پاورپوینت کامل عاقبت افتادن از دماغ فیل ۲۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عاقبت افتادن از دماغ فیل ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عاقبت افتادن از دماغ فیل ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عاقبت افتادن از دماغ فیل ۲۷ اسلاید در PowerPoint :
۷۷
مجرمان را پیش از این گاه با باد مجازات می کردند. از یک سو باد به بدنشان وارد می کردند و از سوی دیگر راه های خروج باد از بدنش را می گرفتند و آن قدر این روند ادامه می یافت تا این که مجرم می ترکید و پاره پاره می شد. مجازات سختی است اما به هر حال مجرم لحظه لحظه می داند که به چه بلایی گرفتار شده است و پایانش چه قدر دردناک است و همین دانستن به او کمک می کند تا خود را برای لحظه انفجار آماده کند. ولی گاه ما به همین مجازات گرفتار می شویم بی آن که خودمان از آن آگاه باشیم و روزی از این مجازات خبر دار می شویم که روز ترکیدن ما است. آن وقت با حسرت به گذشته خویش نگاه می کنیم که چگونه همه راه ها را برای خالی شدن از باد کبر بر خود بستیم و تورم خویش را مغز داشتن پنداشتیم.
کبر بلیه ای است که دامان برخی از ما حوزویان را تر کرده است و بر سیرت و رفتارمان در هر عرصه ای که پا می نهیم اثر گذاشته است و شیوه سلوکمان را همانند کسانی کرده است که از دماغ فیل افتاده اند. کبر علمی که بر گرده ما سوار شده است به گونه های گوناگونی خود را نشان می دهد؛ حرف دیگران را نمی شنویم؛ اصلا تاب شنیدن نداریم. سخنی جز سخن خویش را بر نمی تابیم؛ از اعتراض بر نظرمان و نپذیرفتن آن از سوی دیگران بر می آشوبیم و یک نمود بسیار واضح آن که شاید بتوان ادعا کرد همه ما به نحوی با آن مواجه شده ایم این است که از اقرار به جهل می پرهیزیم. بارها شده است که وقتی مسئله ای را پاسخ می دهیم از سؤال کننده می شنویم که فلان روحانی جور دیگری جواب داده است و یا اگر جواب سوالی را نمی دانیم به جای آن که با گفتن جمله کوتاه نمی دانم خیال همه را راحت کنیم می کوشیم تمام آن چه را که از سال اول طلبگی تا کنون و در هر محفل و گعده و مجلسی شنیده ایم مرور کنیم و مطلبی که با مورد سؤال ارتباطی هر چند ضعیف دارد بیابیم و آن را به مخاطب تحویل دهیم چرا که می انگاریم اقرار به نادانی سنگی است بر شیشه حبابمان و اگر اعتراف کنیم که نمی دانیم به دنبال آن باید بر سر نعش خود به عزا بنشینیم. این انگاره چندان هم بیراهه نیست. حباب همه هستی اش در این است که حباب بماند و اگر بترکد کف روی آب است و دیگر هیچ. آن کسی که غافل از حال دل خویشتن نیست و گاهی پا به نهان خانه دل می گذارد و آخرین فعل و انفعالات
دل را بررسی می کند با دیدن این نشانه ها به خودش مشکوک می شود و می کوشد علاج واقعه قبل از وقوع کند. اما آن که فربهی خویش را از سلامتی خویش می پندارد به روشنی روز می داند که اقرار به نادانی خودشکنی است و چه کسی حاضر است خود به جان خویش بیفتد؟ خودداری از اقرار به جهل مرضی است که نویسنده جامعه شناسی خودمانی آن را درد مشترک ایرانیان دانسته است و می گوید: «سر خیابانی با حالت یک کم سرگردان بایستید و از ده نفر رهگذر نشانی کوچه ای را که در آن محل اصلا وجود ندارد و خودتان اسم خلق الساعه ای برای آن فرض کرده اید سؤال کنید. نتیجه اش را همان بهتر است برای خودتان نگاه دارید… از این ده نفر به ندرت دو یا سه نفر با استحکام می گوید دانم. بقیه هر طور هست سعی خواهند کرد یک جوری کمک کنند».(۱) این تحلیل شاید هم غلط باشد اما حتی اگر درست هم باشد درباره دین مردم نیست. اما ما طلبه ها با دین مردم سروکار داریم و همین وظیفه ما را سنگین تر می کند. به همین دلیل است که طفره رفتن از نمی دانم گفتن از نمودهای دردناک این کبر علمی گریبان گیر ما است. اما چرا مبتلا به این کبر علمی شدیم.
انسان در وجود خویش میل به آموختن دارد اما این میل تنها انسان را به فراگیری علوم می کشاند ولی تعیین نمی کند که کدام علم را باید فراگیرد. اما وقتی انسان علمی را فرا گرفت و آن علم به یکی از ملکات نفس تبدیل شد به آن علم تعلق خاطری پیدا می کند و آن علم در نظرش بسی عالی جلوه می نماید. علاقه فرد به آن علم محبتی قهری و ذاتی شود چرا که آن علم دیگر جدای از فرد نیست بلکه از توابع نفس او شده است و چون انسان به ذات خویش محبت دارد به توابع آن نیز همان محبت را پیدا می کند و دیگر در نظرش زشت نیست. هر چند چه بسا یک ناظر بیرونی همان علم را ناشایست ببیند. فردی که به یک مطلبی علم دارد نه تنها آن را بد نمی داند بلکه از سایر علوم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 