پاورپوینت کامل شادابی و نشاط علمی در حوزه های دینی;در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری (مدیر محترم حوزه علمیه قم) ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شادابی و نشاط علمی در حوزه های دینی;در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری (مدیر محترم حوزه علمیه قم) ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شادابی و نشاط علمی در حوزه های دینی;در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری (مدیر محترم حوزه علمیه قم) ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شادابی و نشاط علمی در حوزه های دینی;در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری (مدیر محترم حوزه علمیه قم) ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
به طور کلی فضای حاکم بر حوزه علمیه قم را از نظر آموزشی و پژوهشی چگونه ارزیابی می فرمایید؟
شاید بتوان ادعا کرد که حوزه امروز، در یکی از مراحل نشاط، شادابی و پر کاری خود به سر می برد؛ هم جمعیت طلاب و فضلا با گذشته قابل قیاس نیست و هم به تناسب، تعداد درس ها، بحث ها، رشته های تحصیلی و تخصصی در سطح گسترده تری برگزار می شود. امروزه در حوزه، درس ها در موضوعات مختلف، در سطح مدارس و نیز درس های آزاد و خارج از گستردگی و فراوانی بیشتری برخوردار است. البته معمولاً از این بخش کار که در مرئی و منظر افراد است و به گستردگی کمی کار مربوط است، زیاد پرسش نمی شود و مسئله ای که همواره به عنوان دغدغه برای عده ای مطرح است و شاید اگر نقد، نگاه یا دیدگاهی باشد، در آنجا مطرح می شود، بیشتر به بعد کیفی کار مربوط است. در حقیقت سؤال شما هم به همین نکته اشاره دارد. در این زمینه هم قضاوت ها یکسان نیست.
عده ای حوزه ما را با حوزه پیش از پیروزی انقلاب مقایسه می کنند؛ حوزه ای که هیچ مسئولیت اجتماعی ای نداشت؛ یعنی فردی که وارد حوزه می شد، تنها درس را برای درس یا علم را برای علم می خواست. سال های متمادی در حوزه می ماند و دل مشغولی دیگری جز درس و بحث نداشت؛ البته همان زمان هم استثناهایی بودند که در کنار مباحث علمی به مسائل اجتماعی نیز توجه داشتند؛ ولی فضای کلی حوزه به این مسائل توجه نداشت. طلبه ها یا فضلایی که پیش از پیروزی انقلاب در حوزه ها به سر می بردند، تنها در مناسبت های خاص دینی به تبلیغ می رفتند و بقیه اوقات خود را صرف حضور در درس و نوشتن مباحث علمی و… می کردند. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به یکباره حوزه با مسئولیت بزرگی در حیطه اجتماع و نیز حاکمیت مواجه شد. تا پیش از آن فقط درس خواندن دغدغه آنان بود؛ اما از این پس اداره نظام اسلامی و رسیدگی به مسائل نظام، دغدغه دیگری بود که طلاب باید بدان می پرداختند. طبعا کسانی که بیشتر احساس مسئولیت می کردند، وظیفه را این دانستند که در روزهای آغازین پیروزی انقلاب، جذب دستگاه های اجرایی کشور شوند؛ یعنی کسانی که حتی انتظار می رفت، چند سال دیگر بر کرسی تدریس، اجتهاد و حتی مرجعیت بنشینند، با ایثار گری و فداکاری در سلسله مراتب نظام اسلامی جای گرفتند و مشغول خدمت شدند. اکنون نزدیک به ۲۹ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سپری شده است. طی این سال ها، همه ساله حوزه ورودی
داشته است؛ یعنی کسانی که روزهای آغازین پیروزی انقلاب وارد حوزه شدند، الان ۲۹ سال است که در این حوزه زندگی می کنند. به صورت طبیعی کسانی که از روزهای آغازین پیروزی انقلاب یا کمی پیش از آن وارد حوزه شدند و در ایجاد و پیروزی این انقلاب عظیم نقش جدی داشتند، نمی توانستند پس از پیروزی انقلاب، دست روی دست بگذارند و تنها مشغول درس و بحث بشوند.
بنابراین فضای جدید حوزه، دیگر نمی تواند با فضای پیش از پیروزی قابل قیاس باشد؛ فضای علمی و درس و بحث همان فضاست؛ اما این طلبه، دل مشغولی های بسیار دیگری هم دارد و طبعا به دلیل همین دل مشغولی ها ما با مشکلاتی مواجه شدیم که البته تعبیر مشکل، عبارتی مسامحی است؛ یعنی افراد خوش استعداد و توانمند، با رسیدن به سطحی از مراتب علمی، حوزه را رها کردند و در بدنه نظام جذب شدند. عده ای که در بحث های علمی تبحر بیشتری داشتند، به مراکز دانشگاهی رفتند، عده ای هم درگیر کارهای اجرایی شدند. از این رو یکی از مشکلات ما پس از پیروزی انقلاب که هنوز هم با آن مواجه ایم، عدم استقرار و ثبات نیروها در بدنه علمی حوزه است؛ یعنی عده ای بدون اینکه ثبات و استقرار لازم را بیابند و به مراتب علمی خاصی دست یابند، از میانه راه، حوزه را رها کرده اند و در جای دیگری که البته آنجا هم خدمت رسانی به مردم و نظام است مشغول شدند. بی شک حضور این عزیزان برای ثبات نظام لازم است؛ ولی ما چون به حوزه می نگریم و مسائل آن را بررسی می کنیم، ناگزیر باید به این مباحث بپردازیم. شاید اگر دغدغه های انقلاب برای حوزویان مطرح نمی شد، همه آنها در حوزه می ماندند و استعدادهایشان به بار می نشست.
اکنون هم چنین سیری وجود دارد؛ طبعا عدم استقرار و ثبات تا پایان راه هم اکنون نیز رهزنی می کند. در گذشته حوزه کسانی را می دیدید که ۷۰ سال، به صورت مداوم در حوزه باقی می ماند و مشغول درس، بحث، تدریس، تحقیق و… بود، از این رو چهره های علمی بسیاری در حوزه به سر می بردند. البته منظور من این نیست که حوزه ضرر کرده یا ضرری متوجه ما است، چون در یک نگاه کلی مشاهده می کنیم که ما به هدف نهایی خود که خدمت رسانی به دین خدا و بشریت است، رسیده ایم. ممکن است برخی این مسئله را آسیب بدانند؛ ولی من آن را آسیب نمی دانم. شاید بتوان گفت که ما به اهدافی که برای حوزه تعریف کرده بودیم نرسیدیم؛ ولی در هر حال این کارها در جای خود ارزشمند و ارجمند است. فرصت هایی وجود داشت که اگر می ماندند، می توانستند از آن فرصت ها استفاده کنند؛ ولی عده ای این فرصت را از دست دادند.
مطلب دوم یا نکته دیگری که در حوزه امروز وجود دارد و ممکن است از نگاه عده ای، موجب نقد حوزه باشد، این است که در گذشته، طلاب نسبت به مقولاتی چون ادبیات عرب، با دقت و تحقیق بیشتری وارد می شدند. دلیل آن هم این بود که نیازهای دیگر را نمی دیدند. به همین دلیل کتب مختلف ادبی، صرف، نحو، معانی بیان و… را می دیدند؛ البته در آن زمان هم تعدادشان فراوان نبود؛ ولی نوعا در این بحث ها جدی تر کار می کردند؛ البته ممکن است طلبه ها برای برآورده ساختن نیازهای ضروری جامعه به این بحث ها به صورت بایسته نپردازند و ادبیات را تنها در سطحی که بدان نیاز است بخوانند.
عده ای هم ممکن است با دیدن این وضعیت، دوباره این نقد را مطرح کنند که مایه ها و پایه های علمی حوزه کم رنگ شده است. البته ما منکر این مسئله نیستیم، هر چند طلبه ها در زمینه ادبیات بیشتر تحقیق کنند، نتایج بهتری هم خواهد داشت؛ ولی همین طلبه ها هم اگر متناسب با نیاز به کتاب روایی مراجعه کنند، می توانند احکام الهی را استخراج کنند.
نکته سومی که ممکن است عده ای به واسطه آن بر ما خرده بگیرند این است که اساتید ما در گذشته، سالیان متمادی بر یک درس متوقف شده تدریس آن را بر عهده می گرفتند و در آن زمینه به چهره ای شناخته شده مبدل می گشتند؛ برای مثال در تدریس شرح لمعه یک چهره حوزوی و در تدریس ادبیات یک چهره و رسائل و مکاسب و… یک چهره شناخته شده بود؛ اما امروزه این روش در حوزه کم رنگ شده است؛ یعنی افرادی که استعداد تدریس در حوزه دارند، کمتر در یک درس خاص توقف می کنند. اگر چنین روشی بر قرار باشد، طبعا تدریس با مهارت و استادی بیشتری همراه است و شاگردان از وجود اساتید بیشتر استفاده می کنند. به اعتقاد من یکی از مسائلی که حوزه و حوزویان، به خصوص اساتید محترم حوزه، باید در آن بیشتر تأمل کنند، این بخش کار است که اساتید در یک عرصه خاص بدرخشند. ممکن است اساتید محترم فکر کنند که در این روش از قافله عقب می مانند؛ ولی واقعیت این است که خدمت به این حوزه، عقب ماندگی ندارد.
نکته دیگری که باید به آن بپردازیم، وضع معیشتی طلاب است. مشکل معیشت طلاب مسئله ای جدی است؛ یعنی طلبه با این وضع و شرایط زندگی، آرامش لازم برای درس و بحث را ندارد؛ یعنی با این وضع نمی تواند، در درس و بحث تعمق داشته باشد. در گذشته زندگی ها با ریاضت همراه بود؛ ولی سطح زندگی همه تقریبا یکسان بود. افزون بر این وضعیت به گونه ای بود که انسان می توانست با حداقل ها بسازد. اکنون برخی چیزها خود به خود بر زندگی تحمیل شده است؛ برای مثال اگر آن روز طلبه یخچال نداشت، مشکلی نبود یا اگر طلبه تلویزیون
نداشت، مشکلی به وجود نمی آمد؛ اما امروز این چیزها از لوازم ضروری زندگی به حساب می آید که هنگام ازدواج حتما باید آنها را فراهم کند. از این رو طلبه هنگام ازدواج این لوازم را به صورت اقساطی خریداری می کند و به همین دلیل همواره باید به دنبال پرداخت این وام ها باشد. طلبه برای تأمین مخارج سنگین زندگی امروز در مؤسسات مختلف مشغول کار می شود تا دغدغه های موجود در زندگی خود را برطرف سازد.
می دانید که اگر طلبه در آغاز راه تحصیل یا سال های آغازین تحصیل با این گونه مسائل درگیر شود، طبعا باید همه فرصت خود را به این گونه مسائل اختصاص دهد. به همین دلیل از وظیفه اصلی خود، یعنی درس و بحث باز می ماند.
اینها آسیب هایی است در زندگی امروز طلاب وجود دارد و به از دست رفتن فرصت طلایی تحصیل منجر می شود. با این همه من حوزه امروز را واقعا زنده تر و پویاتر از گذشته می بینم. من بارها در سخنانم گفته ام و تکرار هم می کنم که نزدیک سی و چند سال پیش که ما وارد این حوزه شدیم، تعداد نویسندگان و قلم به دستان فاضل حوزوی از عدد انگشتان یک دست تجاوز نمی کرد؛ ولی امروز شما طلاب و فضلایی را می بینید که در مجلات مختلف حوزوی در زمینه مسائل نو پیدا و مسائلی که به اظهار نظر جدّی نیاز دارد، قلم می زنند و مطلب می نویسند. این مسئله مسبوق به سابقه نیست. طلبه های امروز ما فاضل و اهل قلم اند. مقام معظم رهبری می فرمود که این میزگردهایی که در صدا و سیما برگزار می شود گاهی سطحش از سطح مخاطبانش بالاتر است. ایشان می فرمود: این میزگردها باید در فضای حوزه برگزار بشود که مخاطب آن خود حوزویان باشند؛ نه توده مردم که گاهی اوقات به صحنه به اصطلاح گفت و گوی علمی نگاه می کنند و نوعا بهره ای نمی برند و استفاده ای نمی کنند. آن هم به دلیل اینکه سطح بحث ها در سطحی خاص است. اینها امتیازاتی است که در حوزه امروز وجود دارد بزرگ ترین مدال افتخار حوزه امروز این است که حوزویان نظام اسلامی را از نظر فکری و فیزیکی تأمین می کند. روزی که ما وارد حوزه شدیم، از نظام اسلامی سخنی در میان نبود و تنها به عنوان یک ایده یا یک آرمان مطرح می شد. آن زمان می گفتند: آموزش ببینیم و خود را بسازیم تا جامعه را نسبت به مسائل موجود آگاه سازیم و زمینه اجرای حاکمیت اسلامی را فراهم کنیم. بعد هم خودمان به عنوان کارگزارانی امین نظام اسلامی را اداره کنیم. اما اکنون حوزه این مراحل را به زیبایی پشت سر گذاشته و امروز حوزه درگیر اداره نظامی اسلامی است. بنابراین با حوزه گذشته تفاوت دارد. چیزهایی که عرض شد، به عنوان آسیب یا از دست دادن فرصت باید مد نظر قرار گیرد. ما باید بنشینیم و راهکاری مناسبی بیابیم تا این مشکلات یا آسیب ها را بر طرف سازیم .
آیا مدیریت حوزه در این زمینه برای اساتید برنامه خاصی دارد؟
ما در سطح کلان حوزه، هنوز به این ساختار لازم نرسیده ایم؛ البته در شورای عالی حوزه و جلسات کارشناسی که با شرکت اعضای محترم شورای عالی برگزار می شود، درباره این مسائل گفت و گو و تبادل نظر می کنیم. در آنجا مسائل مختلفی در عرصه های گونه گون مطرح می شود که یکی از آنها همین مسئله است. در حقیقت این مسائل آسیب هایی است که باید به آن رسیدگی کنیم. برای مثال نکته ای که ممکن است ناظران بیرونی به عنوان نقد حوزه از آن استفاده کنند این است که در گذشته که مدارس تحت برنامه وجود نداشت، افرادی که استعداد تدریس داشتند، از همان روزهای نخست فرصت و زمینه تدریس را برای خود فراهم می کردند؛ یعنی یک استاد نخست با دو، ده نفر، ۲۰ نفر شاگرد کار تدریس را شروع می کرد و آرام آرام رشد می کرد؛ یعنی به تناسب قابلیت استاد، زمینه برای رشد و بالندگی وی فراهم بود؛ طبیعتا این استاد پس از مدتی، کرسی تدریس گرمی داشت؛ اما در حال حاضر مدارس به دلیل محدودیت هایی که دارند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 