پاورپوینت کامل تأسیس اسطوره، مرگ قهرمان ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأسیس اسطوره، مرگ قهرمان ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأسیس اسطوره، مرگ قهرمان ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تأسیس اسطوره، مرگ قهرمان ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

matin.ghaffarian@gmail.com

اسطوره چه سهمی در زندگی ما دارند؟ ما چه بخشی از حیات مان را اسطوره ای می کینم؟ چه چیزی جای اسطوره را گرفته است؟…

برخی محققان معتقدند انسان ها بدون اسطوره نمی توانند زندگی کنند. درست است که عصر جدید، عصر عقلانیت و نقد نامیده شده است، اما در نهایت انسان ها برای خود اسطوره می سازند و از این طریق به حیات خود معنا می دهند. کما آن که آدرنو و هورکهایمر در «دیالکتیک روشن گری» استدلال می کنند که در جامعه ی مدرن عقلانیت خود به اسطوره بدل شده است. این روزها به خصوص در مباحث مربوط به رسانه ها به اسطوره سازی تلویزیون ها و روزنامه ها اشاره های فراوان می شود. مباحثی که من خیلی به طرح آن ها مشکوک ام. اسطوره سازی را جزو کارهای روزنامه نگاری شمرده اند. ولی سبک و سنگین که می کنی می بینی در حقیقت این اسطوره زدایی و نقد است که روزنامه نگاری را قوام می بخشد. بگذریم.

اما نکته ی اساسی که از دید صاحب نظران اسطوره در عصر جدید پنهان مانده است آن است که اسطوره ی مدرن هیچ گاه اسطوره ی سنتی نمی شود. حتا خود اسطوره ی سنتی هم در عصر مدرن جای گاهی که در عصر سنت داشته را ندارد. اسطوره در عصر سنت بیان تمام عیار و نه حتا نمادین حقیقت بود و صریح و بی پرده از حقیقت ازلی و ابدی حکایت می کرد. اما در عصر جدید فاصله ی ما با اسطوره آن قدر زیاد شده است که موقعیت اسطوره در نزد اسلاف مان را تنها می توانیم به لحاظ بیرونی «تبیین» کنیم و تقریباً هیچ «مفاهمه»ای امکان پذیر نیست. البته هنوز بعضی از اسطوره های مذهبی در میان ما زنده اند، اما متأسفانه تلاش برای ساختن اسطوره های مدرن از آن ها، حیات شان را به مخاطره انداخته است. برای اسلاف ما و تا حدی خود ما حضرت علی(ع) نماد هیچ حقیقتی نیست؛ بل که او خود حقیقت است. علی مع الحق و الحق مع علی. او مجسمه ی عدالت نیست؛ بل که عدالت مجسم است. حال نگاه کنید به تلاش های مثلاً مدرنی که می خواهند برای نسل جوان از اسطوره های مذهبی ما الگوی مدرن رفتار بسازند. آن هم به شکل کاملاً غیر مدنی و کاملاً قالبی و دولتی. در حالی که تقریباً تمام سازوکارهای انتقال مواریث مذهبی از طریق خانواده از میان رفته است، دولت وظیفه ی مهم یکی از شخصی ترین امورات ما را در دست گرفته است: انتقال مواریث مذهبی.

با تجربه هایی که دارم یادم نمی آید با خطابه و روضه به نماز ترغیبت شده باشم. شوق صبح سحر بیدارشدن و پابه پای پدر بودن انگیزه ی قوی تری برای نمازخواندن ام بود. این شور و شوق کاملاً فردی که در چارچوب روابط خانوادگی پاسخ می گرفت را به شکل دیگری البته بسیار مخرب می توان به کار گرفت. حل شدن فرد در جماعتی بسیار بزرگ. موج شوق عمومی تو را هم با خود خواهد برد. این مسأله در عصر سنت اصلاً جایی نداشت. شاهد آن که چنین شور و هیجان بیش از اندازه ی هیأت های مذهبی در جامعه ی امروز هیچ گاه در تاریخ وجود نداشته است. البته همیشه فرقه های خاصی بوده اند که خود را وقف مناسک مذهبی می کردند. اما کلیت جامعه روند عادی زندگی خود را پی می گرفت.

در عصر مدرن، اسطوره در کنار، جایی در سایه می ایستد. او دیگر در میانه ی حیات عمومی ظ