پاورپوینت کامل دغدغه های فراموش شده ;در مصاحبه با آیت الله سید جعفر کریمی ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دغدغه های فراموش شده ;در مصاحبه با آیت الله سید جعفر کریمی ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دغدغه های فراموش شده ;در مصاحبه با آیت الله سید جعفر کریمی ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دغدغه های فراموش شده ;در مصاحبه با آیت الله سید جعفر کریمی ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
۱
به هر صورت حضرت عالی که هم در حوزه قم و هم در حوزه نجف سابقه طولانی ای داشتید، امروز هم مسلما از کنار مدرسه فیضیه یا مدرسه دارالشفاء می گذرید؛ وقتی خاطره آن محیط درسی برای شما زنده می شود و آن را با وضعیت فعلی مقایسه می کنید، چه احساسی به شما دست می دهد؟
در زمان ما در قم فقط مدرسه فیضیه، دارالشفاء، جهانگیرخان در میدان کهنه، مدرسه حاج ملاصادق در چهارمردان و مدرسه حجتیه وجود داشت؛ مدرسه خان هم آن زمان بیغوله بود که مرحوم آقای بروجردی (ره) در اواخر عمر خود آن را تعمیر و بازسازی کردند.
طلبه ها با همان تعداد کم هم جا نداشتند. جناب آقای شیخ علی پناه آن وقت ها در مدرسه فیضیه لمعه و مکاسب تدریس می کردند. مقابل دالان پشتی مدرسه فیضیه یک اتاق دو طبقه بود؛ پایین آن آفتابه دار توالت ها بود و اتاق بالا حجره آقای شیخ علی پناه بود؛ اتاقی که الان به هر طلبه ای پیشنهاد کنند، نمی پذیرد که در آن ساکن شود. آن وقت مثل آقا شیخ علی پناهی که در مدرسه فیضیه مکاسب تدریس می کرد، آنجا ساکن بود. حال حساب کنید که جای بقیه چگونه بود؟!
آن وقت ها هم طلبه ها بیشتر مجرد بودند، چون آن ها برای تحصیل می آمدند، نه برای زندگی. بیشتر آن ها زن و بچه خود را هم نمی آوردند، ولی با این حال جا کم بود. خود من در همان زمان مجردی حدود ۴ سال اتاق اجاره کرده بودم؛ مثل من هم زیاد بودند. مقابل مسجدی که فعلاً جناب آقای بهجت حفظه الله در آن نماز می خواند، پشت حمام اتابکی خانه ای بود که ورودی دالان آن اتاقی داشت، ما آن را به ماهی ۱۰ تومان اجاره کرده بودیم؛ من چهار سال اینجا ساکن بودم، یک چنین وضعیتی بود. الآن وقتی این طلبه ها را می بینم، و از این که بحمدالله امکانات خوبی دارند که ما آن وقت نداشتیم غبطه می خورم از این که چرا این آقایان عزیز قدر عافیت را نمی دانند و از این امکانات استفاده نمی کنند افسوس می خورم؛ در آن زمان کل کتابخانه ای که طلبه ها بتوانند از آن استفاده کنند، به کتابخانه مدرسه فیضیه منحصر می شد. هنگام نماز مغرب و عشا در مدرسه فیضیه که به امامت مرحوم آقا سید محمد تقی خوانساری بر پا می شد و بعد از فوت ایشان مرحوم آیت الله اراکی آن جا اقامه نماز می کردند عده زیادی از طلبه ها برای این که بتوانند کتاب بگیرند، بین نماز مغرب و عشا به طرف کتابخانه می دویدند تا برای خود کتاب بگیرند، چون رسائل، مکاسب و لمعه محدود بود و اگر کمی دیر می کردند کتاب گیرشان نمی آمد. برای این که آن کتاب را ببرند و شب مطالعه کنند؛ یعنی از خودشان کتاب نداشتند.
خود بنده در دوران تحصیل چندین بار کتاب مکاسبم را فروختم و دوباره خریدم. بی پول و گرسنه که می شدیم، کتاب را می فروختیم و باز دوباره کوشش می کردیم، از شهریه و از این طرف و آن طرف پول جمع می کردیم، و دوباره کتاب می خریدیم؛ بحمدالله در چنین وضعی فضلای خوبی تربیت شدند.
در آن زمان، یک ساعت به غروب، طلبه ها هر کجا که بودند، به طرف مدرسه فیضیه می آمدند و مشغول بحث و مباحثه می شدند. موقع نماز هم نماز جماعت را پشت سر آیت الله سید محمدتقی خوانساری می خواندند. بیش از ۱۵۰ حلقه مباحثه در مدرسه فیضیه منعقد می شد؛ حلقه های ۳ نفری، ۴ نفری، ۵ نفری، ۶ نفری، کنار باغچه و جوی و جاهای دیگر می نشستند و بحث می کردند. الان گاهی اتفاق می افتد که دو نفر لب دیوار باغچه بنشینند و بحث علمی کنند بیشتر آن ها که نشسته اند، از این بحث می کنند که راستی «ماشینت را فروختی؟»، «چقدر فروختی؟»، «من یک ماشینی خریدم بد از کار در آمد» و… یا «محرم کجا بودی؟»، «ماه رمضان کجا بودی؟»، «چقدر پول دادند؟»، «چقدر ندادند.» و… این که بنشینند و بحث علمی کنند، چندان وجود ندارد.
یکی از رسم های آن زمان این بود که اساتید سطح، آن ها که رسائل، مکاسب و کفایه می گفتند، غروب می آمدند و در مدرسه فیضیه می نشستند، شاگردان آن ها دورشان جمع می شدند و اشکالات خود را از آن ها می پرسیدند. «آقا میرزا جواد تبریزی» آن وقت ها لمعه می گفت. یک ساعت به غروب می آمد و کنار جوی می نشست. شاگردها جمع می شدند و از اشتباهات خود سؤال می کردند یا اشکال می کردند و.. . چنین محیطی بود.
من منکر این نیستم که یک عده درس می خوانند، یک عده محقق هستند یا یک عده فضلا هستند، اینها چند درصد از حوزه را تشکیل می دهند. نتیجه حوزه ۳۵ هزار نفری باید خیلی بیشتر از این ها باشد. چرا شبهات مطرح می شود و حوزه پاسخگوی آن نیست؟ چرا تشکیلاتی وجود ندارد که ما همیشه مثل شکارچی در کمین نشسته باشیم و تا یک شکاری از دور بلند می شود، در هوا بزنیم، تا شبهه ای از دهان کسی در می آید، در کمین نشسته باشند و فورا به این شبهه پاسخ بدهند؟! تا آن جا که حتی راجع به علم امام صادق و عصمت انبیا و ائمه ایجاد خدشه و تشکیک کردند و کسی به فکر نیست؟! من منکر این نیستم که چهار نفر هم وجود دارند، اما این حوزه با این مخارج سنگین، مخارج حوزه زمان ما که مرحوم آقای بروجردی رئیس حوزه بود، با پول نانی که مرحوم آقای حجت می داد، مجموعا به ماهی ۱۵۰ هزار تومان نمی رسید، ولی الان مقام معظم رهبری در ماه، قریب ۸۰۰ ۹۰۰ میلیون تومان برای حوزه قم، مشهد و اصفهان و سایر شهرستان ها هزینه می کند، آقایان دیگر هم خرج می کنند؛ یک چنین هزینه سنگینی باید بازدهی بسیار بیشتر از این ها داشته باشد. این نحو درس خواندن آینده خطرناکی دارد که متأسفانه، هزار متاسفانه و صد هزار متأسفانه کسی به فکر آن آینده خطرناک نیست. در این نحوه درس خواندن، با این حال و هوای طلبه ها، با این انگیزه ها، و با این کلاف سر درگم بودن، در ۲۰ سال آینده چند تا آقای خمینی(ره) خواهیم داشت. چند تا شهید مطهری(ره) خواهیم داشت؟ چند تا مثل همین مراجع فعلی خواهیم داشت؟ اگر از نزدیک دست بر آتش دارید، مطلع هستید که متأسفانه حوزه کم کم دارد خالی می شود.
یکی دیگر از چیزهایی که نگران کننده است، این است که لباس پرفضیلت روحانیت و عمامه ای که عرب ها آن را تاج کرامت رسول الله می نامند، در حوزه ننگ و عیب محسوب می شود. طلبه چند سال درس خارج می خواند، ولی هنوز کت و شلواری است. می گوییم چرا معمّم نمی شوی؟ می گوید: حالا ببینیم چه می شود. عمامه را گاهی می گذارد در ساک و جایی که منبر می رود، لباس می پوشد، و دوباره از منبر که پایین آمد در ساک می گذارد. چرا لباس رسمی حوزه کم کم دارد عوض می شود؟
وقتی ما در مسجد امام به درس مرحوم سلطانی طباطبایی می رفتیم درس که تمام می شد، وقتی طلبه ها از مسجد امام بیرون می آمدند تا درب صحن، در خیابان، چشم هر چه می دید، عمامه بود. مرحوم آقای بروجردی تابستان ها در صحن بزرگ درس می فرمودند و زمستان ها در مسجد بالاسر، درس که تمام می شد روحانی در قم موج می زد، ولی آیا الان چنین موجی را می بینید. در حالی که در آن زمان شاید تعداد طلبه ها ۲ ۳ هزار نفر بیشتر نبود و الان این تعداد ۳۵ هزار نفر است؟!
البته بسیاری از طلاب هم مشکل مالی دارند.
عقیده من این نیست که طلاب علوم دینی باید مَلِک باشند، زیرا اگر مَلِک باشند، باید بروند و برای کرو بیان درس بخوانند. آن ها از همین مردم هستند، نیازمندی های زندگی دارند، لباس و خوراک نیاز دارند، زن و بچه لازم دارند. و این ها را باید داشته باشند، ولی آیا همه چیز این ها است؛ می گویند: «مرحوم آقای دربندی بالای منبر با صدای بلند می گفت: «ای مردم همه انبیا آمدند و مردم را به یکتاپرستی دعوت کردند. من از شما خواهش می کنم، بیایید مشرک شوید، همه کارهایتان برا ی غیر خدا نباشد، کمی هم خدا را شریک کنید». همه سعی و کوشش ما برای مادیات نباشد، مقداری هم برای تحصیل وقت بگذاریم خدا امام را رحمت کند؛ ایشان در مسجد شیخ انصاری (ره) نجف اشرف، با خواهش من هفته ای یک روز موعظه و نصیحت می کردند. روزی بنا به مناسبتی فرمودند: «هر کس که در جهتی سرمایه ای به کار ببندد، اگر سرمایه سرمایه مناسبی باشد، انتظار سود از به کارگیری آن سرمایه، انتظار معقولی است؛ کشاورز زمین را شخم می کند، بذر می افشاند، آب می دهد و انتظار دارد سبز شود و گندم را درو کند و این توقع، توقع معقولی است، مغازه دار هم همچنین و…» سپس فرمود: «برادران عزیز سرمایه شما که فراگیری علوم آل محمد(صلوات الله علیهم اجمعین» است بازدهی و نتیجه اش این نیست که ما که زحمت کشیدیم بگوییم: «خانه ما کجاست، فرش ما کجاست؛ ثمره متناسب با سرمایه ما این است که در پایان سا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 