پاورپوینت کامل حدیث نامکرّر جلوه استاد«قسمت دوم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حدیث نامکرّر جلوه استاد«قسمت دوم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حدیث نامکرّر جلوه استاد«قسمت دوم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حدیث نامکرّر جلوه استاد«قسمت دوم» ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
۲
شیوه تدریس
هنگامی که به صورت طلبه ای ساده در حوزه به تحصیل علم مشغول بودم، پس از آنکه به درس خارج وارد شدم، از آنجا که مرحوم آیت الله بروجردی یک درس بیشتر نمی گفتند و من نیاز به سه درس داشتم، در جلسه های درس حضرت امام حاضر شدم. کلاس درس امام، آن قدر در من شوق و علاقه به وجود آورد که حدود ده سال در درسهای ایشان حضور یافتم. هنوز هم شیرینی و حلاوت آن جلسه ها را در خاطر دارم. به ویژه آنکه حضرت امام(ره) با چنان فراغت بال و آسودگی خیالی به جهات علمی می پرداختند که گفتنی نیست. گاهی درس فقه ایشان حدود دو ساعت طول می کشید و ما اصلاً احساس خستگی نمی کردیم. امام بزرگوار در درسها مطالب علمی و اخلاقی را جدا از یکدیگر نمی دانستند. درس ایشان تنها یک سلسله مباحث علمی خشک نبود. ایشان به روشی تدریس می کردند که در لابه لای درس، طلبه واقعی تربیت می کردند. هدف ایشان این نبود که تنها یک سلسله مطالب از استاد به شاگرد انتقال یابد؛ بلکه مدّنظر ایشان این بود که شاگردانی تربیت شوند که برای آینده اسلام مفید باشند.
همین ویژگی باعث شده بود که همه ما سر تا پا ایمان و اعتقاد به ایشان بودیم و در طول مبارزه و نهضتی که رهبریش را به عهده داشتند، هیچ گونه تردید و دو دلی به درستی راهشان نداشتیم. از این رو، زمانی که حضرت امام لازم دیدند که طلاب و مدرّسان و دیگر افراد فاضل با ایشان همراهی داشته باشند، همه دعوتشان را از سر احساس مسئولیت شرعی خود پذیرفتند.
جایگاه علمی
در زمینه علمی، امام از مقام های متعددی برخوردار بودند، چنان که در رشته های فلسفه، عرفان، اخلاق، تفسیر، فقه و اصول متخصص بودند. ولی از میان رشته ها، آنهایی که با مقام مرجعیت تناسب داشتند، فقه و اصول بودند. متأسفانه افرادی آگاهانه یا ناخودآگاهانه در صدد بودند که برای جلوگیری از رشد و گسترش اندیشه های امام، مقام فقه و اصول ایشان را کوچک جلوه دهند و حتی صلاحیت مرجعیت تقلید را از ایشان بگیرند.
از آنجا که اهمیت این وضعیت برای من روشن شده بود، از موقعیت تبعیدم در شهرستان یزد استفاده کردم و شرحی بر کتاب شریف تحریرالوسیله امام که در حقیقت یک دوره فقه از اول باب طهارت تا آخر باب دیانت است، به رشته تحریر در آوردم. در این کار، دو هدف را دنبال می کردم، اول اینکه اشتغالات علمی ام محفوظ باشد، دوم آنکه موقعیت فقهی و اصولی امام و جایگاه بلندی که در این علم دارند، تشریح شده باشد. در واقع در همان اوایل تبعیدم تصمیم گرفتم که کاری را که جنبه علمی و انقلابی دارد، به انجام برسانم، البته با توجه به این نکته که ساواک به کارم پی نبرد؛ زیرا در صورت اطلاع، مانع می شد.
آن قدر جانب احتیاط را رعایت می کردم که حتی مسئولان کتابخانه وزیری هم علی رغم آنکه افرادی بسیار متدیّن و انقلابی بودند، متوجه نوع کار من نمی شدند؛ با توجه به آنکه کار من در کتابخانه هر روز چهار ساعت طول می کشید.
تقریبا دو سال و نیم در این کتابخانه مشغول نگارش بخش اعظم کتابها بودم و کسی متوجه کار من نشد. البته بعضی از بزرگان روحانیت یزد که از هر نظر مورد اعتماد بودند، از ماجرای فعالیت تحقیقی من آگاهی داشتند. آنان گاهی به کتابخانه می آمدند و نوشته های مرا مطالعه می کردند و نظراتی را ابراز می کردند. نتیجه آن شد که در حال حاضر چهارده جلد کتاب در شرح تحریرالوسیله امام خمینی(ره) نوشته ام که هشت جلد آن به چاپ رسیده است و بقیه نیز آماده چاپ است. در هر صورت، غرض از این بحث، این بود که دشمنان در صدد آن بودند که مقام علمی امام را خدشه دار کنند ولی بحمدالله به خاطر عظمت علمی و اخلاقی ایشان، موفق به این کار نشدند؛ تا حدی که رژیم شاه تنها به خاطر همین امر، حضرت امام(ره) را از ترکیه به نجف تبعید کرد.
در نجف، بزرگان و عالمانی وجود داشتند و استدلال رژیم شاه بر این بود که حضرت امام در جوار این بزرگان، امکان ابراز وجود ندارند؛ زیرا به تعبیر آنان، مقام علمی امام پایین تر از علمای نجف بود. رژیم شاه می پنداشت که با شکست علمی، حضرت امام در جنبه های سیاسی، اخلاقی و… نیز دچار شکست و تحقیر خواهند شد. اما نقشه های دشمنان کوردل نقش بر آب شد؛ زیرا هنگامی که حضرت امام به حوزه نجف وارد شدند و تدریس را شروع کردند، حوزه درسی ایشان از بهترین حوزه های درسی نجف شد. بنابراین، حضرت امام نه تنها از نظر علمی شکست نخوردند، بلکه مقام علمی و اخلاقی ایشان برای حوزه نجف نیز روشن شد. به این ترتیب، بزرگان آنجا نیز به عظمت مقام علمی امام در فقه و اصول آگاهی یافتند. وجود شریف امام در حوزه نجف، آن قدر گرانبها بود که حتی بزرگان و فضلای قدیمی نجف هم در درس امام شرکت می کردند.
تصادفا امام در حوزه نجف، تدریس مشکل ترین مباحث فقهی را انتخاب کرند. ایشان بحث کتاب مکاسب را که از نظر فقهی از مشکل ترین مباحث به شمار می آید، در نجف مطرح کردند و تمامی آن را در پنج جلد به تقریر در آوردند. این پنج جلد کتاب، از آثار ارزنده امام محسوب می شوند.
روش زندگی
در ارتباط با دیگر ابعاد علمی شخصیت امام، کتابها و آثار ایشان از علوّ مقامشان حکایت می کنند. در عرفان و فلسفه و اخلاق، امام آثار گرانبهایی برجای گذاشتند و در زمینه اخلاق، از همان دوران جوانی، کتابهای ارزنده ای را به نگارش در آورده اند.
امام بزرگوار، جدا مصداق انسان کامل بودند؛ یعنی همه فضایل انسانیت را داشتند و در تمام مراحل زندگی شان نسبت به شاگردان، دوستان و خانواده شان آنچه را که شایسته یک انسان کامل بود، مراعات می کردند.
به دلیل آشنایی و رفاقتی که با مرحوم حاج آقا مصطفی داشتم، اطلاع پیدا کردم که امام در منزل، هیچ گونه تحمیل و استبدادی را نسبت به همسر و فرزندان خود اعمال نمی کردند و برای آنان نوعی آزادی قائل بودند، چنان که حتی به وسیله سؤال نمی خواستند که عقیده خود را تحمیل کنند. تنها محدودیتی که در خانواده حضرت امام وجود داشت، رعایت مسائل دینی بود. به طور مثال، آنان هرگز نباید به غیبت، تهمت و نظایر این موارد، دست می یازیدند.
بسیاری از دوستان دوران جوانی حضرت امام بر این باورند که ایشان حتی در آن زمان نیز دچار لغزش نشدند. برای نمونه، در جلسه های خودمانی که تشکیل می شده است، برای شوخی و خنده مطالبی هم نقل می شده است؛ چنانچه جمله ای به منظور غیبت گفته می شد، امام فوراً ناراحت می شدند و تذکر می دادند که غیبت امر حرامی است و جایز نیست. جوانها و به خصوص طلاب باید به این صفت و ویژگی امام بسیار توجّه کنند. در واقع، کسی که در دوران جوانی این قدر به حلال و حرام و آداب اسلامی مقیّد باشد، مشخص است که فردی است که اسلام بر قلب و روح او حاکم شده است.
چنین چیزی تقریباً شبیه معجزه است. همین طور تعهد و تعبّد امام نسبت به مستحبات؛ چنان که ایشان هفتاد سال نماز شب خود را به صورت متواتر خواندند. نماز شبی که در قرآن، خداوند می فرماید کسی که چنین تهجّدی داشته باشد، خداوند او را به مقام بسیار شایسته ای می رساند.
امام خمینی قدس سره الشریف زاهدی کامل بودند. با اینکه دهها سال، مبالغ هنگفتی در اختیار ایشان قرار می گرفت، هرگز نه در زندگی مادّی خودشان بهبودی حاصل شد، نه در زندگی مادی پسرشان حاج آقا مصطفی.
هنگامی که حضرت امام در نجف تشریف داشتند، من چندین بار به عتبات مشرّف شدم. در نجف با حاج آقا مصطفی زیاد رفت و آمد می کردم و ایشان هم گاه گاه مرا به ناهار و شام دعوت می کردند. روزی از ایشان پرسیدم: «شنیده ام شما از آقایان دیگر هم شهریه می گیرید. این کار چه ضرورتی دارد؟ مگر شما نیازی دارید؟»
ایشان با تبسمی گفتند: «پدرم فقط مخارج متوسط زندگی مرا می پردازد، مثل مخارج غذا و اجاره خانه. اما من به کتاب هم نیاز دارم و برای خریدن آن پولی ندارم. برای همین مجبورم که شهریه مراجع دیگر را نیز بپذیرم.»
من از این ماجرا بسیار متعجّب شدم. تعجّب من بعدها وقتی بیشتر شد که وصیتنامه حاج آقا مصطفی را هم دیدم. در این وصیتنامه، ایشان وصی خود را پدربزرگوارشان قرار داده بودند. این مطلب حکایت از نوعی الهام الهی می کند. گویا ایشان از پیش می دانستند که قبل از امام خمینی(ره) از دنیا می روند.
در آن وصیتنامه، حاج آقا مصطف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 