پاورپوینت کامل نقد مقاله لباس روحانیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد مقاله لباس روحانیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد مقاله لباس روحانیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد مقاله لباس روحانیت ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۷

هفته نامه پگاه در باور نگارنده، همواره وزین و عالمانه تجلی داشته و دارد. از این رو از خوانندگان مقطعی و به حسب موضوع این مجله هستم. در روز ۲۵/۱۱/۸۲ شماره ۱۷ (ویژه نامه) این مجله به دستم رسید؛ با علاقه آن را ورق زدم و چون به مقاله «لباس روحانیت، چراها و بایدها» رسیدم، با دقت بیشتری آن را از نظر گذراندم؛ اما آنچه سبب دست به قلم شدن این جانب شد، عبارت توهین آمیز «پدیده دوزیستی» بود.

این عبارت را گاه ما طلبه ها به شوخی، به برخی رفقای فاضل و نویسنده و پرکار حوزوی که به فرمایش نویسنده «دوزیست» و به قول ما «دو لباسه» بودند می گفتیم، ولی هرگز انتظار نمی رفت که آشکارا در مجله ای وزین، چنین تعبیر ناشایستی به کار برده شود. به هر حال، به انتظار اینکه نویسنده از عهده چنین تیتری بر آمده، با دقت شرح آن را مطالعه کردم، ولی نه تنها آن را عالمانه نیافتم که منصفانه نیز نیافتم. این بود که به دلیل هتک حرمت این عزیزان، بر خورد وظیفه دانستم، به دفاع برخیزم و پاسخی عالمانه تر از متن نویسنده ارائه کنم، با این امید که مجله یاد شده نیز همراهی نموده و برای جبران این توهین آشکار، به انعکاس آن اقدام نماید.

تنها مطلبی که مانع کار بود، مسئله حدیث نفس نگارنده بود که این فکر را القا می کرد که نکند خدا از متن نویسنده خشنود باشد و از نقد ما ناخشنود، و برای این وسوسه دلیل هایی نیز مبهم می بافت، تا اینکه راه نجات را در استخاره دیدم، لذا مخلصانه به قرآن کریم متوسط شدم و به آیه «و بالحق انزلناه و بالحق نزل و ما ارسلناک الّا مبشراً و نذیراً»(اسراء، ۱۰۵)، به چنین کاری اجازت یافتم.

از آنجا که مقاله مورد بحث کمی تا قسمتی مفصل است و نقد آن خود برابر همان یا پر حجم تر می شود، تنها به گوشه ای که به همان «دوزیستان» مربوط است، بسنده می کنم و پیش از آن چند نکته را به عرض می رسانم:

۱. یکی از ضروری ترین مقدمات تحریر چنین مقاله ای، تحقیق میدانی است و اساسا در این رابطه هرگونه اظهارنظری بدون تحقیق علمی میدانی، ابتر و غیرقابل قبول است و صرفا با تئوریزه کردن آن از راه گشت و گذار در قفسه های کتاب و استخراج از رایانه و مانند آنها، هیچ ثمره مفیدی به دست نمی آید و چنان که هر خواننده ای اذعان می کند، مقاله موردنظر از پشتوانه تحقیقات میدانی خالی است که این به معنای ناقص بودن و یا غیرقابل قبول بودن آن است.

۲. یک نویسنده گاه در راه اثبات دیدگاه خویش قلم می زند، چنین نویسنده ای اگر به دلایل مورد نظر خویش علاقه نشان دهد و تنها از آنها یاد کند، حرجی بر او نیست، ولی در نوشته ای که نویسنده در پی نقد دیدگاه های مخالف است، انصاف این است که همه جانبه وارد میدان شود.

نقل است که یکی از فقهای بنام، وقتی می خواست درباره طهارت آب چاهی که میته در آن می افتد، تحقیق کند، چاه آب خانه خویش را پر کرد که نکند تحت تأثیر آن به نظر صواب نرسد؛ با تأسّی از چنین شیوه صحیحی، نویسنده باید خود را در جایگاه دیگران قرار دهد و آنگاه با نگاهی منتقدانه وارد معرکه شود. مقاله مورد نظر، از این امتیاز نیز بی بهره است و چهره ای یکسونگرانه دارد؛ گویی به وی گفته اند که می خواهیم برای تأیید فلان مطلب، مقاله ای ارائه کنیم و شما زحمت آن را بکشید!

البته این برداشت بنده است و چه بسا در برداشت خود به خطا رفته باشم.

۳. نویسنده خوب بود با دقتی مضاعف، مقاله خویش را بازخوانی می کرد تا حدیث «ان الله یبغض شهره اللباس، الشهره خیرها و شرّها فی النار» را یا نمی آورد و یا آن را عالمانه تحلیل می کرد. چون «النار» را می توان بر وجوهی حمل کرد.

۴. یک نکته روانی و بسیار مهم این است که دفاع نکردن از دفاع ضعیف و رخنه پذیر بهتر است؛ اگر قرار است از لباس روحانیت دفاع شود، باید مردانه دفاع شود؛ آن چنان که هیچ راه مفرّی برای مخاطب قرار داده نشود، مگر اینکه نشریه پگاه به اندازه جایگاه خطابه و مخاطب تنزل کرده باشند.

۵. در یک مقاله علمی و تحلیلی، اگر مسئله ای مطرح شود، نباید سرسری از آن گذشت؛ چنان که نمونه های این گونه روند را مشاهده می کنیم. این مسئله در مورد شبهات بسیار جدی تر است و انعکاسی بسیار وسیع تر دارد. (بنگرید: شبهه اصالت، مانع ارتباط تغییر معنای غاد و رکود نیروهای حوزوی).

۶. محقق محترم به این پرسش مهم نیز پاسخ نداده و اساسا آن را مطرح نکرده که باید بیشترین بهره را از نیروهای حوزوی گرفت؛ چرا که نتیجه سخنان وی، محدود شدن لباس به درصد کمی از حوزویان است و این یعنی هدر رفتن بخش بزرگی از آنان؛ آیا نباید با برنامه ای دقیق و حساب شده و به روز از همه نیروها استفاده کرد؟

دیگر اینکه با توجه به تغییر جدی و سریع راهکارهای تبلیغی و ترقی فوق تصور وسایل ارتباط جمعی، به ویژه رایانه، آیا نباید این مطلب را در شیوه های تبلیغ دین لحاظ کرد؟

باید اذعان کرد که لباس، تنها برای بخش ها و شیوه های خاصی از تبلیغ، نقش مهم و حساس خود را ارائه می کند به ویژه با عدم تفکیک خوب از بد و عالم از ناعالم!

آیا صحیح است که طلبه ای را که می تواند در شرایط خاصی، کارکردهای مهم تبلیغی به شکل رویارویی داشته باشد و از سوی دیگر نمی تواند لباس روحانیت را لباس زندگی معمولی خویش قرار دهد، از صحنه تبلیغ دور سازیم؟ (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل تفصیل بحث و زوایای آن بماند تا در جای خویش کاویده شود).

اما داستان دوزیستان

ایشان می نویسد:

«تغییر لباس و پدیده دوزیستی که بدون شک در میان مردم پدیده ای غیرمتعارف، سبک و عجیب تلقی می شود، احتمالاً ناشی از یکی از این عوامل است:

۱. طلبه از داشتن این لباس احساس سرشکستگی و کوچکی می کند و از ابراز هویت خود، لااقل در محیط خاص شرم یا بیم دارد؛ چنین کسی که تکلیف خود را با موقعیت صنفی خویش روشن نکرده و به روش زندگی خود ایمان ندارد، بهتر بود از اول این لباس را نمی پوشید و از این پس نیز تا تعیین تکلیف نهایی به این لباس درنیاید».

خوانندگان گرامی، خود حدیث مفصل را ناگفته از چهره آمرانه، خطابی، احساسی و تعصبی این نوشتار در می یابند! در قسمت اول که از جیب مردم بیچاره مایه می گذارد و بدون هیچ دلیلی و احتمالاً با برداشت از مردم اطراف خود(؟)، به چنین نتیجه درخشانی می رسد!

این جانب در پاسخ این سخن عرض می کنم که اولاً مردم وقتی چیزی را به کراّت و مراّت ببینند، عادت می کنند و بهترین دلیل آن برخی از همین دوزیستان هستند که همکاران قدیمی آنها، با لباس و بی لباس به آنها اقتدا می کنند! شکل رفتار همسایگان و آشنایان و کسبه نیز تقریبا این چنین است؛ البته ممکن است بنده در برداشت خود اشتباه کرده باشم و مردم نیز برخلاف ظاهرشان و در دل، آنها را افرادی حقیر درنظر آورند، خدا می داند و بس!

ذیل گفتار ایشان نیز به پاک کردن صورت مسئله شبیه است تا ارائه راه حل منطقی؛ اگر قرار باشد با کسی که به فرض از سرشرم و حیا و پشیمانی به این کار روی آورده، با چوب و چماق برخود کنیم، آیا به وظیفه اسلامی خویش عمل کرده ایم؟ پس ای جوانان طلبه! مبادا لباس بپوشید، زیرا یک وقت ناچار می شوید از این لباس به درآیید، تنها راه خودکشی است!

بهتر نبود ما راه حل منطقی ارائه می کردیم تا جوانان با خیال آسوده به این لباس درآیند و چنانچه از سر ضرورت مجبور به کنار گذاشتن آن بشوند، هیچ عیبی بر آنان نباشد؟

نویسنده محترم در بند دوم آورده است:

«طلبه در شرایط خاص زمانی و مکانی، ضرورتی در پوشیدن این لباس نمی بیند؛ این شخص باید بداند که ضرورت پوشیدن این لباس از فواید آن جدا نیست و به یک معنا، هیچ وجوب ی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.