پاورپوینت کامل حوزه و نیازهای فکری عقیدتی نظام و جامعه در گفت وگو با آیت اللّه مؤمن ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حوزه و نیازهای فکری عقیدتی نظام و جامعه در گفت وگو با آیت اللّه مؤمن ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حوزه و نیازهای فکری عقیدتی نظام و جامعه در گفت وگو با آیت اللّه مؤمن ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حوزه و نیازهای فکری عقیدتی نظام و جامعه در گفت وگو با آیت اللّه مؤمن ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
۲
متأسفانه به مسأله مهم اصل حکومت اسلامی چه در حوزه مبارکه قم و چه در حوزه مقدسه نجف کمتر توجه شده است. این مسأله، باید برای خود حوزه از نظر استدلالی کاملاً روشن باشد با توجه به مسئولیت های مختلفی که حضرت عالی در طول دوران انقلاب داشتید، مانند عضویت در خبرگان رهبری، عضویت در جامعه مدرسین و هم چنین عضویت در شورای نگهبان و سایر مسئولیت هایی که پذیرفتید، جایگاه حوزه را در حکومت اسلامی چگونه ارزیابی می کنید؛ آیا حوزه آمادگی لازم برای ورود به عرصه های مختلفی که نیازمند حضور حوزویان است را داراست یا خیر؟
الحمدلله نظام ما نظامی اسلامی است و در زمان غیبت، ولایت امر مسلمین به حسب ادله شرعیه فقهیه، به عهده فقیه جامع الشرایط است. اعمالی که در این نظام انجام می شود، همان مسایلی است که خود اسلام اقتضاء و تقاضا دارد. بر این اساس حکومت یک مطلبی جدای از آنچه که در نظام اسلامی که همان حوزه است، نیست. بنابراین اگر حوزه آن طور که باید و شاید نسبت به علومی که در حوزه تعلیم و تعلم می شود، به وظیفه خودش عمل کند، علی القاعده حق ورود در نظام حکومتی را دارد، ولی متاسفانه به مسأله مهم اصل حکومت اسلامی در حوزه علمیه چه حوزه مبارکه قم و چه در حوزه مقدسه نجف و…. کمتر توجه شده است. یعنی ما در شعارهای خود می گوییم، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، اما جایگاه ولی فقیه یا مسئول در حکومت اسلامی را تبیین نکردیم، چون این مسأله ولایت یا اختیارداری اداره امور امت را خداوند تعالی برای پیامبر بزرگوار قرار داده و بعد هم برای حضرت امیرالمؤمنین وائمه معصومین و در زمان غیبت برای ولی فقیه است. ما بر روی اصل مسأله ولایت که برای معصومین است و اختیاراتی که برای پیامبر و یا امام علیهم السلام به عنوان ولی امر هست، در حوزه ها بحث نکردیم. ممکن است گاهی گفته شود که این مباحث، مباحث اعتقادی است، ولی این گونه نیست. برای مثال فرض کنید که اصل این که پیامبر یا امام معصوم ولی امر است، مسأله اعتقادی است. و این که قرآن شریف فرموده است: «اولی بالمؤمنین من انفسهم»، محدوده این اختیارداری و اختیار است. پیامبر اختیار دارد که در موقع لازم اشخاصی را برای جهاد دعوت کند. او به عنوان ولی امر این اختیار را دارد و مردم هم باید تبعیت کنند. این فقط یک مسأله اعتقادی نیست، بلکه بر هر کس که دعوت شد، واجب است که در جهاد حاضر شود، یا مثلاً در امور مالی کشور تمام انفال در اختیار ولی امر است و این مسأله فقهی است. انفال را معمولاً آقایان در مباحث خمس مطرح می کنند. انفال یک ثروت بسیار هنگفت و زیادی است که در اختیار ولی امر قرار گرفته و این به مسایل فقهی باز می گردد. یا مثلاً نصف خمس که از آن به عنوان سهم امام تعبیر می کنند، در اختیار ولی امر مسلمین است و آن نصف دیگر هم بعید نیست که در اختیار ولی امر باشد و باید همان طورکه بعضی از فقها مانند حضرت امام (ره) فتوا دادند که سهم سادات هم باید به اذن فقیه باشد در اختیار ولی امر قرار داد. در باب زکات نیز اگر ولی امر مطالبه کرد، باید حتما به او داده شود. در اوقاف هم موقوفاتی که متولی نداشته باشد یا متولی داشته باشد و متولی به وظایف خود درست عمل نکند، این ها همه از اختیارات ولی امر است. این اموال که در اختیار ولی امر قرار گرفته مواردیست که باید مصرف کند. اختیاراتی که راجع به تشکیل ادارات لازم در کشور برای ولی امر وجود دارد و صرف امور مالی که در دست اوست و موارد دیگر، از چیزهایی است که خداوند برای پیامبر و امام به عنوان ولی امر قرار داده که روایات مانیز به این مطلب اشاره دارد. از حضرت امام هادی (ع) یا حضرت امام جواد (ع) سؤال می کنند که با حقوق و اموالی از پدر شما نزد ما باقی ماند. چه باید بکنیم؟ حضرت می فرماید: «ما کان لابی بسبب الامامه فهولی»؛ هرچه که به خاطر امام بودن پدرم که همان رهبری و ولایتش است، باقی مانده، برای من است و آن چه که غیر این باشد، ارث است و باید بین ورثه تقسیم شود. این مساله را مرحوم صاحب وسائل در کتاب خمس نقل می کند. این چنین مسایلی که برای ائمه (علیهم السلام) به عنوان ولی امر وجود داشته، به نظر می آید که در حوزه بحث نشده. این مساله ای که من گفتم، نسبت به ولایت پیغمبر و امام بود. در زمان غیبت هم اگر ما معتقد شدیم و از نظر جهات فقهی اعتقاد پیدا کردیم که ولایت راخداوند به فقیه جامع الشرایط داده است، همانطورکه آقایان علما بحث کردند و حضرت امام(ره) در صحبت های خود فرمودند و در کتاب بیع مرقوم فرمودند که تمام اختیارتی که برای پیغمبر و امام به عنوان ولی امر وجود دارد، برای ولی فقیه نیز هست. این سری مسایل که مساله حکومت اسلامی و ولایت امر است که در مرحله اول به صورت نص شخصی برای پیغمبر و امام معصوم بوده، باید در حوزه بیش از آن چه که تابه حال اهمیت داده شده، اهمیت داده شود. نباید درباره اصلی که در زمان غیبت، خداوند برای فقیه قرار داده است، فقط به مرگ بر ضد ولایت فقیه اکتفا شود. البته در جامعه اسلامی کسی نباید در مورد ولایت فقیه مخالفت کند. اما مسأله باید برای خود حوزه از نظر استدلالی جا بیفتد و کاملاً روشن باشد. در درجه اول باید برای طلاب فاضل و از آن ها هم به افراد دیگر که در مرحله پایین تر هستند، سرایت کند، در حوزه در مورد این جهت کمتر بحث شده و در کتب فقهی ماهم به صورت جمع شده در یک جا، به خصوص در کتب متاخرین از فقها، تقریبا از زمان ابن ادریس، محقق و مرحوم علامه و…. وجود ندارد. البته شاید یک مقدار در کتب مرحوم مفید یا شیخ طوسی این گونه مباحث وجود داشته باشد، اما به صورت مجموعی، به صورتی که اختیارات ولی امر، یعنی امام سلام الله علیه و پیامبر بزرگوار (ص) را در یک جا جمع کرده باشند، صورت نگرفته است، به نظر من این کاری است که باید در حوزه انجام شود و این نقصی است که در تعلیم و تعلم حوزه وجود دارد. ما متأسفانه افرادی که به روز باشند زیاد نداریم. تا این جا بحث اصل ولایت فقیه بود. برای مثال از اختیارات ولی امر این است که حضرت در روایت صحیحه می فرمایند: این مجلس قضا مجلسی است که لایجلسه الا نبی او وصی؛ نبی اوشقی یعنی حق قضا در مرحله اول برای امام است این مسأله احتیاج دارد به این که کسی که می خواهد قاضی شود، از نظر احکام جا افتاده باشد. اکنون در نظام جمهوری اسلامی که رئیس کل قوه قضائیه را رهبر معظم انقلاب تعیین می فرمایند، به فقیهی احتیاج داریم که بتواند از نظر فقاهتی خودش قاضی و رئیس القضات باشد. در این سری مسائل علی الظاهر حوزه از نظر علمی آمادگی دارد و لکن در جهاتی که به اصل ولایت مربوط است خیر. بر این اساس حوزه ما حوزه ای است که از نظر جهات امکانی افرادی که در این جا تربیت می شوند، اگر از نظر علمی بالا بیایند، به مرحله اجتهاد می رسند. وقتی به مرحله اجتهاد رسیدند، صلاحیت این را دارند که در هر مسأله ای که پیش بیاید، زحمت بکشند و حکم شرعی را در بیاورند، ولی برای این که آمادگی بهتر و به روزی داشته باشند، نیاز است که به آن جهتی که اول عرض کردم، اهمیت بیشتری بدهند.
با توجه به این که حضرت عالی در حوزه سمت هایی را داشته اید، چه اقداماتی در این رابطه صورت گرفته است؟ در حوزه مراکز تحقیقاتی مختلفی وجود دارد، آیا مرکزی که درباره با ولایت فقیه و اختیارات و… بحث کند وجود دارد؟
ظاهرا چنین مرکزی نداریم و در درس های خارج نیز مسأله اختیارات ولی امر به صورت استدلالی کمتر بحث می شود. آن چه موجود است، یک مرکز نسبتا مختصری در قوه قضائیه است که یک گروه تخصصی برای امر قضا تشکیل دادند که آن نیز به مقدار کافی بحث نمی کند. در ضمن مسأله ولایت را بحث نمی کنند، آن ها اصل قانون قضاوت را از نظر شرعی یا قوانینی که مجلس گذاشته یا آیین دادرسی را بحث می کنند این نکته ای که من عرض کردم، یک واقعیتی است که چندین سال است که خود من به آن توجه دارم و لازم می دانم که مسأله ولایت امر مسلمین و بعد مسأله ولایت فقیه در حوزه مورد بحث قرار بگیرد من این درس فقهی را اخیرا شروع کردم؛ یعنی بعد از تصادف و کناره گیری از مدیریت حوزه در سال ۷۵ یا ۷۶، بحث حکومت اسلامی را مطرح کردم و تا به حال ادامه دارد. اصل ولایت ائمه (علیهم السلام) و اختیارات ائمه به عنوان ولی امر و منابع مالی حکومت را بحث کردم که تقریبا تمام شده است. می خواهیم مسأله ولایت در زمان غیبت را شروع کنیم براساس اطلاعی که از نزدیک با مطالعه کتبی که علما و فقهااز زمان قبل تا به حال نوشته اند، توانستیم بحث را به پیش ببریم. این بحث ما یک بحث مشکلی بود، به دلیل این که سابقه ای نداشت. البته مبحث انفال بحث بود. اما از جهتی که دراختیار ولی امر است، آن طور که باید و شاید بحث نشده بود. یا مسأله جهاد و خصوصیات دیگر بحث شده است، اما همه آن در یک کتاب نبوده و حتی آقای منتظری هم که بحث کردند، بحث ولایت اسلامی و ولی امر را به صورت کلی که برای ائمه علیهم السلام هست، بحث نفرمودند، بلکه بیشتر توجهشان به مسأله ولایت فقیه بوده که آن هم با یک نقل و قول هایی که از عامه شده همراه است که شاید به آن ها نیازی هم نداشته باشیم. اما این کار در حوزه رایج نیست و ما نیاز داریم که این مساله در حوزه با توجه به حکومتی که داریم، بیشتر بحث شود. شاید علمای گذشته هم که بحث نکردند، برای این که هر چند خدا ائمه را اولیای امر قرار داده و باید تصدی امور جامعه را داشته باشند، ولی از زمان حضرت امیر(ع) به بعد هیچ یک از ائمه متصدی امر نبودند ایشان هم که ولایت امر را به دست گرفت، به جنگ های داخلی مشغول شد. علما و فقها نیز در عصر غیبت اجازه این که وارد امور ولایت شوند را نداشتند. شاید به همین دلیل است که کتب فقهی خوبی در این زمنیه نوشته نشده و ان شاءالله باید این کار انجام شود. حوزه استعداد این را دارد، چون مسأله، مسأله فقهی است. انسان که مجتهد شد، می تواند همه مسائل فقهی را اجتهاد کند، اما فرق است بین این که توانایی و امکان این کار از نظ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 