پاورپوینت کامل مدیریت تحول در حوزه های علمیه با رویکرد به ساختار حوزهدر بیانات حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رئیس مرکز پژوهش های صدا و سیما ۷۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدیریت تحول در حوزه های علمیه با رویکرد به ساختار حوزهدر بیانات حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رئیس مرکز پژوهش های صدا و سیما ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت تحول در حوزه های علمیه با رویکرد به ساختار حوزهدر بیانات حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رئیس مرکز پژوهش های صدا و سیما ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت تحول در حوزه های علمیه با رویکرد به ساختار حوزهدر بیانات حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رئیس مرکز پژوهش های صدا و سیما ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۵

باید سه مقوله را در «بخش دانشی» مورد توجه قرار داد:

اول: چشم انداز نسبت به آینده که بدانیم مثلا در بیست یا پنجاه سال آینده باید کجا باشیم و هدف چیست؟

دوم: باید تعریفی در این رابطه ارائه کنیم

سوم: داشتن دانش مدیریت تحول.

این سه مقوله یعنی چشم انداز، ارائه تعریف و دارا بودن دانش تحول، رکن می باشند. در دانش تحول به ویژه دارابودن مدیریت راهبردی، مهم است که چهار مسئله در ابتدا شناخته شود در واقع بازگشت می کند به اطلاعات کافی از محیط و محیط نیز می تواند پیرامونی و درونی باشد.

بخش دوم تحول، بحث های «روحی و روانی» است، یعنی شاخصه های روحی و روانی در بحث مدیریت تحول چیست؟ طبیعی است که تحول نیاز به اموری در این رابطه دارد که می توان به این امور اشاره کرد:

اول همت عالی؛ زیرا می خواهد چیزی را که نیست ایجاد نماید که مستلزم ایجاد تغییرات است، البته حفظ وضع موجود خیلی آسان است. . پس تحول نیازمند همت عالی است. مهم این است که انسان فرق میان رهبری رسیدن به آرمان ها و اداره کردن برای حفظ شرایط موجود را بشناسد. خیلی افراد مدیر هستند و می توانند همین وضع موجود را خوب اداره کنند تا آب از آب تکان نخورد و هیچ کس ناراحت و گلایه ای از وضع موجود نداشته باشد، چون مردم به وضع موجود عادت دارند و پذیرش و حفظ آن برای آنها آسان است، ولی آنچه مشکل است تغییر و جابه جایی است و همه به نوعی می ترسند و هراس دارند و از تغییر و جابه جایی گریزانند، زیرا نمی دانند چه خواهد شد و ترس از این دارند که همین مزایای فعلی خودشان را هم از دست بدهند. البته این ترس و واهمه در همه جا هست و مختص حوزه علمیه نیست.

در مسائل مدیریتی این گونه است که وضع فعلی وضع آشناست و وضع آینده که می خواهد تغییر کند، وضع غریب است و به گونه ای وحشت از این وضع وجود دارد. پس در درجه اول مدیریت عالی، همت بالا می خواهد.

دوم عزت؛ عزت نفوذناپذیر است و نیازمند قاطعیت در تصمیم گیری ها است.

سوم قدرت غلبه بر شرایط غالب؛ زیرا تحول یعنی قدرت ایستادن در برابر شرایط غالب و شرایط غالب، اغلب اوقات همراه وضع فعلی است و از آن حمایت می کند.

چهارم شجاعت برخورد با مشکلات؛ حتما در تحول، مشکلات بیشتر از وضع موجود است.

پنجم سعه صدر و تحمل بالا در برابر انتقادات؛ زیرا در تحول، انتقاد زیاد خواهد شد. مدیری که سر و صدا پیرامون او نباشد معلوم است که به گونه ای دارد وضع موجود را فقط حفظ می کند. البته نمی گویم بابد این گونه باشد، ولی این یک نشانه است و این اتفاق طبیعتا می افتد. وقتی سرو صدا شود معلوم است که تغییراتی دارد رخ می دهد، هر چند همیشه این تغییرات خوب نیست و باید در جای خودش و با ملاک های خودش ارزیابی شود. البته از جهت سلبی از آن طرف قضیه می توان نتیجه گرفت که اگر هیچ سرو صدایی در یک مدیریت پیدا نشود، معلوم است که هیچ کار مهمی انجام نمی گیرد، بلکه فقط وضع موجود را حفظ کرده است.

ششم آمادگی برای ساختار شکنی؛ یعنی آمادگی روحی و توان این کار را داشته باشد. بعضی ها جرأت این کار را ندارند تا ساختار شکنی کنند.

هفتم جمع گرایی در مقام تصمیم گیری؛ روحیه جمع گرایی کمک می کند تا امکان تحول به وجود بیاید و در غیر این صورت اگر به صورت فردی وانفرادی عمل کند، مشکلات آن بیشتر و توفیق آن کمتر خواهد بود.

دسته سوم مدیریت تحول، «شاخصه های کنشی و رفتاری» است که در مقام عمل چه کارهایی را باید انجام داد؟ از جمله می توان به این موارد اشاره کرد:

اول: باید هدفمند بود و هدف همان بحث آرمان هاست.

دوم: اینکه قاطعیت لازم است، یعنی در مقام اجرا و عمل قاطع باید بود و تزلزل نباید داشت و ثبات قدم در طی مسیری که مشخص شده داشت.

سوم: نظم.

چهارم: داشتن برنامه.

پنجم: هدایت گری است، یعنی نه اینکه صرفا اداره و مدیریت باشد. هدایت گری مباحث زیادی دارد که چگونه بتوان رهبری کرد و لازمه آن رهبری انسانی است نه رهبری بروکراتیک. این بحث هم خیلی لوازم دارد.

ششم: نظارت.

هفتم: ارزیابی مستمر.

هشتم اصلاح مستمر روش ها. منظور از مستمر این است که هر روشی که شما برگزینید چون معصوم نیستید این روش حتما نواقصی دارد و حتما تا یک اندازه ای کارآیی دارد و برای آینده و زمان دوم باید روش را اصلاح کرد و روش بهتر را جایگزین کرد. در تجربه بشری به طور کلی ثابت شده است که همواره می شود اصلاح روش کرد. و همواره می شود بهتر از گذشته عمل کرد و در همه زمینه ها اینگونه است، از جمله این مدیریت ها است که اصلاح مستمر بینش ها هم لازم است و فقط بحث روش ها نیست، بلکه بینش ها نیز لازم است اصلاح شود که هم در بدنه مدیریتی است و هم در آنهایی که مدیریت می شوند وجود دارد. اینجاست که بر مدیران لازم است با زیر مجموعه های خودشان گفت وگوهایی داشته باشند، البته در بحث مدیریتی می گویند که شما سعی کنید بینش مدیریتی خودتان را به دیگران هم منتقل کنید که آنها هم همراه و هم فکر شما شوند و اگر بینش شما هم نقصی دارد آن را اصلاح کنید. اگر بینش مدیران عالی حوزه هم نقصی دارد، باید اصلاح شود. اینگونه نیست که بگوییم که بینش خوب است و همان را تا آخر حفظ کنیم، بلکه همیشه باید آن را اصلاح کنیم.

مطلب دیگر، اصلاح مستمر رفتار سازمانی است؛ از جمله اصلاح در لوازم عملی است. این بحث تا حدودی اشاره به شاخص های یک مدیریت تحول گرا است.

فرصت های محیطی

فکر می کنم قبل از این که وارد این بحث شوم نکته ای لازم است عرض کنم و آن اینکه امروز برای هر تصمیم گیری نیازمند به تحقیق هستیم، اگر اینگونه باشد تحولات پایدارتر و عالمانه و بی آسیب تر پیش خواهد رفت. اما در مورد تحلیل محیط حوزه، معمولاً ابتدا باید به تحلیل محیط درونی پرداخت، ولی من ابتدا به بحث محیط پیرامونی می پردازم. در محیط پیرامونی دو بخش باید مورد بررسی قرار گیرد: فرصت ها و تهدیدها. فرصت ها به این معنا است که به مجموعه آنچه که پیرامون حوزه است، باید پرداخته شود، مثلا حوزه علمیه قم را اگر در نظر بگیریم در مورد محیط شهر قم که همجواری حضرت معصومه سلام الله علیها است. حوزه علمیه قم نسبت به ایران، جایگاه قم در ایران چگونه است؟ و جایگاه حوزه علمیه در ایران به چه صورتی می باشد. نسبت حوزه با انقلاب و سایر نهادها، دانشگاه ها و غیره و نیز در سطح جهانی فرصت هایی که در جهان برای حوزه وجود دارد. همه اینها قابل بررسی است، ولی نمی خواهم همه فرصت ها و تهدیدها را بحث کنم و توجه دارید که فقط با نگاه به بحث ساختار مدیریت و آن هم مدیریت تحول گرا است، یعنی جنبه های فراوان دیگری از فرصت ها و تهدیدها وجود دارد که اصلا وارد آن نمی شویم فقط جنبه های مربوط به مسئله مدیریت تحول گرا را بحث می کنیم و آن هم بیشتر جنبه های ساختاری مد نظر است، اما فرصت هایی که وجود دارد عبارتند از:

۱. رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری؛ این یک فرصت جدی است، هدایت های ایشان و کمک هایی که می توانند بکنند و آگاهی ایشان، هم از مجموعه های درون حوزه و هم بیرون از حوزه. مجموعه کمک های رهبری یک امکان بسیار وسیعی برای حوزه علمیه است، که اگر به موقع و به جا از آن استفاده بشود، بیش از آنچه که الان بروز کرده است قابلیت بروز دارد. این مقدار که تا کنون رخ داده، به خاطر این است که ایشان جنبه رهبری را اداره می کنند. اگر حوزه فعال تر برخورد کرده بود، یعنی حدود ده سال پیش که ایشان سفری به قم داشتند اگر آن فرمایشات یک مقدار در حوزه تحول ایجاد کرده بود کار بیشتری صورت می گرفت، امروز ما شاهد فرمایشات و راهگشایی های بیشتری بودیم و خیلی جلوتر بودیم. این امر خودش یک فرصت است منظور من بیشتر در مورد فرصت بودن آن است و می خواهم تأکید کنم که قابل استفاده است.

۲. انقلاب اسلامی؛ فرصت بسیار مهمی را برای حوزه های علمیه ایجاد کرده است که شناخته شده و نیازی به توضیح ندارد و باید قدر این انقلاب را دانست و از این فرصتی که ایجاد شده است استفاده کرد. تأثیری که این انقلاب بر سایر عوامل داشته است نیز قابل توجه است.

۳. گرایش و اقبال عمومی مردم به خصوص در داخل کشور به حوزه ها است .

۴. گرایش جهانی مردم و عالم، چه مسلمانان و چه غیر مسلمان به حوزه ها است و این فرصت بسیار عظیمی است که بتوانیم خودمان را به روز کنیم و نیازها را شناسایی و پاسخ گویی خوبی داشته باشیم.

۵. آمادگی و انتظار برای شنیدن پیام حوزه؛ این آمادگی امروز وجود دارد و بعد از انقلاب اسلامی خیلی جدی بوجود آمد، ولی در گذشته این آمادگی نبود.

رئیس مرکز پژوهش های صدا و سیما خاطر نشان کرد: بعضی از علما در گذشته به دنبال این بودند یک ساعت از رادیو در اختیارشان باشد تا صبحت های خودشان را از این کانال به مردم انتقال دهند، می گفتند اگر روزانه یک ساعت رادیو در اختیار ما باشد چه ها خواهیم کرد. اکنون رادیو معارف در اختیار حوزویان و علما است که ساعت های فراوانی در تمام سال در اختیار ایشان است و می توانند استفاده کنند و فقط این نیست، بلکه بلندگوهای فراوان دیگری وجود دارد که در اختیار حوزه قرار گرفته است.

۶. همراهی و مساعدت دولت با حوزه ها؛ این همراهی می تواند قابلیت های فراوانی داشته باشد که متأسفانه ما تقریبا استفاده نمی کنیم، زیرا فقط در این عدم استفاده یک مبنا داریم و اینکه حوزه نباید دولتی بشود. این مبنا خیلی قابل تفسیر است. بنده هم می گویم حوزه اصلاً نباید دولتی شود، ولی معنای آن این نیست که از این همه امکانات که در دولت است استفاده نکنیم. این دولت جمهوری اسلامی است و دولت بیگانه نیست و دولت شاهنشاهی نیست. اگر ما بیاییم سد ورود فضاهای برون حوزوی به درون حوزه را برداریم و فضاهای بیرون حوزوی را درون حوزه بکنیم، خیلی می توانیم بهره برداری فراوانی داشته باشیم و این شدنی است و راه هم دارد. ما از ترس تسلط نیروهای غیر حوزوی بر حوزه باب همه چیز را به روی خودمان بسته ایم؛ در حالی که نظام جمهوری اسلامی از برکات حوزه استفاده می کند. حوزه های علمیه تمام سرمایه های خودش را که سرمایه های شاید زیادی به لحاظ کمی نبوده، ولی به لحاظ کیفی بسیار ارزشمند بوده، از بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری گرفته تا دیگر بزرگان که وارد نظام شدند و در بدنه نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند، سرمایه هایی بودند که مجانی در خدمت نظام و دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. امروز هم حوزه ها دارند سرمایه گذاری می کنند و نیرو تربیت می نمایند و مجانی در اختیار جامعه قرار می دهند. پس جامعه و دولت وظیفه دارد. چنان که دولت، این همه سرمایه گذاری برای دانشگاه ها و جاهای دیگر می کند تا نیروی انسانی مورد نیازش را تربیت کند، حوزه ها به مراتب کار آمدیشان بیشتر است. به این جهت که یک طلبه در هر جایی که قرار می گیرد، آثار و برکات زیادی برای خود نظام دارد و آثاری برای حفظ نظام دارد؛ حال که حوزه این همه حامیان نظام تربیت می کند و ایدئولوک هایی را برای نظام تربیت می نماید و مربیانی که در جاهای مختلف مورد نیاز نظام است حوزه آن را تأمین می کند، آیا نظام وظیفه ای ندارد؟ آیا سرمایه گذاری به حد کافی در اینجا نباید داشته

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.