پاورپوینت کامل وحدت آرمانی نخبگان;واکاوی وحدت حوزه و دانشگاه ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وحدت آرمانی نخبگان;واکاوی وحدت حوزه و دانشگاه ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وحدت آرمانی نخبگان;واکاوی وحدت حوزه و دانشگاه ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وحدت آرمانی نخبگان;واکاوی وحدت حوزه و دانشگاه ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

مقدمه

یکی از مهمترین عوامل نشاط، هماهنگی و پوپایی جوامع انسانی، وحدت نخبگان آنهاست. وحدت نخبگان، به آرامش، امید، خود باوری و دور اندیشی جامعه می انجامد و انگیزش و کنش حداکثری و مصونیت از اتلاف و فرسایش نیرو را موجب می شود. وحدت نخبگان، قلمرو وسیعی از دانشمندان، ادیبان، هنرمندان، فن آوران، اصحاب رسانه ها و سیاستمداران را در بر می گیرد. برقراری وحدت در همه این عرصه ها، حق جامعه خواستار پیشرفت است.

در ایران اسلامی، مهم ترین و فراگیرترین مصداق وحدت نخبگان، در وحدت حوزه و دانشگاه خلاصه می شود. از آغاز نهضت اسلامی مردم ایران تاکنون، تلاش نظری و عملی برای تحقق این وحدت استمرار داشته است و با همه افت و خیزهایی که در این راه پدید آمده، هیچ گاه این هدف از چشم حوزویان و دانشگاه دور نشده است.

امروزه مروری بر تجارب گذشته و میراث گرانبهای پیشگامان و تلاشگران این عرصه، می تواند به روشنایی بیشتر ابعاد آن یاری رساند و به بیانی روز آمد درباره اهداف و روش های دست یابی به این هدف راهبردی بینجامد. تاکنون همگرایی و همکاری حوزویان و دانشگاهیان در عرصه های فرهنگ، سیاست و دانش، دستاوردهای ارزشمندی داشته است. این همگرایی و همکاری، در دو دهه آغاز برقرار جمهوری اسلامی، عمدتاً به حوزه های سیاست و فرهنگ معطوف بوده و در نهادهای حکومتی تجلی یافته است.

در دهه سوم انقلاب، عمیق ترین لایه این وحدت مورد توجه نخبگان حوزه و دانشگاه به ویژه مورد توجه، عنایت و پی گیری مقام معظم رهبری قرار گرفته است. نهضت تولید علم و آزاد اندیشی، به بنیادی ترین سطح وحدت حوزه و دانشگاه نظر دارد و در صورت توفیق این نهضت، می توان توفیق عمیق تر و پرشتاب تر دیگر سطوح وحدت حوزه و دانشگاه را چشم داشت و به وحدت نخبگان در همه قلمروهای آن در سطحی بالاتر از امروز امیدوار بود.

بر این اساس و برای تحقق این وحدت ارزشمند و همه جانبه است که می بینیم سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، دو روحانی فرهیخته و برجسته، آیت الله مطهری (ره) و آیت الله مفتح(ره) به تهران می روند و با حضور در دانشگاه، زمینه نزدیکی حوزویان به دانشگاهیان را فراهم می آورند. هدف این بزرگواران، شناختی نو از دنیای مدرن و حوزه های جدید و تأثیر گذاری

مثبت و فعال بوده است؛ چون حوزه، زمانی می تواند در دانشگاه اثر جدی بگذارد که در درون آن رشد کند و آن را به درستی بشناسد. این بزرگواران، شناخت بهتر و اثرگذاری روشمند و درست را هدف گرفته بودند؛ هدف اصلی و مهم آنان این بود که این دو مجموعه در اهداف غایی و کلان دینی وملی به یگانگی برسند. برای این منظور، آنان به دنبال این بودند که انگیزه و معرفت دینی را در دانشگاه زنده کنند.

در این نوشتار، با توجه به مصاحبه ها، سخنرانی ها و آثار حجت الاسلام و المسلمین علیرضا اعرافی،(۱) ریاست محترم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، به واکاوایی مسئله وحدت حوزه و دانشگاه از جنبه های گوناگون می پردازیم.

سیر تاریخی حوزه و دانشگاه

به طور کلی در جهان اسلام و به ویژه در کشور ما، بحث حوزه و دانشگاه به سه دوره تقیسم می شود که هر یک از این دوره ها نیز به بخش های دیگر تقسیم شدنی است.

دوره اول

در این دوره، مراکز علمی و آموزشی در حوزه علوم دینی و بشری به صورت اصولی از هم جدا نیستند. از این رو، مجموعه دانش های دینی بشری در موضوع های گوناگون، در جایگاه های مشترکی تدریس و تحقیق می شد. در این دوره طولانی مدت، میان مراکز علمی و آموزشی تفاوت اصولی وجود ندارد و همه این مراکز، قرن ها با یک نظام تقریباً واحد اداره می شدند.

البته حوزه های مختلف علمی، در عین پیروی از نظام واحد آموزشی، گرایش های متفاوت نیز داشتند. برای مثال، در حوزه شیراز و اصفهان با حوزه نجف و بغداد تفاوت ها و گرایش های گوناگون دیده می شود. این مراکز چه در حوزه شیعی مثل بغداد، نجف، حله، جبل العامل،شیراز، ری، تهران و قم؛ و چه در حوزه اهل سنت مثل نظامیه ها یا الازهر مصر با ساختار و نظام آموزشی و تحقیقاتی واحد اداره می شدند، ولی گرایش هایشان از نظر کلامی، فلسفی، حدیثی و تفسیری با هم تفاوت داشت. مثلاً در بعضی مراکز، فلسفه و پزشکی رواج بیشتری داشته و در بعضی مراکز کمتر بوده است.

این دوره، قرن ها به طول انجامید و خود به دو مرحله تقسیم می شود: الف) مرحله ای که در دوران فرهنگ اسلامی پدید آمد و بیشتر جنبه دینی داشت ب) مرحله دوم که در آن، این مراکز قلمرو خود را وسیع تر کردند. به طور کلی، شاخص این دوره، یگانگی است.

دوره دوم

این دوره، در مشروطه و زمانی که حوزه های ما اندکی حالت انقباضی پیدا کردند، آغاز شد. منشأ آن نیز تحولات به وجود آمده در دنیای غرب بود که موجب جمع شدن قلمروهای دانشی و معرفتی در حوزه های ما شد. البته این مسئله، پیش از مشروطه آغاز شده بود، ولی در مشروطه شدت بیشتری به خود گرفت و دیگر کشورهای اسلامی نیز در معرض این نسیم قرار گرفتند.

نخستین تحولی که اتفاق می افتد، اعزام دانشجو به خارج از کشور است و همین افراد، نقطه شروع تشکیل دانشگاه و تفکر دانشگاهی می شوند. بعدها دارالفنون شکل می گیرد. در حقیقت در دوره قاجار، دو مرکز تفکر و دانش به وجود می آید: مرکزی برای امور معیشتی مردم(دانشگاه) و مرکزی برای مسائل معنوی، فقهی، دینی و اصولی (حوزه علمیه).

در این دوره، مراکز جدید آموزشی پدید آمد. در سطوح پایین آموزشی و در برابر مکتب خانه، مدارس جدید و در سطوح بالاتر و دربرابر حوزه های دینی که پیش تر جایگاه خاصی داشتند دانشگاه ها و مدارس عالی پدیدار شدند. به هر ترتیب، مراکز آموزشی قدیمی نیز به بقای خود ادامه دادند، ولی با تأثیر از مدرنیته و تحولات به وجودآمده در غرب، یگانگی نظام آموزشی و ساختار تحقیقاتی در کشور ما از بین رفت و به دو نظام آموزشی و تحقیقاتی و حتی دو نوع معرفت تبدیل شد. این دوره، به نوعی دوره واگرایی و تکثر مراکز آموزشی از سطوح ابتدایی تا سطوح عالی است. البته در میان این واگرایی، نوعی میل به همگرایی نیز پرورش یافت که در مراکز دانشگاهی و حوزوی کشور ما و کشورهای دیگر مشهور بود و می خواست تقارب و تعاملی در بین برقرار سازد. به طور شاخصه این دوره، واگرایی همراه با نوعی همگرایی است.

دوره سوم

این دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به وجود آمد. در این دوره، در بسیاری از زیر ساخت ها و مبانی فکری، اجتماعی و سیاسی تحولات بزرگی به وجود آمد. از این رو، می توان گفت هسته کوچکی که زمانی از سوی علامه طباطبایی و بعضی دیگر از بزرگان حوزه و دانشگاه کاشته شده بود، به بار نشست و بر این اساس که دین، مسئولیت یافته بود، قشرهای مختلف احساس همگرایی می کردند.

تعریف وحدت حوزه و دانشگاه

هنگامی که به بحث تعریف وحدت حوزه و دانشگاه می رسیم، با سه دیدگاه روبه رو می شویم: تعریف حداکثری، تعریف حداقلی و تلقی مناسب از این جریان. در اینجا به تفصیل به هر کدام از این سه دیدگاه می پردازیم.

تعریف حداکثری

در تعریف های حداکثری از وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت این دو نهاد معرفتی در تمام شئون اهداف، مسائل، روش شناسی تحقیق، نظام آموزشی پژوهشی و… مورد توجه قرار می گیرد. در این دیدگاه چنین عنوان می شود که هرگاه در جامعه ای، و یا چند نهاد اجتماعی، کارکردها و وظایفی مشترکی بر عهده داشته باشند. در مقام انجام این وظایف، بین آنها رقابت و اختلاف پیش می آید. این رقابت و اختلاف تا زمانی ادامه خواهد یافت که یک نهاد در ایفای وظیفه مورد نظر، بر دیگر نهادها برتری یابد و انسجام آن وظایف را به تنهایی بر عهده گیرد. پس از آنجا که حوزه و دانشگاه وظایف و کارکردهای بسیار مشترکی دارند، اختلاف آنها با هم تنها زمانی از بین خواهد رفت که این دو به نحوی از انحاء به وحدت کامل برسند.

در این میان، گروهی با الگو قرار دادن حوزه های علمیه شیعه در گذشته تاریخ که در آن، حوزه و حوزویان، عهده دار علوم گوناگون دینی و غیر دینی بودند، وحدت حوزه و دانشگاه را از راه هضم دانشگاه در قالب آموزشی و پژوهشی حوزه پی می گیرند. از دیگر سو، می توان قالب سنتی آموزش و پرورش حوزه های علمیه را به هیچ وجه کار آمد ندانست و بر همین اساس نظر داد که حوزه های علمیه، باید از نظر ساختاری و روش آموزش و پژوهش، به قالب دانشگاه ها در آید تا بتواند با شرایط جهانی سازگاری بیابد و از عهده مسائل کنونی بر آید.

پنداشت معقول تر این گونه تعریف ها این است که این دو نهاد معرفتی، می توانند در قالب جدیدی به وحدت برسند. به بیان دیگر، در این دیدگاه سعی بر این است تا به حذف بخش های ساختاری ضعیف دو نهاد حوزه و دانشگاه و تقویت بخش های کار آمد آن، در ساختار واحد نو تأسیسی به وحدت حوزه و دانشگاه جامه عمل پوشانده شود.

پنداشت حداکثری از وحدت حوزه و دانشگاه که به دنبال وحدت مطلق این دو نهاد علمی در تمامی شئون (اعم از اهداف، مسائل، روش ها، نظام آموزشی و پژوهشی و…) بود، عملا. به نفی هویت حوزه یا دانشگاه می انجامید و به طور طبیعی، چنین رویکرد افراطی ای نمی توانست مقبولیت اجتماعی بیابد و تحقق خارجی پیدا کند.

تعریف حداقلی

در تعریف حداقلی از وحدت حوزه و دانشگاه، هویت کنونی که این نهاد به طور کامل پذیرفته می شود و تنها بر این نکته تأکید می گردد که هر دو نهاد، این فرصت را برای نیروهای خود فراهم آورند که از هم بیاموزند، جای اظهار نظر را برای یکدیگر تنگ نکنند و در کنار هم به بررسی مسائل علمی و اجتماعی بپردازند و به طور مستقل در راه گسترش فرهنگ و تکامل جامعه اسلامی بکوشند.

بر این اساس، در دو دهه قبل، زمینه هایی فراهم آمد که دانشگاهیان درطول دوران تحصیل خود، تا حدودی با معارف، اخلاق و متون اسلامی آشنا شوند و در مقابل، حوزویان نیز با علوم جدید، به ویژه علم انسانی و اجتماعی آشنا گردند. این هدف، بیشتر از راه حضور برخی از نیروهای حوزوی در محیط دانشگاهی و بالعکس دنبال شد.

پیشینه این تلقی حداقلی از وحدت حوزه و دانشگاه، در طول دو دهه نشان می دهد که هر چند آشنایی با علوم دو طرف و ارتباط آنها با هم برای ایجاد وحدت، ضروری است؛ ولی این میزان تعامل و همیاری، به هیچ وجه کافی نیست و نخواهد بود. به بیان دیگر، تعریف حداقلی به دلیل ناکارآمدی در حل مسائل مملکت و به ویژه مسائل متنوع و پیچیده کنونی، به هیچ وجه نمی تواند پنداشت درستی شناخت شود.

لزوم تعریف مناسب و کار آمد (وحدت آرمانی)

پس از این که معلوم شد که تعریف های حداکثری و حداقلی، نتوانسته اند پنداشتی جدید، شفاف و کار آمد از وحدت حوزه و دانشگاه ارائه دهند، لزوم این تعریف، ضروری به نظر می رسد. این پنداشت واقع گرایانه، باید دو ویژگی داشته باشند: الف) امکان تحقق خارجی برای آن وجود داشته باشد؛ ب) بتواند به نیازهای گوناگون جامعه اسلامی، در تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دینی و علمی و نیز در عرصه ملی، منطقه ای و جهانی پاسخ مناسب دهد.

البته در این میان، جا دارد به بحث واژه های «وحدت» و «اتحاد» و منظورمان از آنها بپردازیم. این دو واژه، در اصطلاحات فلسفی، دو چیز متفاوت اند. وحدت،چیزی است که واقعاً وجودداشته باشد،و اتحاد آن است که دو چیز با هم متفاوت هستند، ولی در عین حال در جهتی اشتراک دارند. هنگامی که ما از اصطلاح وحدت استفاده می کنیم، منظورمان وحدت و یگانگی فلسفی نیست، بلکه منظور، همان اتحاد است.

نکته دیگر آن که وحدت به معنای فلسفی (یکی شدن دو نهاد)، هرگز در پنداشت درست جایی ندارد و معنای تأسیس مراکز تلفیقی نیز یگانگی دو نهاد نیست. اینها حرکتی است که این دو نهاد علمی و آموزشی به هم نزدیک شوند، بدون این که وحدت ساختاری و وحدت روشی پدیدار شود. پس مقصود این است که اهداف مشخصی، حوزه و دانشگاه را به نقطه ای مشترک سوق دهد و در سایه آن وحدت آرمانی، به

همکاری و هماهنگی برسند. البته وحدت در حوزه و آرمان ها، همان یگانگی و رسیدن به آرمان های کلی و مشترک است و پایین تر از آن و در ساختار آموزشی و روشی، وحدت و یکی شدن وجود ندارد.

ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه

در ایران اسلامی، نمی توان دو نهاد علمی، آموزشی و پژوهشی حوزه و دانشگاه، یعنی نخبگان جامعه را از یکدیگر جدا پنداشت، زیرا گسست نخبگان در هر جامعه، آثار زیانبار فراوانی به همراه دارد. اکنون در این بخش، به موارد مهمی که ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه را می رساند، اشاره می کنیم.

۱. وحدت حوزه و دانشگاه؛ حق مسلم جامعه

وحدت و تعامل یا همگرایی و پیوست حوزه و دانشگاه، پیش از این که وظیفه ای برای نخبگان و دلسوزان این دو نهاد علمی و معرفتی باشد، حقی برای کل جامعه است. به بیان دیگر، جامعه حق دارد از نخبگانش مطالبه همگرایی و وحدت داشته باشد؛ زیرا تأثیری که این پیوست و گسست به لحاظ سلامت و ناهنجاری اجتماعی و رشد و انحطاط جامعه دارد، مستقیماً متوجه جامعه خواهد بود. بر این اساس، تعامل، هماهنگی و ارتباط کار آمد و مؤثر حوزه و دانشگاه، مقوله ای نیست که از سر تفنن به آن پرداخته شود، بلکه به عنوان حق جامعه و مسئله ای استراتژیک باید به آن نگریست و در راه تحقق آن کوشید.

۲. انسجام اجتماعی؛ بر آمده از وحدت نخبگان

جامعه برای بقای خود، به وحدت و انسجام اجتماعی نیاز دارد و این وحدت و انسجام، از راه تعامل و همکاری سازنده نهادهای اجتماعی به دست می آید. حال اگر دو نهاد علمی و فرهنگی جامعه که بیشتر نخبگان اجتماعی در آن دو تربیت می شوند، در مسائل کلان و راهبردی با هم وحدت نداشته باشند، نمی توان به انسجام اجتماعی مطلوب رسید.

تجربه های به دست آمده در طول تاریخ این مرز و بوم به روشنی نشان می دهد که تحولات تاریخی، اجتماعی و سیاسی، عمیقاً از پیوست و گسست نخبگان اجتماعی و به ویژه حوزویان و دانشگاه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.