پاورپوینت کامل طلبگی، رشته تحصیلی یا شیوه زندگی در مصاحبه با ایت الله هادوی (قسمت دوم) ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طلبگی، رشته تحصیلی یا شیوه زندگی در مصاحبه با ایت الله هادوی (قسمت دوم) ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طلبگی، رشته تحصیلی یا شیوه زندگی در مصاحبه با ایت الله هادوی (قسمت دوم) ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طلبگی، رشته تحصیلی یا شیوه زندگی در مصاحبه با ایت الله هادوی (قسمت دوم) ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۳

در مورد درک مطلب فرمودید، شخص باید هم بحث داشته باشد و با پیش مطالعه، مرتب در درس شرکت کند. در خصوص حضور در درس، می بینیم که بعضی از طلبه ها می گویند: ما نیازی به حضور نداریم، زیرا با نوارهایی که موجود است، از کلاس رفتن مستغنی هستیم و همین رفت و برگشت ها وقت گیر است! آیا به نظر شما وجود نوارها و یا سی دی هایی که موجود است، طلبه را از حضور در محضر استاد بی نیاز می کند؟

در اولین جلسه ای که من از نزدیک با حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) آشنا شدم، ایشان تعبیر بسیار زیبایی را بیان فرمودند که «طلبه خوب باید استادِ خوب ببیند و خیلی از این اساتید را ببیند» تجربه من هم نشان داده است که تأثیری که درک محضر استاد بر طلبه دارد به هیچ وجه با نوار قابل مقایسه نیست.

به نظر من فقط در صورت اضطرار باید از نوار استفاده کرد؛ برای مثال شخص به نوار مراجعه می کند که امکان دسترسی به استاد را ندارد، مانند بعضی از دوستانی که در جاهای دور دست به سر می برند و امکان تحصیل حوزوی را ندارند و از طریق نوار، رادیو معارف و امثال این ها می توانند تحصیلات خود را به نحوی ادامه دهند. اما کسی که در قم زندگی می کند، در جایی که این همه فاضل، عالم و طلبه در سطوح مختلف حضور دارند، واقعا حیف است که از این همه امکانات موجود استفاده نکند و به نوار اکتفا کند.

حضور در درس استاد علاوه بر تأثیری که در توجه انسان دارد، در منضبط شدن و منظم شدن کارهای انسان مؤثر است؛ منش و روش و برخورد استاد هنگام حضورش در کلاس، خود به صورت غیرمستقیم آموزش دهنده است؛ یعنی وقتی من از نزدیک با استادی که به اخلاق الهی مستخلق است، برخورد کنم، هر چند آن استاد، استاد صرف باشد، اما من در کنار این صرف، اخلاق او را نیز به صورت غیرمستقیم یاد می گیرم که این استفاده در نوار همین استاد موجود نخواهد بود.

اگر طلبه ای پیش مطالعه خوبی داشته باشد و نیز درس را خوب مباحثه کند، در جلسه درس پرسش گر خوبی خواهد بود. این پرسش ها هم موجب ارتقای کیفی درس می شود و هم موجب رشد خود طلبه می گردد. سرگذشت های زیادی از عالمان گذشته وجود دارد که نزد علمای دیگر شاگردی می کردند و حضور آنها چقدر در ارتقای کیفی درس مؤثر بوده است؛ مانند این داستان معروف که مرحوم شیخ انصاری طی دوره ای، شاگردی مرحوم نراقی را می نموده، در آن دوره مرحوم نراقی مشغولِ نوشتن بحث قضا بود؛ یعنی در کتاب مستند بحث قضا را می نوشت. وقتی این قسمت از کتاب را با سایر قسمت های آن مقایسه می کنیم؛ می بینیم که با قسمت های دیگر از نظر کیفی فرق دارد که نتیجه آن سؤالات و دقت های شیخ انصاری بود که آن استاد را وادار می کرد، بحث را در سطح بالاتری ارایه دهد.

سؤالاتی که در درس مطرح می شود، به خصوص اگر با دقت و مطالعه قبلی همراه باشد، می تواند جرقّه هایی از مطالب جدید باشد که این جرقّه ها شاید در فرصت های دیگر کمتر پیدا شود. البته نباید هر چیزی را که به ذهن انسان رسید، بلافاصله پرسید.

تجربه من این بود که در زمان شاگردی نزد اساتید بزرگوار، مطالبی به ذهنم خطور می کرد که در غیر آن لحظات آن مطالب کمتر بوده است و این به خاطر مجموعه آن حالت و فضایی است که درس دارد. چنانکه عرض کردم،برای کسی که امکان حضور در درس را دارد ترک این مهم و اکتفاء به نوار یک حرمان است و محرومیت از امکانات و قابلیت های حوزه را به دنبال دارد. بحمدالله در حوزه به گونه ای تنوع اساتید و سلایق وجود دارد که هر سلیقه ای می تواند، استاد مورد علاقه خود را پیدا کند.

وقتی یک طلبه چند سال در حوزه ماند و مقدمات را گذراند، این سؤال برایش مطرح می شود که دروس مختلفی مانند فقه، اصول، تفسیر، کلام، رجال، درایه و… را تا چه اندازه باید بخواند؟ اگر طلبه ای برای کسب شناخت و معرفت قدم به این راه نهاده تا بتواند دیگران را هدایت کند، به چه مقدار از این علوم نیاز دارد تا در این راه موفق باشد؟

طلبه باید در علوم مختلف یک حداقل آگاهی داشته باشد؛ یعنی به هر حال طلبه به عنوان طلبه نمی تواند اصلاً تاریخ نداند یا از تفسیر و رجال آگاهی نداشته باشد، بلکه باید از این علوم به صورت حداقل آگاه باشد.

البته اگر بخواهیم در مورد معیارهای موجود صحبت کنیم، اعتقاد من در یک نگاه دیگر قابل تغییر و اصلاح است. اما این حداقل اطّلاعاتی که در دروس جانبی سطح حوزه وجود دارد، چیزی است که یک طلبه باید یاد بگیرد؛ یعنی این مقدار فلسفه، کلام و تاریخ را طلبه باید یاد بگیرد. یکی از آثار آگاهی از این علوم این است که شخص می تواند زمینه استعداد و علاقه خودش را بیابد که البته عامل مهم در این انتخاب علاقه است. به اعتقاد من همه علوم اسلامی ارزشمند هستند و هر کسی در هر رشته ای اگر درست درس بخواند و درست کار بکند، یقینا آن کار مفید خواهد بود.

بنابراین مهم این است که شخص ببیند به کدام یک از این رشته ها بیشتر گرایش و علاقه دارد. قهرا استعداد او نیز در همان رشته ای که بیشتر گرایش دارد، بهتر شکوفا می شود؛ برای مثال طلبه ای که ذوق مباحث عقلی را دارد و در زمینه مباحث فلسفی، منطقی و کلامی بیشتر احساس شوق و علاقه می کند، باید آن را به عنوان محور اصلی کار خود قرار بدهد و تا یک حدی اطلاعات فقهی و اصولی مورد نیاز خود را نیز کسب کند. امّا زمینه تخصصی و کار اصلی خود را در آنچه که احساس شوق و علاقه می کند، قرار دهد.

این زمینه باید بعد از اتمام سطح باشد، چون در دوران سطح شخص باید با این نگاه درس بخواند که واقعا به کدام درس گرایش دارد. گاهی اوقات انسان به یک درس علاقه ندارد، زیرا از آن اطلاع ندارد. پس از آن که با آن علم آشنا شد، متوجه می شود که این علم را از بسیاری از علوم دیگری که خوانده است، بیشتر دوست دارد.

بنابراین طلبه باید با علوم مختلف آشنا باشد. علاوه بر این، به اعتقاد من طلبه ای که در روزگار ما زندگی می کند، غیر از علوم اسلامی متعارف، باید از علوم انسانی (روانشناسی، جامعه شناسی اقتصاد، سیاست، مدیریت و…) نیز یک حداقلی را حتما بداند. طلبه باید اجمالاً بداند که علم اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و… چیست؟ نه این که لازم باشد که تخصصی پیدا کند، ولی باید کلیّات آن را بداند که خود این نیز می تواند در تحصیلات اسلامی او مؤثر باشد؛ مثلاً فرض کنید اگر یک کسی به مباحث اخلاقی علاقه دارد، اگر با مباحث روان شناسی هم آشنا باشد، می تواند از روان شناسی برای اصلاح اخلاق خودش یا دیگران استفاده کند.

البته این حداقل در بعضی از علوم فرق می کند؛ مثلاً در فقه خیلی بیشتر باید بدانیم تا جامعه شناسی و یا حتی رجال، زیرا حداقلی که در فقه لازم است، خیلی بیشتر است، چون شخص باید مسایل شخصی خود و یا مسایلی را که خیلی وقت ها ممکن است مردم از او سئوال کنند حداقل در مسایل مبتلابه بداند و بتواند درست بفهمد. به همین دلیل این «حداقل» در فقه بیشتر است، چون نیاز فرد به فقه بیشتر است، یا مثلاً اصول به خاطر نقشی که در تحصیلات حوزوی دارد و نیز به خاطر نقشی که در فهم متن به معنای وسیع کلمه دارد و در رشته های مختلف نیز تأثیر می گذارد، سهمی بیشتر از سهم تاریخ دارد. هر چند تاریخ هم مهم است و شخص به هر حال باید اطلاعات تاریخی داشته باشد.

در مرحله بعد با توجه به آن علاقه و استعدادی که در خود می یابد، سعی کند آن زمینه را تقویت کند، و البته در زمینه های دیگر تا اندازه ای حفظ نماید؛ برای مثال اطلاعات یک استاد برجسته فلسفه در فقه نمی تواند در حدّ اطلاعات یک طلبه مبتدی باشد. من همیشه این نکته را به دوستان طلبه گفته ام که برنامه های موجود در حوزه، یک وقت از منظر مسئولین و برنامه ریزان و دست اندرکاران مورد مطالعه قرار می گیرد که آن ها باید این احساس را داشته باشند که این برنامه ها قابل ارتقا و قابل بهبود است تا برای بهبود آن تلاش نمایند. اگر آن ها احساس کنند که این برنامه ها بهترین برنامه است، معنای آن این نیست که خودشان نمی توانند سطح بالاتری را تصوّر کنند. آن ها باید به صورت دایم در تلاش برای بهبود وضعیّت آموزش حوزه و کتب درسی حوزه و روش های آموزشی باشند.

امّا طلبه به عنوان یک طلبه که فعلاً نقش چندانی در اصلاح حوزه در سطح طلبگی خود ندارد و مسئولیتی هم ندارد، باید به این دید به آموزش موجود نگاه کند که چگونه از این آموزش، برای خود بهترین توشه را بردارد. اگر طلبه این احساس را داشته باشد که این ها بهترین روش آموزشی نیست و این کتاب ها بهترین کتاب های درسی نیستند و سپس به این عذر که آن ها بهترین نیستند، و درس نخواند، طبیعی است که عمرش تلف می شود. طلبه باید سعی کند، از همین کتاب و روش ها بهترین استفاده را ببرد تا به سطح علمی مطلوب برسد. من همیشه به دوستان گفته ام که علمای گذشته از روش ها و کتاب هایی به مراتب پایین تر از کتاب ها و روش های موجود، به آن سطحِ عالی علمی رسیده اند که معنای آن این است که این امکان برای شما هم وجود دارد. شما باید ببینید که از این امکاناتِ موجود چه طور بهترین بهره را ببرید و ان شاءالله بعدها موقعیتی که پیدا می کنید، باید به عنوان مسئول حوزه یا به عنوان برنامه ریز حوزه به برنامه ها نگاه کنید که اینها چه عیوبی دارند و چگونه می توان، این عیوب را رفع کرد.

الان آفت بزرگی در طلبگی پیدا شده است و این آفت موجب شده که بسیاری از طلبه های مستعد خوب درس نخوانند. من از نزدیک با آن ها در سطوح مختلف مبتدی، متوسط و عالی برخورد کرده ام. آن ها با این عذر که این ها کتاب های خوبی نیستند و کتاب های بهتری وجود دارد و روش های بهتری نیز هست، از همین امکان هم استفاده نمی کنند. سپس عُمر و جوانی و توانایی های خود را از دست می دهند و در نهایت چیزی به دست نمی آورند که این خُسران است. طلبه باید از امکانات ِ موجود به بهترین وجه استفاده بکند. درست است که این کتاب ها قابل ارتقا است، ولی همین ها هم در حد خود بسیار خوب است. بسیاری از بزرگان با همین کتاب ها به مقامات علمی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.