پاورپوینت کامل زی طلبگی;هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زی طلبگی;هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زی طلبگی;هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زی طلبگی;هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :
۶
اشاره
رفتار اجتماعی حوزویان از دو دیدگاه و منظر واجد اهمیت فراوان است. از یک منظر رفتار اجتماعی حوزویان معیار و سنجه آموخته های نظری و تلاش های تئوریک در حوزه اخلاق است تا میزان و قابلیت انطباق آموزه های نظری درعمل تعیین گردد.
از منظری دیگر، جامعه الگوی اعلا و اسوه حسنه خود را در رفتار و عمل اجتماعی این قشر جستجو می کند. لذا هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان ضرورت می یابد.
با این نگاه، مجله پگاه حوزه فصل جدیدی را گشوده تا دستاوردهای نظری و تلاش فکری همفکران و هم اندیشان را در معرض دید و نقد خوانندگان خود قرار دهد.
از این رو، سعی می شود از این شماره مقالات و مطالب متنوعی در باب اخلاق و هنجارهای اخلاقی حوزه تقدیم خوانندگان گردد.
***
حوزه های علمیه بر روی نوار بلند تاریخ با تربیت عالمان ربانی، نخبگان فرهنگی اسلامی و محققان روحانی، پیوند جوامع انسانی را با معارف حیات بخش آسمانی حفظ کرده آوای ملکوتی انبیا و پیام انسان ساز محمدی (ص) را به تاریخ رسانده اند و عالمان دین در طول تاریخ لابلای این همه آوا و غوغا و این همه فراخوان و دعوا، پژواک سخن هدایت شده و با ایثار خون و حیات خویش پیام قدسی سلسله پیامبران را به بشریت رسانده و واسطه انتقال پیام خدا به انسان بوداند.
طلبه نیز به عنوان متعلم در مسیر نجات و سخنگوی معارف اسلامی می آموزد تا بداند، عمل کند، برساند و در راه تحققش بکوشد. طلبه پاسدار جریان آسمانی وحی در هیاهوی دنیای مادی است و طلبگی آغاز قدم نهادن در راه بلندی که همه پیام آوران الهی در آن حضور داشته اند.
طلبه مبلغ آموزه های دینی است و وظیفه دارد قواعد عمل دینی و سلوک پسندیده معنوی را به دیگران بیاموزد. طلبه هم باید خودش قاعده مند عمل کند و دفاع روشنی از شیوه و سیره خود داشته باشد و هم از آنجا که آموزگار رفتار است باید در بیان قواعد رفتار به دیگران موفق و کارآزموده باشد.
بخش عمده ای از ارتباط طلبه با مردم حول توصیه های رفتاری و قضاوت درباره حسن و قبح افعال است. شاید حدود نیمی از سخن عالمان دین به حوزه عمل مربوط است و هم سنگ آن نیمه دیگر که به حوزه ایمان و عقاید مربوط است، اهمیت و ارزش دارد. دو دانش گسترده فقه و اخلاق در تلاش برای ارائه همین قواعد است.
در دنیای پیچیده و پرارتباط امروز که طلبه، نه در کنج حجرات، بلکه در صحن علنی جامعه حضور و ظهور دارد و رفتار او زیر نگاه کنجکاوانه و تیزبین مردم قرار گرفته و انتظارات بی شماری از او رقم خورده است، طلبه باید به خوبی منطق عمل خود را بداند و در رفتارهای ظاهر و باطن خود به فرمول های متین و قواعد ماندگار و مستحکم استناد کند. توصیه های بدون پشتوانه و باید و نبایدهای بدون دلیل، تنها برای عمل تعبدی کافی است، اما برای بقا در تهاجم اندیشه های مخالف و مقاومت در برابر سیل آموزه های بیگانه نیاز به دفاع عقلانی و منطق پشتیبان دارد.
از گلایه های عام طلاب این است که در معرض ارشادات متضاد یا الگوهای متفاوت قرار می گیرند و هیچ فرمول روشنی برای حل معادله عمل و معمای تعارض و تضاد بر ایشان عرضه نمی شود. پاره ای از درس های اخلاق صرفا مشتی سفارش های پدرانه است که در آن اجتهاد عمل آموخته نمی شود و اگر طلبه در بیش از یکی از این درس ها حضور یابد یا خبر از محتوای آن ها بگیرد دچار سرگردانی عملی می شود. بی تردید بسیاری از اختلاف نظرها، توصیه های متضاد یا ارشادات متعارض مبتنی بر بی دقتی در مبانی است. اگر بتوان ادله هر یک از توصیه ها را به روشنی و بدون لکنت بیان کرد، زمینه اختلاف نظر، کج فهمی و سوء تفاهم از بین می رود، اما اگر توصیه کنندگان خود را ملزم به تبیین دقیق توصیه های خود ندانند تلاش لازم برای دقت در مقدمات را به خرج نمی دهند و زمینه اختلاف نظر را بیشتر می کنند. بسیاری از مشکلات عملی ناشی از ناآگاهی و روشن نبودن ابعاد نظری مسأله است. از این رو شناخت عمیق هنجارهای حاکم بر رفتار یک نیاز اساسی است. به علاوه وقتی توصیه ها با دلیل و منطق همراه می شوند ناخودآگاه شیوه اندیشیدن و داوری میان اقوال و آرای متنوع آموزش داده می شود. امروزه باید و نبایدهای بدون دلیل، نه طلبه و نه جامعه را اقناع نمی کند. شناخت مبنای عمل لازم است و طلبه باید در قواعد عمل مجتهد شود.
لذا فصل جدیدی که پیش روی خوانندگان گرامی مجله گشوده شده، در تلاش برای کشف قواعد رفتار ظاهری طلبه از گفتگوهای عینی و چالش های فراگیر آغاز کرده و کوشش خواهد کرد، از بنیادهای نظری و مبانی فکری غفلت نورزد.
زی طلبگی و پرسش ها از مفاهیم و مصادیق آن
سوءال از چگونگی زیّ طلبه، مصادیق متنوعی می تواند داشته باشد. طلبه برای تنظیم مناسبات ظاهری خود با اجتماع باید در باره چگونگی لباس و ظواهر خود، اجازه حضور در اماکن خاص، میزان و چگونگی مصرف، سطح دارایی، و نوع رفتارهای خود، قواعد و احکام روشنی در اختیار داشته باشد.
۱. سر و وضع ظاهری: روشن ترین مصادیق زیّ طلبگی سر و وضع ظاهری او است. اینکه طلبه با چه هیئت ظاهری نمایان گردد و از چه اموری پرهیز کند، در پاره ای موارد محل گفت و گو است و برخی از مصادیق آن نیاز به تذکر ویژه دارد. سر و وضع ظاهری شامل: لباس، آرایش سر و صورت، تمیزی بدن، بهداشت فردی، و انتظام امور شخصی و محیط پیرامون می شود.
۲. حضور در اماکن: یکی از جلوه های ظاهری طلبه که باید در زیّ طلبگی مورد بحث قرار گیرد، حضور او در مکان های خاص است. جواز یا شایستگی حضور در پاره ای از اماکن (مانند مسجد) یا عدم حضور در پاره ای دیگر (مانند میکده) محل تردید نیست. اما از جمله جلوه های اجتماعی طلبه حضور در اماکنی مانند پارک، شهر بازی، سیرک، باغ وحش، طبیعت، کنار دریا، سینما، کنسرت موسیقی، تالار عروسی، مجالس جشن و شادی، رستوران، ساندویچی، گیم نت، ورزشگاه، استخر، کلیسا و عبادتگاه سایر ادیان و مذاهب، بازارهای خاص، مهمانی ها و … است. شایستگی یا ناشایستگی این گونه حضورها گاهی محل سوءال قرار می گیرد.
۳. دارایی، مخارج و سطح زندگی: دارایی ها و متعلقات وابسته به هرکس به نوعی دنباله وجود او به شمار می رود و به پای او نوشته می شود. گویی از شمار جلوه های ظاهری آدمی همین اشیای وابسته به او است که نشان از ذوق و انتخاب و صلاحیت، و گاهی بزرگی و افتخار شخص دارد. این امور به دو دسته مهم تقسیم می شود:
دسته اول، اقلام سرمایه ای که استفاده از آن با فرض بقای عین آن است. مانند یخچال، خانه، ماشین، مبل، لوستر، فرش، کامپیوتر، ظرف، لباس، تلفن همراه و …
دسته دوم اقلام مصرفی که استفاده از آن به استهلاک عین آن می انجامد. مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها، برخی از نوشت افزارها (از قبیل قلم، پاک کن و دفتر) و مواد بهداشتی (از قبیل عطر، خمیر دندان، دستمال کاغذی، صابون، شامپو)
اینکه طلبه دارایی های خود را در چه حدی تنظیم کند و کدام یک از انواع مصادیق آن را به مالکیت گیرد دست کم در مواردی محل گفت و گو است.
۴. رفتارها: رفتارهای ظاهری طلبه نیز با اندکی توسع در لغت از مصادیق زیّ هستند. بدون تردید انسان با رفتارهای اجتماعی، خود را می نمایاند و باطن خود را آشکار می سازد. در باره جواز اخلاقی پاره ای از این رفتارها برای طلبه می توان تأمل داشت.
۵. عنوان و مدرک تحصیلی: با توجه به این که در دنیای امروز عنوان و مدرک تحصیلی هر کس، نوع تلقی دیگران از او را شکل می دهد و نگاه مردم به او را متحول می سازد، بی مناسبت نیست که از این مصداق نیز سخنی به میان آید. آیا طلبه موظف است به دنبال عنوان و مدرکی باشد و اعتبار خود را در میان مردم بیشتر گرداند؟ آیا طلبه باید نوع نگاه دیگران و اعتماد آنان را به خود تنظیم کند؟
۶. کارکردن: اشتغال طلبه برخی از فعالیت های جانبی جهت تأمین معاش و رفع مشکلات اقتصادی محل تردید است. آیا طلبه در حاشیه فعالیت تحصیلی خود می تواند به هر کاری بپردازد؟
بنابراین آنچه مد نظر می باشد، رفتارها و جلوه های ظاهری طلبه و کشف احکام این موضوع از متون دینی می باشد.
مراد از احکام، حلال و حرام شرعی نیست، بلکه سخن از احکام ارزشی، خوبی و بدی، و زشتی و زیبایی است. زیرا اگر فرض کنیم که موضوعی از نظر فقهی به قطع و یقین حلال است باز هم مجال پرسش از خوبی و بدی آن باقی است. سخن از هنجارهای قابل توصیه و باید و نبایدهای اخلاقی فراتر از حلیت و حرمت است. چرا که جواز فقهی اعم از جواز اخلاقی است. به این ترتیب پاسخ فقهی برای یک موضوع که مرز حلال و حرام را روشن می گرداند، پایان بررسی اسلامی آن و به معنای کفایت مذاکرات نیست. مثلا از نظر فقهی پوشیدن یک قطعه لباس کوچک ساتر حد واجب شرعی است. اما هرگز نمی توان این گونه لباس پوشیدن را توصیه و به صورت فرهنگ عمومی ترویج کرد(۱). در مقام فرهنگ سازی و جامعه سازی باید از مرزهای فقهی به سوی کانون اخلاق فاصله گرفت و نظام توصیه ها و ارزش ها را کشف و ترویج کرد.
این گزاره ها از سنخ گزاره های اخلاقی هستند. هر گزاره اخلاقی از موضوعی و محمولی تشکیل شده است. موضوع گزاره اخلاقی امری اختیاری است(۲). این امر اختیاری یا مستقیما متعلق اختیار قرار می گیرد (عمل، رفتار) و یا بالمآل اختیاری است (صفات، ملکات، هیآت نفسانی و منش). محمول گزاره اخلاقی هم یکی از مفاهیم ارزش گذار زیر است: خوب، بد، درست، نادرست، باید و نباید(۳).
بنابراین قالب یک گزاره اخلاقی این گونه خواهد شد:
(فعل اختیاری/ صفت اختیاری)، (خوب / بد / درست / نادرست / زشت/ زیبا/ بایسته / نابایسته) است.
بنابراین مراد از اخلاق، مجموعه هنجارها و ارزش هایی است که آدمی باید با اختیار و اراده آن ها را رعایت کند. مجموعه بایدها و نبایدها، خوب ها و بدها، درست و نادرست ها و وظایفی که به کمال و سعادت او مربوط می شود، نظام مطلوبیت ها و ارزش ها را مشخص می گرداند.(۴)
از میان انبوه گزاره های ارزشی و اخلاقی که در این مبحث می تواند مطرح باشد، زیّ طلبگی یعنی جلوه ظاهری و هیأت مشهود طلبه می تواند به صورت ویژه مورد تأمل و مداقه قرار گیرد. در تبیین این مفهوم تنها در باره خوبی و بدی جلوه های خارجی او سخن گفته می شود و به ملکات اخلاقی یا افعال جوانحی و قلبی اشاره ای نخواهد رفت.(۵)
مصادیق متنوع
پیش از بیان حکم یک فعل، باید تصور خود را از آن فعل به عنوان موضوع حکم تکمیل و ترمیم کنیم و ابعاد و انواع آن را به خوبی در نظر آوریم. بدین منظور لازم است با افراد و مصادیق آن موضوع از نزدیک آشنا گردیم. اگر مصادیق متعدد و نمونه های متنوع یک موضوع را هرچند به صورت استقرایی، فهرست و مشاهده کنیم، در ملاحظه ابعاد فراوان آن مسأله موفق تر خواهیم بود. در این مرحله تعدد امثله بسیار مطلوب است. کثرت مثال، هم به روشن شدن بحث و قدرت تفهیم آن کمک می کند و هم بحث را از صورت انتزاعی و کلی خارج می سازد و اتهام کلی گویی یا پرداختن به مباحث انتزاعی بلاطائل را از بین می برد، هم با نظارت به عینیت، دستور العمل اجرایی و رفتاری قابل اجرا می دهد و هم از مغالطه، سوء فهم، گریز از بحث یا انحراف به حواشی و دامنه ها جلوگیری می کند، و هم اینکه هر چه موضوع روشن تر و گویاتر عرضه شود شناخت و استنباط حکم آن ساده تر خواهد بود(۶).
فقها و اندیشوران بزرگ گذشته نیز به این نکته آگاه بوده و در آثار علمی خود از ذکر مصادیق متنوع و مثال های ملموس فراوان دریغ نداشته اند(۷).
نمونه های تاریخی و سیره بزرگان
از آنجا که هویت اصلی و محور بحث گزاره های مفقود است نه تبلیغ و بازآموزی گزاره های موجود، لذا بهتر است برای تأثیرگذاری عملی بیشتر در مواردی به سیره بزرگان و نمونه های تاریخی نیز اشاره شده است تا با ارائه الگوهای عملی زنده رغبتی برای خواندن و انگیزشی برای عمل کردن پدید آید، و صورت خشک پژوهش های آکادمیک، باعث دور شدن مخاطب از بحث و انزوای آن در کتابخانه ها نشود.(۸)
یک قانون کلی
برخی از موضوعات خارجی در طول زمان تغییر یافته و ویژگی های خود را از دست می دهند. اگر این ویژگی ها، ویژگی هایی باشند که در ثبوت حکم دخالت دارد، حکم نیز در پی تغییر موضوع عوض خواهد شد. از باب نمونه تشبه به کفار در شریعت اسلام حرام اعلام شده است. تشبه به کفار در این گزاره، موضوع و حرمت، حکم آن است. این موضوع در شرایط تاریخی و جغرافیایی مختلف، مصادیق گوناگونی دارد. ممکن است یک لباس مانند کت و شلوار در زمان خاصی (مثلا در عصر رضاشاه پهلوی) لباس ویژه کفار بوده و پوشیدن آن مصداق تشبه به کفار باشد. در این صورت پوشیدن آن حرام خواهد بود. اما همان لباس در زمان دیگری مانند این زمان، لباس مشترک جامعه اسلامی و جامعه کفر گردد. در این صورت پوشیدن آن تشبه به کفار و حرام نیست. این چنین تغییری هرگز به معنای تغییر احکام اسلامی نیست. زیرا احکام شریعت اسلام به صورت گزاره حقیقیه بیان شده و نظر به افراد خارجی ندارد. این تغییر تنها از نوع تغییر در موضوع احکام است.
بر این اساس لازم است در مباحث و پژوهش های دینی تنها به استنباط احکام موضوعات جزئی که در معرض چنین تغییراتی هستند اکتفا نگردد و ملاکات کلی یا ضوابط عام نیز کشف و بیان شود. از همین رو باید تأکید کرد که در کشف احکام ارزشی و اخلاقی زیّ طلبه، به جای پرداختن به واحدهای رفتاری جزئی و بکن و نکن ها و باید و نبایدهای جاری بر افعال ظاهری، می بایست بر روی ملاکات کلی و معیارهای کلانی تکیه کرد که با گذر زمان تغییر نکند.
اما به هر حال برای درک کامل همان قضایای کلی و تطبیق درست آن باید از مصادیق فراوان کمک گرفت. مصادیقی که ممکن است در طول زمان تغییر کند. از این رو این تطبیق ها که بیشتر به جهت آموزش و تسهیل در فهم است تنها بر مصادیق موجود امروزین صورت می گیرد و ممکن است بر مصادیق و تغییرات مفروض صدق نکند. ممکن است در گذر زمان این مصادیق گرفتار تغییر و تحول شوند و چیزی که امروزه برای طلبه لازم است یک روز دیگر بر اساس همین ملاک ها زشت تلقی گردد.
کلید واژه هایی که در بحث هنجارشناسی رفتار اجتماعی حوزویان می تواند مورد توجه واقع گردد، عبارتند از: زیّ، طلبه، عرف، مروت، شأن، لباس، حیا، شهرت، وقار و مفاهیم وابسته به آن (احترام، توءده، رزانت، سکینه، نزق، طیش، خفت، خرق، وهن، هتک). از این میان مفهوم زیّ و مفهوم طلبگی و همچنین ترکیب این دو واژه بیشتر می تواند مورد توجه باشد.
زیّ
واژه زیّ که در زبان فارسی و عربی استعمال می گردد، اسم ثلاثی مجرد از ریشه «زوی» و بر وزن فِعل است که بر اثر قواعد اعلال عین الفعل آن به یا تبدیل و سپس در فاء الفعل ادغام شده است.(۹) معادل فارسی این واژه شکل و هیأت ظاهری، جلوه خارجی و صورت مشهود افراد است(۱۰). از بررسی موارد استعمال این کلمه به دست می آید که این واژه تنها در باره انسان به کار می رود و در خصوص لباس نیز کاربرد فراوان تری دارد.
واژه زیّ در قرائت مشهور قرآن کریم به کار نرفته است(۱۱). اما در سخن پیشوایان معصوم مکرر دیده می شود. از جمله، ترکیبات زیر در روایات اهل بیت (ع) به چشم می خورد؛ زیّ المسکین، زیّ الفقراء، زیّ الاغنیاء، زیّ العروس، زیّ الصّالحین، زیّ الرجل، زیّ غلمان، زیّ الجاهلیه، زیّ الملوک، زیّ الجبابره، زیّ الذکور، زیّ الاناث، زیّ الیهود، زیّ المشرکین، زیّ قارون، زیّ السفر، زیّ الحرب، زیّ الصلحاء و الزّهاد.
آنچه ذکر شد معنای لغوی واژه زیّ در زبان عربی است. البته در زبان عربی این واژه گاهی با نوعی توسعه مفهومی استعمال می شود و به نحو استعاری در معنای گسترده تری به کار می رود. آن معنای گسترده عبارت است از اخلاق و نحوه زندگی نه فقط هیأت و شکل ظاهری.
در زبان فارسی این واژه به معنای جان، حیات، زندگی، روح و نفس آمده است و اسم از مصدر زیستن یا فعل امر از آن است. «دیر زی» یعنی بسیار بمان و پیوسته زنده باش(۱۲). بدین ترتیب زیّ طلبگی در زبان عربی به معنای نمای ظاهری طلبه و صورت مشهود حیات او است و در زبان فارسی به معنای حیات طلبگی و زیست متناسب با او.
این نوشتار زی طلبگی به معنای اول را مد نظر قرار داده و به اخلاق و زیست باطنی طلبه نظر ندارد. یعنی در صدد ترسیم سیمای جامع طلبه موفق نیست و تنها یکی از وجوه موفقیت طلبه را که همان ظواهر او است مد نظر دارد.
از آنجا که واژه زیّ به جلوه ظاهری افراد اطلاق می شود تحقق آن الزاما نیازمند حضور یک ناظر خارجی است. به این ترتیب اگر فرض کنیم کسی به تنهایی و به دور از روابط اجتماعی زندگی می کند و از دایره نگاه دیگران به کلی دور مانده، سخن از زیّ او بی معنی است.
طلبگی
هر یک از اصناف اجتماعی به هدف رفع یکی از نیازهای زندگی انسان پدید آمده است. بدون شک نیاز انسان منحصر به تأمین خوراک و پوشاک و آسایش مادی نمی شود. نیاز غیرمادی انسان به مراتب از نیاز مادی او فراوان تر و اساسی تر است. زیرا حقیقت انسان و انسانیت او در گرو عناصر غیرمادی است. از جمله این نیازها، نیاز به وحی، نیاز به دین، و نیاز به هدایت آسمانی است. پرور
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 