پاورپوینت کامل کارآمدی تبلیغ سنتی دین ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کارآمدی تبلیغ سنتی دین ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کارآمدی تبلیغ سنتی دین ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کارآمدی تبلیغ سنتی دین ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :

۴

مقدمه

کشتی گیران برای توفیق در میدان کشتی، ناگزیر یکی از سه کار ذیل را انجام می دهند: یا بی آن که به کیستی رقیب بپردازند، به تقویت خودشان مشغول می شوند (تمرین بیش تر، بالا بردن کیفیت رژیم غذایی، دوپینگ و…. یا بی آن که به تقویت خود بپردازند، به رقیب می اندیشند (به تضعیف روحیه وی، شناسایی نقاط ضعف وی، جلوگیری از حضور وی روی تشک و…. و یا هر دو کار را در دستورالعمل خود قرار می دهند. اما این روش ها، روش هایی نیست که خاص کشتی گیران باشد، هر شخص یا گروهی که بخواهد در کار خودش موفق باشد، باید بتواند نقاط قوت و ضعف خود و رقیبانش را شناسایی کند.

روحانیت شیعه ذی نفوذترین گروه اجتماعی در عقبه تاریخی ما بوده است. بی شک، اطاعت مردم از روحانیت معلول ویژگی های مثبتی بوده که در این گروه وجود داشته است. با وارد شدن به عصر انقلاب اسلامی، انتظار می رفت به دلیل تشدید ارتباط مردم و روحانیت، این اطاعت نیز تشدید شود. این در حالی است که نه تنها چنین نشده، بلکه در مواردی میل به عدم اطاعت تشدید شده است. تحلیل این مسئله، دو سوی دارد؛ یک سوی آن مربوط به خود روحانیت و شرایط جدید آن و یک سوی آن مربوط به مردم و شرایط جدیدشان می شود. به عبارت دیگر؛ ممکن است که این میل به عدم اطاعت مردم از روحانیت مربوط به عملکرد نادرست آنها باشد و ممکن است مربوط به جهل و عدم آگاهی مردم از برخی محظورات و شرایط جدید روحانیت باشد. در این نوشتار در صدد هستیم تا کنکاشی در مهم ترین و شایع ترین شبهات و انتقادات مردم از روحانیت داشته باشیم.

یکی از شایع ترین و در عین حال سطحی ترین نقدهای عمومی بر مسئله تبلیغ دین توسط روحانیت، انتقاد به شکل و محتوای تبلیغ سنتی (سخنرانی و روضه خوانی بر منبر. می باشد.

از نظر منتقدان روحانیت، در عصر مدرن، اصرار بر تبلیغ دین در قالب سخنرانی و روضه خوانی بر منبر، بی وجه به نظر می رسد. تبلیغ منبری در این عصر از جهات مختلف، از جمله به لحاظ وقتی، اقتصادی و… مقرون به صرفه نمی باشد. در نظر بگیرید در ایام ماه

محرم یا ماه رمضان صدها و بلکه هزاران نفر از روحانیون، از مرکز قم و مشهد به دیگر نقاط کشور برای تبلیغ دین اعزام می شوند و آنها پس از یک دهه یا یک ماه تبلیغ، دوباره به مراکز علمی شان برمی گردند. هزینه های صرف شده برای این مأموریت به شرح ذیل است:

۱. هزینه های مربوط به شخص مُبلّغ (سخنران) و مداح (روضه خوان):

هزینه رفت و برگشت سفر؛

هزینه اسکان و پذیرایی؛

هزینه حق الزحمه تبلیغ؛

هزینه های ناشی از دوری مبلّغ از خانواده و…

۲. هزینه های مربوط به هیأت عزاداری:

هزینه آماده سازی مکان عزاداری: امور عمرانی (ساختن بنای مناسب، برپایی خیمه و…)؛

هزینه لوازم عزاداری: تهیه سیستم صوتی مناسب، خرید طبل، سنج، زنجیر و…؛

هزینه های مربوط به پذیرایی: قند، چای، شربت و…؛

هزینه های مربوط به تزیین مجلس: پارچه های سیاه و…

۳. هزینه های مربوط به عزاداران (توده مردم):

هزینه های مربوط به لوازم عزاداری: لباس سیاه، زنجیر و…؛

هزینه های مربوط به نذر و نذورات: قند و چای، گوسفند، شعله زرد و…

هزینه های مربوط به کمک های مردمی به مجالس عزاداری.

۴. هزینه های مربوط به دولت: هزینه های ناشی از تعطیلی بازار و چرخه تولید در ایام خاص عزاداری مثل تاسوعا، عاشورا و…

تمامی این هزینه ها به لحاظ اقتصادی در نظر گرفته شده است. اگر به این هزینه ها، هزینه های ناشی از دست دادن زمان را اضافه کنیم، ناکارآمدی تبلیغ سنتی در عصر مدرن بیش تر خودش را نشان می دهد و ضروری است که جای خود را به شکل دیگری از تبلیغ بدهد. به نظر می رسد در عصر ارتباطات و اطلاعات، یکی از بهترین گزینه ها برای جایگزینی منبر، رسانه تلویزیون باشد. برخی امتیازات تبلیغ دینی تلویزیونی بر تبلیغ دینی منبری عبارتند از:

۱. حداقل تعدادی از مبلغانی که برای تبلیغ دین به مناطق مختلف اعزام می شوند، از علم و سواد کافی، مناسب با پرسش های مخاطبان خاص خود برخوردار نیستند و کم ترین پیامد این امر، تبلیغ غلط و نادرست آن می باشد که به نوبه خود اثرات سوء فردی اجتماعی به دنبال خواهد داشت. این در حالی است که با استفاده از رسانه تلویزیون می توان از شخصیت های متخصص و مناسب هر موضوعی استفاده کرد و بهترین بهره های علمی را برد. به عنوان مثال؛ در ایام ماه محرم می توان از چند شخصیت برجسته حوزوی و دانشگاهی که در حوزه تاریخ اسلام تخصص دارند، طی یک میزگرد علمی استفاده کرد و حرکت و قیام امام حسین از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا و از آنجا به شام و بالعکس را به تحلیل نشست. نیز می توان این قیام را از منظر سیاسی، جامعه شناسی، مدیریت نظامی و… طی میزگردهایی با متخصصان این حوزه ها به تحلیل نشست.

۲. در شکل سنتی تبلیغ دین، بسیاری از مردم به دواعی مختلف نمی توانند در مجالس عزاداری شرکت کنند؛ چه، برخی از آنها پیر و فرتوت اند، برخی بیمار و مریض اند، برخی میهمان دارند و ناگزیر از پذیرایی اند، برخی کسل و خسته اند و… این در حالی است که در تبلیغ دین از طریق رسانه تلویزیون، هیچ یک از شرایط و امور مذکور نمی توانند محظور باشند. امروزه به دلیل توسعه و رشد تکنولوژی ارتباطات، رسانه تلویزیون در همه نقاط کشور اعم از شهرها و روستاها حتی دورترین نقاط آن وجود دارد. بیماری، پیری، میزبانی، خستگی و دیگر امور از این جنس، با استماع تلویزیون در منزل با کم ترین هزینه قابل جمع هستند.

۳. گستردگی رسانه تلویزیون، باعث می شود تا مخاطبان تبلیغ دینی با آن نیز از کمیت بیش تری برخوردار شوند به گونه ای که می توان با یک برنامه تلویزیونی جذاب، میلیون ها مخاطب جذب کرد. نمونه برجسته و عینی این گونه برنامه های تبلیغی در تلویزیون تفسیر قرآن حجت الاسلام و المسلمین قرائتی می باشد که به رغم تداوم آنها به مدت سه دهه همچنان هزاران و بلکه میلیون ها نفر مخاطب دارد.

۴. در تبلیغ دین با رسانه تلویزیون هم در هزینه های اقتصادی و هم در هزینه های زمانی، به میزان بسیار زیادی صرفه جویی می شود.

این شبهه مبتنی بر پیش فرضی غلط است که اندک تأمل درباره آن، نادرستی اش را عیان می کند. این پیش فرض عبارت از انحصار دواعی فعل انسانی به عقل و فهم است. به عبارت دیگر؛ این پیش فرض، فهم یا تفسیر غلطی از جمله «ای برادر تو همه اندیشه ای» می باشد که به نوبه خود باعث شکل گیری شبهه دیگری درباره تبلیغ دین به شکل سنتی می شود. بر اساس این شبهه جدید:

تبلیغ دین به شکل سنتی (سخنرانی و روضه خوانی منبری) مبتنی بر احساس صرف است. در این شکل تبلیغ، تلاش می شود از کلمات احساساتی استفاده شود تا مردم بگریند و ثواب ببرند. روضه خوانی ها، سینه زدن ها، زنجیر زدن ها، طبل زدن ها، شعله زرد دادن ها و… همه و همه امور احساساتی هستند که در شکل تبلیغ سنتی دین گنجانده شده اند. افراط در احساساتی شدن به ویژه از نوع گریه باعث می شود که روحیه عزاداران افسرده شود. از این رو، کسانی که زیاد در مجالس روضه به سبک سنتی شرکت می کنند در درازمدت به لحاظ روحی افسردگی می یابند. اساساً به نظر می رسد هرچه به لحاظ تاریخی به جلوتر می آییم، افراط در برگزاری مراسم سنتی عزاداری هم بیش تر می شود. در گذشته، مسلمانان حداکثر تاسوعا و عاشورا و روز شهادت اهل بیت(ع) را عزاداری می کردند، اما متأسفانه به ویژه از انقلاب اسلامی به این سو، در برگزاری جلسات عزاداری افراط شده است تا جایی که امروزه نه فقط تاسوعا و عاشورا، بلکه دهه محرم (و اخیراً دهه دوم و سوم محرم)، ماه رمضان، دهه فاطمیه، دهه رضویه، دهه کاظمیه و… عزاداری می شود و اگر به جلوی این انحراف و افراط گرفته نشود، شاید در سال های آتی همه روزهای سال را مجبور باشیم به عزاداری بنشینیم. این در حالی است که جامعه اسلامی بیش تر از این که نیازمند به گریه باشد، نیازمند به شادی و سرور است. اگر از یک جامعه شادی و سرور رخت بربندد، نشاط کار و فعالیت و تولید گرفته می شود و آن جامعه به جای پیشرفت، عقب رفت خواهد داشت.

در پاسخ به این شبهه توجه به نکات ذیل حایز اهمیت است:

۱. برخلاف آنچه پنداشته می شود که «ای برادر تو همه اندیشه ای»، انسان قابل تقلیل به ساحت اندیشه صرف نیست. انسان ها آمیزه ای از عقل و احساس هستند و دواعی فعل انسانی هم، نه عقل به تنهایی و نه احساس به تنهایی هست، بلکه هر دو هستند. کسی که پیشنهاد می دهد عزاداری ها بالکل از سبک سنتی به سبک مدرن انتقال یابد و منبر باید جای خود را به تلویزیون بدهد، گو این که در این پیش فرض هست که اگر در تلویزیون و طی یک برنامه میزگرد علمی، فلسفه دین گفته شود و مردم هم آن را بشنوند و بفهمند، لابد از آن پس، همه آنها در مقام عمل هم، دین دار می شوند. این در حالی است که:

الف) در بسیاری از امور، انسان ها به لحاظ عقلی (نظری) به نتیجه و جواب قطعی رسیده اند، به رغم این، در مقام عمل برخلاف آنچه به لحاظ نظری درست می پندارند عمل می کنند. به عنوان مثال؛ بسیاری از مردم تا چه رسد به پزشکان به لحاظ نظری یقین دارند که کشیدن سیگار برای آنها ضرر دارد، به رغم این، همچنان سیگار می کشند. قرآن کریم نیز درباره فرعون و یارانش می فرماید: در حالی که دل های آنها به آیات ما یقین داشت: (و استیقنتها أنفسهم)، به رغم این، آنها را انکار کردند: (و جحدوا بها). این مطلب می رساند که این گونه نیست که اگر انسان به یک مسئله به لحاظ نظری یقین پیدا کرد، حتماً در مقام عمل هم مناسب همان نظر یقین شده عمل می کند. به عبارت دیگر؛ علم، یکی از دواعی عمل انسان است. اعمال انسانی، دواعی مختلفی دارد، از جمله: علم، جاه، هوس، اراده، عشق و… البته این دواعی در یک نظام طولی عمل می کنند، اما هرکدام آنها که حاصل نشود، سلسله طولی دواعی قطع شده و عمل انجام نمی شود.

ب) اساساً مادام که دل همراه ذهن نشود، عملی در عالم خارج صورت نمی گیرد. به عبارت دیگر؛ باید عشق ضمیمه عقل شود تا عملی صورت بگیرد. در طول تاریخ، محرک نهایی اعمال انسانی، عشق بوده نه عقل. باید دل در گرو چیزی باشد تا برای به دست آوردن آن چیز، انسان حرکت کند. در مسیر حرکت به طرف آن چیز، هرگاه انسان به مانع و رادعی برخورد کند، عقل و علم آن را برطرف می کنند. به عنوان مثال؛ دل آن گاه که در گرو لیلی رفت، انسان به طرف کویش حرکت می کند و در مسیر خانه لیلی اگر به رودخانه یا کوه برسد، عقل و علم برایش پل و تونل می زنند، اما پس از این که پل و تونل ساخته شدند، همچنان باید دل در گرو لیلی باشد تا انسان، انگیزه رد شدن از آنها را داشته باشد وگرنه، این همه پل و تونل وجود دارد، آیا همه انسان ها برای رد شدن از همه پل ها و تونل ها انگیزه دارند؟(۱) به عبارت دیگر؛ کارویژه عقل و علم در حرکت انسانی، این است که از سویی، سو و جهت عشق را کشف و تنظیم می کنند و از سویی، در مسیر حرکت عشق، با رفع موانع آن، تلاش می کنند تا آن را ناب و عمیق کنند. با توجه به این مطلب، سبکی از تبلیغ دینی باید اجرا شود که بتواند هم عشق و دل انسان ها را به گرو در آورد و هم عقل و علم آنها را فعال کند. در بهترین شرایط، سبک تبلیغ تلویزیونی، تنها می تواند عقل و علم انسانی را بیدار کند و تقریباً می توان گفت که با عشق و احساس، بیگانه است.

ج) نه انسان سراسر شعور است و نه دین. هم سکه دین و هم سکه انسان، دو روی دارند: روی شور و روی شعور. دین، مکتب انسان سازی است و اگر انسان، نه عقل صرف و نه احساس صرف، بلکه آمیزه ای از عقل و احساس است، پس دینی هم که برای هدایت و تکامل این انسان آمده باید دو جنبه عقلانی و احساسی داشته باشد. به عبارت دیگر؛ دین باید آمیزه ای از شور و شعور باشد تا همه ابعاد انسانی را که آمیزه ای از عقل و احساس است، بتواند به سوی خود فراخواند. دین نه می خواهد انسانِ عاقل و عالمی بسازد که آن قدر بی احساس باشد که در برابر ظلم ظالمان بر مظلومان، هیچ خشمی در او به وجود نیاید و هیچ گاه اعلامیه ای و فریاد و اعتراضی از او سر نزند و نه می خواهد انسانِ با احساسی بسازد که آن قدر بی عقل و علم است که تنها کاری که از او برمی آید فریاد و اعتراض و آه و گریه باشد، بلکه دین می خواهد انسانی بسازد که دارای احساس معقول و عقل محسوس باشد. به عبارت دیگر؛ دین می خواهد شور انسان را مبتنی بر شعور او گرداند و شعور او را به شور ختم کند. چنین دینی در مقام تبلیغ خود نمی تواند بر سبک و روشی تکیه زند که تنها بر عقل یا تنها بر احساس متکی باشد، بلکه باید از سبکی استفاده کند که جامع شور و شعور باشد. سبک عزاداری کنونی دقیقاً از این پتانسیل برخوردار است؛ از همین روست که در مجالس عزاداری هم انسان هایی که شعور آنها بر شورشان غلبه دارد شرکت می کنند و هم آنهایی که شورشان بر شعورشان غلبه دارد. در این سبک عزاداری، با انسان هایی که شعورشان بر شورشان غلبه دارد، از دریچه شعورشان ارتباط برقرار می گردد و نهایتاً به تحریک و تقویت شورشان ختم می شود و با انسان هایی که شورشان بر شعورشان غلبه دارد، از دریچه شورشان ارتباط برقرار می گردد و نهایتاً به شعوری مناسب ختم می شود. در سبک عزاداری موجود، محتوای سخنرانی که شامل تفسیر، اخلاق، عقاید، تاریخ، احکام فقهی، مسایل سیاسی و… می باشد، پیام آور و بیانگر وجه شعوری دین و محتوای روضه خوانی که شامل گریه کردن، سینه زنی، زنجیرزنی، طبل زنی، توزیع شربت و شعله زرد و… می باشد، پیام آور و بیان گر وجه شوری دین می باشد.

د) حتی اگر روح و اساس عزاداری های به سبک سنتی احساساتی هم باشد، باز نباید به صرف این دلیل از آن دست کشید؛ چرا که تجربه تاریخی نشان داده است که این نوع احساسات در راستای اهداف عقلانی کارآمدی دارد و اگر غیر از این بود، هرگز دشمنان شیعه از عزاداری های آنها هراسی به دل شان راه نمی دادند. این در حالی است که تاریخ اسلام پر از نمونه هایی است که هرگاه دشمنان شیعه از آن احساس خطر کرده اند، اول چیزی را که خواسته اند از شیعه بگیرند، پتانسیل مراسم عزاداری به همین سبک سنتی بوده است. بنی امیه، بنی مروان، بنی عباس و… هر کدام به نوعی از برگزاری مجالس عزاداری جلوگیری کرده اند. حتی در تاریخ معاصر ما، خاندان پهلوی نیز آن گاه که می خواست کانون های اصلی تشیع را مهار کرده و در اختیار خودش بگیرد، متوجه مجالس عزاداری و تعزیه خوانی شد و دستور به تعطیلی آنها داد. در تاریخ اسلام، هرگاه تشیع از یک مرحله بحرانی به مرحله مناسبی وارد شده، به عبارت دیگر؛ هرگاه تشیع کمی فرصت کرده تا از حاشیه تاریخ اسلام سنی زده به هسته آن راه یابد، اولین اقدامش برای ابراز هویت خود، برپایی مجالس عزاداری بوده است. به عبارت دیگر؛ کربلا کانون هویت ساز تشیع در طول تاریخ اسلام بوده است و دشمنان تشیع از همین توان هویت سازی مجالس عزاداری به سبک های سنتی می ترسیدند که با آن مقابله می کرده اند.

ه) در سطوح ظاهری تر زندگی، در موارد مختلفی میان عقل و احساس تعارض به وجود می آید؛ مواردی که دل می گوید برو، عقل می گوید بمان. به عنوان مثال؛ در عصر رضاشاه و تحریم برگزاری مراسم تعزیه، عقل می گفت نرو، اما عشق می گفت برو و نهایتاً هم عاشقان حسینی رفت و تعزیه ها را به پا کردند. در موارد تعارض میان عقل و احساس، غالباً برنده، احساس است نه عقل. از همین روست که به جوان عاشق، هرچه هم نصیحت عقلانی کنیم، گوشش چندان شنوا نیست. اگر روش تبلیغ دین به گونه ای باشد که تنها عقلانی باشد و نه احساسی، بی شک به هنگام تعارض با یک مسئله احساسی، صحنه را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.