پاورپوینت کامل در منبر، نهج البلاغه را از یاد نبریم در گفت وگو با آیت الله سید طیب جزایری ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در منبر، نهج البلاغه را از یاد نبریم در گفت وگو با آیت الله سید طیب جزایری ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در منبر، نهج البلاغه را از یاد نبریم در گفت وگو با آیت الله سید طیب جزایری ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در منبر، نهج البلاغه را از یاد نبریم در گفت وگو با آیت الله سید طیب جزایری ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۳
با عرض خوش آمد گویی، سفارشاتی را خدمتتان عرض می کنم؛ اجمالاً می خواهم فقط این نکته را عرض کنم که اگر انسان به دنیا و مادیات علاقه داشته باشد، نمی تواند در هیچ کاری که به خدا و دین مربوط است، موفق باشد. خلاصه کلام همین است، و اگر سرتاسر نهج البلاغه را ملاحظه کنید؛ چه قسمت خطبه ها، چه نامه ها، چه کلمات حکمت آمیز؛ هر چه امیرالمؤمنین(ع) صحبت می کند، در بدی دنیا و آمادگی برای مردن و یاد مرگ است. اگر انسان توانست دل از دنیا بکند و به فکر آخرتش باشد، می تواند اخلاقیات، دین، [دستورات] خدا و پیامبر را رعایت کند. اگر این نشد؛ مثل روزگار ما که اکثرا سراغ مادیات رفته و دنیا را گرفته ایم و از آخرت صرف نظر کرده ایم؛ دیگر هر جا صحبت از دین و اخلاق کنیم، همه حرف است. مرحله عمل، در کار نیست. به گفته امام علی(ع) در همین خطبه تجهزوا رحمکم الله فقد نودی فیکم بالرحیل
گاهی بعضی طلبه ها می آیند در خواست نصحیت و سفارش می کنند می گویم بعد از نماز صبح صد مرتبه بگو من می میرم. هر روز صد مرتبه بگو من می میرم اگر انسان به فکر مردن باشد، این قدر دل به مادیات نمی بندد. همه بدبختی ما اینست و این قدر در روایات و آیات قرآن دعوت شده که به زیارات قبور بروید، به یاد مردن و به فکر آخرت باشید، به خاطر این است که دل به این دنیا نبندیم. بله، آیه شریفه دارد که: «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه» اما چون دنیا جلوتر است، اول فرمود دنیا، و گرنه اول می فرمود آخرت؛ چون «خلقتم للبقاء لا للفنا»؛ ما آمدیم اینجا چند روزی باشیم و بعد برویم. سرا و دار جاویدان آنجاست. بدبختی اینست که ما دل به اینجا بسته ایم، نه آنجا؛ به قول آن شاعر که گفت:
دل منه بر این پل پر ترس و بیمبرگ ره ساز و مشو این را مقیم
همه دردمان اینست. سفارشی که من به طلبه ها دارم، اینست که مادیات را فراموش کنند و برای خدا دل از دنیا بکنند. اگر این طور شد، انسان می تواند اخلاقیات، دین و [دستورات] خدا و پیامبرش را رعایت کند و گرنه اگر بخواهیم فکر مادیات باشیم، خاطرتان جمع باشد که به هیچ جا نمی رسیم؛ نه دنیا داریم و نه آخرت. خدا حضرت آیت الله مروج را رحمت کند. من افتخار دارم خدمت ایشان چند سال درس خوانده ام. ایشان می فرمود: شما رفتارتان را مطابق دین کنید؛ نه دین را مطابق رفتارتان. یعنی یک طرفه انسان می خواهد کاری انجام دهد؛ مثلاً من می خواهم از این راه بروم، یک کلاه شرعی برایش پیدا می کنم که چگونه بروم. می خواهم این پول را مصرف کنم، یک راهی پیدا می کنم که حلالش کنم. می خواهم خمس ندهم، یک راهی پیدا می کنم که بعضی ها می کنند. مثلاً سر سالش به پسرش و یا زنش به صلح خیاری می بخشد خیاری بعد از تمام شدن مدت سال دو مرتبه صلح را بر می گرداند. این را می گویند تطبیق دین با رفتار! این درست نیست. انسان باید ما بین دین و خدا، رفتارش را مطابق با دین کند. یعنی رفتارش را با دین و آیات و روایات و رفتار ائمه و اصحاب واقعی ائمه مطابق کند. اگر توانستیم این کار را بکنیم واقعا، هم شیعه هستیم، هم طلبه و هم روحانی و گرنه روحانی بودن به عمامه که نیست؛ حتی به درس و بحث هم نیست. شیخ بهائی می فرماید:
وه چه خوش می گفت آن مرد عرببا دف و نی دوش از روی طرب
ایها القوم الذی فی المدرسهکل ما حصلتموه وسوسه
فکر کم ان کان فی غیر الحبیبما لکم فی نشاه الاخری نصیب
درس اگر قربت نباشد ذو غرضیس درس انه بئس المرض
اسب دولت برفراز عرش تاختهر که خود را زین مرض آزاد ساخت
کان من لم یعش فی الوجه الحسنقرب الحل الیه و الرسن
یعنی آن کس که نباشد فکر یاربهر او پالان و افساری بیار
خدا رحمت کند، شیخ بهایی اشعارش عربی و فارسی است. واقعا اگر حساب برای لباس باشد، خوب خیلی ها لباس همه جوره دارند. ما روحانیون باید مرحله اول رفتارمان روحانی باشد، همان طور که امام صادق(ع) فرمود: «کونوا لنادعاه باعمالکم لا باقوالکم». سعدی هم می گوید:
سعدیا گرچه سخن دان نصایح گوییبه عمل کار برآید به سخن دانی نیست.
و عمل هم خلاصه اش همین است که عرض کردم؛ دل از دنیا ببری و از مادیات دست بکشی. اما بدبختانه ما در زمانی زندگی می کنیم نه فقط ما، نه فقط شیعه، نه فقط ایران، نه فقط دنیا همه و همه، آنچنان مادیات ما را گرفته که واقعا هر که به نوبه خودش آخرت را فراموش کرده است. ما شیعیان امیرالمؤمنین باید آنگونه باشیم که حضرت علی(ع) در آن روایت فرمود: «مالی لا اری سیما الشیعه» که بعد حضرت صفاتی در رابطه با شیعه فرمود؛ چشمشان باید از گریه و خوف خدا گریان باشد، آثار سجود در پیشانیشان باشد، رفتارشان رفتار شیعه باشد، که حالا نمی خواهم سفارشاتی را که حضرت فرمود نقل کنم. اگر آنگونه باشیم، آن وقت شیعه هستیم و گرنه شیعه نامی [بودن] که کاری ندارد و همان طور که عرض کردم، فعلاً در زمان ما، بدبختانه هر کس به نوبه خودش گرفتار مادیات است. این روایت را هم از ابن فهد خدمتتان عرض می کنم که پیامبر یک روز به اصحاب فرمود که: «آخر الزمان حلت العزوبه» یعنی انسان عزب باشد و زن نداشته باشد، حلال است. عرض کردند: «یا رسول الله. امرتنا بالتزویج» شما که می فرمودید تزویج کنید؛ فرمود: در آخر الزمان کار به جایی می رسد که «هلاک الرجل بید زوجته. روزگاری می شود که انسان را زنش سرزنش می کند، بچه و همسایه اش سرزنش می کنند؛ این زندگی شد که تو داری؟! این خوراک شد که ما داریم؟! این لباس شد که ما داریم؟! حتی ما روحانیون به اینجا رسیده ایم. با عرض معذرت نمی خواهم تعریف کنم، ولی طلبه های نجف، اول که می رفتیم یک جوری بودیم و روحیه آن چنانی داشتیم. مثلا مرحوم مدنی واقعا سمبل تقوا بود. خدمت مرحوم آشیخ بزرگ تهرانی رسیدم سمبل تقوا بود. هیچ چیز از دنیا نمی خواستند. چون آن گونه بودند، توانستند خدماتی داشته باشند.
ضرورت سفرهای تبلیغی
بدبختی دیگری که باید تذکر بدهم، این است که من خیلی از طلبه ها را در ماه رمضان، محرم و صفر می بینم که جایی برای تبلیغ نمی روند. بهار تبلیغ محرم، صفر و رمضان است. من از باب حکایت عرض می کنم؛ ده سال، من [برای تبلیغ] محرم از نجف آمدم. آغاجاری منبر می رفتم آغاجاری ۱۰ سال کامل یا دهه عاشورا بود، یا همه محرم یا محرم و صفر و بعد هم می رفتم شوش و به صورت آزاد یا قاچاق بر هر بدبختی بود این ایام را می آمدم درس ها هم محرم تعطیل می شد. آغاجاری هم انتخاب کرده بودم. چون واقعا نقطه عجیب و غریبی بود. انگلیسی ها آنجا بودند. آن ها بی نماز و شراب خوار بودند و یک وضعی پیش از انقلاب و زمان شاه بود که حتما می دانید. برای حساب تبلیغ قربه الی الله به افتخار روضه خوانی امام حسین(ع) می آمدیم. الحمدلله آن قدر بی نماز، نمازخوان شدند؛ یک طوری بود که مرحوم آقای آل علی می گفت شراب می خوردند، می آمدند سرحوض مسجد شیشه را می شستند، قبله مسجد اصلاً مشخص نبود، یک تکه مقوا زده بودند و رویش نوشته بودند قبله. باد از هر طرف می آمد قبله آن طرف بود! یک روحیه این طوری داشتند. من ده سال پشت سر هم برای تبلیغ آنجا آمدم. بالاخره یک چیزی هم برای مادیات می دادند. الحمدالله خوب بود. اما حساب تبلیغ چیز دیگری است. الان طلبه ها تبلیغ را رها کرده اند؛ هر کدامشان یک کار جمعی دارند. می گوید نمی شود تعطیل بکنم؛ مرخصی بی حقوق بگیریم که چه شود؟! در آمدم به اندازه همین است. بابا تو در آمد را در نظر نگیر؛ تبلیغ را در نظر بگیر. افتخار روضه خوانی امام حسین(ع) را داشته باش. نوعا تبلیغ نمی روند، وقتی سؤال می کنید چرا نمی روی، می گوید: مشغول فلان کارم، نمی توانم بروم. آن وقت درس ها را هم در محرم، صفر و رمضان تعطیل می کنند. شما که نمی خواهید تبلیغ بروید، پس درس ها را تعطیل نکنید. دست کم درس ها باشد، درس ها را تعطیل می کنند. اینجا می گردند، کارهای جانبی هم انجام می دهند. و هیچ بهایی به تبلیغ نمی دهند. اثرات تبلیغ که من در منبر دیدم، عندالله در هیچ چیزی نیست؛ حتی در کتاب نوشتن، روزنامه نوشتن و… یعنی آن اثری که تبلیغ دارد، این ها ندارند. اگر بتوانیم طلبه ها را وادار کنیم به هر عنوانی محرم، صفر و ماه رمضان تبلیغ بروند، و معین شود در آمدی داشته باشند خیلی مناسب است. مدتی که در ماهشهر بودم، ۱۵ نفر از طلبه ها را دعوت می کردم به روستاها می فرستادم. آن زمان می گفتم من تا ۳ هزار تومان ضامن می شوم، هر چه کمتر بود، مابقی را خودم می دهم. کاری نداشته باشید که چقدر به شما می دهند. لذا اینها می رفتند تبلیغ و می آمدند، هر کس از ۳ هزار تومان بیشتر داشت که هیچ، مبلغ هر کس کمتر بود، ۳ هزار تومانش را کامل می کردم.
هیچ چیزی اثر تبلیغ را ندارد حتی تدریس. اصلا دین ما به همین بار شده و افتخاری که شیعه دارد و دیگران ندارند، همین روضه خواندن برای امام حسین(ع) است؛ یعنی به بهانه مجلس امام حسین(ع) ما تبلیغ داریم. در همین جا، از آن وقتی که تبلیغ نرفته ام، مسجدامام و جاهای دیگر منبر رفته ام و این مسائل به نوبه خود حتی در قم هم موثر است؛ یعنی دیگر حساب سمعی بصری است، بخصوص این نکته را هم خدمتتان عرض کنم که من یک مدتی در دانشگاه طرح هجرت، درس نهج البلاغه می گفتم. اگر طلبه ها نهج البلاغه را حفظ کنند، ما بین خود و خدا هیچ چیزی اثر نهج البلاغه را ندارد؛ از نامه هایش گرفته تا خطبه ها و حکمتهایش همه تاثیر گذار است؛
سخن چون از دل برآیدلاجرم بر دل نشیند
فرمایش خود حضرت است: «اذا خرج من القلب دخل من القلب و اذا خرج من اللسان لایتجاوز الاذن» تا آن زمانی هم که توانستم، منبر رفتم و تا وقتی که سکته نکرده بودم، هر چه منبر رفتم در خطبه یا نامه های امیرالمؤمنین یا کملات حکمت آمیز آن عندالله اثری دیدم که در هیچ چیزی ندیدم. این سفارش من به طلبه است؛ اگر می خواهید منبرتان محتوا داشته باشد، می خواهید بگیرد، فرمایشات امیرالمؤمنین را از نهج البلاغه نقل کنید. ما می خواهیم یک شبه بحرالعلوم شویم، می خواهیم یک مرتبه همه چیز یاد بگیریم؛ شب بخوابیم، صبح نهج البلاغه حفظ مان باشد که این یک چیز محالی است. باید زحمت بکشیم و نهج البلاغه را بخوانیم. حتی الان رسم شده که بعضی ها از رو می خوانند؛ خوب، از رو بخوانید. ولی فرمایشات امیرالمؤمنین اثرات
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 