پاورپوینت کامل فراز و فرودهای لباس طلبگی ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فراز و فرودهای لباس طلبگی ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فراز و فرودهای لباس طلبگی ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فراز و فرودهای لباس طلبگی ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
۶۶
وقتی که بحث از یک صنف خاص می شود آن چه در وهله اول رخ نمائی می کند، پرداختن به لایه های روئین و ظاهری آن صنف است. روحانیت هم صنفی است مانند سایر اصناف و دارای یک سری مسائل ظاهری است. یکی از ظواهر این صنف که در نگاه نخست جلوه می نماید، متمایز بودن لباس آنها با دیگر مردمان است. لباسی که شاید برای امروزیان بسیار عجیب و قریب به نظر بیاید.
از مردم و دیدگاه هاشان شروع می کنیم؛ عده ای این لباس را مقدس می دانند و دارای حرمتش قلمداد می کنند در مقابل عده ای هم …. به سراغ خودمان می رویم یادم می آید یک روز در حجره بحث از یک گعده طلبگی فراتر رفته بود و حضور مثبت و نافی هر دو حرارتی جنجالی به این گعده داده بود. ذهن ها همگی در تکاپوی فهمیدن بودند. قضیه از آن جائی شروع شده بود که مسئولان مدرسه فشار آورده بودند که بایستی طلاب پایه های پنجم و ششم معمم شوند حتی رئیس مدرسه نیز گفته بود که: اگر کسی معمم نشود باید از مدرسه انتقالی بگیرد. این جور سخنان بازار گرم کن گعده های آن روزها بودند. یکی از بچه ها که متاثر از جریانات روشنفکری روز بود می گفت:
کارکرد این لباس دیگر تمام شده است و این لباس دیگر برای جامعه امروز قابل فهم نیست مگر نه این که قرآن می فرماید: ما پیامبری را نفرستادیم مگر این که زبانش با زبان قومش یکی بود. امروز زبان قوم این لباس را نمی پسندد. از همه اینها که بگذریم ببنید تاثیری که آقای فلانی در جامعه گذاشته است از هزار معمم بیشتر است. یکی دیگر از بچه ها با صدائی مرتعش به مقابله با او پرداخت و عنان بحث را بدست گرفت و گفت:
در این جامعه هر صنفی برای آن که در انظار مردم شناخته گردد لباس فرمی مخصوص به تن دارد. پزشک، پلیس، راننده و… همگی یک نوع لباس مخصوص دارند و مگر نه این است که شغل ما طلبه ها تبلیغ دین خداست پس این لباس، لباس تبلیغ دین است و تا روحانیت زنده است بایستی این لباس حفظ گردد.
در این باره سخنان بسیار گفته و نوشته شده است. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است بحث از گذر تاریخی این لباس است که کمتر بدان پرداخته شده است تا جایی که در بیشتر موارد ما برای شناخت قدمت لباس خود ناگزیر به مراجعه به نوشته های مستشرقینی هستیم که به کشورهای اسلامی سفر کرده و در باب آداب و رسوم و فرهنگ آنها سخن به میان آورده اند. بحث از فراز و فرودهای این لباس علاوه بر هویت آفرینی و پاسخ گوئی به شبهات جذابیت خاصی را هم به همراه خواهد داشت. در این نوشتار کوتاه سعی ما بر این است که اندک سخنی در این باره به میان آوریم.
عمامه
از مهمترین بخش لباس روحانیت آغاز می کنیم این کلمه به دو معنی آمده است زیرا هم معرّف یک عمامه کامل است یعنی عرق چین با قطعه پارچه ای که به دور آن پیچیده می شود این عمامه کامل عمّه نیز نامیده می شود. و هم تنها به معنای قطعه پارچه ای است که چندین بار به دور عرق چین پیچیده می شود۱ در کتاب لباس و الزینه فی العالم العربی عمامه را چنین توصیف می کند تتالف العمامه من غطاء او عده الاغطیه تلتف حول الطاقیه و یمکن ایضاً تلبس حول الشاشیه حیث تلتف حولها ایضاً و لکن طریقه لفها تختلف من بلد العربی لآخر. والعمامات هی بشکل الخاص هی لباس مقامات الدینیه تمثیلاً دون شک بزینه الرأس التی کان یضعها الرسول الکریم محمد صلی الله علیه و آله الذی عرف باحد الاحادیث الشریفه علی انه لابس العمامه و خارج معناها الدینی تدل العمامه فی الغالب علی مراتب الاجتماعیه و وظیفیه ۲ اگر عمامه را به معنای پیچاندن پارچه به دور سر در نظر بگیریم و معنای مذهبی و متداول امروزین آن را لحاظ نکنیم، در آن صورت بر سر نهادن آن سنتی بوده که در برهه های مختلف زمانی در برخی از کشورها مورد استفاده قرار می گرفته است. در ایران بین سال های ۵۵۰میلادی تا جنگ های صلیبی مردان ریش و موی خود را بلند و مجعد نگاه می داشتند و به موی خود گرد طلاپاشیدند. افراد خاندان سلطنتی کلاه های گوناگونی چون تیارا Tiara)) و میتر Miter)) ، کلاه بی لبه از نمد سفید و یا کلاه راه راه آبی و سفید بر سر می گذاشتند. تیارا و میتر که بعدها در طول تاریخ تبدیل به دستار(عمامه) و کلاه های مخروطی شد هر دو دارای منشأ ایرانی هستند۳ در انگلستان ، اسپانیا ، فرانسه و، فنلاند و آلمان نیز بستن پارچه به دور سر رواج داشته است. در عصر گوتیک (سده پانزدهم) در فرانسه سرپوشی عمامه ای شکل، مورد استفاده قرار گرفته است که موها را می پوشانیده و عمامه ای تو پر بوده. البته گاهی نیز شکل قلب داشته است. همچنین بعداً نوع دیگری نیز رواج پیدا کرد به نام راوندلت که عمامه یا حلقه تو پری بوده است و عمامه چاپرن نامیده می شد. در انگلستان نیز از سده های چهاردهم مردان عمامه ای که دنباله دراز داشته را مورد استفاده قرارداده اند این دنباله را گاهی به دور گردن می پیچیدند و یا آن را آزاد در پشت سر رها می ساختند. در دوران حکومت لوئی چهاردهم استعمال عمامه نزد مردم انگلیس رواج بیشتری یافت. در این دوره مردان به هنگام استراحت در خانه ردای به تن می کردند و عمامه ای به سر می بستند گر چه این پوشش در اصل ویژه خانه بود ولی بعدها در هنگام حضور در محل کار نیز مورد استفاده قرار گرفت. عمامه پوششی نرم و راحتی بود که سر مردان را برای مدتی از شر گرمای ناشی از کلاه گیس رها می ساخت. این لباس در جریان ارتباط بازرگانی بین انگلستان و کشورهای عربی، هند و ایران به انگلستان وارد شد۴. در فنلاند قرون وسطی نیز مردان عمامه چاپرن به سر می گذاشتند تا سال ۱۵۵۰عمامه ای پف دار از پارچه ابریشم برودری دوزی شده با رشته های طلا و سنگ های گرانبها نیز باب روز بود. ۵ از آنجا که اسپانیا مدتی جزء یکی از کشورهای اسلامی به شمار می آمده است استعمال عمامه نیز در آنجا رواج داشته است در اسپانیا کمتر عمامه می گذاشتند و بی شک نظامیان آن را نپذیرفته بودند. در اسپانیا غالباً فقیهان عمامه به سر می گذاشتند و نیز باید در نظر داشت که عمامه فقیهان خیلی بزرگ تر از عمامه سایر اعراب بوده به همین جهت آنها را ربّ العمامه، صاحب عمامه، معتم یا متعمم نامیده اند. ۶ اما در میان مسلمانان و اعراب عمامه دارای شأن و منزلتی دیگر بوده است. مخصوصاً نزد اعراب از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است عمامه در نزد مردم جاهلیت و بعد از آن دارای اهمیت بوده است و هر کسی اجازه آن که عمامه بر سر بگذارد را نداشته است و ما بقی از کلاه یا پارچه ای برای روی سرشان استفاده می کردند عده ی زیادی هم سرشان برهنه بوده است. ۷ همچنین از قدمای عرب سعید بن العاص بن امیه از جهت زیبائی عمامه ممتاز و مشخص بوده است. از آن جایی که شاهان و شاه زادگان ایران در زمان پیامبر تاجی بر سر می گذاشتند که با طلا و جواهر آراسته شده بود، عرب به جای این تاج عمامه بر سر می گذاشت و لذا پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند: العمائم تیجان العرب اذا وضعوا العمائم وضع الله عزهم.۸ هم چنین پیامبر دستور اکید به گذاردن عمامه می کردند و می فرمودند: عمامه بر سرتان بگذارید تا بردباریتان زیاد شود در کتاب العروس چنین آمده است همان طور که هر گاه یکی از پادشاهان ایران تاج بر سر می گذاشت به او متوّج می گفتند هر گاه یکی از شخصیت های عرب عمامه می گذاشت او را معمم می گفتند زیرا عمّم یعنی توّج و معمم یعنی متوجّ. ۹ یکی از القاب رسول خدا صاحب تاج است که علامه شبنجلی گوید یعنی پیامبر صاحب عمامه بوده اند۱۰ زمانی که حضرت عیسی علیه السلام برای حواریون نشانه های پیامبر اسلام را برمی شمرد گفت: پیامبر اسلام تاج یعنی عمامه بر سر دارد. پیامبر اکرم عمامه های گوناگونی داشته اند که به رنگ های گوناگونی بوده است اما معروف ترین آنها عمامه سیاه رنگی بوده است که به سحاب شهرت داشته است. سحاب عمامه تشریفاتی آن حضرت بوده است و غالباً آن حضرت روزهای جمعه سحاب را بر سر می گذاشتند در روز فتح مکه نیز آن حضرت عمامه سحاب را بر سر گذارده بودند و همین عمامه بود که پیامبر آن را دو بار بر سر حضرت علی علیه السلام گذاشتند یکی روز جنگ احزاب و دیگری درحجه الوداع که آن را به عنوان تاج گذاری منصب امامت در غدیر خم بر سر آن حضرت گذاشتند. و لذا این منصب و مقام باعث شد که ائمه اطهار علیهم السلام و سادات به عنوان یاد بود آن روز فرخنده عمامه سیاه بر سر بگذارند. علت این که علماء و روحانیون از سادات عمامه سیاه به سر می گذارند و علماء و روحانیون غیر سادات عمامه سفید را انتخاب کرده اند به خاطر همان روز عید سعید غدیر خم می باشد۱۱ و لذا امروزه هم طلاب غیر سید به احترام مراسم روز عید غدیر رنگ سفید را برای خود انتخاب نموده اند. اما بایستی دانست که این قضیه که چرا سادات از گذشته تا به امروز عمامه سیاه به سر می گذارند یک مطلب سیاسی اسلامی و یک واقعیت ریشه داری است که تا کنون به آن توجه نشده است ۱۲ . پیامبر عمامه های دیگری غیر از سحاب داشته اند که یکی از خز سیاه بوده است و بیشتر در مسافرت ها مورد استفاده قرار می گرفته است ایشان همچنین عمامه هائی به رنگ قرمز و سفید را نیز بر سر می گذاشته اند و هنگام زفاف با حضرت خدیجه آن حضرت عمامه قرمز بر سر داشتند۱۳ اما حضرت علی علیه السلام نیز عمامه سفید بر سر داشته اند ابن عباس می گوید: حضرت علی را دیدم که بر سرش عمامه سفید بود۱۴ گذاردن عمامه سبز نیز به امام زمان نسبت داده شده است که تعمم مولانا ولی العصر للعمامه الخضراء ۱۵
عمامه پیامبر درزمان امویان و عباسیان حتی به صورت یک دست آویز سیاسی نیزدر آمد و صاحبان قدرت با عنوان کردن این مطلب که عمامه پیامبر(سحاب) در نزد ماست در صدد مشروعیت بخشیدن به حکومت خود بودند. همچنین رسم بوده است که خلیفه در روزهای رسمی و تشریفاتی مخصوصاّ عید فطر و قربان عمامه سیاه بر سر می گذاشته است و می گفتند که این همان عمامه پیامبر است. علویین نیز در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس به دلیل تقیه و به خاطر این که در انظار شناخته نشوند بیشتر عمامه بر سرگذاشتند و فقط گیسوئی علامت سیادت آنها بود تا بدان جهت همدیگر را بشناسند. تا سده های گذشته نیز سادات از عمامه سبز هم استفاده می کرده اند سادات یا بازماندگان پیامبر در این زمان عمامه س
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 