پاورپوینت کامل حوزه های علمیه خواهران رسالت ها و سیاست ها ۷۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حوزه های علمیه خواهران رسالت ها و سیاست ها ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حوزه های علمیه خواهران رسالت ها و سیاست ها ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حوزه های علمیه خواهران رسالت ها و سیاست ها ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

بی تردید حوزه های علمیه در طول تاریخ حیات خود پرونده درخشانی از خود به جا گذاشته اند، که استمرار فکر و عمل دینی، مرهون تلاش بی وقفه مراجع عظام، محققین و مبلّغان حوزه های علمی است.

در این میان، اگرچه بانوان در اغلب زمان ها از فیوضات الهی و علمی حوزه ها برخوردار بوده و مستقیم و غیر مستقیم مخاطب ندای الهام بخش پیام آوران دینی قرار داشته اند، لیکن به دلایل مختلف، ایجاد حوزه های علمیه خواهران ضرورت یافت که بدین منظور در نیمه اول دهه ۶۰ هجری شمسی، حوزه علمیه خواهران به صورت مدرسه ای و رسمی در قم گشایش یافت.

گفتنی است که در طول تاریخ و بویژه در بیوت عالمان دینی، دختران آگاه و با فضیلتی بودند که برخی علوم رایج حوزه های علمی را از پدران دانشمند خود فرا گرفتند که نام و عدد آنها در تاریخ ما ثبت است.

ایجاد حوزه های علمی خواهران در زمان مذکور، بر مبنای گسترش تحصیلات دینی خواهران و نیز هدفمند ساختن آن صورت گرفت. از این رو بدیهی است که حوزه های علمیه خواهران از جهات مختلفی به گسترش دینداری کمک می کنند، که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف: ارتقای دانش و دینداری خواهرانی که وارد حوزه ها می شوند؛

ب: ترویج دانش دینی در میان بانوان به طور مستقیم و بوسیله مبلّغان زن با اتکای بر نیازها و تجارب زنان؛

ج: گسترش دینداری در خانواده ها به اتکای مادران و خواهران متدینی که یا در حوزه ها تحصیل کرده اند و یا بوسیله مبلغان زن ارشاد شده اند.

نتایج مذکور در جای خود در خور توجه است، لیکن مسلّم است که با رشد جوامع و پیچیده تر شدن اوضاع و ارتباطات زندگی انسانی و پیشرفت علوم و کنش آنها در یکدیگر،… لازم است تا در برخی از امور حوزه های علمیه خواهران نیز بازنگری جدی ای صورت گیرد. به طور قطع هرگونه بازنگری نباید ماده اصلی حوزه های علمی را به عنوان مرکز تحقق و انتشار علوم اسلامی تغییر دهد، لذا تحوّل خواهی در این مرحله با هدف بهینه سازی توان عظیمی است که در مدرسه های علمیه وجود دارد و تفکیک میان امور اصیل و غیر قابل تغییر حوزوی و مسائلی که تحوّل در آنها صورت می پذیرد از مهم ترین و اساسی ترین اصول در این باره است. بنابراین اگر به نظر برسد که توان پاسخگویی حوزه های علمیه به نیازهای دینی مردم در سطوح مختلف آن از سطح اجتهاد تا سطوح پایین تر کمتر شده است باید مواضع آسیب را شناسایی و در همان

موارد، تحول لازم را ایجاد نمود، که در این راستا حوزه ها توانمندتر خواهند شد، نه آنکه در فرآیند تغییر، امتیازات پیشین خود را نیز به نام تحول گرایی از دست بدهند. به هر حال درباره مدارس علمی خواهران باید اذعان کرد که علی رغم توجه عظیم امام راحل (رحمه الله علیه) و خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری (دام ظله العالی)، مسیر طولانی تری برای بهینه سازی در پیش رو دارند و عطف توجه به این حوزه با تأکید بر جایگاه زنان در فرهنگ سازی از ضرورت مضاعفی برخوردار است. بدین منظور بحث حوزه های علمی خواهران را در محورهایی چند پی می گیریم:

۱. آموزش

۱۱. اهداف آموزشی

هدف گذاری، به جهت تأثیر قابل توجه اش بر عناوین و مواد درسی و نیز طول تحصیل و روش های تحصیلی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف گذاری بر تحصیلات حوزوی خواهران از یک سو باید برگزاره های اصلی دینی درباره اولویت های زندگی زنان و از سوی دیگر بر واقعیت های زندگی و مقتضیات تحصیل حوزوی مبتنی شوند.

ازدواج بهنگام، همسری شایسته و مادری دلسوز از اولویت های مهّم زندگی زنان هستند. اگر از این واقعیت تلخ بگذریم که کمتر کسی به ضرورت های زندگی مردان و اولویت امر پدری و همسری شایسته برای آنان در طراحی الگوهای تحصیلی و کاری توجه کرده است، باید گفت که امر مادری خطیرتر و اهمیت زنان شایسته به عنوان همسر مهمتر بوده که قرآن کریم بر آن تأکید خاص روا داشته است.(۱)

با این وصف، تحصیلات حوزوی که نسبت به امور اساسی زندگی نمی تواند و نباید بی توجه باشد، اهداف خود را به صورتی قرار می دهد که از حیث مواد و متون و طول مدت تحصیلات، مقتضی صدمه زدن به اولویت های فوق نباشد. از سوی دیگر روشن است که نیازهایی در طول زمان، باعث پیدایش حوزه های علمیه خواهران شده و این نیازها در سطوح متفاوت و مختلفی قرار دارند. یکی از نیازها که در هرم دانش حوزوی در رأس قرار دارد اجتهاد است. اگرچه نمی خواهیم به هیچ وجه مدعی شویم که زنان مجتهد حتماً نیازی را بر می آورند که مردان مجتهد از برآوردن آن عاجزند، لیکن می توان احتمال قوی داد که با وجود دسته عظیمی از احکام اسلامی مربوط به زنان، وجود زنان خبره و فقیه، توان مسئله شناسی های فقه زنان را افزایش می دهد. از سوی دیگر احکام اسلامی منحصر در فقه نیست و قدرت اجتهادی یک بانوی فقیه در فهم مسائل اسلامی، در حوزه اخلاق و عقاید نیز به گسترش این علوم در جامعه زنان، به ویژه در جامعه علمی دینی به طور عام کمک شایانی می رساند. وجود اسلام شناسان متخصصی از میان زنان، راه را بر اظهار نظرهای ناصواب و تفاسیر نابجا از مفاهیم اسلامی، به ویژه در محافل زنانه سدّ می نماید. و مهم تر از همه اینکه تضعیف سطح اجتهاد چه در میان مردان و چه در میان زنان، از بالندگی و نشاط علمی حوزه ها کاسته و تلاش علمی از تعمیق، و تهذیب اخلاقی را از طراوت دور می سازد؛ زیرا تصویر قلّه های رفیع مدارج علمی، همیشه چراغ راه فرهیختگان بوده و باعث استواری برنامه های آموزشی در بخشی از حوزه می گردد که این استواری نیز به نوبه خود باعث جذب استعدادهای درخشان به مدارس علمی خواهد شد.

نیاز مهم دیگر تبادل علمی کافی بین حوزه های علمی خواهران و نیازهای فرهنگی، علمی و اجرایی کشور است. امروزه مسائل بی شماری حداقل در حوزه زنان و خانواده وجود دارد، که باید در کالبد دینی قرار گیرند. و کارشناسی کردن این مسائل نیازمند آگاهی میان رشته ای است که اگر این مسئله نیز در اهداف حوزه های علمیه قرار داده شود، تأثیر قابل توجهی در روند درسی و تحقیقاتی آنها خواهد داشت. از این رو تفاوت بسیاری وجود خواهد داشت میان وضعیتی که طلاب علوم دینی بدور از نیازهای نظام اسلامی به تحصیل بپردازند با وضعیتی که آنان خود را مسئول احتیاجات نظام اسلامی دانسته و خود را برای خدمت رسانی به اساس ولایت آماده سازند. روشن است که تحولات پیش آمده در زندگی زنان باعث ایجاد تحولات عظیم در خانواده و سپس اجتماع خواهد شد، که اگر سمت و سوی این تحولات به سوی غربی سازی و خواسته یا ناخواسته در چهارچوب مفاهیم یا اهداف لیبرالیستی باشد، دیری نخواهد پایید که بسترهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از چهارچوب های دینی عاری خواهند شد و آنگاه است که اسلامیزه کردن فضای پیش آمده برای هیچ مبلغ مرد یا زنی ممکن نخواهد بود. بر این اساس رسالت حوزه های علمیه خواهران نسبت به این امر مهم تر است.

۱۲. رشته ها و شیوه های تحصیلی

به دنبال هدف گذاری های بجا و شایسته در حوزه های علمی خواهران، رشته های تحصیلی متعددی نیز ضرورت می یابند. از این رو بر گزاری مقاطع تحصیلی علمی تکمیلی با برگزاری رشته های متنوع درسی در این حوزه ها شایسته تقدیر و ستودنی است، اما متأسفانه در کنار این حرکت مبارک چند ضعف جدی نیز به چشم می خورد:

اول اینکه به موازات اهمیت دادن به رشته هایی غیر از فقه و اصول، این رشته (فقه و اصول) در حوزه های علمی خواهران مورد کم مهری قرار گرفته که این مسئله اگر چه خود تابع عدم هدف گذاری صحیح درباره تحصیلات حوزوی خواهران است؛ لیکن نباید از این مهم نیز غفلت کرد که اصولاً رشته فقه و اصول یک رشته دیر بازده، و مبنای مهم در اسلام شناسی و ماهیتاً مرتبط با هدف اجتهاد است که متأسفانه این رشته در حوزه های علمیه خواهران قربانی اموری چند شده که عبارتند از:

الف: سطحی نگری درباره فوائد اجتهاد در حوزه های علمیه خواهران؛

ب: مدرک گرایی، که البته دامنگیر سایر رشته ها با میزان آسیب کمتر نیز هست؛

ج: عدم آسیب شناسی کافی درباره مشکلات ناشی از تحصیل خواهران.

راجع به مورد اخیر توضیح این نکته لازم و ضروری است که متأسفانه گاهی مشکلاتی نظیر اختلافات خانوادگی در زندگی طلاب، عدم مهارت کافی دختران در جمع بین زندگی تحصیلی و زندگی خانوادگی که زاییده عصر جدید بوده و ارتباط جوهری با تحصیلات حوزوی ندارد و حتی مشکلات شوهران در حل مسائل روزمره زندگی زناشویی همه اموری هستند که باعث عدم پرداختن دقیق و ممحض شدن خواهران در رشته فقه و اصول می شود.

البته چنین مشکلاتی را در هر قشری می توان جستجو کرد، لیکن این مسائل مهمترین بهانه برای تضعیف تحصیلات طولانی مدت خواهران حوزوی بخصوص در رشته فقه و اصول تلقی شده اند.

با وجود آنکه مسائل فوق مشکلاتی عینی و در خور توجه هستند، لیکن این مسائل هیچگاه مانع از آن نخواهد شد که طلاب به دروس خود، به خصوص در باب فقه و اصول اهمیت ندهند و ما نشنیده ایم که کارشناسان با قاطعیت، مسائلی از این دست را بر عهده مواد درسی یا رشته تحصیلی افراد تحصیل کرده و رشته های دانشگاهی نهاده و به این دلیل متقاضی ساده سازی و هدم ماده اصلی این علوم باشند. بنابراین گزینه صحیح تر این است که با اذعان به تأثیر ایمان و اخلاق زوجین در روابط زنا شویی، آسیب های رفتاری دو زوجِ تحصیل کرده شناخته شود، آنگاه آگاهی لازم در این خصوص در اختیار آنان نهاده شود، تا به طور اغراق آمیزی مشکل را بر عهده تحصیل کردگی بانوان طلبه قرار ندهیم.

نکته دوم در رابطه با دیگر رشته های تحصیلی است. در حوزه های برادران غالباً کسانی که رشته های غیر فقه و اصول را می گذرانند به طور مرسوم تحصیلات خود را حداقل تا پایان سطح، یعنی اتمام کفایتین ادامه می دهند.

بدیهی است که آگاهی از قواعد و مباحث مهمی که در دوره سطح خوانده و تمرین می شوند، توان قابل توجهی در فهم بخشی مهم از شریعت را در اختیار آنان قرار می دهد، که در این میان پیگیری تخصصی رشته های دیگر؛ مانند تفسیر، کلام و فلسفه، توانایی آنها را مضاعف می نماید. این در حالی است که در حوزه های علمیه خواهران طلاب با پایان یافتن دوره های عمومی وارد بخش های تخصصی می شوند، در صورتی که توان فقهی و اصولی آنان کافی نیست. البته درست است که تخصصی شدن رشته ها، بویژه با محدودیت های خواهران پیامد فوق را به دنبال دارد، ولی این مسئله نتایج نه چندان مطلوبِ شیوه مذکور را توجیه نمی کند. بنابراین اگر چه مدت زمان زیادی از رشته بندی در حوزه نمی گذرد، ولی کمتر دیده شده که سبک مزبور، محققین توانمندی را در این رشته ها تربیت کرده باشد. به عبارت دیگر محققان حرفه ای حتی در رشته های غیر فقه و اصول در حوزه کسانی اند که مقدار متنابهی از فقه و اصول را خوانده باشند.

نکته سوم مربوط به شیوه های تحصیلی است. متأسفانه در حوزه های علمی خواهران شیوه گویندگی استاد و شنوندگی محض شاگرد و رابطه یک طرفه القاء علم بیشتر به چشم می خورد. گفتنی است که تذکر این مهم به معنای نادیده گرفتن ضرورت شنودن و شاگردی کردن نیست، ولی برای خارج شدن روند فهم از بساطت، تداوم تأثیر متقابل استاد و شاگرد، ورزیدگی ذهن که خود تمرینی برای فهمی اجتهادی در هر موضوعی است، نیازمند ایجاد تحولی جدی در این شیوه هستیم.

طلاب محترم در حالی با این شیوه خو می گیرند که وقتی وارد جامعه می شوند با مقاومت ذهنی تعدادی از افراد در پذیرش مفاد دین مواجه می شوند که در این شرایط نیز حتی عده ای از خود طلاب این نتیجه ناروا را می گیرند که شا