پاورپوینت کامل … و لباس تقوا به تر است; تأملی در نمادهای ظاهری پسران مذهبی تهران ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل … و لباس تقوا به تر است; تأملی در نمادهای ظاهری پسران مذهبی تهران ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل … و لباس تقوا به تر است; تأملی در نمادهای ظاهری پسران مذهبی تهران ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل … و لباس تقوا به تر است; تأملی در نمادهای ظاهری پسران مذهبی تهران ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

samadi@habil-mag.com

قبل از آغاز، لازم می بینم بر نکات زیر تأکید داشته باشم:

الف لباس و ظاهر افراد فی حد نفسه چیزی نیست که موضوع این نوشتار باشد. اما از آن جا که در جامعه ی امروز ما نوع پوشش و ظاهر به عنوان نماد تفکر، اعتقادات و سلایق افراد (چه واقعی و چه غیرواقعی و ریاکارانه) شناخته می شود، لذا می تواند تا حدی بازتاب و تصویر عینی سیر تحولات و شرایط و مقتضیات یک دوره ی زمانی و پاسخ افراد در برابر آن شرایط باشد.

ب در این نوشتار موضوع اصلی، پسران معروف به تیپ مذهبی یا حزب اللهی شهر تهران که بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۵ متولد شده اند می باشد. یعنی متولدین بعد از انقلاب تا جوانان تقریباً ۲۰ ساله ی امروز. ج از پرداختن به مدل های استثنایی یا مواردی که به لحاظ جمعیتی آمار پایینی داشته اند، به دلیل رعایت اختصار پرهیز شده است.

در حافظه ی هم نسلان ما هنوز تصویری از جوانانی وجود دارد با لباس هایی بسیار ساده، بی هیچ آرم و نقش، شلوارهای پارچه ای گشاد و پیراهن هایی ساده که اغلب روی شلوار بود و تمام دکمه های آن بسته شده بود (حتا دکمه ی بالای یقه و مچ دست ها)، موهای مرتب و کوتاه که همیشه فرق بغل داشت و محاسنی که با یک نگاه می شد فهمید که از ابتدای سن بلوغ، حتا یک بار هم تجربه ی تیغ ریش تراشی را از سر نگذرانده بودند.

این تصویر با کمی اختلاف در نمونه های مختلف آن، هنوز هم نماد ظاهری بسیاری از نوجوانان و جوانان حزب اللهی پایتخت نشین است. جوانانی که سن شان به جنگ قد نداده، اما بعضی هاشان (که آخرین سال های دهه ی سوم عمرشان را می گذرانند) خاطرات اعزام رزمنده گان و مارش عملیات و شب های موشک باران و بالاخره رحلت امام(ره) را به یاد دارند. بسیجیان دوره ی آتش بس.

از این گروه، آن هایی که سن و سال بالاتری دارند، به یاد می آورند سال هایی را که مسجدهای تهران خانه ی دوم آن ها بود. سال هایی که زمستان هایش را با اورکت های گل و گشاد و رنگ و رو رفته ی کره ای و آمریکایی «برادرهای بزرگ ترشان» یا «پدران شان» کیف می کردند. سال های عطر تی رز، گل محمدی، یاس ۴۴، شیبر فرانسه، فیجی و این آخری ها هم فواکه. سال هایی که روی تلق موتور سیکلت بعضی حزب اللهی ها برچسب هایی بود که روی شان نوشته بود: «نماز فقط اول وقت، جماعت» و یا عکس امام(ره) و مقام معظم رهبری. سال های بعد از جنگ تا حوالی سال ۷۶.

کافی بود یک روز جمعه برای نماز به دانش گاه تهران بروی و در حوالی مسجد دانش گاه جایی که به دلیل آن که محل قرار بچه های حزب اللهی بود، به «سه راه شهادت»! یا «سه راه ماچ و بوسه» معروف بود نمونه های زیادی از این تیپ را یک جا ببینی.

در آن دوره معمولاً ظاهر متفکرترین و عامی ترین افراد این تیپ فرق چندانی با هم نداشت و آن ها که وجهه ی فرهنگی پررنگ تری داشتند یا به تعبیری روشن فکرتر و تحصیل کرده تر بودند، مثلاً پیراهن شان روی شلوار نبود یا کمی رنگین تر و مرتب تر بودند یا قاب عینک های شان ظریف تر بود و به هر صورت ظاهر افراد به شکل بسیارصریحی بر اعتقادات آن ها دلالت می کرد و این شاید مهم ترین خصوصیت جوانان حزب اللهی آن روز در انتخاب پوشش و آراستن ظاهر بود: صراحت.

شاید این صراحت در انتخاب نوع پوشش در آن روزگار، ناشی از تأثیر فضاهای مبارزاتی قبل و ابتدای انقلاب بود. فضایی که کافی بود کمی ریش داشته باشی و کت و شلوار ساده بپوشی تا حزب اللهی حساب ات کنند و با یک سبیل پرپشت و پهن و یک عینک، انگ چپ بودن و حتا مارکسیست بودن را برای خودت بخری. (شاید در زندان های رژیم طاغوت نیز هم این عوامل ظاهری به علاوه ی کمی مناسک عبادی می توانست یک زندانی را در زمره ی گروه های موسوم به مذهبی در آورد.)

نکته ی مهم و جالب توجه این است چه گونه نحوه ی پوشش و آرایش (ظاهر) افراد با اعتقادات و جهان بینی (باطن) و موضع گیری های سیاسی بسته گی تام می یافت. این بسته گی البته شاید محصول بیش از ۵۰ سال کش مکش بر سر موضوع پوشش بود. جنگی که قبل از ۱۳۰۷ در حکومت پهلوی اول میان جماعت تجدد خواه و جامعه ی مذهبی آغاز شده بود و تا سال های بعد از انقلاب هم چنان ادامه داشت. طبیعی است که وقتی جنگ بر سر لباس و ظاهر باشد، به سلکِ یک لباس درآمدن یعنی به طلق یکی از این دو طرف جنگ گردیدن. و بنابراین پوشش و آرایش آدم ها پرچمی بود، نشان از لشکری که در آن قرار داشتند.

و البته روایاتی از قبیل«مَن تَشَبّهَ بِقَومٍ فَهُوَ منهُم» و امثال آن که از ادبیات دینی و مذهبی برمی خاست، در فضای آن روز بچه های مذهبی به این قبیل موضع گیری ها کمک می کرد. به هرحال از آن روزها سال ها گذشت و ماشین تاریخ این قوم هم چنان با چرخ های سنگین سال های سازنده گی پیش می رفت. سال هایی که برای عموم حزب اللهی ها سال های خوشی نبود. روزهای یک دوره ی نسبتاً طولانی که از آن به عصر عسرت و غربت یاد می کردند.

در این دوره کم کم نشانه های ظاهری و نوستالژیک نسل حزب اللهی قبلی (بچه های جنگ) تبدیل شد به نمادهای انقلابی و مقدس نسل سوم حزب اللهی ها. نسلی که تازه نوجوانی را تجربه می کرد و پای اش به مسجد و پای گاه های بسیج باز شده بود. چیزهایی مثل لباس و شلوار خاکی، چفیه، سربند و… که یادگار سال های جنگ بودند و لذا می توانستند نوعی یادمان و ادای احترام از سوی بازمانده گان جنگ تلقی گردند برای نسل جدید نه به عنوان نوعی یادگار و خاطره که این نسل اساساً خاطره ی جدی از آن سال ها نداشت بل که به عنوان نشانه ای معنوی و آرمانی از تعلق عقیدتی و عاطفی به آدم های جنگ و عقایدشان کاربرد یافتند. و حال آن که خود این نسل با این نمادها هیچ تجربه ی معنوی و آرمانی را تا آن روز نداشت ولی به لحاظ تعلق خاطری که به آرمان ها و فضای نسل گذشته داشت، به ناگاه چفیه و سربند هم در زمره ی نمادهای ظاهری مقدس نوجوانان حزب اللهی درآمدند و در محافل خصوصی تر (مانند اردوهای بسیج مدارس یا مساجد و بعضی هیأت های مذهبی) مورد استفاده قرار گرفتند.

در نیمه ی دوم دوران سازنده گی (سال های ۷۲ تا ۷۶) به تدریج قشر روشن فکر و تحصیل کرده ی حزب اللهی تغییراتی را در پوشش و ظاهر خود ایجاد کرد. دوره ای که الگوی پوشش و ظاهر بسیاری از تحصیل کرده های حزب اللهی، آخرین عکس های شهید سیدمرتضا آوینی بود. آن عکس معروف با پیراهنی شبیه به طرح لی و اورکت روی دوش که به قول خود آن بزرگ وار هم قرار بود عکس حجله ای باشد و عکس هایی با پالتوی بارانی از او. و نوع پوشش «سعیدِ» از کرخه تا راین و «محمدِ» در پناه تو که خوش پوش بود و پاک و پاکیزه و آرام و ملایم و درعین حال هنوز مقبول الشرع. گرایش به لباس های شیک تر ولی هم چنان ساده، علاقه به استفاده از رنگ های روشن ولی هم چنان سنگین و استفاده از اودکلن در کنار عطرهای قدیمی تر از خصوصیات پوشش و ظاهر این قشر خاص بود.

در این دوره نیز هنوز ظاهر این قشر دلالت داشت بر باطن آن ها (و یا آن چه دوست داشتند به نظر آیند) و البته نه به صراحت سال های قبل. این وضع ادامه داشت تا سال ۷۶ و آن انتخابات مهم: دوم خرداد ۷۶. روزی که باعث شد ظاهر بسیاری افراد (چه حزب اللهی و چه غیر آن)

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.