پاورپوینت کامل حدیث شناسی و منبر ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حدیث شناسی و منبر ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حدیث شناسی و منبر ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حدیث شناسی و منبر ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

۱. توجه به ترجمه ها و شروح صحیح و برتر

بیش تر منابع روایی دارای ترجمه و شرحند. مبلّغ باید همه ترجمه ها را بشناسد. صحیح ترین، روان ترین و رساترین ترجمه ها را تهیه یا به آن ها مراجعه کند. هم چنین باید از بهترین شروح روایی بهره ببرد. برای نمونه، تحف العقول چند ترجمه دارد که رساترین آن ها به نام رهاورد خرد از پرویز اتابکی است.

۲. واژه شناسی و ادبیّات

آشنایی با معانی لغات عصر ائمه(ع)(۱) و تسلط بر ادبیات مثل صرف و نحو و معانی بیان و بدیع لازمه درست معنا کردن حدیث است. مروری بر برخی ترجمه های ناقص، اهمیت موضوع را مشخص تر می کند که اکنون برمی شماریم.

۱. النّصیحه لأَئِمّهِ المُسلِمِین، به معنای خیرخواهی برای رهبران اسلامی است. در فارسی، نصیحت به معنای پند و اندرز است، ولی در سال های اخیر، برخی، آن را به معنای انتقاد دانستند و دایره انتقاد را نیز آن قدر توسعه دادند که شامل تخریب های بیگانگان نیز می شد.(۲)

۲. الحَسُود لا یسُود؛ یعنی حسود به آقایی نمی رسد. به دلیل اُنس ذهنی یَسُودُ با سُودِ فارسی، بسیاری از گویندگان، آن را چنین ترجمه می کردند: حسود، سود نمی برد.

۳. وصیت حضرت امیر موءمنان علی(ع) در بستر شهادت …عَلَیکُمْ بِتَقْوَی اللهِ وَ نَظْمِ أمْرِکُم، سفارش به تقوا و حفظ نظام به معنای حکومت اسلامی است. واژه امر در این جمله مثل اُولو الأمر در آیه اطاعت است، ولی معمولاً به معنی امور و نظم در کارها ترجمه می شود.(۳)

۴. در حدیث نبوی اختلافُ اُمّتی رحمهٌ،(۴) اختلاف در این جا به معنای رفت وآمد معنا شود، بهتر است؛ یعنی مردم نزد معصومان، رفت وآمد و آموزش داشته باشند. این جمله نظیر إِنّ فِی اخْتِلافِ اللّیل و النّهار…(۵) و تعبیر وَ مُخْتَلَفِ الملائِکهِ در زیارت جامعه کبیره است.

کسانی اختلاف را به معنای درگیری و مصداق إِنّ فِرعَونَ عَلا فِی الأرضِ و جَعَلَ أهْلَها شِیَع(۶) گرفتند و به توجیه اختلاف های جناحی و تشکیلاتی یا به تحسین اختلاف و توجیه آن به معنی اختلاف سلیقه پرداختند.(۷)

عبدالموءمن انصاری از حضرت صادق(ع) پرسید: گروهی از پیامبر خدا روایت می کنند: إنّ اِخْتلافَ امَّتِی رَحْمَهٌ آیا درست می گویند؟ حضرت فرمود: آن گونه نیست که تو و آنان تصور می کنید. اگر اختلاف شان رحمت باشد، پس باید اجتماعشان عذاب باشد. منظور همان کوچ و تعلیم علم است و … نه اختلافِ دینی. دین یکی بیش نیست.(۸)

۵. حدیث السلطانُ ظِلُّ اللهِ فِی أرْضِه(۹) در سال های اخیر به گونه های متعددی، ترجمه و از آن بهره برداری سیاسی شد. طاغوت با استفاده به این حدیث، شعار خدا، شاه، میهن و موهبتی بودن سلطنت از طرف خداوند را ترویج می کرد. برخی همین سخن را به مستندی برای کوبیدن جوامع روایی چون بحارالانوار تبدیل کردند و توجیه گر ستم دانستند.

حضرت امام خمینی(ره) از مفهوم حدیث بهره برد که اگر شاه سایه سان، هماهنگ با احکام و دین خدا نباشد، سلطان نیست و باید سرنگون گردد.

منظور از سلطان در روایات و لسان فقهای قدیم، همان امام عادل یا معصوم( در اصطلاح امروزی فقه ما است. به روایت زیر بنگرید:

الدِّینُ و السُلْطانُ أخَوَانِ تَوأمانِ، لابُدَّ لِکُلِّ واحدٍ مِنْهما مِن صاحِبه و الدِّینُ اُسٌّ و السُّلطانُ حارِسٌ و ما لا اُسَّ لَهُ مُنْهَدِمٌ و ما لا حارِسَ لَهُ ضائِعٌ.(۱۰)

دین و سلطان، همراه هستند و هر کدام به دیگری وابسته است (شریعت و قانون، مجری و محافظ می خواهد و فرمانروا به قانون و دین نیاز دارد) و دین، پایه و اساس و سلطان، نگهبان است. هر چیزی شالوده محکم نداشته باشد، خراب شدنی است و هرچه نگهبان نداشته باشد، ضایع شدنی است.

۶. برخی افراد از بشارت به ظهور حضرت مهدی(عج) در جمله یَمْلأُ الأرضَ عَدلاً وَ قِسْطاً بَعدَ ما مُلِئت ظُلماً و جَور استفاده می کنند: باید زمین پر از ستم و مردم همه فاسد شوند تا حضرت ظهور فرماید. اندک تأملّی در متن روایت، نشان می دهد که تعبیر نشده است: مُلِئَتْ الأرض ظالماً و جائراً. شیوع ستم با حضور معدودی از سران ستمگر تحقّق می یابد. پس نیازی نیست که فرد فرد مردم جائر و فاسق شوند.

۷. گاهی انس ذهن به معنای فارسی، سبب انحراف در ترجمه ها می گردد. برای مثال در حدیث إذ اتَمَّ العقلُ نَقَصَ الکلامُ؛ یعنی هنگامی که عقل کامل گردد، سخن گفتن کاهش می یابد ترجمه می کردند: وقتی عقل تمام شود (یعنی به صفر برسد)، سخن گفتن ناقص می شود. این در صورتی است که عرب، برای پایان یافتن و تمام شدن از واژه انتهی استفاده می کند.

۳. نقش زمان و مکان

ترجمه و برداشت از احادیث، نوعی اجتهاد است. همان گونه که توجه به نقش زمان و مکان، در استنباط های فقهی اثر دارد، تمامی مهارت های فقهی مانند علم اصول، زبان شناسی و توجه به عنصر زمان و مکان، در درست معنا کردن حدیث اثرگذار است. برای نمونه، ایجاد روشنایی و نور در مساجد و مشاهد، مطلوب است. روزگاری نوربخشی با شمع بود و نذر شمع، صحیح و ثواب بود، ولی امروزه چنین نیست و از خرافات شده است. این موضوع به جهت توجه نکردن به همین نکته است. اگر مبلّغان گفته بودند که مطلوبیت شمع ویژه دورانی است که برق نبود، این همه با خرافات شمعی، کثیف کردن محیط و اسراف رو به رو نمی شدیم.

در زمینه نور و تاریکی، این روایت را نیز باید بررسی کرد که: هر کس چشمانش را دوست دارد، پیش از مغرب مطالعه نکند.

شاید این روایت ویژه دوران هایی باشد که وسایل روشنایی، به قدر کافی و فراوان، وجود نداشت و امروزه که می توان در همان وقت، فضا را کاملاً روشن کرد، کراهت مطالعه پیش از غروب، منتفی باشد.

امروزه زمینه برخی احادیث دیگر نیز منتفی است، مانند کراهت سلام کردن به کسی که در حال اجابت مزاج است. چنین مواردی ویژه دوران قدیم و خلا رفتن صحرایی و مکان های باز بود. امروزه که سبک سرویس های بهداشتی، انسان را کاملاً پنهان می کند، زمینه این حدیث منتفی است. احادیثی نیز که برخی آداب حمام را مطرح می کند، مثل استحباب نوشیدن از آب خزینه، دیگر معتبر نیست.

تطبیق برخی احادیث بر زمان و مکان نیز درایت کافی می طلبد. برای نمونه درباره حاکمان یا عالمان دوره آخرالزمان که از زمان پیامبر اکرم(ص) تا قیام قیامت را شامل است نکوهش هایی وجود دارد. با آن که امام عادل مثل امام امیرالموءمنین علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) نیز بوده اند و در دوران غیبت نیز به یقین حاکمان عادل و صالح وجود دارند. در این زمینه به دو روایت توجه کنید:

الف) پیامبر اعظم(ص) فرموده است: إِنَّ طعامَ أُمرائی بَعدی مثلُ طعامِ الدَجّالِ، إذا أکلَهُ الرّجلُ اِنْقَلَبَ قَلْبُه؛ خوراک فرمانروایان پس از من بسان خوراک دجال است که هرگاه انسان از آن استفاده کند، دلش وارونه گردد. (۱۱)

ب) پیامبر اعظم(ص) می فرماید: لا تَقُومُ الساعَهُ حتّی یَبْعَثُ اللهُ أمراءَ کَذَبهً، و وُزَراءَ فَجَرهً، وَ اُمناءَ خَوَنَهً، و قُرّاءَ فَسَقَهً، سَمْتُهُمْ سَمْتُ الرُّهبان، و لَیْسَ لَهُمْ رعْیَه (رِعَه) فَلْیُلْبِسْهُمُ اللهُ فِتنَهً غَبراءَ مُظْلِمَه، یَتََهَوَّ کُونَ فیها تَهَوُّکَ الیَهُودِ فی الظُلْمِ.(۱۲) قیامت برپا نگردد تا خداوند فرمانروایانی درغ گو، وزیرانی فاجر، امینانی خائن، قاریانی فاسق، بی تقوا و با ظاهری زیبا برانگیزاند. پس خداوند، فتنه و بلایی سیاه و تاریک بر آنان ریزد، به گونه ای که در آن فتنه همانند فرو رفتن یهود در ستم فرو روند.

همین گونه است چند حدیث که از قیام به سیف پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) نهی می کند و رهبر قیام را طاغوت می شمارد. باید دانست همه آن احادیث، ویژه قیام های زیرزمینی یا مسلحانه ای است که بدون هماهنگی با ائمه انجام می شد و نتیجه ای نداشت، نه در نکوهش مقاومت در برابر استکبار و عوامل آن.

اگر در روایات انفاق، بیشتر بر خوراک و پوشاک پافشاری شده است، به این معنا نیست که اگر امروزه برای مسکن و ازدواج و کار انفاق شود پاداش کمتری دارد، بلکه موارد اول در عصر ائمّه(علیهم السلام)، مشکل جدّی و موارد اخیر، مشکل اساسی جامعه کنونی و جوانان امروز است.

هم چنین در باره خوراک و پوشاک باید گفت اگر بیشتر مثال ها از خرما و پیراهن است، بدان معنا نیست که دیگر میوه هایی که در منطقه ما فراوانند یا لباس هایی که رایج است و در آن روزگار یا در حجاز چنین نبوده است، مورد تأکید نباشد.

۴. شأن صدور

همان گونه که شأن نزول و فضای نزول، در تفسیر آیات راه گشاست، این جهات در صدور و نشان دادن معنا و مقصد روایت نیز موءثر است.

درباره مسائل طبیعی که ائمه اطهار(ع) در ضمن احادیث خود مطرح کرده اند – چنان که شیخ صدوق در کتاب اعتقاداتش نوشته است – تعبّد به روایات، مطرح نیست. بسیاری از این روایات، بر اساس علوم طبیعی آن عصر صادر شده اند.(۱۳)

الف) آثار شناخت شأن صدور

از آثار شناخت شأن صدور به این موارد می توان اشاره کرد: ایجاد بصیرت در فهم حدیث، تخصیص عام و تقیید مطلق و تبیین مجمل، بیان علّت حکم، شناسایی موارد تقیّه در احادیث، رفع تعارض، تبیین نسخ، ترجیح بین احادیث، رفع ابهام از برخی واژگان یا عبارت های نامفهوم، آشنایی با شیوه تبلیغ و ترویج معصومان(ع)، آشنایی با افرادی که به آنان خطاب شده یا درباره آنان صادر شده است، تسهیل در حفظ احادیث.(۱۴)

ب) مثال های شأن صدور:

۱. از امام حسین(ع) چنین مضمونی روایت شده است: اگر خدا صد پسر هم به من بدهد، دوست دارم نام علی را بر آنان بنهم.(۱۵)

به احتمال قوی، بیان این ستم، واکنش امام به شیوه بنی امیّه و معاویه بود که می کوشیدند حتی نام علی نابود شود. از این رو، با تعبیر ابو تراب از آن حضرت یاد می کردند و بر سبّ و لعن امام علی(ع) اجبار و اصرار داشتند. این سخن بدان معنا نیست که بهتر از نام علی وجود ندارد. بهترین تأیید این موضوع نیز گفتار و رفتار چهارده معصوم(علیهم السلام) در نام گذاری است.

شواهدی بر ممنوع بودن نام علی وجود دارد. از آن جمله ابن حجر عسقلانی می نویسد: اگر بنی امیه می شنیدند که نام نوزادی را علی گذارده اند، او را می کشتند. رباح وقتی این خبر را شنید، گفت: نام فرزند من عُلَی است. خودِ علی بن رباح می گفت: هر کس مرا علی بخواند، او را نمی بخشم. اسم من عُلَیّ است.(۱۶)

مردی به حجاج بن یوسف گفت: ای امیر! خانواده ام مرا عاق کرده و نام مرا علی گذارده اند. نام مرا تغییر بده….(۱۷)

۲. زائری از حضرت امام جواد( پرسید: من هر ساله توانایی زیارت را دارم. آیا به زیارت جدتان امام حسین( بروم یابه زیارت پدرتان امام رضا(ع)؟

حضرت امام جواد(ع) پس از لحظه ای می فرماید: به زیارت پدرم امام رضا( برو؛ زیرا جدّم زائر دارد.(۱۸)

چنان که از ذیل روایت مشخص می شود، این روایت در فضایی صادر شده که امام هشتم غریب بود. با توجه به روایات زیارت کربلا،(۱۹) نمی توان گفت امروزه زیارت امام رضا(ع) از زیارت کربلا افضل است.

۳. در روایتی در خصال صدوق آمده است: با خوزی ازدواج نکنید.

مترجم هم بدون تأمل، آن را به خوزستانی ترجمه کرده است، در صورتی که به قرینه روایاتی دیگر، در عصر ائمه(ع)، خوزی، طایفه خاصّی بودند.

۴. درباره گزینش همسر نجیب به روایت زیر برمی خوریم:

رسول الله(ص) فرمود: ثلاثهٌ لا یَنْجَبُونَ: أعْوَرُ عَین الیَمِینِ، و أزرَقُ کالفَصِّ وَ مَوْلُدِ السِنْد؛ سه گروهند که نجابت ندارند: کسانی که چشم راستشان لوچ است؛ چشم آبی هایی مثل نگین و فرزندان سند.(۲۰)

پس نباید آخرین واژه را چنین معنا کنیم: و اهل هند نجیب نیستند. باید احراز شود ضبط و معنایی که در عصر وحی، مستمعان آنان، درمی یافتند، چه بوده است. با نگاهی به تاج العروس می یابیم که این واژه بر حدود ده مکان و منطقه اطلاق می گردد.(۲۱) واژه چشم آبی نیز اصطلاح خاصّی بوده است.

۵. مدح یا مذمت

متعمّقون: امروزه تعمّق به معنای ژرف اندیشی و غور و تحقیق است، در مقابل ساحل پیمایی و سطحی نگری. در فرهنگ عصر صدور که با بررسی خانواده این واژه به دست می آید، تعمّق به معنای افراط و خروج از اعتدال به کار رفته است.

در روایت مشهوری نقل شده است: از حضرت سجاد( درباره توحید پرسیدند. حضرت فرمود: خدای عزّ و جلّ می دانست که در آخر الزمان، گروه هایی متعمّق پدید می آیند. از این رو، سوره توحید و شش آیه اول سوره حدید را نازل کرد. پس هر کس فراتر از آن را بخواهد، هلاک می شود.(۲۲)

از معنای اول، مدح و از دوم، مذمت اقوام آخر الزمان را می توان فهمید. مفسرانی چون فیض کاشانی و صدرالمتألّهین در جناح اول (مدح) و مفسرانی چون علامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی در گروه دوم قرار دارند. مضمون حدیث هنوز هم مصاف عارفان و محدثان است و مفسران می توانند فصل الخطابی ارائه کنند.(۲۳)

۶. شناسایی اشارات و تعریضات
  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.