیست. اشتغال در فضاهای خصوصی هم به روابط میان دو جنس و مشکلات آن دامن می زند. عوامل مؤثر دیگر، وسایل ارتباط جمعی مانند موبایل، اینترنت، و امکان چت کردن است که ارتباط ها را تسهیل می کند.

بعضی ساختارها، تأثیرات مرئی و نامرئی دارند. برای مثال در میان تکنولوژی ارتباط، تلفن همراه یک سلسله تأثیرات نامرئی در فضای ارتباط ایجاد کرده است. این تاثیرات دیده نمی شوند، اما به قول کاستلز، این تکنولوژی، فضای مجازی هویت سازی ایجاد کرده است. این فضا ارزش ساز است و ارزش ها ی آن به هنجارهای فراگیر تبدیل خواهند شد. در روابط دختر و پسر ارتباطاتی طلب می شود که عموماً از طریق تلفن، اینترنت و چت کردن میسر است.

یکی از تغییرات ساختاری سازگار با توسعه روابط دختر و پسر، حاکمیت تفکر مدرن است. صرف نظر از مظاهر مدرنیته، شاید حتی متوجه تفکر مدرن نشویم! بازتاب های مدرنیته، مانند ماهواره و تلفن همراه مشخص و آشکارند، اما تفکرات مدرن مانند ارزش بخشیدن به فردیت، ارزش بخشیدن به خواست، در اکنون زندگی کردن یا به عبارتی سکولار شدن، به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند.

تفکر مدرن حتی در میان افراد مذهبی نیز رسوخ کرده است. این فرهنگ، افراد را برای «در اکنون بودن» آماده می کند. غیر از تفکر مدرن، تربیت مدرن هم در حال نهادینه شدن است. در روابط دختر و پسر، تنها تفکر مدرن تأثیر گذار نیست، بلکه جوانان ما اینگونه تربیت می شوند و رسانه ها در چنین تربیتی نقش بسیار پررنگی دارد. ممکن است بتوانیم برخلاف یک تفکر موضع گیری کنیم، اما نمی توانیم در برابر تربیت، موضعی اتخاذ نماییم؛ زیرا تربیت امری تدریجی و پنهان است و ناخودآگاه تأثیر خود را خواهد داشت. در تربیت مدرن، یک تفکر فربه و نهادینه می شود. بنابراین تربیت مدرن، یکی از ساختارهاست. مهدکودک ها، رسانه ها و نظام آموزشی به این تربیت دامن می زنند. برای مثال نظام آموزشی ما در بحث جنسیت، نظامی خنثی است. دختران و پسران ما به گونه ای تربیت نمی شوند که بدانند در ارتباط با جنس مخالف، چگونه باید رفتار کنند. در تربیت مدرن، دختران و پسران در ارتباط با جنس مخالف، مانند جنس موافق برخورد می کنند. در توجیه روابط دختر و پسر، دائماً گفته می شود باید به روابط میان دو جنس، نگاهی انسانی داشت. نباید داشتن نگاه انسانی، دست آویز هر گونه رفتاری باشد؛ زیرا در کنار انسانیت، مقوله ای به نام جنسیت هم وجود دارد.

یکی دیگر از ساختارهای تأثیرگذار، نفی مرجعیت های گذشته است. البته از بین رفتن مرجعیت ها، معلول ساختارهای دیگری است. در گذشته مهم ترین مرجع جوانان، خانواده بود که در مواقع لزوم جوانان را حمایت می کرد. اما نقش خانواده از حمایت گری به خدمتگزاری تبدیل شده است؛ نگاه نسل جدید به خانواده با نسل گذشته تفاوت دارد. خانواده های قدیمی واقع بین تر بودند، اما نسل جدید با اعتماد به نفس کاذب و خواسته های غیر واقعی، دیگر نقش خانواده های قدیمی را نمی پذیرند؛ باید نگاه این نسل تعدیل شود. البته گاه خانواده نیز ناخودآگاه این تفکر را به فرزندان منتقل می کند که مشکلات نسل گذشته به مراتب بیشتر از نسل امروز بوده است.

ساختار دیگری که در بروز روابط دختر و پسر نقش دارد، بی توجهی به تفاوت نقش های جنسیتی به خصوص است. بخشی آسیب پذیری دختران از روابط دختر و پسر، معلول ایفا نشدن درست نقش پدری در خانواده است. ضعف یا خشونت پدران، نداشتن ارتباط عاطفی، صحبت نکردن و ارتباط برقرار نکردن با دختران، باعث می شود که پدران نتوانند تکیه گاه عاطفی مناسب برای دختران باشند.

یکی دیگر از ساختارهایی که در روابط دختر و پسر به این معنا تأثیرگذار است، طبقاتی شدن اجتماع است. این ساختار بر آمار طلاق و بسیاری موضوعات و مسائل اجتماعی دیگر نیز تأثیر می گذارد، زیرا زن و مرد و یا دختر و پسر خود را با افراد دیگر مقایسه می کنند، و این امر باعث می شود که آن ها از وضعیت موجود راضی نبوده و با ریسک های حداکثری، درصدد تغییر وضعیت موجود باشند. این نکته را از آن رو عرض می کنم که در روابط دختر و پسر باید به مولفه هایی اصلی در تعریف این روابط توجه داشته باشیم، بسیاری از روابط افراد متأهل با جنس مخالف خود و بیرون از حریم خانواده، از مصادیق روابط دختر و پسر محسوب می شود.

به تعبیر آقای دکتر مهدوی در گذشته تظاهرات معیشتی، در میان خانواده، تفاوت معناداری با هم نداشت و هیچ یک از خانواده های فامیل به دلیل مسائل اقتصادی بر هم تفاخر نداشتند؛ اما الگوهای سرمایه داری، کم کم این فاصله ها را بیشتر کرد. نظام تفاوت ها، موجب شد زمینه برای زندگی کردن در حال، فراهم شود؛ یعنی اگر فردی خاص، تظاهرات اقتصادی زیادی دارد با همین تفکر در اکنون زیستن، سعی می کند فرصت را از دست ندهد، زیرا ممکن است دیگر چنین فرصتی برای او پیش نیاید. گویی در اکنون زندگی کردن، لازمه دنیای مدرن می باشد و این دو لازم و ملزوم هم هستند.

ساختار در اکنون زندگی کردن و نگاه سودانگارانه موجب می شود که روابط دختر و پسر نیز تحت تأثیر چنین نگرشی قرار گیرد. برای مثال یک دختر یا یک پسر هم زمان به چند نفر فکر می کند تا بتواند بهترین موقعیت را انتخاب نماید. این تفکر از نگاه سودانگارانه مدرن و در حال زندگی کردن، نشأت گرفته است.

این ساختارها و تغییرات مربوط به آن به روابط دختر و پسر دامن می زنند، اما جالب است که ما می خواهیم در مقابل تجلیات این روابط، سپرسازی کنیم. برای مثال دوگانه عمل کردن خانواده ها در روابط دختر و پسر به این روابط دامن می زند. خانواده در بسیاری موارد مانند اشتغال و ازدواج، اکنونیت را لحاظ می کند، اما از طرف دیگر هنوز از الگوهای سنتی خود در مخالفت با روابط دختر و پسر دفاع می کند.

از طرف دیگر، به رغم افزایش سطح تحصیلات، سن رشد اجتماعی افراد بالا رفته، و جوانان از نظر مهارت های زندگی ضعف دارند. این مسائل موجب شده اند که سن ازدواج بالا رفته، و روابط دختر و پسر در جامعه بیشتر شود.

عوامل دیگری نیز در ایجاد روابط دختر و پسر مؤثر هستند که معمولاً از آن ها غفلت می شود. یکی از آن عوامل، تغییر سبک ها یا خرده فرهنگ های زندگی است. خرده فرهنگ خوش باشی، تنوع طلبی و به روز بودن، معلول همین تغییر سبک های زندگی است. خرده فرهنگ ها و سبک های زندگی، تجلیات متفاوتی دارند. برای مثال اگر در جامعه ای ارتباط با جنس مخالف مُد شود، نوع رابطه را نیز همان خرده فرهنگ تعیین خواهد کرد.

اگر روابط دختر و پسر را به روابط میان مجردها منحصر نکنیم، اهمیت مطلب بیشتر خواهد شد. اگر سبک های جدید زندگی به افراد متأهل نیز سرایت کند، تبعات بسیاری خواهد داشت. متأسفانه سبک رمانتیک زندگی، به خانواده ها سرایت کرده است. فیلم های رمانتیک موجب می شوند تا بیننده با بازیگر هم ذات پنداری کند. وقتی رسانه ها پیوسته به عشق های رمانتیک می پردازند، بازتولید این نگاه کم کم به سبک زندگی تبدیل می شود که گاهی عمر آن کوتاه و گاهی نیز بلند است.

یکی دیگر از عواملی که زمینه را برای ایجاد برخی سبک ها آماده می کند، فقدان عوامل وحدت بخش هویتی است. در کشور ما عامل وحدت بخش هویتی از میان رفته است. مردم احساس می کنند با هم فاصله دارند و گاه به دلیل مسائل سیاسی به این فاصله ها دامن زده می شود. برای جبران تفرقه پایگاهی به عامل وحدت بخش نیاز است. مردم عامل وحدت بخش خود را گم کرده اند. افراد جامعه اعم از مذهبی و غیر مذهبی، و سیاسی و غیر سیاسی با دیدن یک سریال و یا یک صحنه طنز، احساس وحدت کرده، با هم می خندند و پیامک رد و بدل می کنند، اما در موضع گیری های سیاسی و یا مذهبی اختلافات عمیقی دارند. مردم به دنبال عوامل وحدت بخش هویتی ای هستند که آن ها را به هم نزدیک کند.

تنوع طلبی منحصر به زمان حال نیست، بلکه در سال های بسیار دور هم چنین مسئله ای بوده است؛ بنابراین چگونه می توانیم تغییر سبک های زندگی را به عنوان عامل تنوع طلبی مطرح کنیم؟

تنها بحث تنوع طلبی مطرح نیست، زیرا گفته می شود مردان در زمینه زناشویی تنوع طلب بوده و هستند. اما آنچه مهم است، تنوع طلبی مردان نیست، بلکه سبکی است که ساختارها را زیر سؤال می برد؛ در گذشته تنوع طلبی با زن دوم ارضاء می شد، اما تنوع طلبی به سبک امروزی، به گونه ای است که هر چه فرد به سمت اعمال غیر مشروع پیش می رود، بیشتر احساس لذت می کند. گویی هر چه هنجارهای جامعه شکسته می شوند، فرد به موقعیت های بهتر دست می یابد. این مسئله نیز کم کم به یک سبک زندگی تبدیل می شود.

جدا از بحث جامعه شناختی و ساختاری، ممکن است فرد به دلیل نیاز روحی اش به دنبال چنین روابطی باشد؛ بنابراین نمی توان تنها مسائل ساختاری و جامعه شناختی را مطرح کرد.

بله؛ ممکن است نیاز روانی هم یکی از عوامل باشد، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد تغییر سبک های زندگی است. برای مثال، وقتی درصد بالایی از زنان متأهل با مردان نامحرم درددل می کند و یا روابط آنها منحصر به رابطه با همسرانشان نیست، این مسئله بیش تر به تغییرات ساختاری و سبک های زندگی مربوط می شود که در پس آن، دغدغه هویت جمعی نیز وجود دارد.

عامل جمعیت از جمله عوامل بومی است که تغییرات آن جدی گرفته نمی شود؛ برای مثال اغلب جامعه شناسان کشور ما در تحلیل بالا رفتن سن ازدواج، ساختارهای مدرنیته را مطرح می کنند، اما اخیراً دیده می شود که سن ازدواج دختران پایین آمده است. این امر نیازمند تحلیل است.

در تحلیل روابط دختر و پسر، عامل جمعیت، عامل مهمی است که گاه از آن غفلت می شود. در سال های جنگ و پیش از آن رشد جمعیت بسیار چشمگیر بود. مسائل متولدین این دوران که آن را جمعیت دوران جنگ می نامم، همیشه مسائل درجه یک جامعه ما بوده است. برای مثال آنان در دوران ابتدایی، مشکل کمبود مدرسه و چند شیفت بودن مدارس را داشتند. در دوران دبیرستان، مسئله کنکور و بعد از آن مشکل ازدواج و مسکن، و امروز هم درباره معضل روابط دختر و پسر، باز پای نسل جنگ به میان آمده است. این جمعیت که در زمان خود، انفجار جمعیت را به وجود آورده بود، اینک جامعه را با مسائل مختلفی روبه رو کرده است. به نظر من نسل دوران جنگ، نسل فیلم «چهارشنبه سوری» است. اگر بخواهیم برای مشکلات آن ها یک عنوان روزنامه نگاری انتخاب کنیم، باید بگوییم این نسل «چهار شنبه سوری» است از آن جا که سینما وقایع جامعه را منعکس می کند، می بینیم که در دو سال اخیر، بیشتر فیلم ها مشکلات همین نسل را انعکاس می دهند. ما از سینمای دختر و پسری دوم خردادی، به سمت سینمای چهارشنبه سوری می رویم.

اما با وجود همه این صحبت ها، پیش بینی من درمورد پنج سال آینده این است که اگر درباره روابط دختر و پسر، برخی فاکتورها را در نظر بگیریم، نسبت به گذشته وضعیت بهتری خواهیم داشت که در جای خود به آن ها خواهم پرداخت.

در مقایسه این نسل با نسل گذشته، با بالا رفتن آمار جمعیت میزان مشکلات هم بیشتر می شود. برای مثال اگر در دهه سی، بیست درصد از جمعیت، جوان بودند، تنها درصد کمی از آنها به دنبال روابط دختر و پسر می رفتند، اما حالا که درصد جمعیت جوان بالا رفته است، میزان روابط دختر و پسر نیز بیشتر شده است؛ اما این روابط با آنچه در دهه سی وجود داشت، رابطه معقول و منطقی ندارد؛ زیرا درصد افرادی که این رابطه را تجربه می کنند، بسیار بیشتر از درصد افرادی است که در دهه سی چنین روابطی را تجربه می کردند. بنابراین نمی توان رشد جمعیت را عامل مداخله کننده جدی دانست.

برای روشن شدن قضیه مثالی می زنم: یک زیست شناس، چند موش را در یک محیط محدود قرار داد و همه شرایط زیستی را هم برای آن ها فراهم کرد؛ اما بعد از گذشت مدتی که این موش ها زیاد شدند، هر چند همه شرایط زیستی برایشان مهیا بود، به یکدیگر آسیب می رساندند.

منظور شما این است که جمعیت تا به سقف مشخصی نرسد، مشکلات کمی خواهد داشت، ولی اگر بالاتر از آن باشد، آسیب ها نیز گسترده تر می شوند؟

بله؛ البته اگر نهادهای حمایتی، امکانات خود را متناسب با رشد جمعیت تنظیم کنند، آسیب ها به طور تصاعدی بیشتر نمی شوند. در دوران جنگ، تناسب جمعیت با نهادهای حامی از میان رفت و آسیب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.