پاورپوینت کامل امام و «انقلاب» مرتضا ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام و «انقلاب» مرتضا ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام و «انقلاب» مرتضا ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام و «انقلاب» مرتضا ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
komeili@habil-mag.com
رابطه ی حرکت حضرت روح الله با خیلی ها اگر یک سویه باشد اما انصاف آن است که این رابطه با حرکت سیدمرتضا دوسویه بود. اثر حرکت امام بر آوینی و اثرات وی بر گسترش و تداوم حرکت امام یعنی انقلاب اسلامی، هر دو قابل تأمل و بررسی اند. خصوصاً اثر حرکت او بر انقلاب و به ویژه مسأله ی هنر انقلابی باید موردتوجه قرار گیرد. در این مقال در حد مجال و بضاعت اندک مان نگاه آوینی به انقلاب امام و اثر این حرکت بر او را مختصراً بررسی خواهیم نمود.
جست وجوگری بی پاسخ
داستان تحول مرتضا، داستان تحول خیلی هاست و چه بسیار تحولاتی شگرف تر که تحت تأثیر انقلاب اسلامی رخ نمودند و این خود حجتی است بر آن که حرکت مردم ایران در عرصه ی برون هم راه با تحول ساحت درونی ایشان بوده و آفاق و انفس پابه پای هم متأثر گشته اند.
مرتضا آوینی جوان خوش ذوق و پراحساسی بود که در سال ۴۴ وارد دانش کده ی معماری دانش گاه تهران شد و در فضای روشن فکران غرب گرای آن روز تنفس نمود. دوست اش می گوید: «من سال ۴۵ وارد دانش گاه شدم و آوینی را دیدم. جوانی بود بسیار زیباچهره و خوش سیما، شیک پوش و خوش لباس، نسبت به دخترها مغرور و دقیقاً مد روز که آخرین آثار ادبی را می خواند و آخرین صفحات کلاسیک جاز و پاپ را می شناخت. ما در آن دوران آوینی را کامران صدا می کردیم… کامران آوینی، تیپی روشن فکرانه داشت و شدیداً به ادبیات و فلسفه علاقه داشت… جوانی بود بسیار مؤدب، دوست داشتنی، خیلی زرنگ و باهوش. در دانش گاه هیچ کس از او حرف بدی نشنیده بود. او با همه با احترام برخورد می کرد. یادم هست که در دانش گاه یک گروه هم فکر درست کرده بود و همه را دور خودش جمع می کرد. عینک تیره می زد و سعی می کرد به حالتی صحبت کند که بیش تر اشاره های روشن فکری بود. بیش تر کتاب های شعر می خواند یا آثار هربرت مارکوزه و سایبرنتیک و خیلی با آثار عربی آشنا و صمیمی بود. خیلی مواقع در چمن زار دانش گاه با بعضی از دوستان اش می نشست و شعر می خواند…» (اسدزاده ۱۳۸۳)
انسانی که خودش در جایی نوشته بود «انسان تک ساحتی هربرت مارکوزه را می خواندم و طوری کتاب را دست ام می گرفتم که دیده شود» (آوینی .بی تا) پس از سال ۵۷ دیگر شناخته نمی شد! وی ذهن جست وجوگری داشت که هم واره به دنبال یافتن پاسخ صحیح سئوالات آن بود و بالاخره آن را یافت. دوست دوران دانش گاه اش می گوید: «حساسیت روحی اش در اوج بود. انسان ملتهب آن دوران ما، سرگشته ای بود که به دنبال جهت بود و در پی انتخاب راه حتا مسیر را زیگ زاگ می رفت و مثبت و منفی را امتحان می کرد» (بهشتی ۱۳۸۳)
انسان انقلاب اسلامی
آوینی پس از انقلاب، که مجموعه ی ماندگار روایت فتح از تولیدات اوست، دچار انقلابی حقیقی شده و معجونی است از ترکیب اندیشه ی دینی و فلسفی، اخلاص، هنر و عمل در جهت نیازهای انقلاب و هم اوست که وقتی جمعی از طلاب قم برای آغاز مسیر فیلم سازی به او مراجعه می کنند توصیه می کند که ابتدا جای خودتان را در جهان پیدا کنید و رابطه حقایق را بفهمید و می گوید «اول بروید اسرار الصلوه امام را بخوانید». (بنکدار ۱۳۸۵)
حقیقت این است که او به انسانی دیگر بدل شده و دیگرگونه می اندیشد. نوشته های ملکوتی او گواه خوبی بر این مدعاست: «ای بیابان! چه سعادت مند انسان هایی که خداوند رمل تو را طینت آفرینش آنان قرار دهد، چرا که با عشق حسین زاده خواهند شد و نفس شان عطر نام روح الله خواهد گرفت. این رمل ها قدم گاه مجاهدان راه خدا و صحنه ی نبردی است که برای اقامه ی عدل برپا شده است.» (آوینی ۱۳۷۶)
اینک نگاه او به همین پدیده های طبیعی، رنگ و بویی دیگر دارد و با آن عمق دینی و فلسفی و از دلی چنان صاف درباره ی وقایع یک شب جنگ چنین می تراود: «یأس از جنود شیطان است و مؤمن هرگز دل به یأس نمی بازد. طغیان آب رودخانه ابتلایی است که ایمان من و تو در کشاکش مبارزه آزموده شود، اگرنه همه ی ذرات جهان از پای تا سر مسخر اولیای خدا هستند … دنیا علی الظاهر در کف شیاطین است. آن ها به سرچشمه ی قدرت های مادی جهان دست یافته اند و در سایه ی وحشت بار تکنولوژی، حاکمیت ستم بار خود را بر جهان گسترده اند. اما عصر جاهلیت کنونی هم به پایان رسیده و جهان آینده، جهان اسلام است …»(هم آن)
او نمادی بارز از انسان انقلاب اسلامی و بسیجی خمینی و فیلسوفی با سلاح قلم است که نهایتاً نیز در هم آن راه به مرگ آگاهی خویش شهادت داد و با عشق به امام حق، در راه آرمان دوست قربانی شد. چراکه خود چنین اعتقادی داشت.
«هزاران سال از آغاز حیات بشر بر این کره ی خاکی می گذرد و همه ی آنان تا به امروز مرده اند و ما نیز خواهیم مرد و بر مرگ ما نیز قرن ها خواهد گذشت. خوشا آنان که مردانه مرده اند. و تو ای عزیز! می دانی تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته باشند …» (هم آن)
بعثت دیگرباره ی انسان
نگرش آوینی به انقلاب و امام از ابعاد و جهات گوناگون قابل بررسی است که چند نگرش کلان او را از منظری خاص مورد بررسی قرار می دهیم. البته آن چه بدون شک درباره ی همه ی نظرات و اقدامات آوینی می توان بدان اذعان کرد آن است که انقلاب اسلامی، مبانی آن و ملزومات عملی آن شاه بیت همه ی این نظرات و اقدامات بوده است. چراکه او خود، فرزند انقلاب اسلامی بود.
الف نگرش فلسفی:
آوینی انقلاب ایران را نه یک حرکت احساسی توده ها و غلیان حس انقلابی گری جوانان که جریانی فکری و فلسفی می داند که اتفاقاً می تواند آلترناتیو تفکر فلسفی حاکم بر سیاره ی زمین گردد و جسم و جان جهانیان را سامان بخشد. او که ناقد جدی تفکر فلسفی غرب می باشد و در مقالات متعدد و کتاب هایی چون «مبانی توسعه و تمدن غرب» بر آثار زیان بار و مبانی انسان شناختی و هستی شناختی آن نقدهای فراوانی نگاشته است، تفکر انقلاب اسلامی و نوع نگرش آن به خدا، انسان و جهان را تفکر اصیل منطبق با حقیقت وجودی آن ها و مدل عملی مبتنی بر این تفکر را چاره ساز دردهای امروز این جهان می داند.
«تمدن امروز کلیت و شمولیتی دارد که آن را تجزیه ناپذیر می سازد. همه ی انقلاب ها [ی پیشین] حتا انقلاب الجزایر که در نسبت با دین برپا شده است بعد از پیروزی به این توهم دچار آمده اند که می توانند فرهنگ مستقل خویش را با تکنولوژی غربی و برنامه های جذاب غرب برای توسعه ی اقتصادی جمع آورند، حال آن که این امر عملاً ناممکن است.» (آوینی ۱۳۷۸)
بر اساس موضع خاص وی درباره ی تمدن و تکنولوژی غرب که متأثر از استادش احمد فردید بود او هم واره تأکید می کند که تفکر انقلاب اسلامی در مقابل تفکر فلسفی غرب قرار گرفته و نمی توان مدلی التقاطی از آنان را تصور نمود. فلذا به شدت در مقا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 