پاورپوینت کامل امام زاده مرتضا;حرف هایی در نسبت ما و آوینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام زاده مرتضا;حرف هایی در نسبت ما و آوینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام زاده مرتضا;حرف هایی در نسبت ما و آوینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام زاده مرتضا;حرف هایی در نسبت ما و آوینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
۳۰
محسن حسام مظاهری
mazaheri@habil-mag.com
یک
حرف امروز و دی روز نیست . در تاریخ فرهنگ و ادب این مرز پرگهر و مردمان اش ، هماره یکی از مظاهر اصل حکیمانه ی هنر نزد ایرانیان است و بس ، هنر «غلو» به زبان شعرا: اغراق بوده است . گویی جماعت اهل این دیار فرقی نمی کند از چه نژاد و قبیله و حزب و جناح جز این نمی توانند باشند که یا یک فرد را در اوج عزت می برند یا در حضیض ذلت؛ یا در نوک قله ی قاف و یا در ته چاه ویل. حد واسطی نیست . به تبع ، همیشه احکام دوقطبی و قطعی است: همه یا حسینی اند یا زینبی، وگرنه یزیدی اند. و این وسط اگر مادرمرده ای هم پیدا شود که گزینه ی «هیچ کدام» را در نظر داشته باشد، جرأت ابراز وجود نمی یابد. دواوین و دفاتر شعرا و حکما و عرفای این دیار هم مشحون از مصادیق این امر است و عجبا که عقلانیت نیم چه مدرن امروزی هم از پس حل این معما بر نیامده است .
با این اوصاف شما در نظر بگیرید یکی از اهل هم این دیار را که در نوع خود، هنرمندی باارزش ، جدی و صادق بود و روزی مخالفانی داشت که از سنگرهایی ظاهرالصلاح با سنگ ریزه ی التقاط رمی اش می کردند و در مسلخ مبارزه با منورالفکران ، ذبح شرعی اش. و روزی شهید می شود و از فردای شهادت اش بسیاری از هم آن مخالفان خونی دی روز و دوستان جونی امروز بت واره ی تقدس از او ساختند و علم ها به نام اش افراشتند و جوانان را به او خواندند و انواع و اقسام پوسترهای کوچک و بزرگ اعم از پشت دوربین ، جلوی دوربین ، طرف راست دوربین ، طرف چپ دوربین ، دست پشت گوش و… از او منتشر ساختند و دست خط و امضای او را به عنوان فونت هنر متعهد به ثبت رسانیدند و… هنوز هم پس از چهارده سال به نام او گردهم می آیند و پول بی زبان بیت المال را خرج می کنند که «بله ، لطفاً از طریقه ی آشنایی تان با آقامرتضا بگویید» و «ما شنیده ایم که ایشان روزی بد بوده اند و حتا سیگار می کشیدند (و چه بسا کارهای بد دیگر که ما نمی دانیم ) و بعد خوب شدند. پس راه خوبی از بدی می گذرد» و «راستی آقاسید در قنوت رکعت هفتم نمازشب شان کدام دعا را می خواندند؟» و «آیا به خاطر نمازشب است که این قدر خوش گل شده اند؟» و سئوالاتی از این دست . طایفه ای هم یاران غار و صحابه ی آن شهید نام داشته، پاسخ همه ی این سئوالات حیاتی را در چنته حاضر دارند و می گویند و مخاطب جوان انقلابی و هنردوست و عاشق آقامرتضا جسارتاً علی الخصوص بانوان محترمه ! لیترلیتر اشک می ریزند که «آه و وای! چه آدم نازنینی بود!» و «جنگ کجایی که دل ام تنگ توست؟ » و الخ.
این یعنی عدم تعادل؛ و بله، حروف دی روز و امروز نیست .
دو
امام زاده مرتضا به برکت استقبال بی شمار زوار جوان و عاشق، برای متولیان اش هماره منشأ خیرات و مبرات دنیوی فراوانی بوده است. متولیان این امام زاده البته گستره ی متنوعی را شامل می شوند که هنوز هم با یک دیگر بر سر تقرب بیش تر به آن شهید و تملک او رقابت دارند. اما چه باک که سفره ی پربرکت امام زاده مرتضا آن قدر گسترده است که گنجایش همه ی این مدعیان تولیت را دارد و امکان نان خوردن را برای طیف وسیعی از ایشان فراهم ساخته است. از دوستان و اقربای آن شهید که تحت لوای نزدیکی با او کارهای بعد از اوی خود را مهر تأیید می زنند گرفته، تا نحله ی هایدگریان که مجال مناسبی فراهم دیده اند تا ذیل نام آن شهید و طفیلی آثار پرمخاطب او کتب و رسایل خاک خورده ی خود را به خورد خلق الله دهند، و تا برخی «روایت» نشینان که به نام آوینی ذایقه ی سینمایی خود را مهر تأیید زده و به عنوان نسخه ی ارجینال موردتأیید انقلاب اسلامی به ملت قالب می سازند و با چماق سینمای مطلوب آوینی رقبای خود را از میدان به در می کنند.
چنان چه پیداست امام زاده مرتضا حالاحالاها حاجت می دهد!
سه
نمی شود از متولیان امام زاده مرتضا سخن گفت و از «روایت فتح» نه. مؤسسه ای که رانت انحصار مارک شهیدآوینی کافی بوده تا از انواع و اقسام امکانات بهره مند شود و از آن گروه مستندسازی زمان جنگ به مؤسسه ای معظم و یکی از تریبون های دفاع مقدس دولتی بدل گردد. بررسی و نقد این نهاد نه قصد این نوشته است و در خور این مجال. اما مختصراً به یک ادعا می توان اشاره کرد و آن ظهور و نضج یافتن نوعی جدید از منورالفکری در روایت فتح پس از آوینی است. منورالفکری ای البته با ردایی از انقلابی گری بر تن. منورالفکری ای که هم این دارد و هم آن، و تحت لوای آوینی شهید سلایق، نگرش ها و ذایقه های خود را به جماعت انقلابی تحمیل می کند. منورالفکری ای که مشخصاً در سبک زندگی و فرهنگ بچه مذهبی های امروزی رایج و شایع است۱. این جریان البته به گاه نیاز دعوی انقلابی گری هم می کند. منتها هیچ گاه نسبت خود با مفاهیم و آرمان های اصلی و اصیل انقلاب اسلامی از جمله عدالت طلبی، تفکیک ناپذیری دیانت و سیاست، تجمل ستیزی، استقلال، آزادی و آزاداندیشی تعریف و تصریح نکرده است. احتمالاً به حکم آن که سری که درد نمی کند را دست مال نمی بندند. حاضر است تا دل تان از جنگ هشت ساله سخن بگوید و در باب آن مرثیه سراید، اما وقتی خوب دقیق می شوی می بینی این جنگ با دفاع مقدسی که شناخته ای چندان نسبتی ندارد. جنگی روایت می شود که به تر است بوده باشد. جنگی فانتزی، غیرایدئولوژیک، رمانتیک، و البته بی خطر، که حالاحالاها جا دارد از دل اش مینی مال و داستان های جذاب و عاشقانه درآورد! منورالفکری جدید را با امروز جامعه کاری نیست. با پی گیری آرمان ها و ارزش های جنگ در جامعه ی پس از آن نیز. با ردیابی رزمنده گان در غرق آب روزمره گی امروز هم. و اگر احیاناً به زمان حال هم سرکی می کشد، مسایلی چون صهیونیسم، یازده سپتامبر، جنگ رسانه ها، ریاست جمهوری آمریکا و نهایتاً تحولات لبنان برایش بسی مهم تر و جذاب تر است تا موضوعات و دغدغه های امروز انقلاب اسلامی و جامعه ی خودمان. ظاهر این گریز از واقعیت هم البته موجه و مطلوب برخی ساده اندیشان است. منتها جای سئوال است که به راستی مسایلی چون تحلیل روایت امام به عنوان معمار انقلاب و دفاع مقدس از جنگ یا نه، اصلاً تبیین و تحلیل همین مستندهای شهیدآوینی و نگاه او به جنگ در کنار موضوعات مذکور آن قدر اهمیت نداشته که این مؤسسه کاری درباره شان انجام دهد؟ طرفه آن که با آن همه دست گاه عریض و طویل پس از چهارده سال هنوز انتشار لااقل دو کتاب باقی مانده از شهیدآوینی که خود سال ها است وعده ی انتشارشان را می دهند عملی نشده۲. اما تا دل تان بخواهد در باب تاریخ نقاشی مدرن و عکاسی و پرسش از خدای هایدگر و زیبایی شناسی و فلسفه ی غرب کتاب های شکیل منتشر شده است. من نمی دانم اگر خود آن شهید در قید حیات دنیوی بود با این جریان چه تعاملی داشت. راست اش چندان هم برای ام دانستن این مسأله مهم نیست. انحصار پاسخ گویی به سئوالاتی چنین ارزانی هم آن متولیان امام زاده! اما بر این باورم که این منورالفکری جدید را باید جدی گرفت، باید شناخت، باید نسبت آن با تفکر اصیل انقلاب را بررسی کرد، و باید در مقابل آن موضع داشت. پیش از آن که اعتماد به آن کار دست مان بدهد!
چهار
بنی آدم به جهت ارثی که از خالق خود برده است ، چون او می تواند مظاهر و تجلیات گوناگونی داشته باشد. چنان چه از سیدمرتضا آوینی هم شخصیت های مختلفی سراغ داریم: آوینی هنرمند، آوینی سیاست مدار، آوینی نویسنده، آوینی متفکر، آوینی فیلم ساز و حتا آوینی نقاش و آوینی معمار. ولی فراتر از این شخصیت های متعدد اگر باور داشته باشیم که آن انفجار مین ظهر فروردین ۷۲ صرفاً یک اتفاق ساده و یک پیش آمد ممکن برای هرکس دیگر هم نبوده است ، آن گاه با شخصیت و هویت جدیدی مواجه می شویم: «آوینی شهید»، که به خلاف تمام آن هویت های دیگر مذکور این یکی تازه آغاز ش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 