پاورپوینت کامل یاد شهید مقاومت;نگاهی به زندگی شهید آیت الله حسین غفاری ۱۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یاد شهید مقاومت;نگاهی به زندگی شهید آیت الله حسین غفاری ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یاد شهید مقاومت;نگاهی به زندگی شهید آیت الله حسین غفاری ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یاد شهید مقاومت;نگاهی به زندگی شهید آیت الله حسین غفاری ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۶

«آیت الله حسین غفاری» در آذر شهر آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود. وی در سال های ابتدایی حیات، پدر زحمت کش خود را از دست داد. فقر پنجه سهمگین خود را برگریبان خانواده آنها گذاشته بود. برادر بزرگ تر که خود ازدواج کرده بود، سرپرست خانه پدری شد و برای امرار معاش، کوچک و بزرگ، دختر و پسر به کار زراعت پرداختند.

امام روح حسین در اشتیاق فراگیری می سوخت و درد فهمیدن را به جان داشت. او به همراه کار روزانه در فراغت هایی که به دست می آمد، خواندن و نوشتن را آموخت و سپس در همان روستای «دهخوار قان»، مقدمات علوم دینی را به پایان رسانید. سپس برای بهبود وضع خانواده، به همراه برادر عازم تبریز شد تا با دائر کردن مغازه ای محقر، شاید بتواند به سال های فقر و رنج سروسامانی بدهد.

با آنکه سال های سکونت در تبریز بر او و برادرش ناگوارتر از دوران روستانشینی گذشت، ولی او فرصت را غنیمت شمرد و در اوقات فراغت به آموختن شرح لمعه در فقه و کفایه در اصول پرداخت و هر دو کتاب را به اتمام رساند. چون فقر امانش را بریده بود، بار دیگر به ناچار به زادگاه خویش در آذر شهر بازگشت و این بار مصمم تر از پیش، به درس و کار همت گماشت. وی پس از آبیاری، شخم و…، خسته و کوفته بجای استراحت در خانه، کتاب ها را می گشود و مطالعه می کرد و چه بسا از فرط خستگی بر روی صفحات کتاب به خواب می رفت و شاید هر مطلب را بارها می خواند و تکرار می کرد تا در ذهن خسته او جای بگیرد. در همین اوقات کتاب رسائل و مکاسب شیخ انصاری را در محضر دایی خود حجت الاسلام حاج سید محسن میرغفاری فرا گرفت.

زندگی او در این دوران، سرشار از درد و رنج و محرومیت بود و دوست، آشنا و بیگانه به او طعنه و کنایه می زدند. او در آن سال، برای ادامه تحصیل، بار سفر را به سوی حوزه علمیه قم بست و چنان زاهدانه زندگی می کرد که تعجب همه را برانگیخت.

در تابستان همان سال، وقتی درس های حوزه تعطیل شد، به آذر شهر و روستای دهخوارقان بازگشت. در «دهخوار قان» روحانی آزاده ای می زیست که تمامی عمر خود را در راه مبارزه با استبداد و تجاوزگران غرب و شرق بسر آورده بود؛ حاج میرزا علی مقدس تبریزی در قائله کودتای ۲۸ مرداد مقالات فراوانی نوشته بود و فریاد حق خواهی سر می داد و مجله ای هفتگی با نام «الدین و الحیات» را منتشر می کرد که مملو از فرهنگ اسلامی بود و پس از هشت ماه انتشار به دستور محمد رضا پهلوی توقیف شد.

میرزا علی آقا ناامید نشد و به نوشتن کتاب پرداخت و به شرح و تفسیر قرآن و روایات پرداخت. وی در نقد سیاست تفکیک دین از سیاست دستگاه پهلوی، کتاب «اسلام در خطر است و ما بی خبر» را منتشر کرد.

این انسان آزاده، شهید غفاری را به دامادی پذیرفت و دخترش را روانه زندگی محقرانه طلبه جوان کرد. شهید غفاری به پدر همسرش گفت: «همسر آینده من باید بداند که با کسی زندگی خواهد کرد که جز فقر، زجر و مبارزه، هیچ در بساط ندارد. خانه ای هم ندارد و اکنون که می خواهد همسرش را به قم ببرد، باید حجره اش را رها کند