پاورپوینت کامل یادداشت;بدون شرح! ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یادداشت;بدون شرح! ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادداشت;بدون شرح! ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یادداشت;بدون شرح! ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

اشاره:

وقتی بنا شد در این شماره «پگاه» درباره موضوع کتاب، نویسندگی و کتابخوانی مطلب بنویسم، یاد کتابی از نشر بامداد با نام «کتاب باید هلو باشد» افتادم که توصیه های مقام معظم رهبری را درباره کتاب خوانی و کتاب نخوانی به گونه ای جذاب و قابل استفاده گرد هم آورده بود.

واقعیت این است که تا چند وقت بعد از مطالعه آن کتاب، شوق و شور خاصی نسبت به این مقوله پیدا کردم و البته گاهی اوقات نیز، یک سراسیمگی مرا فرا می گیرد که من طلبه چگونه سیر می کنم و با چه سرمایه ای در مسیر آینده گام بر می دارم و سید علی طلبه چگونه مشی کرده و کجا را رصد می کند. البته این سراسیمگی در من، فقط درباره این موضوع نیست، بلکه در هر موضوعی که به گفتار و کردار رهبری مراجعه می کنم مرا فرا می گیرد.

برخی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب را از« کتاب باید هلو باشد» برایتان انتخاب کردیم تا شما هم، شاید به تأملی وادار شوید و برخی شاید به تحرکی معتقد شوند… .

تصور می کنم، این کلمات و بیانان گویای بسیاری از نکات است و نیازی به شرح و بسط ندارد.

گله، از حوزه علمیه بیش از همه

«من در این جا گله ای بکنم از عناصر مسلمان، که خود من هم جزء یکی ازهمینها هستم که این اعتراض و این انتقاد را از خودم هم دارم، از حوزه علمیه بیش از همه دارم. ما چند روز قبل از این با شورای مدیریت حوزه علمیه قم جلسه داشتیم؛ به همان آقایان هم عرض کردم که ماها قدری کم کاری می کنیم. ممکن است قدر مطلق کارما از قدر مطلق کار مخالفان ما بیشتر هم باشد؛ من این را رد نمی کنم اما قدرنسبی کار ما از قدرنسبی کار آنها خیلی کمتر است. آنها رسالتشان کمتر از این است. رسالت کسانی است که وارد ساختمانی می شوند، سنگ می زنند، تا شیشه ها را بشکنند! آیا این با رسالت ما قابل مقایسه است؟ اصلا قابل مقایسه نیست! حالا شما اگر بخواهید با این کارها مقابله بکنید، با این رسالت عظیمی که هست، به نظر من خیلی باید تلاش بکنید و خیلی باید مطلب بنویسید.

بزرگانی که در رأس شورای عالی حوزه علمیه هستند، باید به صحنه های دنیا و داخل کشور نگاه کنند و ببینند چه نیازهایی وجود دارد

و چگونه می توان این نیازها را تأمین کرد و افرادی که رفع این نیازها را می کنند، تربیت نمود. اگر ما کتاب لازم داریم، پس مؤلف می خواهند. یک مؤلف چگونه تربیت می شود؟ باید روش تربیتش در برنامه های حوزه گنجانده شود».۱

خرید کتاب از قبیل خرید نان و خوراک

«کتاب خریدن، باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید پیش از خرید بعضی وسایل تزئیناتی و تجملاتی، مثل لوسترها و میزهای گوناگون و مبل های مختلف و پرده ها و این قبیل چیزها، به کتاب اهمیت بدهند و اول کتاب بخرند. مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازمی که در خانه هست؛ کتاب هم باید از این قبیل باشد. خلاصه باید با کتاب انس پیدا کنند. اگر انس پیدا نکنند، جامعه ایران به آن هدف و آرزویی که دارد، که حق او هم هست، نخواهد رسید». ۲

درد عظیم؟!

«این عادت هنوز در بین مردم ما جانیفتاده که بروند کتابی را بخرند، بعد آن را بخوانند، بعد به دوستشان یا به فرزندشان بدهند تا آنها هم بخوانند، این طوری نیست. ای بسا کتابی را می خرند، بعد آن را کناری می گذارند، یا مثلاً کتابی را دوستی به دوستی هدیه می دهد، او هم کناری می گذارد.

واقعاً کتاب خواندن در مملکت ما جا نیفتاده است و این درد بزرگی است. ما از اهمیت و عظمت این درد غافلیم. در حالی که این همه مطالبی که از ذهنها، بر سر قلمها و بر روی کاغذها جاری می شود و با خرج زیادی چاپ می گردد، اگر بین همه مردم تقسیم بشود، ببینید چقدر سطح فرهنگ جامعه بالا می رود و چه منافعی از این ناحیه عاید می شود».۳

کتاب های بیهوده

«برای من کتاب زیاد می آید، برخی ناشران و مؤلفان، بعضی کتاب ها را برای من می فرستند. ما یکی از اقبالهایی که داریم، این است که الحمد الله برای ما کتاب زیاد می فرستند. حتماً آنها را مروری می کنم و لو اینکه یک تورق سطحی بکنم و فقط سر در بیاورم که این کتاب چیست. بعضی از کتاب ها را که می آورند، می بینیم مشتری ندارد.خودم را جای هر کس می گذارم، می بینم که این کتاب جاذبه ندارد؛ اصلاً کتاب بیهوده ای است. اگر دینی است، بیهوده است. سیاسی است، بیهوده است. اجتماعی است، بیهوده است. تاریخی است، بیهوده و تکراری است. ده بار گفته اند، این هم باز یک بار دیگر آمده و گفته است».۴

باید بدانید با چه کسی طرف هستید

«مخاطب شما کیست؟ شما با چه کسی حرف می زنید