پاورپوینت کامل ادب نقد و روش انتقاد از دیدگاه شهید مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ادب نقد و روش انتقاد از دیدگاه شهید مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ادب نقد و روش انتقاد از دیدگاه شهید مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ادب نقد و روش انتقاد از دیدگاه شهید مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

چیستی نقد و چگونگی آن یکی از مهمترین عناصر اخلاقی برای توسعه و پیشرفت همه جانبه است. این مقاله درصدد است تا ادب نقد و روش انتقاد را در آثار استاد نقّاد، شهید مرتضی مطهری جستجو کند:

مبانی دینی نقد

روایت بسیار معروفی در «کتاب العقل و الجهل» کتاب کافی، بحار و تحف العقول داریم که «هشام بن حکم» متکلم معروف آن را از حضرت امام موسی بن جعفر (ع) خطاب به خود هشام نقل کرده، که روایت بسیار مفصلی است.

در آنجا حضرت به یک آیه از قرآن، که در سوره «زمر»، آیه ۲۰، آمده استناد می کند و می فرماید: فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوا الالباب.

آیه عجیبی است: بشارت بده بندگان مرا، آنان که سخن را استماع می کنند. بعد چکار می کنند؟ آیا هر چه را شنیدند همان را باور می کنند و همان را به کار می بندند، یا همه را یک جا رد می کنند؟ «فیتبعون احسنه»، نقادی می کنند، سبک سنگین می کنند، ارزیابی می کنند و آن را که بهتر است انتخاب می کنند، و آن انتخاب بهتر را پیروی می نمایند. آن وقت می فرماید: چنین کسانی هستند که خدا آن ها را هدایت کرده (و هدایت الهی یعنی، استفاده از نیروی عقل) و اولئک هم اولوا الالباب، اینها به راستی صاحبان عقل هستند. این، دعوت عجیبی است.

حضرت خطاب به هشام این طور می فرماید: «یا هشام ان الله تبارک و تعالی بشر اهل العقل و الفهم فی کتابه فقال» خدا اهل عقل و فهم را بشارت داده و فرموده: «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه…».

از این آیه و حدیث کاملا پیداست که یکی از بارزترین صفات عقل برای انسان همین تمییز و جدا کردن است، جدا کردن سخن راست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی، و خلاصه غربال کردن. عقل آن وقت برای انسان عقل است که به شکل غربال دربیاید، یعنی هر چه را که وارد می شود سبک سنگین کند، غربال کند، آن هایی را که به درد نمی خورد دور بریزد و به درد خورها را نگاه دارد.

حدیث دیگری نیز هست که ظاهرا از پیغمبر اکرم بوده و ناظر به همین مطلب است. حضرت می فرماید: «کفی بالمرء جهلاً أن یحدث بکل ماسمع؛ برای جهالت انسان همین بس که هر چه می شنود «نقل کند».

بعضی ها خاصیت ضبط صوت و گرامافون را دارند. کأنه هر چه دیگران می گویند پر می شوند و بعد هم در جای دیگر تحویل می دهند، بدون آنکه تشخیص بدهند، که آنچه می شنوند صحیح است یا غلط. انسان خیلی چیزها می شنود، که باید کمی از آن را قابل قبول و قابل نقل بداند؛ زیرا بعضی از عالم ها – عالم های خیلی عالم – کمتر از آنچه که عالمند عاقلند. (عقلی که در اینجا می گوییم، معیارش یکی همین است). عالمند به معنای اینکه اطلاعات بسیار وسیعی دارند. کمتر عاقلند برای این که هر چه را از هر جا دیدند جمع می کنند و برایشان فرق نمی کند، زیرا همه را پس می دهند بدون این که فکر بکنند که این امر با واقع جور درمی آید یا جور در نمی آید. و عجیب این است که با اینکه ما در روایات خودمان داریم که راوی باید نقاد باشد و هر چه را که می شنود روایت نکند، با وجود این می بینیم که در میان همین راویان، محدثان و یا مورخان خودمان فراوان دیده می شوند افرادی که این اصل را رعایت نمی کنند.

… «جهل» غالبا در احادیث جعل در مقابل علم نیست، بلکه در مقابل عقل است؛ یعنی بی فکری، نه بی علمی. برای بی فکری و حساب نکردن انسان کافی است که هر چه را می شنود باور و نقل کند.

معنای نقد:

مسأله دیگری که نزدیک به این مطلب است و از همین آیه و از بعضی احادیث استنباط می شود، مسأله تجزیه کردن یک سخن است، یعنی عناصر درست را از عناصر نادرست جدا کردن. فرق است میان اینکه انسان از دو سخن، درستش را بگیرد و نادرستش را رها کند، و بین تجزیه کردن یک سخن، که انسان عناصر درستش را بگیرد و عناصر نادرستش را الغاء کند، و این قدر تشخیص داشته باشد، که بگوید: از این سخن این قسمتش درست است و این قسمتش نادرست. و این، همان مطلبی است که در روایات از آن تعبیر به نقد و انتقاد شده است.

وقتی می گویند: انتقد الدرهم، یا انتقد الکلام (که در هر دو مورد به کار می رود) یعنی «اظهر عیوبه و محاسنه؛ عیوب و محاسن آن دِرْهم و یا کلام را آشکار کرد». چنان که سکه ای را که به محک می زنند، طلای خالص و به اصطلاح عیارش را به دست می آورند. کلامی را نقد کردن نیز، یعنی خوبی های آن را از بدی های آن جدا کردن.

در این زمینه احادیث زیاد و عجیبی داریم. یکی این است که در روایات ما از حضرت مسیح روایت شده که می فرمود: «خذ الحق من أهل الباطل ولا تأخذ الباطل من اهل الحق»، که در اینجا ظاهرا توجه به این است که شما به گوینده سخن توجه نداشته باشید، بلکه سخن شناس باشید، تکیه تان روی گوینده سخن نباشد، ای بسا حق را از اهل باطل بشنوید، بگیرید، و ای بسا باطل را از اهل حق بشنوید، نگیرید. شاهدم این جمله آخر است که فرمود: «کونوا نقاد الکلام، صراف سخن باشید».

در ادامه امام جمله هایی در همین زمینه و در خطاب به هشام می فرماید:

«یا هشام ان الله تبارک و تعالی اکمل للناس الحجج بالعقول، و نصرالنبیّین بالبیان، و دلّهم علی ربوبیّته بالأدلاء، فقال: «الهکم اله واحد، لااله الا هوالرحمن الرحیم، إن فی خلق السموات و الأرض و اختلاف اللیل والنهار… لایات لقوم یعقلون؛ خداوند حجت های خودش را به وسیله عقول، بر مردم اکمال (اتمام) کرده و پیغمبران را به وسیله بیان یاری نموده، و به سبب برهان ها به ربوبیت خویش دلالتشان کرده است». بعد حضرت استدلال می کند به آیه: اءنّ فی خلق السموات والارض… لآیات لقوم یعقلون۲».

حقیقت یابی هدف از نقد

دانشجویان محترم باید خود را برای فرا گرفتن تعلیمات یک مکتب فلسفی که به تدریج، مشخصات و ممیزات آن را درک خواهند کرد، آماده کنند، و چون سر و کار ما با علم و فلسفه است در عقاید خود در درجه اول تجزیه و تحلیل های علمی را سند قرار می دهیم و به نظریات دانشجویان محترم نیز احترام می گذاریم، یعنی هر یک از آقایان هرگونه نظر یا سوءالی داشته باشد و در خارج از کلاس بخواهد صحبت کند و یا آن که کتبا نظر خود را ارائه دهد، ما با کمال امتنان و اشتیاق، نظر خود را درباره آن عرض می کنیم. خوشبختانه ما پیرو دینی هستیم که تعقّل، تفکر و پیروی از عقل و حکمت یکی از اصول تعلیمات آن به شمار می رود. قرآن کریم با کمال صراحت می گوید: مردم را به راه خدا از طریق حکمت و برهان عقلی و علمی دعوت کن ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن (نحل، آیه ۱۲۵) در هیچ دین و مذهب دیگر پیدا نخواهیم کرد که این طور با تأکید و تصریح، پیروان خود را امر کند که از راه حکمت؛ یعنی راه عقل و علم در مسائل ماوراء الطبیعه وارد شوند۳.

ابزار نقد:

از نظر مذهبی نیز ما مکلفیم تا با سلاح حکمت؛ یعنی سلاح منطق و عقل در مسائل ماوراء الطبیعه مجهز باشیم.۴

حد شناسی

بر انسان لازم است قبل از هر چیزی حد فکری خود را از جنبه نوعی؛ یعنی از این جنبه که حد فکر بشر چقدر است و همچنین از جنبه شخصی؛ یعنی میزان معلومات و اطلاعات شخصی خودش به دست آورد و حدود توانایی خود را بیازماید و در همان حدود، نفی و اثبات و تصدیق و انکار کند، آن وقت است که از خطا و لغزش مصون می ماند.

بیماری های موجود در بین ما

ما وظیفه داریم، درباره مسلمان ها و برادران مومن خودمان تا هر حدی که برایمان مقدور است، حمل به صحّت کنیم، مگر آنجایی که شرعاً این راه بسته شده باشد. این کار نقطه مقابل آن بیماری است که در حال حاضر در میان ما وجود دارد؛ زیرا این دستور میان ما هیچ اجرا نمی شود و بلکه همیشه ضدّ آن اجرا می شود. فرض کنید افرادی می آیند به ما و شما درباره فردی حرفی می زنند، می گویند فلان فرد فلان فسق را مرتکب می شود، یا فلان انحراف عقیده ای را پیدا کرده است. ما از خودمان می پرسیم: درباره تو چنین حرفی را می زنند، قضیه چیست؟ یک وقت خودش اقرار می کند و می گوید: راست می گویند. اگر اقرار کرد دیگر کار تمام شده (اقرار ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.