پاورپوینت کامل کتاب استاندارد(قسمت دوم و پایانی) ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کتاب استاندارد(قسمت دوم و پایانی) ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کتاب استاندارد(قسمت دوم و پایانی) ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کتاب استاندارد(قسمت دوم و پایانی) ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

یازدهم: از کتاب زدگی گفتیم و از دین زدگی و زدگی از کتاب های دینی هم باید گفت. می دانیم که غالب کتاب های شبه علمی و سطحی در حوزه دین است. در ریاضیات و فیزیک و پزشکی و مکانیک به ندرت کتاب های بازاری منتشر می شود. خواننده این آثار عامّه مردم نیستند و لذا کتاب های عوامانه کمتر تألیف می شود. اما از آنجاکه خواننده آثار دینی، عامّه مردم نیز هستند، کتاب های عوامانه و سطحی هم منتشر می شود. زیان آثار مزبور این است که عده ای را در همان ناآگاهی نگاه می دارد. ولی زیان بزرگترش این است که موجب دین زدگی می شود و یا زدگی از کتاب های دینی. عده ای می پندارند دین یعنی همین که در این کتاب های مبتذل و عوامانه آمده است؛ و بدین ترتیب، یا از دین می گریزند و یا از مطالعه کتاب های دینی.

مثالی می آورم: به کتابخانه ها بروید و کتاب های درباره گاندی را بیابید. می نگرید که هر یک بهتر از دیگری است؛ از کتاب رومن رولان تا کتاب جرج وودکاک. همه این آثار، خوشخوان و دندانگیر است و مشت مشت، بلکه دامن دامن، مطلب و نکته به خواننده می دهد. حال این آثار را مقایسه کنید با آثار درباره ائمه طاهرین، خاصه درباره امام حسین و امام زمان که در دهه های اخیر منتشر شده است؛ یعنی از هنگامی که صنعت کتاب سازی به وجود آمده است. انا لله و انا الیه راجعون.

تصدیق می کنم که درباره پیشوایان شیعه، آثار ارزنده هم منتشر می شود، اما بسیار بیشتر، آثار سست و سطحی و عوامانه است. هنگامی که جوانان، آن آثار درباره گاندی را بخوانند و این آثار درباره امامان را، جذب آن فرهنگ می شوند و از دین، یا مطالعه کتاب های دینی، می گریزند. مقصود این نیست که، الزاما، پشت پا به دین می زنند، منظور این است که به دین، پشت می کنند و یا به آن، بی اعتنا می شوند.

ممکن است داوری نویسنده درباره کتاب های مزبور، مبالغه آمیز دانسته شود. پس مناسب است یادآور شویم که علامه امینی نیز می گفت: کتابهایی را که در این سال ها در شرح ائمه در زبان فارسی نوشته شده است، باید ریخت به دریا!(۱)

شیخ محمد باقر خراسانی نیز درباره کتاب های مقتل می گفت: کتب مقتل رایج در این زمان، مصداق این شعر شده است:

الهت بنی تغلب عن کلّ مکرمهقصیده قالها عمرو بن کلثوم.(۲)

این کتاب ها بسیار ضایع است و عذری نیست در قیامت برای کسی که از آنها نقل حدیث کند و مقتل بخواند.(۳)

به این سخن، اضافه کنید سخن استاد احمد آرام را: در این زمان، چون مردم کتابخوان شده اند، بسیاری از روضه خوانان قدیمی، روضه نویس شده اند و در این سال های اخیر، از این کتاب ها بسیار منتشر شده که اکثر آنها به مفت نمی ارزد.(۴)

مثالی دیگر می آورم: هر چه از اهمیت قصص قرآن بگوییم، کم گفتیم. حال اگر جوانی به بازار کتاب برود و یکی از همان آثار بازاری درباره قصص قرآن را بخرد و بخواند، همه آن گفته ها بر باد می رود. حال اگر آن جوان، رمانی قوی فرا چنگ آورد و بخواند و با کتاب های درباره قصص قرآن مقایسه کند، چه بسا مصیبت بیشتر شود. دور نیست که او تغییر جهت دهد و کتاب های دینی را بگذارد و بگذرد و کتاب های دیگر را بردارد. زیرا بد عرضه کردن دین، بدتر است از خوب حمله کردن به آن.

مختصر اینکه کتاب های عوامانه و بازاری، در حوزه دین، بیشتر از دیگر حوزه های علمی است. بر این آثار، سه زیان مترتب است: یا مردم را در همان ناآگاهی نگاه می دارد و تحمیق می کند(۱)؛ یا مردم را دین زده می کند(۲)؛ و یا آنها را از کتاب های دینی، زده و گریزان می کند.

دوازدهم: عامه مردم بیشتر ایمان دارند تا آگاهی. ایمانشان به دین بیش از آگاهی شان از دین است و به عبارت دیگر، اعتقادشان بر علمشان می چربد. این حس نیت و احساسات پاک، باید با بصیرت و شناخت باشد؛ اما چون نیست، عده ای از آن سوء استفاده می کنند. شماری نویسنده بازاری و بازاری ناشر، مشتی رطب و یابس به هم می بافند و به عنوان کتاب های مقدس دینی، به خورد مردم می دهند.

این حساسیت ها و دغدغه های مردم را می دانند و روی آنها انگشت می گذارند و کتاب در آن موضوعات می سازند. می دانند که مردم، طالب کتاب درباره ملاقات با امام زمان هستند؛ از این رو آن کتاب ضعیف، مطلبی سر هم می کنند و داستان ها از ملاقات با امام زمان می سازند. و یا می دانند که مردم، شخصیت زده و اسطوره گرا هستند؛ شرح حالی از این و آن عالم می نویسند و کرامات از پی کرامات می تراشند و یا می دانند که استخاره، سوژه ای پر مشتری است؛ کتاب ها درباره آن می سازند و چنین می نمایانند که هدف از آمدن نبی و آوردن نُبی، استخاره است.

در هزار سال فرهنگ گذشته شیعه، چنین آثاری سابقه نداشته است. یا عالمان گذشته، احساسات مردم را نادیده می گرفتند و یا اینها از احساسات مردم سوء استفاده می کنند. و البته اینها.

برای پرهیز از کلی گویی، مناسب است به چند عنوان از کتاب های یک ناشر اشاره شود. بنگرید که در این عنوان ها چندین غلط هست؛ چه رسد به محتوا و نثر و هندسه کتاب ها. لختی در این عنوان ها تأمل کنید:

به کوری چشم منکران و حسودان ما امام زمان علیه السلام را دیده ایم؛

گزارشاتی عجیب از محل زندگی فرزندان امام زمان علیه السلام؛

تعبیر خواب شما توسط ائمه؛

بهشت و حوریان بهشتی؛

زیبا داستانهایی از زنان بهشتی؛

این گونه وارد بهشت شوید؛

گامهای دستیابی به شانس [!] و ثروت؛

ساختن تقدیر[!] و سرنوشت.

درست خوانده اید، اینها عنوان های کتاب یک ناشر است. نمی توان به این عنوان ها نگریست و از درد نَگریست .

ناشری را می شناسم که سالها چنین آثاری را منتشر می کرد و عنوان هایی عوام فهم بر آن می گذاشت: حکایت هایی از زندگی فلان، خواندنی هایی از کتاب بهمان، معماهایی از قرآن، دانستنی هایی از سیره امامان و غیره. کتاب هایی که با چسب و قیچی فراهم شده بود و اندکی فضل و فهم در آن دخیل نبود. ناگهان آن ناشر دریافت که این آثار بی ارزش است و کلاه سرش رفته است! فکر می کنید چه کرد؟ ادامه مقاله را نخوانید و حدس بزنید که آن ناشر چه تصمیمی گرفت.

اگر خواننده، درست حدس نزده باشد، معلوم می شود که نمی داند چه شلم شوربایی در بازار کتاب است. القصه، آن ناشر تاجر ،نویسنده شد؛ اما نویسنده تجارت پیشه. وی می گفت: من درست روی دست بگذارم و دیگران چنین آثاری بیاورند و من حق التألیف بدهم و چاپ کنم؟ خودم می نویسم و خودم چاپ می کنم و حق التألیف هم نمی پردازم! دعایش مستجاب شد و اینکه سالهاست که وی ناشر نویسنده است و نویسنده ناشر؛ اما در واقع، تاجر. هر بار که وضع بازار کتاب را از او جویا می شوم، جز این نمی گوید که «مردم می خرند». وی کلمه «می خرند» را، می کشد و می گوید و مقصودش این است که مردم می«خرند».

باید این دکّه تحمیق و دکّان استحمار بسته شود. نباید اجازه داد که عده ای، نان از ناآگاهی مردم بخورند و با ایمانشان بازی کنند و به عقلشان بخندند. و بدتر از این، هزار سال فرهنگ قوی و قویم اسلام و تشیع را به سخریه بگیرند و با آن بازی کنند. تعطیلی این دکّه و دکّان عوامفریب، به یک کلمه است: استاندارد.

انصاف اینکه برخی آثار عوامانه درباره دین، به انگیزه تجاری فراهم نیامده است. برتر از این، با حسن نیت و قصد خدمت نوشته شده است. برخی با حسن نیت، اما بدون شناخت و بصیرت، آثاری عرضه می کنند که بی ارزش است و میان تهی. اما به هر حال نتیجه یکی است. اینها علمای عوامند و عوام علما و هر چند حسن نیت دارند، ولی از اینها هم باید خلع ید شود تا حد خود را بدانند و دست به فرهنگ داز نکنند. مسجد، که بنای آن بر تقوا باید باشد، فقط با تقوا بنا نمی شود و به هر با تقوایی نمی گویند که بفرما و بساز، بلکه معمار و مهندس و متخصص را فرا می خوانند. و ساختن فرهنگ کم اهمیت تر از ساختن مسجد نیست. پس نمی شود که فقط با تقوا و حسن نیت، به عرصه فرهنگ آمد و کتاب نوشت. بسا راهی که با حسن نیت هموار شده است و به بن بست می رسد.

سیزدهم: یک دسته از کتاب هایی که اینکه منتشر می شود، میراث گذشتگان است. کتابهای گذشتگان، هر چه از گذشته تر باشد، مهمتر است. زیرا در شمار منابع دست اول شمرده می شود و آثار بعدی با اتکا بر آنها نوشته شده است.

نویسندگانی که زنده اند و بر چاپ آثارشان نظارت می کنند، آسوده خاطرند که تحریفی در آنها صورت نمی گیرد. اما کتابهای گذشتگان مصون از تحریف ناشران نیست و گاه مطالبی از آنها کاسته یا به آنها افزوده شده است.

پس از رواج صنعت چاپ و دموکراتیزه شدن کتاب، برخی ناشران در کتاب های گذشتگان دراز دستی کردند. این کار، خیانت در میراث فرهنگی است و اخلال در جریان آزاد اطلاعات. برای نمونه اشاره می شود که مناقب حضرت فاطمه(س) در کشکول شیخ بهایی، از چاپ مصر، حذف شده است. همچنین مطالبی درباره حضرت ولی عصر(عج) از فتوحات ابن عربی حذف شده است. آیت الله حسن زاده آملی، با اشاره بدین تحریفات، نوشته اند:

یکی از مصیبت های بزرگ برای علمای امامیه، بلکه برای اسلام و عالم علم اینکه منتحلین به دین اسلام به تحریف کتب اکابر علما دست یازیده اند و برخی از کتاب ها را بکلی مثله کرده اند. این سیرت سیئه بعد از پیدایش چاپ خیلی ریشه دوانیده است…(۵) این عمل بسیار بسیار قبیح موجب عدم اعتماد انسان به کتب مطبوعه می گردد.(۶)

از کشکول شیخ بهایی چاپهای متعددی شده است. چاپ اخیر آن در ایران، شامل یک سوم از همه کتاب است.(۷) در این چاپ، آنچه پسندیده اند، آورده اند و هر چه را خوششان نیامده است، حذف کرده اند. اما عجیب تر، این دروغ آشکار است که روی جلد کتاب نوشته اند: «متن کامل کشکول شیخ بهایی».

نه تنها کتاب های گذشتگان، که کتاب های معاصران نیز دستخوش تصرف شده است و گاه در حیات نویسنده، آثارش را تحریف کرده اند. محدث قمی می گوید که در چاپ کتاب منتهی الآمال وی، هر جا نام «زینب» یا «ام کلثوم» بوده، آن را «زینب خانم» و «ام کلثوم خانم» کرده اند، نیز «حمید بن قحطبه» را که دشمن بوده «حمید بن قحبه» کرده اند. همچنین «عبد ربه» را به صلاح خود، «عبد الله» نموده اند. وی پس از این شکایت، می گوید: غرضم این بود که معلوم شود هر گاه نسخه ای (را) که مؤلفش زنده و حاضر و نگهبان او باشد این طور کنند با او، دیگر با سایر نسخ چه خواهند کرد و به کتاب های چاپی دیگر چه اعتماد است.(۸)

محدث قمی دانسته بود که تصرف در کتاب های گذشتگان، رایج شده است و هیچ قانونی نیست که از آن منع کند. وی بر آن بود که در چاپ دوم کتاب مفاتیح الجنان اضافاتی کند، اما از ترس اینکه فتح بابی شود که دیگران نیز چنین کنند، پرهیز کرد و گفت: بعد از آنکه بعون الله تعالی کتاب مفاتیح الجنان را تألیف نمودم و در اقطار منتشر گشت، به خاطرم رسید که در طبع دوم آن بر آن زیاد کنم… لکن دیدم هر گاه این کار را کنم فتح بابی شود برای تصرف در کتاب مفاتیح و بسا شود بعضی از فضولان بعد از این در آن کتاب بعضی از ادعیه دیگر را بیفزایند یا از آن کم کنند و به اسم مفاتیح الجنان در میان مردم رواج دهند، چنانکه در مفتاح الجنان در میان مردم رواج دهند، چنانکه در مفتاح الجنان مشاهده می شود، لاجرم کتاب را به همان حال خود گذاشتم… و به لعنت خداوند قهار و نفرین رسول خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) واگذار و حواله نمودم کسی را که در مفاتیح تصرف کند.(۹)

کاش محدث قمی سر از خاک بر می داشت و می دید که با وجود آن لعن و نفرین، چه تصرفاتی در مفاتیح الجنان کرده اند و مطالبی به اول و آخر آن افزوده و «حاجی انا شریک» گفته اند. در چاپ متداول آن، زیارتنامه ای بدان افزوده و، بدون پرده پوشی، گفته شده است: «چون در مفاتیح برای امامزاده ها زیارتی نقل نشده، در اینجا یک زیارتی برای امامزاده ها نقل می کنیم. امید که منظور نظر اهل معرفت و دعا واقع شود و قدر آن را دانسته، احترام و شکر مؤلف و مصحح و مترجم و کاتب و بانی طبع آن را به جا آورده باشند».(۱۰)

از چیزهای دیگری که به مفاتیح الجنان افزوده اند، حدیث کسای رایج و مجعول است که غیر از حدیث کسای معتبر و اصل است. حدیث کسای رایج، مجعول است و برای نخستین بار، آن هم پس از گذشت صدها سال از تاریخ آن، در کتاب منتخب طریحی، نقل شده است. مهم این است که محدث قمی، حدیث کسای رایج را، مجعول می دانست و به صراحت در کتاب منتهی الآمال نوشت: حدیث معروف به حدیث کساء که در زمان ما شایع است، به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده، می توان گفت از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.