پاورپوینت کامل بررسی طرح استخدام اساتید ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی طرح استخدام اساتید ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی طرح استخدام اساتید ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی طرح استخدام اساتید ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :
۴۹
چندی است دفتر طرح و برنامه دبیرخانه شورای عالی حوزه های علمیه، پاورپوینت کامل بررسی طرح استخدام اساتید ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint را در دستور کار خود قرار داده و بدین منظور طی نامه ای از فضلای صاحب نظر حوزه، رایزنی کرده است. در این نامه آمده است؛ بدون تردید وضعیت موجود در فرایند جذب، گزینش و به کارگیری اساتید مدارس علمیه دارای مزایا و کاستی هایی است که باید برای ارتقای این وضع، مزایای آن را تقویت کرد و کاستی های آن را زدود و یا به حداقل ممکن رساند. در این راستا طرح استخدام اساتید مطرح شده است که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در ادامه این نامه وضعیت کنونی اساتید که به صورت حق التدریسی در مدارس حوزه اشتغال دارند چنین برشمرده شده است:
۱. اجازه تدریس در مدارس علمیه توسط مدیریت حوزه علمیه صادر می شود.
۲. مدرسه، میزان و نوع خدمات استاد را تعیین می کند.
۳. در رابطه با اساتید مدارس قم: مدیریت حوزه علمیه بر اساس ساعات کار گزارش شده، حق الزحمه استاد را پرداخت می کند.
در رابطه با اساتید مدارس شهرستان ها: مدیریت حوزه علمیه بر اساس ساعات کار گزارش شده تمام یا بخشی از حق الزحمه استاد را پرداخت می کند.
۴. در مدارس قم: در صورت ارزیابی مثبت مدرسه از عملکرد استاد، توافق فی مابین تداوم پیدا می کند. در غیر این صورت مدرسه با تأیید مدیریت حوزه با استاد دیگری به توافق می رسد.
در مدارس شهرستان ها: در صورت ارزیابی مثبت مدرسه و مدیریت حوزه از عملکرد استاد، توافق فی مابین تداوم پیدا می کند. در غیر این صورت مدیریت حوزه علمیه با استاد دیگری به توافق می رسد.
همچنین در این نامه وضعیت اساتید در صورت استخدام این گونه توصیف شده است.
۱. اجازه تدریس در مدارس علمیه توسط مدیریت حوزه صادر می شود.
۲. متقاضی به استخدام حوزه علمیه در می آید.
۳. با تشخیص و حکم مدیریت حوزه علمیه، متقاضی در یک یا چند مدرسه مشغول به تدریس می شود.
۴. استاد باید موظفی تعیین شده از سوی حوزه را به انجام رسانده و تابع قوانین امور استخدامی اساتید باشد. موظفی تعیین شده می تواند شامل تدریس، مشاوره یا انجام امور غیرآموزشی باشد.
۵. مدیریت حوزه علمیه تمامی حقوق استاد را بر اساس ضوابط، شامل حقوق پایه، اضافات و فوق العاده ها، مزایا، تسهیلات، استفاده از مرخصی های باحقوق و بدون حقوق، مأموریت، بورس،فرصت مطالعاتی، ترفیعات، ارتقای رتبه ها و .. را ادا می کند.
۶. مدیریت حوزه علمیه بر اساس ارزیابی ها در مورد تبدیل وضعیت، ترفیعات، ارتقای رتبه یا انفصال از خدمت استاد تصمیم گیری می کند.
۷. مدرسه نمی تواند برخلاف موظفی و یا قوانین امری را بر استاد تحمیل کند.
۸. مدیریت حوزه علمیه می تواند محل خدمت استاد را تغییر دهد.
۹. مدرسه نمی تواند استاد را از کار برکنار کند چرا که وی در استخدام حوزه است و تنها می تواند تقاضای جابجایی او را ارائه کند.
۱۰. مدیریت حوزه علمیه مادامی که استاد در استخدام حوزه است باید بر اساس ضوابط حقوق وی را ادا کند.
به دنبال این مقدمه، در این نامه از فضلای حوزه در باره امور زیر ۱. در صورت استخدام اساتید و ۲. در صورت امتداد وضع کنونی استفسار شده است:
۱. جایگاه و شأن معنوی استاد
۲. صلاحیت های علمی اساتید
۳. موفقیت و سهولت در جدب و به کار گیری اساتید مجرب در مدارس
۴. موفقیت و سهولت در جذب و به کارگیری اساتید بومی منطقه در مدارس
۵. کمیت و کیفیت حضور اساتید در مدارس و در میان طلاب
۶. رشد و ارتقای علمی و تحصیلی (ادامه تحصیل) اساتید
۷. رشد و ارتقای علمی آموزشی (آموزش مهارت های علمی آموزشی) اساتید
۸. رشد و ارتقای علمی پژوهشی اساتید
۹. تدریس تخصصی اساتید (یا تدریس در رشته ها و موضوعات متنوع)
۱۰. ارتباط اساتید با مدارس و واحدهای آموزشی دیگر
۱۱. ارتباط اساتید با واحدهای پژوهشی
۱۲. نظارت بر عملکرد اساتید
۱۳. رتبه بندی و ارتقای رتبه اساتید (ملاک ها، جهت دهی، و شیوه های آن)
۱۴. حقوق و مزایای اساتید
۱۵. نقش مدیریت مدرسه و مرکز مدیریت حوزه
آنچه ذیلا تقدیم می شود نگاه مختصری است به این پرسش ها پیرامون ساماندهی اساتید مدارس حوزه علمیه که امید است قابلیت استفاده را داشته باشد.
۱. اهتمام آن مرکز محترم نسبت به موضوعاتی از این دست بسیار ستودنی است. بی شک چنین تصمیم گیری هایی که به سرنوشت نیروهای انسانی ارزشمند و مغتنم حوزه های علمیه منتهی می شود تنها با یک قیام و قعود و به صورت ارتجالی نباید صورت پذیرد. ایجاد فضایی کارشناسی، ملاحظه تمام جوانب مسأله، استفاده از اهل نظر، اعمال دقت فراوان، استفاده از ابزارهایی مانند مصاحبه، تحقیق میدانی، اخذ گزارش و … لازمه چنین تصمیم هایی است. اگر فرصت زمانی و انرژی کافی برای این طرح ها گذاشته نشود بیم آن هست که حوزه های علمیه دارایی و سرمایه ارزشمند خود را در فرصت زمانی کوتاهی از دست بدهند و با الگوگیری های ناشیانه و ناقص از نظام های آموزشی دیگر مصداق از اینجا مانده از آنجا رانده شوند.
۲. پیش نویسی که برای بررسی روش های جذب و به کارگیری اساتید ارسال شده بود بسیار با حوصله و به جا تهیه شده بود و با درگیر ساختن ذهن مخاطب به جوانب موضوع، کار بررسی را بسیار آسان و روان می ساخت. لازم است سپاسگزار این تلاش و اهتمام باشیم و از حسن تدبیر دست اندرکاران تشکر کنیم.
۳. با نظر کلی به این نوشته، به سرعت آشکار می شود که گویا عمده ترین دغدغه طرح استخدام مزایای شغلی اساتید مدارس علمیه بوده است. این مزایای شغلی عبارت اند از ۱. حقوق یا حق الزحمه تدریس ۲. اطمینان از تداوم تدریس در مدارس ۳. اضافات، فوق العاده ها و مزایا ۴. تسهیلات ۵. استفاده از مرخصی باحقوق یا بدون حقوق ۶. مأموریت ۷. بورس ۸. فرصت مطالعاتی ۹. ترفیعات و ارتقای رتبه.
۴. اگر کمی عنان احتیاط را رها کنیم و بخواهیم بدبینانه اظهار نظر کنیم باید بگوییم که طرح استخدام بیش از آنکه گرفتار کیفیت آموزش باشد گرفتار مزایای مادی اساتید است و این موضوع اصالتا با نگاه حوزویان به مقوله دانش آموزی و قداست علم ناساز است.
تلاش می کنم در بندهای آینده به تبعات دیگر این نگاه نیز توجه دهم. پیش از بیان تبعات لازم است وضعیت موجود را کمی بهتر توصیف کنم.
توصیف وضعیت موجود تدریس در حوزه
۱. هم اکنون تدریس در مدارس علمیه یک مزیت و فرصت برای افراد به شمار می رود و بسیاری از طلاب مستعد خصوصا طلاب جوان در جستجوی یافتن چنین امکان و فرصتی تلاش های فراوان دارند. از سوی دیگر این تدریس چندان دشوار نیست و تقریبا هر طلبه درس خوان مستعدی، خود را برای آن آماده می بیند. کافی است تلاش مضاعفی در مراجعه به متون وابسته داشته باشد و از سلیقه خود نیز برای بیان روان و ارائه هنرمندانه مسأله استفاده کند. در این صورت هم خود، احساس رضایت فراوانی خواهد داشت و هم طلاب، از کلاس درس او به رضایت خاطر یاد می کنند.
۲. کار تدریس بسیار اشتیاق برانگیز و نشاط آور است. معمولا افراد از ارائه بحث در کلاس که همراه نوعی ابراز توانایی است، احساس ارزشمندی می کنند و نیز از انس و معاشرت با طلاب لذّت می برند و به وجد و شعف علمی دست می یابند.
۳. طلبه در ضمن تدریس به تعمیق اطلاعات گذشته و احاطه کامل بر آن علم دست پیدا می کند و ضمن تکرار آموزه ها موضوعات پیشین را در ذهن خود تثبیت می نماید.
۴. توانایی های جانبی دیگری نیز در ضمن تدریس برای مدرس حاصل می شود که هر یک حایز اهمیت بسیار است.
۵. تدریس نسبت به سایر امور، رنگ تحصیلی بیشتری دارد. زیرا تدریس، فرایند تحصیل را به سامان و نتیجه کامل می رساند. بسیاری از کسانی که فرایند تحصیلی خود را به خوبی طی نکرده اند برای ترمیم و جبران مافات علاقه مندند که این فرصت را به دست آورند و به بازسازی گذشته خود توفیق یابند.
۶. برخی از مدرسان موفق حوزه در مقام تحصیل کارنامه درخشانی نداشته اند. اکنون داعی نام بردن از افراد نیست، اما معروف است که شماری از مدرسان بنام حوزه در امتحانات شفاهی مرکز مدیریت نمره قبولی نداشته اند اما شوق و ذوق تدریس و ارائه، و استعداد بیانِ شیرین و روشن، آنان را در ارتباط با طلاب بسیار کامیاب ساخته و رضایت توده متعلمان را فراهم آورده است.
۷. اگر فرض کنیم که استاد خود در مقام تلقی مطالب علمی بدون اتکا به استعداد سرشار فراگیری رنجی متحمل شده باشد قدر مطلب را بیشتر یافته است و فرایند رسیدن به آن را بهتر می شناسد و می تواند آن را بهتر انتقال دهد. گویا مخاطبِ خود را بیشتر و بهتر درک می کند. اما اگر خود، آن مطلب را به سهولت دریافته باشد، از باب قیاس به نفس گمان می کند که آن مطلب، بسیار سهل و روان است و ارائه آن نیاز به مؤنه ای ندارد. لذا در کلاس درس بسیاری از مقدمات را بدیهی می شمارد و به زبان نمی آورد. در این جا شاگرد باید خود، مقدمات مطلب را حدس بزند. در حالی که اساتید زبده پا به پای شاگردان خود فرایند رسیدن به مطلب را مرور می کنند و به صورت منسجم و مرتب همه مقدمات را بر زبان می آورند.
۸. اساتید زبردست که نوعا در مدارس مختلف تدریس دارند و شهرت و آوازه ای هم بدست آورده اند زیر بار قوانین مدرسه و مطالبات مدیر نمی روند. مثلا در جلسات مدرسه شرکت نمی کنند. از کلاس های آموزشی که برایشان گذاشته می شود استقبال نمی کنند و از ارتقای توانمندی محروم می مانند.
۹. یکی از مشکلاتی که مدیران مدارس با آن مواجه اند، رودربایستی با اساتید است. گاهی به حساب شهرت، سفارش یا … استادی برای درس دعوت می شود اما طی سالِ تحصیلی یا همان آغاز کار، ناتوانی او در ارائه درس و نارضایتی طلاب آشکار می گردد. مدیر یا معاون آموزش مدرسه به جهت حفظ حرمت استاد، خود را ملزم به تحمل و دفاع از عملکرد او می بینند و مراسم تودیع را به پایان سال تحصیلی به تعویق می اندازند تا برای سال آینده از استاد دیگری دعوت کنند.
۱۰. لازم است به کارنامه اقدامات گذشته نیز نگاهی داشته باشیم. سال ها است که مدیریت حوزه ساماندهی امر اساتید را وجهه همت خود قرار داده و با تشکیل پرونده رسمی برای آنان مجوز تدریس صادر کرده است. گفتگوی مختصری با مدیران مدارس و دریافت گزارشی از اساتید موجود، به سهولت این واقعیت را آشکار می کند که تقریبا هیچ یک از مدیران جز در شرایط خاص از اعماق دل به معرفی اساتید از سوی مرکز مدیریت رضایت و آرامش ندارند و نگران کیفیت تدریس ترجیح می دهند که خود با ایجاد شرایط بهتر و تسهیلات برتر، اساتید آزموده و مشهور را دعوت کنند. در این میان مدیران تازه کار و جوان که توان جذب اساتید بنام و پرمشتری را ندارند همواره ناکام می مانند و گلایه می کنند.
۱۱. مدیر مدرسه که با دغدغه فراوانِ کیفیت آموزش و نگرانی از کارنمای عملکرد خود، سر صحنه عمل قرار گرفته است، به خوبی کیفیت کار اساتید را می شناسد و به سرعت، گزارشی از نحوه ارائه درس و نوع مواجهه استاد با طلاب کسب می کند که برای تصمیم گیری آینده او بسیار کارگشا است در حالی که انتقال این گزارش به مرکز مدیریت نوعا یا اتفاق نمی افتد و یا به کندی و با تأخیر فراوان انجام می گیرد و فرایند اصلاح و بازنگری را طولانی و کند می سازد.
۱۲. استاد تدریس را یکی از ده ها کار یا وظایف خود می شمارد و انرژی لازم را برای آن خرج نمی کند. ده ها مسؤولیت و نگرانی (از جمله نگرانی تأمین معیشت) برای استاد وجود دارد که زمان و توان خود را برای همه آنها توزیع کرده است. لذا موظف به چند نوع تلاش موازی و هم عرض با تدریس است و همین باعث افت کیفیت تدریس در حوزه شده است.
۱۳. فرصت ارتباط صمیمی با طلاب، رسیدگی عاطفی و سرکشی ویژه به طلبه برای نوع اساتید فراهم نیست و این رابطه به ارتباط خشک و انحصاری علمی آن هم در ساعت محدود درس تقلیل یافته است.
۱۴. تدریس یکی از راه های کسب درآمد شناخته نمی شود. به این نشان که گرچه قدرشناسی مادی شایسته ای از اساتید صورت نمی گیرد اما استقبال یا اصرار فراوانی برای تدریس در مدارس علمیه وجود دارد؛ به حدی که مدیران، غالبا با درخواست های مکرر و سفارش های متعدد دست و پنجه نرم می کنند و تلاش می کنند با وضع قوانین محدودکننده و ضوابط من درآوردی خود را از فشار این مراجعات رها سازند.
بایدها و نبایدها
۱. استاد باید علاوه بر تسلط علمی بالا، قدرت ارائه بالایی داشته باشد، مخاطب خود را به خوبی درک کند، قدرت ارتباط عاطفی با شاگرد را داشته باشد و به شرایط روحی و روانی او نزدیک باشد. همچنین برای مطالعه، پیش از درس وقت بگذارد و مطالعه بروز داشته باشد. اعتماد اساتید بلند مرتبه بر مطالعات گذشته یکی از آفات آشکار تدریس است.
۲. تدریس در حوزه های علمیه نباید به عنوان یک شغل در نظر گرفته شود. کار طلبه پروری در بهترین شرایط خود نیاز به عشق و ایمان و استقامت دارد.
۳. یکی از بهترین ظرفیت های پرورش نیروهای عالم و محققان و فرزانگان تراز اول حوزوی، کانون تدریس است. ایجاد زمینه تدریس برای طلاب مستعد به نوعی نیروپروری نیز تلقی می شود. شاید همه ما تجربه کرده ایم که با تدریس، آموخته های ما عمق می گیرد و تسلط ما بر زوایا و خفایای دانش چند برابر می گردد. تدریس همان گونه که فضای آموختن را برای طلبه فراهم می آورد برای مدرس نیز فضای آموختن است و گاهی استفاده استاد از تدریس بسیار بیشتر از استفاده همه شاگردان او است. این ظرف مبارک را در برنامه ریزی های علمی و تلاش هایی که حوزه علمیه در راه پرورش انسان های عالم و متفقهان برجسته به کار می گیرد، نباید نادیده گرفت. مشابه این سخن در باره تبلیغ معارف اسلامی نیز صادق است. یکی از مهم ترین زمینه های رشد علمی و شخصیتی طلاب، امکان تبلیغ است. تبلیغ نیز مانند تدریس موجب رشد علمی و به فهمی معارف دینی می گردد. گاهی ما گمان می کنیم که افراد تنها با مطالعه و شرکت در کلاس درس رشد می کنند! لذا باید به صورت کنتراتی آن قدر درس بخوانند تا عالم شوند! به نظر می رسد متولیان تأمین نیروی انسانی آینده جامعه و مسوولان آموزش حوزه، باید به همه ظرفیت ها و امکانات پرورش عالمان ربانی توجه کنند و از همه این تجهیزات به نحو بهینه بهره گیرند.
۴. همان گونه که شاگردان باید رشد کنند استاد نیز باید رشد کند. وقتی سخن از رشد استاد به میان می آید نباید تنها به رشد استاد در مهارت های تدریس نظر داشت. استاد باید مراتب علمی و پژوهشی بالاتری را در موضوع تخصصی خود طی کند و مانند معلمان مدارس ابتدایی در آموزش و پرورش، همواره ناظر پرورش شاگردانی از خود برتر و عالم تر نباشد.
۵. تدریس موضوعیت ندارد. بلکه تنها طریقی برای آموختن و رشد علمی است؛ رشد علمی طلبه و نیز استاد. بنابراین موفقیت علمی طلبه و کیفیت آموزش او باید برای نهاد آموزش حوزه و مدیر مدرسه بسیار پراهمیت تر از حفظ حرمت اساتید یا تأمین معیشت آنان باشد. همه این خرج و مزایا برای آن است که طلبه در فرایند آموزش موفق باشد و بتواند به بهترین کیفیت علوم آل محمد (ص) را کسب کند.
پیامدهای پیشنهاد استخدام
پیامدهایی که اینک اشاره می شود غالبا تالی فاسد اجرای طرح استخدام اساتید است. این امور در واقع یکی از آن بایدها را که در بند پیشین آمد در معرض تهدید و خطر قرار می دهد.
۱. استخدام اساتید منجر به پرورش اساتید حرفه ای می گردد. اساتید حرفه ای کسانی هستند که به تدریس به چشم یک حرفه و اشتغال نگاه می کنند. معمولا در تدریسِ یک کتاب یا ماده درسی بسیار توانا هستند و گویا متن تدریس خود را با احاطه فراوانی حفظ کرده اند. کرّ و فرّ و هنرنمایی ویژه ای در کلاس درس دارند. اما یک ماده درسی را آن قدر درس داده اند که معمولا خودشان از آن خسته و دلزده و ملول اند. اگر کتاب درسی عوض شود هنر آنان به مراتب افول خواهد کرد. در ماده درسی دیگر یا حتی کتاب درسی دیگر درمانده اند. از پیشرفت بازمانده و معمولا به توان خود بسنده کرده اند. خلاقیت ویژه ای در کار خود ندارند. طرح های جالب تدریس شان هم مربوط به گذشته های دور یعنی ایام جوانی و آغاز فعالیت تدریس شان بوده است.
۲. این اساتید حرفه ای هم به خود و هم به نظام آموزشی و هم به طلاب علوم دینی آسیب وارد می سازند. به خود آسیب رسانده اند زیرا خود را از امکان رشد و تحصیل و بالندگی باز داشته و دائم در جا زده اند. به حدیث اطلبوا العلم من المهد الی اللحد عمل نکرده اند. از این رو بسیاری از شاگردان شان به سرعت از آنان عبور کرده و به مرحله ای پیش تر از آنان راه می یابند. شاید به همین جهت گفته اند: معلم الاطفال احمق الرجال!! این کسان مانند شمع می سوزند و خود را پیش از رسیدن به آستانه رشد علمی ویژه، فدای طلاب می سازند۱. نتیجه این که خدمتی که اینان به جامعه و طلاب عرضه می کنند طی سالیان دراز هرگز افزایش نمی یابد. یعنی اگر سی سال هم خدمت کنند میان سال اول تا سال سی ام چندان تفاوتی نیست. درجه و سطح خدمات اجتماعی آنان همواره در یک مدار باقی مانده است.
به طلاب آسیب رسانده اند زیرا بر اثر تکرار مستمر مطالب کتاب درسی از آن دل زده و ملول اند و حوصله توضیح و تفهیم کامل آن را ندارند. خودشان مطلب را بسیار واضح می بینند و روشن و روان تلقی می کنند لذا اشکالات ابتدایی طلبه را درک یا تحمل نمی کنند. بسیار پیش می آید که شبِ قبل از تدریس، به اعتماد تسلط قبلی خود مطالعه نمی کنند که این موضوع فردا صبح در کلاس درس به سرعت بر طلبه آشکار می گردد.
به نظام آموزشی حوزه آسیب رسانده اند زیرا با هنرنمایی و جلوه های ویژه ای که از خود نشان می دهند زمینه تدریس نیروهای جوان تر را اشغال می کنند و میدان را به سبک انحصاری در دست می گیرند. همین امر جرأت اقدام را از نیروهای جوان می گیرد و امکان خلاقیت و پویش و بالندگی در روش های آموزشی را سلب می کند. شاید از همین جهت بزرگان توصیه می کنند که مدرس حوزوی هر کتاب را حداکث
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 