پاورپوینت کامل سبک شناسی خطیبان نامور در شهر مقدس قم;در گفت و گو با حجج اسلام آل طه و سید ابوالفضل یثربی ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سبک شناسی خطیبان نامور در شهر مقدس قم;در گفت و گو با حجج اسلام آل طه و سید ابوالفضل یثربی ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سبک شناسی خطیبان نامور در شهر مقدس قم;در گفت و گو با حجج اسلام آل طه و سید ابوالفضل یثربی ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سبک شناسی خطیبان نامور در شهر مقدس قم;در گفت و گو با حجج اسلام آل طه و سید ابوالفضل یثربی ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
با تشکر از جنابعالی، لطفا بفرمایید که خطیبان نامی و تأثیرگذار شهر قم در دوران نوجوانی و جوانی شما چه کسانی بودند؟
حجت الاسلام و المسلمین آل طه: من دست اندرکاران نشریه پگاه حوزه تشکر می کنم، ابتدا در مورد خودم بگویم که اینجانب در یک خانواده نسبتا علمی و سادات، در زمان خفقان و اختناق رضا شاه پهلوی به دنیا آمدم. کسانی که آن زمان را درک کرده اند، می توانند به درستی پی به اختناق آن دوران ببرند و اگر کسی بگوید که زن و شوهر شب در بستر می ترسیدند مبالغه نیست. پدرم مرحوم سید حبیب الله چاوشی در آن زمان سطوح عالیه را خوانده بود و ظاهرا مدتی در درس مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبد الکریم حائری مؤسس و بنیان گذار حوزه علمیه قم شرکت می کرد. از خصوصیات ایشان نیز مخالفت با تشکیلات خاندان پهلوی بود.
من زیر بنای زندگی ام را از منبرهای پدرم آموختم، هر چند که در سن ۱۶ سالگی پدر بزرگوارم را از دست دادم، اما خطابه های او تأثیر بسیار زیادی در من داشت. بنابراین در دوران زندگی ام منبرهای زیادی را دیدم که خیلی ارزشمند بودند که از جمله آنها منبر مرحوم آقای تربتی بود.
از دیگر منبرهایی که برای من قابل استفاده بود، منبر مرحوم حاج آقا مصطفی طباطبایی است که داماد مرحوم شیخ عباس قمی بود و پسرشان جزء گروه ترور حسنعلی منصور بود. مرحوم طباطبایی آدم عجیبی بود چون خانواده طباطبایی از مرحوم حاج آقا حسین قمی گرفته تا بچه هایش در ولایت ذوب بودند و خون علی علیه السلام و بچه های ایشان در رگ های اینها جاری بود و به قول محمود عقاد که می گوید ما در تاریخ از اولاد علی بن ابی طالب سراغ نداریم کسی را که یک قطره از خون علی علیه السلام در رگ هایش جاری نباشد و واقعا هم همین گونه بوده است. مثلا وقتی زید بن علی بن الحسین به مجلس هشام آمد، گفت: «ما ذلّ قوم قطّ لم یکره الرسول» این را گفت و مجلس را ترک کرد. هشام گفت: این آقا می رود و قیام می کند. گفت: هرگز هیچ جمعیتی در دنیا ذلیل نشدند که از برش شمشیر نترسیده باشند. خانواده آقای قمی در مسئله دیانت عجیب بودند. مرحوم حاج آقا مصطفی نوه برادر مرحوم قمی بودند و بسیار منبر خوبی
داشتند، مخصوصا آن زمانی که ابوطالب یزدی را در مکه گردن زدند، من یادم هست که ایشان در روی منبرها در رابطه با این مسئله به جوش آمده و گفتند: به فرعون می شود گفت آدم، حاشا و کلّا! نمرود را می شود گفت آدم، حاشا و کلا!! ابن سعد را می شود گفت آدم، حاشا و کلا!! رضا شاه را می شود گفت آدم، حاشا و کلا!!
یکی دیگر از کسانی که بر من نقش بسیار داشت، مرحوم آقای حاج محقق خراسانی بود، ایشان سوابق خیلی خوبی در منبر داشت و در مبارزات ضد طاغوتی خیلی فعال بودند. از خوبی های ایشان همین بس که ایشان به قم می آمد و به مدت دو ماه یا سه ماه منبر می رفتند. از حاج محقق یک منبر در مدرسه فیضیه دیدم، که منبر عجیبی بود. البته این مجلس، مجلسی است که قدمت ۳۰۰ ساله دارد و مرحوم حاج محقق هم در آنجا منبر می رفت، یعنی در بیرونی منزل مرحوم آیت الله بروجردی، من هم حدود ۴۵ سال در آنجا منبر رفته ام که اخیرا به خاطر ناتوانی نتوانسته ام به آنجا بروم و فقط یک بار به عنوان استشفا به آنجا رفتم.
از دیگر شخصیت هایی که تأثیر زیادی بر من داشت مرحوم آقای فلسفی بود، که من از وجود و اخلاق ایشان خیلی استفاده کردم.
حجت الاسلام و المسلمین یثربی: اولین کسی که در خطابه و منبر از نظر معنوی بر من تأثیر زیادی گذاشت، مرحوم پدرم حجت الاسلام و المسلمین آقا سید زین العابدین یثربی بود. ایشان سال های زیادی در میدان میر، محل عبادت حضرت فاطمه معصومه(س) به منبر می رفتند. لذا مردم با شناختی که از پدرم داشتند یکبار مرا برای منبر به آنجا دعوت کردند، به پدرم گفتم: آقا من برای منبر به میدان میر دعوت شده ام ،به نظر شما در چه زمینه ای صحبت کنم؟ ایشان فرمودند: واقعاً شما را دعوت به منبر کرده اند؟ گفتم بله. گفتند: حتماً با صاحب منبرتعهد ببند که بدون طهارت و وضو بر منبر ننشینی؛ چه در آن مجلس چهار نفر زن باشد، یا چهار هزار نفر مرد و لذا هر وقت رعایت احترام منبر را می کنم، هر آنچه را که در منبر باید بیاید می آید، البته باید مطالعه خوب انجام داد و مایه علمی هم داشت، که در این صورت آنچه که مصلحت خود انسان و مصلحت مستمع باشد می آید. از این سخن پدرم چهل سال می گذرد و این مسئله را من به خوبی تجربه کرده ام و واقعاً هم همین گونه است. لذا وقتی که مقدمه و خطبه را روی منبر می خوانم، نوعاً نمی دانم که چه می خواهم بگویم. البته چهار چوب بحث را که ایام فاطمیه، ایام محرم و صفر و یا سایر ایام باشد را تعیین می کنم، ولی خودشان مطلب را حواله می کنند. و تاکنون در این مدت طولانی کسی به من نگفته که اگر در منبر این نکته را نگفته بودی بهتر بود. و چون در بیوت مراجع هم سخنرانی می کردم، همیشه مورد تفقد مراجع نیز بودم.
البته من در روش، سبک و نو آوری منبر تحت تأثیر مرحوم آقای برقعی و در خود ساختگی تحت تأثیر آقای تربتی بودم؛ زیرا ایشان وقتی آیاتی را درباره قیامت می خواند، چون عارضه ای داشت که عرق نمی کرد و همچنین جمود اشک داشت و نمی توانست گریه کند، لذا به خود می لرزید و این خیلی اثر داشت.
از خطیبان گذشته می توان به مرحوم آقای حاج انصاری، مرحوم اشراقی (که هنگام رحلت اش رادیو لندن گفت: سومین ناطق دنیا)، مرحوم حاج میرزا آقا محدث (معروف به پسر مفاتیح) و مرحوم حاج محقق اشاره کرد.
خطیبان گذشته، به ویژه افرادی را که نام بردید، در روش و سبک، چه ویژگی ها و نوآوری هایی داشتند؟
حجت الاسلام و المسلمین آل طه: به نظر من روش آنها همان سوز دینی بود و هر منبری که این گونه باشد مورد توجه قرار می گیرد، کما اینکه ما در اهل بیت هم می بینیم که اینها سوز دینی داشتند و باور کرده بودند. قرآن و روز قیامت را باور داشتند. عده ای با دین بازی می کنند، ولی اینها باور داشتند.
آقای فلسفی روشی در منبر داشتند که خاص ایشان بود. مرحوم فلسفی روایات را با علم روز تطبیق می داد که این روش مخصوص مرحوم فلسفی بود و بعلاوه آن از خصوصیات مرحوم فلسفی این بود که هر کس منبر می رفت، چه عالی و چه دانی، چه مبتدی و چه قهار و ماهر، آقای فلسفی به آن گوش می داد، نسبت به اساتید می گفت که شاید آنها چیزی داشته باشند که من ندارم و نسبت به غیر اساتید منبر می گفت که شاید آنها حرف هایی می زنند که مناسب نیست و من باید مواظب باشم که آن حرف ها را نزنم.
حجت الاسلام و المسلمین یثربی: عمده خصوصیت های آنها در جنبه های معنوی آنها بود،
مخصوصاً آقای برقعی که ید طولایی در مقتل داشت. من بعضی از نوشته های ایشان را دارم مرحوم آقای برقعی در خطابه هایی که داشتند، گاهی به صورت ادبی و گاهی با صوت و لحن شروع می کردند. اگر منبر را ادبی شروع می کرد، اگر شعر یا غزلی می خواند باز هم با صوت می خواند. البته مبتکر این عمل مرحوم آقای فلسفی بود و الا همه با صوت شروع می کردند. مرحوم آقای تربتی هم با تکیه بر صوت شروع می کرد. مرحوم آقای حاج انصاری، گاهی خیلی طبیعی و گاهی هم با تکیه بر صوت شروع می کرد. منبر آقای برقعی همیشه با مقدمه ای لطیف و کوتاه همراه بود و عقیده داشت که منبر باید دارای مقدمه، ذی المقدمه و نتیجه گیری باشد و به تناسب، روضه خوانی نیز داشته باشد.
از ویژگی های مرحوم تربتی، انصاری و برقعی این بود که با مردم حرف می زدند. آنها به این نکته توجه داشتند که صاحب منبر چه چیزی را می خواهد و لذا از آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) بهره می جستند و اینها باعث می شد که، خطابه و منبر تأثیر معنوی زیادی داشته باشد.
مرحوم حاج انصاری منبرش منبر حدیثی و بر پایه روایات بود، لذا ایشان در یک موضوع اخلاقی، گاهی روی منبر بیست حدیث می خواندند و طلبه هایی که پای منبر بودند آنها را می نوشتند. ایشان به هر کجا که می رفت، معروف بود که «سینما خراب کرد و مسجد ساخت» و لذا ید طولایی در این قسمت داشت.
مرحوم آقای برقعی منبری جامعی بود. ایشان از نظر تفسیر، از نظر مقتل و از نظر روایات ذوقیات زیادی داشت. ایشان در رحلت مرحوم آیت الله بروجردی ۷۲ منبر رفت، بدون اینکه مطالب تکراری داشته باشد.
مرحوم آقای اشراقی درباره مرحوم برقعی می گفتند که آقا مرتضی مجلس فاتحه را بهتر از من برگزار می کند. مرحوم برقعی، منبری خصوصی مرحوم آیت الله بروجردی بود و تنها کسی بود که از مرحوم آیت الله بروجردی عبا گرفت .
در منش، رفتار، شخصیت و تعامل با مردم چه خصوصیات برجسته ای از خطیبان سراغ دارید؟
حجت الاسلام و المسلمین آل طه: آنها خیلی مورد توجه مردم بودند. مثلا آقای محقق در فیضیه منبر می رفتند و منبرشان خیلی عالی بود. یا از جمله کسانی که در منبر یلی بودند، مرحوم حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی بودند. ایشان به گونه ای منبر می رفت که در عین حالی که مردم را می خندانید، در همان حال از مردم گریه می گرفت. حاج عباس تهرانی از اساتید ما می گفت: اگر حاج میرزا علی منبر را انتخاب نمی کرد، قطعا مرجع بود. هر کس که با آنها برخورد می کرد، طرد نمی شد. بنابراین نباید نسل جوان را با عناوین مختلف و اینکه تو چنین و تو چنان هستی، طرد کرد.
آقای تربتی یک سوز درونی و صفا و وفای خاصی داشت. ایشان عنایت خاصی به من داشت، به عنوان نمونه اوائلی که من منبر می رفتم ایشان در حضور یا غیاب من به بازاری ها و مردم قم سفارش می کردند و می گفتند که من آینده روشنی دارم و چنین است و چنان است.
آقای تربتی از کسانی بود که منبرشان هم سوز داشت و هم خود صاحب درد بود، من از وجود ایشان و اخلاق ایشان بسیار استفاده کردم.
حجت الاسلام و المسلمین یثربی: آنها حسن سلوک داشتند. منبری باید نسبت به نسل جوان همچون پدری دلسوز و مهربان باشد و با لحن خوب با آنها سخن بگوید. مرحوم برقعی منش سخاوتی داشت، با مردم انس می گرفت. و در مجالس سفره می انداخت و سفره ای که در سخنرانی مرحوم فلسفی انداخت زبان زد عام و خاص شده بود.
مرحوم حاج محقق در قم خیلی منبر می رفتند و خیلی خضوع داشتند، مخصوصاً در مقابل سادات، برایم مشهود بود که وقتی ادب رعایت می شد، حدود و ثغور افراد هم رعایت می شد.
چه خاطره های درس آموزی از بزرگان اهل خطابه و منبر سراغ دارید که برای مبلغان ما سودمند و مفید باشد.
حجت الاسلام و المسلمین آل طه: من معمولا قبل از منبر در صف منبری ها نمی نشستم و در اتاق پشت منبر به سخنرانی گوش می دادم. یک روز آقای ح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 